محمد حبیبی (عضو کانون صنفی معلمان): روزت مبارک کارگر زندانی!

با این پیرمرد دوست داشتنی، شاپور احسانی راد، روزهای زیادی کتاب خواندیم و راه رفتیم و گپ زدیم. با این پیرمرد زندگی کردیم و نگاهش کردیم که همیشه درصف اول کار و تلاش است، همیشه آن جلو ایستاده است برای اعتراض. اما نه برای خود که برای منافع جمع. ان هم بی سرو صدا، بی هیچ نیازی به هیاهو ی رسانه. …. ادامه »

علی نجاتی: گرامی باد یک مه روز جهانی کارگر

خواست ما در روز اول ماه مه امسال نیز تامین معیشت همگان و تضمین یک زندگی درخور انسانی است، همه مردم باید از امکانات درمانی و آموزشی رایگان برخوردار باشند، زندان و شکنجه باید برچیده شود، تبعیض و نابرابری زنان و خشونت علیه آنان متوقف و ممنوع شود. تمامی ملیت ها مختلف ساکن  ایران و همچنین مهاجرین  باید از حقوق برابر در تمامی شئونات زندگی  برخوردار باشند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: روز جهانی کارگر خجسته باد!

به مناسب روز جهانی کارگر ۱۴۰۰، ترجمه اشعاری از هنرمندان نامی ترکیه را به مادران داغ‌دیده خیزش‌های ۹۶ و ۹۸، فعالین جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش جوانان و دانشجویان، روشنفکران مترقی و مردمی، بازنشستگان، خلق‌های تحت ستم، زندانیان سیاسی و… تقدیم می‌کنم! …. ادامه »

تقی روزبه: محل واقعی منازعه کجاست؟

تا این جا معلوم می شود که یکی مخالف مذاکره بویژه توسط این تیم است و دیگری عجله دارد که هر چه زودتر به توافق برسد و پایان ریاست جمهوری پر از بحران و تنش را به مصداق شاهنامه آخرش خوش است به پایان برساند. البته به ظاهر کسی مخالف مذاکره نیست و حتی جلیلی هم در گذشته سال ها مشغول مذاکره بود، اما مساله اصلی رویکرد حاکم در این مذاکره است که حاکی از صف آرائی دو موضع کاملا متضاد در ساختار قدرت است. …. ادامه »

شباهنگ راد: اوّل ماه مه [روز جهانی کارگر] مظهر اعتراض و یگانگی کارگران

لازم است تا جدا از گرامی‌داشت روز جهانی کارگر، بارِ مسئولیتِ ناکرده‌های خودی را از کارگران طلب نکرد و مهم‌تر این‌که، از فرامینِ غیرمسئولانه‌ای هم‌چون به‌چالش کشاندن عملیِ ارگان‌های سرکوب‌گر نظام جمهوری پرهیز کرد. باید دانست که برافرازی پرچم کارگران تنها و تنها در اثرِ تحرکات عملی سازمانِ کمونیستی با برنامه ممکن‌پذیر است و خلاف آن، فرار از بازگوئی حقیقت و بخصوص تحریف از آرمان و ایدئولوژی مارکسیست – لنینیستی‌ست. …. ادامه »

بهرام رحمانی: در روز جهانی کارگر به همبستگی و پیوستگی در راه مبارزه‌ طبقاتی تاکید ورزیم!

به هر رو تغییر و جابه‌جایی حکومت‌ها نیز در تجربە به ما آموختە است، مادام کە کارگران و طبقە کارگر از سازمان‌دهی مناسبی برخوردار نباشند، در هیچ حکومتی نمی‌توانند خود‌به‌خود از زندگی در خور و شایستەای بر خوردار شوند. علاوە بر آن، طبقە کارگر برای این‌کە بتواند سازمان‌های خاص خود را تشکیل دهد و از آن‌ها به عنوان وسیلە مبارزاتی‌اش حراست کند، مانند اکثر گروە‌ها و طبقات اجتماعی، نیازمند دموکراسی و آزادی است و آزادی در هیچ نقطەای از جهان بدون مبارزە و تلاش مشترک اکثریت گروه‌های اجتماعی برقرار نشدە است. …. ادامه »

ویلیام آرمسترانگ: ‘چرخش’ در سیاست خارجی ترکیه؛ حرکت روی ریسمان باریک

رجب طیب اردوغان گفته ترکیه با کشورهایی که به منافع ملی‌‌‌اش احترام بگذارند، “هیچ مشکل غیرقابل حلی ندارد. “رییس‌جمهوری ترکیه همچنین گفت: “ما به دنبال افزایش دوستی‌ها و کاهش دشمنی‌ها در دوره پیش‌رو هستیم.” اما این لحن ملایم رئیس‌جمهوری ترکیه با پوشش‌ رسانه‌های حامی دولت و بیانیه‌های رسمی سرشار از اشارات ملی‌گرایانه، تاریخی و مذهبی این کشور در سال‌های اخیر تناقض دارد. …. ادامه »

افشای ظریف بهانه است، سرکوب ما نشانه‌ست

نگاهی به جنجال‌ها پیرامون فایل صوتی محمدجواد ظریف …. ادامه »

محمود طوقی: نقد آراء محمدرضا نیکفر در ایدئولوژی ایرانی (بخش دوم)

نیکفر از موقعیت های نابرابر می گوید. این موقعیت های نابرابر ریشه در کجا دارد، در اقتصاد یا سیاست و یا اندیشه. و ربطی به ژن ایرانی یا آسیایی آن ندارد. اما این نابرابری یک واقعیتی عینی ست. و بر می گردد به ساخت و ذهن مردمانی که در این منطقه زندگی می کنند. ساختی پیشاسرمایه داری و عقب افتاده و ذهنی درگیرودار هزار تابو و خرافه. اما برای خروج از این نابرابری باید نخست در ذهن به یک رنسانس برسیم، یک نوزایی فکری و ببینیم که چگونه غلبه کنیم بر این ساخت عقب افتاده. نیندیشیدن همانطور که نیکفر بدرستی می گوید سرنوشت مقدری نیست. بحث امتناع فکری برای کسی ست که نخواهد و نداند در چه چاهی گرفتاراست. شکی نیست که راه برون رفت برای تمامی ملت ها دیر یا زود گشوده خواهد شد بشرط ها و شروط ها. …. ادامه »

نیلوفر حامدی: همه اعتراضات مردمی در فروردین ۱۴۰۰

تنها یک ماه از آغاز سال ۱۴۰۰ زمان گذشته است اما کمتر روزی بوده که تجمعات مردمی برای اعتراض به تصمیمات و رویدادهای مختلف از سوی مسئولان کشور، راه به اخبار نیابد. از مالباختگان بورس که یک روز مقابل مجلس و روز دیگر مقابل تالار بورس دست به تجمع زدند، تا بازنشستگان کشوری، کارگران، معلمان و وکلا که هر کدام به نحوی از وضعیت معاش خود گله دارند. این گزارش، نگاهی دارد به این اعتراضات، زمان برگزاری و تعدادشان، آن هم در شرایطی که فقط یک ماه از آغاز سال جدید گذشته و تمرکز رسانه‌های جریان اصلی بر انتخابات ریاست جمهوری پیش رو معطوف شده است، اما مردم در فریادهای خود مدام از این می‌گویند که «رای نخواهند داد.» …. ادامه »

بهرام رحمانی: جراحی ۱۵۰ کتاب تاریخی توسط «فرهاد حکیم‌زاده»!

فرهاد حکیم‌زاده در لندن محاکمه شد. جرم او جراحی کردن ١۵٠ کتاب تاریخی است موضوع کتاب‌ها سفرنامه‌های اروپایی‌ها به ایران و حکومت‌های ترکی و مغولی است. فرهاد حکیم‌زاده، نویسنده، تاجر، مدیر انتشارات و رییس سابق بنیاد میراث ایران که در لندن زندگی می‌کند، با استفاده از تیغ جراحی صفحات کتاب‌های تاریخی و ارزشمندی را جدا کرده است که برخی از آن‌ها متعلق به قرن شانزدهم بودند. …. ادامه »

فرزانه راجی: نام عزیزان ما را از صفحات تاریخ حذف نکنید!

این گونه دست اندازی‌ها و محو کردن آثار جنایات پیشین تازگی ندارد، گاه به بهانه «ساماندهی» و گاه به بهانه «کمبود جا». نوشته زیر را شهریور ماه سال ١٣٨۴ نوشتم و پخش کردم، امروز هنوز همانجایم و این بار در اوضاع نابسامان مملکت که همواره برایشان «نعمت» محسوب می‌شود، وقیحانه تر کمر به نابودی نام و نشان عزیزان ما بسته‌اند. …. ادامه »

مهران زنگنه: معامله‌ی ایران و چین و ناروائی رژیم جمهوری اسلامی

«قرار همکاری» ایران-چین طی سفر شی به ایران ۲۰۱۶ پیشنهاد شد۱۶ ، ولی در آن زمان تازه برجام امضا شده بود، و با توجه به تناسب قوا در سطح حاکمیت ایران، و تمایلات روحانی و کابینه‌ی او در آن زمان، بیشتر خواست «همکاری» با اروپا و بستن قراردادهائی مثل توتال  یا «رشوه به غرب» غالب بود و به آن توجه چندانی نشد. در سال ۲۰۱۹ پس از تحریم‌های ترامپ و همکاری ضمنی اروپا با آمریکا، ظریف، که «دیپلمات»‌های ایرانی دست اندر کار قرارداد ترکمن‌چای را نیز تحسین می‌کند، در جلد یکی از همان دیپلمات‌های مورد تحسینش، با تائید خامنه‌ای به چین سفر کرد و مقدمات موافقتنامه‌ی امروزی را فراهم آورد که مورد تائید هر دو جریان حاکم بر ایران است. …. ادامه »

از مینیاپولیس تا شیکاگو و اکنون اوهایو … و اینکه فردا در کدام شهر این قتل عمد مجدداً انجام خواهد گرفت و نفر بعدی کیست!؟

گروه کمونیست‌های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران: تنها راه‌حل برای پایان دادن به وحشیگری پلیس، کشتار سیاه‌پوستان و مردم لاتین توسط پلیس، انقلاب توسط میلیون‌ها نفر از افراد ستم‌کش و استثمارشونده در قعر جامعه که هیچ آینده ای برای زندگی شان متصور نیستند و هیچ رابطه و علاقه اصلی و هیچ پیوندی بین آن‌ها با این سیستم قاتل وجود ندارد، است. …. ادامه »

درخواست بنیاد راکفلر از صندوق بین‌المللی پول برای ایفای نقش تعیین‌کننده در مبارزه با «همه‌گیری»

در ماه مارس، توافق اولیه مبنی بر راه‌اندازی ماشین چاپ صندوق بین‌المللی پول که به نظر می‌رسد گرد گرفته، حاصل شد. سخن از انتشار واحد پولی ارز غیرنقدی (حق ویژۀ برداشت) در میان است و آن، ارز خاصی است که فقط بصورت غیرنقدی موجود است و دامنۀ کاربردی بسیار محدودی دارد. از آن فقط کشورهای عضو صندوق بین‌المللی پول می‌توانند برای وام متقابل استفاده کنند. …. ادامه »

سیمین کاظمی: نتیجه سیاست نئولیبرالیستی در نظام سلامت: رایگان نبودن درمان و طرح پولی شدن واکسن کووید

آنچه وضعیت سلامت و پیشگیری و درمان کووید در ایران را قابل تأمل می کند این است که حتی سازمان های جهانی تحت سیطره ی سرمایه داری همچون سازمان بهداشت جهانی به این اصل اذعان دارند که سلامت حق همگانی است و نه امتیازی برای اقلیت و باید برای ساختن جهانی سالم تر و عادلانه تر برای همه و در همه جا کوشید ولی در ایران با وجود اصل ٢٩ قانون اساسی حق سلامت همگانی نقض و نادیده گرفته می شود. …. ادامه »

بهرام رحمانی: صادق هدایت با آثارش زنده است و در جامعه ما حضور دارد!

صادق هدایت را باید یکی از جسورترین نویسندگان در نقد اسلام و مقدسات خرافی دانست. وی، در واقع نه به خاطر هنر نوشتنش بلکه به خاطر همین جسارت و گستاخی به مقدسات اسلامی در آثاری مثل «توپ مرواری» است که همواره توسط جمهوری اسلامی و عده‌ای خرافه‌پرست تکریم می‌شود؛ وگرنه مشخص است که کتاب‌های صادق هدایت از لحاظ ادبیات و جنبه‌های فنی داستان‌نویسی ایرادی ندارد. …. ادامه »

مرجان افتخاری: “توان مبارزاتی طبقه کارگر؟” – به مناسبت ۱ ماه مه

در حالی طبقه کارگر و مزدبگیران به استقبال اول ماه مه میروند که فقر و تهیدستی گسترده ای به آنها تحمیل شده. در پی سیاستهای جمهوری اسلامی و سرمایه داری جهانی بطور مشخص تحریمهای امپریالیسم آمریکا، اقتصاد ایران که به صادرات نفت وابسته است با رکود بی سابقه ای روبرو است. در حالی که در سال ۲۰۱۸ صادرات نفت ۲,۸٫میلیون بشکه در روز بود در اواخر سال ۲۰۲۰ به ۳۰۰,۰۰۰ بشکه در روز رسید. رشد تولید ناخالص داخلی(BIP) غیر از سال ۲۰۱۶ با رشدی برابر با ۱۳٫۴۰% از سال ۲۰۱۷ رو به کاهش گذاشت. به این صورت که در سال ۲۰۱۷ ابتداء به کمترین در صد رشد مثبت یعنی ۳٫۷۵% و سپس به -%۶٫۰۳ در سال ۲۰۱۸ و به ۶٫۷۸ -در سال ۲۰۱۹ میرسد.(۱) هنوز آمار مربوط به سال ۲۰۲۰ منتشر نشده. …. ادامه »

مهدی کوهستانی: “نقش جنبش مستمری بگیران و بازنشستگان همزمان با جشن اول ماه می” / یکشنبه های عصیان مبارزه با وعده های تو خالی و چالش قدرت

بی شک جنبش کارگری ایران، مراسم  اول ماه می امسال را در شرایط سیاسی واجتماعی  دیگری برگذار میکند. اگر جنبش کارگری برای ساختن تشکل سراسری خود نیاز به زمان بیشتری داشت، تشکل سراسری مستمری بگیران و بازنشستگان این خلا را پر کرده است. تشکلی که نیاز به هماهنگی زیادی ندارد و فعالیت اش در موضوع اش برجسته است. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: در آستانه اول ماه مه سال یکشنبه های اعتراض بازنشستگان، زحمتکشان دیروز و معترضان امروز؛ “فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون”!۱۴۰۰

تحولات همین روزهای اندک از شروع سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که سال جاری، سال تلاش جامعه برای آزادی زندانیان سیاسی وعقیدتی در کنار مبارزه عمومی و گسترده برای دفاع از امنیت شغلی و جسارت بخشیدن به بهبود معیشت و افزایش دستمزدها و رودررویی با حاکمیت برای مبارزه کشاندن آنها در مقابل سیاست خصوصی سازی و شرکت های پیمانکاری وسایر مطالبات خواهد بود و مجموعه این خواسته ها در شرایط سخت و سهمناک کرونایی در بطن مبارزه ومطالبات اول ماه مه امسال یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۰، چنانچه در برابر تهاجم، بازداشت و زندان حاکمان به خیابان کشیده نشوند، دهن باز می کنند و تمامی سال کارگران و زحمتکشان روستایی و شهری را به صفی واحد بدل می نماید. …. ادامه »

محمود طوقی: نقد آراء محمدرضا نیکفر در ایدئولوژی ایرانی (بخش نخست)

کتاب ایدئولوژی ایرانی کتابی ست که نامش برگرفته شده از کتاب ایدئولوژی آلمانی نوشته کارل مارکس است. نیکفر در مقدمه کتاب از برآشفته شدن دوستدار از نقد او بر تزهایش گزارش می دهد و می گوید نداشتن فرهنگ بحث و انتقاد از نبود فرهنگ تفکر جدی تر است. این بر خورد جدا از درست بودن و نبودنش جایش در ابتدای یک بحث جدی نیست. باید اجازه داد و به هوش و گوش خواننده احترام گذاشت که بدون پیش داوری وارد یک بحث جدی شود و قضاوت کند کدامیک علمی تر و منصقانه تر بحث می کنند. نباید ذهن خواننده را نخست آلوده کرد و بعد او را وارد بحث کرد. …. ادامه »

تقی روزبه: نظریه «دولت های غارتگر» چه نسبتی با سرمایه داری واقعا موجود دارد؟ آیا از این منظر می توان با رویکرد دولت محور به مقابله مؤثر پرداخت؟ (بخش اول)

واقعیت آن است که آقای مهرداد وهابی نه از منظر تحلیل ابژکتیو تحولات جهانی که برعکس از منظر اثبات اهداف سیاسی مدنظر خود به تنظیم نظریه دولت های غارتگر فراطبقاتی، با هدف مبارزه فراطبقاتی و نفی فعلیت مبارزه ضدسرمایه داری و ایجاد پشتوانه ای تئوریک برای آن مبادرت کرده است و همین هم سبب تناقضات گوناگون و لاینحلی در این دستگاه نظری شده است. البته حق بدیهی ایشان و هر کس است که هر آنچه را که درست می داند تبلیغ و ترویج کند و حق مخالفان هم هست که بدون خدشه ای به این حق طبیعی و فراگیر، آن را مورد نقد و بحث قراردهند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: اجازه ندهیم دولت فاشیست ترکیه پناه‌جویان را به ایران دیپورت کند!

طبق قوانین شناخته شده بین‌المللی که دولت ترکیه نیز آن‌ها را پذیرفته است وقتی افرادی در کشور خود تحت پیگرد سیاسی قرار دارند و جان‌شان در خطر است، مسئولان آن کشور وظیفه دارند که از جان آن‌ها محافظت کنند و دیپورت آن‌ها، خلاف قانون و حقوق بین‌الملل است.
همه این پنج پناهجو از فعالین سیاسی و اجتماعی شناخته‌ای هستند که برای نجات جان‌شان از جهنم جمهوری اسلامی گریخته‌اند و در ترکیه تقاضای پناهندگی کرده اند و رسماً نیز بعنوان پناهجو شناخته شده‌اند. دیپورت این پناهجویان به ایران خطرات جانی و یا حبس‌های طویل‌المدت برای آن‌ها به همراه خواهد داشت. همچنان‌چه دیپورت محمد رجبی و سعید تمجیدی به ایران در دسامبر ۲۰۱۹ یعنی دو تن از معترضین نوامبر ۲۰۱۹ که برای نجات جان خود به ترکیه گریخته بودند منجر به این شد که حکم اعدام علیه آن‌ها در ایران صادر شود. …. ادامه »

سینا روحانی: آیا همه‌ی ما از تورم به یک اندازه آسیب می‌بینیم؟

باوجود ادعاهایی که شیوع تورم را به اتفاقات و بحران‌های مقطعی و گذرای داخلی و خارجی ربط می‌دهد، دیگر سال‌هاست که این پدیده به یکی از خصیصه‌های ساختاری و پایای اقتصاد ایران بدل شده است. در چنین شرایطی ممکن است این‌گونه به نظر برسد که همه‌ی ما به ‌یک اندازه از بالا رفتن مداوم قیمت‌ها آسیب می‌بینیم؛ اما آیا واقعا این‌چنین است؟ …. ادامه »

سیامک اقبالی: مضحکه تلخ امنیت در حکومت اسلامی

«در نطنز می‌خورند، در اوین می‌زنند.» این جمله که در شبکه‌های اجتماعی دهان به دهان شد بیانگر واقعیت عملکرد دستگاه امنیتی نظام ولایی است. …. ادامه »

تحلیل همکاری استراتژیک ۲۵ ساله ایران و چین در سایۀ طرح کمربند-راه

در هفته‌های اخیر امضای سند همکاری جامع راهبردی ۲۵ ساله میان جمهوری اسلامی و چین و محرمانگی مفادش، واکنش و اعتراضات عمومی را در میان جامعه برانگیخت. در این مطلب (و ویدیو) به این همکاری که باید در چهارچوب استراتژی کمربند-راه فهم شود پرداخته‌ایم. …. ادامه »

کریس هجیز: استعمار صهیونیستی فلسطین

جنگ بین اسرائیل و فلسطین حاصل دشمنی های قومی- نژادی دیرینه آباء و اجدادی نیست. این یک کشمکش فحیع بین دو ملتی است که ادعای مشابه مالکیت بر سر یک سرزمین دارند. این پروژه یک درگیری جعلی و ساخته شده، محصول۱۰۰ سال اشغال استعماری توسط  صهیونیست ها و بعد هم اسرائیل است، که از طرف انگلیس، آمریکا و بقیه قدرت‌های بزرگ امپریالیستی پشتیبانی می‌شود. …. ادامه »

مانیفست جنبش مستقل زنان افغانستان

آنچه می‌خوانید مانیفست جنبش مستقل زنان افغانستان در آغاز سده‌ی ۱۴۰۰ هجری خورشیدی است. نخستین مانیفست سیاسی- فمنیستی تقدیم می‌شود به تمام زنان افغانستان؛ و تمام فراموش‌شدگان تاریخ جهان! …. ادامه »

محسن رضایی؛ اعتراف به “آلودگی امنیتی” و تایید سرقت اسناد هسته‌ای

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام حادثه تاسیسات اتمی نطنز را “رخدادی حیثیتی” دانست و گفت کشور “دچار آلودگی امنیتی” شده است. او اولین مقام رسمی جمهوری اسلامی است که سرقت اسناد هسته‌ای توسط اسرائیل را پس از سه سال تایید کرد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: یکی از وقایع دردناک و تکان‌دهنده تاریخ، بمباران شیمیایی حلبچه است!

در کردستان عراق هر ساله ١۴ آوریل یعنی ٢۵ فروردین به عنوان روز گرامی‌داشت قربانیان این فاجعه برگزار می‌شود، اکنون در سی و دومین سال یاد به سر می‌بریم. عملیات «انفال» زخمی بر پیکر بشریت به ویژه مردم کرد است! بنابراین یکی از وقایع دردناک و تکان‌دهنده تاریخ، بمباران شیمیایی حلبچه است. البته ابعاد این فاجعه تنها به حلبچه محدود نبوده، بلکه حتی بخش‌هایی از روستاها و شهرهای مرزی ایران را نیز تحت تاثیر ویرانگر و مخرب خود قرار داده است. «انفال»، نام مجموعه‌ هشت عملیات قتل‌عام کردها است که در سال ۱۹۸۸، به دست حکومت صدام حسین انجام گرفت و در طی آن، دست‌کم یک‌صدوهشتاد هزار کرد به شیوه‌ای سیستماتیک قتل‌عام، و در گودال‌های ‌جمعی در جنوب و شرق عراق، «گم‌ و گور» شدند. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت هشتم)

صحبت این است که داستان نویسی که با لباس شاه دامادیش می رود در ینگه دنیا و پا روی پا می اندازد و حرف های شیک و تمیز می زند برای فلان رئیس جمهور اما داخل که می آید چرا سطلی از لجن بر می دارد و بر سر ما خالی می کند و توجیه می کند که دارد داستان می نویسد. اما چرا در داستان او قهرمان ما می شود ضد قهرمان و آدمی ذلیل و دیوانه که عاشق یک فاحشه شده است. این درست است؟. این انصاف است.؟ چه جهان نامردی بقول مصطفی شعاعیان. و بعد می گویی نباید با یک کار یک نفر را در زباله دانی تاریخ ریخت. نه حضرت ما چه کسی باشیم که کسی را در زباله دانی تاریخ بیندازیم این ها خودشان در زباله دانی خم شده اند. …. ادامه »

مهرداد درویش‌پور: گذار از انقلاب پوپولیستی به انقلاب اسلامی در ایران

در گذشته این نظام پیشین بود که یکسره سیاه‌نمایی شده و دیگر موانع رشد‌اندیشه‌ی دموکراسی در ایران ازجمله در بین روشنفکران و اپوزیسیون نادیده گرفته می‌شد. امروز با فراگیر شدن حس پشیمانی از انقلاب، عناصر سفید و سیاه در تحلیل پیشین جابه‌جا شده‌اند. این گرایش به‌ویژه در میان برخی از کنشگران درگیر در انقلاب به قصد متقاعد کردن دیگران به حسرت و پشیمانی خود، چنان به سیاه‌نمایی از همه‌ی دگراندیشان و کتمان و دگرگونه جلوه دادن نقش خود و سفیدنمایی از نظام گذشته منجر شده که گاه از مسئولان  رده‌بالای نظام پیشین که به برخی از نواقص آن دوران اشاره کرده‌اند گوی سبقت را می‌ربایند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: یک حادثه صدها تحلیل و تفسیر و چشم‌انداز نگران‌کننده!

با توجه به هم‌زمانی سفر وزیر دفاع امریکا به اسرائیل و سفر رییس دستگاه اطلاعات اسرائیل به آمریکا با ماجرای انفجار نطنز از یک‌سو و هدف قرارگرفتن کشتی ساویز ایرانی در شب برگزاری نشست وین و تاکید نیویورک تایمز مبنی بر این‌که اسرائیل حمله به کشتی ساویز را به اطلاع آمریکا رسانده بود احتمالا مقامات آمریکایی نیز از چنین رخدادهایی ناراضی نیستند. برنامه هسته‌ای گسترده و پرهزینه‌ای که هیچ چیز برای مردم ایران نداشته است به جز فقر و مخاطرات امنیتی و انزوای بین‌المللی و تحریم‌های کمرشکن، امروز تبدیل به تهدیدی برای امنیت ملی ایران و جهان نیز شده است. اکثریت شهروندان جامعه ایران که به نوعی اسیر یک حکومت مستبد و خشونت‌طلب هستند، بدون آن که نظرشان پرسیده شود، بایستی ناظر جهالت و جنگ‌طلبی حکومتی باشند که به هیچ چیز به جز بقای حاکمیت تبه‌کار و مافیایی خود نمی‌اندیشد. در حالی که جمهوری اسلامی با معرفی نسل جدیدی از سانتریفیوژها و سرعت بخشیدن به برنامه هسته‌ای میلیاردها دلاری خود، اکنون قصد دارد غنی‌سازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش دهد. …. ادامه »

برهان عظیمی: «ستم‌کشان جهان و مرگ شاهزاده فیلیپ، دوک ادینبورگ»، تأملاتی در مورد مرگ فیلیپ

بی‌بی‌سی در فرم شکایتی که در وب‌سایت اصلی خود به زبان انگلیسی قرار داده، نوشته که “شکایاتی درباره پوشش بسیار زیاد تلویزیونی” درباره همسر ملکه بریتانیا دریافت کرده و بنابراین از مخاطبان می‌خواهد که با واردکردن آدرس ایمیل، شکایتشان را ثبت کنند!! عجبا!
مردم جهان صدایشان درآمده که این فیلیپ مُرد که مُرد او را می‌شناسیم که به‌عنوان شوهر ملکه الیزابت چه جنایت‌ها که نکردند! …. ادامه »

عمق نفوذ دشمن و گاندوبازی حکومت

عمق نفوذ دشمن و گاندوبازی حکومت
حدود ۱۰ ماه پیش، یعنی ۱۲ تیرماه سال گذشته بود که تاسیسات نطنز با انفجاری دچار تخریب گسترده شد، ۲۱ فروردین همان سال بود که به گزارش ایسنا خسارات وارده جبران شده و تاسیسات دوباره راه‌اندازی شده‌اند. درست روز بعد از راه‌اندازی مجدد این تشکیلات، دوباره خبر از «قطعی برق» در این تاسیسات منتشر شد. خبری که در ابتدا سعی شد یک مشکل فنی در تاسیسات و «حادثه» نشان داده شود، به طوری که بهروز کمالوند، سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفته بود که «بامداد روز یکشنبه حادثه‌ای در بخشی از شبکه توزیع برق تاسیسات غنی سازی نطنز رخ داده است. بر اساس اطلاع ما خوشبختانه این حادثه صدمات انسانی و آلودگی به دنبال نداشته است» (در این میان ذکر این نکته خالی از طنز نیست که بعد از بازدید طی یک اتفاق نامعلوم دست و سر آقای کمالوند دچار شکستگی شد). اما به زودی مشخص شد که مسئله جدی‌تر از مشکل فنی ساده است و رد پای موساد و اسرائیل در این حادثه مشخص شد، به گزارش روزنامه گاردین اسرائیل به طور غیررسمی تایید کرد که پشت حمله به این تاسیسات قرار دارد و خود مقامات اسرائیلی پیشتر گفته بودند که اگر بایدن به برجام برگردد، اسرائیل با ایران وارد جنگ خواهد شد. رویارویی یک قدرت مهم امپریالیستی که خود را ارباب منطقه می‌داند، خواهان گسترش سلطه‌اش بر مردم و منابع سرزمین‌هاست و در این راه طبق سابقه‌اش در اشغال، از هیچ جنایت و کشتاری ابا ندارد با قلدر بی‌عقلی که جز سواری دادن به قدرت‌های امپریالیستی و برافروختن آتش جنگ و قلدری در منطقه کاری نمی‌کند باید هم به این‌جا برسد. چه بسا شاهدیم که خطرات زیست‌محیطی چنین انفجاری و فجایعی که می‌تواند برای مردم به بار آورد اساسا محل توجه دو طرف این رویارویی نیست.
در ابتدا دلیل این انفجار یک حمله سایبری به سیستم برق تاسیسات حدس زده می‌شد اما کانال ۱۳ اسرائیل گزارش کرد که علت این حادثه مواد منفجره‌ای بودند که در تاسیسات نطنز «دفن» شده بود. این عملیات در کنار عملیات سال پیش، عملیات ترور محسن فخری‌زاده و عملیات دزدیدن اسناد هسته‌ای و انتقال آن به اسرائیل نشان از عمق نفوذ سرویس‌های امنیتی اسرائیل در سیستم‌های امنیتی «جزیره ثبات» خاورمیانه است. به عبارت دیگر نمی‌توان نفوذ اسرائیل را به ضعف ساختاری سیستم امنیتی ربط داد، این سطح از توان آسیب رسانی تنها با تشکیل یک «لایه اطلاعاتی» ممکن است. لایه اطلاعاتی به این معنی که یک گروه سازمان یافته از «خودی»‌ها در بالاترین سطوح امنیتی از طرف اسرائیل سازماندهی شده‌اند. نکته جالب توجه این است که این عملیات کمی پس از اتمام پخش سریال «گاندو ۲» عملی شد. گاندویی که قرار بود عمق نفوذ سیستم‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی را نشان دهد، که البته در همان موقع پخش سریال احتمالا اسرائیل درحال اجرای طرح جاسازی بمب زیر تاسیسات نطنز بود.
نیویورک تایمز به نقل از منابع اسرائیلی گزارش داده که «این انفجار ضربه ای محکم به توان ایران برای غنی سازی اورانیوم وارد کرده است و دست کم نه ماه طول می کشد که تولید اورانیوم غنی شده نطنز بازیابی شود». از طرف دیگر می‌توان این اقدام را در راستای مذاکرات نیز تفسیر کرد. بارها گفته شده بود که با وضعیت فعلی ایران چند ماه با ساخت بمب اتم فاصله دارد و این موضوع بدون شک یک اهرم فشار از طرف جمهوری اسلامی برای سرعت بخشیدن به مذاکرات هسته‌ای و گرفتن هرچه سریع‌تر امتیاز و لغو تحریم‌ها بود. اما اکنون برآوردها نشان می‌دهد که تاسیسات هسته‌ای تا ۹ ماه دیگر توان راه‌اندازی مجدد ندارند و این مسئله اهرم فشار جمهوری اسلامی بر آمریکا و اروپا را از بین می‌برد. اکنون می‌توان مشاهده کرد که در مذاکرات اکنون آمریکا و اروپا برتری قاطع را نسبت به جمهوری اسلامی دارند و این اتفاق می‌تواند تغییرات مهمی را در مذاکرات پیش رو بین ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام به وجود بیاورد.
متن از گروه نویسندگان «#سرخط»
در ابتدا دلیل این انفجار یک حمله سایبری به سیستم برق تاسیسات حدس زده می‌شد اما کانال ۱۳ اسرائیل گزارش کرد که علت این حادثه مواد منفجره‌ای بودند که در تاسیسات نطنز «دفن» شده بود. این عملیات در کنار عملیات سال پیش، عملیات ترور محسن فخری‌زاده و عملیات دزدیدن اسناد هسته‌ای و انتقال آن به اسرائیل نشان از عمق نفوذ سرویس‌های امنیتی اسرائیل در سیستم‌های امنیتی «جزیره ثبات» خاورمیانه است. …. ادامه »

حسین اکبری: چرا در روز جهانی کارگر شعار واکسیناسیون فوری، رایگان و همگانی مهمترین شعار است؟ / فریاد درد و رنج مردم از کرونا؛ “فریاد اول ماه می”

امروز مبارزه علیه تهدید بشریت از راه گرایشات منفعت طلبانه سرمایه داری نئولیبرال از پاندومی ویروس کرونا ضرورتی درنگ ناپذیر است. پیش و بیش از هر چیز باید توده های مردم و افکار عمومی را نسبت به وظایف دولت ها برای تامین سلامت و حفظ جان ها و جلوگیری هرچه فوری از قربانی شدن کارگران و زحمتکشان بیشتر در پای این بیماری مرگ‌زا  آگاه کرد. مردم باید بدانند دولت ها مسوول حفظ جان و زندگی آنان در قبال هر گونه آسیب ناشی از بلایای طبیعی هستند. “اول ماه می” می تواند میدانی با گستردگی جهان برای مبارزه علیه پاندومی کرونا و به سود واکسیناسیون فوری و رایگان گردد و در این میان شایسته است کارگران آگاه ایران سهم و دین خود را به خانواده، جامعه و مردم ادا کنند. …. ادامه »

والنتین کاتاسونوف: صندوق بین‌المللی پول و نسخه جدید اجماع واشنگتن

دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول، ممکن است منوط به مایه‌کوبی (واکسیناسیون) همگانی (اجباری) جمعیت بشود.  …. ادامه »

محمد حسن پوره: یکشنبه های عصیان؛ هر یکشنبه عصیان رادیکال تر می شود

در همان لحظه های اولیه، لباس شخصی ها گوشی های همراه چند نفر از جمله بنده را گرفتند که بعد از اعتراض گوشی ها را برگرداندند ولی گوشی دو نفر را توقیف نمودند. …. ادامه »

آزاده ارفع: چهره واقعی نظام جمهوری اسلامی به روایت علی مطهری

مدتی است که در فضای مجازی و مشخصا در شبکه “کلاب هاوس”  بحث هایی داغ صورت می گیرد و کسانی که بویژه قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را دارند از این فرصت استفاده کرده وبه تبلیغات انتخاباتی میپردازند.علی مطهری  نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی، عضو فراکسیون امید و نائب رئیس مجلس دهم  و کاندید ریاست جمهوری در بحث های روز ۱۷ فروردین “کلاب هاوس” شرکت فعال و جنجالی داشت که انتقادات گسترده ای را برانگیخت. …. ادامه »

مورنینگ استار: زمانی که مردم ونزوئلا، امپریالیسم آمریکا را شکست دادند

در  ماه آوریل سال ۲۰۰۲، کودتایی در ونزوئلا توسط مدیران شرکتی و نیروهای نظامی اخراج شده این کشور با همراهی آمریکا صورت گرفت و پدرو کارمونا سرکرده کودتاچیان در حضور سه سفیر خارجی از جمله امریکا انگلیس و اسپانیا سوگند خورد و به عنوان رئیس جمهور خودخوانده قدرت را در ونزوئلا به دست گرفت. کودتاچیان علیرغم حمایت امریکا تنها چهل و هشت ساعت در قدرت دوام اورده و در نتیجه قیام عمومی مردم از کاخ گریخته و مردم توانستند چاوز را در مقام ریاست جمهور ابقاء کنند. کن لیوینگستون، شهردار سابق لندن که روابط خوبی با چاوز داشت در این باره مطلبی نوشته است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: «بهروز وثوقی عامل ممنوع‌التصویری من: … محمد خاتمی، میرحسین موسوی و محسن مخملباف بوده‌اند!»

طی ماه‌های اخیر و با نزدیک شدن به نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری، بسیاری از فعالان سیاسی جناح‌های درون حاکمیت سعی کردند تا با وعده بازگشت بهروز وثوقی به ایران، برای خود اعتبار کسب کنند. پس از درگذشت ناصر ملک مطیعی، بسیاری از مردم با یادآوری مسئولیت و سمت‌های محمد خاتمی، محمد بهشتی، میرحسین موسوی و محسن مخملباف در اوایل انقلاب و دهه ۶۰، آن‌ها را عامل خانه‌نشینی و بیکاری این ستارگان محبوب سینما معرفی کردند. …. ادامه »

فهیم آزاد: سرمایه داری، اپیدمی کرونا و طاعون اسلام سیاسی

با شیوع این ویروس و روابط اجتماعی موجود در نظام سرمایه داری بشریت در برابر یک فاجعۀ انسانی فجیعی قرار گرفته است. فاجعه یی که قبل از همه از فرودستان و محرومان جوامع در اشکال گوناگون قربانی می گیرد. پاندمی کرونا یک بار دیگر در کنار اثبات بی پایه بودن خرافات و اعتقادات مذهبی همچنان به شکل بارزی عجز و ناتوانی نظام سرمایه داری را در مصون نگهداشتن بشر از آلام و مصائب طبیعی و تأمین رفاه و آسایش آن  بر ملا ساخت. …. ادامه »

نسل‌کشی رواندا و مداخلات بشردوستانه

طبق اخبار منتشر شده چند روز پیش فرانسه بخشی از اسناد مربوط به نقش دولت وقت این کشور در نسل‌کشی رواندا را از حالت محرمانه خارج و طی گزارشی هزار صفحه‌ای منتشر کرد. در این گزارش به شکلی ریاکارانه اعلام شده که فرانسوا میتران، رئیس جمهور وقت به دلایل «ایدئولوژیک» چشمش را بر واقعیت رویدادهای رواندا بسته بود. ولی مشخصاً «همدستی» پاریس در نسل‌کشی در این گزارش رد شده و حمایت‌های سیاسی، نظامی و رسانه‌ای فرانسه از عاملان نسل‌کشی همچنان مسکوت باقی مانده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: یاد جان‌باختگان «گروپ هنری یوروم» و اِبرو تیمتیک را گرامی بداریم!

کمال ساحر گورل، تونجای آکدوغان، متین قهرمان و عایشه گل یوردام با وجود تمام شرایط دشوار سیاسی – اجتماعی دهه ۸۰ میلادی توانستند در ۱۹۸۵ گروه موسیقی گروپ یوروم را تاسیس کرده و رفته‌رفته پا از یک گروه موسیقی فراتر گذاشته و به نماد مبارزه در راه حق و آزادی و صدای مخالفان در ترکیه تبدیل شوند. اعضای گروپ یوروم تلاش می‌کردند صدای اعتراض مردم آناطولی باشند و یک موسیقی انقلابی – سوسیالیستی ابداع کنند. در آغاز کار فعالیت هنری خود با الهام‌گرفتن از طنزهای «عزیز نسین» متن‌های موزیکال می‌ساختند و در پی آن با کنسرتی که به‌نام «برای من ترانه‌ای بخوانید که در فرداها امتداد داشته باشد« به‌صورت جدی وارد عرصه موسیقی اعتراضی شدند. …. ادامه »

«سازماندهی کارگری از کارخانه امریکایی (چین) اوهایو تا آمازون ویرجینیا» / مشکلات تشکل‌یابی کارگران در شر کت‌های چند ملیتی و ظهور قدرت امپریا لیستی چین

در امریکا سازماندهی و تشکل یابی کارگران در نهادهای مستقل به خصوص در شرکتهای چند ملیتی اگر ناممکن نباشد بسیار سخت است. شرکت‌های بزرگی همانند آمازون و یا گوگل و به خصوص آنجا که مدیران چینی تربیت یافته نئولیبرا لیسم چینی  دست بالا را دارند اجازه ایجاد تشکل‌های کارگری را نمی‌دهند و کارگران باید با مبارزه ای سخت و دشوار به آن قدم بگذارند. نمو نه آن شرکت آمازون است که با داشتن یک‌و نیم میلیون پرسنل تا همین اواخر هیچ گونه اجازه‌ای برای ایجاد تشکل به پرسنل خود نمی‌داد. …. ادامه »

افسون همصدایی: «اجتماع دست‌ها» – برای همسایگان، همسنگران و همباوران

در این جستار که حاصل گفتگوی جمعی ماست از خشونت می‌گوییم، اما از امکان‌های مقاومت، گفت‌وگو و زیست جمعی آغاز خواهیم کرد، زیرا به باور ما خشونت چیزی نیست جز ابزاری برای سرکوب زندگی. سرکوبِ تمایل ما انسان‌ها به با هم بودن و با هم کار کردن، مراقبت از هم و شریک بودن با همدیگر. …. ادامه »

«ما احتیاج به حمایت از مبارزات طبقاتی دیچیتالی داریم»/مصاحبه‌ی انسیتوی روزا لوکزامبورگ با کریستیان فوکس

کریستیان فوکس پروفسور و رئیس انسیتوی پژوهش ارتباطات و رسانه‌ها در دانشگاه وست مینستر، رئیس انسیتوی مطالعات پیش‌رفته وست مینستر و سردبیر نشریه‌ی TripleC است. او پژوهش‌گر مقوله‌های دیچتیال و رسانه‌های اجتماعی، اینترنت و جامعه، اقتصاد سیاسی رسانه‌ها و ارتباطات، نظریه‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی، نظریه‌ی اجتماعی و نظریه‌ی انتقادی است. او مؤلف آثار متعددی از جمله «پیش درآمدی بر رسانه‌های اجتماعی و نظریه‌ی انتقادی»، «مردم‌فریبی دیچیتال: سرمایه‌داری اقتدارگرا در دوره‌ی ترامپ و توییتر» و «خوانش مارکس در عصر اطلاعات» است. …. ادامه »

«پنج‌شنبه سیاه» جدید در پیش است

اقدامات بعمل آمده برای محدود کردن زندگی مردم و عملکرد بنگاه‌های اقتصادی به بهانۀ بیماری همه‌گیر، ضربات شدیدی بر اقتصاد تقریباً همه کشورها وارد کرده است. بنا به تخمین صندوق بین‌المللی پول، سال گذشته تولید ناخالص داخلی جهانی ۵/ ٣٪ کاهش یافت. در همین حال، تولید ناخالص داخلی چین با افزایش همراه بود، اگرچه رشد متوسط‌ آن فقط ٣/ ٢٪ را نشان می‌داد، اما اقتصاد آمریکا به قلمرو منفی رفت و تولید ناخالص داخلی آن در طول سال ۵/ ٣٪ کاهش یافت. …. ادامه »

فرج سرکوهی: انتخابات و تاکیتک تقلیل کلاب‌هاوس به رسانه‌‌ی سانسورزده‌‌

اصلاح‌طلبان حکومتی می‌کوشند تا برنامه‌ی جدید کلاب‌هاوس را به فضائی برای تبلیغ انتخابات و ترغیب منتقدان و مخالفان نظام به رای دادن بدل کنند. سیاست حذفی و استبدادی این جناح در کلاب‌هاوس این تاکتیک را به تدریج خنثا خواهد کرد؟ پاسخ این پرسش تا حدی نیز به توانائی منتقدان و مخالفان انتخابات در راه اندازی اتاق‌های جذاب و ارائه برنامه‌ها و سخنان نو و متناسب با موقعیت کنونی، و نه تکرار حرف‌های کلی گذشته، بستگی دارد …. ادامه »

درصد افزایش قیمت مواد خوراکی نسبت به ابتدای سال ۹۷

بعد از گرانی شوکی بنزین، جمهوری اسلامی اقدام به افزایش قیمت کالاها نه به صورت ناگهانی، بلکه در دراز مدت کرد. روحانی و کلیت جمهوری اسلامی به زعم خود چنان قیمت‌ها را گام به گام آزاد کردند که خم به ابروی کسی نیامد. …. ادامه »

امیلی شولتز: استثمار یا آزادی؟ کارگران زن در صنعت پوشاک

استثمار زنان کارگر به شرکت‌های تولید لباس اروپایی این امکان را می‌دهد که با نادیده گرفتن ابتدایی‌ترین حقوق کارگرهایی که لباس آن‌ها را تولید می‌کنند، بیشترین سود ممکن را ببرند. از طریق برون‌سپاری تولید، این شرکت‌ها هم می‌توانند از زیر مسئولیت شانه خالی کنند و هم تولیدکننده‌ها را به جان هم بیندازند تا در این میان بهترین و بیشترین معامله‌ی سودآور را نصیب خود کنند. …. ادامه »

احد قربانی دهناری: سکولاریسم در کشورهای عربی

در جهان عرب، سده‌ها پیش، برخی ایده‌های سکولاریستی را در آثار اندیشمندانی چون ابن رشد می‌توان یافت. ابن رشد و پیروان مکتب او، ابن‌ رشدگرایان  معتقد به جدایی تفکر دینی و فلسفی بودند. ابن رشد از دو حقیقت جدا از هم، یکی حقیقتِ مبتنی بر خرد و دیگری حقیقتِ مبتنی بر ایمان دینی سخن می‌گوید. …. ادامه »

بهرام رحمانی: میزان واکسیناسیون کرونا در ایران کم‌تر از یک درصد است!

مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی علت عدم تحقق وعده‌های خود درباره واکسیناسیون مردم را «کندی تولید» و «کمبود مواد اولیه و جانبی» لازم برای این واکسن اعلام کرده‌اند. این موضوع که تولید و تحویل واکسن کرونا در بسیاری از کشورها با مشکلاتی روبه‌رو است، موضوعی است که جایی برای تردید باقی نمی‌نهد. اما آن‌چه درباره ایران بی‌پاسخ مانده است، این موضوع است که چرا کشورهای دیگر منطقه، از جمله ترکیه، پاکستان، امارات و بنگلادش برای دریافت این واکسن با همان محدودیت‌هایی روبه‌رو نبوده‌اند، که مسئولان جمهوری اسلامی از آن‌ها سخن می‌گویند؟ …. ادامه »

«پیش‌روی در مسیری ناهموار» / مروری بر عملکرد، سیاست‌ها و چالش‌های برخی از کنش‌گران در جریان «من‌هم ایران»

موضوع مقابله با آزار و خشونت‌ جنسی برای کنش‌گران و گروه‌های فمینیستی بحث تازه‌ای نیست و برخی از آنان سالهاست که فعالیت‌های خود در نقاط مختلف دنیا را بر آگاهی‌بخشی و پیشگیری، خدمات‌رسانی و حمایت از بازماندگان و نیز مقابله با ساختارهای تقویت‌کننده و بازتولیدکننده چنین رفتارها و مناسباتی متمرکز کرده‌اند، اما حرکتی که با عنوان «من‌هم» در سال ۲۰۱۷ آغاز شد، فضای تازه‌ای در این حوزه ایجاد کرد و توانست در زمان کوتاهی افشاگری خشونت‌ جنسی و بحث‌های پیرامون آن را به موضوعی پر سر و صدا در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی مجازی تبدیل کند. …. ادامه »

«شورش فراموش‌شده: اسلامشهر، فروردین۷۴» – مهتاب دیوسالار

امروز با گذشته بیش از دو دهه بسیاری ازآنچه در اسلامشهر رخ داد اطلاعی ندارند. آن روزها از اینترنت و تلفن همراه و نیز از تلویزیون‌های ماهواره‌‌ای خبری نبود. چند خبر مختصر در رسانه‌‌های دولتی و نشریات داخل ایران منتشر شد و همچنین گزارش هایی در نشریات خارج از ایران و چند سازمان حقوق بشری. در مورد جزئیات وقایع فروردین ۷۴ در اسلامشهر گویا تنها در بولتن‌های محرمانه حکومت خبرهایی درج شده است. مقامات جمهوری اسلامی وقایع تلخ اسلامشهر را با سکوت برگزار کردند و در ده ها جلد خاطرات‌شان هم به جزییات آن اشاره نکردند. اما فروردین ۷۴ در اسلامشهر چه گذشت. …. ادامه »

شباهنگ راد: «توصیه سیاسی» فرخ نگهدار به جمهوری‌خواهی رضا پهلوی!

اگرچه دوروبرِ حرف‌های رضا پهلوی، از فرخ نگهدار و چپِ به‌ظاهرِ حامیِ دمکراسی و مردم گرفته تا راستِ طرف‌دارِ پادشاهی و جمهوری، گفته‌اند و نوشته‌اند، و غلط هم نیست که به‌طور مختصر بگوییم رضا پهلوی و فرخ نگهدار، مقصدشان یکی و هر دو سوار بر قطارِ واحدند. به این علت که یکی [رضا پهلوی] مخالفِ نظامِ جمهوری اسلامی و هم‌زمان خواهانِ هم‌یاری امریکا در سرنگونی نظام حاکم بر ایران، حفظ ارتش و دم و دستگاه‌های سرکوب‌گر و نظامی‌ای هم‌چون سپاه پاسداران، و دیگری [فرخ نگهدار] تمام‌قد پشتیبانِ سران نظامِ جمهوری اسلامی و به‌دنبال مذاکره با امریکا در بهبودِ روابط سران دو دولت است! …. ادامه »

سرآغاز جنبش های اعتراضی سال جدید با شعار: فقط کف خیابون/ به دست میاد حقمون! – امیر جواهری لنگرودی

دفتر اعتراضات سال ۱۴۰۰ در پایان سال گذشته با کشاکش جرقه‌های اعتراضی و اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زن و مرد در حمایت از اسماعیل عبدی، معلم زندانی، درون زندان‌ها و در نقاط مختلف کشور گشوده شد و با آغاز تعطیلی نوروزی، در روزهای تعطیل، اعتصاب کارگران هفت تپه در شوش و اعتراضات فرهنگیان،بازنشستگان و ضربآهنگ فرارویی به اعتراضات و اعتصاب گسترده‌ی سراسری در اول ماه مه ۱۴۰۰ را در ادامه‌ی «اعتصاب نوروزی آغاز قرن» درون زندان‌ها تشدید کرده است! …. ادامه »

هانری معمارباشی: سیه روزی سوریه

ملت ها به یک باره از صفحه روزگار محو نمی شوند. مردم سوریه که به نوعی در میان ویرانی های یک جنگ طولانی زنده مانده بودند، اکنون در تنگدستی، بحران بهداشت و مشکلات ناشی از سرمای زمستانی دست و پا می زند. اینک هراس اصلی، ناشی از افزایش بی رویه قیمت ها و صف های طولانی خرید نان است که به هر سوری سهمی از این [بدبختی] تعلق می گیرد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: موضع زنده‌یاد احمد شاملو درباره رفراندوم جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸!

فیلم تاریخی سخنان احمد شاملو درباره رفراندوم جمهوری اسلامی سال ۵۸ و کلاهی که سر مردم رفت. در این کلیپ تاریخی و منحصر به فرد، احمد شاملو به خوبی شرایط آن زمان یعنی ۴۲ سال پیش و فریب‌کاری خمینی در برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی را توضیح می‌دهد. …. ادامه »

فلاخن شماره‌ی هشتاد و یکم: روزگار سپری‌شده‌ی آزاده نامداری

در مرداد ۱۳۹۶ با انتشار فلاخنی در مورد آزاده نامداری و الگویی که او مروج آن بود نوشته بودیم: «در فلاخن هشتاد و یکم بهاران رستمی از ماجراهای آزاده نامداری، مجری مشهور برنامه‌های تلویزیونی می‌نویسد. در این متن اما آزاده نامداری تنها میانجی ورود به بحثی است برای نگاه کردن به ساختار خانواده به روایت سیاسی_ایدئولوژیک جمهوری اسلامی. رستمی در این فلاخن از ساختاری پوسیده و پایان‌یافته می‌نویسد که تمام دستگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی بر مبنای آن، برای دفاع از آن و برای ترویج آن بنا شده است. در این فلاخن از خانواده در برنامه‌ی آموزشی مدارس ابتدایی می‌خوانیم، از افزایش آمار طلاق در ایران، از کانال تلگرامی خانم‌های قری و ویژه‌ی متاهلین، از سریال شهرزاد و عاشقانه و از این‌که چرا هم‌چنان مردان و زنان خائن سریال‌های تلویزیون جم و فارسی‌وان از مردان و زنان عاشق‌پیشه‌ی سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی واقعی‌ترند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: دروغ پشت دروغ در مورد قرارداد ۲۵ ساله و نگرانی و اعتراض بر حق مردم!

جدا از جنجال و هیاهو و شوهای نمایشی گرایشات راست و ناسیونالیست بر سر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین مردم حق‌طلب و آزدای‌خواه ایران هم حق دارند نگران آینده جامعه خود باشند و حق طبیعی‌شان است که از هر فرصتی برای بیان اعتراض و نفرت خود از جمهوری اسلامی استفاده کنند و به خیابان‌ها بریزند. جریاناتی که خود به دولت‌های غربی و منطقه‌ای وابسته‌اند و با درد و رنج مردم و فقر و فلاکت و نابرابری مردم کاری ندارند و فقط به دنبال گرفتن پست و مقام هستند و… به هیچ‌وجه ربطی به مبارزات حق‌طلبانه و برابری‌طلبانه مردم ایارن ندارند. مهم‌تر از همه در شرایطی که جنبش‌های سیاسی – اجتماعی ایران در صحنه سیاسی جامعه حضور فعالی دارند، چنین قراردادهایی از پیش محتوم به شکست است. …. ادامه »

واکاوی یک پرونده: تابوشکنی مریم اکبری‌منفرد و مقاومت زندانیان زن / اعتراض زنان زندانی، کنشی در دوران تاریک‌اندیشی است – پانته‌آ بهرامی

چهار خواهر و برادر مریم در دهه تاریک ۶۰ به جوخه اعدام سپرده شدند. مریم هم با اینکه دو روز پس از اعتراضات خونین عاشورای ۸۸ دستگیر شد، می‌توانست سکوت کند و دوران محکومیت ۱۵ ساله خود را به پایان برساند. اما پس از پخش علنی فایل صوتی منتظری، قائم مقام پیشین خمینی، در پیوند با کشتار زندانیان در سال ۶۷، او در مهرماه ۱۳۹۵ در دادسرای تهران شکایتی ثبت کرد و خواستار تحقیق قضایی در مورد اعضای خانواده‌اش، روشنگری درباره محل دفن آنان و دلایل اعدام خواهر و برادرانش در دهه سیاه ۶۰ شد. …. ادامه »

«باز هم در باره ی طرح همکاری ۲۵ ساله بین جمهوری اسلامی و چین» / نبرد علیه هر گونه قرارداد اسارتبار نیازمند آگاهی و سازمان یابی توده هاست

سوسیالیست‌ها مادام که امر سازماندهی توده‌ها را به عنوان اساسی‌ترین اهرم حق اعمال اراده‌ی جمعی و دموکراتیک در دستور کار خود قرار ندهند، و تا مادامی که برای تحقق انواع راه‌های تشکل‌یابی توده‌ها، سیاست‌های واحد و سراسری و در عین حال تأثیرگذار و مستمری را پی نگیرند، قادر نحواهند بود تنها با کارهای آگاه‌گرانه در بین مردم به آنان یاری دهند تا سیاست‌هایی که حق تعیین سرنوشت را از توده‌ها بازستانده است، متوقف کنند. با این اوصاف سوسیالیست‌ها همواره باید شاهد و ناظر نشستن امضاهای بیشتری بر توافق‌نامه‌های اسارت‌بار دیگری باشند. مهمترین راهکار برای مقابله با ادامه‌ی وضع موجود، سازمان‌یابی توده‌ها برای پیشبرد امر رهایی بخش در ایران از خلال تحقق حق تعیین سرنوشت در جزئی‌ترین امور است. …. ادامه »

” آنان که گفتند «نه»” – به مناسبت سالروز رفراندوم برای تاسیس جمهوری اسلامی

اگرچه در فروردین ۵۸ بسیاری از مردم از ماهیت جمهوری اسلامی باخبر نبودند، توده‌ی سازمان‌نیافته سرخوش از پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم ستمگر پهلوی، بی آن که دقیقا چشم‌اندازی از آینده داشته باشند به «جمهوری» و «اسلامی» بودن (عنصری که در آن زمان به اشتباه به‌عنوان عنصر مقاومت در مقابل وابستگی می‌شناختند) رای دادند؛ اما عمده‌ی گروه‌های سازمان‌یافته، جمعیت‌های ازپیش تحت‌ستم و به ویژه سازمان‌های انقلابی اساسا رفراندوم «آری یا نه» را تحریم کردند و در زمین بازی سلطه‌ی تازه مستقر قرار نگرفتند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: نگاهی به کتاب «هیچ دوستی به جز کوهستان» به قلم بهروز بوچانی!

کتاب هیچ دوستی به‌ جز کوهستان کتاب جذاب و خواندنی است. دوستی به‌جز کوهستان روایت انسان‌هایی است که از زور و ستم و سرکوب دیکتاتورها ناچارا خانه‌شان را با امید به زندگی بهتر ترک می‌کنند و در نهایت درد را با عمق جان‌شان تجربه کرده‌اند. انسان‌هایی که در نقطه‌ای دورافتاده در یک سرنوشت نامعلوم گرفتار شده‌اند و ذره‌ذره زندگی‌شان در میان سیاست‌های دولت‌های مستبد و یا به اصطلاح دموکراتیک روبه‌زوال می‌رود. بهروز بوچانی در هیچ دوستی به‌جز کوهستان قصه‌ زندان را روایت کرده است، زندانی که جرم زندانیانش تنها فرار از کشور خود و مهاجرت است. کتاب هیچ دوستی به‌جز کوهستان صدای پناهنده دردمند و دردمندانی است که باید شنیده شود. …. ادامه »

کمال خسروی: مبارزه‌ی طبقاتی و سوسیالیسم در آستانه‌ی چرخشِ سده

مبارزه‌ی طبقاتی مجموعه‌ای از کنش‌های فردی، تنیده در بافتاری اجتماعی و تاریخی است. مبارزه‌ی طبقاتی کنش افرادی واقعی است که تحصن و تظاهرات و اعتراض و اعتصاب و بحث و جدل می‌کنند، اسلحه به‌دست می‌گیرند و می‌جنگند، می‌خوانند و می‌نویسند و می‌گویند، با صدا و تصویر و نماد بیان می‌کنند، سازماندهی و تبلیغ و تهییج و بسیج می‌کنند، زندانی و شکنجه و کشته می‌شوند، سرکوب و زندانی و شکنجه و اعدام می‌کنند؛ مبارزه‌ی طبقاتی مجموعه‌ی کنش‌های افراد واقعی در کشاکشِ تغییر یا حفظ وضع موجود است. …. ادامه »

هومن محمدی زاده: “دانشگاه یک بنگاه اقتصادی است”

دانشگاه به عنوان بنگاه اقتصادی سه مشخصه اصلی دارد، اول اینکه دانشگاه به سمت خودگردانی پیش میرود یعنی هزینه‌های آموزشی خود را به طریقی باید از جیب دانشجویان درآورد. دوم اینکه همین خودگردانی، دانشگاه را به نطام گسترده بازار پیوند میزند و در نتیجه دانشگاه نیز به منبع درآمدی برای مسئولان دولتی و یا سرمایه‌گذاران بخش خصوصی تبدیل میگردد و شاخصه سوم آن این است که هویت دانشجو اینبار به عنوان مشتریان این بنگاه تعریف میشود و نه چیز دیگر. …. ادامه »

پل گاور: سرمایه داری در چین

ارتشی از مردان و زنان جوان با کاری یکنواخت و تکراری، تحت نظم و انضباط شبه نظامی با حداقل ۶۰ ساعت کار در هفته و حداقل حقوق در آن مشغول به کار هستند . فاکس کان تحت کنترل شخصی بنام “تری گو” میلیاردر تایوانی، بزرگترین صادرکننده چین و شصتمین شرکت بزرگ جهانی با درآمد سالانه ۷۹ میلیارد دلار است. بزرگترین مشتری آن، شرکت اپل (APPLE) است. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: سالی که نکوست ازسفره خالی و تعیین نرخ دستمزد برای زحمتکشان‌اش پیداست!

چند سالی است که خامنه‌ای با نامگذاری نوروزی هر سال به زعم خود، خط فعالیت و اهداف آن سال را مشخص می‌کند؛ به‌عنوان مثال سال ۱۳۹۶ با شعار: «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» و سال بعدتر ۱۳۹۷ را با عنوان سال «حمایت از کالای ایرانی» خواند. سال ۱۳۹۸ را نیز سال «رونق اقتصادی» معرفی کرد و سال  ۱۳۹۹ را نیز سال «جهش تولید». اگر از آسمان سنگ شرر و فتنه ببارد، این عجوزکان از قرون و اعصار رها شده، همان می‌نمایند که هر سال در نوترین روز سال بر منجنیق فتنه می‌بارند و مشت بر سندان می‌کوبند تا لاطائلاتی را به نام پیام نوروزی با نامگذاری مهریه‌ی بهبود اقتصادی تحویل مردم دهند و دیگرهیچ. …. ادامه »

فرناز سیفی: تفاوت «وومنیسم» و «فمینیسم»

شاید در سال‌‌های اخیر شما هم واژه‌ی Womanism را شنیده باشید و برای شما هم سوال پیش آمده باشد که این واژه به چه هدف و مفهومی اشاره دارد و چه فرقی با «فمینیسم» دارد؟‌ …. ادامه »

برهان عظیمی: نکاتی درباره جهت‌گیری استراتژیک در برخورد به فعالین حقوق بشر در ایران

خانم نسرین ستوده و فعالین حقوق بشر راهکارشان چیست، خواهان چه جامعه‌ای هستند و چرا از طرف نهادهای امپریالیستی برای آزادی‌شان تبلیغ می‌شود؟ ما خواهان چه جامعه‌ای هستیم و چرا بیش از گذشته  باید بر آن پافشاری کنیم و برایش بجنگیم؟ …. ادامه »

بهرام رحمانی: هیاهوی توافق راهبردی ۲۵ ساله جمهوری اسلامی با چین!

حکومتی که امروز در نزد اکثریت افکار عمومی شهروندان ایران و منطقه و جهان یک حکومت جانی، تبه‌کار، تروریست، خشونت‌طلب، جنگ‌طلب، متجاوز، دروغ‌گو، دزد و فاسد معروف شده است. حکومتی که قدرت و پول را مهم‌تر و برتر از جان و زندگی شهروندان می‌داند و برای حفظ حاکمیت خونین خود، به هر جنایتی متوسل می‌شود! پر چنین وضعیتی وزیران خارجه ایران و چین روز شنبه، هفتم فروردین ۱۴۰۰ برابر با ۲۷ مارس ۲۰۲۱، سند همکاری جامع دو کشور که برای ۲۵ سال تنظیم شده است را در محل وزارت خارجه ایران در تهران امضاء کردند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، روز جمعه برای امضای سند نهایی به تهران سفر کرده بود. …. ادامه »

قرارداد ۲۵ ساله چه در پی خواهد داشت؟

این سند تنها پیش‌نویسی است که سال پیش منتشر شده و با توجه به اینکه قرارداد جدید و جزئیات آن ظاهرا تا مدت‌ها نامعلوم باقی خواهد ماند می‌توان حدس زد که اصل قرارداد در وضعیت بدتر و تهدید آمیزتری برای اینترنت و آزادی بیان قرار دارد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: نمایش‌های چندش‌آور پلیسی-امنیتی در تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی ایران!

دردناک‌تر آن است که جمهوری اسلامی موفق شده است بسیاری از بازیگران معروف سینمای ایران را به خود به ویژه به نهادهای امنیتی وابسته کند. اگر این وابستگی در حکومت گذشته باعث شرمساری بود اما در جمهوری اسلامی جای شرمساری را خفت و خواری و گاهی با اقدامات چندش‌آور برخی هنرمندان در حمایت از جمهوری اسلامی هم گرفته است. هر چند که کم نیستند سینماگران متعهد و مردمی و مستقلی که در حاشیه جامعه زندگی مشقت باری دارند اما شرافتمنده زندگی می‌کنند. و یا اجبارا راه تبعید را در پیش گرفته‌اند. …. ادامه »

چه باید کرد با حاجی فیروز؟ از برده‌داری تا سیاه‌بازی

در عین اینکه باید نسبت به وجه زشت و سلطه‌گرانه‌ی فرهنگ عامه در خصوص میانجی تمسخر قرار دادن «سیاه»، برخوردی منتقدانه داشته باشیم، می‌توان بر جایگاه قهرمانانه‌ی سیاه در نمایش‌نامه‌های «سیاه‌بازی‌» تاریخ تئاتر ایران هم دست گذاشت و آموزش داد که این دو سطح را باید از هم تفکیک کرد. …. ادامه »

احد قربانی دهناری: ضرورت تشکیل جبهه‌ی گسترده‌ی گذار از جمهوری اسلامی و حزبِ سوسیال دموکرات فراگیر

می‌خواهم بسیار فشرده، نظرم را راجع به روش رسیدن به سوسیال دموکراسی در ایران و شیوه‌‌های همکاری و همگامی سوسیال دموکرات‌ها با دیگر جریان‌ها بیان کنم. …. ادامه »

شعبده مرکز آمار: نرخ بیکاری در ایران ۹ درصد است یا ۶۰ درصد؟ – علی رسولی

آمارها قرار است تصویری نزدیک به واقعیت را نشان دهند. در حالت ایده‌آل و با روش آمارگیری بهینه‌شده باز هم یک اختلاف معنادار با واقعیت وجود دارد. اگر در معیارهای آمارگیری به صورت تعمدی دستکاری صورت بگیرد، نتیجه می‌تواند نقطه مقابل واقعیت باشد. …. ادامه »

بازنشستگان راهکارهای مطمئنی برای کسب حقوق خود در سال ۱۴۰۰ نیاز دارند

بازنشستگان در پیشبرد اهداف خود مسئولیت مشترک دارند و می بایست بالاترین درجه همبستگی را در بین خود ایجاد کنند، جدا و بخش بخش شدن به هر دلیلی بمعنی ناکامی آنان در کسب حقوق خود است. روابط فی مابین بازنشستگان می بایست بر اساس مشارکت، همفکری و خرد جمعی بنا شود. می بایست تشکل سراسری ایجاد کرده و از هر گونه گرایش سیاسی چه دولتی و چه مقابل دولت مستقل باشند، مطالبات صنفی و اقتصادی و تشکل مستقل و مردم نهاد ایجاد شود. …. ادامه »

بهرام رحمانی: رقابت‌های خطرناک دولت‌های ترکیه، ایران، روسیه، آمریکا، اسرائیل و… در خاورمیانه!

سران و مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران همواره مواضع خطرناک و جنگ‌طلبانه و تروریستی اعلام می‌کنند و به همین دلیل جامعه ایران را در معرضع بحران‌های فزاینده و عدیده‌ای قرار داده‌اند. این حکومت در این بیش از چهار دهه حاکمیت خود در داخل کشور نیز جز سرکوب و سانسور و تحمیل سیه‌روزی به مردم هنر دیگری از خود نشان نداده است. جمهوری اسلامی هم در نزد افکار عمومی جامعه ایران و جهان و منطقه یک حکومت تبه‌کار و منفور است. به همین دلایل اگر جنگ جدیدی در خاورمیانه به ویژه علیه ایران در بگیرد بی‌تردید جمهوری اسلامی ایران تنها خواهد ماند و روسیه و ترکیه متحدان کنونی‌اش و یا چین نیز از او حمایت نخواهند کرد. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: «عدالت اجتماعی» از شعارهای انقلاب ۵۷، بعد از چهار دهه همچنان نقره داغ می‌شود!

چرا که امروز رشد قارچ‌گونه شرکت‌های پیمانکاری نیروی انسانی ـ که عملا ارتباط حقوقی و قانونی کارفرمای اصلی و کارگر را حذف کرده‌اند ـ باعث شده امتیاززدایی از طبقه کارگر با جدیت عملی شود و حتی کارگران متخصص و دارای مدارک دانشگاهی نیز با وجود برخورداری ازسال‌ها سابقه کار، مجبورشوند با امضای قراردادهای موقت پیمانکاری با دستمزد نزدیک به حداقل قانون کار و مزایای نصف و نیمه کارکنند. در یک کلام این نامه بخشنامه یا ابلاغیه را باید به‌منزله استثمار نیروی کار در اقتصاد ایران باز شمرد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: یاد و خاطره نوال سعداوی، مبارز برجسته حقوق زنان مصر و آشنای جهان همیشه گرامی است!

شاید با همه مواضع نوال موافق نباشیم اما اسمی که ماندگار است و هرگز نمی‌میرد. نوال شخصیتی جهان دیده و با تجربه است و بسیاری از مصریان از اروپا و آمریکا برگشته پناهنگان سیاسی بودند که روزگاری به ناچار به ترک کشور شده بودند! شاید همین تجربه برای ما ایرانیان تبعیدی نیز تکرار شود اما با نتایج انسان‌‌تر و آزادتر! یاد نوال سعدوای و همه جان‌باختگان جنبش آزادی و برابری تاریخی زنان در جهان گرامی باد! …. ادامه »

آزاده ارفع: رجب طیب اردوغان با لغو پیمان استامبول “چهره واقعی” خود را نشان داد!

شرکت فعال در مبارزات زنان از وظائف اصلی و همیشگی جنبش سوسیالیستی برای پایان دادن به تبعیض های نهادی سرمایه داری است و بنابراین یکی از وظائف  انتر ناسیونالیستی نیروهای سوسیالیست حمایت از”حزب دمکراتیک خلق ها”(ها.د.پ) و افشاء غیرقانونی ساختن آن توسط دیکتاتوری حاکم در ترکیه و متحدان فاشیست حزب حاکم میباشد. …. ادامه »

سه تهدید بزرگ – نوشته: چامسکی و پراشاد

خطر نه برای آینده، بل‌که برای همین الان است… نابرابری مخوف اجتماعی نتیجه ضعف سیاسی نسبی سیاسی طبقه کارگر است. همین ضعف است که میلیادرها را قادر می‌سازد سیاست‌هایی را تنظیم کنند که باعث افزایش میزان گرسنگی شود… نابودی هسته ای و انهدام توسط فاجعه آب و هوایی تهدیدهای دوقلوی کره زمین هستند. در همین اثنی، برای قربانیان حملات نئولیبرال که نسل گذشته را بستوه آورده است، مشکلات کوتاه مدت فقط و فقط حفظ وجود خودشان است، اما سئوالات اساسی درباره سرنوشت فرزندان و نوه های ماست که جای خود را عوض می‌کنند… یک انترناسیونالیسم قدرتمند نیازمندست که باندازه کافی و فوری به خطر نابودی (بشریت) توجه کند. نابودی توسط جنگ هسته ای، با فاجعه آب و هوایی، و با سقوط اجتماعی. وظایف پیش رو ترسناک هستند، نمی‌توان تسلیم آن‌ها شد و یا آن‌ها را به تعویق انداخت. …. ادامه »

اسماعیل مولودی: شعار نه به جمهوری اسلامی غلط است! آنانی که طرفدار شعار همه باهم هستند تبهکاران سیاسی اند!

شعار همه باهمی که امروز سر داده میشود، که این دفعه اسمش نه به جمهوری اسلامی است، سابقه ای آبرو باخته در مبارزه طبقه کارگر آگاه ایران دارد …. ادامه »

بهرام رحمانی: خروج ترکیه از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان! اردوغان هم‌چنان بر طبل ملی‌گرایی و مذهب می‌کوبد!

خروج ترکیه از کنوانسیون اروپایی برای مقابله با خشونت علیه زنان موجی از انتقادهای داخلی و بین‌المللی را برانگیخته است. به گزارش گروه‌‌های مخالف خشونت علیه زنان در ترکیه، در سال گذشته میلادی ۴۰۹ زن و از ابتدای سال ۲۰۲۱ تاکنون، ۷۷ زن در ترکیه به دلیل خشونت کشته شده‌اند. ترکیه با تصمیم رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه از معاهده منع خشونت علیه زنان خارج شد. این تصمیم دولت ترکیه با انتقاد و اعتراضات داخلی به ویژه از سوی زنان و احزاب مخالف عدالت و توسعه و هم‌چنین بین‌المللی مواجه شده است. …. ادامه »

کولبر اورامان: کولبران و استقلال طبقاتی زحمتکشان (٧)

سال گذشته درست در چنین روزی بود که از معیشت و کرامت لگد مال شده ی کولبران نوشتم. امسال نیز آش همان بود و کاسه همان. موج بهره جویی سیاسی_ایدئولوژیک خرده بورژوازی از کولبران در کنار استثمارشان به دست عمدتا سرمایه داران کردستان و کشتار روزمره توسط استبداد حاکم همچنان به پیش می راند. تمام تلاش روشنفکران و هنرمندان خرده بورژوا ایجاد اغتشاش در مرزهای طبقاتی و سواری گرفتن از گرده ی زحمتکشان است تا جایی که رسانه هایی به نام کولبر ایجاد شده و سالهاست که موج سواری می کنند. …. ادامه »

شباهنگ راد: چهارم فرودین شصت‌و‌یک از دریچه‌ای دیگر

نمی‌شود خود را بعنوان سازمانِ نظامی به بیرون معرفی کرد و در همان‌حال کم‌ترین اقدامِ عملی صورت نداد؟ نمی‌شود ادعای پیشقراولی مبارزات کارگری و توده‌ای را داشت و در همان‌حال در میدان حضور نداشت؟ نمی‌شود اعتقاد به مبارزۀ مسلحانه داشت و اجرای آنرا، از جوانان، سازمان‌ها و از دیگر حزب‌ها طلب کرد. این‌دست گرایش‌ها با آرمانِ کمونیستی در تضاد است و متعاقباً این‌گونه رفتار و کردار، مبین گفتمانِ صریح و سرراست با جامعه و با نسل جوانِ امروزی نیست. …. ادامه »

سیامک مهر (پورشجری): همه چیز دربارۀ رژیم بعدی

در رژیم بعدی به احتمال زیاد دایناسورها و باستان‌گراها و عتیقه‌ها حکومت خواهند کرد. اگر در ساواک شاه و اطلاعات رژیم اسلامی بطری نوشابه به معترضان فرو می‌کردند، در رژیم بعدی با «استوانۀ کوروش» از مخالفان پذیرایی می‌کنند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: ایران در سال ۱۳۹۹! «سال نو و نوروز و بهارتان مبارک!»

سال ۱۳۹۹ با همه‌ فراز و نشیبی‌هایی که داشت، پایان یافت و سال ۱۴۰۰ و قرن جدید هجری شمسی آغاز شد. قرنی که پشت سر گذاشتیم، یکی از پرحادثه‌ترین و مهم‌ترین دوره‌های تاریخی جامعه ایران بود. انقراض سلسله‌ قاجار، روی کار آمدن حکومت‌های پهلوی، کودتای رضاخان میرپنج و سرکوب دستاوردهای انقلاب مشروطیت، اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، گردهمایی سران متفقین در تهران بدون اطلاع شاه، سرکوب‌ قیام‌های مردمی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و… فقط بخشی از حوادث نیمه‌ اول قرن گذشته بودند. نیمه‌ دوم قرن چهاردهم اما، انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران و سقوط حکومت پهلوی و پادشاهی در ایران بود، و ۴۲ سال است که جمهوری سالامی ایران با سرکوب دستاوردهای انقلاب ۵۷ به حاکمیت خونین و مافیایی خود ادامه می‌دهد نیز بخشی از حوادث نیمه‌ دوم قرن گذشته بود. …. ادامه »

سیسیلیا دِلا نگرا: داستان ناتمام فمینیسم فلسطین

زنان فلسطینی همواره در درازنای تاریخ، طلایه دار مبارزات علیه بیدادگری استعمار و [فرهنگ] مرد سالاری بوده اند. با تکیه بر چنین میراثی، اکنون نسل جوان مبارز بخشی از یک رویکرد فراجناحی و تفکر رادیکال شده اند. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت هفتم)

آنا هارنت می گوید: انتخاب بین بد و بدتر یک دروغ بزرگ و شیوه معمول حکومت‌های فاشیسم و توتالیتر برای سرکوب بیشتر مردم است وقتی بد را انتخاب کنید فرصت کافی برای بدتر شدن را هم به آن هدیه دادید. …. ادامه »

شهاب برهان: قاچاق سلطنت با اسب ترووای جمهوری

رضا پهلوی با « درز دادن» پرده برداری پشت پرده اش از “ترجیح” سیستم جمهوری، همه را به زبان کوچه، سرکار گذاشته و ولوله و هلهله به راه انداخته است. من از پرداختن به این پرسش (در جای خود مهم) می گذرم که فرضا اگر رضا پهلوی اصلا بیاید رسما اعلام کند که جمهوریخواه و مخالف سلطنت شده است و دیگر ادعای وراثت تاج و تخت ندارد، در انصورت، او بعنوان یک فرد عادی دارای چه پشتوانه اجتماعی و سیاسی و صاحب کدام صولت و ابهت و کاریزمای شخصی است که طیفی از این جمهوریخواهان امضا کننده کمپین کذائی، امروز سخنان اخیر او را به فال نیک گرفته و شادمانی می کنند که “موانع راه ائتلاف ملی برداشته شد”! …. ادامه »

تقی روزبه: ایستاده در ملتقای سلطنت و جمهوریت در قابی با هنرمندان، به چه معناست؟!

با عنایت به این نوع وارونگی ها، دیگر غش و ریسه رفتن سلطنت طلبان و «جمهوری خواهان » به سوی همدیگر قاعدتا نباید امری غیرمترقبه تلقی شود. از قدیم گفته اند وقتی در یک مملکت هیچ چیز سرجای خودش نباشد، همه چیز، حتی آب، به شکلی وارونه به حرکت در می آید. این نوع وارونگی ها درون جامعه به ویژه وقتی به سطح بازنمائی ها و نمایشی جریانات بی ریشه و بیگانه با روندهای درونمان و پیشروئی که به موازات روندهای واپسگرا و مرتبط به گذشته در اعماق جامعه روانند می رسند، می توانند به اوج طنز برسند. …. ادامه »

آناهیتا اردوان: موج سواری بورژوازی مستاصل و کتمانِ رذیلانۀ ماهیتِ «نه» و «مرگ» بر جمهوری اسلامی

رادیکالیسم موقعیت و آگاهی طبقۀ کارگر ایران در تشدید بحران سرمایه داری جای هیچگونه مفری برای کارزار و کمپینهای فسیل شدۀ آری به حمایت و  تجدید شیوۀ تولید سرمایه داریِ جمهوری اسلامی در دورانِ پایانِ دوران شکوفایی سرمایه داری، انقضاء بهره برداری طبقۀ کارگر از سنگرهای بورژوازی و پایان عصر انقلاب سیاسی به رهبری بورژوازی، باقی نگذاشته است. این، امیدی فسیل شده است.  هر امیدی به کمپینها و کارزارهایی از این دست به معنای آری به نفیِ منافع اقتصادی- سیاسی پرولتاریاست و در تضاد فاحش با ماهیتِ نه و مرگ بر جمهوری اسلامی، زنده باد انقلاب و سوسیالیسم است. …. ادامه »

والنتین کاتاسونوف: کروناویروس و روچیلدها

در تاریخ ١٨ اکتبر ٢٠١٩، یک «تمرین همه‌گیری» باعنوان رویداد ٢٠١ به میزبانی دانشگاه جان هاپکینز با مشارکت بنیاد بیل و ملیندا گیتس و مجمع جهانی اقتصاد (WEF) برگزار شد. در ژانویه سال ٢٠٢٠ در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس این موضوع پشت درهای بسته و قبل از ثبت اولین حادثۀ مرگ ناشی «کروناویروس» در اروپا مورد بحث قرار گرفت. در ١١ مارس ٢٠٢٠، مدیر کل سازمان بهداشت جهانی- تدروس ادهانوم گبریزوس اظهار داشت که وضعیت بیماری با این ویروس «‌می‌تواند به عنوان یک بیماری همه‌گیر در نظر گرفته شود». …. ادامه »

«تئوری مارکسیستی و پرولتاریا»، نوشته رزا لوکزامبورگ – ترجمه تراب ثالث و ی. کهن

در این مقاله رزای سرخ ضمن برشمردنِ سهم مارکس در ارتقاء و تقویت گرایش سوسیالیسم انقلابی در جنبش کارگری، خاطرنشان می‌شود که  ”مبارزهٔ طبقاتی برای تسخیر قدرت سیاسی، پُلی بود که مارکس میان سوسیالیسم و جنبش پرولترى زد”. بعلاوه، رزا روی دو آموزهٔ مارکسی تاکید ویژه می‌گذارد: ”برداشت ماتریالیستى از تاریخ بطور عام، و تئوری مارکسی انکشاف کاپیتالیستی بطور خاص”. …. ادامه »

بهرام رحمانی: دستمزدهای سال ۱۴۰۰ و تورم و گرانی و فقر و فساد فزاینده در ایران!

روز ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ – ۱۳ مارس ۲۰۲۱‌، شورای عالی کار جمهوری اسلامی پایه مزد کارگران برای سال ۱۴۰۰ را ۲۶۵۵۰۰۰ (دو میلیون و ششصد و پنجاه و پنج هزار) تومان اعلام کرد. یعنی دستمزد کارگران برای سال ۱۴۰۰ نسبت سال ۱۳۹۹ افزایشی معادل ۳۹ درصد دارد. این میزان حتی به نصف رقم ساختگی و بسیار پایین سبد هزینه خانواده‌ها یعنی شش میلیون و ۹۰۰ هزار تومان هم نمی‌رسد. چرا که خود دست‌اندرکاران به اصطلاح نمایندگان کارگری‌، قبلا خط فقر را ۱۲ میلیون تومان اعلام کرده بودند. …. ادامه »

شادی مکی: زندگی زیر خط فقر و دعوت صدا و سیما به قناعت

سخنان کارشناس صداو سیما درباره دعوت مردم به قناعت و نخوردن میوه بازتاب گسترده‌ای داشت آن‌هم در شرایطی که هشتگ زندگی نرمال این روز‌ها بهانه‌ای برای گلایه‌ها و انتقادات مردم نسبت به شیوه مدیریت کشور در حوزه‌های مختلف شده است. …. ادامه »

بررسی هفت شعر مجید نفیسی مندرج در سایت کانون نویسندگان در تبعید

قصد من در این نوشته تنها برخوردی سیاسی به محتوی این اشعار میباشد که شاعر گرامی در بیان پیروزی حزب دموکرات آمریکا برهبری بایدن و اباما ابراز نموده است.
با احترام به مجید نفیسی و کارهای ادبی او از جمله گنج عزت و من نمیتوانم ببخشم. دلیلی بر تعید دیدگاه او نمیبینم. او میگوید بایدن مشکل پناهندگان را حل میکند. او به شب پیروزی اباما و رقص او با میشل اشاره میکند اینکه او دیگر منفی نخواهد بود و شهروندی کوشا میشود. او به جمله معروف اباما اری ما میتوانیم اشاره میکند. این دیدگاه نادرست است حزب دموکرات و رهبرانش کدام مشکل را در هفتاد سال گذشته حل کرده اند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: عباسعلی شهریاری‌نژاد (شهریاری) معروف به «آقای اسلامی» و «مرد هزارچهره»

شهریاری ‌(عباسعلی شهریاری‌نژاد) معروف به «آقای اسلامی» و «مرد هزارچهره» از چهره‌های معروف حزب توده بود که بعدها یکی از همکاران ساواک شد و ضربات سنگینی به حزب توده و برخی دیگر از گروه‌ها و جریانات مترقی و انقلابی دهه ۱۳۴۰ در ایران زد. در ساعت ۷ و ۴۰ دقیقه بامداد روز چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۵۳ عباس شهریاری ‌(عباسعلی شهریاری‌نژاد) معروف به «آقای اسلامی» و «مرد هزارچهره» که بزرگ‌ترین و معروف‌ترین جاسوس سازمان امنیت حکومت شاه از آغاز تاسیس آن تاکنون بود به وسیله یک واحد از رزمندگان «سازمان چریک­های فدائی خلق» تیرباران شد. …. ادامه »

ا. م. شیری: «نوسازی بزرگ»

کلاوس شواب در بخش «رقابت فزاینده بین چین و ایالات متحده» می‌نویسد، که تهدید اصلی برای طرح «نوسازی بزرگ» نه حتی ایالات متحده و چین به طور جداگانه، بلکه، تنش رو به تشدید در روابط آنهاست. چنین تنشی می‌تواند به این منجر شود که همه دنیا در حالت رویارویی قرار گیرد: حداقل در عرصۀ سرمایه‌گذاری و مالی؛ حداکثر، به رویارویی نظامی- مسلحانه، اما قبل از «نوسازی بزرگ»، که بمثابه یک پروژه جهانی متضمن همکاری نزدیک و تعامل همآهنگ کشور‌های جداگانه طراحی شده، بیانجامد. …. ادامه »

آزاده ارفع: دفاع از زنان افغان در برابر “معامله کثیف قرن”

برای درک نگرانی زنان افغانستان کافی است که  گفته های هیلاری کلینتون در مورد کمک آمریکا به اسلامیون افغانستان و از جمله طالبان را یادآوری کنیم. او می گوید که آمریکا در مسلح کردن اسلامی های افغانستان در مقابل نیروهای شوروی سابق نقش تعیین کننده داشته است. و اکنون هم برای بیرون کشیدن گلیم خود از منجلاب خودساخته، در حال معامله کثیف بر سر حقوق زنان با طالبان است. برای افشاء این معامله کثیف نه تنها زنان افغان بلکه تمامی کسانی که مدافع حقوق زنان و حقوق بشر هستند باید در برابر این “معامله کثیف قرن” بایستند و به هر شکل ممکن با آن مقابله کنند. …. ادامه »

سیامک بهاری: در یک سالگی هیاهویی پوچ دولت انتقالی برای بازگرداندن طالبان!

یک سال پس از توافق آمریکا و جریان تروریستی طالبان، سپس آغاز مذاکرات بین‌الافغانی، با تغییر قدرت در کاخ سفید مذاکرات متوقف شد. گویی به ناگهان، همهٔ بازیگران صحنه، نقش‌های نیمه‌کاره خود را رها کردند و صحنه از هیاهویی پوچ خالی شد. نمایندگان طالبان برای کسب تکلیف روانه پاکستان شدند. نمایندگان بی اختیار ارگ وسپیدار آچمز شده، در سکوتی رقت‌انگیز منتظر دستور بعدی بی‌حرکت ماندند. …. ادامه »

جلیل شکری: «وضع کنونی، چشم‌اندازها و راه‌کارها»، احتمال ماندگاری جمهوری اسلامی و مواجهه‌ی چپ انقلابی با آن

باید پذیرفت که ما از افق گشایش چشم‌انداز تاریخی به‌واسطه‌ی دی و آبان بیرون آمدیم و در بُن‌بست ناشی از کرونا محصور شدیم. از طرفی دیگر اغتشاشات مفهومی‌ای که به‌واسطه‌ی جریانات چپ سوسیال دموکرات و محور مقاومتی بوجود آمده، کار تئوری انتقادی برای ایستادن بر اسلوب نقد رادیکال را سخت‌ کرده است: از یک‌سو برچسب‌های تخطئه‌گرِ «بنیادگرا»، «انتزاعی» و «رادیکالِ آرمان‌گرا» که سوسیال دموکرات‌ها بر ایستادن روی بنیان‌های افق تئوری انتقادی متناسب با زمانه‌ی سرمایه‌داری («ماتریالیسم پراتیکی» به اعتبار نام‌گذاری مناسب کمال خسروی) می‌زنند، و از سوی دیگر بدنام‌شدن ایستادن بر بنیان‌ها، به شیوه‌ی محور مقاومتی‌ها و به‌سانِ ماشین نقل‌قول‌های قصار از مارکس و انگلس و لنین، به عوض تحلیل مارکسی از شرایط. …. ادامه »

جاد رودریگرز: بیماری همه‌گیر کووید ۱۹ طاعون نئولیبرالیسم را نشان می‌دهد

بیماری ناشی از ویروس کرونا از معضلات نئولیبرالیسم پرده برداشته و ریشه این بحران را باید در غفلت دولت‌های لیبرال از رسیدگی به مسائل سلامت عمومی و محدود کردن فعالیت‌ نهادهای فعال در این حوزه جستجو کرد. در عین حال، این بحران را نمی‌توان از بحران نابرابری‌های گسترده در ثروت، درآمد و قدرت جدا کرد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: هنر نزد «رهبر» است و بس!

او گاه و بی‌گاه در دیدار با شماری از استادان، اعضای هیات‌های علمی و روسای دانشگاه‌ها نگرانی‌های خود را از تدریس رشته‌های علوم اجتماعی بیان کرده است. در سال‌های اخیر خامنه‌ای تحصیل حدود دو میلیون نفر از سه و نیم میلیون دانشجو در ایران در رشته‌های علوم انسانی را مایه نگرانی دانسته است: «زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه‌ها در زمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی و هم‌چنین تعداد اساتید مبرز و معتقد به جهان‌بینی اسلامی رشته‌های علوم انسانی در حد این تعداد دانشجو نیست.» …. ادامه »

بهرام رحمانی: «گرانی و تورم بلای جان مردم!»

اصولا در جوامع متمدن بازنشسته‌ها از جایگاه و احترام خاصی برخوردارند اما در جامعه ما، نه کودکان و نه بازنشستگان و نه شهروندانی که به دم و دستگاه حاکمیت نزدیک نیستند نه تنها مورد احترام نیستند، بلکه شدیدا هم سرکوب می‌گردند. خط فقر در ایران در ابتدای پاییز امسال به ماهی ۱۲ میلیون تومان برای هر خانوار ۳ تا ۴ نفره رسیده اما بازنشستگان تامین اجتماعی ماهانه فقط یک میلیون و ۷۰۰ هزار تا دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دریافت می‌کنند. بازنشستگان تامین اجتماعی، همانند کارگران، خواستار افزایش حقوق به بیش از ۱۲ میلیون تومان، اجرای کامل قانون همسان‌سازی و برخورداری از بیمه تکمیلی هستند. بازنشستگان  خواستار آن هستند که مستمری به خط فقر رسانده شود، هم‌سان‌سازی  انجام پذیرد و خدمات درمانی رایگان به  آنان تعلق گیرد. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت ششم)

تکرار دوباره تجربه بریگادهای بین المللی اسپانیا و عضو شدن در یکی از گردان های انقلاب جهانی رویای شیرینی ست که بنظر نمی رسد در دوران ما تکرار شود. تکرار نمی شود و ما مشغول ذمه دل خودمان می شویم. رومن رولان می گوید که این یک رویای عام برای همه جوانان آرمان گرای نیمه اول  قرن بیستم بود. در جایی خواندم عبدالحسین نوشین آن هنرمند بی بدیل تئاتر هم داوطلب شرکت در یکی از این بریگاد ها بود. بریگادهای بین الملل کانون جاذبه ای بود که همه هواخواهان دگرگونی جهان کهن را برای ساختن دنیایی نو فرا می خواند. از آن دوره یک قرن گذشته است. …. ادامه »

احد قربانی دهناری: کارکرد اجتماعی دین در دوران کنونی چیست؟

کارکرد اجتماعی دین در دوران کنونی چیست؟ قبل از اینکه این نوشته را بخوانید، به اندازه کافی روی موضوع فکر کنید و سپس به این نوشته برگردید. با مهر، کارکرد فردی دین را که با آزادی کامل اندیشه، ایدئولوژی و دین، بی‌شک باید تضمین شود و نیاز عده‌ای به دین برای آرامش است، با تحمیل احکام دین یا مذهبی ویژه بر همه‌ی مردم یک جامعه، یکی نگیرید. …. ادامه »

بهرام رحمانی: عروسک بازی در حجله!

امروز هشت مارس روز جهانی زن است اما به نظر می‌رسد در گرامی‌داشت این روز در میان انبوهی از مقالات، بحث‌ها و کنفرانس‌هایی که این روزها برگزار شده کودکانی فراموش شده‌اند که آن‌ها را با عروسک‌ها‌یشان راهی حجله کرده‌اند. جنایتی که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد! جنایتی که مجرم اصلی و ردیف اول آن نیز جمهوری اسلامی ایران است. «کودک همسری» یکی از موضوعات حزن‌انگیز بحث بین فعالان اجتماعی و مدافعان حقوق کودکان در ایران است. مسئله‌ای که به گفته آنان، خشونت علیه کودکان محسوب می‌شود اما از دید قانون‌گذاران، بر اساس فقه و شرع، تعیین شده است. این فعالان با تکیه بر کمبود قوانین حمایت از کودکان در برابر ازدواج در سنین پایین، به توصیف وضعیت دختران قربانی این نوع ازدواج می‌پردازند. …. ادامه »

فمینیسم و چپ: «مسئله‌ی زن» – نارین بغدادلی، ترجمه‌ی: مهرداد امامی

درک این‌که بین سرمایه‌داری و مردسالاری رابطه‌ای عمیق وجود دارد که موجب تغذیه‌ی این دو نظام از یکدیگر می‌شود، پس از ۱۹۸۰ اتفاق افتاد. در شرایطی که الگوی زنانه‌شدن فقر به‌تدریج برجسته می‌شود، اندیشه‌ی چپی که مایل است به‌عنوان نیرویی اجتماعی و سیاسی زنان را خطاب قرار دهد، علاوه بر مبارزه با کار خانگیِ تحمیلی بر زنان و ماهیت بدون دستمزد و نامرئی کارهای مراقبتی باید امکان‌هایی که نقد فمینیستی در رابطه با تولید خانگی و کار خانگی مُزدی مطرح کرده را هم مدّ نظر قرار دهد …. ادامه »

سیمین کاظمی: خروج گسترده زنان از بازار کار در سکوت و خاموشی

یک گزارش تحلیلی مرکز آمار ایران نشان می‌دهد در پاییز ۱۳۹۹ و با گذشت کمتر از یک سال از اعلام همه‌گیری کووید‌۱۹، نرخ مشارکت اقتصادی زنان به ۱۴.۱ درصد کاهش یافته و بیش از یک‌میلیون و ۱۲ هزار نفر از مجموع ۱.۵ میلیون نفر جمعیت خارج‌شده از بازار کار زنان بوده‌اند …. ادامه »

فروش زندانی به قیمت مقطوع

وقتی کسی در مقام اجرایی و مدیریتی «رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور» بخش خصوصی را به استفاده از نیروی کار زندانیان تشویق و مانند یک اجاره‌دار حرفه‌ای بر ارزان بودن آن تاکید می‌کند، مهم است توجه کنیم که این تشویق و تاکید از چه جایگاهی انجام گرفته است: از جایگاه کسی که مالک بدن و اندام زندانیان است، بدن زندانیان برای مدتی معلوم یا گاهی نامعلوم به او سپرده شده تا با آن هر کاری که دوست داشت بکند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: در روز جهانی زن به یاد زنان زندانی در زندان‌های جمهوری اسلامی ایران باشیم!

ایران یک زندان بزرگ است و در عین حال  دراین زندان بزرگ، زندان‌های کوچک مخفی و علنی هم کم نیستند. زندان‌بان این زندان بزرگ نیز جمهوری اسلامی ایران است. رونق کار شکنجه‌گران جمهوری اسلامی از همه به روزتر است و آن‌ها به طور شبانه‌روز مشغول آزار و اذیت و شکنجه زندانیان به ویژه زنان زندانی هستند. شکنجه‌گران جمهوری اسلامی در ۴۲ سال شکنجه و تجاوز به زندانیان به هیولاهای آدنم‌خوار تبدیل شده‌اند. کودکانی که در زندان‌های جمهوری اسلامی به همراه مادران‌شان زندانی هستند. حکومتی که جز زبان زور و قلدری و ترور و وحشت زبان دیگری سرش نمی‌شود. …. ادامه »

سوسیالیست‌ها، آغازگران جنبش زنان ایران

برنامه جمعیت نسوان وطن‌خواه ایران چند ماه پس از تشکیل جمعیت، در چهار فصل و ۳۴ ماده تدوین شد. هدف‌ها و مطالبات این برنامه را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد؛ درخواست‌های عمومی، که شامل حال زنان همه اقشار و طبقات جامعه می‌شد مانند ترویج معارف، تهذیب اخلاق و حفظ حقوق نسوان، تزریق احساسات ملی و وطنی به جامعه ایران، مبارزه با جهالت کلیه نسوان، ازدیاد مدارس دخترانه، تشویق منسوجات وطنی و ترک اشیا تجملی از برای زنان، انتشار مجله و روزنامه و… بخش دیگر این برنامه، به زنان اقشار محروم اختصاص داشت و هدف‌هایی را مانند تاسیس دارالصنایع، باغچه کودکان برای نسوان بی‌بضاعت، شیرخوارگاه و یتیم‌خانه مطرح می‌کرد. علاوه بر برنامه، این جمعیت دارای اساسنامه و کارت عضویت برای اعضا بود. …. ادامه »

بهرام رحمانی: مبارزه پیگیر زنان کردستان ایران بی‌وقفه ادامه دارد!

امروز در سراسر جامعه ما، زنان در صف اول همە جنبش‌های اجتماعی و مبارزاتی حضور فعال دارند و بە هر نسبت میزان حضور آنان در سایر عرصەهای مبارزاتی وسیع‌تر گردد، می‌توانند مطالبات خود را در همە جنبش‌ها و حرکت‌های اعتراضی مطرح کنند. یک مسئله مهم دیگر این است که نباید اجازه داد زنان از مردان و خلق‌های مختلف از یکدیگر جدا شوند به همین دلیل باید در سطح سراسری اتحاد و همبستگی همه زنان و مردان آزادی‌خواه و برابری‌طلب و خلق‌های تحت ستم دوش به دوش هم در جنبش زنان حضور داشته باشند. چرا که چنین جدایی همه جنبش‌های سراسری به ویژه جنبش زنان را تضعیف می‌کند. …. ادامه »

«چراغ‌خوابی» یادآور مرگ خاموش و تدریجی بیش از ۱۵۰۰۰ بی‌خانمان تهران

«چراغ‌خوابی» کارتن‌خواب‌ها مختص چراغ‌های حسینه‌ی ارشاد نیست و چراغ سنگ‌فرش‌های مقابل مال‌ها، پاساژها، پارک‌ها، زیر پل‌های اتوبان‌ها و تره‌بارها را شامل می‌شود. …. ادامه »

شباهنگ راد: ۸ مارس زیرساختِ مبارزۀ زنان علیۀ بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌ها

دفاع از حقوقِ زنانِ کارگر و زحمت‌کش، و نیز رد و مقابله با فرهنگِ ارتجاعی حاکم بر جامعه، از زمره پایداری به آرمانِ کارگران و زحمت‌کشان است؛ آرمانی که متضمن برسمیت شناختن مقام و جایگاهِ زنان در رشد و سازندگی جامعه، و بخصوص جانب‌دار و حمایت‌کنندۀ حقوق برابر با دیگر جنسیت‌ها است. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت پنجم)

یکی از مشخصه های جوامع وامانده در دوران پیشامدرن ساده اندیشی است. این جوامع؛ پاسخ محور، مطلق گرا، تقلیل گرا با تفکراتی کلیشه گرا هستند. در مقابل جوامع پیشا مدرن جوامع مدرن هستند که جوامعی اند پرسش محور با تفکری انتقادی نسبت به آن چه در اطراف آن ها می گذرد. …. ادامه »

آزاده ارفع: نگاهی کوتاه به “لایحه حفظ کرامت وحمایت از زنان در برابر خشونت” دولت روحانی!

جمهوری اسلامی یکی از چهار کشوری است که  بعد از ۴۱ سال تاسیس کنوانسیون سازمان ملل برای رفع هر گونه تبعیض علیه زنان به آن نپیوسته است. علت آن هم روشن است. زن در قوانین جمهوری اسلامی بدون رضایت شوهر نه اجازه سفر و نه اجازه کار بیرون از خانه و یا تحصیل دارد. مسئله آزادی پوشش (بخوان حجاب اجباری)، ممنوعیت شرکت در استادیوم های ورزشی، دیه زن (نصف مرد)، نابرابری در ارٍث، حضانت بچه، حق طلاق، ازدواج اجباری، ازدواج کودکان، نابرابری دستمزدها، فشار همه جانبه بر زنان برای خانه نشینی، ممنوعیت سقط جنین و غربال گری، ممنوعیت جلوگیری از بارداری ناخواسته و عقیم سازی و مسائل متعدد دیگر زندگی را برای  زنان  در رژیم جمهوری اسلامی  به یک کابوس تبدیل کرده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: یکی از گفتمان‌های پرقدرت در عرصه ادبیات و هنر، گفتمان جنسیت است!

زن و نقش آن در اجتماع، یکی از موضوعات مهمی است که همواره در آثار منظوم و منثور ادبیات فارسی مورد توجه واقع شده و جایگاهی درخور یافته است. اما زن در ادبیات کلاسیک فارسی چهره چندان مثبت و درخور ستایشی ندارد. زیرا در میان اشعار شاعران کلاسیک، هویت زن مخدوش و تیره و دیدگاه‌های منفی نسبت به او بر سیمای زن سایه افکنده است. در اساطیر ایران و جهان، زنان نقش‌های مختلف و متعددی دارند که بر اساس جوامع و فرهنگ‌های آن‌ها، گاهی این نقش‌ها با یکدیگر تفاوت دارند. دوران مدرن و پست مدرن قبل از هر چیز با پارادایم معرفت‌شناسی مشخص می‌شود که بازتاب آن را در همه حوزه‌ها، از جمله در ادبیات و شعر نیز می‌توان یافت. شعر پست مدرن ایران در شمار آخرین و جدیدترین اشعار معاصر قرار دارد که نگاه‌های منتقدان و بسیاری از جوانان جامعه را به‌سوی خود جلب کرده است. …. ادامه »

همایون ایوانی: رسانه‌ی آلترناتیو در دهه‌ی سوم قرن بیست‌ویکم

به بستر تاریخی دگردیسی رسانه‌ها و هم‌سویه بودن آن با چارچوب‌‌های اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیک هر دوره‌ی تاریخی در منابع دیگر تا حدودی پرداخته شده است. در نوشته‌ی فعلی، به موضوع رسانه‌ی آلترناتیو به‌ مثابه بدیلی در برابر رسانه‌های حاکم (و بالطبع قدرت حاکم) در سرفصل نخست پرداخته می‌شود. درهم‌تنیدگیِ «رسانه و سیستمِ اندام‌واره»‌ای که آن را تولید می‌کند، موضوع سرفصل دوم است. در ادامه به روندهای مشخص رسانه‌ای در دوره‌ی کنونی پرداخته می‌شود. …. ادامه »

اسماعیل مولودی: به استقبال هشت مارس! هشت مارس امسال را در شرایطی استثنایی برگزار میکنیم!

هشت مارس یاد آور این مسله است که برابری و آزادی زن یک مسله در خود نیست، بلکه یک مسله طبقاتی است، بهر اندازه طبقه کارگر در هرجای جهان توانسته باشد ابتدایی ترین حقوق انسانی خودرا بکرسی بنشاند بهمان اندازه زنان در آن جامعه موقعیت بهتری نسبت به جاهایی دیگر دنیا خواهند داشت. …. ادامه »

بهرام رحمانی: «جاسوسی در حزب»‌ (برادران یزدی و حزب توده ایران)

کتاب «جاسوسی در حزب» شامل اسناد، مدارک و خاطرات مربوط به فعالیت‌های جاسوسی حسین و فریدون یزدی در شعبه حزب توده ایران در آلمان است. این کتاب به تازگی با ۳۴۸ صفحه، توسط موسسه انتشارات جهان کتاب به چاپ سوم رسیده است. عوامل نفوذی»، کسانی که در آزادی و خودخواسته، اطلاعات محرمانه حزب و سازمان خود را در اختیار پلیس امنیتی نهاده و این گزارش‌ها به زندانی شدن، شکنجه و مرگ رفقای هم حزبی آنان منجر می‌شود، اغلب از کارنامه خود شرم دارند و همکاری خود را با پلیس انکار یا روایتی جعلی از ماجرا به دست می‌دهند. …. ادامه »

دلنوشته ماشا اکبری، پرستار

پرستاران را چه فرض کرده اید؟ قرن هاست دوران بردگی سر آمده است. بندگی هم فقط زیبنده خالق هستی است. اگر زندانی هستیم تا بدانیم؟ فرق ما با آقابالای قاچاق فروش چیست که سه تن تریاک را بار سایپا کرد و از جیرفت آورد تا دشت سیلاخور و آنجا بخاطر یک اتفاق لو رفت و دستگیر شد و حبس ابد خورد و اینک با چک و سند و پابند الکترونیکی آزاد و رها است و حتا در یکی از ادارات شهر کار هم پیدا کرده. مثل یک آدم شرافتمند می آید و می رود و می خندد …. ادامه »

نانسی فریزر: آیا فمینیسم، کلفت سرمایه‌داری شده است؟ – دعوت به بحث

آیا فمینیسم، کلفت سرمایه‌داری شده است؟ • دعوت به بحث
نانسی فریزر
نانسی فریزر
نانسی فریزر
نانسی فریزر (Nancy Fraser)، فیلسوف سیاسی آمریکایی و مدافع سرشناس حقوق زنان، در مقاله جدید خود که در گاردین منتشر شده، هشدار داده که فمینیسم − که در اصل فکر و جریانی رهایی‌بخش بوده − در خدمت سرمایه‌داری نئولیبرال جهانی‌شده قرار گرفته است. آیا چنین است؟ آیا اینکه در ایران نیز توجه فمینیست‌ها عمدتاً به زنان طبقات ممتاز و میانی جامعه است، نمودی از همین گرایش است؟ آیا فمینیسم “ایرانی” صرفا نقدی بر مردگرایی ارباب‌منش، عشیرتی و فقاهتی سنتی و در نهایت پاره‌ای از یک ایدئولوژی مدرن سرمایه‌دارانه است؟
توجه شما را به ترجمه مقاله نانسی فریزر جلب می‌کنیم و از شما می‌خواهیم نظرتان را درباره آن و سئوالی که در پیوند با ایران پرسیدیم، در قالب مقاله،  یا اظهار نظر در شکلی مختصر یا به صورت “کامنت” با ما در میان بگذارید. نوشته‌هایتان را به این نشانی بفرستید: Society[at]RadioZamaneh.com
فمینیسم چگونه تبدیل به کلفتی برای سرمایه‌داری شد؟
نانسی فریزر/ ترجمه‌ حمید پرنیان
به‌عنوان فمینیست٬ همیشه می‌پنداشتم با جنگیدن برای رهایی زنان، دنیای بهتری می‌سازم؛ دنیایی تساوی‌گراتر٬ منصف‌تر٬ آزادتر. به‌تازگی از این بابت نگران شده‌ام که ایده‌های پیشگام فمینیست‌ها چرا در خدمت اهدافی کاملاً متفاوت قرار گرفته‌اند. به‌ویژه از این بابت نگرانم که نقد ما بر سکسیسم حالا توجیه‌گر و مدافع شکل‌های تازه‌ نابرابری و استثمار شده است.
با این تحول دردناک٬ می‌ترسم جنبش آزادی زنان با اقدامات نئولیبرالی همسو شده و گرفتار ساختن جامعه‌ بازار آزاد شده باشد. گویا این تحول توضیح‌گر این است که ایده‌های فمینیستی که زمانی بخشی از یک جهان‌بینی رادیکال بودند٬ چگونه امروزه در قالب مفاهیم فردگرایانه بیان می‌شوند. فمینیست‌ها که در گذشته منتقد جامعه‌ شغل‌محور بودند٬ حالا به زنان توصیه می‌کنند که «کوتاه بیایند»[۱]. جنبشی که اولویت را به همبستگی اجتماعی می‌داد٬ حالا زنان کارآفرین را ستایش می‌کند. چشم‌اندازی که «مراقبت» و استقلال را ارزش می‌دانست٬ حالا مدافع ترقی و شایسته‌سالاری فردگرایانه شده است.
با این تغییر تدریجی قالب فمینیسم ماهیتی سرمایه‌دارانه به خود گرفته است. سرمایه‌داری دولتی در دوره‌ پساجنگ جایش را به شکل جدیدی از سرمایه‌داری داده است: سرمایه‌داری «آشفته»٬ جهانی‌شونده٬ نئولیبرال. موج دوم فمینیسم٬ در انتقاد به سرمایه‌داری نوع اول پدیدار شد، اما تبدیل به کلفتی برای نوع دوم شد.
با این توصیف می‌توان فهمید که جنبش رهایی زنان هم‌هنگام در مسیر دو آینده‌ ممکن و متفاوت قرار گرفته است. در اولین سناریو٬ جهانی را تصور می‌کند که رهایی جنسیتی با دموکراسی مشارکتی و همبستگی اجتماعی همسو شده است؛ در دومین سناریو اما نوید شکلی جدید از لیبرالیسم را می‌دهد که می‌تواند خودگردانی فردی و انتخاب افزوده‌تر و ترقی شایسته‌سالارانه را به زنان و هم‌چنین مردان اعطا کند. موج دوم فمینیسم از این لحاظ دوپهلو است. موج دوم فمینیسم با هر دوی این نگاه‌های متفاوت به جامعه هم‌نوا و مستعد آن است که هردوی این دستگاه‌های متفاوت تاریخی را بپذیرد.
نقد سه سهم‌ در بنای نئولیبرالیسم
این دوپهلویی فمینیسم٬ آنطور که من می‌بینم٬ در سال‌های اخیر به سمت سناریوی دوم یعنی سناریوی لیبرال- فردگرا رفته، اما نه به این خاطر که ما زنان در برابر اغواهای نئولیبرالی٬ قربانیان منفعلی بوده‌ایم. بلکه برعکس٬ ما در این پیشرفت سهیم بوده‌ایم و سه ایده‌ مهم را مطرح کرده‌ایم.
۱
یکی از این سه ایده٬ نقد ما بر «مواجب خانواده»[۲] بوده: آرمان خانواده‌ای که مرد در آن نان‌آور است و زن٬ خانه‌دار؛ این آرمان٬ در قلب سرمایه‌داری دولتی قرار داشت. نقد فمینیستی از این آرمان حالا در خدمت مشروعیت‌بخشیدن به «سرمایه‌داری منعطف» قرار گرفته است. از این گذشته٬ این شکل از سرمایه‌داری به شدت بر کار دستمزدی زنان و به‌ویژه کار با دستمزد پایین در امور خدماتی و تولیدی متکی است٬ یعنی کارهایی که نه‌تنها زنان جوان و مجرد که زنان متاهل و فرزنددار انجام می‌دهند٬ کارهایی که نه‌تنها زنانی از نژاد‌های خاص [مورد تبعیض] که زنانی از همه‌ ملیت‌ها و قومیت‌ها انجام می‌دهند.
همین ‌که زنان سراسر جهان به بازار کار سرازیر شدند٬ درک آرمانی‌ای که سرمایه‌داری دولتی از دستمزد خانوادگی دارد جایش را به هنجار جدیدتر و مدرن‌تری داد (که فمینیسم آن را تایید می‌کند)؛ خانواده‌‌ با دو نان‌آور. حالا بماند که واقعیت پشت این آرمان جدید٬ کم‌ارزش‌شدن میزان دستمزد است و کاهش‌یافتن امنیت شغلی و پایین‌آمدن استاندارد‌های زندگی و افزایش تعداد ساعت کار دستمزدی به ازای هر خانه‌دار و افزایش شمار دوشیفت‌ کاری – و حالا سه‌شیفت‌کاری یا چهارشیف‌کاری – و افزایش فقر٬ که به‌طور روزافزون گریبان خانواده‌هایی را می‌گیرد که زنان سرپرستی آن‌ها را برعهده دارند. نئولیبرالیسم٬ توانمندسازی زنان را در بوق و کرنا کرده است و دارد از آب کره می‌گیرد. از نقد فمینیستی بر دستمزد خانوادگی استفاده می‌کند تا استثمار را توجیه کند و رویای رهایی زنان را به موتور انباشت سرمایه گره می‌زند.
۲
در دوره‌ سرمایه‌داری دولتی٬ ما به‌درستی آن نگاه محدود سیاسی را نقد کردیم که عمداً بر نابرابری طبقاتی متمرکز شده بود و نمی‌توانست ناعدالتی‌های «غیراقتصادی»‌ای هم‌چون خشونت خانگی و تجاوز جنسی و ستم تولید مثلی را ببیند.
فمینیست‌ها با ردکردن «اقتصادمحوری» و سیاسی‌کردن «امر شخصی»٬ برنامه‌ سیاسی گسترده‌ای را ساختند تا سلسله ‌مراتبی را به چالش بکشند که بر اساس ساختارهای فرهنگی تفاوت جنسیتی است. این دستاورد می‌بایست مبارزه برای عدالت را توسعه می‌داد تا هم فرهنگ را شامل می‌شد و هم اقتصاد را، اما دستاورد واقعی٬ تمرکزی یک‌جانبه بر «هویت جنسیتی» بود و به بهای از دست‌دادن نان و آب. بدتر این بود که فمینیست‌ها به سیاست هویتی‌ای روی آوردند که با نئولیبرالیسم نوظهوری جفت و جور بود که هدفی جز سرکوب همه‌ حافظه و خاطره‌ برابری اجتماعی نداشت. در نتیجه٬ ما درست در لحظه‌ای که شرایط مستلزم توجه‌ای چندبرابر به نقد اقتصاد سیاسی بود٬ نقد خود را مطلقاً به سکسیسم فرهنگی محدود کردیم.
۳
سهم سوم و آخر فمینیسم در نئولیبرالیسم، نقد پدرسروری‌ای است که در خدمات رفاهی دولتی وجود داشت.
شکی نیست که این نقد در دوره‌ سرمایه‌داری دولتی نقدی پیشرو بود٬ اما با جنگ نئولیبرالیسم بر سر «دولتِ پرستار»[۳] و رفتن ان‌جی‌اوها در زیر پر و بال دولت همگرا شد. نمونه‌ برجسته‌ آن٬ «خرده‌وام‌دهی» است؛ برنامه‌ای برای دادن وام‌های کوچک بانکی به زنان فقیر در نیمکره‌ جنوبی. خرده‌وام‌دهی (که تحت عنوان پروژه و کاغذبازی بوروکراتیک و از پایین به بالای دولتی مطرح شد و به‌هدف توانمندسازی)٬ به‌عنوان پادزهری فمینیستی برای فقر و انقیاد زنان در بوق و کرنا شد. همزمانی ارائه‌ این طرح با شکست‌خوردن اقدامات کلان‌ساختاری دولت برای مبارزه با فقر اما مفقود شده بود: وام‌دهی در سطح خرد هرگز نمی‌تواند جایگزینی برای چنان اقداماتی کلان‌ساختاری باشد. در این مورد نیز٬ ایده‌ای فمینیستی جانی تازه به کالبد نئولیبرالیسم دمید. دیدگاه اصلی این بود که با دموکراتیزه ‌کردن قدرت دولتی٬ شهروندان توانمند شوند، اما این دیدگاه را برای مشروعیت‌بخشیدن به بازاری‌سازی و کوچک‌کردن دولت به کار بردند.
خواست همبستگی‌ و عدالت
در همه‌ این سه مورد٬ دوپهلو بودن فمینیسم رفع شد به نفع فردگرایی نئولیبرال. اما سناریوی دیگر٬ همان سناریوی همبستگی‌خواه، هنوز می‌تواند زنده باشد. بحران کنونی٬ فرصتی دوباره به این سناریو می‌دهد؛ فرصت می‌دهد تا رویای آزادی زنان را با ایده‌ جامعه‌ای از نظر منافع و مسئولیت‌ها همبسته٬ از نو پیوند دهیم. فمینیست‌ها٬ برای این منظور٬ باید به همدستی‌شان با نئولیبرالیسم پایان دهند و آن سه «سهم» ما را متوجه‌ اهداف خودمان کنند.
نخست لازم است پیوند  ساختگی میان انتقادمان از دستمزد کار در خانه و سرمایه‌داری انعطاف‌پذیر را درهم بشکنیم؛ آن هم با دفاع از شکلی از زندگی که مرکززدایی می‌کند از کار به ازای دستمزد به نفع فعالیت‌هایی بدون چشمداشت مزد که مراقبت و نگهداری ازجمله‌ آنها است، اما نمونه منحصر به فرد آن محسوب نمی‌شود. دوم، بایسته است در گذار انتقادی‌مان از نقد اقتصادگرایی به سمت نقد سیاست‌های هویت‌محور، گسست ایجاد کنیم؛ آن هم با دخیل کردن و گنجاندن مبارزات برای دگرگون کردن نظام مستقر بر پایه ارزش‌های فرهنگی مردگرا، در جهت مبارزه برای عدالت اقتصادی.  سرانجام لازم است پیوند قلابی بین انتقادمان از بوروکراسی و بنیادگرایی بازار آزاد را بگسلیم (انتقادی که شبهه جانبداری  بنیادگرایانه بازار آزاد را ایجاد می‌کند)، آن هم با استفاده از امکان دموکراسی مشارکتی به عنوان ابزاری برای تقویت قدرت‌های مردمی و برای محدود ساختن سرمایه به نفع عدالت.
منبع:
گاردین (میان‌تیترها از “زمانه” است)
پانویس‌ها
[۱]  گویا اشاره‌ی نانسی فریزر به کتاب مناقشه‌برانگیز شرلی سندبرگ با عنوان «کوتاه‌آمدن: زنان٬ کار٬ و اراده به کوتاه‌آمدن» (۲۰۱۳ انتشارات Knopf) است. سندبرگ در این کتاب زنان را به‌عنوان تکیه‌گاه مردان در محیط کار و خانه می‌بیند و توصیه می‌کند. م
[۲]  Family wage: مواحب یا حقوقی که سرپرست خانواده دریافت می‌کند و برای گذران زندگی یک خانواده لازم است یا کفایت می‌کند. مفهوم مجاور آن living wage است که مواجبی است که یک فرد تنها باید برای زندگی دریافت کند، با آن ولی فرد نمی‌تواند تشکیل خانواده دهد. عدالت‌خواهی‌ای که معیار را مواجب خانوادگی می‌گرفته است نظر به خانواده سنتی (معولا پدر حقوق‌بگیر و مادر خانه‌دار ) و حمایت دولت از آن (تحفیف مالیاتی، کمک مسکن، کمک‌هزینه فرزند) داشته است. م
[۳]  nanny state دولتی که می‌خواهد برای جامعه حکم پرستار و لـله را داشته باشد. م
‌‌‌
نانسی فریزر (Nancy Fraser)، فیلسوف سیاسی آمریکایی و مدافع سرشناس حقوق زنان، در مقاله جدید خود که در گاردین منتشر شده، هشدار داده که فمینیسم − که در اصل فکر و جریانی رهایی‌بخش بوده − در خدمت سرمایه‌داری نئولیبرال جهانی‌شده قرار گرفته است. آیا چنین است؟ آیا اینکه در ایران نیز توجه فمینیست‌ها عمدتاً به زنان طبقات ممتاز و میانی جامعه است، نمودی از همین گرایش است؟ آیا فمینیسم “ایرانی” صرفا نقدی بر مردگرایی ارباب‌منش، عشیرتی و فقاهتی سنتی و در نهایت پاره‌ای از یک ایدئولوژی مدرن سرمایه‌دارانه است؟ …. ادامه »

بهرام رحمانی: مردسالاری و سرکوب سیستماتیک زنان در جمهوری اسلامی ایران!

جمهوری اسلامی از همان فردای استقرار خود در پی شکل دادن به الگوی جدیدی بود برای زن مسلمان در دنیای امروزی و قرار دادن آن در برابر آن‌چه که خود الگوی غربی زن می‌نامند. در قوانین جزایی و نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران کفه ترازو به سود مردان سنگینی می‌کند.‌ زن در کتاب‌های درسی ایران بیش از آن که فرد مستقل اجتماعی باشد مادر، خواهر، همسر و دختر این یا آن مرد است و حضورش در فضای بیرون از خانه اما و اگر دارد. زن و مرد با یکدیگر برابر نیستند و این نابرابری از دیدگاه دینی توجیه می‌شود. مرد بطور طبیعی «سرپرست» است و صاحب قدرت اصلی در خانه، جامعه، اقتصاد، سیاست و دستگاه قضایی. زن می‌تواند به مدرسه و دانشگاه برود، به‌طور محدود و به ویژه در حوزه‌های زنانه‌(آموزش دختران، بهداشت، کشاورزی و صنایع دستی) وارد بازار کار شود. اما وظیفه اصلی او، مادری، همسری و خانه‌داری است. پافشاری برای تفکیک‌سازی جنسیتی در آموزش، محیط کار و جامعه، مسابقات ورزشی هم بخشی از سیاستی است که به بهانه شرعی تلاش می‌کند از الگوی زن مسلمان پاسداری کند. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: گروه‌های گوناگون معلمان، بلاتکلیف در تقلّای نان در کف خیابان!

چنانچه حرکت گروه‌بندی‌های گوناگون معلمان را در کنار حرکات سریالی بازنشستگان، و دیگر گروه‌های اعتراضی قراردهیم، می‌بینیم با همه‌ی دشواری‌هایی که کرونا برحوزه‌ی زندگی آحاد جامعه تحمیل کرده، نتوانسته راه را برای مطالبات به حق معیشتی در مصاف نان و جان بر آن‌ها ببندد. …. ادامه »

دولت، کارگزار سرمایه‌داران

آن‌چه عده‌ای اقتدار جمهوری اسلامی می‌نامند در واقع همین اقتدار در اجرای نئولیبرالیسم بدون هراس از مبادرت به هر میزان از سرکوب و کشتار است. …. ادامه »

غلامرضا مصدق: آیا رژیم شاه بهمن ۵۷ سقوط کرد؟

واقعیت این است که هیچ انقلابی در خلاء شکل نمی گیرد، چیزی به نام هئیت مدیره انقلاب که همچون مدیران یک سازمان بنشینند و در جلسات خود زمان راه اندازی و وقوع انقلاب را تصویب کرده باشند در تاریخ هیچ انقلابی به ثبت نرسیده است. زمینه های وقوع یک انقلاب سال‌ها بطور تدریجی با انباشت مطالبات بر زمین مانده، بستر انقلاب را هموار می‌کنند و نهایتاً جرقه ای کوچک مثل نوشتن مقاله ای در روزنامه و یا خودسوزی یک دست فروش در ملاء عام آنرا شعله ور می‌کند. …. ادامه »

شباهنگ راد: خشونتِ عریان و بی‌انتهای نظام

به‌راستی این چه جامعه‌ای‌ست که پاسُخِ تلاش برای تهیۀ بدیهی و پایه‌ای‌ترین نیازهای زندگی یعنی نان و آب، برابر با گُرو گذاشتن جان است؛ این چه جامعه‌ای‌ست که پاسُخِ تقاضای حقوق‌های ناچیز و عقب‌مانده، برابر با شلاق، دستگیری، شکنجه و اخراج است. زندگی در ایران برای میلیون‌ها تودۀ رنج‌دیده بمانند مرگِ تدریجی شده است و سردمداران نظامِ جمهوری اسلامی به‌دلیل زیاده‌خواهی‌ها و به‌دلیلِ جیب‌های بی‌انتهای‌شان، زیرساخت‌های جامعه و زندگی مردم را زیر و رو کرده‌اند …. ادامه »

از بازنشستگان تا زحمتکشان بلوچستان: یک مبارزه! یک دفاع! – کمیته عمل سازمانده عملی

همین که نه آلودگی هوا و نه شیوع و جهش کرونا و نه باتوم‌ پلیس و نه احضار فعالانش برای به خانه راندنِ این موج اثر نکرد، اتاق فکر حکومت را به فکر انداخت که با توطئه‌چینی این صف مستقل و منسجم را متفرق کند: یک روز با اختلاف ‌انداختن بین بازنشستگان صندوق‌های مختلف و یک روز با ایجاد تجمع‌های موازی. این گونه بود که از ابتدای بهمن امسال، بازوی خانۀ کارگر موسوم به «پیشکسوتان جامعۀ کارگری» بسیج شد تا برای درهم شکستنِ زنجیرۀ تجمع‌های پیاپی مستقل و سراسری بازنشستگان و به زعمش برای بیرون راندن «غریبه‌ها» و غیرخودی‌ها از این اعتراضات وارد عمل شود. …. ادامه »

بهرام رحمانی: احزاب و نهادهای دموکراتیک و امنیت!

بررسی‌ها نشان می‌دهد در بین ترورهای جمهوری اسلامی ایران در خارج کشور برای حذف فیزیکی مخالفانش، بیش‌ترین تعداد در اقلیم کردستان عراق روی داده است. نزدیک به ۳۰۰ جان باخته و تعدادی مجروح. به ویژه دو حزب حاکم اقلیم کردستان، یعنی «اتحاد میهنی کردستان» و «حزب دمکرات کردستان عراق»، روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی دارند. در چنین شرایطی دست جمهوری اسلامی برای جذب نیروهای محلی و ترور مخالفان خود در اقلیم باز بود و هنوز هم هست. …. ادامه »

هدف اصلی مبارزات زنان: سرمایه‌داری و مردسالاری – فرزانه راجی

زنان زحتمکش که طیف وسیعی از کارگران بخش تولیدی، غیرتولیدی و خدماتی، آموزشی، درمانی، خدمات خانگی، پاره وقت و فصلی، بیکاران، زنان خانه‌دار، زنان بازنشسته و… را در برمی‌گیرند خشونت و تبعیض‌هایی متفاوت از مردان هم طبقه خود و زنان طبقات دیگر متحمل می‌شوند. خشونت و ستمی که از جانب سرمایه‌داری و مردسالاری به عنوان ساختار و نظام به طور خاص برزنان فرودست اعمال می‌شود گستره وسیعی دارد که کمابیش برای تمامی آنان مشترک است گرچه ممکن است در مشاغل و یا مناطق مختلف جلوه‌های متفاوتی نیز داشته باشد. سرمایه‌داری و مردسالاری گاه چنان درهم تنیده شده، از یکدیگر پشتیبانی کرده و یکدیگر را تقویت می‌کنند که به واقع تفکیک مصداق‌های ستم، نابرابری و خشونتی که هر یک برزنان تحمیل می‌کنند بی‌معناست. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت چهارم)

انسانی که به شناخت خود و تاریخ خود و جامعه خود نرسیده باشد بی سواد است. بی سوادی برابر نهاد تحصیلات دانشگاهی نیست. تحصیل کرده های بسیاری هستند که نمی اندیشند. و شناختی از خود و جامعه خود و تاریخ خود ندارند و علیرغم تحصیلات عالیه شان بی سوادند. …. ادامه »

حسین اکبری: “مزد توافقی؛ آزادی مطلق نئولیبرالی در مقررات زدایی از روابط کار”

کارگران ایران اکنون با بزرگترین چالش مزدی مواجه هستند. چالشی که تنها به اعتبار همبستگی و سازمان یابی آنها حول تشکل ها می تواند به تهاجم شیوه های سه گانه‌ی مزد نئولیبرالی با محوریت مزد توافقی که از سوی مجموعه نظام کارفرمایی موجود در ایران طراحی شده و در شرف رسمیت یافتن است، افسار زند. …. ادامه »

یاشار دارالشفاء: “قافله‌سالار بی‌کاروان” / قافله‌سالار بی‌کاروان

هنگامی که بیهوش بود، بلوچ‌ها در سراوان غوغا بپا کردند؛ همان بی‌شناسنامه‌ها، چرسی‌ملنگ‌ها، همان‌ها که به نقل از خودشان نوشته بود «وقتی قرار است از دهانشان کف بیاید، ترجیح می‌دهند خون بالا بیاورند»! اگر بود حتما خنده‌ای بر لبانش می‌آمد که شم سیاسی‌اش درست کار کرده و شاید افق سیاسی آنقدرها هم برای ما تیپه‌خوردگان ملول، تیره و تار پیش نرود به اعتبار این تکان‌دهندگان ترازوی تاریخ. در برابر کوه پراتیک انتقادی-انقلابی‌ای چون او، امثال من انبان سخنیم و مدعی بی‌عمل. چنین بود که در کنارش بودیم و او قافله‌سالارِ ما، لیک افسوس که ما چون کاروانیانی نبودیم از پِی‌اش همراه و باوقار. …. ادامه »

تقی روزبه: انقلاب بدون تاریخ یا تاریخ بدون انقلاب؟! (پیرامون ارزیابی دکتر آجودانی از انقلاب بهمن و مشروطه)

داشتم مطلبی را به مناسبت چهل و دومین سالگردانقلاب بهمن، تحت عنوان جامعه دوبنی ایران، مستلزم یک انقلاب دوبعدی بود و نه یک بعدی آنگونه که صورت گرفت، می نگاشتم که در حاشیه آن چشمم به برنامه و گفتگوی دوست گرامی مهدی اصلانی با آقای ماشاءاله آجودنی افتاد تحت عنوان انقلاب بدون تاریخ، و با آن که کمابیش با خطوط اصلی مواضع آجودانی آشنا بودم، بر آن شدم که در فرصتی آن را گوش کنم و این شد انگیزه این یادداشت کوتاه پیرامون آن …. ادامه »

فهیم آزاد: مخمصۀ “صلح” و درمانده‌گی حاکمیت

تا این‌ جای کار همۀ شواهد حاکی از آن است که طالبان اگر نه به تنهایی اما شریک بلامنازع قدرت در نظام سیاسی حاکم بر افغانستان خواهد شد. این دیگر یک امر قطعی و از قبل توافق شدۀ قدرت‌ها و نهاد‌های بین‌المللی از جمله دولت امریکا و شرکای بین‌المللی آن از یک طرف و همچنان روسیه و چین از جانب دیگر است؛ و آن طور که از اظهارات اخیر ضمیر کابلوف نمایندۀ خاص پوتین برای افغانستان بر می‌آید، که خود به نوعی بازتاب سیاست جدید روسیه در همراهی با چین و متحدان دیگرشان در قبال دولت افغانستان و طالبان است. دولت روسیه و متحدانش خلاف پالیسی گذشته در تعامل با دولت افغانستان به رهبری اشرف غنی، نه این که طالبان را به عنوان “یک واقعیت سیاسی جامعۀ افغانستان” که گویا بیشتر از «سه چهارم اراضی» را در زیر سلطه دارند می‌پذیرند بلکه آن را در ردیف حکومت غنی و به لحاظ سیاسی و مشروعیت اجتماعی همتا و همتراز آن به شمار می‌آورند. این به یک معنی پایان داستان قدرت غنی و ساختار سیستم سیاسی و ارزش‌های «دموکراتیزاسیون امپریالیستی» در افغانستان خواهد بود. …. ادامه »

شلیک به سوختبران: جرقۀ اعتراضات سراسری در بلوچستان – کمیته عمل سازمانده کارگری

شلیک به سوختبران : جرقۀ اعتراضات سراسری در بلوچستان
دوشنبۀ این هفته کشتار شماری از سوخت‌بران در مرز سراوان جرقه‌ای شد در انبار خشم تلنبارشدۀ مردم محروم استان سیستان و بلوچستان. با این تفاوت که اینبار توحش حکومت با واکنشی روبه‌رو شد که چه بسا انتظارش را نداشت. مردم منطقه #سراوان به حمایت و همبستگی از کشته‌شدگان و سوخت‌بران برخاستند. تظاهرات کردند، مجدداً گلوله خوردند و دستگیری دادند؛ با دست خالی خودروهای پلیس و ساختمان فرمانداری شهر را به آتش کشیدند و به اشغال خود درآوردند؛ چندین جادۀ‎ ترانزیتی را بستند. به فاصلۀ تنها ۲۴ ساعت، اعتراضات به شهرهای دیگر رسید و دیروز نیز مقرهای حکومتی در مناطق مختلفی به اِشغالِ موقت معترضان درآمد(حداقل دو پاسگاه پلیس در زاهدان، یک پایگاه بسیج و بخشداری کورین). علاوه بر تمام این‌ها بازاریان چندین شهر این استان نیز به نشانۀ همبستگی، کرکره‌ها را پایین کشیدند و اعتصابات نمادین به راه انداختند.
دلیل این کشتار اخیر به جاه‌طلبی سپاه برای کسب سهم سودی از دسترنج سوخت‌برانی برمی‌گردد که سابقاً همیشه با گلوله بدرقه‌شان می‌کرده. برای این تسهیمِ سود، حکومت در سال‌های اخیر طرح‌هایی را به بهانۀ ساماندهی سوخت‌بران در دست اجرا داشت که آخرینش با عنوان طرح رزاق قرار بود با گرفتن رانتی از سوخت‌برانِ محلی (تا فاصلۀ ۲۰ کیلومتری از مرز) به گروهی دست‌چین‌شده از آن‌ها مجوز عبور از مرز و فعالیت را بدهد. به راه انداختن حمام خون در نقطۀ صفر مرزی سراوان هم از هزینه‌های این ولع سیری‌ناپذیر حاکمیت برای سود بود.
خصلت تعرضی و انفجاری این اعتراضات، ویژگی سریعاً تکثیرشوندۀ آن و همبستگی شکوهمندی که در عرض فقط دو روز شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان را درنوردید، حکایت از  یک تغییر کیفی کم‌سابقه در مبارزات محلی این استان داشت. اگر تا چند سال پیش، حرکت‌های اعتراضی عموماً از مدار شبکۀ مساجد محلی و امامان جمعه می‌گذشت و افسار کنترل‌شان در دست آن‌ها بود و جمهوری اسلامی نیز به این عاملیت مذهبی به طرق مختلف پر و بال می‌داد، اکنون چندسالی است که دیگر حرکت‌های اعتراضی را عموماً جوانان سکولار بلوچ از طریق شبکه‌سازی‌ مجازی پیش می‌برند و افسار اعتراضات خودانگیختۀ مردمی نیز از دست امامان جمعه و آخوندهای مجوزدار سنی درآمده و هر آیینه فرمانِ ایست دادن[۱]، پاسخ مثبتی از سوی معترضان نمی‌گیرد.
کابوس جمهوری اسلامی از اینکه نیروهای مذهبی و فرقه‌ای دیگر نتوانند افسار اعتراضات را در این استان به دست گیرند، تدریجاً دارد به واقعیت بدل می‌شود. در تمام سال‌های گذشته از هراس همین کابوس بود که کوچکترین تحرک مدنی جوانان تحصیل‌کرده و غیرمذهبی با مُشت آهنین پاسخ می‌گرفت[۲]. سیاستِ تقویت نیروهای مذهبی واپسگرا از سوی حکومت البته فقط مختص به بلوچستان نیست و به طرق مشابهی هم در کردستان و خوزستان پیگیری می‌شده؛ منتها به دلیل بسترهای اقتصادی و تاریخی، با سهولت بیشتری در بلوچستان پیش می‌رفته تا در جاهای دیگر.
اما اینک اعتمادبه‌نفس جوانان بلوچ و روی آوردن‌شان به سازماندهی‌های مستقل اینترنتی، برای جمهوری اسلامی گران تمام شده؛ درحالی‌که سلطۀ نیروهای فرقه‌ای و بنیادگرای مذهبی – آن هم با چراغ سبز جمهوری اسلامی- به انزوای اعتراضاتِ مردمی بلوچستان از سایر مناطق پیرامونی‌اش و کنترل راحت‌ترشان منجر می‌شد، اما برعکس هر دم تحرک فزایندۀ جوانان غیرمذهبی، سبب تعمیق ارتباط و پیوندهای اعتراضی مردم این استان با سایر مناطق کشور گشته. تلاش‌های وسیع برای پوشش اخبار این اعتراضات به زبان فارسی و تشریح دلایل شکل‌گیری این اعتراضات در شبکه‌های اجتماعی از همین دستاوردها است.
اما این تنها وجه ممیزۀ این اعتراضات نیست. درحالی که همیشه اخبار مردم بلوچستان در یک بایکوت خبری فراگیر در زبان فارسی قرار می‌گرفت، اعتراضات سراسری آبان ۹۸ با تمام خون‌هایی که از کُرد و لر و بلوچ و عرب و فارس در آن ریخته شد، واقعه‌ای بود که به معنای حقیقی کلمه همبستگی طبقاتی را –ورای دین و زبان و مذهب- به طبقۀ کارگر و محرومان کشور نشان داد و آن «درد مشترک» (فقر و استبداد) به مانند چسبی آنان را به یکدیگر پیوند داد. آبان ۹۸ با تمام تلخی‌هایش به مثابۀ نقطه‌ای درخشان در حافظۀ تاریخی مردم ثبت شده و به همین خاطر هم شاید برای اولین بار در این سطح (هرچند نمادین و ناکافی، ولی کم‌سابقه) شاهد اعلام همبستگی مردم سایر نقاط با اعتراضات محلی بلوچستان و شکستنِ بایکوتِ سابقاً وسیعش بوده‌ایم.
گرچه این همبستگی راه به خیابان نیافت، اما همدردی مردم در شبکه‌های اجتماعی را جز از دستاوردهای مبارزۀ آبان نمیتوان برشمرد. در برابر همین قدرت همبستگی بود که سناریوسازی‌های کارگردانی‌شدۀ خبرگزاری‌های امنیتی تسنیم و فارس و بیست و سی و امثالهم[۳] با مانور بر کلماتی مثل «تروریسم» و «بنیادگرایی دینی» و «تجزیه‌طلب» از کار افتاد.
اینترنت چطور چهرۀ اعتراضات محلی و سراسری را تغییر داد؟
شبکه‌های اجتماعی نه فقط نقش سانسور و قدرت رسانه‌های جریان اصلی را کمرنگ کرده‌اند، بلکه امکان روایت بی‌واسطه و دست اول از وقایع را برای مردم عادی فراهم کرده‌اند. امری که تا پیش از این ممکن نبود. از همین رو وقتی حکومت، یک منطقه را تبدیل به میدان جنگ و خونریزی می‌کند، ثبت آنی کشتار و سرکوب و دستگیری‌ها، از یک طرف باعث فشار افکار عمومی می‌شود و از طرفی ثبت مبارزاتی مثل بستن جاده و اشغال مقر‌های حکومتی و دست به دست شدن آن در سطح وسیع اعتماد به نفس بی‌سابقه‌ای به مردم می‌دهد. فراتر از این شبکه‌های اجتماعی نقش غیرقابل انکاری در سازماندهی از پایین دارند. مجموع همین عوامل باعث شده که کنترل اینترنت برای جمهوری اسلامی یک پدیدۀ حاد امنیتی شود و اقداماتی مثل:
قطع موقت اینترنت در شرایط اعتراضی
تکمیل پروژۀ شبکۀ ملی اطلاعات (اینترانت)
فیلترینگ وسیع اینترنت و شبکه‌های اجتماعی
توزیع وسیع اپلیکیشن‌های آلوده در فضای اینترنت
اجبار به نصب اپلیکیشن‌هایی با دسترسی حکومتی (مثل اپ‌های بانکی، بیمه‌ای، آموزشی، تاکسی‌های اینترنتی و …)
بزرگ‌تر کردن ارتش‌های سایبری و دخالت‌هایشان در شبکه‌های اجتماعی
بالا بُردن چندین‌بارۀ تعرفه اینترنت
همگی جزوی از یک رشته سیاست‌های واحد باشند که هدفش خلع مردم از امکانات نوپدیدی است که اینترنت در زمینۀ سازماندهی به آن‌ها داده‌.
قطع اینترنت در سراوان و چند شهر دیگر استان هم برای خفه‌ کردنِ همین توانایی سازماندهی محلی بود. این اتفاقات اگر یک درس مهم داشته باشد آن هم اینست که یافتن راه‌حل برای شرایط قطعی کامل اینترنت از اولویت‌های هر گروهِ سیاسی سازمانده‌ای است که تدارک برای آن را نباید به لحظۀ وقوعش موکول کرد[۴].
ابرقدرت‌های سرمایه‌داری جهانی و سرکوب بلوچستان
تا همین ده سال پیش، دو پارۀ بلوچستان شرقی (در پاکستان) و بلوچستان غربی (در ایران)، در معادلۀ دولت‌های مرکزی این دو کشورِ اکثراً شیعه، چیزی نبودند جز بیابان‌هایی که مردمانش با زبان و ملیت و مذهب متفاوت را باید با مُشت آهنین به فقر و محرومیت و تبعیض زنجیر می‌کردند و کَکی در هیچ جای دنیا از کسی گزیده نمی‌شد. با این‌حال شرایط جدید سرمایه‌داری جهانی و تشدید رقابت قدرت‌های جدید اقتصادی مثل چین و هند، موقعیت ژئوپلتیک بلوچستان را در ده سال گذشته دگرگون کرد. مشخصاً واگذاری بندر گُوادر (در جنوب استان بلوچستانِ پاکستان) به چین و واگذاری پروژۀ توسعۀ بندر چابهار به هند (که اهمیت زیادی برای آمریکا دارد)، وضعِ تبعیض‌آمیزِ موجود در این مناطق را به منافع این چند قطب جهانیِ سرمایه‌داری گره زد. از همین روست که حمایت این دولت‌ها از سرکوب مردم محلی، تبعیض‌ها‌، حمایت از طرد جمعیت بومی از مناطقِ تحت قرارداد، مصادرۀ اراضی و امثالهم جای تعجب ندارد. کافی است به صدماتی که صید تِرال شرکت‌های چینی به صیادان بومی بلوچ وارد کرده یا طرد ساکنان بومی چابهارِ تحت نفوذ هند نگاهی کنیم. در آن سو، در بلوچستانِ پاکستان هم تأمین منافع پروژۀ ۶۴ میلیارد دلاری «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» به حفظ وضع موجود در بلوچستان این کشور گره خورده، به نحوی که دیگر حتی آن را کتمان هم نمی‌کنند. همین  ماه پیش، یعنی بهمن ۹۹، ژنرال ایمن بلال، بازرس کل نیروهای مرزی پاکستان در مصاحبه‌ای صراحتاً اعلام کرد که از طرف چین مأموریت یافته تا جنبش اعتراضی مردم بلوچ این استان را در عرض شش ماه سرکوب کند[۵].
در ایران هم شاهد بودیم که در اوج دعوای ترامپ و خامنه‌ای، چابهار به عنوان تنها منطقۀ کشور بود که از تحریم‌های اقتصادی آمریکا معافیت یافت. این یعنی آمریکا هم می‌داند که هرقدر هم با جمهوری اسلامی اختلاف داشته باشد، این اختلافات نهایتاً ذیل کشمکش بزرگترش با چین معنادار می‌شود. در چنین معادله‌ای است که موفقیت پروژۀ کوریدور هند-ایران-افغانستان که از استان سیستان و بلوچستان می‌گذرد (در مقابل پروژۀ کوریدور چین-پاکستان که از بلوچستانِ پاکستان می‌گذرد) برای آمریکا اهمیت زیادی دارد و به تبعش حفظ وضع موجود در سیستان و بلوچستان و قبضۀ آهنین سپاه در آن هم لازمۀ چنین موفقیتی تلقی می‌شود.
این رخدادها اگر یک چیز را ثابت کند، آن هم این است که هرگونه توهم داشتن به حمایت دولت‌هایی مثل آمریکا از مردم محروم بلوچستان همانقدر ساده‌لوحانه است که نادیده‌گرفتنِ ثبت تیتر «اوباش» در آسوشیتدپرس و واشنگتن‌پُست (روزنامۀ حامی حزب دموکرات و دولت فعلی آمریکا) در اطلاق به معترضان روزهای گذشتۀ سراوان!
مشابه همین روند شامل سایر مبارزات مردمی کشور هم می‌شود. اگر تا دیروز هم‌پیمانی ترامپ و جمهوری اسلامی را باید از خلالِ پیغام و پسغام‌هایش در تمجید از رهبران جمهوری اسلامی و ایستادنش کنار طالبان افشا می‌کردیم، امروز دیگر حمایت آشکار دولت بایدن و کارگزارانِ سیاسی‌اش از سرکوب‌های جمهوری اسلامی به قدر کافی خودافشاگر است[۶].
بنابراین حفظ استقلال در مبارزه و اتکا به اتحاد از پایین ضرورتی غیرقابل چشم‌پوشی است و چه گواهی برای این موضوع بهتر از اینکه منافع محرومان بلوچ در دوپارۀ پاکستان و ایران، امروز زیر رقابت دو قطب چین و هند-آمریکا آشکارا در مقابل یکدیگر قرارداده شده و دولت‌های در ظاهر حامی یک بخش از بلوچستان، خواهانِ سرکوب همان دست از اعتراضات در بخش دیگر بلوچستان (در کشور همسایه‌) هستند؟
انقلاب
ستم‌های چندگانۀ قومی-مذهبی-جنسیتی-طبقاتی، سیل‌ها و خشک‌سالی‌های پی‌درپی و وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی و محیط زیستی، جهنمی از استان سیستان و بلوچستان ساخته که حل آن بدون هرگونه تغییر ریشه‌ای در ساختارهای کلان اقتصادی و اجتماعی کشور (و نه فقط ساختار سیاسی جمهوری اسلامی) به طنز می‌ماند. چنین راه‌حل ریشه‌ای نام مشخصی دارد: انقلاب. سرنگونی جمهوری اسلامی تنها بخشی از این انقلاب است و نه همۀ آن؛ در عوض انقلاب، یعنی تضمین اینکه منابع عمومی جامعه از اقلیت حاکم بازپس گرفته و صرف رفع نیازهای همان اکثریتی شود که آن را رقم می‌زنند. با این فرایند و تضمین حقوق دمکراتیک اقلیت‌های ملی تحت ستم است که بلوچستان خواهد توانست از تمام عقب‌ماندگی‌هایی که تاریخاً به آن تحمیل شده، جهش کند. اعتراضات امروز سیستان و بلوچستان هم استعداد و ظرفیتش را برای این آینده نشان داد و هم تکانی بود به مایی که ضعف‌ها و کم‌کاری‌هایمان را یادآوری کند.
این بحران غیرسازمان‌یافتگی نیروهای چپ رادیکال و وظایف مغفول‌شان در حوزه سازماندهی را نمی‌توان به یکباره رفع کرد، اما در گام اول می‌توان و باید ۱-در حوزۀ همبستگی عملی با اعتراضات از داخل و خارج ۲- دفاع از حقوق دموکراتیک اقلیت‌های ملی و ۳- کمک به تشریح ریشه‌ها و راه‌حل نابرابری و ‌تبعیض ساختاری در این مناطق در کنارشان حضور داشت.
کمیته عمل سازمانده کارگری – اسفند ۹۹

ستم‌های چندگانۀ قومی-مذهبی-جنسیتی-طبقاتی، سیل‌ها و خشک‌سالی‌های پی‌درپی و وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی و محیط زیستی، جهنمی از استان سیستان و بلوچستان ساخته که حل آن بدون هرگونه تغییر ریشه‌ای در ساختارهای کلان اقتصادی و اجتماعی کشور (و نه فقط ساختار سیاسی جمهوری اسلامی) به طنز می‌ماند. چنین راه‌حل ریشه‌ای نام مشخصی دارد: انقلاب. سرنگونی جمهوری اسلامی تنها بخشی از این انقلاب است و نه همۀ آن؛ در عوض انقلاب، یعنی تضمین اینکه منابع عمومی جامعه از اقلیت حاکم بازپس گرفته و صرف رفع نیازهای همان اکثریتی شود که آن را رقم می‌زنند. …. ادامه »

آناهیتا اردوان: نئوفاشیسم بالاترین فشار و گنجایش سرمایه داری

سرمایه داری جمهوری اسلامی از بدو قدرتگیری از شیوه های شبه فاشیستی بهره برده است. ایدئولوژی اُمت واحد و ناسیونالیسم، از این بی شمار شیوه هاست که  به ویژه در تجلی آشکار و ویرانگر پیامدهای بحران های ساختاری سیاسی- اقتصادی به شدت بدان اتکاء میکند. ایدئولوژی امت واحد در صدد استتار تضادهای اجتماعی در جامعۀ عمیقاً منقسم است. منافع طبقه حاکم را بعنوان منافع کارگران و زحمتکشان جا میزند. واحدهای تولیدی با معرفی شهروندان به عنوان یک ملت، خانوادۀ بزرگ با سرنوشتی یکسان به نماد همکاری کارگر و کارفرما مبدل می گردد. پس همگان باید بدون چون و چرا پشتیبان یکدیگر و دولت باشند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: اعتراض و اعتصاب به تیراندازی مرگبار به سوی سوخت‌بران در سراوان!

تجربه ۴۲ سال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که این حکومت جز زبان وحشت و کشتار و مافیایی، زبان دیگری سرش نمی‌شود و به همین دلیل با وحشی‌گری‌ها و کشتارها به بقای نفرت‌انگیز حاکمیت خود ادامه می‌دهد. بنابراین باید نیروهای و جنبش‌های آزادی‌خواه و برابری‌طلب تلاش کنند تا اعتراض و اعتصابی که امروز در بلوچستان در جریان است به پایتخت و آذربایجان و کردستان و شمال ایران بکشند و با زمین‌گیر کردن و پراکنده کردن نیروهای سرکوب و وحشت اعتراض خود را به یک جنبش سراسری انقلابی ارتقا دهند تا بتواند با این حکومت جانی تعیین تکلیف نهایی کنند و با سرنگونی کلیت آن، برپایی یک جامعه نوین آزاد و برابر و انسانی را در افق و چشم‌انداز خود قرار دهند! …. ادامه »

سولماز ایکدر: برجام و کشمکش‌ بازیگران داخلی میانجیگری و مسئولیت‌پذیری به سبک «آقا»

علی خامنه‌ای از یک سو کشورهای غربی را که به خاطر «نزدیک‌تر شدن به ساخت بمب اتمی» ابراز نگرانی می‌کنند٬ تهدید کرد؛ از سوی دیگر در لفافه از مصوبه مجلس مبنی بر لغو همکاری داوطلبانه حمایت کرد. …. ادامه »

مرجان افتخاری: چشم انداز انقلاب زنانه آینده / به مناسبت ۸ مارس

مدتی است که برخی از فعالین سیاسی انقلاب آینده را «زنانه» ارزیابی میکنند. دلایل چنین ارزیایی چیست؟ چه فاکتورهایی در جنبش مبارزاتی و جنبش زنان تغیر کرده؟ آیا تنها به این دلیل که زنان اولین سرکوب شدگان و ستمدیدگان پس از بهمن ۵۷ هستند؟ آیا بدلیل مقاومت، ایستادگی و ساختار شکنی آنها در برابر جمهوری اسلامی است؟ یا شاید بدلیل حضور پر رنگ و دائمی آن‌ها درعرصه های مبارزاتی و اعتراضات خیایانی است؟ شاید ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بطور کلی رویکرد فکری جامعه نسبت به زنان، حق و حقوق، تبیعضها و ستمهای جنسیتی تغیر کرده تا جایی که انقلاب آینده را زنانه می‌ خوانند. …. ادامه »

محمد مالجو: بن‌بست در آستانه‌ی چرخش قرن؟

تکوین نظام سرمایه‌داری در ایران با پرشمار فراز و فرودی که طی سده‌ی چهاردهم خورشیدی از سر گذرانده عجالتاً در پایان قرن به قعر منجلاب عمیقی منتهی شده است. کلیدی‌ترین شاخص‌های اقتصاد کلان، یعنی نرخ تورم و میزان بیکاری و درجه‌ی نابرابری و ارزش پول ملی و نرخ رشد اقتصادی، در انتهای قرن به‌هیچ‌وجه از استقرار نوعی نظام اقتصادی حکایت نمی‌کنند که بر استمرار بلامانع وضع موجود در میان‌مدت و درازمدت دلالت داشته باشد. بن‌بستی دیگر در آستانه‌ی چرخش قرن از قوه به فعل درآمده است. چنین بن‌بستی را در مقاله‌ی حاضر از دریچه‌ی مسیرهای انباشت سرمایه در اقتصاد ایران طی سده‌ی چهاردهم خورشیدی به تصویر خواهم کشید. از همین دریچه‌ی تجریدیِ کوچک است که راه خواهم گشود به برخی ابعاد یک مبحث انضمامی گسترده: صورت‌بندی اصلی‌ترین انواع مواجهه‌های شش جریان عمده‌ی سیاسی و اجتماعی در درون کشور با بن‌بست کنونی در آستانه‌ی چرخش قرن. …. ادامه »

بهرام رحمانی: آموزش به زبان مادری حق اولیه و مسلم هر انسانی است!

به نظر من جامعه ما نیاز به نسل جدیدی از ناشران، مولفان و مترجمان دارد و باید همه آنان حرفه‌ای باشند. نشر یک شغل حرفه‌ای و علمی است و ناشر باید هم خودش اهل علم باشد و هم در تدوین کارهایش به صورت گسترده از متخصصان علمی بهره گیرد. امید ما آن است که در آینده‌ای نزدیک دیگر استبداد و سانسور و سرکوب از جامعه ما رخت بربندد تا روشنفکران و نویسندگان و مترجمان و ناشران و هم‌چنین جنبش‌های اجتماعی از آن‌چنان آزادی بیان و قلم و اندیشه و فعالیت برخوردار باشند که جامعه ما را از این جنگل وحشی و هرج و مرج و ناامن خارج شود و امکان پویایی و بالندگی به طور یک‌سان و مساوی برای زبان‌های مادری و زبان سراسری و گفتار و نوشتار علمی را ایجاد کند. …. ادامه »

مهدیه گلرو: رابطه‌ی خودکشی و سرمایه اجتماعی

طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۲ ، ۷۵٫۵ درصد از خودکشی‌های جهان در کشورهای با درآمد متوسط و پایین به وقوع می‌پیوندد و ۲۴٫۵ درصد، مربوط به کشورهای با درآمد بالا است. با توجه به این که ۸۱٫۷ درصد از جمعیت جهان، در کشورهای با درآمد متوسط و پایین زندگی می‌کنند، اقدام به خودکشی در این کشورها، حدود سه برابر بیشتر از کشورهای با درآمد بالا است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: رضا خان انقلاب مشروطیت و خمینی انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران را به خاک و خون کشیدند!

سطنت رضا خان میرپنج از دل سرکوب انقلاب مشروطیت بیرون آمد هم‌چنا‌ن که جمهوری اسلامی ایران نیز هم‌چون هیولایی از دل سرکوب انقلاب ۱۳۵۷ بیرون جهید. رضا خان انقلاب مشروطیت و خمینی انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران را به خاک و خون کشیدند! رضا خان به زور پلیس چادر را از سر زنان برگرفت و خمینی به زور پلیس چادر را بر سر زنان انداخت و… رضا شاه افکار فاشیستی داشت و هیتلر را می‌ستود و به همین خاطر در پایان جنگ جهانی دوم متفقین او را از سلطنت برکنار کردند و به آفریقا تبعید نمودند. هیتلر در دیدار با خانواده شاه ایران در آلمان گفت: با عرض معذرت! متاسفانه من مثل شاه ایران ثروتمند نیستم و نمی‌توانم هدیه گران‌قیمت بدهم! …. ادامه »

مارسل فون درلیندن- وینه تورپه: عروج و افول سندیکالیسم انقلابی

مارسل فان در لیندن- وینه تورپه «عروج و افول سندیکالیسم انقلابی»، تجربه یک جنبش کارگری در یک دوره معین تاریخی را که به «جنبش عمل مستقیم» کارگران مشهور شده را بررسی می کنند. نویسندگان در این نوشته بستر شکل گیری و تداوم کار سندیکالیسم انقلابی را در رابطه با پروسه حرکت سرمایه نظیر انقلاب ضنعتی دوم و پیآمدهایش برسازمان اجتماعی کار سرمایه داری، اشکال سازماندهی و مدیریت کار، همانند مدیریت مرکزی و .. و  انعکاس تاثیر تعرفه ها و قراردادهای کار در بوروکراتیسم و سلسله مراتبی شدن تشکل های کارگری  و موقعیت طبقه همانند اشکال خودسازمانی،عمل مستقیم و پویش های درونی جنبش سندیکالیسم انقلابی که به کنار زدن استراتژی مسلط رفرمیستی منجر شد، را مورد بررسی قرار می دهند. …. ادامه »

سمیه رستم پور: تولید دانش فمینیستی در جنوب جهانی و ایران – نگاهی انتقادی به فمینیسم اروپامحور و مرکزگرا

بحث پیش رو با نگاهی انتقادی-ماتریالیستی به فرآیند تولید دانش فمینیستی و مقولۀ «اروپامحوری»، جدل‌های ‌نظری در این حوزه (یونیورسالیسم و لوکالیسم) و پیامدهای ضمنی آن برای کشوری مثل ایران را مورد توجه قرار خواهد داد …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت سوم)

این روزها عده ای به عمد حرکت آمل و سیاهکل را در یک راستا قرار می دهند و نقد می کنند. سیاهکل در بعد نظامیش بعنوان یک حرکت شکست خورد اما مایه شروع جنبش فدایی شد یکی گرفتن این دو واقعه تحت یک عنوان جفا به سیاهکل است. …. ادامه »

شورش بی سابقه دهقانان هندی – نویسندگان: Delphine Thivet & Joël Cabalion

از اواخر نوامبر سال ٢٠٢٠ ، صدها هزار دهقانی که در دروازه های دهلی نو ، پایتخت هند مستقر شده اند، مصمم هستند که دولت را به زانو درآورند. این اولین باری نیست که کشاورزان در رسانه ها و سیاست ها در هند در جایگاه اصلی قرار می گیرند: زمانی به دلیل فجایعی مانند خودکشی های دسته جمعی، گاهی اوقات برای مبارزه با ارگانیسم های دستکاری شده ژنتیکی (GMO) و یا حتی علیه مصادره زمین ها. این بار اما تعداد، عزم راسخ و شیوه های عملکرد آنها و پیوستن بخش بزرگی از جامعه که مخالف سیاست های نخست وزیر نارندرا مودی است، به این گردهمایی ها ویژگی جدیدی می بخشد. …. ادامه »

زلزله‌ی سی‌سخت و ضرورت مشارکت جمعی

اگر برای طرف سرمایه‌دار، حوادث طبیعی نیز دستمایه‌ی کسب سود از طریق وام‌دهی با بهره‌ی بالا یا ساخت و ساز برای به جیب زدن سود می‌شود برای ما نیز می‌تواند ساحتی برای مشقِ شورا و تشکیل سازمان‌های مردمی باشد. …. ادامه »

ترکیبِ سلبریتی‌ها و پزشکانِ کاسب؛ نظام پزشکی از وزارت بهداشت خواست بازیگران و هنرمندان در اولویت دریافت واکسن کرونا قرار بگیرند.

این درخواست وقیحانه در حالی برای وزارت بهداشت ارسال شده است که هنوز جمع بزرگی از کادر درمان به‌ویژه پرستارانی که در خطر مستقیم ابتلا به کرونا هستند واکسن دریافت نکرده‌اند. سازمان نظام پزشکی حتی برای جان پرسنل خود _ که در روزهای اوج شیوع کرونا ” فرشتگان سفیدپوش ” نامیده می‌شدند_ اهمیتی قائل نیست و مشتی سلبریتی را که وظیفه‌ای جز ماله‌کشی به گنداب جمهوری اسلامی ندارند به‌عنوان اولویت واکسیناسیون پیشنهاد می‌کند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: وقتی خانم شاعر انجمن قلم ایران در تبعید از تروریست جمهوری اسلامی دفاع می‌کند!

طبیعی است که افکار عمومی در حرکت‌های اعتراضی و وقایع مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بر علیه جمهوری اسلامی و هر نوع تعرض به حقوق انسان بر موضع‌گیری چهره‌های شناخته‌شده و تاثیرگذار فرهنگی و هنری حساس می‌شود. و حتی چنین واکنش‌هایی را انتظار می‌کشد. اما جامعه ما، جامعه‌ای عجیب و غریبی است و در داخل و خارج کشور هیچ چیزی سر جایش نیست. از این‌رو گاهی با مسایلی رو‌به‌رو می‌شویم که بسیار شگقت‌زده می‌شویم و انگشت به دهان می‌مانیم. برای مثال اخیرا شاعری به نام «زیبا کرباسی» که اتفاقا عضو کانون نویسندگان ایران در تبعید و هم‌چنین عضو «انتصابی» انجمن قلم ایران در تبعید نیز است از یک تروریست محکوم شده جمهوری اسلامی آن‌چنان حمایت کرده است که باور کردنی نیست. …. ادامه »

احد قربانی دهناری: آسیب‌شناسی تفرقه‌ی جنبش و مردم ایران

جنبش مبارزه علیه‌ی تمامیت‌خواهی رژیم جمهوری اسلامی از یک پراکندگی مزمن رنج می‌برد. احزاب، سازمان‌ها و شخصیت‌ها علی‌رغم اشتراک‌های اساسی قادر به هماهنگ و همگام کردن توان خود علیه دشمن مشترک نیستند. بی‌شک، پراکندگی گسترده و دیرینه فقط یک علت واحد ندارد. جنبش تا علت‌های گوناگون این پراکندگی را نشناسد و با آن برخورد نکند، همگامی ناممکن است. …. ادامه »

تولید کمتر بدون فقیر شدن مردم جهان؟ سراب کاهش (وا) رشد اقتصادی – نویسنده Leigh Phillips

از یک سو رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون ، طرفداران صرفه جویی داوطلبانه را به باز گشت به « چراغ نفتی» متهم می کند و از طرف دیگر ، مدیران شرکت های آلوده کنند محیط زیست، اشیای اکثرا بی فایده را تولید می کنند که به خود بیگانگی مصرفی دامن می زند. آیا گفتمان سخره آمیز و کاریکاتوری بر سر مسئله رشد ما را از تأمل در مورد نیت اصلی فعالیت اقتصادی محروم نمی کنند؟ …. ادامه »

بهرام رحمانی: نادر کیانی مامور رسمی وزارت اطلاعات در پوشش خبرنگار رسانه‌ای!

نادر کیانی سال‌ها پیش به دستور وزارت اطلاعات با هدف نفوذ به تشکیلات کومه‌له به سلیمانیه عراق رفت و سال‌ها به عنوان مامور مخفی در کومه‌له‌- سازمان کردستان حزب کمونیست ایران فعالیت کرد.‌ سرانجام تشکیلات کومه‌له پی به توطئه‌ها و جاسوس بودن نادر پی برد اما او احساس خطر کرد و به سلیمانیه فرار کرد و در آن جا به عنوان جاسوس جمهوری اسلامی دستگیر و به سه سال زندان محکوم شد اما در نهایت و در اثر معاملات و زدوبندهای سیاسی توسط آسایش سلیمانیه به صورت  پنهانی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران تحویل داده شد. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: گاوان و خران بار بردار، به ز آدمیان مردم آزار!

نظامی که برحیات مردم جامعه‌ی ما حکومت می‌کنند،عوامل کارگزارش روزی نیست که پیر و جوان را به بند نکشانند و خانواده‌ای را با رنج و تعب روبرو نسازند. امروز سیمای نگران مادری که خود را از کویرکرمان برای دیدن فرزند زندانی به تهران رسانده بود درسطح شبکه‌های مجازی بارها پخش و دیده شد. این حکومت فرزند آن مادر نگران، بهنام محجوبی را روز روشن، در درون زندان، به جرم باور و عقیده‌اش، آزار و شکنجه داده تا جایی که در زندان به کما رفت و جان سپرد، همچون دیگر جنایات شان به کسی نیز حساب پس نمی‌دهند! …. ادامه »

ثمر فاطمی: چماق پرونده سازی بالای سر کارگران

فرزانه زیلابی، وکیل کارگران نیشکر هفت تپه از «پرونده های جریانی» به «اعتماد» می گوید
این وکیل دادگستری شکایت رییس پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شوش علیه محمدرضا دبیریان، یکی از کارگران هفت تپه را به عنوان یکی دیگر از پرونده های جریانی کارگران عنوان کرد که از قضا در آن هم ازسوی شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ شوش حکم «حبس و شلاق تعلیقی» صادر شده است. زیلابی در این پرونده هم درخواست تجدیدنظر کرده که البته هنوز به آن رسیدگی نشده و هم اکنون این پرونده در دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان  باز است. …. ادامه »

حسین اکبری: ویژگی شیوه های مزد نئولیبرالی ضد قانونی و ضد کارگری است!

ویژگی شیوه های مزد نئولیبرالی ضد قانونی و ضد کارگری است!
هرساله دولت هادر ایران در برابر مزد حداقلی کارگران، داستان تازه ای می بافند تا این حداقل مزد بخور و نمیر را که قاعده ی بازی بازتولید نیروی انسانی در دولت های نئولیبرال است را باز هم کاهش دهند و بازی سرکوب مزدی ادامه یابد. بازی در میدان شورای عالی کار که تنها بازنده‌ی همیشگی آن کارگران هستند. این دستاورد همیشگی برای کارفرمایان دولتی و بخش خصوصی در پایان هر سال یا ابتدای سال نو تکرار میشود.
این بار دولت نئولیبرال ترفندهای توصیه شده ی ستادهای مشورتی سرمایه داران از اتاق بازرگانی گرفته تا “خیریه نذز اشتغال امام حسین” را با سه شیوه‌ی مزدی آشکارا ضدقانونی ضدکارگری، به شورای عالی کار می‌فرستد. این سه شیوه علاوه بر همه آن ترفندهایی که طی این همه سال سرکوب مزدی را  پیگیرانه دنبال می‌کرده ‌است از جهتی اما بی نظیر است چرا که خط شکن است و خط قرمزهای قانون کار را چنان در هم می کوبد که نمایش مزدی در شورای عالی کار بسیار تزاژیک تر از همیشه پایان گیرد.
این سه شیوه کدامند؟
مزد منطقه ای: همان ویژگی که طی سال های گذشته نیز طرح و با آن مخالفت شد؛ دوباره رونمایی می‌شود. طرح توجیهی چنین مزدی آنست که مناطق به دلایل تفاوت‌هایی که در هزینه سبدخانوار با یکدیگر دارند و در برخی هزینه ها به شدت با بعضی دیگر اختلاف دارد؛ باید این تفاوت ها در تعیین حداقل دستمزد ها اثر گذار باشد. آنچه روشن است مزد منطقه ای در قانون کار وجود ندارد و ماده ی ۴۱ قانون کار صراحت دارد که شورای عالی کار میزان حداقل  مزد کارگران را برای تمام نقاط محتلف کشور و یا صنایع محتلف با معیار های ذیل تعیین می کند. این معیارها عبارتند از حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی اعلام می‌شود و دوم نیز بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی های کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه ای باشد تا زندگی یک خانواده ی متوسط که بوسیله ی مراجع رسمی اعلام می‌شود را تامین کند.
اما دولت سرمایه داری نئولیبرال ایران اساسا کارش  مقررات زدایی است و مقررات پذیری را تنها خاص مردم میداند نه خود!  برهمین اساس این شیوه  را ابداع کرده است تا در شورای عالی کار موضوعی که وجاهت و مبنای قانونی ندارد را  قانونیت بخشد.
مزد توافقی: مزد توافقی نیز اساسا جنبه ی قانونی ندارد اما سرمایه داری نئولیبرال در کشوری که دولت اسلامی در آن حکمرانی می کند برای پیشبرد مقاصد خود به فقه اسلامی هم متوسل می‌شود. چرا که نظام فقهی حکم به اصل قطعی و لایتغیرِ تراضی طرفینی را همواره معتبر میداند اما همین اصل فقهی هم برای شرایطی که “عسر و حرجی” (دو واژه‌ی عُسر و حَرَج به‌گونه ه‫ای مترادف هم‌ و به معنای سختی و مشقت در زندگی هستند.) برای یک طرف حتی در صورتی که قرار داد منعقد شده باشد، پیش آید، با تردید کارشناسان فقه همراه است و آگاهان به فقه هم حتی قرار داد منعقد شده تخت شرایطی به گونه باشد که موجب ضرر و زیان یک طرف قرارداد گردد را با تمسک به قاعده ی فقهی “نفی عسر و حرج” و یا قاعده ی “لاضرر” قابل تعدیل می دانند؛ چه رسد به عقد قراردادی که پیشاپیش یک طرف آن که کارگر است شدیدا در عسر و حرج است و از پیش مشخص است که جز ضرر چیزس عایدش نمی شود.
اما برای دولتی که رئیس آن نیز یک روحانی نئولیبرال است بنا به تقدم منافع بر اندیشه اصلا مهم هم نیست که یک طرف این قرارداد (یعنی کارگران) تا چه میزان مخیر یا مجبورند و تراضی طرفینی به معنای حق برابر حقوقی نیست! و از سوی دیگر این اصل در جامعه ی سرمایه داری اساسا متکی به اخلاق و متاثر از وجدان عمومی نیست و تنها از نتیجه عقد قرارداد در روابط کار به سود هر چه بیشتر و هزینه ی هر چه کمتر می اندیشد. برای صحت این ادعا کافی است تا به نامه‌ی معاونت حقوقی رییس جمهور به مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی در تاریخ ۰۸/۱۱/۱۳۹۹ رجوع شود .در این نامه به صراحت به تامین اجتماعی تکلیف میشود که با تغییر سیستم هوشمند سوابق مزدی، زمینه را برای توافق بر مزد جدید پیشنهادی کارفرمایان در سایر سطوح مزدی فراهم سازند تا توافق بین طرفین دچار مشکل نباشد. در واقع این زمینه چینی ها چیزی نیست جز حذف افزایش مزد در سایر سطوخ و به عبارتی دیگر کوبیدن میخ آخر بر تابوت قانون کار و موضوع حق السعی و مزد و یا یر امتیازاتی که از مزد کنده شده و بطور جانبی بر مزد افزوده گردیده بود تا ضمن پوشش دادن بخشی از سبد معیشت، کارگران نتوانند از آن به عنوان مزد ثابت ادعایی داشته باشند.
این ترفندها برای دور زدن قوانین است تا چنانچه شورای عالی کار نتواند این شیوه ی مزدی را مصوب کند در عمل به کارفرمایان اجازه دهد بدون ترس از جرایم قانونی هر گونه تخلف از اجرای ماده ۴۱ قانون کار را اجراکنند .
مزد تفکیکی: تازه ترین شیوه ای که برای تصویب حداقل دستمزد تعریف کرده اند تفکیک مزد برای کارگر مجرد و کارگر متاهل است. این شیوه‌ی مزدی نیز همچون دو شیوه‌ی دیگر مرز قانون را به اراده ی نئولیبرال ها نادیده می گیرد و می رود تا بند دوم ماده ی ۴۱ قانون کار را از انحصار زندگی خانواده متوسط  خارج و به کارگر مجرد و متاهل فرو کاهد. خانواده زدایی و تاهل زدایی در نظام مزدی نه از روی توجه به کار کاگر مجرد که برای به اسارت کشیدن هم کارگر متاهل و هم کارگر مجرد است. متاثر کردن بازار از نرخ ارزانی که برای کار کارگر مجرد تصویب می‌شود هم موجب بیکاری کارگر متاهل ؛ به تبع آن بی آینده بودن کارگر مجرد خواهدبود. و از سوی دیگر خانوار کارگری را از صف برخورداران از حمایت قانون در عالی ترین مرتبه آن خارج می کند و اصول قانون اساسی در باره وظایفی که دولت در قبال خانواده دارد را به کلی با اصل مقررات زدایی از اعتبار می اندازد؛ گو اینکه مدتهاست این اتفاق افتاده است ولی زین پس آن را با مصوبه ی شورای عالی کار کاملا بی اثر می کند.
دولت نئولیبرال همه ی تمهیدات را نیز پیشاپیش فراهم کرده است تا حتی در صورت عدم توفیق در این باره سیاست سرکوب مزدی از طریق شورای عالی کار؛ این شیوه های ابداعی را از راه بخشنامه و دستورالعمل و هر نوع امریه ی دیگری بکار بندد. اینجا دیگر دولت حتی نمی تواند مدعی باشد که موضوع مثلا از سوی ضلع دوم یعنی کارفرمایان بخش خصوصی پیشنهاد شده است. بخشنامه های صادره از سوی دولت بیانگر عزم او در پیشبرد چنین سیاست هایی است.
این ترفندها یک آینده نگری هم فراروی دولت‌های مدافع نئولیبرالیسم قرار می دهد و آن کاهش و نابودسازی نظام تامین اجتماعی و فیصله‌دادن به قوانین حمایتی‌است. پایان بخشیدن تدریجی به قوانینی که به سبب آن کارگر حق دارد از بهداشت و درمان مناسب، از کار افتادگی و بازنشستگی، مزایای پس از خاتمه سال ها کار و زحمت برخوردار شود. نامه معاون حقوقی ریاست جمهوری پیش از هر چیز به اجرای قراردادهای کوتاه مدت زیر یک سال مجوز می دهد تا کارگران هم از حق برخورداری مزد مصوب در حداقل و سایر سطوح آن برخوردار نباشند و هم از فرایند مستمر اشتغال و امنیت شغلی محروم گردند و در عین حال قانون کار را بلاموضوع می کند. مقررات زدایی همه جانبه؛ چه از قانون کار و چه از مهمترین اصول حقوق ملت در فصل سوم و فصل چهارم قانون اساسی؛ چنین است شیوه ی حکمرانی نئولیبرالیسم در ایران.
————
*مقاله ی تعدیل قرارداد در فقه امامیه و حقوق ایران  -نویسندگان عباس مقدری امیری و حکمت اله عسگری از گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی– شیراز – ایران:
“به رغم پذیرش اصل لزوم قراردادها در تمام نظام های حقوقی و لزوم احترام به مفاد تراضی طرفین، تاثیر حوادث اجتماعی و اقتصادی بر قرارداد در فاصله انعقاد تا اجرای قرارداد، انکارناپذیر است. در واقع طرفین قرارداد با در نظر گرفتن اوضاع و احوال قابل پیش بینی مبادرت به انعقاد قرارداد می نمایند. این سخن برای شرایط معمولی سنجیده و معقول است لیکن وقوع حوادثی که موجب عدم امکان اجرای قرارداد گردد، بموجب قوانین کشورهای مختلف از جمله ایران، متعهد را از انجام تعهد معاف می گرداند. اما اگر در اثر وقوع حوادث و تغییر در اوضاع و احوال زمان انعقاد عقد، اجرای قرارداد برای متعهد موجب دشواری بیش از حد و یا ضرر غیرمتعارف گردد و در عین حال اجرای تعهد غیرممکن نشود، قانون کشور ما در این حالت راه حل روشنی ارائه نمی کند. بنظر می رسد با تمسک به قاعده فقهی «نفی عسر و حرج» و یا «قاعده لاضرر» بتوان امکان تعدیل و تجدیدنظر در قرارداد را به طرفین یا قاضی داده و یا حق فسخ برای طرف قرارداد قائل شد.“
—————
منبع: وبلاگ کار در ایران
https://kargareirani.blogsky.com

هرساله دولت هادر ایران در برابر مزد حداقلی کارگران، داستان تازه ای می بافند تا این حداقل مزد بخور و نمیر را که قاعده ی بازی بازتولید نیروی انسانی در دولت های نئولیبرال است را باز هم کاهش دهند و بازی سرکوب مزدی ادامه یابد. بازی در میدان شورای عالی کار که تنها بازنده‌ی همیشگی آن کارگران هستند. این دستاورد همیشگی برای کارفرمایان دولتی و بخش خصوصی در پایان هر سال یا ابتدای سال نو تکرار میشود. …. ادامه »

بهرام رحمانی: دلایل سرنگونی حکومت پهلوی در انقلاب ۱۳۵۷

این مطالب در پنج قسمت مجزا توسط بهرام رحمانی به مناسبت ۴۲ سالگی انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران و نتایج آن نوشته شده و در سایت‌های مختلف و فیس‌بوک و توییتر و… منتشر شده‌ است. هر پنج قسمت در ادامه این مطالب آمده است. …. ادامه »

پرسش از «هنرمندان» دست‌پرورده و سفارشی‌ساز: خون خوشمزه است؟

به تازگی بخشی از یک مصاحبه‌ی وزیر وزارت ترور و شکنجه و جاسوسی ایران، موسوم به وزارت اطلاعات پخش شده که در آن نام تعدادی فیلم و سریال را به عنوان رزومه‌ی کاری وزارت اطلاعات ذکر می‌کند: روباه به کارگردانی بهروز افخمی، ماجرای نیمروز به کارگردانی محمدحسین مهدویان، سیانور به کارگردانی بهروز شعیبی، امکان مینا به کارگردانی کمال تبریزی، روز صفر به کارگردانی سعید ملکان، شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار و سریال‌های پازل به کارگردانی ابراهیم شیبانی، رویایی که تعبیر وارونه شد به کارگردانی فریدون جیرانی، سارق روح به کارگردانی احمد معظمی و خانه‌ی امن از همین کارگردان. …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): انتخاب آزادانه و آگاهانه بارداری و فرزندآوری حقی انسانی است

یکی دیگر از اهداف جمهوری اسلامی از اعمال فشار و محدودیت بر کل هستی زنان، حذف نیرویی آگاه، فعال و معترض به ساختار به شدت مردسالار نظام، قوانین و احکام آن است. نگرانی بانیان نظام مردسالار حاکم تسری و فراگیر شدن رویکرد و نگاه زنان معترض به کل جامعه است. احساس خطر از تغییر نگرشی که در جامعه ایجاد شده و نگرانی از عدم پایبندی جامعه به ارزش‌های نظام و خواست‌های ایدئولوژیک آن‌ که با مهاجرت روزافزون روستاییان به شهرها شتاب و گسترش بیشتری یافته است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: نتایج ویرانگر سیاست‌ها جمهوری اسلامی ایران پس از ۴۲ سال حاکمیت! (بخش پنجم و پایانی)

در هیچ کشور جهان، «امنیت ملی» و «سیاست داخلی و «سیاست خارجی» با حجاب خانم‌ها پیوند ندارد، جز جمهوری اسلامی ایران. محمود احمدی بیغش، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس استصوابی یازدهم است. آن‌گونه که «رهبر» خطاب به نمایندگان همین مجلس که به دیدارش برده شدند گفته و ستایش کرده، معیار انقلابی بودن باشد، مجلس یازدهم انقلابی‌ترین مجلس جهان است. این‌ها حتی واژه انقلاب را نیز به لجن کشیده‌اند. …. ادامه »

محمود قزوینی: خلع ید از اسدبیگی مناسبترین امکان جهت گشایش مبارزه کارگران

رژیم و جناحهایش در صورت پذیرش خلع ید با آمادگی کامل در میدان حاضر میشوند. امید این است که رهبران و فعالین کارگری هم با آمادگی نقشه های آنها را خنثی کنند و زمینه های پیشروی مبارزاتی را فراهم کنند. خلع ید از اسدبیگی یک فرصت برای رهبران و فعالین کارگری هفت تپه میباشد. آینده را به آینده و شرائط اینده واگذار کنیم. باز نشدن این فرصت در حال حاضر شرائط دشواری را برای رهبران و فعالین معترض کارگری ایجاد میکند. از نقطه نظر مبارزاتی امروز، بدترین حالت ماندن اسدبیگی است. …. ادامه »

اشکان رضوی: خیانت نرم! سر آغازی برای خیانت سخت!

اپوزسیون نماهایی که ادعای مبارزه بر علیه رژیم استبدادی را دارند اما حتا درون خود نیز به حداقل های اصول دموکراسی باور نداشته و دقیقا به همان سبک و سیاق رژیم عمل می کنند، آیا چنین اپوزسیونی می تواند دموکراسی را برای ملت ایران به ارمغان بیاورد؟
آیا این اپوزسیون نماها تاریخ نخواننده اند؟ نمی دانند بیچارگی ملت ایران دقیقا از آن روزی شروع شد که سرسپرده بودن به بیگانه، امید و نگاه به بیرون از مرزها، نه تنها تقبیح نشد بلکه با ریختن قبح استمداد طلبی و وابستگی به بیگانه کودتای ننگین امریکایی و انگلیسی بیست هشت امرداد ۱۳۳۲ به فراموشی سپرده شد …. ادامه »

کاظم فرج الهی: مزد عادلانه؛ حق مسلم و سهم از ارزش تولید شده است نه هدیه ای از سر خیر خواهی!

در شرایط کنونی در حالی که با توجه به سطح قیمت کالاهای موجود در سبد معیشت کارگران و وجود تورم خزنده ماهانه بیش از ۳% ، درآمد ماهانه ی در حد خط فقر برای یک خانوار سه نفره بر اساس برآورده های مختلف بین ۸ تا ۱۰٫۵ میلیون تومان است دریافتی ماهانه بیش از ۸۰% نیروهای کار شاغل و بازنشسته این سرزمین بالقوه ثروتمند بین ۲٫۸ تا ۳ میلیون تومان است که نشانه بی عدالتی مفرط و آشکار در تقسیم و توطیع ثروت و منابع عمومی است. بگذریم از انبوه بیکاران و بی‌ ثبات‌کارانی که از همین درآمد هم محروم مانده‌اند. …. ادامه »

کارگران و انقلاب: بازتاب اعتصاب‌های کارگری در رسانه‌ها در آستانه انقلاب – امیرسام گودرزی

تابستان ۱۳۵۷ یکی از سخت‌ترین دوران اقتصادی برای طبقه کارگر ایران در پیش از انقلاب محسوب می‌شد. کاهش دستمزدها از یک طرف و افزایش نرخ بیکاری از طرف دیگر شرایط سختی را برای فرودستان جامعه به وجود آورده بود تا حدی که شمار افراد بیکار در کشور با رشدی پنجاه درصدی به ۴۰۰هزار نفر رسیده بود. همچنین حقوق خالص مزدبگیران به خصوص در بخش ساختمان سازی بیش از ۳۰ درصد کاهش یافت. …. ادامه »

رسول بُداقی: از فریادهای خیابانی، تا میز مذاکره

در روند فعالیت سیاسی/اجتماعی یک جامعه، تشکیلاتی که در قدرت هست، به هربهانه ای خود را برترین قدرت تصور می کند، این تصور نابجا، زمینه ساز برخورد غیر منطقی و زورگویانه ی  قدرت حاکم با سایر افراد و گروههای اجتماعی خواهد بود ، از طرفی این  برخورد خشن، از دید آنان رفتاری منطقی و سرنوشتی قطعی جلوه می کند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: شبکه‌های مختلف امنیتی و تروریستی جمهوری اسلامی ایران! (بخش چهارم)

با وجودی که اقتصاد ایران با مشکلات ارزی و معضلات مربوط به افزایش سطح تورم رو‌به‌رو است، سپاه قدس هم‌چنان برای جنگ‌های نیابتی شکست خورده خود هزینه می‌کند. اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی وابسته است. درآمدهای نفتی ایران با وجود اهمیت آن عمدتا به یکی از این چهار صورت کلان هزینه می‌شوند: ۱- توسعه و گسترش شبکه‌ها و نهادهای دینی روحانیون ۲- هزینه‌های سنگین دست‌یابی به بمب اتمی و موشک‌های دوربرد ۳- آموزش و تسلیح گروه‌های شبه‌نظامی مذهبی در کشورهای منطقه تا قاره آفریقا ۴- سازمان‌دهی جنگ‌های نیابتی که هم اکنون در سوریه، یمن، عراق و لبنان در جریان است و اخیرا نیز در هکاری تنگاتنگ با طالبان، افغانستان نیز به طور جدی به جولانگاه سپاه پاسداران تبدیل شده است. در یک کلام ایران به مهم‌ترین پایگاه گروه‌های مذهبی منطقه تبدیل شده است. …. ادامه »

تقی روزبه: وقتی نام خمینی از بیانیه پایانی راهپیمائی «سالگردانقلاب» حذف می شود و فریاد جماران!

داستان عبور نظام از خود، داستان جالب و مهیجی است که داستان های گذشته را باید در پس زمینه آن مورد بررسی و واکاوی قرارداد. تصادفی نیست که چنین روندی صدای اعتراض سایت جماران را در آورد و از این که نام «خمینی کبیر» در بیانیه و قطعنامه مراسم از قلم افتاده یا انداخته اند،  لب به انتقاد به گشاید! …. ادامه »

بهرام رحمانی: گرامی باد بیست و ششم بهمن روز کومه‌له!

گرامی باد بیست و ششم بهمن روز کومه‌له!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
رفقای عزیزم در صفوف حزب کمونیست ایران و کومه‌له روز کومه‌له این روز عزیز را، به همه شما شادباش می‌گویم. امیدوارم روز کومه‌له امسال بار دیگر برای شما و همه ما انقلابیون و کمونیست‌ها یادآور اتحاد و همبستگی و پیکار مشترک سال‌های نخست انقلاب و نهایت تشکیل حزب کمونیست ایران باشد، روز یادآور سخنرانی‌های پرشور و انقلابی کاک فواد مصطفی سلطانی، صدیق کمانگر، جعفر شفیعی، غلام کشاورز و … باشد. روزی که اختلافات و تفاوت‌های همدیگر را به رسمیت بشناسید و دوباره پیمان رفاقت و مبارزه متحدانه و مشترک بیندید و چه کنگره‌تان را به زودی برگزار کنید و چه عقب بیاندازید از حذف همدیگر جلوگیری کنید، انشعاب‌طلبان و انحلال‌طلبان را به حاشیه برانید و در فضای دموکراتیک و رفیقانه و با صبر و شکیبایی و تحمل به اختلافات درونی خود بپردازید و به جای انشعاب به راه‌حل‌های دیگری، از جمله تشکیل یک کمیسیون حل اختلاف بیاندیشید که اختلافات را مورد بحث و بررسی قرار دهد، آن‌ها را شفاف‌تر کند و به رسمیت بشناسد و سرانجام به تدوین یک پلاتفرم مشترک و ادامه پیکار مشترک دست یابد! هرچند که جدایی یک راه‌حل است اما آن را نباید تبلیغ و ترویج کرد چرا که اغلب نتیجه‌اش پراکندگی و تفرقه و ضعیف‌تر شدن است.
واقعیت تاریخی این است که هر حزبی، به دلیل برنامه و مشی سیاسی که متکی بر تلاش برای رسیدن به خواسته‌های عادلانه و آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه طبقاتی و رفع ستم ملی و جنسیتی و تبعیض و استثمار است به شدت از تفرقه و جدایی و پراکندگی و خورده‌کاری دوری می‌جوید.
امروزه احزاب جدی سیاسی – اجتماعی یکی از ضروریات زندگی جوامع بشری در دوره مدرن محسوب می‌شود به‌طوری‌که یکی از موترین نهادهای تاثیر‌گذار بر روندهای تصمیم‌گیری و اجرایی جامعه و به عنوان حلقه رابط بین مردم و حاکمیت سیاسی عمل می‌کند.
علت این‌که جامعه نیاز به حزب دارد این است که امروزه خواسته‌های شهروندان و سازمان‌ها و اقشار متفاوت است و درک‌شان از نیازهای طبقاتی‌شان افزایش پیدا کرده است. برای این‌که بتوانند این نیاز طبقاتی‌شان را به سیستم سیاسی و کل مدیریت جامعه افزایش بدهند به قالب تشکیلاتی که اسمش را حزب می‌گذارند تبدیل می‌شوند. مفاهیم  توسعه سیاسی،  مشارکت مردم، حقانیت سیاسی، قانونمندی، تحمل و مدارا، نظم و ثبات سیاسی مفاهیمی هستند که نقطه تلاقی  آن‌ها ظهور احزاب و سازمان‌های سیاسی است. به علاوه هیچ دیوار چینی وجود ندارد که حزب و اعضای آن را از جامعه و شهروندان جدا کند و به همین دلیل می‌تواند در درون احزاب گرایشات متفاوتی شکل گیرد که از جنبه تاکتیکی متفاوت اما هم‌زمان از زاویه استراتژی مشترک هستند.
پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در جمهوری اسلامی ایران شاهد پیدایش احزاب و سازمان‌های سیاسی مختلف با آرمان‌ها و عقاید گوناگون بعد از پیروزی انقلاب بودیم. با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب نه تنها فعالیت احزاب و سازمان‌ها در ایران شدیدا سرکوب و ممنوع شده‌اند حتی هنوز احزاب سیاسی به معنای واقعی کلمه در جامعه ایران نهادینه نشده‌اند. فراتر از همه سازمان‌ها و احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی به دلیل ممنوعیت‌ها و اختناق و سانسور شدید حاکمیت بر جامعه و دور بودن از زمین اصلی مبارزه خود، دچار انشعابات پی‌در‌پی شده‌اند و اسیب‌های زیادی دیده‌اند. در نتیجه حتی در دورن حکومت اسلامی ایران، جناح‌ها نقش احزاب را بازی می‌کنند.
کومه‌له – یک سازمان سیاسی در کردستان ایران است که طبق برنامه خود با مشی سیاسی کمونیستی فعالیت می‌کند. این سازمان در گذشته «سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» نام داشت، اما با تاسیس حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۶۲ یکی از اصلی‌ترین موسس این حزب بود و با پذیرفتن نقش سازمان منطقه‌ای این حزب در کردستان ایران، نام خود را به «کومه‌له سازمان کردستان حزب کمونیست» ایران تغییر داد. از آن زمان تا کنون کومه‌له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران با همه فراز و نشیب‌ها و ضعف و قدرت‌هایش شجاعانه در مقابل تهاجم وحشیانه جمهوری اسلامی به کردستان با جان و دل مبارزه کرده و صدها عضو و کادر خود را در این مبارزه از دست داده است.
در پاییز سال ۱۳۴۲ جمعی از دانشجویان کرد که تازە با مسائل سیاسی و ادبیات چپ و کمونیستی آشنا شده بودند ، در تهران دور هم جمع شدند و تشکیلاتی را بنیان نهادند کە بعدها کومەلە نام گرفت.
کومەلە جزو اولین جریانات چپ و کمونیستی بود کە از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، علیه این حکومت وحشی و آدم‌کش و هم‌چنین کردهای حامی آن، دست به اسلحه برد.
این سازمان تا ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ و بە مدت ۹ سال بە صورت مخفیانە فعالیت کرد و در این مدت در بسیاری از دهات‌ها و شهرهای کردستان و در اکثر مراکز صنعتی و دانشگاهی در سراسر ایران، توانستە بود نفوذ کند و به صورت یک تشکیلات نسبتا منسجم و در عین حال گستردە درآید.
در روز ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ محمد حسین کریمی کە یکی از بنیان‌گذاران کومەلە بود در جریان تصرف شهربانی شهر سقز، زخمی شد و دو روز بعد جان باخت. بە همین دلیل تشکیلاتی کە تا آن زمان به صورت مخفی و با نام تشکیلات فعالیت می‌کرد، تصمیم گرفت برای زندە نگه‌داشتن نام وی، این روز را بە عنوان روز فعالیت علنی تشکیلات کومەلە نام‌گذاری کند.
کومه‌له فعالیت خود را از سال ۱۳۴۸ آغاز کرده است علنا خود را چپ و کمونیست تعریف می‌کرد.
کادرهای «سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران»، که به کومه‌له معروف شد، تا پیش از انقلاب و حتی در ماه‌های اول انقلاب تحت عنوان جمعیت‌ها و تشکل های مردم‌نهادی فعالیت می‌کردند. آن‌ها از اعضای تعین‌کننده‌ نهادهایی مانند اتحادیه خواستاران حقوق خلق کرد در ایران در مریوان، جمعیت طرفدار زحمتکشان و دفاع از حقوق ملی خلق کرد در سقز، جمعیت طرفدار زحمتکشان و دفاع از حقوق ملی خلق کرد در بوکان، ستاد مشترک نیروهای دمکراتیک مهاباد. در مهاباد دو جمعیت فعال بودند: یکی ستاد مشترک نیروهای دمکراتیک و دیگری جمعیت راه رهایی زحمتکشان. جمعیت مبارزین راه آزادی و مدافع حقوق ملی و دمکراتیک خلق کرد در بانه، جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب، در سنندج عوامل و بسترهای تشکیل این جمعیت‌ها در هر شهری متفاوت بود. جوانان جمعیت آزادی و انقلاب، زنان شورای زنان، معلمان شورای معلمان را تشکیل دادند. در مدت زمان کمی یعنی از اولین روزهای بعد قیام شروع شد.
کاک صدیق کمانگر، از رهبران کومه‌له که از وی به عنوان ایده‌پرداز اصلی جمعیت‌های کردستان یاد می‌شود در یکی از آخرین سخنرانی‌های قبل از ترورش در سال ۱۳۶۲، اندک زمانی پس از تشکیل کنگره‌ حزب کمونیست ایران، گفته است: «در سنندج حاکمیت چندگانه وجود داشت. جمعیت در کارهای اجرائی دخالت می‌کرد. بسیاری از کارهای مربوط به دادگستری را ما انجام می‌دادیم.  به طور دوفاکتو طوری شده بود که دادگستری نامه‌ها و ابلاغیه‌های ما را به‌رسمیت می‌شناخت. پلیس راه هم اگر چه ظاهرا سر جای خود بود، اما عملا کارها را ما انجام می‌دادیم. نفوذ زیادی بین مردم داشتیم. مسئله‌ مصادره‌ زمین توسط مردم که در جریان قیام شروع شده بود، بعد از روزهای قیام ادامه پیدا کرد و مورد پشتیبانی جمعیت قرار گرفت. در تمام ادارات، از بیمارستان گرفته تا اداره‌ دارائی و به‌ویژه اداره‌ کار ما می‌توانستیم در کارها دخالت بکنیم. استانداری به نحوی دوباره دایر شد، ولی قدرتش در دست ما نبود.»‌‌(صدیق کمانگر، ۱۳۶۲)
این جمعیت‌ها که به مرور به جریان‌‌های اصلی تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کردستان تبدیل شدند به فاصله‌های زمانی کوتاه، بعد از انقلاب یکی بعد از دیگری اعلام موجودیت کردند. با وجود ارتباط نزدیکی که بین آن‌ها وجود دارد، اما شرایط عضویت، شیوه کار و ساختار سازماندهی آن‌ها در هر شهر متفاوت است. میزان مشارکت زنان و مردان در جمعیت‌ها و کارهای اجرایی و آموزشی شهرها هم یک‌سان نبوده است.
انقلاب فضای مناسب‌تری برای فعالیت زنان فراهم کرد. زنان در سنندج، مریوان، سقز وارد انجمن‌ها،‌ اتحادیه‌ها،‌ جمعیت‌ها، کانون‌ها و شوراهای شهرها شدند.
کۆڕی ئافره‌تانی تێکۆشه‌ری سه‌قز‌(جامعه‌ زنان مبارز سقز» از جمله‌ این تشکل‌هاست و طبق اساس‌نامه این جامعه: «بررسی مشکلات زنان روستا و زنان کارگر و خانه‌دار، آموزش تئوریک اعضا در زمینه‌ فلسفه‌ تاریخ و اقتصاد، سوادآموزی زنان بی‌سواد، ارتباط با سایر جمعیت‌های زنان مبارز و مترقی و کوشش در جهت ایجاد تشکیلات سراسری زنان، مبارزات صنفی در جهت تامین امکانات رفاهی در دوران بارداری و پس از زایمان، ایجاد مهد کودک و نگه‌داری کودکان زنان شاغل و به خصوص زنان کارگر و زحمت‌کش. تشکیل شوراهای محلی زنان، کوشش در راه ایجاد کلاس‌های آموزش نظامی.»‌(خیزش زنان، ص ۴۷۳)
اساس‌نامه این جامعه در روزنامه آیندگان به شرح زیر انتشار یافته بود:
«قیام مسلحانه ۲۰ تا ۲۱ بهمن‌ماه اگر چه توانست پیروزی‌هایی نصیب خلق قهرمان ایران نماید ولی به علت عدم سازماندهی مبارزات حق‌طلبانه نتوانست به پیروزی نهایی دست یابد و کلیه‌‌ ریشه‌های ارتجاع را بر کند و دست امپریالیسم را به کلی از مناسبات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ایران قطع گرداند. لذا برای خنثی‌نمودن کلیه توطئه‌های ارتجاع و ادامه‌ مبارزات و به ثمر رساندن آن تا آزادی کلیه‌ نیروهای زحمتکش و لغو استثمار فرد از فرد، زنان مبارز سقز تشکل خود را در جمعیتی به نام زنان مبارز سقز اعلام می‌دارد، اهداف جامعه عبارتند از:
۱. تشکیل جمهوری دموکراتیک خلق بر اساس آزادی کامل جمعیت‌های سیاسی، مذهبی، صنفی برای همه‌ طبقات و اقشار مردم. آزادی کامل مطبوعات، بیان، تبلیغات، آزادی اعتصابات و تظاهرات، آزادی آموزش نظامی.
۲. تشکیل شوراهای کارگری که ناظر بر امر تولید و توزیع کالاهای کارخانه باشند.
۳. تشکیل شوراهای دهقانی و نظارت آن بر امر اصلاحات ارضی و تقسیم زمین به نسبت اعضای خانواده‌ دهقانان.
۴. خودمختاری و حق تعیین سرنوشت برای تمام خلق‌های ایران در چارچوب ایران آزاد و دموکراتیک
۵. برابری زنان و …»(آیندگان، شنبه ۵ خرداد ۱۳۵۸، ص ۵)
فعالیت زنان هوادار کومه‌له و برخی دیگر از جریان‌های چپ در سال‌های آغاز انقلاب در نهادهای دمکراتیک نقش پررنگی داشت.  اما اعضا و فعالین کومه‌له هسته‌ اصلی بسیاری از این نهادها بودند و عملا در پیش‌برد اهداف انقلاب ۵۷ نقش خود را ایفا کردند و مردم را در «مناطق آزاد شده» به ایجاد «شوراهای دمکراتیک» فرامی‌خواند. طبق تعریف این شوراها باید همه‌ امور زندگی مردم، از قبیل قضاوت و رسیدگی به اختلافات،‌ اقدامات اقتصادی و عمران و آموزش و پرورش، بهداشت و درمان،‌ مسئله ارضی و… را برعهده داشتند.
در مقدمه‌ یکی از کتا‌ب‌های درسی که کومه‌له در آغاز انقلاب برای مقطع ابتدایی مدارس کردستان به زبان‌های کردی و فارسی تدوین کرد از «آموزش و اشاعه‌ علوم و فرهنگ علمی و انقلابی و مبارزه با فرهنگ ارتجاعی و خرافی: آموزش توده‌های کارگر و زحمتکش  و فرزندان آن‌ها با اصول دموکراسی پیگیر» به عنوان یکی از اهداف کمیسون آموزش کومه‌له یاد شده است.‌(کمیسیون آموزش کومه‌له، ۱۳۶۲).
با سرکوب انقلاب ۵۷، جریا‌ن‌های چپ سراسری راهی کردستان شدند. برخی از آن‌ها مانند حزب توده و چریک‌های فدایی خلق شاخه‌ کردستان داشتند و رسما به فعالیت سیاسی می‌پرداختند.‌(البته حزب توده ایران و سازمان چریک‌های خلق ایران‌‌-اکثریت تا سال ۱۳۶۲ با جمهوری اسلامی همکاری داشتند)
نیروهای دیگری مانند اتحاد مبارزان کمونیست، سازمان پیکار، اتحادیه‌ کمونیست‌ها، حزب کارگران سوسیالیست، سازمان رزمندگان نیز در کردستان بعد از انقلاب حضور داشتند. بیش‌تر این نیروها به جز آن‌ها که در حزب کمونیست ایران ادغام شدند، بعد از اعلام جنگ کردستان و تصرف دوباره شهرها، از کردستان ایران به ناچار راهی خارج کشور شدند.
طرح کومه‌له در مقابل تعرضات جمهوری اسلامی سازمان‌دهی مقاومت مردمی و مباررزه مسلحانه بود. در واقع طرح‌ کومه‌له بر خلاف حزب دمکرات مشارکت در قدرت، مذاکرات یک طرفه و تدوین قانون اساسی نبود چرا که رهبری حزب دموکرات کردستان راه سازش با حکومت مرکزی را در پیش گرفته بود.
حرکت اعتراضی مردم مریوان، یک واقعه تاریخی بود. از کاک فواد مصطفی سلطانی به عنوان معمار کوچ مریوان یاد می‌شود. وی در یکی از سخنرانی‌هایش با تاکید بر دستاوردهای کوچ اعتراضی، از جمله به «اتحادی» اشاره کرده که به گفته‌ وی تا آن‌زمان در جامعه‌ کردستان بدون سابقه بوده است. کاک فواد می‌گوید: «شما توانستید با این اقدام خود حمایت خلق‌های ایران را به سمت خود جلب کنید. این حمایت‌ها از این به بعد ادامه خواهد داشت. حتما در رسانه‌ها خوانده‌اید که مردم سیستان و بلوچستان، از آن سوی ایران، در راه حمایت از ما فدارکاری کرده‌اند که نباید هرگز فراموش کنیم.» وی سپس در خطابه‌ مستقیم خود با مردم از ناچار شدن دولت به «به رسمیت شناختن شورای شهر مریوان» به عنوان یکی دیگر از دستاوردهای کوچ یاد می‌کند. «سرکوب نیروهای مزدور محلی» و «جلوگیری از تکرار وقایع گنبد کاووس، خرمشهر، نقده و …» از جمله‌ دیگر مواردی هستند که کاک فواد با مردم مریوان به عنوان اصلی‌ترین دستاوردهای این اعتراضی در میان گذاشت بود.
اعتصاب غذای ۲۴ روزه‌ زندان شهربانی سنندج به ابتکار فواد مصطفی‌سلطانی و برخی دیگر از زندانیان و حمایت مردمی از آن در تیرماه ۵۷ یک نمونه‌ دیگر از سازماندهی‌هاست. جمع‌آوری، تهیه‌ مواد و نیروی پزشکی و اعزام آن‌ها به مقاومت ترکمن صحرا، جمع‌آوری کمک از سوی اتحادیه‌ دهقانان مریوان و اعزام نیرو به «دهقانان رانده‌شده منطقه‌ سوما و برادوست»، تحصن و اعتصاب گسترده مردم سنندج برای خروج پاسداران از شهر در بهمن ۵۸، حمایت ۷۰۰ کارگر سد قشلاق سنندج و حمایت کارمندان، نهادهای دمکراتیک و سر آخر کسبه و بازاریان و اعلام اعتصاب عمومی و اشاعه‌ آن به دیگر شهرهای کردستان نمونه‌ دیگری از سازماندهی‌های دمکراتیک مردمی بعد از انقلاب است که کومه‌له، و نیروهای چپ در سازمان‌دهی و هدایت آن نقش تعیین‌کننده داشتند.
کومه‌له با فراهم کردن زمینه‌ ورود مستقیم زنان به عرصه‌ مبارزات سیاسی و مسلحانه جنبه‌های مختلف مبارزاتی جامعه‌ کردستان ایران را دگرگون کرد. کاک صدیق کمانگر بعدها در توضیح مقاومت نوروز خونین سنندج گفته است: «پادگان در مقابل مردم تیراندازی کرده است و ما به عنوان شورای موقت انقلاب از مردم حمایت کردیم و بس. گفتیم که قیام کردیم که آزادی و دموکراسی داشته باشیم، الان مورد یورش قرار گرفته‌ایم، ما داریم از قیام و آثار قیام دفاع می‌کنیم.»‌(صدیق کمانگر، ۱۳۶۲)
از جملە فعالیت‌های برجستە کومەلە در عرصه مبارزه مسلحانه علیە جمهوری اسلامی می‌توان بە موارد زیر اشاره کرد:
سازماندهی و رهبری جنگ خونین نوروز ۱۳۵ سنندج که بە رهبری کادرهای شناختە شدە کومەلە نظیر صدیق کمانگر و ایوب نبوی و فرماندهی فرماندە مشهور کومەلە، محمد مائی(کاک شوان) انجام شد و طی آن مردم بیی‌گناه زیادی جان خود را از دست دادند.
کوچ تاریخی مردم مریوان بە رهبری فواد مصطفی سلطانی، با هدف تحت فشار قرار دادن نیروهای مسلح و دولت موقت.
به راه انداختن مقاومت خیابانی شهر پاوه علیه نیروهای جمهوری اسلامی.
حمله به بزرگ‌ترین لشکر زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جادە با نه – سردشت به فرماندهی شپهبد صیاد شیرازی.
مسلح کردن زنان و شرکت دادن آن‌ها در جنگ‌های پارتیزانی و کارهای سیاسی در سال ۱۳۶۱ کە بدین ترتیب کومەلە به اولین جریان سیاسی و نظامی تبدیل شد کە تا آن زمان در سطح خاورمیانە به صورت رسمی زنان را وارد عرصە فعالیت نظامی کرد.
کومەلە در عرصە فعالیت مدنی و جمعی و شوراهای مردمی هم نقش برجسته‌ای داشت. اولین شوراهای شهر و شورای محلات‌(بنکەها) در شهر سنندج با سازماندهی کومەلە تشکیل شد.
تشکیل اتحادیە دهقانان کە کاک فواد مصطفی سلطانی خود ایده پرداز و مسئول سازماندهی آن در روستاهای مریوان بود و بعدها کادرهای کومەلە در مناطق روستایی شهرستان‌های سقز، کارمیاران و بانه در استان کردستا، بوکان، سردشت و اشنویه در استان سردشت و اشنویه در استان آذربایجان غربی‌(هم این اتحادیەها را برپا کردند و یکی از وظایف این اتحادیەها برچیدن آخرین بازماندگان اربابان و زمین‌داران وابستە بە حکومت پهلوی و هم‌چنین تقسیم این اراضی افراد بین مردم آبادی ها بود.
تشکیل اتحادیە و شوراهایی مانند:
اتحادیە بیکاران
شورای معلمان
شورای زنان
شورای دانش اموزان
اتحادیە هنرمندان
و موارد دیگر که تنها بخشی از فعالیت‌های پرافتخار کومەلە در عرصه فعالیت های فرهنگی و سیاسی بود.
کومەلە بە همراە سازمان اتحاد مبارزان کمونیست‌(سهند)، آن بخش نجات یافتە از ضربات پاسداران اسلامی‌(سازمان پیکار)، جمعی از کادرهای چریک‌های فدایی خلق و چندین گروە بزرگ و کوچک چپ و کمونیستی دیگر، بعد از هشت ماە مذاکره، سرانجام در روز ۱۱ شهریور ۱۳۶۲ حزب کمونیست ایران را تشکیل دادند. و کومەلە بەعنوان یکی از ستون‌های اصلی این حزب و بە نام جدید سازمان کردستان حزب کمونیست ایران‌(کومەلە) و با حفظ رهبری و چارت تشکیلاتی خود تا آن زمان بە فعالیت خود در این حزب ادامە داد وتا امروز هم هم‌چنان بە این مسئولیت خود پایبند بودە و آن را ادامه داده است.
حزب کمونیست ایران، قبل از انشعاب اول در سال ۱۹۹۱ بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین حزبی به شمار می‌رفت که توانسته بود در زمان خود، بسیاری از زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و کارگری فعال باشد.
سوسیالیسم به مثابه آلترناتیو سرمایه‌داری در جهان ذهنی اعضا و کادرهای حزب کمونیست ایران و تحولات تاریخی جهان نقشی بسیار اساسی داشت و این سیاست در جلب کارگران و فعالین سیاسی از جمله عوامل موجب رشد حزب و نفوذ آن در سپهر سیاسی جامعه ایرانی شد.
اما با پایان جنگ ایران و عراق و عقب‌نشنی از شهرهای ایران و پایان مبارزه مسلحانه در کردستان و سرکوب شدید و وحشیانه جمهوری اسلامی ایران سبب شد که حزب و کومه‌له ناچار به اردوگاه‌نشینی در مرزهای ایران شود و این عوامل سبب شدند اختلافات درونی حزب بالا بگیرد و به انشعاب فراکسیون کمونیست کارگری از حزب کمونیست ایران و کومه‌له گردد. از تاریخ تاکنون این جریان سوسیالیستی بارها دچار انشعاب شده است.
یک مسئله مهم و فراموش نشدنی دیگر در تاریخ حزب کمونیست ایران و کومه‌له روزهای چهارم، نهم و سیزدهم شهریور است. یادآور سه واقعه مهم در حیات سیاسی کومه‌له و حزب کمونیست ایران است که در این روزها سه تن از رهبران برجسته خود را از دست دادند.
نهم شهریور ماه سال ۱۳۵۸ رفیق فواد مصطفی سلطانی یکی از رهبران و بنیان‌گذاران کومه‌له، چهره شناخته شده و محبوب جنبش کمونیستی ایران و کارگران کردستان، به دنبال یک درگیری نابرابر با شمار زیادی از نیروهای جمهوری اسلامی در روستای «بسطام» در مسیر جاده سقز- مریوان، جان باخت.
شبانگاه چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۸ رفیق «بهمن جوادی»‌(غلام کشاورز)، از چهره‌های برجسته و سرشناس جنبش کمونیستی ایران، که برای دیدار مادر و سایر بستگانش به «قبرس» رفته بود در شهر «لارناکا» مورد سوء‌قصد تروریست‌های جمهوری اسلامی قرار گرفت و ساعتی بعد در بیمارستان جان باخت. رفیق غلام کشاورز از انقلابیون با سابقه، از چهره های شناخته شده مقاومت در زندان‌های رژیم شاه، از اولین کادرهای سازمان اتحاد مبارزان کمونیست، و سپس یکی از بنیان‌گذاران حزب کمونیست ایران و از کادرهای برجسته حزب بود که طی دوره فعالیت خود در حزب کمونیست مسئولیت های متعددی از جمله عضویت در کمیته مرکزی  را بر عهده داشت.
ساعت ۲ بامداد روز سیزدهم شهریورماه سال ۱۳۶۸ رفیق صدیق کمانگر عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و عضو کمیته مرکزی کومه له، در اقدامی جنایت‌کارانه توسط یک خائن و مزدور جمهوری اسلامی مورد سوءقصد قرار گرفت و جان باخت.
در پایان لازم است که بار دیگر تبریکات صمیمانه خودم را به مناسبت چهل و دومین سالگرد اعلام موجودیت علنی کومه‌له به رفقایم در صفوف حزب کمونیست ایران و کومه‌له و هم‌چنین دوستداران این جریان و مردم انقلابی کردستان اعلام کرده و یاد رفیق محمد‌حسین کریمی و هم‌چنین یاد رفقا فواد و صدیق و غلام و جعفر شفیعی، فرشته رضایی‌(زهره)، ثانیه بهرامی، عطیه‌ شریفی‌(گزان)، صبری دوستکامی‌( آرزو)، رضوان احمدزاده، عزیزه اعظمی زیور رشیدی‌(زیبا) و هم‌چنین رفقای جان‌باخته گردان ۲۸ ارومیه و گردان شوان و همه جان‌باختگان صفوف کومه‌له و حزب کمونیست ایران و تمامی جان‌باختگان راه آزادی و سوسیالیسم را گرامی بدارم!
پنج‌شنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۹ – یازدهم فوریه ۲۰۲۱
یادشان گرامی باد!

بار دیگر تبریکات صمیمانه خودم را به مناسبت چهل و دومین سالگرد اعلام موجودیت علنی کومه‌له به رفقایم در صفوف حزب کمونیست ایران و کومه‌له و هم‌چنین دوستداران این جریان و مردم انقلابی کردستان اعلام کرده و یاد رفیق محمد‌حسین کریمی و هم‌چنین یاد رفقا فواد و صدیق و غلام و جعفر شفیعی، فرشته رضایی ‌(زهره)، ثانیه بهرامی، عطیه‌ شریفی‌ (گزان)، صبری دوستکامی‌ ( آرزو)، رضوان احمدزاده، عزیزه اعظمی زیور رشیدی‌ (زیبا) و هم‌چنین رفقای جان‌باخته گردان ۲۸ ارومیه و گردان شوان و همه جان‌باختگان صفوف کومه‌له و حزب کمونیست ایران و تمامی جان‌باختگان راه آزادی و سوسیالیسم را گرامی بدارم! …. ادامه »

بهرام رحمانی: آرایش تقسیم قدرت و ثروت در جمهوری اسلامی ایران! (بخش سوم)

نتایج پژوهشی که اخیرا منتشر شده نشان می‌دهد که دولت‌های مختلف در چهار دهه اخیر، از دولت موقت گرفته تا دولت فعلی حسن روحانی، همگی مدیران خود را از درون شبکه‌ای تنگ شامل هم‌سازمانی‌ها، اقوام و آشنایان انتخاب کرده‌اند. این پژوهش با عنوان «تحلیل توزیع منابع قدرت سیاسی در ایران» در شماره پاییز فصلنامه «بررسی مسائل اجتماعی ایران» وابسته به دانشگاه تهران منتشر شده است. مسئله این پژوهش «توزیع متراکم قدرت» بین نخبگان سیاسی طی ۴۰ سال گذشته در حوزه قوه مجریه است. هدف پژوهش نیز روشن کردن چگونگی «توزیع متمرکز قدرت سیاسی در گروه محدودی از نخبگان سیاسی» ذکر شده است. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: در نقد شورای عالی کار و بحث‌های دستمزد سال آینده! با فرو ریختن اخلاق و پرنسیپ‌ها، دیگرهیچ چیز تعجب برانگیز نیست!

با این شرایط که ناتوانی از تعیین حداقل دستمزد – که این روزها واقعاً بر مرگ و زندگی حقوق بگیران تأثیرگذار است – قطعی به نظر می‌رسد، این احتمال را نمی‌توان نادیده گرفت که در چانه زنی‌های مزدی امسال هم اقلیت سه نفره‌ی نایبانی که به عنوان «نماینده‌ی کارگران در شورای عالی کار» برای چانه زنی در برابر گروه شش نفره‌ی متحد یعنی دولت و کارفرما شرکت داده می‌شوند، از امضای مصوبه‌ی مزدی خودداری کنند و مثل سال گذشته به تکرار عدم امضای مصوبه‌ی مزدی بپردازند و سناریوی سال گذشته را تکرار نمایند. …. ادامه »

#سرخط: اجرایی شدن «مزد توافقی» یعنی همه‌گیر شدن قراردادکاری یک‌ماهه، سهولت در اخراج کارگران و فقر مطلق ۱۴۰۰

#سرخط : اجرایی شدن «مزد توافقی» یعنی همه‌گیر شدن قراردادکاری یک‌ماهه، سهولت در اخراج کارگران و فقر مطلق ۱۴۰۰
اگر خط فقر ۱۱ میلیون تومانی و رقم ۹ میلیونی سبد معیشت خانوار کارگری، نگرانی‌ها را پیرامون چند و چون تعیین حداقل دستمزد کارگران و مزدبگیران در روزهای پایانی اسفندماه بیشتر کرده بود، با اجرایی شدن آیین‌نامه‌ی «مزد توافقی»، آخرین ضربه نیز پیکر جامعه‌ی کارگری ایران خورده شد.
بنا بر نامه‌ی معاونت حقوقی حسن روحانی به مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، از این سازمان خواسته شده است که اگر الزامات حداقل مزد رعایت شد، دیگر به افزایش دستمزد کاری نداشته باشد و اجازه دهد کارفرما با کارگر، بر سر دستمزد خود «توافق» کند. با این بخشنامه و مصوبه حقوقی جدید، محدودیت‌های سر راه کارفرمایان برداشته شده و می‌توانند مزد کارگران خود را به بهانه رکود یا بحران تولید یا هر دلیل و بهانه‌ی دیگری، ریالی افزایش ندهند و هیچ نهادی هم شاکی نمی‌شود.
با نگاهی به وضعیت افزایش اخراج کارگران به‌بهانه‌ی اپیدمی کرونا در یک سال اخیر، افزایش بی‌ثبات‌کاری و آمار ۷۰ درصدی قراردادهای موقت، پر واضح است که اجرای چنین سیاست‌هایی، چگونه دست کارفرمایان را در عقد قراردادهای یک ماهه و یا عدم تمدید آن در پایان هر سال باز می‌گذارد.
با اجرایی شدن این بخشنامه که تنها صورت‌بندی و حکم نهایی آن به سمع و نظر جمعیت عظیم کارگران خواهد رسید، بی‌ثبات‌کاری و عدم دورنمایی از حداقل‌های معیشتی، همیشگی خواهد شد. جملاتی نظیر: «اونی که زیاده نیروی کار» و «اگر ناراحتی، اخراج»، خروجی مشترک و لسانی کارفرمایان علیه کوچکترین صدای اعتراضی کارگران بوده است.
در حقیقت، توان چانه‌زنی طبقه‌ی کارگر که حتی در تعیین حداقل دستمزدهای سالانه نیز نادیده گرفته شده است، در رویارویی نابرابر با اجرای سیاست‌های نئولیبرالیزاسیون حاکمیت از یک‌سو و پر و بال دادن به عملکرد ضدکارگری کارفرمایان در طرف دیگر قرار داده شده است.
⚪️ طی یک سال گذشته که سرکوب اعتراضات سراسری آبان ۹۸، تیرماه ۹۹، سقوط ارزش ریال، میانگین تورم ۴۲ درصدی، فقدان حق سرپناه و خالی شدن سفره‌ی کارگران از روغن و تخم‌مرغ نیز بر سر مزدبگیران آوار شده است، همان چَک و چانه‌ی اعضای حاضر در خانه‌ی کارگر، معدود نمایندگان کارگری انتسابی و تیم وزارت کار نیز با اجرایی شدن چنین طرحی به فرش قرمزْ اندازانِ بورژوازی حاکم و کارفرمایان رانتی بدل شدند.
افزایش آمار بیکاری‌ها، سلب حق اعتراض طبقه‌ی کارگر، همه‌گیر شدن قراردادهای کاری موقت و بی‌ثبات‌کاری، تنها نتایج اولیه‌ی چنین فاجعه‌ای هستند.
در واقعیت امر، روند سیاست‌های فقیرسازی سیستماتیک جمهوری اسلامی، دیگر با فزونی گرانی‌ها، خصوصی‌سازی بهداشت، درمان و آموزش و یا «گلوله» به وقت اعتراضاتْ تعریف نمی‌شود. تحمیل انسداد عملکرد طبقه‌ی کارگر و قرارگیری نیروی کار در موقعیت استثمار صد در صدی، اولین خروجی «برون سپاری وظایف سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار» در قبال کارگران است.
⚪️ دیگر کدام عیدی سالانه؟ کدام حق سنوات و کدام حق بیمه، مادامی که با کوچکترین تحرکی، این اقلیت کارفرمایان هستند که حدود حقوق، حدود مزایا و سقف زمانی حضور کارگر در محل کار را تعریف می‌کنند! به‌نظر می‌رسد که حاکمیت، نوع مواجهه‌ی سلبی و سرکوبگرایانه‌ی خود را نسبت به فروپاشی اقتصادی حاضر، مقابل چشم میلیون‌ها نیروی کار شاغل، بی‌ثبات‌کار، اخراج و بیکار قرار داده است. «مزد توافقی»، یکی از سهمگین‌ترین لوایح وارد آمده بر جان و معیشت کارگران است، طوری که سال‌ها مقاومت و مبارزه در تعریف و اجرایی شدن مفاد قانون کار در تعیین دستمزد عادلانه (با تمامی نابرابری و یک جانبه بودن آن علیه کارگران) نیز ‌تماما به قهقهرا رفته است و سکوت و پذیرش آن، چیزی جز ویرانه‌ی مطلق معیشتی ۱۴۰۰ نخواهد بود.
«متن از گروه نویسندگان #سرخط »اگر خط فقر ۱۱ میلیون تومانی و رقم ۹ میلیونی سبد معیشت خانوار کارگری، نگرانی‌ها را پیرامون چند و چون تعیین حداقل دستمزد کارگران و مزدبگیران در روزهای پایانی اسفندماه بیشتر کرده بود، با اجرایی شدن آیین‌نامه‌ی «مزد توافقی»، آخرین ضربه نیز پیکر جامعه‌ی کارگری ایران خورده شد.

اگر خط فقر ۱۱ میلیون تومانی و رقم ۹ میلیونی سبد معیشت خانوار کارگری، نگرانی‌ها را پیرامون چند و چون تعیین حداقل دستمزد کارگران و مزدبگیران در روزهای پایانی اسفندماه بیشتر کرده بود، با اجرایی شدن آیین‌نامه‌ی «مزد توافقی»، آخرین ضربه نیز پیکر جامعه‌ی کارگری ایران خورده شد. …. ادامه »

تقی روزبه: وقتی «گربه» مجبور می شود پنجول بکشد! و تضادهای درونی رژیم وارد مدار جدیدی می شود!

وقتی «گربه» مجبور می شود پنجول بکشد! و تضادهای درونی رژیم واردمدارجدیدی می شود!
سخنان و هشداروزیراطلاعات پیرامون رانده شدن رژیم، آنهم در سیما و رسانه رسمی، به سمت تولیدسلاح هسته ای از جهات مختلفی جائز اهمیت است و باردیگر این سوال را که رژیم ایران به کدام سمت حرکت می کند زیرذره بین قرارداده است. سخنگوی آمریکا آن را بسیار نگران کننده خوانده و تلاش می شود که از معنا  و دلالت های آن پرده برداری کنند. قبل از او صالحی رییس سازمان انرژی هسته ای از دست یابی ایران به تمامی آستانه های تولیدهسته ای سخن گفته بود و قبل تر هم هم او پس از آن که نقش و وظایف و اختیارات دولت در این حوزه عملا از آن سلب شده و با دورزدن حتی شورای امنیت ملی کشور و واگذاری صوری آن به مجلس فرمایشی و دست چین شده جناح مسلط، گفته بود که سربازی است دست به ماشه در انتظارفرمان رهبری. خودظریف هم گفته بود که تصمیمات هسته ای (مستقیما) توسط شخص رهبراتخاذ و هدایت می شود.
بهرحال ارزیابی این سخنان و واکنش ها به آن در داخل و خارج تازه شروع شده است و احتمالا به این سادگی هم تمام نشود. حتی اگر علوی ناگزیر شود که بیاید بگوید که مرادش چنین بوده و چنان نبوده است… یا نظرفردی بوده است و غیره… تاثیری در اصل مساله نخواهد گذاشت. در در لینک زیرهم واکنش سایت تسنیم را ملاحظه می کنید که نزدیک به سپاه پاسداران است.
اما براستی چه گونه باید آن را تاویل و تفسیرکرد؟:
قبل از طرح مختصردو سناریو و فرضیه محتمل، لازم است اشاره کنم، اکنون مدتهاست همه می دانند که رژیم واردبازی با ورق هسته ای و باصطلاح باج گیری هسته ای شده است آنهم در شرایطی که با بحران انتقال قدرت در داخل آمریکا و نهایتا شکست ترامپ، متقارن شده است و آمدن بایدن هم که بهرحال طبع جنگ طلبی کمتری دارد و رژیم براین تصوراست که قصدحمله و جنگ ندارد، این از یکسو، ترورها و تهدیدات نظامی اسرائیل و آمریکا در منطقه و نیز تداوم فشارحداکثری با توجه به وخامت بحران اقتصادی و رویکرداروپا در کنارآمریکا مبنی بر گفتگو حول پیمان جدیدهسته و غیرهسته ای از سوی دیگر، رژیم ایران را برآن داشته است که با تغییررویکردخود و از طریق بازی با کارت هسته ای بن بست و معادله باخت-باخت کنونی (هم در بندمقررات برجام بودن و هم خبری از گشایش تحریم ها نبودن) را تغییردهد. بخصوص که می دانست که میراث فشارحداکثری ترامپ برای خلف او به عنوان سرمایه ای گرابنها برای چانه زنی از موقعیت بالا بکارگرفته خواهدشد، و از لحاظ عملی هم بازگست به برجام جزواولویت دولت بایدن نخواهد بود تا با گذشت زمان که به زیان رژیم است و تداوم فشارهای وارده در معیت همکاری اروپا، رژیم را وادار به گفتگو برای مذاکرات جدید و موضوعات گسترده بکند. هدف مقدم رژیم از توسل به شانتاژهسته ای بهم زدن چنین سیاستی و تغییراولویت های بایدن و دستورکار او، یعنی گوشزدکردن عاجل بودن حل تحریم ها، آن هم بسودامتیازدادن بود، بدون آن که باجی درخور برای مذاکرات جدید بدهد. هم چنین می دانیم که در درون تیم دولت آمریکا این بحث هم مطرح شده است که آیا باید با دولت روحانی که چندماه دیگر دورانش به پایان می رسد واردمذاکرات شد یا منتظردولت جدید در ۱۴۰۰ شد؟ ( با توجه به ارسال زیگنال هائی از سوی اصول گرایان از داخل به آمریکا که با ما بهتر می توانید کناربیایید تا با این دولتی که فاقداختیاربوده و درحال رفتن است که این را خودظریف مدتی پیش با خشم افشاکرد).
با این همه سخنان حساس و تحریک کننده محمودعلوی چیزدیگر است و به معنی ارتقاء این تهدید و شانتاژ است به سطح جدیدی با پی آمدهای چه بسامنفی و نامعلوم که در واکنش انتقادی سایت تسنیم هم به آن اشاره شده است:
دوسناریوی محتمل:
بعیداست که این سخنان نظرفردی و یا از روی سهل انگاری و سوتی دادن باشد. ابرازاین نظر توسط یک وزیرحساس که قاعدتا می داند که به اقتضای منصبش باید کمتر وراجی کند و محتویات درونش را به بیرون بریزد، وزیری که حتی در گزینش او شخص خامنه ای مستقیما دارای حق وتواست، بعیداست بدون محاسبه و عقبه بوده باشد. بنابراین باید آن را کلا غیرشخصی تلفی کرد. اما این که آیا نظرکل نظام است ( به معنای بیان رسمی این نظر توسط یک وزیرحساس) یا نظریک جناح(دولت)، بنظر می رسد با توجه به لبه انتقادی آن به سپاه و حساسیت نشان دادن سپاه به آن گرچه فعلا به طورغیررسمی، بیشترنظردولت و بخشی از هیئت حاکمه ( و شاید هم با حمایت ضمنی رهبری*۱) باشد. در این رابطه می توان دو سناریو را مطرح ساخت:
الف دولت روحانی خواسته است به دولت آمریکا و اروپائیان این پیام مهم را رله کند که لازم است هرچه زودتر به جنبند و با همین دولت به توافق برسند و گرنه ممکن است فرصت از دست برود و کار از کاربگذرد. بدیهی است که دولت روحانی بسیار مشتاق است که پایان ریاست جمهوری اش را که در وضعیت دراماتیک کنونی بدترین پایان ممکن برای یک رئیس جمهور محسوب می شود با رفع تحریم ها به پایانی خوش برساند و در این رابطه گذشت حتی هر یک روزهم برای او حیاتی است.  ضمن آن که شاید حمایت ضمنی خامنه ای را داشته باشد که گفته اگرامکانش باشد حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کرد و احتمالا به پی آمدهای ورودبه فازکره شمالی هم واقف است…. و بنابراین اوهم بدش نیاید که چنین شوک هائی برای رفع تحریم ها صورت گیرد…. بخصوص که دولت برگزیده بعدی دست پخت خامنه ای و این جناح برای بقاء خود و پیشبرداهدافش به چنین گشایشی برای فروش نفت نیازدارد و چه کسی بهتر از روحانی برای آن؟.
ب-سناریوی دوم: جناح دیگر و دولت با توجه به خیزی که رقیب افراطی و سپاه به سمت و سوی هسته ای شدن برداشته است، ( با خروح از لایحه الحاقی وپروژه شکاف اورانیوم و غنی سازی تا ۹۰٪ و غیره. میدانیم که چنین سودائی در سپاه پیشینه دارد ) و چه بسافعالیت های پنهان نگهداشته شده ای هم شروع کرده باشد، و دولت روحانی و کلا این جناح با وقوف به این که ایران کره شمالی نیست و این مساله می تواند پی آمدها و عواقب بسیارسنگینی داشته باشد، در واقع به این شکل خواسته اند که هم این پروژه را بسوزانند و هم باصطلاح قدرت های بزرگ را نسبت به حساسیت اوضاع شیرفهم کنند که اگر نجنبند در شروع مذاکره سریع برای رفع تحریم ها… چه چیزهایی ممکن است پیش بیاید. این رویکرد از دولتی که کاملا در این حوزه و حوزهای مهم دیگر کلا خلع ید شده است و با توجه به همزمانی این سخنان با انتقاد به سپاه که و ضعفی که در حفاظت از تروردانشمندهسته ای از خودنشان داده و تشدیدتضاددیرینه بین این دونهاد، کلا مخاطب این گفتگو، افشاء سپاه بوده است و واکنش سریع تسنیم هم مویدآن است. در هر حال هیچ بعیدنسیت که این افشاگری از یک پروژه هسته ای، بخشی از جنگ قدرتی باشد که بین دو جناح، در مورد  میل و تصمیم سپاه به سمت تولید بمب هسته ای جریان دارد که بدین وسیله از پرده بیرون می افتد.
البته هرکدام که باشد نتیجه عملی اش همین پرده برداری و افزایش مضاعف حساسیت جهانی از یکسو و تشدید منازعات جناحی از سوی دیگر است. حتی اگر منجر شود که بایدن به طورموقت شرط و شروطش را کناربگذارد و اقدامات عملی برای رفع تحریم ها را سریعا شروع کند،‌ کلا این نوع واکنش ها با هر نیت و قصدی، در ذات خود مسموم و تضعیف کننده اقتداررژیم و بیان استیصال و شکاف ها و انتقال آن ها به حوزه های جدیداست. چرا که موجب تشدیدبی اعتمادی و سوء‌ظن قدرت ها حتی چین و روسیه و… شده و موجب تشدید فشار ها می شود و در واقع رژیم هم چوب را می خورد و هم پیاز را!
تقی روزبه    ۲۰۲۱.۰۲.۱۰
۷ نکته در باره اظهارات آقای محمودعلوی، آقای وزیر! به جوانب و تبعات حرف خود فکرکرده اید؟
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/11/21/2450114/7
*- احتمالا خامنه ای ضمن موافقت با استفاده از تهدید کارت هسته ای و در دست داشتن بقول صالحی آستانه های آن، با توجه به عواقب و پی آمدهای سنگین آن ، لااقل هنوز تصمیمی برای ورود به حوزه کاربردی تسلیحات هسته ای نگرفته است، اما سپاهیان که کنترل این حوزه و موشک ها را در اختیاردارند و بر موقعیت ممتازشان در عرصه های گوناگون نه فقط اقتصادی و نظامی و امنیتی بلکه هم چنین سیاسی افزوده شده است ، دست یابی به آن را رمزاقتدار و عامل بازدارنده می دانند و شرایط کنونی را مناسب. از همین رو اکنون بیش از هرزمانی وسوسه ورودبه آن را دارند و در این رابطه جناح روحانی احتمالا با توجه به همین تمایزبین خامنه ای و سپاه اقدام به چنین پاتکی کرده باشد. تجربه نشان داده است که رژیم اسلامی به لحاظ ساختارها و شکاف هایی درونی اش حتی اگر مصمم به پیشبردآن هم باشد، در قیاس با کره شمالی، قادر به پنهان نگهداشتن آن نیست. یادمان باشد محمدخاتمی در پایان ریاست جمهوری اش را به شکلی ترغیب یا وادارکردند که پیش از اتمام ریاست جمهوری اش جورفک پروژه هسته ای مهروموم شده را بکشد! اکنون هم چه بسا سپاه خواسته باشد جور«فک کردن» آن را به گردن دولت مستعجل و ورشکسته روحانی بیاندازد که او خواسته است با چنین واکنشی بلا از خود دورکند!

سخنان و هشدار وزیر اطلاعات پیرامون رانده شدن رژیم، آنهم در سیما و رسانه رسمی، به سمت تولید سلاح هسته ای از جهات مختلفی جائز اهمیت است و بار دیگر این سوال را که رژیم ایران به کدام سمت حرکت می کند زیر ذره بین قرار داده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: پیش زمینه‌های قدرت‌گیری مذهبیون در ایران پس از سقوط حکومت پهلوی! (بخش دوم)

زمینه‌های به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در ایران را باید در تحولات دست‌کم یک قرن اخیر ایران به ویژه رابطه نزدیک و تنگاتنگ شاه با روحانیون و افکار مذهبی خود او مورد بحث و بررسی قرار داد. به عبارت دیگر حکومت پهلوی تمام پیش زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را برای مذهبیون فراهم کرده بود به طوری که که پس از سرنگونی حکومت او گروه‌های مذهبی توانستند قدرت سیاسی را تصرف کنند البته با کشتار زیاد. …. ادامه »

دکتر هاشم موسوی: به یاد نرژا و بیست و یکم بهمن

درخواست و اصرار برخی دوستان در نوشتن این مقاله مرا به گذشته هایی دور فرو برد که برایم جز تأسف نداشت. هرگاه یاد عزیزی کردم اشکم جاری شد و یاد فداکاری‌ها و محبت‌های آن عزیزان تنم را می‌لرزاند. اگر بسیاری از خاطره‌ها را فراموش کردم و یا نخواسته‌ام که بگویم، مرا می‌بخشید. سرنوشت بسیاری از کسانی را که نام بردم آنچنان تراژیک شد که بهتر از «نرژا» بر سرشان نیامد. آن‌ها برای انقلاب هرچه داشتند؛ گذاشتند اما انقلاب برای آن‌ها هیچ …. ادامه »

بهرام رحمانی: دلایل سرنگونی حکومت پهلوی در انقلاب ۱۳۵۷ (بخش اول)

دلایل سرنگونی حکومت پهلوی در انقلاب ۱۳۵۷

(بخش اول)
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
مقدمه
انقلاب‌ها در تاریخ یک ضرورت تاریخی بودند چرا که حکومت‌ها نه تنها به نیازها و مطالبات و خوسته‌های مردم اهمیتی نمی‌دهد بلکه هرگونه اعتراض مردمی را به وحشیانه‌ترین شکلی سرکوب کرده‌اند چنین روندی به انقلاب منجر می‌گردد. به عبارت دیگر هنگامی که مطالبات مردم روی هم انباشته می‌رسند و کارد به استخوان مردم می‌رسد آن‌چنان خشمگین می‌شوند که دیگر اهمیتی به سرکوب و سانسور و کشتار حکومت نمی‌دهند و به خیابان‌ها می‌ریزند و در محل‌های کار و ادارات و سربازخانه‌ها و… دست به اعتصاب می‌زنند تا آن حکومت را سرنگون کنند. بنابراین انقلاب اجتناب‌ناپذیر است و به دستور کسی و سازمان و حزبی آغاز نمی‌شود که توسط آن‌ها نیز از حرکت باز ایستد. هم‌چنین در شرایط انقلابی همه نیروها و طبقات اجتماعی شرکت می‌کنند تا آلترناتیو طبقاتی خود را در مقابل مردم قرار دهند.
در قرن اخیر جامعه ایران دو انقلاب را تجربه کرده است: انقلاب مشروطیت و انقلاب ۱۳۵۷. اولی توسط رضاخان میرپنج و دومی توسط خمینی به شکست کشانده شدند در نتیجه آن خواسته‌ها و مطالباتی که مردم در این دو انقلاب خواهان تحقق آن‌ها بودند هنوز هم متحقق نشده است. از این‌رو این مطالبات صد سال اخیر روی‌هم انباشته شده‌اند بنابراین دیر یا زود انقلاب سوم در ایران روی خواهد داد.
انقلابی که با شعار «نان مسکن آزادی» شکل گرفت، به فقیرتر شدن بیش‌تر مردم و از دست رفتن بیش‌تر آزادی‌ها منجر شد.   انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ از جمله مهم‌ترین انقلاب‌های قرن بیستم بود که موجب شد یک نظام سلطنتی با قدمت بیش از ۲۵ قرن فروبپاشد. پژوهش‌هایی که در موضوعات مختلف صورت گرفته نشان می‌دهد انقلاب مردم ایران در سال ۱۳۵۷ طبیعی‌ترین وضعیتی بود که می‌توانست برای یک ساختار سیاسی قابل پیش‌بینی باشد.
طبقات اجتماعی و سازمان‌ها و احزاب سیاسی مختلفی با انگیزه‌های متفاوت در بزرگ‌ترین تحول سیاسی ایران در قرن بیستم نقش‌آفرینی کردند. اما گروه‌های مذهبی به دلیل این که از پایگاه اجتماعی مردم مذهبی و به لحاظ اقتصادی سنتا مورد حمایت بازار بودند و در دوره پهلوی هم به غیر از تعدادی کوچکی از روحانیون از آزادی بیان کامل و تبلیغ و ترویج و ثروت‌اندوزی برخوردار بودند و از حمایت دولت‌های پیشرفته غرب نیز برخوردار گردید موفق شدند به خونین‌ترین شکلی گرایشات دیگر به ویژه نیروهای چپ و جنبش کارگری و زنان و دانشجویی را کشتار کنند و انقلاب مردم را به شکست بکشانند.
اما به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در ایران نه تنها یک فاجعه عظیم برای مردم ایران بلکه برای مردم منطقه و جهان نیز بود. این حکومت در سطح بین‌المللی گروه‌های تروریستی مذهبی را آموزش داد و مسلح کرد و در کشورهای منطقه جنگ داخلی و یا به اصطلاح جنگ‌های نیابتی راه انداخت. جمهوری اسلامی ریشه‌های قوی ایدئولوژیک خود را در حکومت پهلوی محکم‌تر کرده بود.
کارگران و محرومان جامعه از وضعیت معیشتی خود، سرکوب تشکل‌های کارگری و مبارزه‌ طبقاتی برای تحقق عدالت اجتماعی عمیقا و وسیعا به تنگ آمده بودند. زنان شاهد اصلاحات فرمایشی از بالا توسط حکومت سلطنتی بودند که فقط زنان طبقه‌های بالا مدنظر داشت و بخش‌های وسیعی از زنان طبقات کارگری، فرودستان شهری و روستاییان از این نوع اصلاحات بی‌بهره بودند و بر رنج و محرومیت‌شان افزوده می‌شد.
هرگونه تلاش برای ایجاد نهادهای مدنی، تشکیل احزاب و سندیکاهای کارگری آزاد، مطبوعات آزاد، گسترش فرهنگ نقد و نقدپذیری در جامعه و بحث و تبادل نظر آزادانه در فضای عمومی کشور، توسط ساواک سرکوب می‌شد و سرکوب سیاسی بر کشور سنگینی می‌کرد.
با وجود بحران هم‌گیری ویروس کرونا و عدم امکانات بهداشتی و درمانی کافی در زندان‌ها، هم‌چنان دستگیری‌ها ادامه دارد و در همین چند هفته اخیر بیش از صد نفر را تنها در کردستان دستگیر کرده‌اند. زندان‌ها پر از زندانیان سیاسی و اجتماعی است و اعدام‌ها با شدت بیش‌تری ادامه دارد. با هم‌گیری ویروس کرونا علم و دین در ایران در مقابل هم قرار گرفتند اما عملکرد جمهوری اسلامی در پیش‌گیری کرونا بسیار فاجعه‌بار است و احتمال دارد در آینده نیز این وضعیت تشدید شود و جان انسان‌های بسیاری را بگیرد.
با سرمایه‌گذاری گسترده نظامی، کشور را به ژاندارم منطقه و قدرت برتر نظامی در خاورمیانه تبدیل کرده بود. پس از کدتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شاه صدای هیچ منتقد و مخالفی را بر نمی‌تافت. از سویی حاکمیت حتی اجازه به اصلاح‌طلبانی مانند جبهه ملی نیز نمی‌داد.
از انقلاب مردم ایران در گفتمان رسمی حاکمیت و دولت‌ها و رسانه‌ها و تحلیل‌گران آن‌ها به  «انقلاب اسلامی» تعبیر می‌شود. در حالی که در این انقلاب اقشار و طبقات مختلفی با اهداف و مطالبات متنوعی در آن شرکت داشتند. به علاوه کسی برای اسلام انقلاب نکرد بلکه برای رسیدن به یک جامعه آزاد و مرفه بود.
اما آن‌چه مسلم است نیروهای مذهبی دارای پایگاه وسیع مردمی و دم و دستگاه وسیع تبلیغی و مالی و هم‌چنین هزاران مراکز مذهبی مانند امامزاده‌ها و مساجد در سراسر کشور بودند و افکار و سیاست‌های خود را آزادانه تبلیغ و ترویج می‌کردند. آن‌ها هم جیره بگیر حاکمیت بودند و هم جیب مردم را تحت عنوان مال امام و خمس و ذکات و غیره خالی می‌کردند.
مهم‌تر از همه همه سران و مقامات و نزدیکان آن‌ها و همه نهادهای سیاسی و قضایی و نظامی جمهوری اسلامی به فساد آلوده‌اند و در راس این فساد سیستماتیک بیت رهبری قرار دارد.
اقرار عباس آخوندی از همه جالب‌تر است. عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی در دولت روحانی، به تازه‌گی اقرار کرده است در ایران یک «شبکه فساد فراملی» تشکیل شده که درگیر «بازار غیررسمی» است که ارزش تجارت در آن سالانه به «۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار» می‌رسد.
او در مصاحبه‌ای که روز دوشنبه، ۲۰ بهمن، در خبرگزاری ایسنا منتشر شده، تاکید کرده است این شبکه فساد که اکنون بین‌المللی شده، در طول ۱۵ سال گذشته شکل گرفته و نقطه اوج آن دولت احمدی‌نژاد بوده که ۱۰۰ میلیارد دلار سهام به طور عمده بین نهادهای نظامی توزیع شد. در حالی که فساد در جمهوری اسلامی از همان دوران خمینی آغاز شده و سال به سال نیز تعمیق و گسترش یافته است.
آخوندی هم‌چنین گفته است در ایران در حال حاضر پنج دولت داریم و اقتصاد ایران «درگیر فساد تودرتو و عمیق است.» به‌گفته وزیر سابق راه، این شبکه فساد «همه‌جا در پی منافع خوشان هستند» و «اگر برجام ایجاد می‌شود، بلافاصله با آن مخالفت می‌شود و مسیر الحاق به FATF  هم کور می‌شود.»
لوایح اف‌ای‌تی‌اف که مربوط به حوزه پول‌شویی هستند، اکنون در مجمع تشخیص مصحلت نظام در حال بررسی هستند و بر اساس اظهارنظرهای صورت‌گرفته، مدیران نهادهای اقتصادی زیر نظر دفتر رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای اقتصادی وابسته به سپاه پاسداران با تصویب این لوایح مخالف‌اند.
جمهوری اسلامی ایران سال‌هاست که از نظر فساد مالی در ردیف بدترین کشورهای جهان قرار دارد.
سازمان شفافیت بین‌الملل در تازه‌ترین گزارش سالانه خود که روز پنج‌شنبه ۹ بهمن منتشر شد، اعلام کرد که ایران در میان ۱۸۰ کشور از لحاظ گستردگی فساد مالی، در جایگاه ۱۴۹ قرار گرفته است.
از میزان دقیق دارایی‌های «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» اطلاع رسمی در دسترس نیست و صرفا در سال ۲۰۱۳ خبرگزاری رویترز دارایی‌های این ستاد را بالغ بر ۹۵ میلیارد دلار اعلام کرده است. از سوی دیگر، بخش اقتصادی ستاد اجرایی از سوی نهاد‌های دولتی، نظارتی و متولی بالادستی حوزه اقتصاد، در زمره نهاد‌های عمومی غیردولتی شناخته نمی‌شود؛ حتی در قانون فهرست نهاد‌ها و موسسات عمومی غیردولتی مصوب سال ۲۹ تیر ۱۳۷۳ دوره چهارم مجلس شورای اسلامی نامی از آن وجود ندارد. هیج مقامی و نهادی در ایران جرات ندارد سئوالی در این مورد مطرح کند!
با این مقدمه در چهل و دومین سالگرد انقلاب ۵۷ نگاهی می‌اندازیم به ویژه به نحوه تقسیم قدرت و ثروت در میان سران و مقامات و نهادهای سیاسی و قضایی و نظامی جمهوری اسلامی و هم‌چنین فقر و فلاکت اقتصادی و خفقان سیاسی روزافزونی که دامن اکثریت شهروندان ایران را فراگرفته است. در واقع جمهوری اسلامی ایران را به یک زندان بزرگ تبدیل کرده است که در داخل آن نیز صدها زندان مخوف کوچک و بزرگ و مخفی و علنی وجود دارد. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی نقش زندان‌بان میلیون‌‌ها ایرانی را به عهده دارد نه شهروندانی که حق و حقوقی دارند. این حکومت حتی به محیط زیست و حیوانات هم رحم نکرده و بخش‌های عظیمی از طبیعت ایران را نابود کرده است.
در ادامه این بحث می‌بینیم که تحول معنای حقوق «مستضعفان»؛ چگونه به توزیع قدرت و ثروت مملکت در میان اقلیتی در حاکمیت و توزیع فقر و محرومیت در میان اکثریت شهروندان جامعه ایران انجامید!
عوامل سرنگونی حکومت پهلوی
به لحاظ اصل و نسب، رضاشاه یا رضاخان سوادکوهی، شخصی است که از نظر خانوادگی جایگاه خاصی ندارد و در آن زمان یک فرد عادی بوده است. لازم به یادآوری است در تاریخ ایران هر شخصی که به پادشاهی می‌رسید، با تشکیلات قبیله‌ای خاصی بستگی داشت.
مستوفی در کتاب «تاریخ اجتماعی و اداری در دوره قاجاریه» در مورد اصل و تبار سردارسپه می‌گوید: «سردارسپه، سوادکوهی بوده، پدرش از افراد عادی بوده و اجداد او هم ادعای بزرگی خانوادگی نداشتند. خیلی‌ها شنیده‌اند که سردارسپه می‌گفته که مادرم در شیرخوارگی مرا از تهران به سوادکوه می‌آورد، در بین راه گرفتار بوران شده، وقتی به یکی از کاروانسراهای بین راه رسیده‌(که می‌گویند همین محل امام‌زاده هاشم بود) مرا مرده پنداشته و در آخور طویله‌ای انداخته و رفته است. بعد از ساعتی بر اثر گرمی طویله جان گرفته و سروصدا راه انداخته‌ام، یکی از افراد قافله بعدی که مادرم را می‌شناخته، از روی نشانی‌های کاروانسرادار فهمیده که من بچه همان زن آشنای او هستم و مرا برداشته و در منزل به مادرم رسانده است. این حقیقت را امروز هم دهاتی‌های حول‌وحوش کاروانسرا برای یکدیگر و عابرین سینه‌به‌سینه نقل می‌کنند و معروف است. و حتی می‌گویند که رضاشاه وقتی که به شاهی رسید، در یکی از مسافرت‌های خودش که از آن‌جا می‌گذشته، به مهندس مصدق نامی که در کار راه‌سازی بوده، دستور می‌دهد که این محل را تعمیر کنند و علتش را هم می‌گفته که چون این محل جان او را در شیرخوارگی نجات داده است؛ یعنی چون در این منطقه جان او نجات پیدا کرده، دستور داده که آن منطقه امام‌زاده هاشم را یک ‌مقداری رسیدگی کنند و از نظر آبادانی و تشکیلاتی بهبود دهند.
اساسا دیکتاتورها اصلا اجازه نمی‌دهند هیچ‌کس جز آن‌ها تصمیم بگیرد. ایران هم در زمان رضاخان و هم در زمان محمدرضا، پارلمان داشت. اما آیا آن‌ها واقعا اهمیتی به پارلمان می‌دادند و اعتنایی به آن داشتند؟ خیر، اصلا، انگار نه انگار که پارلمانی وجود داشت.
از زمانی‌که رضاخان در سال ۱۲۹۹ کودتا کرد، تا سال ۱۳۰۴ که به سلطنت رسید، در تمام کابینه‌های آن دوره‌ها حضور داشت. به‌عنوان‌ مثال وقتی‌ که مجلس چهارم معرفی شد و کابینه را تعیین کرد، مشیرالدوله، رییس‌الوزرا و رضاخان سردارسپه، وزیر جنگ بود. در تمام کابینه‌های بعدی نیز رضاخان ــ تا زمانی‌که خودش رییس‌الوزرا ‌شد ــ وزیر جنگ بود. یعنی در تمام این کابینه‌هایی که تا زمان به‌سلطنت‌رسیدن او وجود داشت، رضاخان در جایگاه خود ثابت بود، در حالی‌که بقیه دائم عوض می‌شدند. این مسئله، نکته بسیار مهمی است. به‌خودی‌خود این سئوال مطرح می‌شود: آخر چگونه ممکن است که همه عوض می‌شوند، از صدراعظم گرفته تا وزیرخارجه تا وزیر عدلیه و…، اما رضا خان عوض نمی‌شود. از این‌جا است که گفته می‌شود او مورد حمایت انگلیسی‌هاست. همه می‌توانند قضاوت کنند چرا او در هشت کابینه به‌طورمستمر و بدون هیچ تغییری حضور دارد. تنها تغییری که صورت می‌گیرد، آن است که بعدا رییس‌الوزرا هم می‌شود و علاوه‌ براین‌که نخست‌وزیر است، هم‌چنان وزارت جنگ را هم در اختیار دارد.
در آن موقع شیخ محمد خیابانی در تبریز، میرزاکوچک‌خان در شمال، پسیان در خراسان و تنگستانی‌ها در جنوب، نهضت‌هایی را ــ آن‌هم همگی در مقابله با بیگانگان ــ به راه انداخته بودند؛ یعنی اصلا ایران یک‌پارچه در وضعیت انقلاب بود و همه قیام می‌کردند تا ایران را از یوغ این سلطه خارجی نجات دهند. اما تمام این قیام‌ها و حرکت‌های انقلابی و مردمی، همه به دست رضاخان سرکوب می‌شوند و از بین می‌روند. او در عوض یک دولت متمرکز نظامی ایجاد می‌کند و این حکومت دقیقا همان چیزی بود که انگلیسی‌ها می‌خواستند.
رضاخان یک فرد عادی و معمولی و فرزند یک زمیندار کوچک و کم‌درآمد بود، اما در طول بیست‌سال سلطنت، ثروت عظیمی جمع کرد. محمدرضاشاه نیز همینطور؛ چنانکه وی یکی از ثروتمندترین مردان دنیا شناخته می‌شد. درآمد رضاشاه به هفتصدمیلیون تومان در سال می‌رسید که در آن موقع پول بسیار هنگفتی بود و از این مبلغ، هر ساله شصت‌میلیون تومان به خارج منتقل می‌شد. رضاشاه بالغ بر دوهزاروصدوشصت‌وهفت روستا را در سراسر ایران تصاحب کرده بود: استان فارس، نوزده ده با دویست خانواده، کرمان صدونودویک ده با چهارهزارودویست خانواده، آذربایجان غربی صدوپانزده ده با شش‌هزاروسیصدوشصت‌وپنج خانواده، تهران چهارصدوبیست‌وپنج ده با چهارهزاروچهارصدوبیست‌وچهار خانواده، گیلان و مازندران، هزارودویست‌وچهل‌ویک ده با سی‌ودوهزاروهشتصدوهفتادوهشت خانواده که جمعا به دوهزاروصدوشصت‌وهفت پارچه ده با چهل‌ونه‌هزاروصدوشانزده نفر جمعیت بالغ می‌گردید و همگی متعلق به شخص شاه بودند. این در حالی بود که رضاشاه در مقطعی از زندگی خود، به معنای واقعی کلمه هیچ‌چیز نداشت.
به‌هرحال رضاخان باید کنار گذاشته می‌شد، چون در اثر تلاش برای حفظ منافع انگلیس در ایران و نیز به‌خاطر استبداد و خودرایی، دیگر از هر لحاظ ماهیت او برای مردم آشکار شده بود و ازاین‌رو درواقع تاریخ مصرفش تمام‌شده تلقی می‌گردید؛ چراکه دیگر عملا کاری از او ساخته نبود. از سوی دیگر او در طول جنگ جهانی دوم بیش‌تر به همکاری نزدیک با هیتلر متمایل شده بود و به همین دلیل متفقین او را برکنار کردند.
اما چرا انگلیس به جانشینی محمدرضاشاه، علت رضایت‌دادند تا حد زیادی از آن‌جا ناشی می‌شد که به‌ویژه تحت‌تاثیر شرایط پس از جنگ جهانی دوم، آنان به یک حکومت ضعیف در ایران نیاز داشتند و محمدرضا با توجه به جوان و بی‌تجربه‌بودن برای این‌کار مناسب بود. شکل‌گیری یک دولت قوی در ایران بدون شک برای منافع انگلیس و سپس آمریکا نفعی نداشت؛ به‌طوری که وقتی دولت مصدق بر سر کار آمد، نفت ملی اعلام شد و دست انگلیسی‌ها از نفت ایران کوتاه گردید و آن‌ها مجبور شدند برای بازگرداندن محمدرضاشاه حتی به کودتا علیه دولت قانونی مصدق متوسل شوند. بعد از کودتا لازم بود حکومت پهلوی تا حدودی تقویت گردد تا بتواند حاکمیت خود را حفظ کند. ضمن ‌آن‌که پس از کودتا دیگر نقش امریکا پررنگ شده بود.
از نظر روان‌شناختی محمدرضا پهلوی سخت خودشیفته بود. این خودشیفتگی در طول سال‌های حکومت او به طور ثابت و مداوم رشد می‌کرد و هنگامی که درآمد ایران از محل فروش نفت افزایش یافت، به گونه‌ای فزاینده در مسیر بزرگ‌تر شدن قرار گرفت. این مسئله، به ارضای آشکار بعضی خیالات فرمانروای مطلق تبدیل شد. پیش از آن‌که درآمدهای نفتی، تحول ایران را تسهیل کند، شاه را به مرز جنون خودبزرگ‌بینی رساند. به عنوان مثال، شاه در سال ۱۹۶۲ خطاب به باشگاه مطبوعات ملی در واشنگتن گفته بود: «این شغل پادشاهی برای شخص من چیزی جز دردسر نداشته است. من در طول این ۲۰ سال سلطنت خود، همواره زیر فشار وظایفم زندگی کرده‌ام.» واکنش شاه نسبت به این مسئله نه تغییر سیاست‌ها و افکار خودش، بلکه تغییر مردم و اطاعت کورکورانه بود. نگاه او به مردم همان نگاه ارباب به رعیت بود. عواملی وجود داشت که عظمت‌طلبی شاه را در مدت متجاوز از ۳۵ سال سلطنت او هم‌چنان حفظ کرد به ویژه پس از آن‌که افزایش قابل ملاحظه درآمد نفت، امکان مصرف تجملی دربار را فراهم ساخت، بیش از هر چیز جلب توجه می‌کرد. از جمله علایم و نشان‌ها و مراسم و جشن‌ها، نمادهای قدرت او به شمار می‌آمد. همه موظف بودند او را مورد ستایش قرار دهند. او به عنوان یک فرمانروا با این باور زندگی می‌کرد که مردم او را دوست دارند و مخالفانش نیز جرات و توان عرض اندام در مقابل او ندارند. در حالی که در جریان انقلاب سال ۱۹۷۸‌-‌۱۳۵۷، شاه با شگفتی با این واقعیت آشکار مواجه شد که تقریبا تمام مردم ایران خواستار برکناری او و کل نظامی هستند که به نام او حکومت می‌کند.
اصلاحات ارضی، سپاه دانش و سپاه بهداشت و… به نوبه خود آثار اجتماعی و سیاسی چشم‌گیری بر اجرای برنامه‌ها وارد می‌کرد. این برنامه‌ها گرچه آثار اقتصادی محدودتری در ابتدای کار از خود نشان می‌دادند، اما اصلاحات ارضی به موج مهاجرتی شدت بخشید که در جایی دیگر و زمانی دیگر در شهرها و از اواخر دهه ۱۳۴۰ به بعد اثرات اقتصادی سنگینی مانند کمبود مسکن و انرژی و… به جا ‌گذاشتند و برنامه‌های شاه را ناکام کردند.
به علت ساختار حکومت و ارتباط مستقیم همه اجزای آن از وزرا و سفیران گرفته تا روسای دستگاه‌های اجرایی و قضایی و نظامی با شخص شاه و کسب دستور مستقیم از دربار، بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی شاه به آن‌ها سبب شد که فساد اقتصادی و اداری تمام ارگان‌های حکومتی را فرا بگیرد و به نارضایتی عمومی در جامعه منجر گردد. از همین جا بود که صنایع نفت، وزارتخانه‌ها، ارتش و پلیس خود را موظف به پاسخ‌گویی به مردم نمی‌دیدند.
به هر حال شواهد عینی نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین انحرافات حاکمیت در برنامه‌های خود صورت گرفت و سرانجام به فروپاشی کل ساختار سیاسی- اقتصادی حاکم انجامید.
واقعیت این است که بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ با افزایش درآمدهای نفتی، شاه قدرت خود را ارتقا داد و بلندپروازی‌های خود را آغاز کرد. کند.
سیستم دیکتاتوری، همراه با افزایش درآمدهای نفتی، و رشد فساد اداری در بستر اقتصاد مبتنی بر رانت نفتی و توزیع بخشی از آن میان بستگان نزدیک محافل قدرت از دربار گرفته تا ساواک، سران نظامی، وزرا و بخش خصوصی بزرگ ابعاد روزافزونی پیدا کرد.
از سوی دیگر با رشد سریع جمعیت و عرضه نیروی کار فراوان به بازار کار در کنار فرصت‌های شغلی محدود با وجود رشد بالای اقتصادی یکی دیگر از پیامدهای اقتصاد رانتی بود. در عین حال مازاد جمعیت روستایی به شهرها سرازیر شده بود. در این وضعیت اقتصاد کشور شاهد گسترش بیکاری، فقر و حاشیه‌نشینی و توزیع نابرابر درآمد بود. تمرکز و توجه برنامه‌های عمرانی به قطب‌های صنعتی مستقر در شهرهای بزرگ کشور، بی‌توجهی به توسعه متوازن منطقه‌ای و نداشتن برنامه مدون در زمینه فقرزدایی، موجب افزایش شکاف فقر و به دنبال آن افزایش شکاف دولت و ملت می‌شد. گسترش شهرنشینی، افزایش سطح سواد و رشد متوسط شهری خواست جامعه مدنی را برای مشارکت در سرنوشت سیاسی خود و برخورداری از آزادی‌های مدنی در پی داشت. اما استبداد سیاسی مانع از بروز این تمایلات در عرصه سیاست رسمی شد. اما طنز تاریخ این بود که حکومت پهلوی در اوج توانایی مالی خود و در آستانه ورود به «دروازه تمدن بزرگ» در جبهه اقتصادی و سیاسی با شکست آشکاری مواجه شد و در پی انقلاب مردم ایران از حاکمیت رانده شد.
برای گریز از سانسور و پیش‌گیری از توقیف نشریات، نویسندگان و هنرمندان از استعاره و اشارات دیگر فراوان استفاده می‌کردند. یعنی علاوه بر سانسور دولتی، خودسانسوری نیز بر فعالیت‌های ‌روشنفکران حاکم بود. اما فاصله‌گیری از دولت و انتقاد غیرمستقیم از آن در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ با رشد نسل جدید روشنفکران افزونی گرفت. نسل جدید روشنفکران در سطوح مختلف انتقاد سیاسی و اجتماعی را در مفهوم شبه‌مارکسیستی به مثابه «تحلیل نهایی» در پیش گرفتند که هدف از آن تغییر بنیادی وضعیت موجود بود. این نوع قطبی‌گرایی از نیمه دهه ۱۳۴۰ به بعد، پیش شرط های لازم را برای ترویج مبارزه مسلحانه در میان نسل جوان فعالان سیاسی فراهم کرد. در طول دهه ۱۳۴۰ روشنفکران به موضوع‌هایی از قبیل برخورد نسل‌ها، مشکلات جامعه مصرفی، اقتصاد سیاسی «جهان سوم»، نظریه جامعه آسیایی و ماهیت وجوه تولید سرمایه‌داری و پیشا سرمایه‌داری در ایران می‌پرداختند. مسئله غرب‌گرایی و به طور کلی مسئله تجدد از دیگر موضوعات مطرح بود. این موضوعات در نشریاتی نظیر کاوه و بسیاری از آثار نویسندگان جوان آن دوره هم‌چون محمد علی جمالزاده و صادق هدایت جایگاه خاصی داشت. بعدها در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، بسیاری از نویسندگان، صرف‌نظر از تفاوت کار و دیدگاه‌شان، ارزش‌های معینی را در نظر داشتند. اما در میان مخاطبان‌شان، اختلاف‌نظر و ابهام قابل ملاحظه‌ای در مورد چشم‌اندازهای تجدد و توسعه سیاسی در ایران دیده می‌شد. برای مثال به عنوان واکنشی در مقابل ناسیونالیسم رسمی حکومت پهلوی، بسیاری از روشنفکران، اغلب به نوعی انترناسیونالیسم را تبلیغ می‌کردند. این روشنفکران، میانه دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ کانون نویسندگان ایران را تاسیس کردند. در حقیقت، انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برخی حوادث آن دوره تا حد زیادی تحت تاثیر همین نگرش روشنفکران و جنبش چریکی پدید آمد.
به محض آن‌که فشار وارد بر او افزایش یافت و در قهر انقلابی سال  ۱۳۵۷ به سیلاب مهارناپذیر شور انقلابی تبدیل شد، انقلابیون مقاومت‌ناپذیر شدند. شاه دیگر نمی‌توانست قدرت خود را حفظ کند. به همین دلیل او فرار را بر قرار ترجیح داد.
یکی دیگر از عوامل بروز نارضایتی شدید از حکومت شاه فساد بی‌حد و حصر دربار بود. فساد فساد مالی و فساد اداری تمام تار و پود دربار را گرفته بود. فساد به صورت یک فرهنگ حاکم در آمده بود و همین فساد رد جمهوری اسلامی نیز بازتولید شده است.
حکومت شاه رابطه چندانی‌ با مردم و معضلات و نیازهای آن‌ها نداشت و دربار به یک اشرافیت و طبقه‌ای تبدیل شده بود که هیچ چیز بین آنان و مردم را پیوند نمی‌زد.
فساد دربار نه تنها در چهار دیواری کاخ‌های پهلوی نماند، بلکه در تمام ارکان حاکمیت ریشه دواند. بخش اعظم تظاهراتی که از سال ۱۳۵۶ در ایران آغاز شد، متوجه‌ فساد دربار بود. به گفته‌ «ژان – لوروریه» روزنامه‌نگار فرانسوی «اگر در کوچه و خیابان از ایرانیان بپرسید که چرا حکومت را مورد انتقاد و سرزنش قرار می‌دهند و جواب‌ آن‌ها را جمع کنید، فساد و انحطاط اخلاقی حکومت در ردیف اول پاسخ آن‌ها خواهد بود.»‌(ژان لوروریه و احمد فاروقی، ایران برضد شاه، ترجمه‌ی مهدی نراقی، انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۵۸، ص ۱۰۳)
اگر شعارها، دیوار نوشته‌ها و پلاکاردهای مردم ایران در دوره‌ انقلاب مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، این ادعا را ثابت می‌کند که فساد دربار پهلوی یکی از عوامل اعتراض آشتی‌ناپذیر مردم ایران بود. بسیاری از شعارهای مردم، فساد حکومت و مظاهر فساد و عوامل آن را مورد اعتراض قرار می‌دادند. شعارهای زیر نمونه‌ای از آن‌هاست:
«نظام شاهنشاهی سرچشمه‌ فساد است.» – «شاه مظهر رذالت، دنائت، لئامت و فساد است.» – «تا شاه در ایران است، فساد هم هست.» – «مرگ بر رژیم فاسد» «ما شیر و موز نمی‌خواهیم ما شاه دزد نمی‌خواهیم» – «پنجاه سال دزدی و جنایت افتخار محمدرضا شاه است»
این‌ها نمونه‌هایی از شعارهایی است که نشان می‌دهد فساد دربار یکی از عوامل اعتراض مردم نسبت به حکومت شاهنشاهی بود.
با این که پهلوی‌ها از یک خانواده‌ معمولی بودند، اما به محض رسیدن به قدرت تمام خصلت‌های اشرافیت، کیش شخصیت، انحصار قدرت، خود بزرگ‌بینی و ترویج چاپلوسی و بی‌اعتنایی و تحقیر مردم را شیوه‌ خود ساختند.
شاه در مصاحبه با یکی از شبکه‌های تلویزیون انگلیس با صراحت تمام می‌گوید: «مردم ایران همان احترامی را برای شاه خود قائل هستند که کودکان خانواده‌های ایرانی برای پدر خودشان.»‌۱
شاه در مورد تصمیم به واگذاری بحرین، در پاسخ عَلَم گفت:«من آزادم چنین تصمیماتی را بگیرم.» علم در توضیح این جلمه‌ شاه اعتراف می‌کند که «پاسخ شاه به این گفته، چنان‌چه ویژگی اوست، متفرعنانه بود.»‌۲
شاه در اوایل سال ۱۹۷۴م‌-‌‌‌۱۳۵۳‌ه.ش به خبرنگار نیویورک تایمز چنین گفت: «در ایران آن چه به حساب می‌آید کلمه‌ سحرآمیز است و کلمه‌ سحرآمیز عبارتست از پادشاه.»‌۳
شعار اصلی رژیم بر دشت‌ها و کوه‌ها، سر در پادگان‌ها و ادرات، شعار «خدا- شاه- میهن» بود. شاه تلاش می‌کرد با این شعار خود را قدرت مطلق نشان دهد تا این که کسی جرات اعتراض به خود راه ندهد.‌۴
ساواک تلاش می‌کرد تا «شاه را به صورت یک موجود فوق بشر جلوه دهد تا جایی که در یکی از پوسترهای مربوط به شعار خدا- شاه- میهن، حتی عمدا لغت شاه را بزرگ‌تر و بالاتر از خدا نوشته بودند.»‌۵
فرمانده نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی از شاه درخواست کرد تا برای یک نواختی اجازه دهد رنگ هواپیمای آموزشی ولیعهد را به رنگ سایر هواپیماهای نیروی هوایی در بیاورند. شاه از این پیشنهاد بر آشفت و دستور داد که بر عکس کلیه‌ هواپیماهای دیگر باید به رنگ هواپیمای والاحضرت در آیند» چون ولیعهد این‌گونه پسندیده بود.‌۶
بانک مرکزی به نخست وزیر، هویدا، پیشنهاد کرد تا به جای «ریال» و «تومان» که نام پول رایج ایران بودند، «پهلوی» و یا «شاهی» را جایگزین کنند.‌۷‌
ارتشبد فریدون جم، رییس ستاد ارتش، در یک اقدام چاپلوسانه خطاب به شاه گفت: «من نه تنها شاهنشاه را فرمانده خود می‌دانم، بلکه به او عنوان برادر خود نیز عشق می‌ورزم» کلمه‌ برادر برای شاه ناگوار آمد و علم وزیر دربار در ملاقات بعدی به وی تذکر داد که «شاه از بی‌مبالاتی او و این که شاه را برادر خود دانسته، شدیدا ناخشنود است.» او پس از این جمله مجبور به استعفا شد و به عنوان سفیر ایران به اسپانیا تبعید شد.‌۸
در یکی از گزارش‌های سفارت آمریکا چنین آمده بود:
«عکس شاه همه جا هست، پیش از شروع فیلم در همه سینماها تصویر او در حالت‌های شاهانه‌ی گوناگون همراه قطعاتی از سرود ملی نمایش داده می‌شود. سال روز تولد شاه ، ملکه و ولیعهد با آتش بازی و رژه و تظاهرات جشن گرفته می‌شود… همه‌ رسانه‌های گروهی مورد استفاده قرار گرفته‌اند تا این اندیشه را تبلیغ کنند که وفاداری به سلطنت و میهن‌پرستی ملی لازم و ملزوم‌اند.»‌۹
بیش‌تر کارخانجات، سدها، بیمارستان‌ها، دانشگاه‌ها، مدارس، پارک‌ها، آموزشگاه‌ها و … به نام یکی از خاندان سلطنت نام‌گذاری شده بود فهرست زیر، هر چند گزیده‌ای بیش نیست، ولی به خوبی گویای این مطلب هست:
* بندر پهلوی، بندر فرحناز، بندر شاه، بندر شاپور، نفت شاه، شهرشاهی، شهر شاه پسند، شهرک فرحناز پهلوی در تهران؛
*سد فرحناز در تهران، سد شهناز پهلوی در همدان، سدرضا شاه پهلوی در خوزستان، سد شهربانو فرح در رشت، سد محمدرضا شاه پهلوی؛
* دانشگاه صنعتی آریا مهر تهران، دانشگاه پهلوی شیراز، دانشگاه فرح(مدرسه‌ی عالی دختران تهران)، آموزشگاه حرفه‌‌ای فرح پهلوی، آموزشگاه پرستاری اشرف پهلوی، آموزشگاه حرفه‌ای رضا پهلوی اصفهان، آموزشگاه بهیاری ۲۵ شهریور زاهدان(به مناسبت بیست و پنجمین سال سلطنت پهلوی)، آموزشگاه عالی پرستاری رضاشاه کبیر؛
* بیمارستان لیلا پهلوی، بیمارستان فرح پهلوی مشهد، بیمارستان ثریا‌(بیمارستان شیر و خورشید)، بیمارستان آریامهر بندر لنگه، درمانگاه کودکان شمس پهلوی، مرکز پزشکی پهلوی، بیمارستان ۲۴ اسفند‌(تولد رضاشاه)، بیمارستان شهناز پهلوی مشهد، بیبمارستان پهلوی نهاوند، بیمارستان یک صد تخت خوابی رضا پهلوی رضاییه، زایشگاه فرح، بیمارستان بنیاد شمس پهلوی، بیمارستان پهلوی تهران، درمانگاه نوبنیاد رضا پهلوی شیراز، بیمارستان ششم بهمن مشهد(به مناسبت سالگرد رفراندم لوایح شش گانه) بیمارستان ۲۵ شهریور تهران، بیمارستان پهلوی وابسته به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی؛
* میدان شهیاد پهلوی، میدان ۲۴ اسفند کوی فرح پهلوی شیراز، کوی فرح پهلوی زاهدان، میدان پهلوی ، خیابان پهلوی ، کوی نوبنیاد ۹ آبان‌(تولد شاه)، میدان ۲۵ شهریور، کوی رضا پهلوی محلات، خیابان محمدرضا شاه پهلوی، خیابان غلامرضا پهلوی؛
* ورزشگاه فرح پهلوی اصفهان، استخر پهلوی اصفهان، ورزشگاه سرپوشیده‌ محمدرضا شاه پهلوی، ورزشگاه بزرگ یک صد هزار نفری آریا مهر، ورزشگاه سرپوشیده‌ی والا حضرت شاهپور علیرضا پهلوی گنبد، مرکز ورزشی و فرهنگی ۲۵ شهریور تهران، استادیوم فرح پهلوی تهران، کلوپ دختران شهناز پهلوی، کلوپ رضا پهلوی، سالن سرپوشیده‌ تربیت بدنی محمدرضا شاه پهلوی آبادان، استادیوم ورزشی شهناز پهلوی؛
* پارک پهلوی تهران، پارک ولیعهد بابل، پارک آریامهر تهران، پارک جنگلی شهبانو فرح پهلوی لویزان، پارک فرحناز پهلوی شیراز، پارک ولیعهد شیراز، پارک فرح در جلالیه‌ی تهران، پارک نوبنیاد پهلوی، پارک فرح پهلوی اصفهان، پارک فرح آباد جنوب شهر تهران؛
* بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، کتابخانه‌ی رضا پهلوی رشت، کتابخانه‌ پهلوی تهران‌(مرکز جمعآوری کتاب‌های خطی در مورد تمدن ایران)، موزه‌ سلسله‌ی پهلوی.
* پهلوی‌ها حتی سعی داشتند نام خود را روی کشتی‌های تجاری و ناوهای جنگی هم بگذارند؛ مثل کشتی آریا مهر، کشتی آریاناز، کشتی آریا کیش و ناو شاهرخ.
* پهلوی‌ها حتی از جام‌های ورزشیی نیز نمی‌گذشتند و به نام خود نام گذاری می‌کردند؛ مانند جام شنای ولیعهد، جام آریا مهر، جام فرح و …‌۱۰
* شاه در این اواخر جایزه‌ای بین‌المللی به نام «جایزه‌ پهلوی» که ارزش آن پنج هزار دلار بود درست کرد و به طرفداران خود در جهان خیر و بخش می‌کرد.‌۱۱
طبق گزارشی تا سال ۱۳۵۷ بیش از هشتصد مجسمه از رضاشاه و محمدرضا شاه در سرتاسر ایران نصب شد.‌۱۲ شاه کارخانه ذوب آهن اصفهان را که صنعتی ملی بود، به نام «کارخانه‌ ذوب آهن آریامهر» نام‌گذاری کرد.
مردم موظف بودند در ایام متعلق به این خانواده جشن بگیرند و خیابان‌ها را آذین‌بندی کنند مدارس مجبور بودند با راه‌اندازی کارناوال‌ها شادی خود را به لودگی و سیاه‌بازی آلوده کنند. جدول روزهای تعطیل یا جشن و چراغانی نشانگر تفرعن این خانواده می‌باشد:
۲۱ فروردین روز دعا(به مناسبت جان به در بردن شاه از ترور سال ۱۳۴۴)
۲۸ مرداد روز جشن ملی(به مناسبت پیروزی شاه در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲)
۲۵ شهریور روز جشن ملی‌(به مناسبت به سلطنت رسیدن محمدرضا شاه)
۶ مهر روز جشن ملی(سال روز سروش آریامهر!)
۲۱ مهر روز جشن و شادی‌(به مناسبت تولد فرح)
۴ آبان روز جشن و آذین‌بندی‌(به مناسبت تولد شاه)
۹ آبان روز جشن و پایکوبی‌(به مناسبت تولد ولیعهد)
۶ بهمن روز جشن‌(به مناسبت انقلاب شاه و ملت)
۵ بهمن روز نیایش‌(به مناسبت رفع خطر از شاه در سال ۱۳۲۷)
۲۴ اسفند روز پدر(به مناسبت تولد رضاشاه)‌۱۳
یکی از دیگر ویژگی‌های اشرافیت، بوروکراسی طبقاتی است اشراف‌زادگان نه به دلیل تحصیلات و نه به دلیل لیاقت و مدیریت، بلکه به دلیل وراثت و پیوند خونی، صاحب پست و مقام می‌شوند. جدول زیر نمونه‌ای از مشاغل خانواده‌ سلطنتی است.
۱- فرح؛ ریاست عالیه‌ پیشاهنگی دختران، ریاست جمعیت ملی مبارزه با سرطان؛ ریاست عالیه‌ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ریاست عالیه‌ انجمن فیلارمونیک، ریاست عالیه‌ بنیاد نیکوکاری فرح.
۲- اشرف؛ ریاست عالیه‌ جمعیت‌های زنان، ریاست عالیه‌ سازمان زنان، ریاست نمایندگی ایران در کمیسیون حقوق بشر، ریاست مجمع حقوق بشر سازمان ملل، ریاست کمیته‌ پیکار جهانی با بی‌سوادی، ریاست نمایندگی ایران در انجمن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، ریاست عالیه‌ هئیت امنای دانشگاه جندی شاپور، ریاست بنیاد اشرف پهلوی.
۳- شمس؛ ریاست عالیه‌ جمعیت شیر و خورشید، ریاست بنیاد شمس پهلوی.
۴- شهناز؛ ریاست سازمان سلطنتی تشویق و معاونت دانشجویی، استاندار افتخاری خوزستان.
۵- ولیعهد؛ ریاست بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، ریاست انجمن ملی خانه‌های فرهنگ، ریاست هئیت امنای آموزشگاه شبانه‌روزی، ریاست سازمان پیشاهنگی ایران.
۶- غلامرضا؛ ریاست بازرسی ارتش شاهنشاهی، ریاست کمیته‌ی ملی المپیک ایران، ریاست عالیه‌ شورای عالی ورزش نیروهای مسلح شاهنشاهی، نایب رییس مرکز آموزش فنون هواپیمایی کشوری، ریاست شورای عالی ورزش و تفریحات سالم کارگران ایران.
۷- عبدالرضا؛ ریاست انجمن ملی حفظ و حمایت منابع طبیعی، ریاست مرکز مدیریت ایران.
۸- مهرداد پهلبد(شوهر شمس)؛ وزیر مادام العمر فرهنگ و هنر.
۹- فریده دیبا‌(مادر فرح)؛ رییس هیئت امنای انجمن ملی اولیا و مربیان، عضو شورای عالی جشن هنر شیراز.
شاه در ابتدای سلطنت، گاه با یک اتومبیل بدون محافظ رفت و آمد می‌کرد، اما در این اواخر کاملا از مردم برید و با هلی کوپتر آمد و شد می‌کرد؛ حتی تا حصارک- منزل دامادش با هواپیمای چهار نفره‌ جت می‌رفت.‌۱۴
شاه در پاسخ «اولیویه وارن» گزارشگر رادیو فرانسه که از او پرسید: «آیا بیم آن نیست که تماس با ملت را تا اندازه‌ای از دست بدهید؟» گفت: مردم «حالا می‌توانند به همان خوبی روزی چند بار مرا روی صفحه تلویزیون ببینند.»‌۱۵
شاه در یک کنفرانس مطبوعاتی در سال ۱۳۵۳ مردم ایران را «تنبل» خواند. پس از انتشار مصاحبه از این که به صراحت از مردم ایران انتقاد کرده است، احساس شجاعت می‌کرد. او در بیان علت این همه شجاعت، به علم- وزیر دربار- گفت: «آدمی که متکی به آرای مردم نباشد، آزاد است.»‌۱۶
شاه در مورد مردم ایران می‌گفت: «این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفندان می‌مانند.»‌۱۷
شاه معتقد بود که اگر آثار تمدن در ایران دیده می‌شود از برکت خاندان پهلوی است. او می‌گفت: «مردم ایران از معدود ملل عقب افتاده‌ی جهان بودند که حتی عادت به شست‌وشوی دست و صورت خود را نداشتند و این پدرش رضاخان بود که مردم را به شستن دست و صورت و نظافت شخصی عادت داد.»‌۱۸
به روایت ملکه‌ مادر، رضاشاه، مردم ایران را «مردمی که عادت به شستن دست و صورت نداشتند و آب دماغ خود را به آستین پیراهن می‌کشیدند و پاک می‌کردند.» توصیف می‌کرد.‌۱۹
ملکه‌ مادر، مردم ایران را مردمی«حسود»‌۲۰ و «مذبذب» می‌دانست که حتی حکومت کردن بر آنان افتخار نداشت.‌۲۱
به روایت علی شهبازی، سر تیم محافظ شاه، فرح مردم جنوب تهران را «کم‌تر از حیوان می‌دانست.»‌۲۲
شاه چنان نسبت به مردم ایران بی‌اعتنا بود که هیچ یک از دختران ایران را در ابتدای جوانی لایق ازدواج نمی‌دانست او ابتدا با شاهزاده فوزیه‌ی مصری ازدواج کرد و سپس تصمیم گرفت با «گابریلا» دختر پادشاه برکنار شده‌ی ایتالیا ازدواج کند. در دربار نیز تمام فشار بر این بود که «اعلی حضرت زن خارجی بگیرند»، اما موضوع با مخالفت آیت الله بروجردی خاتمه یافت.‌۲۳
شاه حتی در بیماری‌های پیش پا افتاده مانند دندان درد از پزشکان ایرانی استفاده نمی‌کرد و برایش از سوییس دندان پزشک مخصوص می‌آوردند.‌۲۴
شاه چنان به مردم ایران بی‌اعتنا بود که از مصاحبه با خبرنگاران داخلی اجتناب می‌کرد.
شاه علت سقوط خود را عقب افتادگی مردم ایران و «بزرگ‌ترین اشتباه» خود را سعی در پیش بردن «به زور به سوی استقلال و سلامت و فرهنگ و سطح زندگی و آسایش» ارزیابی کرده است.‌۲۵
شاه وزیران خود را «الاغ‌هایی» می‌نامید که به «دردی» نمی‌خورند.‌۲۶ او برای هر یک از زیردستان خود نامی تحقیر‌آمیز گذاشته بود و در دربار آن‌ها را با این نام‌ها صدا می‌زدند. شاه، عقل منفصل خود و دوست دوران کودکی و نوکر وفادار خود یعنی ژنرال حسین فردوست را «خردوست» صدا می‌کرد و نوکری مانند ارتشبد نعمت‌الله نصیری را که به خاطر شاه دست به هر جنایتی می‌زد، «نعمت خرگردن» صدا می‌زد.‌۲۷ ملکه مادر علت انتخاب این نام را برای نصیری داشتن «گردن کلفتی مثل خر» می‌دانست.‌۲۸ ارتشبد عباس قره‌باغی، رییس ستاد مشترک ارتش شاهنشاهی ایران، با آن همه عظمت و یال کوپال، در دربار «عباس پشکل» خوانده می‌شد.‌۲۹
شاه از محمود حاجبی رییس فدراسیون تنیس روی میز و هم‌نشین ثابت شاه در قمار می‌خواست که «صدای خر در بیاورد. حاجبی با استادی تمام عرعر می‌کرد و حاضرین از خنده روده بر می‌شدند.»‌۳۰
قلی ناصری، دلقک معروف دربار که به کریم شیره‌ای اعلیحضرت معروف بود با ادای هویدا وی را سخت تحقیر می‌کرد. به گزارش فریده دیبا، در یک مهمانی که در کاخ شمس برگزار شده بود، قلی ناصری با «تقلید صدا و حرکات هویدا سنگ تمام گذاشت و به خصوص حرف‌هایی را زد و اداهای زنانه‌ای را در آورد که مختص بودن هویدا را نشان می‌داد. شاه و میهمانان فوق‌العاده شاد شدند و خیلی زیاد خندیدند… هویدا رنگش سفید شده بود و بیچاره مثل کسی که برق او را گرفته باشد خشک و بی‌حرکت در جایش میخکوب شده بود.‌۳۱
نماد دیگر خوی شنیع شاه تشکیل حلقه‌ای از چاپلوسان حرفه‌ای به دور اعلی حضرت، علیا حضرت و والا حضرت‌ها بود. در حکومت پهلوی درباریان از مدیحه‌سرایی و تملق لذت می‌بردند.
فریده دیبا در خاطرات خود می‌نویسد: «محمدرضا خیلی لذت می‌برد که گروهی از فرماندهان عالیرتبه‌ ارتش با آن لباس‌های پر زرق و برق جلوی او صف می‌کشیدند و به ترتیب دست او را می‌بوسیدند.» گاهی «در مراسم رسمی یا میهمانی‌ها… افسران عالی رتبه‌ ارتش دست و یا حتی کفش محمدرضا را می‌بوسیدند»‌۳۲ شاه چنان به دست بوسی معتاد شده بود که خودش «دستش را دراز می‌کرد» که اطرافیان ببوسند.‌۳۳
پابوسی شاه بعد از جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در دربار به اوج رسیده بود عبدالعظیم ولیان- استاندار خراسان و نایب التولیه- هرگاه به حضور شاه می‌رسید، روی زمین می‌افتاد و پای شاه را می‌بوسید.‌۳۴
اردشیر زاهدی بعد از انتصاب به وزارت امور خارجه، همه معاونین و سفرا را مجبور کرد تا هنگام «شرف‌یابی» در مقابل شاه زانو بزنند. زانو زدن وزیر و به خاک افتادن وی در برابر شاه موجب اعتراض یک خبرنگار فرانسوی به علم شد. علم اعتراض خبرنگار را به اطلاع شاه رساند و شاه پاسخ داد: «حق بود به او می‌گفتی که اردشیر رعایت سنت‌های ملی مملکت را می‌کند.»‌۳۵
سفرا موظف بودند در گزارش‌هایشان به شاه بنویسند «پای مبارک را می‌بوسم.»
پرویز راجی از این که امیرخسرو افشار، آخرین وزیر امور خارجه‌ ایران در دوران شاه، به جای کلمه‌ «پای مبارک را می‌بوسم»، نوشته بود «دست مبارک را می‌بوسم» ، اظهار شگفتی کرده است.‌۳۶
هرمز قریب یکی از مدیر کل‌های وزرات دربار در نامه‌هایش نوشت: «مراتب پرستش چاکرانه‌ مرا به خاک پای مبارک بندگان اعلی حضرت همایون شاهنشاهی تقدیم می‌کنم پای مبارک علیا حضرت ملکه و والا حضرت شاهدخت شهناز را با کمال احترام می‌بوسم.»‌۳۷
علم وزیر دربار به یکی از این جلسات اشاره می‌کند و می‌نویسد:‌ «ناهار را دسته‌جمعی در حضور شاه خوردیم و هر یک سعی کردیم گوی چاپلوسی و تملق‌گویی به او را از دیگری برباییم.»‌۳۸
هویدا به عنوان شخصیت دوم کشور گاه خم می‌شد و دست بچه‌های شاه را می‌بوسید. او دست علیرضا فرزند شاه را که بیش از ۴ سال نداشت می‌بوسید.‌۳۹
مارگارت لاینگ، روزنامه نگار انگلیسی که برای نوشتن زندگی‌نامه‌ شاه اجازه‌ ملاقات و حضور در دربار را پیدا کرده بود در بخشی از خاطرات خود می‌نویسد: «ناگهان یک اتاق پر از اشخاص مختلف به تعظیم افتادند؛ به طوری که نصف بدن آن‌ها به موازات کف اطاق در آمد.»‌۴۰
منابع:
۱- گاهنامه‌ پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی، ج۳، کتابخانه پهلوی، ص ۲۸۵۵
۲- اسدالله علم، گفت‌و‌گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه‌ امیراسدالله علم، ج۲، طرح نو، تهران ۱۳۷۱، ص ۵۷۰
۳- ماروبن زونیس، شکست شاهانه، ترجمه‌ اسماعیل زند و بتول سعیدی، ص ۱۲۵
۴- مینو صمیمی، پشت پرده‌ تخت طاووس، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، اطلاعات، تهران ۱۳۷۰، ص ۵۱
۵- اسدالله علم، پیشین، ص ۶۲۸
۶- پهلوی‌ها‌(خاندان پهلوی به روایت اسناد) ج‌۳، به کوشش فرهاد رستمی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، تهران ۱۳۸۱، ص ۱۷
۷- گاهنامه‌ی پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی، ج۲، ص ۱۹۵۱
۸- پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاوس، ترجمه‌ ج‌۱ مهران، اطلاعات ، تهران ۱۳۶۴، صص ۱۱۱-۱۱۰
۹- مایکل لدین، ویلیام لوئیس، کارتر و سقوط شاه، ترجمه‌ ناصر ایرانی، تهران ۱۳۶۳، ص ۲۴
۱۰- این فهرست فقط بخشی از نام گذاری‌های دوره‌ پهلوی است که به عنوان نمونه از یک دوره پنج ساله ۱۳۵۵-۱۳۵۰ از یکی از اخبار روزنامه‌ها به دست آمده است و نگارنده فقط به عنوان نمونه و نه یک استقرای کامل، ارایه داده است.
۱۱- گاهنامه‌ پنجاه سال شاهنشاهی، ج۳، ص ۲۰۹۹
۱۲- خسرو معتضد، ناکامان کاخ سعدآباد، ج۱، زرین، تهران ۱۳۷۵، ص ۱۰۸
۱۳- این فهرست بر اساس مطالعه‌ یک دوره یک ساله‌ روزنامه‌ استخراج شده است.
۱۴- اردشیر زاهدی، رازهای ناگفته‌(خاطرات اردشیر زاهدی)، با مقدمه و ویرایش محمود طلوعی، نشر علم، تهران ۱۳۸۱، ۱۲۸ و ۱۲۷
۱- اولیویه واردن، شیر و خورشید، پیشین، ص ۱۸۶
۱۶- اسدالله علم، پیشین، ج۲، ص ۶۰۹
۱۷- فریده دیبا ، دخترم فرح، ترجمه‌ الهه رئیس فیروز، انتشارات به آفرین، تهران، ص ۳۳۸
۱۸- همان، ص ۳۹۲
۱۹- تاج الملوک، آیرملو پهلوی، خاطرات ملکه‌ پهلوی، انتشارات به آ‌فرین، تهران ۱۳۸۰، ص ۳۳۲
۲۰- همان، ص ۳۵۲
۲۱- همان، ص ۳۵۴
۲۲- علی شهبازی، محافظ شاه‌(خاطرات علی شهبازی)، پیشین، ص ۲۳۴
۲۳- اردشیر زاهدی، پیشین، صص ۱۲۵-۱۲۴
۲۴- اسدالله علم، پیشین، ص ۱۰۸
۲۵- محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ: ترجمه حسین ابوترابیان، مترجم، تهران ۱۳۷۱، ص ۳۹۱
۲۶- همان، ص ۶۵۷
۲۷- فریده دیبا، ص ۲۷۲
۲۸- تاج الملوک، پیشین، ص ۳۸۷
۲۹- همان، ص ۳۸۴
۳۰- احمد علی انصاری، پس از سقوط، ص ۵۵
۳۱- فریده دیبا، پیشین، صص ۱۱۶-۱۱۷
۳۲- همان، پیشین، ص ۳۱۱
۳۳- اسدالله علم، پیشین، ج۱، ص ۱۱۹؛ پرویزراجی، پیشین، ص ۲۱
۳۴- تصویر پیوست شماره ۱
۳۵- اسدالله علم ، پیشین، ج۱ ، ص ۲۲۲
۳۶- پرویز راجی، پیشین، ص ۳۵۱
۳۷- پهلوی‌ها(خاندان پهلوی) به روایت اسناد، ج ۳، به کوشش فرهاد رستمی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۲، تهران، ص ۴۶۵
۳۸- اسدالله علم، پیشین، ص ۲۱۴
۳۹- تاج الملوک، ملکه‌ی پهلوی، پیشین، ص ۴۵
۴۰- مارگارت لاینگ، مصاحبه با شاه، ترجمه‌ اردشیر روشنگر، نشر البرز، تهران ۱۳۷۱، ص ۱۴۹
دوشنبه بیست بهمن ۱۳۹۹ – هشتم فوریه ۲۰۲۱
ادامه دارد.
شاه وزیران خود را «الاغ‌هایی» می‌نامید که به «دردی» نمی‌خورند.‌۲۶ او برای هر یک از زیردستان خود نامی تحقیر‌آمیز گذاشته بود و در دربار آن‌ها را با این نام‌ها صدا می‌زدند. شاه، عقل منفصل خود و دوست دوران کودکی و نوکر وفادار خود یعنی ژنرال حسین فردوست را «خردوست» صدا می‌کرد و نوکری مانند ارتشبد نعمت‌الله نصیری را که به خاطر شاه دست به هر جنایتی می‌زد، «نعمت خرگردن» صدا می‌زد. …. ادامه »

#سرخط: از تولید به مصرف؛ مروری بر سخنان اخیر رهبری درباره فرزندآوری

#سرخط : از تولید به مصرف؛ مروری بر سخنان اخیر رهبری درباره فرزندآوری
در آستانه چهل و دومین سالگرد حاکمیت جمهوری اسلامی، خامنه‌ای با حضور مجازی در جمع مداحان و مبلغان حکومت که آن‌ها را «رسانه بزرگ» خواند، باز هم بر لزوم ازدواج بهنگام (زودهنگام) و فرزندآوری تاکید کرد و گفت که این موضوع از نیازهای حیاتی امروز و فردای ایران است. او پیش از این، در تاریخ ۲۲ تیر ۹۹ در گفتگویی با نمایندگان مجلس نیز گفته بود:
«این موضوعی است که بنده بارها در این چند سال اخیر تکیه کرده‌ام و تاکید کرده‌ام، [ولی] متاسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه می‌کند، معلوم می‌شود که خیلی این تاکیدها تاثیر زیادی نداشته. این‌ها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبال‌گیری جدی دستگاه‌های اجرایی و بایستی به‌جِدْ مسئله‌ فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیت ترسید. حالا خارجی‌ها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است؛ اما بعضی کج‌سلیقگی‌ها را متاسفانه آدم در داخل مشاهده می‌کند -یک جایی خواندم- که می‌گویند «آقا! پیری جمعیت اشکالی ندارد!» چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پرفایده‌ترین ثروت‌های یک کشور، جمعیت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بوده‌ایم و اگر بنا باشد بعدا برخوردار نباشیم، یقینا عقب خواهیم ماند.»
یک‌سال قبل از این هم، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش گفته بود که «بانوان مسلمانی» که برای خنثی‌کردن «نقشه دشمن» تلاش می‌کنند و فرزندآوری می‌کنند، «پاداش جهاد در راه خداوند» می‌گیرند و «محبوب و مقرب» امام دوازدهم شیعیان می‌شوند. او تاکید کرد که فرزندآوری، جهاد برای افزایش جمعیت شیعیان است.
طبق آمارهای رسمی دست کم ۴۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند، فقری که هر روز بیش از دیروز به مردم تحمیل می‌شود و زندگی آن‌ها را می‌بلعد. در چنین شرایطی همزمان با تبلیغات حکومتی در رسانه‌های وابسته، اقدامات متعددی در راستای افزایشِ اجباری جمعیت از طریق حذف غربالگری اجباری مادران باردار و محدود کردن دسترسی زنان به هرگونه وسایل پیشگیری از بارداری، در سکوت خبری در حال انجام است. به نظر می‌رسد اجرای فرمایشات آقا از طریق اقدامات سفت و سخت، از مناطق محروم آغاز شده است؛ به عنوان مثال کمتر از یک ماه پیش وزارت بهداشت در بخشنامه‌ای ارائه هرگونه وسایل پیشگیری از بارداری را در مناطق عشایری ممنوع اعلام کرد. از آنجایی که زنان عشایر به داروخانه دسترسی ندارند، معمولا برای دریافت وسایل پیشگیری به خانه‌های بهداشت و بهورزان مراجعه می‌کنند، مراجعه‌ای که از مدتی پیش بی‌پاسخ مانده است. آن‌ها اغلب در سنین پایین ازدواج می‌کنند و با وجود حجم زیاد کاری که بر عهده‌شان و بار اصلی اقتصادی که بر دوششان است، ناچار به فرزندآوری زیاد نیز هستند. حالا اگر بخواهند به کمک قرص، آمپول و دیگر ابزارهای پیشگیری از بارداری، کنترلی بر زمان بارداری و تعداد فرزندانشان داشته باشند، دیگر این حق را -به‌هیچ‌وجه- نخواهند داشت. آن‌ها باید در حالی‌که از ابتدایی‌ترین امکانات بهداشتی-پزشکی دوره بارداری و زایمان محرومند، گوش به فرمان ولی امر مسلمین جهان باشند! بدون شک، تبعات اجرای چنین بخشنامه‌ای برای زنان عشایر و مناطق روستایی با افزایش نرخ افسردگی، خودکشی و خودسوزی همراه خواهد بود. اگرچه گروه هدف و مخاطب سخنان معظم‌له، تمامی زنان فارغ از طبقه اجتماعی و اقتصادی هستند و اساسا ایشان زنان را ماشین جوجه‌کشی فرض کرده است، ولی با اجرای گسترده‌ طرح‌های «تولیدمثل اجباری» یا به قول خودشان «مبارزه با کاهش جمعیت»، دود بیش‌تر به چشم‌ زنانی که از طبقات محروم و فرودست جامعه هستند، خواهد رفت.
از آن گذشته، در راستای اجرای طرح‌های ترویجی و تبلیغیِ ازدیاد اجباریِ جمعیت، شاهد ترویج ازدواج در سنین پایین تحت عنوان «ازدواج بهنگام» نیز هستیم. ازدواجی که عنوان واقعی آن «کودک‌همسری» است. کودک همسری، استثمار تمام و کمال بدن زن و کالایی‌سازی آن از سنین کودکی و نوجوانی است. کودک همسری که از بدترین اشکال کودک‌آزاری نیز محسوب می‌شود، با قوانین اسلام و شرع قابل توجیه است و می‌تواند میانبُری برای رسیدن به جمعیت ۱۵۰ میلیون‌نفری از منظر حضرات جمهوری اسلامی باشد.
«متن از گروه نویسندگان #سرخط»

در راستای اجرای طرح‌های ترویجی و تبلیغیِ ازدیاد اجباریِ جمعیت، شاهد ترویج ازدواج در سنین پایین تحت عنوان «ازدواج بهنگام» نیز هستیم. ازدواجی که عنوان واقعی آن «کودک‌همسری» است. کودک همسری، استثمار تمام و کمال بدن زن و کالایی‌سازی آن از سنین کودکی و نوجوانی است. …. ادامه »

کمیته عمل سازماندۀ کارگری: پرونده ویژه بودجه ۱۴۰۰

رأی مجلس به «ردّ کلیات لایحۀ بودجه» در روزهای اخیر به معنای آن بود که دو جناح، فعلاً توافق کرده‌اند که هرگونه برنامه‌ریزی بودجه‌ای بلندمدت (یکساله) را تا زمان کلید خوردنِ مذاکراتشان با آمریکا معلق کنند و در عوض بودجه‌ریزی را بر مبنای سه ماه اول سال جدید انجام دهند. نشانه‌های این همسویی را هم در تبریک و تشکر سخنگوهای دو جناح از یکدیگر پس از  یک دعوای زرگری دو ماهه به وضوح می‌توان دید. …. ادامه »

شباهنگ راد: آیا راهِ سیاهکل به تاریخ پیوسته است؟ (در پنجاهمین و چهل‌ و‌ دوّمین سالگرد سیاهکل و قیام توده‌ای)

درک و اهمیتِ راهِ سیاهکل بمراتب وسیع‌تر از برگزاری مراسم‌های بی‌روح و بی‌مایه است و بر خلافِ منحرفین و کوته‌بنیان، اندیشۀ سیاهکل، افسانه‌سازیِ عده‌ای «جوانان عجول» و یا تجلیل از آن، مساوی با پاسداری از مراسم‌های مذهبی‌ای هم‌چون «تاسوعا» و یا «عاشورا» نیست. سیاهکل دربردارندۀ گفته‌های فراوان برای انجام عملِ منطبق با قانون‌مندی‌های حاکم بر جامعه است. بنابراین نه کهنه شده و نه به تاریح پیوسته است. تکرار نوشتاری و گفتاری نیم‌سده پیرامون آن، و یا هم‌راهیِ ناباوران عملی و دیگر لمیدگان انقلاب به گذشتۀ سرشار از تجربه و جانبازی، چیزی جز اعتباریِ پیام‌های سیاسیِ سیاهکل، در برابر حکومت‌های «بی‌همتا»ای هم‌چون رژیمِ سراپا مسلح و وابستۀ جمهوری اسلامی نیست. …. ادامه »

#سرخط: «فقط کف خیابون، به‌دست میاد حق‌مون»

با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و اعلام هزینه‌های ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی سبد معیشت خانوار کارگری در ماه، صحبت از هم‌سان‌سازی حقوق نه یک مطالبه جهت بالابردن کیفیت زندگی که تنها شرط بقای بازنشستگان خواهد بود. وضعیتی که با اپیدمی کرونا و خصوصی‌سازی بهداشت و درمان، حق اولیه‌ی درمان بازنشستگان را نیز با فقر و محرومیت ریشه‌ای روبه‌رو ساخته است. …. ادامه »

سیامک مهر (پورشجری): رهبر دوگانه‌سوز

اینچنین است که امروز سردمداران جمهوری اسلامی، خود پیش قدم شده و تصمیم گرفته‌اند که با موروثی کردن اصل ولایت فقیه به نیازهای دوگانه‌ای پاسخ دهند که توأمان از خاستگاه‌هایی مذهبی و اسلامی و نیز ایرانی و اسطوره‌ای نشأت گرفته است. بدین معنی که هم مطابق سنت‌های مذهب شیعۀ امامیه، نسخه بدلی از سلسله مراتب امامت که از پدر به فرزند ذکور انتقال می‌یابد را نمایش داده و ارج بگذارند و هم به طریق اولی، نظام پادشاهی و سلطنتِ موروثیِ جای گرفته در سراسر تاریخ و اساطیر ایران را که بن‌مایه و ریشه‌های چنین تفکری است، احیاء و فرشگرد(!) کنند. …. ادامه »

جایگزینِ مهریه: زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

اگر زنان مجبور شده‌اند برای دست‌یابی به حداقلی از حقوق خود به این «ابزار فشار» قرون وسطایی متوسل شوند و برای حفظ آن به کمپین و اعتراض روی بیاورند نه از عقب‌ماندگی زنان بلکه ناشی از قوانین عقب‌مانده و تبعیض‌آمیز علیه زنان و موقعیت نابرابر آنان در برابر همین قوانین موجود است که خود از اساس قابل دفاع نیستند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: پاسخی رفیقانه به رفیق جمال بزرگپور

بی‌گمان احزاب و سازمان‌های سیاسی موقعی کار آمد هستند که از درجه بالای سازمان‌دهی و روابط و مناسبات دموکراتیک درونی برخوردار باشند. از این‌رو به نظرم از آن‌جایی که نیروهای جدید اجتماعی، که خواهان مشارکت سیاسی و خواهان پیوستن به احزاب سیاسی هستند ثبات و همبستگی و روابط و مناسبات درونی آن حزب برایشان بسیار مهم است. به علاوه یکی از وظایف دایمی و تعطیل‌ ناپذیر احزاب، جذب نیروی جدید و تازه‌ نفس به صفوف خود است اما هنگامی که حزبی در درون خود دچار تشتت و چند دستگی است آیا می‌تواند نیروی جدید جذب کند؟ …. ادامه »

سیامک بهاری: رابطه جمهوری اسلامی و طالبان

جمهوری اسلامی دقیقا علیه منافع مردم مصیبت دیده افغانستان با یکی از هارترین و جنایتکارترین نیروهای تروریستی در منطقه، عقد اخوت بسته است و جاده صاف کن بازگشت آن به قدرت سیاسی است. بازگشتی که اساساً توسط نیروهای مرتجع منطقه و با تلاش و هدایت مستقیم دستگاه‌های امنیتی آمریکا ومتحدین ‌آن قرار است متحقق شود. …. ادامه »

تغییرات آب و هوایی چگونه بر سلامتی شما تأثیر می‌گذارد؟

مهم نیست کجا زندگی می‌کنید یا از نظر اقتصادی-اجتماعی در چه سطحی قرار دارید. تغییرات آب و هوایی می‌تواند سلامتی شما را چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی در حال حاضر و در آینده به خطر بیندازد. …. ادامه »

تقی روزبه: «از غار افلاطون تا تونل زمان!» / ایجاب و نفی جنبش ها در نزد آلن بدیو و تناقضات- بخش دوم

آیا واقعا بدیو با بهره گرفتن از اصول موضوعه و مجموعه های ریاضی در فلسفه،‌ با پیشفرض های مسلم و بی نیاز از اثبات پذیری، توانسته با سروته کردن فلسفه افلاطون، امر کلی و عام و جهان شمول را که به باور او برای زندگی بشر اهمیت حیاتی دارد نجات دهد؟: اگر که جامعه بشری را اندامی محض یا اندام بی بدن ها و یا مرکب از «یک ها» و کثرت های همسان به پنداریم و جهان هستی را فاقد تعینات، چرا که نه!؟ اما بنظر نمی رسد که چالش کثرت ها و یکتائی با چنین ترفندهائی که در حکم حذف صورت مسأله است قابل حل باشد …. ادامه »

بهرام رحمانی: دادگاه بلژیک اسدالله اسدی و سه هم‌دست او را به زندان‌های طولانی محکوم کرد!

نتایج این دادگاه یک دستاورد مهم برای همه اپوزیسیون سرنگونی‌طلب جمهوری اسلامی و شکست بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. اکنون اپوزیسیون و فعالین سیاسی و اجتماعی وظیفه دارند دولت آلمان و دادگاه بلژیک را تحت فشار بگذارند تا شبکه وسیعی که در کشورهای اروپایی و اسکاندیناوی با این دیپلمات – تروریست و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران همکاری کرده و پول و امکانات دیگر گرفته‌اند افشا شوند! شایان ذکر است که جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای نخست به قدرت رسیدنش پس از پیروزی انقلاب، با حمله به دستاوردهای انقلاب هم‌زمان سرکوب و سانسور، تهدید و ترور، شلاق و زندان، شکنجه و اعدام را آغاز کرد و تا به امروز ادامه دارد. …. ادامه »

والنتین کاتاسانوف: طب در خدمت ایجاد نوع جدید جامعۀ استبدادی

همه‌گیری و قرنطینۀ جهانی می‌تواند با یک آتش‌سوزی جهانی مقایسه شود. بسیاری از خود می‌پرسند: چه کسی این «آتش» را روشن کرد؟ این سرایدار کیست؟ اما برای من، حل مسئلۀ دیگری در این داستان مهم است: چه کسی در نقش سرایدار ظاهر می‌شود؟ …. ادامه »

باب آواکیان: یک سیاستمدار کمونیست، الگوی رهبری کمونیستی

من فکر می‌کنم اکثر مردم هیچ ایده‌ای درباره این‌که رهبری انقلابی چیست ندارند. بیشتر مردم فکر می‌کنند یک رهبر انقلاب، یک نوع رهبر “اکتیویست” (فعال سیاسی) است، چیزی مثل رهبر یک تظاهرات، منظورم رهبری تاکتیکی است. ولی یک رهبر همه‌جانبه انقلابی بیشتر از یک رهبر تاکتیکی است. مسلم است که نیاز به رهبران تاکتیکی در عرصه‌های مختلف وجود دارد و من قصد ندارم آن را بی‌ارزش جلوه دهم. …. ادامه »

علی صدارت: حفظ قدرت، از اوجب واجبات است!

غرب در خلق اندیشه، و در ارائه راه‌حل برای بحران‌هایی که از پی هم می‌آیند، به بن‌بست رسیده است. بن‌بست اندیشه در احزاب امریکا، به جایی رسیده است که نیمی از شهروندان امریکایی، آن‌چنان که در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری دیده شد، با خشونت‌ورزی، در مقابل نیمی دیگر قرار گرفته‌اند. …. ادامه »

چرا “روز مادر” را ارتجاعی می‌دانیم؟

در ایران با ارجاع به تولد یکی از زنان صدر اسلام که در زمان ازدواج تنها ۹سال داشته است (فاطمه‌)، پاسداشت روزی به‌نام مادر ترویج شده است. اما کافی‌ست به سرکوب بی‌امان و بی‌وقفه‌ی آزادی‌های زنان و زنان آزادی و برابری‌خواه رجوع کنیم تا به‌خوبی دریابیم که چنین مناسبتی مطلقا با تثبیت زن به‌عنوان ماشین فرزندآوری، خدمات جنسی و کار ارزان/رایگان خانگی در پیوند است. …. ادامه »

اکبر معصوم‌بیگی: هشت پی‌نوشت بر پنجاه‌سالگی سیاهکل

سیاهکل آغازگاه جنبشی پر جوش و خروش، پرهیمنه و تأثیرگذار بود که سرانجام آن به خوشی آغازش نبود. حق است پس از آن که عمری بر جنبشی گذشت، ببینیم در این جنبش چه عناصری زنده و چه عناصری مرده است: بر سیاهکل عمری پنجاه‌ساله گذشته است. ارزیابی ما نمی‌­بایست فقط ناظر بر ستایش از گذشته‌ای تابناک باشد، باید دید در این گذشته چه عناصری هنوز برای امروز زنده است. …. ادامه »

اصغر ایزدی: درس‌هایی که از جنبش سیاهکل آموخته نشد؟

درس‌هایی که از جنبش سیاهکل آموخته نشد؟
اصغر ایزدی از سه آموزه حرکت چریکی فدائیان می‌نویسند که می‌توانست سرنوشت چپ‌گرایان را پس از انقلاب تغییر دهد: ۱- نگاه جنبشی و غیرفرقه‌گرایانه به مبارزه‌ ۲- بازیابی مداوم انتقادی در پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» ۳- حفظ موجودیت خویش در داخل کشور به هرقیمت.
پنجاه سال پس از رخداد سیاهکل، متاسفانه هیچ یک از بنیانگذاران، نظریه‌پردازان، رهبران و سازمانگران جنبش چریکی در میان ما نیستند تا خود بتوانند با یک فاصله تاریخی پنجاه ساله نگاهی به آن داشته باشند.
در نگاه به سیاهکل به‌عنوان نقطه شروع و نماد جنبش چریکی ایران، برای من این پرسش مطرح است که: عنصر اصلی آن، چه بود که توانست بسیاری از گروه‌ها و محافل مارکسیستی را به مسیر مبارزه مسلحانه سوق دهد و به یک جنبش تاثیر گذار بر فضای سیاسی دوره دیکتاتوری شاه فرا‌ روید؟
فهم مبارزه چریکی ، بدون توجه به تاثیرات کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بی‌عملی و عدم مقاومت در برابر آن، بی‌اعتمادی توأم با یاس و نا امیدی از نیروهای سیاسی و تشدید فضای سرکوب و خفقان از یک‌سو و به بن بست رسیدن فعالیت های سیاسی «قانونی»، شکست و بی‌ثمر بودن فعالیت‌های گروه ها و محافل سیاسی چپ از سوی‌دیگر، دشوار است.
با آگاهی به این وضعیت، جنبش چریکی پاسخ مناسب را در نیاز جامعه به‌عمل، عمل در حد حماسه آفرینی برای شکستن  «آن دو مطلق» دریافت. و تلاش کرد نیاز سیاسی جامعه به عمل انقلابی را تئوریزه کرده و  گفتاری برای اقدام بر مبنای وحدت نظریه وکردار –همان عنصر اصلی رخداد سیاهکل و سیمای چریک های فدایی خلق—ارائه دهد.
اما جنبش چریکی به لحاظ سیاسی در کشاندن مردم به مبارزه مستقیم با رژیم شاه ناکارآمد بود؛ و این امر سبب شد که بسیاری از چریک ها و طرفداران مبارزه مسلحانه چه در زندان و چه  در درون سازمان چریک های فدائی خلق به‌تدریج به انتقاد و رد مشی چریکی بپردازند، هر چند که نتوانستند یا بضاعت فکری آن را نیافتند که مشی سیاسی دیگری را برای مبارزه انقلابی ارائه دهند.
اما جنبش چریکی توانست یک همدلی، گرچه منفلانه، را از طرف مردم بدست آورد و همین در روزهای انقلاب به یک همدلی فعالانه و حمایت سیاسی فرارفت و چریک‌ها با استقبال عمومی روبه رو شدند. طبعا این همدلی در آستانه قیام و انقلاب متاثر از ارزش های انقلابی چون ایثار و شجاعت، صداقت میان گفتار و کردار در بین آنها و نیز به اهداف آزادی‌خواهانه و برابری‌خواهانه آنها و حقانیت مبارزه علیه رژیم شاه برمی‌گشت. چریک‌های فدایی خلق با چنین ارزش‌هایی به حافظه مردم راه یافته بودند. مهمترین دستاورد تاریخی آن دوره از مبارزه چریک‌های فدایی خلق، به‌رغم ناکامی‌شان در مبارزه علیه دیکتاتوری شاه و در جلب حمایت آنان از جنبش چریکی و کشاندن مردم به مبارزه مستقیم علیه رژیم شاه را باید در برتری اخلاقی نسلی از مبارزینی دید که با هویت فکری چپ و مارکسیستی پا به عرصه مبارزات سیاسی کشور نهادند.
دادگاه ۲۳ نفر از رهبران و کادرهای اصلی چریک‌های فدایی در دی‌ماه ۱۳۵۰
اما اگر انقلاب ۵۷ نمی‌رسید جریان چریکی به چه سرنوشتی دچار می‌شد؟
سه آموزه جنبش چریکی فدائی
مبارزین چپ در فردای یک انقلاب شکست خورده  و برآمدن یک رژیم ارتجاعی سرکوبگر، چه درس‌هائی می‌توانستند از از آن جنبش چریکی کسب کنند، که نکردند؟
۱-جنبش چریکی با درس‌گیری از تاثیر زیانبار عدم مقاومت حزب توده در مقابل رژیم کودتا و فرار بسیاری از رهبران و اعضا و کادرهای آن از کشور که موجب بی‌اعتمادی و یاس خیلی از روشنفکران و هواداران آنها شد، مصمم بود که به هر قیمت موجودیت و مبارزه خود را در داخل کشور ادامه دهد. در حالی که، بعداز شکست انقلاب و تهاجم فاشیستی حکومت اسلامی به تمامی دستاوردهای انقلاب،  تمام سازمان‌های سیاسی، پس از سرکوب خونین به خارج از کشور سرازیر شدند و برای دهه‌ها دور از کشور به‌سر می برند. شاید همین امر سنتی شده باشد که بسیاری از فعالان سیاسی و فعالان  جنبش‌های اجتماعی در دهه ۸۰ و ۹۰  که با سرکوب مواجه شدند، راه خارج از کشور را در پیش گیرند و ما شاهد گسست در جنبش‌های اجتماعی باشیم و این امر باعث شده که انباشت کادرسازی در داخل کشور صورت نگیرد.
۲-جنبش چریکی مصمم بود که برای فائق آمدن بر بن‌بست سیاسی و ادامه کار راهگشائی کند و بتواند به راهبرد و راهکار نوینی دست یابد و به الزامات آن صادقانه پاسخ دهد؛ این که استراتژی و تاکتیک مبارزاتی آنان به چه نتایجی منجر شد، نباید اهمیت تلاش آنان برای درهم شکستن بن‌بست سیاسی و بر ضد فرصت‌طلبیِ که گروه‌ها و محافل سیاسی چپ طی بیش از دو دهه با آن دست به‌گریبان بودند، مورد کم‌توجهی قرار گیرد. برای آنان صداقت انقلابی حکم می کرد که پرسش «چه باید کرد؟» را در مقابل خود قرار دهند و از نتایج آن نهراسند تا بتوانند یک جریان سیاسی نو بیافریند؛ آنها خود آگاه بودند که در این مبارزه دیر یا زود از پا درخواهند آمد، اما آنچه که برای آنها مهم بود ادامه راهشان بود. همه این‌ها می توانست یک درس بزرگی برای آینده باشد. در حالی که چنین آگاهی و اراده سیاسی در میان سازمان‌های سیاسی برای مواجه با رژیم فاشیسم مذهبی دیده نشد. آنان به جد چه در آغاز و چه پس از شکست‌های پی درپی، خود را با سوال «چه باید کرد؟» به چالش نکشیدند و عقب‌نشینی آنها به هنگام گسترش سرکوب، مبتنی بر یک استراتژی و تاکتیک ادامه کاری در داخل کشور نبود؛ آنها هیچگاه خود را به جد با این پرسش مواجه نکردند که چگونه باید موجودیت سازمانی خود را در شرایط سرکوب فاشیستی حفظ و ادامه کاری را در داخل کشور به‌ هرقیمتی تضمین کنند؟
۳-یکی از مهمترین درس‌ها از جنبش چریک‌های فدائی خلق، به‌ویژه در سال‌های نخستین آن، فقدان روحیه و تفکر فرقه‌گرایانه بود. اینکه آن جریان به‌مثابه یک حزب و سازمان وارد عرصه مبارزه نشد و خود را چریک‌های فدائی خلق و نه سازمان چریک‌های فدائی خلق نامید، نه ناشی از بی‌اطلاعی آنان از مفهوم حزب و سازمان، و نه ناشی از فروتنی، بلکه مشخصه خصلت جنبشی آنها و آگاهی به آن بود. آنان خود را جزئی – هر چند بنیان‌گذار و آغازگر— جنبشی تلقی می‌کردند که همه کسانی که با قلم و قدم و هرگونه حمایت مادی و معنوی که به آرمان چپ (کمونیسم) و حقانیت شیوه مبارزه مسلحانه وفادار می‌بودند، در برمی‌گرفت و همه آنها می‌توانستند خود را متعلق به جنبش چریک‌های فدائی خلق بدانند و در مسیرآن به مبارزه خود معنا بخشند. پس از انقلاب با سردرآوردن دیگر سازمان‌های بزرگ و کوچک، دیواری دور خود کشیدند، و بدترین نوع فرقه گرائی در میان سازمان‌های چپ انقلابی و رادیکال ریشه دوانید و آنها هیچگاه نتوانسته‌اند از فرقه گرائی رهائی یابند.

اصغر ایزدی از سه آموزه حرکت چریکی فدائیان می‌نویسند که می‌توانست سرنوشت چپ‌گرایان را پس از انقلاب تغییر دهد: ۱- نگاه جنبشی و غیرفرقه‌گرایانه به مبارزه‌ ۲- بازیابی مداوم انتقادی در پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» ۳- حفظ موجودیت خویش در داخل کشور به هرقیمت. …. ادامه »

نسیم خاکسار: حادثه سیاهکل و تجربه مبارزاتی فداییان از منظر حال

حادثه سیاهکل و تجربه مبارزاتی فداییان از منظر حال
نسیم خاکسار ــ حادثه سیاهکل، نبردی کماندویی از سوی یک عده جوان شورشی نبود که به پاسگاهی حمله کردند و استواری را در آن پاسگاه ژاندرمری کشتند و تمام. حادثه سیاهکل بازخوانی یک نسل در یک دوره تاریخی کشور ما از خود بوده است.
پیش از حادثه سیاهکل که در فرهنگ سیاسی معاصر ما تبدیل شده است به نماد توانائی گروهی کوچک از روشنفکران مبارز در شکستن دیوار بتونی استبداد، تاریخ ما در گذشته بارها شاهد مبارزه‌ گروه‌های کوچک فراوانی بوده که با هدف استقلال طلبی، عدالتخواهی و آزادیخواهی علیه استبداد برخاسته بودند. نخستین حلقه‌ این زنجیره شاید برگردد به مبارزه اسطوره ‌ای فریدون و مخفی کردن او نزد گاو پرمایه از سوی مادرش فرانک، تا در آینده مبارزه مردم ایران راعلیه ضحاک بیدادگر رهبری کند. در طی تاریخ نیز این شیوه از مبارزه با نام بسیاری از مبارزان مردمی چون مزدک، به آفرید، ابومسلم خراسانی، سنباد، بابک خرمدین، یعقوب لیث صفاری و نیز مبارزه فرقه‌های اسماعیلیه با خلافت عباسی و قیام سربداران علیه استیلای مغول و بیداد آنان و از جنبش مشروطه به بعد با نام کلنل تقی خان پسیان و میرزای جنگلی و حیدر عمواوغلی گره خورده است.
حادثه سیاهکل، نبردی  کماندویی از سوی یک عده جوان شورشی نبود که به پاسگاهی حمله کردند و استواری را در آن  پاسگاه ژاندرمری  کشتند و تمام. محدود کردن دید در این دایره، با همه انتقادی که می‌توان بر این نوع از نبردها داشت، چشم بستن بر اثرگذاریهای این رویداد در اندیشه‌ نسل اندیشه‌ورز اواخر دهه چهل و ابتدای دهه پنجاه ایران است. با نگاهی به متن‌های ادبی داستانی و آثار منثور آن دوره چه در عرصه نقدهای ادبی و مقاله‌های پژوهشی و دقت کردن در زبان و واژه‌هایی که در این متن‌ها به‌کار رفته و خوانش‌هایی که از آثار ادبی در آن هنگام می‌شده، می توان به این فکر رسید که حادثه سیاهکل بازخوانی یک نسل در یک دوره تاریخی کشور ما از خود بوده است. نوعی نوزایی یا رنسانس در عرصه اندیشه، تا این نسل بداند کی هست؟ چه می‌خواهد؟ و خود را در موقعیتی تازه تعریف کند.
در پیوندهای واژگانی بین متن‌های خدایگان و بنده هگل اثر الکساندر کوژو و تئوری رد بقای پویان می توان رد پای این اندیشه‌ورزیها را دید. اگر هگل در جهان اندیشگی خود با طرح نبرد بین خدایگان و بنده به نفس پویای تاریخ و اندیشه اشارت دارد، پویان با استفاده از آن در تئوری رد بقا، پویائی طبقه کارگر را می‌بیند. در واقع روشنفکر انقلابی او، یک مرحله از حرکت تطور پذیر وجودی طبقه‌ای می شود که به تعبیر هگلی برای آن که از درخود بودن محض به برای خودبودنی مستقل درآید، باید وجودش را در این مرحله، در پیکاری تا پای جان به داو بگذارد.
بازخوانی‌های آن دوره از متن‌های ادبی، از جمله خوانشی که از ماهی سیاه کوچولوی بهرنگی انجام گرفت، گونه‌ای بازنگری و بازخوانی رفتار روانی و جمعی ماست در یک دوره زمانی که در زبانی استعاره‌ای در لابلای داستان ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی وجود دارد. در این دوره منتقدی در بازخوانی آثار گذشته سراغ داستان تازیانه بهرام در شاهنامه می‌رود، تا بر ایستادگی فردی و خویشکاری انسانی پیکارگر که ننگ می‌داند نامش روی تازیانه به دست دشمن بیافتد، پرتوی تازه بیافکند. در تاثیر سیاهکل و جنبش مبارزه مسلحانه بر شعر معاصر ایران جستارهای زیادی نوشته شده که نشان دهنده بازتاب گسترده این حادثه در گستره ادبیات ما و اندیشه ورزی در تاریخ معاصر ما داشته است.
ادبیات فارسی در طول تاریخ خود چه در عرصه شعر و چه در عرصه نثر در ثبت و نگهداری این مبارزه‌های مردمی همیشه آغوشی گشاده داشته و نه تنها سبب حفظ این خاطره‌ها از گزند آفت ایام شده است بلکه با بازتاب واقعیت وجودی آنها در آینه خیال و اندیشه، توانسته سیمایی روشنتر از آنچه در گزارشها آمده  برابر دیدگان نسل‌های بعدی بگذارد.
وقتی اکنون بعد از سالها، تصویرهای به‌جامانده از مبارزه‌های چریک‌های فدایی خلق را در دهه ۵۰ خورشیدی در برخی از متنهای داستانی و نمایشی و ادبی کنار هم می‌چینم، به این نتیجه از زندگانی مبارزاتی خودمان در آن دوره می‌رسم که، اگرچه عمل روشنفکر چریک در آن زمان، عملی بیشتر سیاسی بود اما در کلیت خود حرکتی بود در جهت شناختن خود و اثبات وجود خود چون یک انسان شهروندِ دارای حق در جامعه و جهان و  گونه‌ای شورش یا عصیانی فلسفی بود در کشف وجود خود تا حرکتی به‌طور مطلق سیاسی. او هرجا که از خودش و از کوشش برای شناختن خودش چون وجودی که در عمل آن را یافته است دور می شود، خطا می‌کند.
دنباله‌روی چشم بسته بسیاری از مبارزان این نسل، در بعد از انقلاب، از آموزه‌های سیاسی ِسنگ شده و قبول این آموزه‌ها چون ارزشهایی پایا و بی‌اعتنایی‌شان به اندیشیدن مستقل و به آنچه بودنشان را در آن سالهای گذشته چون وجودی مرگ آگاه هستی بخشیده بود، این نسل را در ادامه حیات خود به دستیابی به راههای درست مبارزاتی و شناختی نو از وجود خود بازداشت و جان جوانشان را خیلی زودتر از آن که باید پیر کرد.
بازماندگان این نسل که هنوز هم آمادگی زیادی برای آموختن داشتند، در شتابی که انقلاب و تقاضاهایش بر آنها تحمیل کرد به جای آن که برای بارور شدن، بازگشت کنند به همان پرسشهای پیشین فلسفی‌شان که می‌توانست نقد گذشته هم باشد و نیز طرح پرسشهای تازه تر از هستی سیاسی و اجتماعی‌شان که هنوز به تعبیر هگلی یک هستی محض بود، با یقینی تجربه نشده به خود به باورهایی روی کردند که خود تجربه نکرده بودند، باورهایی که بی آینده بودند.

حادثه سیاهکل، نبردی کماندویی از سوی یک عده جوان شورشی نبود که به پاسگاهی حمله کردند و استواری را در آن پاسگاه ژاندرمری کشتند و تمام. حادثه سیاهکل بازخوانی یک نسل در یک دوره تاریخی کشور ما از خود بوده است. …. ادامه »

جهت‌گیری دولت‌ها و نیروهای سیاسی در رابطه با واکسن کرونا

سئوالاتی از رفیق «بهرام رحمانی» در رابطه با جهت‌گیری دولت‌ها و نیروهای سیاسی در رابطه با واکسن کرونا (سایت آزادی بیان) …. ادامه »

سیزده تز در باره مارکسیسم – فمینیسم – نوشته فریگاه هاگ – ترجمه آزاده ارفع

این تزها را باید سنگ پایه ها برای بنائی دانست که در روند ساخته شدن است، باید آن ها را همچون شالوده هائی در نظر گرفت که به آن دست یافته ایم، به عنوان صداهای “مانیفست” ما، به مثابه فمینیست های مارکسیست. آنها را باید مانند یک چمدان سفری درنظر بگیریم، که همیشه در فوروم های بزرگ و هر بار با جمعی متفاوت میتوان آن را باز کرد به بحث نهاد و به شکل مفیدی از آن ها استفاده کرد. بسیاری از پیشنهادات کنفرانس وین (در مورد فن آوری بازتولید، ادغام فرهنگ های بومی، معلولیت  )هنوزدر انتطار وارد شدن در این تزها هستند. تزها یک ابزار کار و در عین حال ضمانتی است بر آن که، ما که هستیم و می خواهیم به کجا برویم و این که هم مسیر راه وهم هدف همچنان برای بحث مشترک و تغییر باز است. …. ادامه »

دلنوشته: به یاد مادر صلح فریده امیرشکاری – مهین فهیمی

فریده رنج‌هایش را به اندیشه پیوند داد و بر سر آن ماند. او هیچگاه دست از دادخواهی بر نداشت. برای فریده و تمامی خانواده‌های خاوران که در تنهایی خود بار  این اندوه را در سال‌های سیاه دهه ۶۰ کشیده بودند، خاوران سمبل دادخواهی بود. او اعتقاد داشت که در نهایت، دادخواهی باید مسیرش را از درون کشور خودمان باز کند. …. ادامه »

معامله‌ی برگزیت/ مایکل روبرتز/ برگردان: کاووس بهزادی

معامله‌ی برگزیت مانع دیگری برای رشد اقتصادی پایدار در انگلیس است. با این وجود خسارت‌های ناشی از همه‌گیری کووید ـ ۱۹ و در نتیجه ضعف سرمایه‌ی بریتانیا به‌مراتب برای آینده‌ی اقتصادی بریتانیا به‌مراتب آسیب‌آورتر است تا معامله‌ی برگزیت. برگزیت باری اضافی برای سرمایه‌ی انگلیس است و به همان میزان بار آن بر دوش خانوارهای انگلیسی خواهد بود. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: حرکت تاریخی سریالی بازنشستگان و بلاتکلیفی سریالی اعتراضات معلمان در شرایط کرونایی

غیبت کانون‌های صنفی معلمان در حمایت از حق‌التدریسی‌ها علیرغم وجود کانون‌های صنفی معلمان در سراسر کشور که پیگیر مطالبات معلمان می‌شوند، باعث شد حمایت و پیگیری چندانی ازجانب این کانون‌ها در قبال وضعیت معلمان حق‌التدریسی و نهضت نشود. این تجمع‌های زنجیره‌ای و سریالی با استفاده از ظرف کانون‌های صنفی معلمان می‌توانند متحدتر و با دستاورد بیشتر پیگیری شوند. متشکل کردن معلمان – چه رسمی و چه غیررسمی – در این تشکل‌ها از یک طرف اتحاد میان معلمان را افزایش داده و از ایجاد رقابت و شکاف میان آنان جلوگیری می‌کند و از طرف دیگر قدرت جمعی آنان را هم‌چون سایر بخش‌های طبقه‌ی کارگر برای احقاق حقوق خود و مقاومت علیه خصوصی‌سازی تقویت می‌کند. …. ادامه »

بیانیه باب آواکیان به مناسبت سال جدید: سالی نوین، و نیاز فوری به یک جهان کاملاً نوین – برای رهایی تمام بشریت

باید با این واقعیت همان‌طور که از طریق انتخابات بیان شد، روبرو شد که، تقریباً نیمی از این کشور با شور و هیجان، به‌طور تهاجمی و ستیزگرانه آنچه را “ترامپیسم” نمایندگی می‌کند، قبول کرده و پذیرفته‌اند. واقعیت اجتناب‌ناپذیر این کشور، همان‌طور که “شهر بسیار درخشان بر قلعه کوه”، بسیار در موردش تبلیغ‌شده، چنین است که پر از فاشیست در همه سطوح دولت و در بخش‌های زیادی از جامعه به‌طورکلی هست! …. ادامه »

فراتر از فمینیسم؟ ژنولوژی و جنبش آزادی زنان کورد / ژنولوژی و جنبش آزادی زنان کورد – نوشته‌ی: نادیه العلی و ایزابل کیسر

ژنولوژی یا علم زنان که توسط جنبش آزادی زنان کورد پیشنهاد و توسعه داده شده ‌است، به مؤلفه اصلی سازمان‌دهی فراملی‌اش در خاورمیانه و اروپا و آمریکا تبدیل شده است. فعالان جنبش زنان کورد به اشکال اثبات‌گرا و مردمحور تولید دانش و نیز فمینیسم لیبرال انتقاد می‌کنند. آن‌ها در عوض، ژنولوژی را پیشنهاد می‌کنند که هدف از آن کشف دوباره تاریخ زنان و بازگرداندن جایگاه اصلی زنان در جامعه است. این مقاله براساس یک سری مصاحبه با زنان کورد درگیر در توسعه ژنولوژی، ابتدا ژنولوژی را در چارچوب رویکردهای فمینیستی فراملی و ضداستعمارگرا قرار می‌دهد و سپس ایده‌های اصلی تشکیل‌دهنده ژنولوژی را استخراج می‌کند. …. ادامه »

حامد سعیدی: «سرشت‌نشان‌های نولیبرالیسم در ایران»؛ نقش دولت و سه دهه خصوصی‌سازی

اگرچه تبارهای نولیبرالیسم از حیث نظری به قبل از جنگ‌ جهانی دوم بر می‌گردد و نیز از نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۱۹۷۰ و بر متن بحران اقتصادی سرمایه‌داری پا گرفت و ‌به‌تدریج به گرایش غالب اقتصاد سیاسی سرمایه‌داری جهانی مبدل شد، اما همان‌طور که انکشاف سرمایه‌داری تاریخاً تک‌راستایی نبوده، مختصات و ریختِ پدیداری نولیبرالیسم در برهه‌های تاریخی و جغرافیاهای مختلف نسبتاً متفاوت تجلی یافته است. اهمیت لحاظ‌کردن پیچیدگی‌ها و تنوع ساختاریِ صورت‌های پیکریافته‌ی واقعیات اجتماعی در تبیین و کاوش‌مان از این جهت است که سیر تاریخیِ تکوین و تطور سرمایه‌داری در سطح جهانی و برهم‌کنش‌های نیروهای بین‌المللی، منطقه‌ای و محلی بر یکدیگر به ناموزونی شالوده‌های اقتصادی و روساخت‌های سیاسی درون قلمرو دولت ـ ملت‌ها می‌انجامد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: مینو محرز عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا: «به عنوان یکی از اعضای کادر درمان واکسن روسی را تزریق نمی‌کنم»!

خامنه‌ای سردسته آدم‌کشان جمهوری اسلامی ایران، خرید واکسن کرونا از غرب را ممنوع اعلام کرده است اما اکنون مقامات جمهوری اسلامی از تزریق اضطراری واکسن روسی در ایران، خبر داده‌اند. در واقع سران و مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، با بهداشت عمومی مردم ایران نیز بازی می‌کنند و کم‌ترین اهمیتی به کشتار جمعی ویروس کرونا نمی‌دهند به حدی که از طب اسلامی و شاش شتر و دستگاه ویروس یاب سپاه تا روغن بنفشه و غیره در مبارزه با ویروس کشنده کرونا سخن می‌گویند و … چرا که خودشان نیز هر روز مشغول تهدید و دستگیری مردم معترض و اعدام هستند. …. ادامه »

حسین اکبری: آیا تعیین حداقل دستمزد سال ۱۴۰۰ برابر ماده ۴۱ قانون کار برای رهایی کارگران از فقر مطلق کافیست؟

سال گذشته برخلاف سنوات پیشین نمایندگان کارگری از امضای صورت جلسه نهایی حداقل دستمزد خودداری کردند و در پی اعتراضات راه حل را بردن شکایت به دیوان عدالت اداری اعلام کردند اما این شکایت نیز راه به جایی نبرده است. هیچ نهادی در هیچ سطح از حکومت نیز به شرایط زندگی اقتصادی کارگران که مدت‌هاست از درجه فقر نسبی به مطلق گراییده، اهمیت نمی‌دهد. هیچ مقام پاسخگویی وجود ندارد و گویا یک رضایت همگانی در بین متولیان از سرکوب دستمزدها که حالا به ثبات قطعی نیز رسیده است، وجود دارد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: یاد رفیق تراب حق‌شناس همیشه گرامی‌ست!

در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۲۱ برنامۀ رونمایی از کتاب خاطرات تراب حق‌شناس به‌نام «از فیضیه تا پیکار …» در گورستان پرلاشز پاریس، بر مزار پوران بازرگان و خود رفیق تراب برگزار شد. بیش از ۳۰ نفر علیرغم هوای بارانی و سرما و با وجود تمام محذوریت‌های مربوط به بیماری کورونا در این مراسم شرکت جستند و جا دارد همین جا از آن‌ها کمال سپاس و تشکر را به عمل آوریم. در فاصلۀ گردهم‌آمدن رفقا و دوستان، سرودهایی انقلابی از آمریکای لاتین و همین‌طور سرود شهیدان از کارهای قدیمی گروه هنری سازمان پیکار پخش شد و سپس در آغاز مراسم رفیق علی از اندیشه و پیکار به همه خیرمقدم گفته و برنامۀ مراسم را اعلام نمود. …. ادامه »

خاموشی فضاهای شهری، امری سیاسی است

دو ماه پس از اجرایی شدن طرح منع رفت‌وآمد شبانه (از ساعت ۹ شب تا ۴ صبح)، دستورکار خاموش شدن برق اتوبان‌ها، پارک‌ها، معابر، خیابان‌ها و بزرگراه‌ها از اول بهمن سال جاری نیز در مقام طرحی بی سر و صدا به‌اجرا گذاشته شد. پس از اعتراضات اولیه و مطرح کردن پرسش‌هایی از چند و چون چنین طرحی، وزارت نیرو اعلام کرد که: «در پلتفرم اولیه، قرار بر خاموشی چراغ‌های شهری پس از ساعت ۲۱ بوده است». واقعیت موجود اما خلاف این ادعاست. …. ادامه »

الاهه نجفی: بن‌مایه فرهنگی ضدیت خامنه‌ای با واکسن: حسرت جامعه شبانی

در سال‌های دهه ۱۳۲۰ در برخی آثار نویسندگان ایرانی نخستین نشانه‌ها از بیزاری از شهر و ستایش زندگی شبانی را می‌توان سراغ گرفت. در سال‌‌های منتهی به انقلاب این رویکرد با سویه‌هایی از رمانتیسمِ اشرافیت روستایی برجسته‌تر می‌شود. ضدیت خامنه‌ای با «واکسن» یک امر صرفاً سیاسی نیست، بلکه بن‌مایه‌های فکری آن را باید در بیزاری از تجدد و حسرت زندگی شبانی با تکیه بر اشرافیت روستایی جست. مساله اصلی این است: ارزیابی درستی از «آنچه که خود داریم» و «آنچه که از دیگری می‌خواهیم» وجود ندارد. …. ادامه »

آبان پرتویی: فقر در ایران نوزادان را نیز به کالا بدل کرده است

فروش نوزاد و کودک در ایران فعالیت تازه و دور از ذهنی نیست و همواره در طول سال‌های مختلف به دلایل متعدد وجود داشته است. با این حال چنین حرکت‌هایی بسیار جزئی و در سطح خُرد صورت می‌گرفته و هنوز به صورت یک کسب و کار پر درآمد به صورتی که اکنون شاهد آن هستیم درنیامده بود. …. ادامه »

مهدی کوهستانی: تاثیر جنبش کارگری بر جنبش سیاهکل- پنجاه سال تاثیر فرهنگ سیاهکل بر جنبش کارگری

سیاهکل شروع یک حرکت متفاوت در مبارزات جامعه ایران است و هنوز هم متفکرین بسیاری در راه رمزگشایی آن حرکت هستند. حرکتی که از رسیدن سه هسته عدالتخواه در یک پروسه تجانس مابین سال های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ شکل گرفت و توانسته بودند به یک پراکسیس واحد و هنر سازماندهی اشان کاری کارستان بوجود آورند. سیاهکلیان توانستند دیدگاههای نظری متفاوت و اقشار اجتماعی گوناگون را دور هم جمع کنند. این گرایش واحد در پروسه آموزش و خودسازی خود به راهی کشیده شد که چراغ راهی شد که راه رهایی جامعه در شرایط استبدادی آن زمان و مبارزه با غول وحشت و سرکوب در مقابل سیاهی اش نوری افکند. سازماندهی اش کمونیستی نبود ولی دل در گرو تدارک یک انقلاب دمکراتیک داشت. …. ادامه »

احمد زاهدی لنگرودی: آزادی بیان امری طبقاتی است

کانون نویسندگان ایران به عنوان یکی از قدیمی‌ترین تشکل‌های مردمی و مستقل ایران در تمام دوران فعالیت خود، پرچمدار عدالت و مدافع آزادی بوده و هست و خواهد بود. این را در تمام لحظات خطیر تاریخ کشورمان در همراهی و همدلی با مردم شریف ایران ثابت کرده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: تحقیق آلمان درباره شبکه جاسوسی دیپلمات بازداشتی جمهوری اسلامی ایران در اروپا!

رسانه‌های آلمان گزارش داده‌اند که سرنخ‌های تازه‌ای از افراد مرتبط با اسدالله اسدی، دیپلمات شاغل در سفارت ایران در اتریش، به دست آمده و احتمالا این افراد برای نهادهای اطلاعاتی ایران کار می‌کرده‌اند. مهرداد عارفانی که سابقه عضویت در سازمان مجاهدین را در کارنامه خود دارد و نسیمه نعامی و امیر سعدونی، زوجی که مواد انفجاری را برای بمب‌گذاری در نشست مجاهدین از اسدی تحویل گرفته بودند پناهنده سیاسی در بلژیک بودند نه تنها از همکاران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بودند بلکه حتی حاضر شده بودند در همایش ۲۰۱۸ شورای ملی مقاومت مجاهدین خلق ایران در حومه پاریس بمبی را منفجر کنند و صدها انسان را به خاک و خون بکشند که قدرت انفجاری بالایی داشت منفجر کنند. این سه نفر از نزدیکان مجاهدین خلق بودند و به طور علنی در همایش‌ها و تظاهرات اعتراضی آن بر علیه جمهوری اسلامی فعالانه شرکت می‌کردند. اکنون باید ببینیم اسم چه کسان دیگری در کشورهای اسکاندیناوی و اروپایی که با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی همکار می‌کردند منتشر خواهد شد! …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان ومردان): واکسیناسیون رایگان، استاندارد، فوری و همگانی حق مردم است

سوال مردم این است: به کدامین حق یک نفر در راس قدرت و اقلیتی در حاکمیت برای سلامت و بیماری، مرگ و زندگی میلیون‌ها انسان بدون توجه به نظر خود مردم تصمیم می‌گیرند؟ در شرایطی که خود حتما از بهترین نوع واکسن استفاده می‌کنند. این حق مردم است که بهترین امکانات در اختیار آنان قرار بگیرد و حق انتخاب داشته باشند که واکسن بزنند یا نزنند، یا اینکه نوع واکسن خود را تعیین کنند. …. ادامه »

کین‌توزی علیه چپ‌ها، بیعت با خامنه‌ای

نشریاتی نظیر مهرنامه و اندیشه‌ی پویا که طیِ چهار سال اخیر در نظریه‌پردازیِ سرکوب، دولت ایرانشهری با مختصات فاشیستی و دفاع از خشونتِ دولتی گویِ سبقت را از ارگان‌های رسمیِ حاکمیت ربوده‌اند، گاه و بی‌گاه صفحاتِ خود را با انتشار کین‌نامه‌هایی علیه کمونیست‌ها پر می‌کنند و به واسطه‌ی این کار دشمنیِ خود را با طبقه‌ی کارگر، تهیدستان و امکان‌های قیام علیه ستم و استثمار به نمایش می‌گذارند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: رشته دادگاه‌های نمایشی مسکو ابزار تثبیت قدرت مطلقه ژوزف استالین بودند!

تحقق آزادی‌های فردی و جمعی و آزادی به معنای اصیل و انسانی برای تحولات بنیادی و انقلابی پیش شرط های اساسی هستند. توجه کنیم که همین حد آزادی‌‌های فردی و جمعی و استقلال نسبی قوه قضاییه را در کشورهای غربی شاهدیم نه اهدایی بورژوازی، بلکه محصول مبارزه طولانی طبقه کارگر و نیروهای متحد آن و محصول انقلاب‌هاست. اما مسلم است زمانی انسان به معنای واقعی آزاد است که زور و استثمار بر بالای سرش نباشد و تمام امکانات و ثروت‌های جامعه به طور مساوی و یک‌سان بین همه شهروندان بدون توجه به جنسیت و ملیت و باورهای سیاسی و عقیدتی قرار گیرد. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت دوم)

روشنفکران قلابی، چوخ بختیارهای روزگار خوشی که یکی دو روزی در کوچه ای اشتباهی قدم زده اند و شاید یکی دو باری هم با یکی دو تا آدم حسابی یخنی خورده اند حالا شب روز راه می روند و ربط و بی ربط به چپ فحش می دهند که شک ندارند همه روشنفکران از تخم و تره استالین اند. نمی شود این موجودات را جدی گرفت. چون دنبال حقیقت نیستند دنبال دق دلی خالی کردند. دنبال این هستند که انتقام شکست طبقاتی شان را از کسانی بگیرند. به زعم اینان باعث تمامی بدبختی های آن ها و جهان چپ ها و روشفکران اند. همین ها بودند که مدام در بوق مبارزه با فساد و وابستگی و مبارزه طبقاتی دمیدند تا بلاخره آن شد که نباید می شد.و بر آن ها آن رفت که نباید می رفت. پس مدام برای دموکراسی یقه چاک می دهند، مدام مشت گیری می کنند تا مبادا چپ ها یادشان برود در فاصله سال های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۸ استالین با کولاک ها چه کرد. کاری ندارند که در سال ۲۰۲۱ نه از استالین خبری ست نه از اتحاد جماهیر شوروی و حالا تمامی آن جماهیر در حلقوم مافیاهای مالی دارند حمام سونا می گیرند. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: چهارمین حرکت سریالی بازنشستگان با شعار: «تامین اجتماعی بر پایه ی سبد معیشت، حق همه ی گروه های بازنشستگان است» برای تاریخ هفتم بهمن۹۹ در دست تدارک است، با تمام نیرو صدایشان باشیم!

همزمان باید تاکید کرد که ظرفیت همگانی شدن شعار «تامین اجتماعی برپایه ی سبد معیشت، حق همه ی گروه های بازنشستگان» که در میان بازنشستگان تامین اجتماعی مطرح شده، بسیار بالاست و می تواند بخش های شاغل اردوی کار را هم با خود همراه سازد. اگر حاکمیت در اثر اعتراض بازنشستگان مجبور شود پرداختی های آنان را افزایش دهد، نمی تواند به شاغلین کمتر از آنها پرداخت کند. …. ادامه »

احمد سیف: بلای خصوصی‌سازی / گزارش یک سرقت ازپیش طراحی‌شده

در سال‌های اخیر کم‌تر کشوری در جهان وجود داشت که به درجات گوناگون درگیر خصوصی‌کردن اموال دولتی نبوده باشد. از شرق و غرب، شمال و جنوب، خصوصی‌کردن به‌واقع مُد شده بود. اگر در شرق، هدف ایجاد اقتصادی بود بازارسالار، در بسیاری کشورهای دیگر که در این سال‌ها اقتصاد مختلط داشته‌اند، هدف- آن گونه که ادعا می‌شد- افزودن بر کارآیی بود و تخصیص بهینه‌ی منابع و امکانات محدود.
دریک سلسله مقالات کوتاه و بلند برآنم که گزارشی ارایه کنم از این فرایند درایران. پیش از آن ولی باید درباره‌ی «بلا و مصیبت بودن» این سیاست اندکی توضیح بدهم. …. ادامه »

بهرام رحمانی: ترکیه در سال ۲۰۲۱ و تیره‌گی روابط ترکیه و ایران!

احتمالا در سال ۲۰۲۱ تغییر چندانی در روابط تجاری و سیاسی بین ترکیه و ایران روی نخواهد داد. در عین حال، با طولانی شدن ریاست جمهوری اردوغان و رویکرد جاه‌طلبانه و نوعثمانی‌گری او، اقتصاد ترکیه نیز تحت تاثیر قرار گرفته است و دیگر از شکوفایی آغاز قرن خبری نیست. اعمال سرکوب و سانسور شدید در کشور و محدود کردن آزادی جنبش‌ها، احزاب، نهادهای دموکراتیک مردمی و نیز آزادی بیان در ترکیه و هم‌چنین عدم دخالت در امور کشورهای دیگر، فشارهای بین‌المللی به اقتصاد ترکیه زیان‌های محسوس‌تری خواهد گذاشت. …. ادامه »

جمشید مهر: فائزه هاشمی، کدام نیرو را برای کدام آلترناتیو برمی کشد؟ ترسان از انقلاب، هراسان از برآمد توده های سازمانیافته!

آن چه  فائزه هاشمی بیشتر برآن پافشاری می کند نقد منفی از جمهوری اسلامی است. به عبارتی نقد وضع موجود است. فائزه آشکارا  تاکید می کند که نظام اصلاح پذیر نیست. اما در همان حال می گوید: «گفتار اینجانب مبنی بر تغییر سیاست ها و عملکردها به منظور برگشت به اصل نظام و اهداف انقلاب و منافع جامعه می گردد». به عبارت دیگر آن جا که وارد نقد اثباتی می شود و راهبرد ارائه می کند، به ترامپ متوسل می شود، از خیزش مردم و سازمانیابی آنان و انقلاب هراسان است. و نهایتا می گوید که برای  تغییرات ضرور برای «حفظ اصل انقلاب و اصل نظام ایجاب می کند» تا به ترامپ متوسل شود. و یا در برابر «افرادی خطرناک تر از ترامپ در قلدری و…» به ترامپ پناه می برد. …. ادامه »

نصرالله قاضی: شکست تهاجم فاشیستی به کاپیتول هیل در بستر بحران دمکراسی لیبرال

راست ترامپیست پس از انتقال قدرت به سادگی از صحنه سیاسی ناپدید نخواهد شد. پایگاه های حزب جمهوری خواه در ایالت ها به مثابه ماشین رادیکالیزه شدن راست افراطی و از جمله تولید پدیده ترامپیسم نیز متوقف نخواهند شد. وظیفه چپ است که رابطه میان راست افراطی و حزب جمهوری خواه را نشان دهد. همچنین باید نشان داد که سرکوب بیرحمانه پلیسی جنبش “زندگی سیاهان اهمیت دارد” که در یک سال گذشته بدون وقفه ادامه داشته و تاریخ طولانی سرکوب خشن و بیرحمانه چپ در آمریکا جزئی نهادی از ساختار سرکوب نژادیی – طبقاتی در آمریکا میباشد که متحد نیرومند هم راست افراطی و هم راست انتخاباتی است که از وجود هم بهره برده و به هم  نیرو میرسانند. …. ادامه »

مانلیو دینوچی: برای گسترش جنگ افزار، ناتو به بانک تبدیل می شود

یکی دیگر از کارکردهای بانک ناتو بطور کلی، افزایش توان پیمان آتلانتیک شمالی در رویاروئی با چالش های مالی است، زیرا «هر گونه حرکت نظامی به توان اقتصادی و مالی بستگی دارد». پیغام [بانک ناتو] برای هم پیمانان روشن است: «مسئولیت تأمین مالی اتحادیه نمی تواند فقط به آمریکا واگذار شود، و شرکت عموم اعضا در پذیرش این مسئولیت ها ضروری ست.» …. ادامه »

جلبیر الأشقر: اولین دهه از آغاز سیر انقلابات عربی / ترجمه پریسا امجدی

دهه اول پروسه انقلابات عربی بخوبی نشان داد که این یک روند طولانی است. شکست “بهار عربی” و وقوع جنگ داخلی در سه کشور منطقه، و احیای مجدد رژیم های کهنه با ظاهری جدید و حتی در مورد مصر با چهره ای کریه تر، به هیچ وجه نتوانست ثبات اجتماعی را در منطقه برقرار کند. غلیان های اجتماعی و اعتراضات سیاسی همچنان در کشورهای منطقه یکی پس از دیگری و در مناطق مختلف هر کشور در حال وقوع هستند، مانند مراکش، تونس، مصر، سودان، اردن، سوریه و عراق و کشورهای دیگر. …. ادامه »

چند مقاله؛ همراه با ویدئو و فایل صوتی ار همنشین بهار

بهرام رحمانی: سیاست‌های «رضا پهلوی» و اجدادش!

استبداد و دیکتاتوری از خصوصیات بارز حکومت‌های پهلوی بود به طوری که اطرافیان شاه نیز بعدها به آن اعتراف کردند. فریدون هویدا، برادر امیرعباس هویدا نخست وزیر حکومت شاه که خودش نیز مدتی نماینده ایران در سازمان ملل بود در کتاب خاطرات خود با اشاره به دیکتاتوری و استبداد شاه می نویسد: «روش زمامداری شاه به گونه‌¬ای بود که اکثر تصمیم ها را شخصا می گرفت و به همین خاطر چنان جوی به وجود آمده بود که هیچ‌کس حتی نزدیک‌ترین مشاورانش هم جرات انتقاد از او را به خود راه نمی دادند …. ادامه »

کودتای فاشیستی شکست‌خورده، نبردی خشمناک که هنوز با شدت ادامه دارد و راه پیشروی از این جنون

در دوره‌ای که ساختارها و دینامیک‌های (یک فرآیند یا سیستم که با تغییر، فعالیت یا پیشرفت مداوم و در کل سوخت‌وساز  آن فرایند مشخص می‌شود) این سیستم- سرمایه‌داری -امپریالیسم- ورشکستگی کامل و خطرناک خود را در برخورد با گسترش ویروس دوقلوی همه‌گیر کووید-۱۹ و فاشیسم نشان داده‌اند، یک گزینه واقعی که درک عمیق از دینامیک‌ها دنیای واقعی در مورد چگونگی تحول بنیادی جوامع از طریق انقلاب، و بشریت می‌تواند خود را رها کند، وجود دارد. این منبع عظیم امید واقعی بر اساس علم است. …. ادامه »

اسماعیل مولودی: مرگ بر ناسیونالیسم، مذهب و فرهنگ مردسالار! در گرامیداشت نوزدهمین سال قتل فادیمه شاهیندال

برای اجرای قتل ناموسی خانواده رسما جلسه میگیرد. مقتول حتی در جلسه ای که حکم مرگش صادر میشود گاها شرکت میکند. مردان طایفه تصمیم میگیرند که دختر و یا زنی که قانون ناموس خانواده را رعایت نکرده، پسر یا دختری که همجنسگرا هستند باید بقتل برساند. در این جلسه به هر کس وظیفه ای سپرده میشود. کسی که حکم قتل را اجرا میکند مورد تشویق و نشان لیاقت مردانه میگیرد و قهرمان طایفه میشود. وقتی قتل انجام شد هیچکس برای مقتول عزا نمیگیرد. چرا عزا؟ ما امر مقدس دفاع از ناموسمان را اجرا کردیم. …. ادامه »

مانلیو دینوچی: خلیج [فارس]، جنگ سی ساله / بوش: «دوران امید جدید آغاز می شود»

با جنگ خلیج [فارس] استراتژی جدیدی به وجود می آید که جنگ های پیاپی را به فرماندهی ایالات متحدۀ آمریکا هدایت می کند، یوگوسلاوی ۱۹۹۹، افغانستان ۲۰۰۱، عراق ۲۰۰۳، لیبی ۲۰۱۱، سوریه ۲۰۱۱، و جنگ های دیگری که به عنوان « عملیات بشر دوستانه برای صدور دموکراسی » معرفی می شود. این موضوع نشان می دهد که جنگ خلیج [فارس] تا چه اندازه در تلاقی با  مرگ و میر  میلیون ها انسان ، قطع عضو، یتیم و پناهنده شده است، یعنی جنگی که رئیس جمهور بوش در اوت ۱۹۹۱ «عمق نظم نوین جهانی» تعریف کرد. به این محاسبات باید مرگ یک میلیون و نیم نفر را در طول ۱۲ سال پس از محاصرۀ عراق اضافه کنیم که کودکان نیم میلیون نفر آنها را تشکیل می دهند، بسیاری دیگر به دلیل اثرات دراز مدت بمب های اورانیوم ضعیف شده از بین رفته اند که به شکل گسترده در جنگ به کار برده شده است. و پس از محاصره، در جنگ دوم علیه عراق در سال ۲۰۰۳ قربانیان جدیدی بر جا گذاشت. …. ادامه »

بهرام رحمانی: آزادی بیان و اندیشه و آزادی‌های فردی بدون حد و حصر حق خدشه‌ناپذیر همگان است!

در این مقاله کوشش شده است تا رابطه میان آزادی بیان و اندیشه شهروندان با حاکمان بررسی شود. چرا که این روزها در رابطه بسته شدن حساب‌های توییتری دونالد ترامپ و یا پیش‌تر علی خامنه‌ای بحث‌های مخالف و موافق زیادی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها منتشر شده است. برخی بحث‌های مخالفین بسته شدن حساب‌های توییتری این دو عنصر منفور جهانی به حدی چندش‌آور است که انگار فراموش کرده‌اند این‌ها از چهره‌های سرشناس و کریه دشمن درجه یک آزادی بیان و اندیشه و گرایشات وحشیانه نژادپرستی و میلیتاریستی،‌ سانسور و سرکوب در سطح جهان هستند. …. ادامه »

پاندمی کرونایی: ارزیابی یک‌ساله! نوشته نازنین و یامین

پس از گذشت کمتر از یکسال ـــ که رقم مبتلایان به حدود ۱۰۰ میلیون نفر و تعداد کشته‌شدگان به حدود دو میلیون نفر بالغ شده ـــ آنهم به اعتبارِ آمارهای رسمی و نه واقعی که حداقل چند برابر است! ـــ  به ارزیابی، بررسی و تکمیل داده‌های‌ قبلی می‌نشینیم. …. ادامه »

حزب کمونیست انقلابی آمریکا: چه شد، چرا… و چه باید کرد

درباره رخدادهای بی‌سابقه ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن دی سی …. ادامه »

اومبرتو اکو: فاشیسم ابدی

فاشیسم واژه‌ای همه‌منظوره شده چون می‌توان یک یا چند ویژگی از رژیمی فاشیستی حذف کرد ولی همچنان آن را فاشیست دانست. امپریالیسم را از فاشیسم کنار بگذارید، همچنان فرانکو و سالازار را دارید. استعمار را از آن کنار بگذارید، همچنان گروه فاشیستی اوستاش (Ustashes) در بالکان را دارید. به فاشیسم ایتالیایی ضدیت ریشه‌ای با سرمایه‌داری را بیفزایید (که هرگز برای موسولینی جذاب نبود)، همچنان ازرا پاوند را دارید. نوعی کیش اساطیر سلتیکی و عرفان مبتنی بر جام مقدس را بیفزایید (که کاملاً با فاشیسم رسمی بیگانه است)، همچنان یکی از محترم‌ترین مرشدان مذهبی فاشیست، یولیوس اِولا، را دارید. ولی، به‌رغم این گنگی، به گمانم می‌توان فهرستی از ویژگی‌هایی را تهیه کرد که سرشت‌نمای چیزی است که من آن را Ur-Fascism یا فاشیسم ابدی می‌نامم. این ویژگی‌ها را نمی‌توان درون یک نظام سامان داد؛ خیلی‌هایشان با همدیگر تضاد دارند، و در ضمن سرشت‌نمای انواع دیگر استبداد یا تعصب‌اند. ولی کافی است یکی از این ویژگی‌ها باشد تا اجازه دهد فاشیسم دور و بر آن شکل گیرد. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: «پرستاران ومطالبات بی پاسخ ماندهِ آنان»؛ نگاهی به این نیروی سخت کُوش رنج و کار جامعه طی دوران کرونایی در ایران!

وضعیت کنونی پرستاران و کادر درمانی نشان دهنده‌ی انسداد امکان بهبود و نبودن تمایل رسیدگی به آن از سوی مدیران و مسئولین بالادستی و نیاز به تشکل‌های مستقل از درون جامعه‌ی پرستاری‌است که پیگیر حقوق و مطالبات خود باشند. …. ادامه »

تقی روزبه: ایجاب و نفی جنبش ها در نزد آلن بدیو و تناقضات – بخش اول

متاسفانه در میان چپ ها هم به نوعی وسوسه بازگشت به افتخارات گذشته و فراموش کردن درس های فروپاشی آن، که البته امروزه از عروج گرایش های اقتدارگرایانه در جهان هم تغذیه می کند بدون زمینه نیست و برای بخشی از ‌آن، فلسفه و مواضع بدیو می تواند دارای جاذبه باشد. به عنوان مثال در نگاهی به ویدئوی زیر که در آلمان (شهر هانوفر) و در نشستی پیرامون مواضع بدیو ضبط شده است، می توان دید که چگونه رسما با نگاهی مثبت و با آب و تاب از نقش یک اقلیت سازمان یافته و مشرف بر جامعه و «اکثریت خاموش» و از «دیکتاتوری» اقلیت و پرولتاریا سخن گفته می شود. …. ادامه »

ی. صفایی: از میرزا جوادخان سعدالد‌وله تا میرزا فرخ خان نگهدار

به حق که نه شما و نه همفکرانتان هرگز از تاریخ نیاموختید و هیچ تجربه ای از آن کسب نکردید. میزرا فرخ خان، امروز در تاریخ معاصر امثال شما و سعدالدوله ها را کم نداریم ولی مردم با پشتیبانی آزادیخواهان به مبارزه برعلیه این فاشیست های زمان ادامه خواهند داد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: به یاد اعضای زندانی کانون نویسندگان ایران رضا خندان‌، بکتاش آبتین، کیوان باژن، گیتی پورفاضل و آرش گنجی!

شکی نیست که رضا خندان‌(مهابادی) و هم‌وندانش، نویسندگانی جسور و مردمی هستند و به همین دلیل در دل میلیون‌ها مردم آزادی‌خواه و عدالت‌جو جای دارند. وی و بسیاری از زندانیان سیاسی، اندیشه و تفکر بالنده و والایی دارند و با تمام وجود خواهان استقرار آزادی، برابری و عدالت اجتماعی در جامعه‌مان هستند و تا کنون در این راه، آگاهانه از جان و زندگی‌شان مایه گذاشته‌اند. اما دیر نیست که میلیون‌ها مردم آزادی‌خواه با پیکار مستقل و همبستگی خود بار دیگر همانند سال ۱۳۵۷، در زندان‌ها را بگشایند و دست افشان و پایکوبان و سرودخوانان این پیکارگران راه آزادی بیان و اندیشه خود را آزاد کنند! …. ادامه »

مهدی کوهستانی: آیا خیریه نذر اشتغال امام حسین برای منطقه ای کردن دستمزد حمایت رهبری را دارد؟

خانه کارگر که با امکانات امنیتی اش تا بحال یک حرکت اعتراضی برای منافع کارگری سازمان نداده ولی تا توانسته بسیاری را به اخبار اعتراضات کارگری مهندسی نویسی شده سایت ایلنا جذب کند. خانه کارگری که شکایت افزایش دستمزد شوراهای اسلامی کارش:” بعد از گذشت پنج ماه از ثبت شکایت ابطال مزد ۹۹، هنوز خبری از ارجاع شکایت به شعب و تصمیم‌گیری و صدور رای در مورد آن نیست!”  و رهبر مادام‌العمرش در راهروهای نامعلوم بسر می برند، و موجودیت خارجی اش را از طریق میراث رانت مکتب هاشمی رفسنجانی و بهشتی حزب جمهوری اسلامی می برد و بدون رضایت، توافق و هیچگونه مزایایی از هر کارگر ماهانه ۱۰۰  هزارتومان دستمزد از دو میلیون کارگر می دزدند و در چهار دهه گذشته سایت، روزنامه، دفتر و دستک داشته و نمایش های اول ماه می ساندیسی ، نشست ها و کارگاههای فرمایشی در رابطه با مشکلات کارگران به سبک سازمان سکوریتاته (سازمان امنیت) رومانی نیکولای چائوشِسکو تولید میکند. …. ادامه »

نامه‌ی سرگشاده به رفیق لنین/ قسمت سوّم/ پاسخی به جزوه‌ی لنین: «رادیکالیسم، بیماری کودکانه‌ی کمونیسم» / ه. گورتر/ برگردان: کاووس بهزادی

برای ما مساله‌ی اپورتونیسم از اهمیت خاصی برخوردار است که من در این‌جا می‌خواهم به‌طور مفصل به آن بپردازم. رفیق با برپائی انترناسیونال سوّم نزد ما هنوز اپورتونیسم به حیات خود ادامه داده است. ما آن را در تمام کشورها و در تمام احزاب کمونیست مشاهده می‌کنیم. در صورتی که عامل مرگ انترناسیونال دوم در انترناسیونال سوّم به حیات خود ادامه نمی‌داد، این امر معجزهای بود که در تضاد با تمام قوانین تکامل قرار داشت. …. ادامه »

محمود طوقی: جستارهایی پیرامون انسان و جامعه (قسمت اول)

انقلاب در معنای امروزیش به معنای زیر و رو شدن و عوض شدن ذات و ماهیت یک شیئی است. و به جنبش های اجتماعی که به دگرگونی های اجتماعی منجر می شوند انقلاب می گویند. توماس پین نویسنده رساله عقل سلیم که در باب استقلال امریکا از پادشاهی بریتانیا نوشته شده است نخستین  کسی است که انقلاب را به معنای امروزیش بکار برده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: بودجه سال ۱۴۰۰ دولت اسلامی ایران غیرواقعی و میلیتاریستی است!

دولت شیخ حسن روحانی، لایحه بودجه ۱۴۰۰ را با توجه به خوش‌بینی به بازگشت «برجام» تهیه کرده که رقم صادرات نفتی ایران را ۴.۶ برابر رقم صادراتی سال جاری در نظر گرفته است. تازه اگر در سال جاری ایران واقعا توانسته باشد روزانه به طور متوسط ۵۰۰ هزار بشکه نفت صادر کند در سال آینده نیز در بهترین حالت دست‌کم در ماه‌های نخست همین مقدار نفت خواهند فروخت. به این ترتیب بودجه سال ۱۴۰۰ جمهوری اسلامی ایران، حتی در مقایسه با سند بودجه‌های سال‌های قبل، بسیار تخیلی و غیرعلمی و اساس بودجه نظامی – امنیتی یعنی تشدید سانسور، سرکوب و جنگ‌طلبی است. آن‌هم در شرایطی که اکثریت شهروندان ایران نگران نان شب‌شان و فرزندان‌شان هستند. …. ادامه »

آزموده را آزمودن خطاست از: کاظم فرج الهی

آزموده را آزمودن خطاست! طی بیست و نه سال  دست کم بیست و نه بار از این سوراخ گزیده شده اید! در سال سی ام چه خواهید کرد؟

در شرایط حاضر هیچ گونه امیدی به کمیته مزد شورایعالی کار، خود این شورا و به نشستگان در جایگاه نماینده کارگری در این مذاکرات نیست. کارگران ایران ناگزیرند خود به هر شکل و در هر سطح ممکن مراتب نارضایتی و شکایت خود را از وضع موجود و آنچه ستم در دهه های گذشته از این رهگذر بر آنان روا شده اعلام کنند. بطور فردی یا گروهی، سازمان یافته یا سازمان نیافته به کارفرمایان خود، به ادارات کار و به دیگر نهادها و مراکز مسئول و به مراکز قضایی مراجعه کرده و طرح شکایت کنند. …. ادامه »

تقی روزبه: غلیان بحران انتقال قدرت در آمریکا، و بسامدهای آن در رژیم ایران!

آنچه که روشن است و هر نامی که بگذاریم امریکا دو پارچه شده است و پس از این رویداد دیگر آمریکا آمریکای سابق نخواهد بود. این ها هم پس لرزه های بحران هستند و هم پیش لرزه های تعمیق آن در مهد سرمایه داری که نشان می دهد همه این دم و دستگاه بوروکراسی و قدرت رسمی با از دست رفتن اجماع جامعه بهم ریخته است و چون لباسی کهنه و مندرس بر قامت آمریکای در حال افول هژمونی زار می زند …. ادامه »

بهرام رحمانی: یک سال دروغ‌گویی و پنهان‌کاری جمهوری اسلامی درباره پرونده مرگ‌بار هواپیمای اوکراینی!

با توجه به مجموعه موضع‌گیری‌های یک سال اخیر نهادهای رسمی جمهوری اسلامی در ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکراینی، به هیچ‌وجه نمی‌توان مطمئن بود که همه واقعیت را بیان کرده‌اند. به بیان دیگر، تضمینی وجود ندارد که با وجود تمام فشارها و افشاگری‌های خانواده‌های جان‌باختگان و افکار عمومی از جمهوری اسلامی یا اعتراف‌های حکومتی به انتشار اطلاعات نادرست، دانسته‌های ما در نخستین سال‌گرد فاجعه، هنوز هم دربر گیرنده تمامی حقیقت نیست. سران و مقامات سیاسی و نظامی و قضایی جمهوری اسلامی ایران نه تنها درباره این فاجعه، بلکه درباره همه مسایل و بحران‌‌های کشور به مردم دروغ می‌گویند و هیچ شرمی هم از این کارهای نفرت‌انگیز خود ندارند! در هر صورت وظیفه همه انسان‌ها و نیروهای آزاده است که از حق‌طلبی و عدالت‌جویی و داخواهی خانواده‌های جان‌باختگان هواپیمایی اوکراینی دفاع کنند. …. ادامه »

به‌روزرسانی آمار محرومیت برقرار است: «۱۰ میلیون کارگر زیرزمینی بدون بیمه و با حقوق ۷۰۰ هزار تومان داریم»

هرگونه صحبت از آمار جدید ۱۰ میلیون کارگر بدون بیمه، نگاه ما را متوجه اعلام اولیه‌ی «ضرورت افزایش ۳۵ درصدی حقوق» در سال ۱۴۰۰ می‌کند. در وضعیتی که سیر افزایشی اخراج‌های پسا کرونا و خالی شدن سبد معیشت خانوار کارگری از گوشت و لبنیات و تخم‌مرغ هم گذر کرده است، همین میزان مقرری نیز به بخش عظیمی از نیروهای کار تعلق نخواهد گرفت و فقر با شدت بیشتری، گریبان مزدبگیران و مطرودان را خواهد گرفت. …. ادامه »

سرور علی محمدی: به نام چپ نوین، به کام سلطنت

شاه  بارها گفته بود دعوای اصلی ما با چپ ها و طرفداران مصدق است و مذهب پاسدار تاج و تخت و ملایان تنها یاوران ما در هر بزنگاهی خواهند بود. شعار خدا، شاه، میهن. در پناه رشد مذهب در ایران نتیجه عقاید خرافی شخص شاه بود. خیانتی که با هیچ “پیمان نوینی” از تارک رژیم پادشاهی پاک نخواهد شد. مصاحبه ی شاه با اوریانا فالاچی بیانگر طرز تفکر خرافی و دیکتاتور منشانه ی پادشاهی است که مدعی رهبری ایران بسوی دروازه های تمدن بزرگ را دارد. …. ادامه »

مانلیو دینوچی: پُشت پردۀ حکم لندن در مورد جولیان آسانژ

در اینجا باید بپرسیم که چه چیزی موجب لغو استرداد جولین آسانژ به ایالات متحده شده است؟ …. ادامه »

اعضای نامرئی جامعه: زنان خانه‌دار – بنفشه چراغی

پس از گذشت بیش از پنجاه سال از مبارزات فمینیستی برای آزاد کردن زنان از خانه،‌ چه بر سر پیوند میان زنان، خانه و خانه‌داری آمد؟ حالا که زنان به‌مراتب بیش از دهه‌های پیشین وارد بازار کار شده‌اند،‌ آیا دولت‌ها و جوامع فکری به‌ حال تقسیم وظایف خانگی کرده‌اند؟ در روزگاری که به‌رسمیت شناخته شدن زنان مشروط به فعالیت اقتصادی‌شان شده‌ است،‌ موقعیت زنان خانه‌دار چگونه‌ است؟ …. ادامه »

نسیم روشنایی: طرح تربیت یکپارچه دوران کودکی؛ تلاش خامنه‌ای برای مسخ خردسالان

رقصیدن، ترانه خواندن، موسیقی شنیدن و شادی دختران و پسران پیش‌دبستانی با همدیگر در مهدکودک‌ها که امری طبیعی در رشد کودکان است، خاطر «آقا» را پریشان کرده. رهبر جمهوری اسلامی هراسان است مبادا این کودکان به نسلی بدل شوند که آموزش و پرورش، رسانه‌ها و نهادهای حکومتی نتوانند از آنها بسیجی، سپاهی، اطلاعاتی یا سرسپردگان بی‌چون و چرای ولایت فقیه بسازند. …. ادامه »

آلبرتو بلوتو: ایالات متحدۀ آمریکا برای دیکتاتورها کادر نظامی تربیت می کند

«شرکت مؤسسات آموزشی آمریکائی در کودتا و تشکیل رژیم های سرکوبگر» این تیتر مقاله ای است که در سایت ایتالیائی InsideOver منتشر شده و به کادر نظامی خارجی ها در ایالات متحدۀ آمریکا اختصاص دارد که برای مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر آموزش می بینند. « بین سال ۱۹۹۹ و ۲۰۱۶، ۲،۴ میلیون دانشجو در این نوع برنامه های آموزشی شرکت کرده اند، و تقریباً بودجه ای معادل ۲۰ میلیارد دلار برای این امر خرج شده است.» …. ادامه »

بهرام رحمانی: شیرین نجفی و پرستوهای جمهوری اسلامی ایران!

نفوذ در درون رسانه‌ها و نهادها و سازمان‌ها و احزاب مخالف حاکمیت و اپوزیسیون در خارج از کشور توسط عوامل نفوذی یکی از اصلی‌ترین اهداف سیستم امنیتی در درون شبکه کودتا طراحی گردید. نفوذ در درون جریان‌های مخالف حاکمیت از همان نخستین ماه‌های به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی آغاز شده و سابقه‌ای طولانی دارد. سیستم امنیتی این حکومت با روش‌های گوناگون، عوامل نفوذی خود را در درون جریان‌های مخالف خود و نیروهای سرنگونی‌طلب در داخل و خارج از کشور، جای داده است اما نفوذ در جریان‌های مخالف از سال ۱۳۸۸ به این سو افزایش یافته است. چرا که در آن سال دستگاه‌های امنیتی حکومت به دلیل درگیری شدید درونی جناح‌هایش آسیب دیده بودند و از سوی دیگر تعداد زیادی نیز به خارج کشور آمده بودند به همین دلیل حاکمیت نیاز داشت که نفوذی‌ها زیادی را راهی خارج کشور کند و یا از میان ناراضیانی که به خارج آمده بودند یارگیری کند. نفوذی‌ها قبل از اعزام به خارج آموزش‌های سیاسی و امنیتی و جاسوسی می‌بینند و حرفه‌ای هم عمل می‌کنند. …. ادامه »

گزیده‌ای از: کمونیسم نوین نوشته باب آواکیان

این دینامیک‌های اساسی سرمایه‌داری است. به دلایلی که من صحبت کردم، رقابت به‌طور مداوم وجود دارد، حتی ماهی‌های بزرگ توسط “کوسه‌ها” کارآمدتر خورده می‌شوند. و درعین‌حال، همه این سرمایه‌داران با قانون ارزش پیوند خورده و در نهایت توسط آن تنظیم می‌شوند- همه آن‌ها با واقعیت  که توسط قانون ارزش بیان‌شده، که ارزش چیزهای تولیدشده برابر است با مقدار کار اجتماعی لازم برای تولید آن‌ها، گره‌ خورده‌اند. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: خیز برداشتن مافیای درون نظام برای مصادره مبارزه و اعتصاب کارگران هفت تپه، به بهانه خلع ید!

بنابراین ماجرای خلع ید از اسدبیگی و رستمی هم به نوعی «دکانداری» دکاندارن دین نما بوده است! تنها از همین روست که مافیای درون نظام برای مصادره‌ی مبارزه و اعتصاب کارگران هفت تپه، به بهانه‌ی خلع ید، دیگربار در هیکل دولت – مجلس و دستگاه قضا خیز برداشته‌اند! …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): بند زنان «عادی» قربانیانی محکوم به مرگ

نام بندشان بند زنان «عادی» است؛ «عادی» نه به معنای «هنجار» بلکه به معنای غیرسیاسی. این اصطلاح و واژه به حدی جا افتاده که حتی زندانبان‌ها هم برای اشاره به این زنان آنان را زندانیان «عادی» می‌خوانند، درحالی که آن‌ها «غیرعادی»‌ترین زندانیان هستند. در بندهایی که زنان «عادی» زندانی‌اند از دختران زیر هجده سال تا زنان بالای شصت ساله را می‌توان دید. و به عکس بند «عادی»ِ مردان، اتهام‌ها و یا جرائم این زنان اساسا تنوعی را که در زندان مردان «عادی» می‌بینیم ندارد. دختران و زنان جوان اغلب به جرم ولگردی، فحشاء و به ندرت مواد مخدر یا قتل در زندانند. برخی از زنان بالغ نیز به جرم ولگردی، فحشاء و معمولا اعتیاد یا حمل مواد مخدر در زندانند. «موادی»‌ها اغلب از طریق مردان خود (عمدتا همسران) معتاد شده و سپس برای حمل مواد مخدر مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند. در میان این فریب‌خوردگان گاه دختربچه‌ها را هم می‌توان دید. …. ادامه »

بهرام رحمانی: «قهرمان‌سازی» از پاسدار «قاسم سلیمانی» با زر و زور!

جانیان جمهوری اسلامی از خامنه‌ای و روحانی گرفته تا سایرین آن‌چنان منفورند که مردم به ویژه جوانان در کوچه و خیابان و اتوبوس و تاکسی به ریش همه آن‌ها می‌خندند و مسخره‌شان می‌کنند. برای قهرمان کارتونی آن‌ها یعنی پاسدار سلیمانی جوک درست می‌کنند. حالا نظرسنجی‌های قلابی و سفارشی هم راه می‌اندازند فقط خودشان را گول می‌زنند. کیست که از اختراع‌های قلابی  جمهوری اسلامی ‌ایران و سپاه پاسداران آن، هم‌چون «بشقاب» تشخیص بیماری کرونا خبر نداشته باشد؟ …. ادامه »

بهروز سورن: این جنایتکار هم بی مکافات رفت!

مصباح یزدی هم رفت. این جنایتکار بی مکافات رفت همانند محمد یزدی و شاهرودی و دیگران. مصباح یزدی در طول تمامی سالهای خونین حاکمیت استبداد اسلامی همراه آن بود. ردپای او در تمامی تاریخچه سرکوب خونین نظام دیده میشد. …. ادامه »

فرناز سیفی: برای مقابله با آزار جنسی، پسران را آموزش دهید

یک سوم زنان جهان، آزار و اذیت جنسی را تجربه می‌کنند. رقمی که آشکارا بلای فراگیری را نشان می‌دهد که زنان جهان را مبتلا کرده است. به‌رغم اینکه در لزوم و اهمیت آموزش مباحث جنسی و آزار جنسی در مدارس تردیدی باقی نمانده، کماکان در بسیاری از کشورهای جهان هیچ شکلی از آموزش رسمی درباره‌ی مسائل جنسی وجود ندارد. حتی در کشوری مثل آمریکا نیز آموزش مسائل جنسی تنها در ۲۲ ایالت به اضافه‌ی واشنگتن دی‌سی اجباری است و بس. …. ادامه »

محمود طوقی: دیالکتیک شکست و قهرمانی در حماسه آرش

قهرمان و عمل قهرمانی بحثی قدیم است، ملتی که قهرمان ندارد و ملتی که نیاز به قهرمان دارد. باید دید از کدام سو به این داستان نگاه می کنیم. سه نگاه به عمل قهرمانی وجود دارد؛ نگاهی  اپورتویستی و راست، نگاهی چپروانه و نگاهی اصولی. …. ادامه »

بهرام رحمانی: مناقشه جمهوری اسلامی و آمریکا و اسرائیل در تمام سال ۲۰۲۰!

اگر سال گذشته با کشتن پاسدار قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد آغاز شد امسال با پرواز هواپیماهای غول پیکر بی‌-‌۵۲ آمریکایی و حضور کشتی‌‌های جنگی و زیردریایی‌های آمریکایی و اسرائیلی و نیز با جنگ و جدل لفظی شدید مقامات آمریکایی و و اسرائیلی ایرانی شروع شده است. به این ترتیب خاورمیانه به انبار باروت بزرگی تبدیل شده است که اگر جنگی دربگیرد تر و خشک را با هم خواهند سوخت. …. ادامه »

«از من هم به سوی ما هم»، تحلیلی بر خشونت جنسی و راهکارهای مبارزاتی علیه آن

امیدواریم این متن فتح بابی باشد برای گفتگو و تعامل بیشتر در میان روایت‌گران و همچنین فعالین و گروه‌های فمینیستی، در تلاش برای پیشبرد و تداوم حرکتی که اخیرا در فضای مجازی آغاز شده است. این تازه آغاز راه سخت و ناهموار مبارزه با خشونت جنسی و فرهنگ تجاوز است. …. ادامه »

شهرام موصلچی: خودکشی کودکان آسان فراموش می‌شود

اخبار مربوط به خودکشی به ویژه خودکشی کودکان و نوجوانان هر از گاهی با کمک مددکاران اجتماعی، خبرنگاران و افراد فعال در این حوزه به رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی کشیده می‌شود. مدتی بعد اما بدون توجه و‌ رسیدگی‌های لازم به زوایای چنین موضوعی از سوی نهادهای دولتی، ماجرا به فراموشی سپرده می‌شود. …. ادامه »

مرضیه حسینی: زنی دیگر قربانی ناموس، وفا عبدالله زاده در سردشت به قتل رسید

زن کشی در غرب کشور ادامه دارد، هنوز کفن سرگل از کردستان خشک نشده، خبر رسید که وفا عبدالله زاده زن چهل‌ودو ساله در «سردشت» توسط برادرش به قتل رسید. …. ادامه »

آلکساندرا کولونتای: اخلاق در محدوده‌ی روابط زناشویی – ترجمه و تلخیص: فرزانه راجی

معتقدم لازم است کتاب‌ها و نوشته‌های کلاسیک در مورد مارکس، «مارکسیسم» و… خوانده شوند. خواندن آن‌ها مانع دوباره‌کاری ما خواهد شد و باعث می‌شود نیرو و انرژی خود را صرف بسط و گسترش آن‌ بخش‌هایی کنیم که یا اساسا به آن‌ها پرداخته نشده و یا کم پرداخته شده است. با همین نیت به ترجمه و تلخیص نوشته‌ی آلکساندرا کولونتای مبادرت کردم و در هر جا که متن را با ایده‌ها و یافته‌های جدید متضاد یا مغایر دیده‌ام سعی کرده‌ام با زیرنویسی کوتاه توضیحی به‌روز دهم. …. ادامه »

بهروز سورن: یاد رفقایم در سازمان راه کارگر گرامی باد!

چنانچه بپذیریم که شهدای سازمان راه کارگر نه برای سازمان بلکه برای مفهوم راه کارگر و تحقق آرمانهای انسانی شان جان باختند و به قصد و با هدف بهروزی مردم, آزادی و برابری سینه در برابر گلوله هایشان سپر کردند, درمی یابیم که مفهوم فرقه و فرقه گرایی در اندیشه شان جایی نداشته است. بعبارت دیگر کسی برای فرقه اش جان نمیدهد. مگر از جایگاهی غیر مارکسیستی! …. ادامه »

ارنستو بهروز: زایش دانایی, تفسیر یک اثر هنری بی نظیر به یاد هنرمند فقید مینو خواجه الدین

نقد اضافی در حاشیه، اینکه به نظر من کریسمس و تولد مسیح یک کپی و اقتباص جعلی از شب یلداست. با این ویژگی که از نظر من تعبیرغلبهٔ روشنایی بر تاریکی نیز در آن یک نظر تحمیلی مردانه است که بر جنگ و تضاد تاکید دارد. در صورتی که تاریکی و روشنایی ارزشی مترادف و لازم و ملزوم دیگری دارند. غلبه ای در آن نیست که اگر بود چرا زمانی که شب به حداقل میرسد اسمی از غلبه نیست. …. ادامه »

احد قربانی دهناری: آرزوها و پیمان‌های سال نو میلادی

بیائید در آغاز سال نو میلادی، همنوا، همراه و همگام با همه مردم جهان، آرزو کنیم و پیمان ببندیم. …. ادامه »

بهرام رحمانی: فرخنده باد سال ۲۰۲۱ (مهم‌ترین وقایع سال ۲۰۲۰)

سالی که حدود ۴۸ ساعت به پایان آن باقی مانده است، سال افزایش خشونت‌ها و تنش‌های بین‌المللی؛ گسترش فقر و نابرابری؛ تشدید معضلات زیست محیطی؛ بحران مهاجرت؛ نقض تعهدات و کنوانسیون‌های بین‌المللی؛ و ناکارآمدی دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی از جمله در مدیریت ویروس مرگ‌بار کرونا که سایه تیره و هولناک خود را بر سراسر جهان گسترانیده، بود. سالی که نهادهایی با وجود ماموریت اصلی خود مبنی بر تامین و حفظ امنیت صلح و امنیت جهانی، در موارد متعدد از جمله جنگ و ناآرامی در عراق، افغانستان، یمن، لیبی، قره‌باغ، اتیوپی، سوریه و … به دلیل تاثیرپذیری از سود و سرمایه و تبعیض قدرت‌های بزرگ، عملا در انجام این ماموریت ناکام ماندند. در چنین وضعیتی جهان با بحران جدی فقر و چند جانبه‌ای دست به گریبان است. شورای امنیت سازمان ملل متحد فلج شده و بسیاری از ساختارها مانند سازمان تجارت جهانی یا سازمان جهانی بهداشت، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و … بیش از پیش به نهادهایی تبدیل شده‌اند که کشورها را با یکدیگر درگیر می‌کنند. …. ادامه »

«عُمری در کار»

«کرونا درآمدِ پدر را کم و‌ کار او را بیشتر کرد، بعد از سختی‌ها جانش را هم گرفت». این سخنان یکی از فرزندان رانندگان تاکسی فوت شده در پی ابتلا به کروناست. …. ادامه »

والنتین کاتاسانوف: سرمایه‌داری به اصطلاح فراگیر، طرح مشترک روچیلدها و پاپ رُم / اتحادیۀ جهانی جدید

رواج تصورات در مورد سرمایه‌داری فراگیر از سال ٢٠١٨ اشکال سازمانیافتۀ روشنی به خود گرفت. به ابتکار لین دو روچیلد سازمان غیرتجاری بین‌المللی «ائتلاف سرمایه‌داری فراگیر» تشکیل گردید. از سایت ا. س. ف. می‌توان پی برد که کدام کمپانی‌ها به این ائتلاف پیوستند. شرکت‌های یونیله‌ور، جانسون- جانسون، نستله، پپسی کولا، داو کمیکال، دوپون و سایره به عضویت ائتلاف درآمدند. …. ادامه »

علی مسیو: در دفاع از استقلال چپ انقلابی

در پهنه‌ی داخلی، مهم‌ترین سیاست راهبردی حاکمیت شناسایی و مهار خطراتی بوده است که از دل تاریخچه‌ی حیات آن پدید آمده و بر بستر تضادها و تنش‌های موجودْ به‌طور بالفعل حضور داشتند یا در شرف تکوین بودند. منظور، مخالفت‌های سیاسی بالفعل و بالقوه است که دست‌کم پنج حوزه‌ی اساسی برای بروز آن‌ها قابل شناسایی‌‌اند: حوزه‌ی اپوزیسیون پی‌گیر و مستقل، حوزه‌ی کارگری، حوزه‌ی دانشجویی، حوزه‌ی زنان و حوزه‌ی اقلیت‌های قومی-ملی …. ادامه »

مهدی کوهستانی: مبارزه با خصوصی سازی نیروهای امنیتی

یکی از فجایع ۴۲ سال گذشته حکومت تنها قتل عام کمونیست ها نبود بلکه وارد کردن افراد بی سواد و ناآگاه تحت نام اقتصاددان در عرصه سیاسی بوده است و متاسفانه فضای شعاری نیروهای مخالف امکان رشد به این نااقتصاددانان داده است. این نوع افراد به اصطلاح متخصصین بهتر است کمی هم مطالعه کنند٬ از نظر سوسیالیستها و کمونیستها کلیه سرمایه ها دسترنج کارگران است که بخشی از آن سرمایه ها، کار مادیت یافته و کار گذشتگان است و بهره کشی از نیروی فروخته شده کارگران است که امروز به صورت سرمایه در آمده است و بخشی هم کار زنده است که روزانه سرمایه را و یا همان کار مادیت یافته را تبدیل به ارزش میکند …. ادامه »

محسن حکیمی: از مینو تا هفت تپه، مبارز بی‌حاصل کارگران در زمین سرمایه‌داران

خصوصی سازی صنایع نمی‌تواند بدون اصلاحات سیاسی پیش رود و توفیق داشته باشد، زیرا لازمۀ موفقیت در خصوصی سازی اقتصادی خصوصی سازی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است. …. ادامه »

محمود طوقی: کنکاشی در خوانده ها و شنیده ها – قسمت بیست و چهارم

ما باید ازاشتباهات مان بیاموزیم. آموزش آدمی از همین جا آغاز می شود از فهم اشتباهاتش. اگر مثل تمامی کسانی باشیم که فکر کنیم خطا ناپذیریم. پس خود را مرور نمی کنیم و چیزی هم یاد نمی گیریم. باید متواضع بود. باید آماده بود هر لحظه به اشتباهات خود با گردنی کشیده اعتراف کنیم و در صدد جبران آن بربیائیم و این یعنی یاد گرفتن از پراتیک خود. …. ادامه »

والنتین کاتاسانوف: سرمایه‌داری فراگیر بمثابه ایدئولوژی نوسازی بزرگ / برنامه‌های نخبگان جهانی در زیر پرده دود

بنظر می‌رسد بحران مالی سال‌های ٢٠٠٧- ٢٠٠٩ سرانجام نخبگان پشت صحنه را متقاعد کرد، که نمونۀ موجود نظام سرمایه‌داری جهان کاملا فرسوده است. درک من از «نخبگان پشت صحنه»، صاحبان پول (سهامداران بانک فدرال رزرو آمریکا) است که برای تصاحب جهان سعی می‌کنند. …. ادامه »

رضا صالحی‌نیا: نابودی سیستماتیک اما پنهان آموزش رایگان در کشور

از اواسط دهه‌ی هفتاد خورشیدی، یک تیم از نظریه‌پردازان اقتصادی ایران در نیاوران شکل گرفت که دنباله روی مکتب فریدمنی شیکاگو در آمریکا بوده و هست. می‌توان تمرکز اصلی مکتب شیکاگو را در این دیدگاه خلاصه کرد؛ -اجرای سیاست‌های نوین اقتصادی بدون مزاحمت نهادهای دموکراتیک- چرا که از دید آنها الگوی دموکراسی غربی خود یک معضل اساسی در برابر انباشت هر چه بیشتر سرمایه است. این تیم اقتصادی در ایران زیر سایه‌ی فرد پُر نفوذی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد و به مرور قوت گرفت. …. ادامه »

اتحاد چین و روسیه (قسمت ۲) – نوشته: م. ک. بادراکمار

بدون تردید، بیانیه مشترک بین روسیه و چین که در مسکو و در ۱۱ سپتامبر صادر شد، منادی فاز جدیدی در سیاست خارجی روسیه در دوران پساجنگ سرد، بویژه باتوجه به روابط روسیه و آلمان و روابط روسیه با اروپا و بطور کلی با نظم جهانی است. برتری که در این‌جا حلب توجه می‌کند، این‌ست‌که مسکو در این سفر جدید تصمیم گرفت تا با چین هم‌راه شود. این امر برای سیاست‌های اروپائیان، اورآسیا و بین المللی درکل از اهمیت بسیار زیادی برخوردارست. …. ادامه »

مهین میلانی: دیوار شده‌ام / «چشمِ» سوررئال در “عقب‌نشینی” قباد حیدر

چشم در داستانِ “عقب‌نشینی” قباد حیدر متافوری است برای نابینایی. با گفتن، چشم ناگفته را اگراندیسمان می‌کند. یعنی کوری را. چشمی که فقط ظواهر را می‌بیند. هیچ حسی ندارد از دیده‌ها. هیچ اندیشه‌ای به ذهنش راه نمی‌یابد. اضطرابی در او ایجاد نمی‌شود.Maimonides به جای این که بگوید «خدا قوی است.» می‌گوید «خدا ضعیف نیست.» یا به جای این که بگوید «خدا یکی است» می‌گوید «خدا چندتا نیست.» یک ساختارشکنی در زبان است. …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): تجاوز، خشونت/ بدن سیاسی شده‌ی زن در مالکیت قدرت

از نظر ما تجاوز شامل هر گونه کنش جنسی بدون رضایت طرف مقابل است. درحالی که  بر اساس تعاریف نهادهای مدنی و جهانی: تجاوز «نزدیکی جنسی بدون رضایت» یا «دخول اندام جنسی» یا هر «اندام خارجی بدون رضایت» را شامل می‌شود. این تعاریف نشان می‌دهد که این نهادها  تجاوز را  امری عمدتا مردانه و مستلزم عضو جنسی مردانه و یا دخول تلقی می‌کنند، گرچه آمارها نشانگر آن‌ است که مردان  بیشترین تعداد متجاوزین را تشکیل می‌دهند، اما این تعاریف در نهایت ناشی از این تفکر غالب است که کنش جنسی را امری مردانه و دگرجنس‌گرایانه  می‌داند، درصورتی که تجاوز می‌تواند در روابط هم‌جنس‌گرایانه و سایر گرایش‌های جنسی و به اشکال مختلف صورت بگیرد. …. ادامه »

آردی اسکایبریک: درباره‌ی اهمیت علم و به کاربست علم در بررسی جامعه – بخش سیزدهم: کوتاه بیایید! جایی برای شما وجود دارد

ساده و خلاصه‌اش این است که، انقلاب به شما نیاز دارد. با آن همراه شوید. به آن بپیوندید. از وجدان و باورهایتان پیروی کنید. اول‌ازهمه این است که باید اهمیت بدهید (دغدغه‌تان باشد). …. ادامه »

یادواره‌ی احمد شایگان شیرازی

احمد در دی‌ماه سال ۱۳۵۷ به‌همراه شمار دیگری از اعضای «گروه اتحاد کمونیستی» برای ادامه‌ی فعالیت به‌ایران رفت و در تدارک و سازمان‌دهی فعالیت‌های «سازمان وحدت کمونیستی» و نیز تأسیس «انجمن رهایی زن» در ایران نقشی تعیین‌کننده داشت. او پس از انقلاب در کنار فعالیت سیاسی به‌تدریس فیزیک در موسسات آموزش عالی مختلف پرداخت که سالیان طولانی ادامه داشت ولی بعضاً به‌دلیل زندان و یا ممنوعیت از تدریس باز می‌ماند. او در ایران با فیروزه خان‌ملک، از فعالان دانشجوئی در آمریکا، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند بود به نام‌های علی و کیوان. …. ادامه »

گرامیداشت پانزدهمین سالروز اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد در چهارم دی ۸۴ و تاثیرات آن در جنبش کارگری ایران

بازنشر وقا‌یع اولین اعتصاب سندیکای مستقل کارگری در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در دی ماه ۱۳۸۴ از اهمیت بسزایی برای جنبش کارگری برخوردار است. …. ادامه »

روبن مارکاریان: چالش ها و فرصت ها در دوره ای سرنوشت ساز

انقلاب دیگری در راه است؛انقلابی با فرازها و فرودهای ویژه یک دوره  بحران انقلابی. چپ طرفدار بدیل سوسیالیسم دمکراتیک به عنوان جایگزین نظام حاکم باید با بازآرائی خود با آهنگی متناسب با تحولات پرشتاب دوران سرنوشت ساز کنونی به نیرویی سازمان یافته و کارآمد در صحنه سیاسی مبدل شود …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: دوران سخت کرونا در ایران، موج اعتراضات مطالباتی همچنان در خیابان ها برپا است!

باید با صدای بلند به گوش هر کسی خواند و به نوعی فرو کرد؛ هیچ دگرگونی بنیادی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران غارت زده، بدون در هم شکستن نظام تولیدی بهره‌کشانه‌ی حاکم و ایجاد یک نظام تولیدی آزاد از بهره کشی و چپاول، عملی نخواهد شد. این را هم شاه و هم شیخ در دیروز و امروز به خوبی به یاد دارند و از همین روست که با زبان زور سخن می‌گویند. کسی که این حقیقت آشکار و مسلم را نپذیرد و یا لاپوشانی کند، بزرگترین حقیقت درباره‌ی انقلاب ایران را انکار کرده است. …. ادامه »

نابرابری اقتصادی مسئله مبرم زنان است

در گزارش بیستم ژانویه ۲۰۲۰ اکسفام درمورد گسترش شدید نابرابری در جهان به دو مورد زیر در مورد وضعیت زنان در جهان اشاره شده است …. ادامه »

رضا فانی یزدی: آقا زاده ها، مجتبی خامنه ای و رضا پهلوی می آیند!

آن ها که به بازگشت رضا پهلوی به قدرت چشم دارند و برای او رگ گردن کلفت کرده اند و حکومت را حق او می دانند، نباید ایرادی به چشمداشت مجتبی خامنه ای به جانشینی پدرش داشته باشند. مجتبی خامنه ای به میدان آمده است چرا که می بیند رضا پهلوی پس از چهل سال که از فرار پدرش از کشور گذشته است هنوز خود را وارث پدر و تاج و تخت او می داند و عده ای از مخالفین دوران پدرش که حتی در زندان های او شکنجه شده اند برایش تبلیغ می کنند. او به میدان آمده است چون خود را بیشتر از رضا پهلوی سزاوار قدرت می داند …. ادامه »

نهلة الشهال: انتخاب بین ایالات متحده و ایران

نوشتۀ زیر در ژانویۀ ۲۰۲۰ به دنبال اعتراضات توده ای در لبنان و عراق نوشته شده است اما منطق تحلیلی آن هنوز از ارزشی تئوریک و تجربی برخوردار است  که باید به آن توجه شود. آیا می باید به نام مخالفت با ایالات متحده، بدون قید و شرط از ایران حمایت کرد؟ آیا می باید به عنوان مبارزه علیه راهبردهای آمریکا و اسرائیل و علیه اشغال فلسطین، از مبارزه برای حق مردم در برخورداری از کرامت انسانی صرفنظر کرد؟ این ها پرسش های بدون پاسخی است که از چند دهه پیش، نیروهای خواهان تغییر رادیکال در دنیای عرب با آنها روبرو هستند و بخصوص امروز در عراق و لبنان مطرح می شود …. ادامه »

فرح نوتاش: بهوش اتومیشن… کمربندها را سفت باید کرد

روبات ها اعتصاب نمی کنند. حق بیمه، اضافه کار و حق بیکاری نیز نمی خواهند، و کل فروش نصیب سرمایه داران می شود. وقتی راکفلر در سال ۲۰۱۰ در کلوب رم اعلان کرد که برای کرۀ زمین یک میلیارد جمعیت کافی است؛ او برآورد نیاز طبقۀ خود را با در نظر گرفتن کار روبات ها اعلان کرد. و سخنی از نیازمندی های طبقه کارگر در میان نبود. حتا به صراحت محو وجود اکثر آنان را به طور ضمنی اعلان کرد. …. ادامه »

عباس سماکار: عباس سماکار نگاهی به یک «نوشتۀ پریشان متن» / پاسخ به فرزانه روستائی

چندی ست کسی به نام «فرزانه روستائی»، در استکهلم از لاک بیرون آمده و برای مشهور شدن و سری در سرها درآوردن، حمله به مبارزان چپ این شهر و انجام مصاحبه های نژادپرستانه و فاشیستی را پیشه کرده است.
در واقع، این شیوۀ قدیمیِ حرکت، شگردی ست که بسیاری از موجودات این چنینی برای پذیرفته شدن به عنوان برنامه ساز در رسانه های سلطه (همچون «ایران اینترناشنال، من و تو، صدای آمریکا، بی بی سی و غیره)، حمله به اپوزیسیون چپ رژیم را سند وفاداری به سیاست تخریبی مورد نیاز این ارگانهای وزرات امور خارجه کشورهای مرکزی پیشه کرده اند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: تله‌های جاسوسی – امنیتی عوامل جمهوری اسلامی برای به دام انداختن مخالفین در خارج کشور!

با توجه به وضعیت امنیتی فعلی اروپا، عوامل جمهوری اسلامی ایران در اروپا کم نیست. دسترسی آن‌ها به همه امکانات و پوشش‌ها تسهیل شده و با توجه به وضعیت امنیتی که به‌ویژه نظر به قتل و ربودن مخالفین جمهوری اسلامی ایران در ترکیه شدیدتر شده است در نتیجه دستگیری یک باند ۱۳ نفری تبه‌کار وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی توسط دولت ترکیه را نباید جدی گرفت. چرا که منافع مشترک دو حکومت ایران و ترکیه و ایدئولوژی مشترک اسلامی آن‌ها بسیار بیش‌تر و فراتر از آن‌هاست که امنیت مخالفین جمهوری اسلامی برای دولت و نهادهای امنیتی ترکیه مهم باشند. از این‌رو در چنین وضعیتی و بحران کرونا و کنترل شدید مرزها، حمایت همه‌جانبه و پیگیر از پناه‌جویان در ترکیه وظیفه انسانی و سیاسی همه ماست. هم‌چنین در چنین وضعیت حساسی همه سازمان‌های اپوزیسیون و رسانه‌ها و حتی روابط خصوصی افراد نیاز به خانه‌تکانی جدی دارد. …. ادامه »

حسن جداری: اعدام های پی در پی، نشانه ترس و وحشت رژیم!

امروز در سرتاسر  دنیا  کمتر رژیمی می  توان  سراغ داشت  که در قتل و کشتار انسان های آزاده و بی باکی که  فریاد خود را علیه  ظلم و ستمگری بلند کرده اند ، همچون  رژیم جمهوری  اسلامی، اینهمه  گستاخ و عنان گسیخته  باشد.  جای  هیچ  تردیدی  نیست که  در مقابله با این همه وحشیگریها و آدم کشی ها، پاسخ تمام  کسانی  که خواهان رهائی از چنگال خونین رژیم جمهوری اسلامی می باشند، چیزی  جز  مقاومت و مبارزه  پیگیر آشتی ناپذیر در جهت سرنگونی انقلابی این  رژیم خودکامه، نمی تواند  باشد. …. ادامه »

تقی روزبه: تغییر قانون اساسی نظام به شکل خزنده و پراگماتیستی! مناقشه بر سر تغییر قانون اساسی با یا بدون «رفراندوم»؟

حاکمیت در سایه سرکوب و اختناق به خیال خود برای تغییرقانون اساسی و بدون دست بردن رسمی به آن راهی کم هزینه یافته است. چرا که خوب می داند برگزاری رفراندوم که چه بسا بطور ناخواسته در حکم گشودن درب بطری و فوران نارضایتی های انباشته شده عمل کند و با پی آمدهای دیگری چون بروز منازعات جدید درونی و نیز افزایش فشارهای بین المللی گردد. …. ادامه »

والنتین کاتاسانوف: کووید-١٩، آغاز نوسازی بزرگ / «مسئلۀ دولت جهانی- در مرکز همۀ مسائل»

معترضان به «نوسازی بزرگ» در ایالات متحدۀ آمریکا، انگلیس و قاره اروپا پدیدار شدند. غول‌های فن‌آوری اطلاعات مانند شرکت تجارت الکترونیک درّۀ ‌آمازون، اپل، گوگل، فیسبوک، مایکروسافت بطرفداری از کلائوس شواب و شاهزاده چالز وارد بحث‌ها شدند و صدای گروه همصدایان را چندین برابر بلندتر کردند. در ماه نوامبر، نیویورک تایمز مخالفان «نوسازی بزرگ» را به حالت عصبی حامیان «تئوری توطئه» خواند و احمقانه نوشت: توطئه‌گران اگر چه آشکارا عمل می‌کنند، اما حامیان نوسازی بزرگ هستند. …. ادامه »

اَلَن بَدیو: درباره‌ی وضعیت کنونی / ترجمه و مقدمه از شیدان وثیق

«درباره‌ی وضعیت کنونی»۱، متن کوتاهی است از فیلسوف معاصر فرانسوی، اَلَن بَدیو، که در ۲ دسامبر ۲۰۲۰ انتشار داده است. این نوشته‌ی جدیدِ بَدیو، پیرامون اوضاع «جنبش‌ها» و «مبارزات» در جهانِ امروز، در ادامه‌ی اندیشه‌ورزیِ سیاسیِ سال‌های اخیر او قرار می‌گیرد. از جمله می‌توان به دو کار قبلیِ بَدیو اشاره کرد: یکی، در باره‌ی «جنبش جلیقه‌زردها» در فرانسه و دیگری، تحلیلی بر اوضاع ناشی از پاندِمی. پیش از این ما به ترجمه‌ی اولی‌ و شرح حالی از دومی پرداخته‌ایم. …. ادامه »

محمود طوقی: کنکاشی در خوانده ها و شنیده ها – قسمت بیست و سوم

چپ لیبرال منتقد چپ رادیکال است نه از آن رو که با نشان دادن کمی ها و کاستی ها چپ را به عرصه و فاز بالاتری بکشاند بلکه برای کُند کردن برایی شعارهای رادیکال اوست. برای تهی از مضمون کردن نگرش سوسیالیستی به تحولات جامعه است. …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): فریاد اعتراض پرستاران را بشنوید – به مناسبت روز نه‌چندان مبارک پرستاری

پرستاران نه فرشتگان آسمانی‌اند و نه اسطوره‌های ایثار و فداکاری، انسان‌های زمینی‌اند که در ازای کار سخت و مسئولیت سنگینی که بر دوش آنان گذاشته شده باید از رفاه و آسایش برخوردار باشند تا بتوانند این بار را به‌  دوش بکشند و اگر از کرونا جان سالم بدر بردند حداقل دغدغه‌ی گذران زندگی خود را نداشته باشند. …. ادامه »

دفاعیات شکرالله پاک‌نژاد: پنجاه سال بعد / لیلا فغفوری آذر و شاهین نصیری

ساواک با طرح این سناریو قصد داشت اعتبار گروه فلسطین را که جوانانی چپ‌گرا و مستقل بودند نزد افکار عمومی مخدوش کند. اما ارتباط گروه فلسطین با بختیار از اساس طرحی ساختگی و بی‌پایه بود. پاک‌نژاد، در واکنش به این سناریو‌سازی جعلی، بخشی از دفاعیاتش را به قتل حسن نیک‌داوودی، شکنجه‌ و اعتراف‌گیری‌های اجباری از اعضای گروه در زندان اختصاص داد. …. ادامه »

احمد مقیمی: چکادی از یک تاریخ!

شکرالله پاک نژاد در آن تقریباً دو هفته ای که در اتاق ما بود، سه بار و هر بار از صبح برده و شب آورده بودند. بار سوم باصطلاح دادگاهش بود مثل همهٔ دادگاهها، چند دقیقه ای و حکم هایی از قبل تعیین شده.
بالاخره آن شب شوم فرا رسید، درست در همان ساعتهایی که او را آورده بودند، نامش خوانده شد که حاضر شود با تمام وسائلش، او که چیزی نداشت. چنین اعلامی و در چنین ساعاتی، نشانهٔ صد در صدی اعدام بود، سکوت بر اتاق حاکم شد. شکراله برخاست و ایستاد، نگاهی به جمع انداخت و خداحافظی کرد. …. ادامه »

«نمی‌توانیم برای کتک خوردن و کشته‌شدنتان کاری کنیم» این مطالبه سیاسی است!

در کشوری که دم و دستگاه تماما امنیتی شما برای زنانی که از حقوق ابتدایی هم‌جنسانشان دفاع می‌کنند و زیر ضرب سرکوب‌های تمام‌ناشدنی‌تان دست از کار نمی‌کشند احکام حبس سنگین می‌بُرید، کدام فعالیت و حمایت و آموزشی در این زمینه سیاسی نیست؟ نظرتان درباره سیاسی بودن یا نبودنِ تلاش‌های خستگی‌ناپذیر زنان برای زنده ماندن و نفس کشیدن در زمانه‌ و قلمرویی که شما و اعوان و انصارتان سیاستمداران آن هستید و این‌گونه با قوانین زن‌ستیزتان می‌تازانید و مدافع و حامی اَشکال مختلف خشونت علیه‌ زنان هستید، چیست؟ …. ادامه »

اصلاحات جدید در قانون مجازات امارات متحده عربی / شرایط وخیم زنان کارگر مهاجر در حاشیه خلیج فارس

خشونت جنسی در طبقه کارگر و یا میان مهاجران غالبا به دلیل مخاطرات و ریسک از دست دادن موقعیت‌های کاری و یا اقامتی به بیان در نمی‌آید. این یادداشت نگاهی داشته به تغییر قوانین مربوط به آزار جنسی در امارات و وضعیت خشونت جنسی علیه زنان کارگر مهاجر این کشور. …. ادامه »

باقر مرتضوی: بازاندیشی شب یلدای خونین ۱۳۵۵

چهل و چهار سال پیش ساواک با همدستى سیروس نهاوندى، سناریوى قتل عده اى از پاک ترین انقلابیون کشورمان را در خیابان وثوق، شهرآرا و کرج در دو روز پی در پی (شب یلدا) به مورد اجرا در آورد. سیروس نهاوندی خود در برخی از بازجوئی ها و شکنجه ها حضور فعال داشت. شاید سئوال شود که بعد از گذشت چهل و چهار سال چرا باز در این باره می نویسم؟ بارها گفته ام و باز تکرار می کنم؛ تا زمانی که جان بر تن دارم، قاتلین آزاداندیشان را نخواهم بخشید و رفقایم را هرگز فراموش نخواهم کرد؛ رفقایی که در ارتباط با خیانت نهاوندی سر به نیست شدند و یا اعدام گردیدند. …. ادامه »

بهروز سورن: کرونا از رگ گردن هم نزدیک تر است – یلدا را در خانه جشن بگیریم

کرونا نه تنها یک حقیقت است که واقعیتی عینی و هولناک است. یلدا نزدیک است و برای حفاظت از نزدیکان مان و همبستگی انسانی و با یاد عزیزانمان در خانه بمانیم …. ادامه »

محمد طهماسبی: تلخند فقر

از دور نظاره‌گر بودم. این زن طوری کنار سطل زباله ایستاده و چادرش را کاملا روی سرش انداخته بود که کسی او را نشناسد اما دست‌های ظریف و خیس و یخ زده‌اش را که چند خراش خونین روی آنها نقش بسته بود، کاملا معلوم بود که برای بیرون آوردن تکه‌ای زباله داخل سطل کرده اما موفق نمی‌شد. چندمتر عقب‌تر، جوانی بلندقد با گونی‌ای از ضایعات ایستاده بود و حرکات و تقلای این زن را زیر نظر داشت. …. ادامه »

قتل فجیع زنی در کردستان: دشواری طلاق و تداوم قتل‌های ناموسی – مرضیه حسینی

قصه تلخ سرگل، نمونه‌ای از فاجعه بزرگ قتل‌های ناموسی در کردستان و البته در ایران و جهان است. در جهان سالانه بیش از ۶۰۰۰ زن قربانی قتل‌های ناموسی می‌شوند. متوسط سن این قربانیان ۲۳ سال است. …. ادامه »

هنرمند نه، دلقکِ دربار

حسینی که حتی وقتی “کیمیایی” پس از ماجرای سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی و با پیش کشیدن تحریم جشنواره _بعد از یک چرت چهار دهه‌ای_ نمایش تعهد بازی کرد، عصبانی شد و در هیبت سرباز گمنام امام زمان، علیه “سیاه‌نمایی” یقه درید. …. ادامه »

ویلیام انگدال: آنچه را که دربارۀ واکسن تولیدیِ فایزر علیه کووید-۱۹ نمی گویند / «انسان آزمایشگاهی بجای موش آزمایشگاهی»

وقتی غول داروسازی فایزر و همکار آلمانی آن بیو ان تک (BioNTech) در بیانیه ای اعلام کردند که واکسنی برای کووید-۱۹ ساخته اند که تا « %۹۰  » مؤثر واقع می شود، جهان امور مالی خیلی هیجان زده شد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: «دادگاه شارلی ابدو؛ محاکمه «ایدئولوژی» رعب و وحشت و ترور اسلامی است!

این دادگاه کار خود را روز چهارشنبه دوم سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز کرده بود. «شارلی ابدو» در شماره ویژه خود، با اشاره به کاریکاتورهایی که خشم اسلام‌گرایان را برانگیخت و آن‌ها به خاطرش حمام خون به راه انداختند نوشت: «همه‌ چیز به خاطر این!» به گزارش خبرگزاری فرانسه، لورن سوریسو  ناشر و کاریکاتوریست «شارلی ابدو» گفته است: «ما هرگز تسلیم نخواهیم شد.» وی همچنین گفته است: «تحریریه ما منتظر فرصت مناسبی بود تا دوباره این کارتون‌ها را منتشر کند و حالا آن فرصت رسیده است.» «شارلی ابدو» در این شماره ویژه تمام کارتون‌هایی را که از ابتدا در سال ۲۰۰۵ توسط  روزنامه دانمارکی «Jyllands-Posten»  منتشر شده بود و یک سال بعد در «شارلی ابدو» نیز منتشر شد در صفحه اول شماره جدید خود منتشر کرده است. …. ادامه »

ده سال پس از بهار عربی: یاس پایان انقلاب یا امید به تکرار آن؟ – ابوالفضل آزاد

ده سال از خودسوزی محمد بوعزیزی – دستفروش تونسی – که آغازگر بهار عربی در تونس شد می‌گذرد. او عصبانی از توقیف چرخ‌دستی‌اش که با آن میوه و سبزی می‌فروخت مقابل ساختمان شهرداری شهر سیدی بوزید، بر بدنش بنزین ریخت و خود را به آتش کشید. پس از او، در دورانی که به بهار عربی مشهور شد ۶۴ انسان دیگر حرکت او را به دلایل مشابه تکرار کردند: خشم از فقر و نابرابری و فساد سیستمی. …. ادامه »

اسماعیل مولودی: در دهمین سال بهار عربی! نظر کوتاهی به وضعیت و نتایج جنبشهای عمومی‌‌ ـ اجتماعی کنونی

تلاش و مبارزه کارگران و مردم آزادیخواه در گرو بلند کردن شعار های طبقاتی است و ایستادن در مقابل زورگویی های جناحهای ارتجاعی سرمایه در جامعه امروز است. تاکید بر هم سرنوشتی طبقاتی و ایستادن در مقابل تفرقه ای که سرمایه بنام مذهب و ناسیونالیسم در جامعه  علم کرده است. …. ادامه »

پیش زمینه – یادداشتی درباره فیلم “ساعدی – واپسین دیدار” – نوشته حسین مهینی – همراه با لینک فیلم

مرده شور این وقت ها را ببرد. رفته اند پابوسی آقا. آب توبه روی سرشان ریخته اند. اون یکی با موس موس کردن به ملا ها، له له جوان اول شدن در دستگاه نکبت سینمای جمهوری اسلامی را می زند
حافظه سینما را وام میگیریم تا با یادمان غلامحسین ساعدی، این شخصیت فرهنگی سیاسی مبارز، “داستان نه تازه ی”  تبعید را در سرزمین گسست های بی رحم نظاره کنیم. حکایت همچنان باقی است. اینرا آثار ساعدی شاهدند. …. ادامه »

محمود طوقی: کنکاشی در خوانده ها و شنیده ها – قسمت بیست و دوم

در چنین مناسباتی که وهن انسان است، انسان استثمار می شود و جانش و روحش و رویایش مورد تعرض قرار می گیرد و دادخواهیش به هیچ گرفته می شود و اعتراضش و صدایش ناشنیده می ماند. در چنین جوامعی دادخواهی ناممکن است، ناممکن و بی فرجام است. راه بجایی نمی برد. نظام قضایی موجود است اما برای حفظ منافع طبقه حاکم سامان داده شده است. راهی بسوی داد در این قوانین نوشته و نانوشته باز نمی شود. روزنه ای برای دادخواهی نیست و اگر هم باشد بزودی بسته می شود. بهمین خاطر است که مردمان چنین جوامعی در انتظار روز داوری بسر می برند تا آن که باید بیاید بیاید و جهان را به عدل و داد کند. و داد نستانده تاریخ را از نظام سلطه بگیرد. …. ادامه »

شوراهای کارگری در کارخانه‌های ایران / کریس گودی / ترجمه‌‌ی شاهین نصیری

در ماه‌های جولای و آگوست ۱۹۷۹ میلادی [تابستان ۱۳۵۸]، کریس گودی از چندین کارخانه در ایران بازدید کرد. در همین دوران، او توانست با کارگران، مبارزان و فعالانی که گرایش‌های گوناگون سیاسی داشتند درباره‌ی شوراهای کارگری که پس از انقلاب بهمن شکل گرفته بودند بحث و گفت‌وگو کند. آن‌چه گودی به‌طور خاص از خلال این مشاهدات دریافت، ظهور دوران شگفت‌آوری بود که کارگران صنعتی آن را تجربه می‌کردند. با این همه، او اذعان داشت که هر نگاهی از خارج – حتی همدلانه‌ترین نوع آن – از ثبت و انتقال تجربیات مربوط به این دوران عاجز است. تا آ‌‌‌‌ن‌جا که او می‌توانست ارزیابی کند، تلاش‌های چندانی برای نهادینه کردن این تجربیات، کشف قواعد حاکم بر آ‌ن‌ها یا ایجاد هماهنگی میان فعالیت‌های شوراها در کارخانه‌های گوناگون صورت نگرفته بود. به نظر می‌رسید که به ‌اندازه‌ی تعداد کارخانه‌ها اشکال متنوعی از «کنترل کارگری» (workers’ control) به وجود آمده باشد. این مقاله نمی‌تواند جای ثبت و بایگانی دقیق این رخدادها را که البته اکنون دیگر رنگ باخته‌اند بگیرد. اما نویسنده امیدوار است که از طریق این نوشته، درکی از این تجربه‌های رنگارنگ را به اشتراک بگذارد تا شاید در آینده‌ای نامعلوم با احیای موفق مبارزات، بار دیگر بازآفریده شوند. …. ادامه »

چهار مقاله به همراه ویدئو و فایل صوتی از همنشین بهار

- شبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی
- کودتای ۲۸ مرداد به روایت دکتر غلامحسین صدیقی
- صورت مذاکرات شورای انقلاب، مراسم سالگرد درگذشت دکتر مصدق در احمدآباد – ۱۴ اسفند سال ۵۷
- بگیر و ببند و کُشتار، در آغاز انقلاب …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: هیاهوی بسیار برای هیچ!

در روز شمار کارگری این هفته سلسله جلسات دادگاه عبدالله پور حسینی، رئیس سابق سازمان خصوصی سازی که ابتداء او را در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۹۷  ممنوع الخروج کردند و بعد در تاریخ ۲۳ مرداد ۹۸ با دستور قضایی بازداشت و راهی زندان شد. بعد از یک سال و ۴ ماه سرانجام خبرگزاری های دولتی اطلاع دادند، که اولین جلسه دادگاه رئیس سابق سازمان خصوصی سازی به ریاست قاضی جواهری با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و حضور محدود حضار و خبرگزاری ها برگزار شد. …. ادامه »

فرزانه مقامی: زنان ژالانه؛ کول‌برانی در لباس مردانه

صدها نفر، زن و مرد هر روز در گردنه‌ کوه‌های مختلف بار به دوش می‌کشند؛ باری که برای آن‌ها می‌تواند یادآور هزاران قصه ناگفته باشد. جمهوری اسلامی می‌گوید در ایران شغلی به نام کول‌بری نیست و برای همین بیمه هم نمی‌شوند؛ اما بار یک زندگی روی شانه‌های کولبران است، اگر زن هم باشی، بار روی شانه‌هایت سنگین‌تر هم می‌شود. …. ادامه »

سرگذشت: خشونت خانگی در پناه قانون – زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان):

دو سال پیش بود که در کمال ناباوری فهمید زن دیگری وارد زندگیش شده. زنی که همسن پسرش است، با آنکه به تازگی عمل سختی را پشت سر گذاشته بود به ایران بازگشت. از همان بدو ورود با پرخاش شوهر روبرو شد که چرا بی خبر آمده!؟ او آمده بود تا خاطرات گذشته را در خانه‌ای جستجو کند که هنوز صدای بچه‌ها در همه جایش می‌پیچید، ولی زندانی دیوارهایی شد که بنا بود آرامش دهنده‌ی سال‌های پیری‌اش باشد. …. ادامه »

#سرخط : وضعیت صیادان کشور و کارگران تعاونی‌ها در بازه کرونا

پس از شیوع کرونا و خالی شدن سفره‌ی معیشت صیادان و کارگران حاضر در تعاونی‌ها، آنچه که بیش از همه اقتصاد متزلزل «مالاهای گیلان» و صیادان دریای خزر را نشانه گرفت، افول فروش و تبعات سهمگین ناشی از اپیدمی کرونا بود. در این میان، آنچه که در کنار شیوع کرونا، حق حیات و دورنمای معیشتی صیادان جنوب کشور را با نابودی مطلقْ روبه‌رو کرده است، نه فقط کرونا که اثرات تخریب و صید ویرانگر ترال به‌واسطه‌ی کشتی‌های چینی است. …. ادامه »

یوجین شولکیند: سازمان‌های مردمی در کمون پاریس / فعالیت سازمان‌های مردمی در دوران کمون پاریس ۱۸۷۱

هدف این مقاله جلبِ توجه نسبت به ماهیت عمیقاً فعالانه و تأثیرگذارِ جنبش مردمی کموناردهاست. فعالیت‌های مردمی آن شایستگی را دارد که در بحث درباره‌ی ماهیتِ اجتماعی و اقتصادی کمون جایگاه‌ بس مهم‌تری را به خود اختصاص دهد، چراکه تأسیس کمون و دفاع از آنْ عمدتاً نتیجه‌ی همین شورواشتیاق مردمی بود که با محاصره‌ی پاریس از سوی نیروهای پروس در زمستان بعد از آن آغاز شد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: حقه‌بازی‌های نظامی و سیاسی جمهوری ترور و اعدام و اوباش اسلامی ایران!

جمهوری اسلامی ایران جمهوری ترور و اعدام و جمهوری تبه‌کاران و اوباشان است. سران و مقامات این حکومت و در راس همه شیخ خامنه‌ای به عنوان رهبر و شیخ روحانی به عنوان رییس‌جمهوری جانیان و آدم‌کشان؛ ظاهرا بر علیه «دشمنان» خود یعنی آمریکا و اسرائیل و عربستان و… پارس‌های بلند «می‌کشیم می‌کشیم انتقام می‌گیریم…» سر می‌دهند اما هنگامی که به مرحله عمل می‌رسد این «انتقام سخت» خود را از مردم بی‌گناه و بی‌دفاع ایران می‌گیرند. …. ادامه »

مهین میلانی: “کنسرت” اما در “پایان پائیز” در دادگاه دموکراتیک مجازی

مهین میلانی: در پی اتهام “شیادی” که از جانب فردی به نام سیامند زندی به من زده شد، با همت و تیزهوشی خودم و همیاری تعدادی نویسنده و ناشر آگاه و مطلع این افترا محکوم شد در فضای مجازی و وی را وادار به عذر خواهی نمود.
گزارشی از این کمتر از ۲۴ ساعت دادگاه از نوع یونانی اش اما مجازی نوشته ام که در اغلب نشریات داخلی و خارج درج گردیده است. حاکمین شرع در همه جای دنیا پخش شده اند. کسانی که افترا می زنند و بعد چوبه ی دار را نیز فراهم می کنند و بعد که حیلی عیان می شود یک عذر خواهی اجباری تحویل می دهند. اما دادگاه مردمی درمجاز خیلی خوب عمل کرد در این ماجرا. ماجرا را درگزارشی که نوشته ام بخوانید ….

ادامه »

سوسیالیست‌ها و مبارزه علیه سانسور

تا مادامی که توپخانه از قلم و تصویر و بیان علیه سوسیالیسم جاری‌ست باید با قلم و تصویر و بیان علیه آن بپا خواست. اگر یک نشریه‌ی ضدسوسالیستی منتشر می‌شود، ده نشریه‌ی سوسیالیستی تأسیس کنیم. اگر فیلم ضدسوسیالیستی ساخته می‌شود، فیلم سوسیالیستی بسازیم. اگر ادبیات ضدچپ تولید می‌شود، خروارها داستان و رمان و شعر چپ در اختیار جامعه قرار دهیم. …. ادامه »

بهروز سورن: اینبار ارسلان رضایی قربانی تروریسم شد

جمهوری اسلامی رکورد دار دیرین قتل مخالفان سیاسی و عقیدتی و روزنامه نگاران در داخل و خارج کشور میباشد هیچگاه در طول حیات ننگین خود از دستیازی به اینگونه جنایات کوتاهی نداشته و ماشین کشتار خود را متوقف نکرده است. …. ادامه »

سیامک بهاری: مضحکه صلح در أفغانستان

تهدید بازگشت هیولای طالبان کابوسی است که بر سر جامعه چرخ می‌زند و مدام قربانی می‌گیرد. سپردن مدارس دولتی در کلاسهای اول تا سوم ابتدایی به مساجد بی‌شک اولین تحفه‌ از سوی وزارت معارف حکومت است که با قربانی کردن کودکان است که در مقدم طالبان سلاخی می‌شوند. این مضحکه را باید بر سر حکومت و “برادران ناراضی” طالب خراب کرد. جامعه توان بالقوهٔ به شکست کشاندن هر دو طرف را دارد. به این بساط باید خاتمه داد. منجیِ مردم افغانستان نیروی اعتراض خود و اتکا بر پتانسیل اعتراضی موجود است. این غول باید همین حالا از شیشه بیرون بیاید. …. ادامه »

بهرام رحمانی: شعرخوانی اردوغان و هیاهوی جمهوری اسلامی ایران بر سر هیچ و پوچ!

جمهوری اسلامی ایران با ترکیه دعوایی بر سر لحاف ملا راه انداخته که کم‌ترین ربطی به واقعیت‌ها ندارد. برای این که حکومتی فاسد‌ و آلوده‌ به هزاران میکروب و ویروس کشنده‌تر از ویروس کرونا است. این حکومت همواره از بیان واقعیت‌ها ترس و وحشت دارد و اکنون نیز همان سیاست تزویر و ریاکاری را در پیش گرفته است. در چنین روندی باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا روسیه و ترکیه و ایران بر سر مردم قره‌باغ همان بلایی را خواهند آورد که در ده سال گذشته بر سر مردم سوریه آورده‌اند؟ و یا بین خود دچار کشمکش و درگیری خواهند شد؟! …. ادامه »

محمود طوقی: کنکاشی در خوانده ها و شنیده ها – قسمت بیست و یکم

اما در مورد گرفتارشدن در بن بست تاریخی باید گفت راه خروج از این بن بست از تعیین تکلیف با گذشته تاریخی مان می گذرد. اشکال اصلی کار در آن است که ما از تاریخ گذشته خود به شکل علمی چیز زیادی نمی دانیم و چون نمی دانیم تکلیف مان با خودمان روشن نیست. …. ادامه »

دلنوشته: ساک‌های بدون مسافر – زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

بعد از دو سه روز از اوین زنگ زدند و مشخصات برادر بزرگم را دادند که برود و ساک را بگیرد. برادر بزرگم برای گرفتن ساک به اوین رفت. به او چشم‌بند زده بودند و پس از بازجویی و تهدید به او گفته بودند که نباید مراسم بگیریم. و بعد ساک را به او داده بودند و راهیش کرده بودند. در روزهای بعد از آن نیز هزاران ساک بدون مسافر به خانواده‌ها تحویل داده شد. …. ادامه »

برنارد واسور: کمونیسم آینده دارد … اگر آن را از گذشته رها کنیم

برنارد واسور فیلسوف در آخرین کتاب خود که توسط انتشارات اومانیته منتشر شده تحولات جاری جهان پیرامون ما را تحلیل می کند. همه چیز بشریت را به خروج از سرمایه داری فرامی خواند، از بحث های روشنفکری گرفته تا جنبش های اجتماعی یا بحران سلامتی در دوران جهانی شدن. گفتگو با برنارد واسور را می خوانید …. ادامه »

تحصیل و امنیت کشور – گنادی زیوگانوف، رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه

تأثیر مخرب انطباق شیوۀ نئولیبرالی سرمایه‌داری در جهان به ویرانی تمامی عرصه‌های زندگی اجتماعی منجر گردید. هجوم ویرانگرانه‌ای که به نظام آموزش و پرورش و اصول تربیتی کشورها بر اساس برنامۀ منفورموسوم به «برنامۀ ٢٠٣٠» صورت گرفت و اطلاعات حیاتی کشورها را افشاء کرد، خاص روسیه یا فقط برخی کشورها نیست، بلکه، مانند یک بیماری مسری، همه‌جایی و همه‌گیر است. فجایعی که پس از کالایی کردن آموزش و پرورش و واگذاری بخش عمدۀ آن به بخش خصوصی در ایران روی داده و همچنان ادامه دارد، نه تنها بی‌شباهت به حمله به نظام آموزشی و تربیتی روسیه نیست، بلکه، بشدت گسترده‌تر و فراگیرتر از آن است. چه که در روسیه بر خلاف کشور ما، کمبود فضای آموزشی بطور کلی وجود ندارد. نوشتار پیش رو، اساس و مبنای فاجعه کالایی کردن آموزش و پرورش را توضیح می‌دهد. …. ادامه »

شهاب برهان: ۲۱ آذر، «روز نجات آذربایجان»؟؟ نمایش در دو پرده

من در این نوشته کوتاه میخواهم از ساختگی بودن این قصه بگویم و به این پرسش مرکزی پاسخ بدهم که با هجوم ارتش و اوباش و مرتجعین به مردم آذربایجان در ۲۱ آذر ۱۳۲۵، چه چیزی از دست چه چیزی « نجات” داده شد؟ “آذربایجان از چنگال اهریمن”؟ نه! نه شوروی وجبی از خاک آذربایجان را با خود برده بود، و نه ارتش ایران هرگز به هیچ  رودر روئی و نبردی با ارتش سرخ جرات کرد و دست یازید تا فرضا خاک جدا نشده را به آغوش میهن برگرداند. ارتش ایران در خارج از آذربایجان نفس حبس کرده بود تا پس از خروج ارتش سرخ به مردم آذربایجان هجوم آورد و انتقام بگیرد. …. ادامه »

شیدا آریایی‌پور: نگاهی به خودکشی کودکان به علت نبود امکانات آموزش مجازی

سرپرست خانواده‌ها مجبور به تهیه گوشی‌های هوشمند و خرید بسته‌های اینترنتی هستند که با این افزایش قیمت‌ها، این امر در بسیاری از خانواده‌ها غیرممکن شده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: برندگان و بازندگان جنگ اخیر ارمنستان و آذربایجان در قره‌باغ کوهستانی!

نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان پس از کسب قدرت کوشیده بود گرایش به غرب را در دستور کار دولتش قرار دهد؛ اما جنگ دوباره قره‌باغ به ایروان چنین القا کرد که باید زیر حمایت مسکو قرار داشته و خود را متعهد به سازمان هم پیمان جمعی به رهبری روسیه بداند. اکنون موقعیت او در نزد افکار عمومی مردم ارمنستان بسیار متزلزل شده است. آذربایجان نیز دریافته که بدون ملاحظه روسیه و تنها با اتکا بر سلاح‌ها و حمایت‌های ترکیه قادر نیست بیرون از چارچوب نظام موجود در منطقه عمل کند. در نهایت موضع کنونی روسیه در مسئله قره‌باغ، نه جانبداری از ایروان‌ (شبیه به جانبداری آنکارا از باکو) بلکه تلاشی در جهت منافع خودشان است. هم‌چنین هم باکو و هم آنکارا به خوبی می‌دانند که پایان دادن به مسئله قره‌باغ به شکلی که اعتبار و قدرت‌شان زیر سئوال نرود و منافع‌شان تامین شود، کار بسیار دشواری است. …. ادامه »

وضعیت صیادان کشور و کارگران تعاونی‌ها در بازه کرونا

فصل ماهیگیری دریای خزر از اواخر مهرماه آغاز و تا ۱۴ فروردین هر سال ادامه دارد. به‌صورت کلی، درسال ۹۹، ۱۲۱ شرکت تعاونی صیادی پره با ۱۰ هزار صیاد در صید ماهیان استخوانی دریای خزر شرکت داشته‌اند که از این تعداد ۵۴ تعاونی به استان مازندران، ۵۱ تعاونی به استان گیلان و ۱۷ تعاونی به استان گلستان اختصاص دارد. …. ادامه »

مرتضی هامونیان: سلامت جسم و روان دانش‌آموزان در زمانه کرونا چه می‌شود؟

کرونا تمام می‌شود. اما این که نسل دانش‌آموزی که می‌ماند، نسلی که قرار است آینده‌ساز این مملکت بشود، با چه مشکلات جسمی و روانی‌ای دست و پنجه نرم می‌کند، مسئله‌ای است که عملکرد امروز نهادهای مربوطه آن را مشخص خواهد کرد. کاشتی امروزین که برداشتش فردا خواهد بود. نشانه‌ها خوب نیست. باید دید تا پایان سال تحصیلی چه می‌شود و چه می‌کنند! باید منتظر ماند! …. ادامه »

بهرام رحمانی: علیرضا جباری‌ (آذرنگ)، عضو کانون نویسندگان ایران و سراینده اشعاری چون «برخیز خاوران!» و «نغمه سپید صبح» چشم از جهان فروبست!

علیرضا جباری افزون بر شعر، نویسنده و مترجمی توانا بود. وی یکی از اعضای بسیار فعال کانون نویسندگان ایران بود. تا کنون بیش از سی جلد کتاب از  آثار و ترجمه‌های او منتشر شده  است. از آن جمله می‌توان به مجموعه داستان‌هایی از تولستوی با عنوان «تمشک»، «آبی‌ترین چشم» از تونی موریسون، «اوالونا» اثر ایزابل آلنده نام برد. شماری از کتاب‌های علیرضا جباری هرگز در ایران مجوز چاپ نگرفتند. …. ادامه »

کامران ساختمانگر: درددلی با دانشجویان، فرزندان کارگران و زحمتکشان درگرامیداشت شصت و هفتمین سالگرد ١۶ آذر

بدون تردید شانزدهم آذر امسال درچنین شرایط متفاوت و پرتلاطم برگزار میشود. در شرایطی که نه تنها جنبش دادخواهی کارگران علیه ظلم و جور سرمایەداران، در سایه بحران کرونا به حاشیه رانده شده، نه تنها ویروس کرونا در نتیجه درماندگی حاکمان سرمایه همه روزه قربانیان بیشتری را در چنگال خود فرو برده است، بلکه هم زمان در هفته های اخیر موج گسترده ای از سرکوب اعتصابات و اعتراضات کارگری، دستگیری و به بند کشیدن فعالین اجتماعی به راه افتاده است. …. ادامه »

شیدان وثیق: «رهایش و دشمنانش» – چالش‌های پیشاروی امر رهایی

جنبش رهایی‌خواهانه، در جهان کنونی، جنبشی اجتماعی و سیاسی، نظری و عملی، برای رهایی از سه سلطه‌ی اساسی دوران ما یعنی سرمایه‌داری، دولت۴‌ و مالکیت است. رهایی از همه‌ گونه سلطه‌ها بر طبیعت و بر انسان‌ها که جزئی از طبیعت‌اند. این همه اما برای ایجاد یک شکل زندگانیِ مشترک، مشارکتی و مکفی، در نفی کار مزدبَری، تولیدگرایی و رشد نامحدود، در آزادی، برابری و خودمختاری و سرانجام در هم‌زیستی با طبیعت و حفاظت از زیست‌بوم. …. ادامه »

مهدی کوهستانی: تباهی صنعت فولاد در دستان مافیای سودجو – بعد التحریریه چگونگی عملکرد باندهای مافیای در صنعت فولاد

کارگران گروه ملی بدرستی دست این مافیا را خوانده اند و مبارزه ای را پیش می برند که به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گره نخورده و قبل از اینکه این بنگاه اقتصادی زیرِ دستان این مافیا از بین برود جلوی آن را بگیرند. …. ادامه »

محسن حکیمی: بخوان ببین چه کسی را کُشتیم!

آنچه بیش از هر چیز دیگر دیدگاه پوینده دربارۀ آزادی بی حصر و استثنای بیان برای تمام افراد جامعه را شاخص می کرد و در واقع پاسداران نظم موجود از جمله قاتلان او را چنان به هراس افکند که بزدلانه، دزدانه و مذبوحانه تصمیم به قتل او گرفتند این بود که تحقق کامل این آزادی را در گرو نابودی کل نظم طبقاتی حاکم بر دنیای کنونی و دولتِ حافظ و نگهبان این نظم می دانست …. ادامه »

لیلا حسین‌زاده، یاشار دارالشفا: چشم‌انداز کنونی جنبش دانشجویی

گرچه به نظر می‌رسد جریان صنفی دانشجویی به شدت آسیب دیده و امکان انحلال آن در محافلی با عمری کوتاه، جدی است، اما این جریان به تجهیزاتی مجهز بوده و هست که توانسته یکی از طولانی‌ترین عمرهای یک جنبش دانشجویی را داشته باشد؛ این جریان شش سال زیر شدیدترین فشارها و سرکوب‌ها دوام آورده و به پیش تاخته، به‌حدی که تنها با تعطیلی دانشگاه‌ها توانستند جلوی پیشرویش را بگیرند …. ادامه »

محمود طوقی: آدمی و دغدغه هایش

مشکل اساسی انسان امروز این است که تفکر را رها کرده است و درگیر جزئیات زندگی خود شده است و دل خوش کرده است به خرد پاره هایی که اینجا و آنجا خود می نماید و با درخششی تیره در تاریکی گم می شود. چرا امروز دیگر تفکری  وجود ندارد و آدمی همه چیز را سپرده است به دست ناپیدای بازار و رسیدن به سود بیشتر در ازای رنجی استخوان سوز و بی پیر برای دیگران. …. ادامه »

بهرام رحمانی: محاکمه دیپلمات – تروریست جمهوری اسلامی و عواملش در بلژیک!

این اولین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که یکی از تروریست‌هایش در لباس دیپلمات و به عنوان دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی اتریش در خاک آلمان در حال سازمان‌دهی یک عملیات تروریستی دستگیر و محاکمه می‌شود. همین نمونه به سادگی نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت وحشیانه و تروریستی‌اش حتی ملاحظات و قوانین جا افتاده دیپلماتیک را نیز کنار گذاشته و با برخورداری از مصونیت دیپلماتیک به سازمان‌دهی اعمال تروریستی می‌پردازند. به عبارت دیگر همه سفارت‌خانه‌ها و کنسول‌گری‌های جمهوری اسلامی در سطح جهان یک شعبه ثابت تروریستی و جاسوسی دارند. …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان مردان): دانشگاه زنده است – (به مناسبت ١۶ آذر روز دانشجو)

در آستانه‌ی روز دانشجو، پیوند مطالبات دانشجویان با مطالبات جنبش‌های دیگر از جمله جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش‌های منطقه‌ای و جهانی، و هم چنین اقدامات عملی و سازمان‌یابی حرکت‌های نوین‌ِ‌ِ حاصل از پیوند این جنبش‌ها می‌تواند راهکارهایی موثر برای پیشبرد اهداف مشترک رهایی‌طلبانه و عدالت‌جویانه تمامی مردم باشد. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: شلاق، پاسخ داود رفیعی برای درخواست مدنی بازگشت به کار!

شلاق برگرده‌ی کارگر، نماد دستگاه قضایی‌ست در برابر بحران‌های موجود تنها و تنها به قصد انتقام از کارگری جسور که برای حق خواهی خود همواره ایستاده و فریاد بر می‌دارد که باید بر سر کار خویش بازگردم و هیچ کس و هیچ چیز مانع ایستادگی‌ام نخواهد شد. …. ادامه »

امیر جواهری لنگرودی: «کرونا و دشواری معیشت کارگران و گسترش بیکاری درایران» – به بهانه ی تعطیلی دو هفته ای آذر

این پرسش اساسی برای جامعه‌ی کارگری و بیکاران سرگردان ما مطرح است: تکلیف میلیون‌ها نفری که به دلیل رکود اقتصادی از انتهای سال گذشته تا به امروز، گروه گروه بیکار شده‌اند یا خواهند شد، چیست و چه کس و کسانی پاسخگویند؟ دستیابی بدین پاسخ به کنکاش خبرهای روزشمار کارگری هفته انجامید که با هم مروری بدان خواهیم انداخت. …. ادامه »

رضا خندان (مهابادی): ۱۳ آذر؛ بازخوانی سانسور در سه فصل کوتاه

متنی که می‌خوانید یادداشتی است از رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، درباره‌ی ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور. …. ادامه »

روزبه آقاجری: خرده‌کارفرمایان موتورسوار «درباره‌ی اعتصاب رانندگان پیک موتوری اسنپ‌فود»

اعتصاب رانندگان پیک موتوری اسنپ نشانه‌ی ورود به دورانی تازه و پدیدآمدن شکل‌های تازه‌ی مبارزه طبقاتی است. کلمه‌ی «مبارزه‌ی طبقاتی» را نه در شکل بت‌واره‌ی آن، به معنای مبارزه‌ای آگاهانه و شکل‌یافته و برنامه‌دار طبقه‌ی کارگر علیه طبقه‌ی سرمایه‌دار، بلکه در معنای هر شکلی از تعارض ریشه‌دار طبقاتی در چارچوب مناسبات سرمایه‌دارانه به کار می‌برم …. ادامه »

احد قربانی دهناری: رسالت جمهوری اسلامی، فلاکت مردم

رهبران جمهوری اسلامی قدم به قدم واکنش مردم ایران و جهان آزمودند و گستاخی خود را گستردند. نخست آنها روحانیون و خمینی را «رهبر جمهوری اسلامی ایران» ‌خواندند. کسی اعتراض نکرد. انقلابی که توده‌های وسیع مردم برای بهبود زندگی خود در آن شرکت کردند، به دست روحانیون افتاد. بعد روحانیون دیدند به دخالت آنها در عراق، سوریه، لبنان و به صرف منابع و امکانات مردم ایران، نه مردم ایران اعتراضی می‌کنند و نه کشورهای جهان و نهادهای بین‌المللی. در دیزی باز بود و گربه هم حیایی نداشت، روحانیون خود و خامنه‌ای را «رهبر انقلاب جهانی اسلام» نامیدند. …. ادامه »

ریموند لوتا: حمله شریرانه، ابلهانه و غیرمسئولانه به کمونیسم – مجله آتلانتیک با یکسان فرض کردن مائو و ترامپ… حقیقت را پنهان می‌کند

باب آواکیان اخیراً نوشته است: حمله بورژوازی “لیبرال” به کمونیسم، به‌نوبه خود، بسیار مضحک و خشم آور – ناپخته با نقض روش علمی و آشکاراً در مخالفت با داده‌های (فاکت‌های) واقعی است- هنگامیکه فاشیست حقیقت را له و لورده میکند “لیبرال‌ها” برای همیشه آن را تقبیح می‌کنند. یک مورد آشکار، شماره ۲۲ نوامبر آنلاین مجله روشنفکر لیبرال آتلانتیک است. این شماره آتلانتیک شامل یک مقاله پر از دروغ است که استدلال می‌کند رهبر بزرگ انقلابی مائو تسه تونگ همان نوع دیدگاه دیوانه و تئوری توطئه از جهان را دارد که دونالد ترامپ را راهنمایی می‌کند. عنوان مقاله متنفر کننده “درس‌های مائو برای آمریکای ترامپ” است. نویسنده آن ادوارد استاینفیلد، استاد  موسسه تکنولوژی ماساچوست(MIT) که ادعا می‌کند “یک متخصص چین” است. …. ادامه »

«پاندمی» کوید-۱۹: تخریب زندگی توده های مردم. تحریک افسردگی اقتصادی. کودتای «جهانی»؟ – میشل شوسودوسکی

بی ثبات سازیِ اقتصاد ملّی در یک حرکت در بیش از ۱۹۰ کشور نام اصلی اش «جنگ اقتصادی» است. این برنامۀ شیطانی حاکمیت دولت ملت ها را از بین برده و مردم سراسر جهان را به ورطۀ فقر سوق می دهد. این روند به افزایش قرض جهانی (به دلار) هدایت می کند. ساختارهای قدرتمند سرمایه داری جهانی، پول های عظیم در پیوند با دستگاه اطلاعاتی و نظامی خود نیروی محرک آن را تشکیل می دهد. به مدد فن آوری های رایانه ای و ارتباطات پیشرفته، قرنطینه و انسداد اقتصادی اقتصاد جهان در تاریخ جهان بی سابقه است. این مداخلۀ هم زمان در ۱۹۰ کشور بی آنکه به مداخلۀ نظامی نیاز داشته باشد معنایش معافیت از دموکراسی و نقض حاکمیت دولت ملت هاست. در اینجا ما با ساخت و ساز پیشرفته ای از جنگ اقتصادی سر و کار پیدا می کنیم که دیگر انواع جنگ را به محاق می برد، به انضمام جنگ های متعارف (از نوع جنگ عراق) در صحنۀ عملیات. …. ادامه »

بازتکثیر: به مناسبت بزرگداشت محمد ملکی که حتی در بستر بیماری و تا واپسین دم از مبارزه علیه استبداد و برای آزادی باز نایستاد…. – تقی روزبه

آزادی گرچه بخش مهمی از درد جامعه است، اما معادل همه آن نیست. همانطور که نان و عدالت هم به تنهائی قادر به بازتاب درد جامعه نیست. در اصل هیچ کدام به تنهائی نمی توانند پژواک درد و بی تابی جامعه باشند. شاید رمز تنهائی پیرمرد را علیرغم شهامت تحسین برانگیزش بتوان در آن یافت که این صدا به تنهائی فاقد اکوی لازم برای تأثیرگذاری بر جامعه، بویژه آن اکثریت عظیمی است که در فقر و فلاکت روزافزون دست و پا می زنند. آزادی البته نوای سحرانگیزی دارد، اما به شرط آن که ترجمان اش برای کارگران و زحمتکشان و فقرا به معنای رهائی از ستم فقر و شکاف های سهمگین طبقاتی و نابرابری هم باشد. …. ادامه »

کیومرث امیری: درس خواندن زیر سایه سهمناک کرونا؛ رنجی که ثمر نمی‌دهد

کرونا، این بختک سیاه و شوم در جوامعی چون جامعه‌ی دینی و فقر زده‌ی ایران که با مشکلات خاص خود روبروست تاثیرات ژرف‌تری را باقی گذاشته است و در این کشور که شکاف و تضاد طبقاتی در آن سر به آسمان می‌زند باعث ویرانی کامل بخش آموزش و پرورش در میان لایه‌های فرودست جامعه که اکثریت را تشکیل می‌دهند و دسترسی به عناصر لازم برای تحصیل فرزندان‌شان در شرایط کرونایی را ندارند، شده است. …. ادامه »

بهرام رحمانی: متفکران و تولیدکنندگان نیازهای مادی و معنوی انسان‌ها هرگز نمی‌میرند! (بیست و دومین سالگرد قتل‌های زنجیره‌ای)

به قول آقای ناصر زرافشان، ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای یک زخم باز است زیرا هنوز نه نیروهای اجتماعی و نه پنداشت‌های فکری توجیه‌گر این قتل‌ها مورد نقد و واکاوی قرار نگرفته‌اند. وی ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی این پدیده را از نظر تاریخی و جغرافیایی وسیع‌تر از امروز می‌داند و می‌گوید باید برای ریشه‌یابی این پدیده به دوران پهلوی، قاجار، و حتی صفویه بازگشت. این پرونده هر چند به یکی از پرونده‌های پیچیده‌ و جنجالی با دامنه‌ای وسیع در تاریخ جمهوری اسلامی بدل شد. پرونده قتل‌های پائیز ۱۳۷۷ در ایران، از پیچیده‌ترین پرونده‌هایی بوده است که به نتیجه نرسید. هرچند پرونده این قتل‌ها از نظر دستگاه قضایی ایران و متهمان آن بسته شده است، با این وجود وکلا، خانواده قربانیان و بخش آگاه جامعه با وجود گذشت بیش از دو دهه، هم‌چنان بر پیگیری و رفع ابهامات آن و معرفی عاملین و آمرین اصلی آن به افکار عمومی پای می‌فشارند. …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): فریاد خاموش زنان فرودست

تجربیات بسیاری از زنان معلم، پرستار و پزشک که در مناطق محرومِ شهر و روستا کار کرده‌اند و تجربیات خود را در مواجه با این زنان نگاشته‌اند نشان دهنده‌ی نیاز شدید این زنان آسیب‌دهنده به یک تشکل یا نهادی خودی، قابل اطمینان و آگاه است تا بتوانند علاوه بر شرح دردها و زخم‌های خود که حتی نمی‌توانند با خانواده‌ خود در میان بگذارند، از کمک‌های تخصصی بهره‌مند شوند و افزون بر آن فرصت و امکان این را بیابند که در جهت تغییر شرایط غیرانسانی خود گام‌های آگاهانه و هدفمند بردارند. …. ادامه »

محمود طوقی: هانری کُربَن که بود

کربن تذکر می داد که علوم انسانی جدیدی که از غرب گرفته اید، وجه عرفی شده مسیحیت است. کربن می گفت نمی توان هم مسیحیت را از ریشه طرد و رد کرد و هم به علوم انسانی جدید تن داد. این نشان می دهد که ذهن این آدم تا کجا گرفتار بود که نمی توانست تشخیص بدهد علوم جدید ربطی به مسیحیت ندارد و مسیحی را باید در ذیل فرهنگ غرب بررسی کرد و دید. و ما همچنان که روانشناسی مسیحی ندارم روانشناسی یهودی و بودایی هم نداریم. ساحت علم با ساحت مذهب یکی نیست. این نشان از اوج بی خبری آدمی است که در دوران دینی تفکر انسانی و در قرون وسطی گیر کرده است. …. ادامه »

ابراهیم شیری: «انفجارات پیاپی در ویرانه‌های اتحاد شوروی»، نیمچه نگاهی به جنگ ارمنستان و آذربایجان از آغاز تا پایان- ٢

هدف از بازافروختن آتش جنگ میان دو جمهوری همسایه بعد از ٣٢ سال آتش‌بس، در وهلۀ اول عبارت بود از ممانعت از اجرای پروژۀ چینی یک کمربند- یک جادۀ که بخشی از آن با عبور از خاک ایران و جمهوری آذربایجان، جمهوری خلق چین را به اروپا متصل می‌سازد. به سخن دیگر، جنگ اخیر در واقعیت امر، بخش ترکیبی جنگ تجاری ایالات متحدۀ آمریکا با چین بود. …. ادامه »

محمد حسین یحیایی: اقتصاد بحران زده ایران در کشاکش… (خامنه ای در مقابل خامنه ای)

خامنه ای با گفتار، کردار و رفتار چند سویه خود به یکی از معضلات و مشکلات تبدیل شده است گاهی جزم اندیشی، دشمن تراشی و خصومت ورزی و گاهی دیگر نرمش و کرنش، سیاست و اقتصاد را با بحران عمیق و انسداد دائمی روبرو کرده است، اقتصاد قانونمندی خود را دارد با تحصیلات و برداشت های حوزوی و سخنان انشاء گونه نمی توان از پیچ و خم های آن عبور کرد، دستآورد این سیاست در این سال ها فقر، عقب ماندگی در همه حوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است، برای برون رفت باید از این رژیم ارتجاعی و تاریک اندیش گذر کرد. …. ادامه »

آبان پرتویی: بحران کرونا؛ کشمکش بر سر عوام‌فریبی‌ای به نام پزشکی اسلامی

پاندمی کرونا روشن کرد که رویکرد سنتی به سمت راهکارهای غیرعلمی و حتی باورهای خرافی هنوز هم در جامعه‌ی ایران وجود داشته و حتی از حمایت نهادهایی نیز برخوردار است. در واقع این وضعیت، فرصتی برای آشکار شدن چنین نگرشی را فراهم آورد. با این حال نمی‌توان این وضوح را دلالتی برای اقبال بیشتر مردم به آن در نظر گرفت. بنابراین این موضوع یا به عبارت دیگر این معضل تا امروز در ایران بازار گرمی داشته و چندان رویکرد رسمی قدرتمندی نسبت به مقابله با وضعیت موجود از سوی نهادهای حاکم اتخاذ نشده است. …. ادامه »

دهکده‌ی‌ زنان: ژنوار

متن پیش‌رو جنبه‌های مختلفی از کار و زندگی در یک دهکده‌ی زنان در شمال سوریه به نام ژنوار را توصیف کرده است. فضاهایی از این دست اغلب جهت احیای خودباوری زنان بنا می‌شوند، به‌ویژه زنانی که نوعی تروما مانند جنگ را تجربه کرده‌اند. این امر عموماً از طریق درهم شکستن کلیشه‌‌‌ای صورت می‌گیرد که بنا به آنْ زنان در نظام پدرسالاری نمی‌توانند فعالیت‌های معینی را انجام بدهند، با این‌که زنان در نظام مادرسالاری در مدت‌‌زمانی طولانی ثابت کرده‌اند که در این حوزه‌های فعالیت سرآمد بوده‌اند. …. ادامه »

فرانسوا نیکولو: برنامه هسته ای ایران، چالشی دشوار برای جو بایدن

اگر در منطقه خاورمیانه یک موضوع وجود داشته باشد که رئیس جمهور جو بایدن تعهداتی را در مورد آن به عهده گرفته ،همانا مسئله برنامه هسته ای ایران است. اما او در این راه هم اکنون نیز با موانع متعددی روبروست، بدون ذکر آنهائی که دونالد ترامپ تا ١٩ ژانویه بر سر راه او بوجود خواهد آورد. …. ادامه »

تبریزی: زبان ابزار ناسیونالیست ها برای نفرت پراکنی ناسیونالیستی است!

چکیده این نوشتار:
مانند نژاد انسان ها زبان انسان ها نیز ابزاری برای نفرت پراکنی از سوی ناسیونالیست های نژادپرست است و سخنان ناسیونالیست های ایرانی درباره زبان تنها برای یک خواسته است و آن هم نفرت پراکنی ناسیونالیستی است، در هیچ کشوری با ده ها زبان کشورداری نمی شود که ایران دومین کشور باشد و زبان کاربردی در هر کشوری حتی اگر ده ها زبان در آن کشور گویشور داشته باشند تنها یک زبان می تواند باشد و در ایران نیز تنها با یک زبان می توان کشورداری کرد و آن هم زبان پارسی است …. ادامه »

احد قربانی دهناری: شریعت اسلامی، حقوق اساسی و حقوق بشر

آنچه مسلم است قوانین شرعی هر دینی برداشت انسان است و از سوی انسان تدوین شده است. از آن میان قوانین شرعی اسلامی، به‌ویژه پنج قوانین شرعی عمده ۳ (چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی و شیعه) کمابیش دو سده پس از مرگ حضرت محمد به‌دست روحانیون و قضات عرب و ایرانی تدوین شد و الهی، مقدس و جهان‌شمول اعلام گردید. هرچند همه‌ی روحانیون و متکلمان این مذهب ادعای درک اسلام ناب دارند، ولی احکام شرعی این مذهب‌ها بسیار متفاوت است. این احکام بسیار خشن و تبعیض‌های زیادی در حق غیرمسلمانان، زنان و بردگان روا می‌دارد. اگر هر مذهبی بر احکام شرعی خود اصرار ورزد، حقوق دیگران را پایمال کند و بخواهد پیروان دیگر مذاهب و ادیان را تحت سیطره‌ی احکام شرعی خود در آورد، ما با یک جنگ دائمی و پایان‌ناپذیر خواهیم داشت.  …. ادامه »

باریش نصیریان: حذف سازنده بمب هسته ای پیش شرط مذاکره با غرب بود؟

دولت جمهوری اسلامی در کارنامه ننگین خود طی ۴۲ سال حاکمیت خود هزاران اقدام تروریستی در جهان را داراست. خواست فوری نیروهای اپوزسیون واقعی در محکومیت دولت جمهوری اسلامی بعنوان یک دولت تروریستی باید باشد. باید دادگاه بلژیک و پارلمان اروپا را وادار کرد که بر اساس این فاکتهای غیرقابل انکار در کنار محاکمه مزدوران تروریست دولت جمهوری اسلامی را بجرم تروریزم محکوم و محاکمه کند. …. ادامه »

فرّخ حیدری: دمپایی زندان!

این مقاله روایت کاملآ متفاوت و البته مستندی است از هفت سال زندان دهه شصت، از نگاه و زبان یک «دمپایی زندان»
بالاخره سر از جایی درآوردیم شبیه یک دخمه یا سالن کوچیک در زیرزمین اون ساختمون… نمیدونم چرا وقتی که وارد اونجا شدیم اون پاهای همراه ما اولش میخکوب شدند و بعدش آشفته و بی تاب، درست مثل همون زمانی که اون پاهای بی حرکت و بدون دمپایی رو روی برفها دیده بودند و بی قراری میکردند… پوتین پوشها هم همین جور دور ما میچرخیدند و لگد میزدند، پاهای همراه ما هم با فریاد چیزهایی میگفتند که پوتین پوشها، بیشتر مشت و لگد میزدند…
آخرش وقتی با پاهای همراهم رفتم روی یک چهارپایه و با آرامش کامل او، همپای هم ایستادیم، همه ساکت شدند… پیش خودم گفتم خب مثل اینکه دعوا تموم شد! ولی یک دفعه او خروشید و با فریاد چیزهایی رو گفت که قبلآ در آن زمین های خاکی و خونی، زیر صدای غروم غروم و دود باروت شنیده بودم، و بعد ناگهان خودش از روی چهارپایه پرید و به پرواز درآمد! …. ادامه »

بهرام رحمانی: نیسان آبی جمهوری اسلامی ایران را لرزاند!

تیم ترور از کجا می‌دانسته فخری‌زاده روز جمعه به شهر رستم کلا می‌رود؟ و چگونه و از چه طریق از زمان و مسیر بازگشت او از رستم کلاه اطلاع داشته است؟
یک اتهام ثابتی که قوه قضاییه جمهوری اسلامی به فعالین سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دستگیرشده می‌زند این است که «امنیت ملی را به خطر انداخته‌اید.» در واقع آن‌هایی امنیت ملی را به خطر می‌اندازند که در نهادهایی رخنه کرده و حضور دارند که قادرند ساعت دقیق پرواز و محل فرود هواپیمای قاسم سلیمانی را به اسرائیل و آمریکا اطلاع بدهند و از مسیر حرکت اتومبیل فخری‌زاده اطلاع دقیق داشته و ترتیب ترور او را بدهند، به درون سایت اتمی نطنز راه داشته باشند و… نه تنها این، بلکه از شمار گارد حراست فخری‌‌زاده نیز اطلاع داشته و مجهز به اتومبیل انفجاری و مسلسل و در یک تیم چند نفره به اتومبیل او حمله کنند. …. ادامه »

فرح نوتاش: واکسن سحر آمیز و مقاومت مردم

سئوال این است، وقتی که مردم از طریق ابتلا به بیماری کوید ۱۹ مصونیت نمی یابند و دوبار و سه باره به آن مبتلا می شوند چگونه واکسن آن به مردم مصونیت خواهد داد؟! …. ادامه »

لادن بازرگان: نامه‌های مادرم در سال ۱۳۶۵ درباره وضعیت زندان گوهردشت

این جنایات‌ها نباید برای ما عادی بشود. نباید فکر کنیم که این اتفاقات به سر دیگری آمده و به من مربوط نیست. تا زمانی که ما تکلیف خود را با گذشته خود روشن نکنیم، نمی توانیم به سوی آینده پیش برویم. باید قبول کنیم انسانها آزادند که هر اندیشه‌ای که می خواهند داشته باشند. آزادی‌های منشور جهانی حقوق بشر را که به قیمت جان میلیونها انسان بدست آمده پاس بداریم. جنایت را به هر بهانه، در هر لباسی، و بوسیله هر کسی که انجام شده، محکوم کنیم و به دنبال بهانه برای توجیه ان نباشیم. …. ادامه »

بمناسبت سالروز تولد دویست سالگی فریدریش انگلس

بیست‌ و‌هشتم نوامبر ۲۰۲۰، (هشتم آذر ۱۳۹۹) سالروز تولد دویست سالگی فریدریش انگلس، نخستین و برجسته‌ترین مارکسیستِ تاریخ، و نزدیک‌ترین دوست و همکار کارل مارکس است. به این مناسبت سایت «نقد اقتصاد سیاسی» برای شناخت اهمیت و جایگاه تاریخی این شخصیت تاریخی، مقالاتی را منتشر کرده است. …. ادامه »

هزینه تحریکات نظامی جمهوری اسلامی را مردم باید بپردازند

متأسفانه هزینه این سیاست جنایتکارانه جمهوری اسلامی تاکنون دهها هزار کشته از مردم ایران و منطقه و صدها میلیارد دلار بوده که به سفره مردم ستمدیده ایران تحمیل نموده است. جمهوری  اسلامی حتی در شرایط بحران عمیق اقتصادی که رژیم را به آستانه ورشکستگی کشانده و فقر و فلاکت طاقت فرسایی به مردم ایران تحمیل کرده است، برای تداوم حاکمیت ضد انسانیش دست بردار چنین سیاستی نیست. …. ادامه »

محمود طوقی: سینه کفتری

همه چیز از آمدن میرزا پسر دو ساله کلاس یازدهم به دبیرستان ما شروع شد . از رشت تبعید شده بود. آن قدر با دبیرانش دعوا کرده بود که دیگر هیچ دبیرستانی در رشت حاضر به ثبت نامش نبود. در اراک کس و کاری داشت که گفته بود بیاید اراک من در یکی از دبیرستان ها ثبت نامش می کنم. با تعهد و ریش گرو گذاشتن پیش آقای حاجباشی مدیر پر جذبه دبیرستان ما ثبت نامش کرده بود. …. ادامه »

محمود طوقی: کنکاشی در خوانده ها و شنیده ها – قسمت بیستم

ما از همان آغاز با دو نهاد روبرو بوده ایم که ما را با دار و درفش یا تکفیر و از آن چه که در ذهنمان می گذشته است باز داشته است بهمین خاطر همیشه گفته ایم زبان سرخ سر سبز را می دهد به باد. پس مدام خود را سانسور کرده ایم، مدام از گفتن آن چه در اعماق روح مان می گذشته است ابا کرده ایم. خب دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد اشاره به این ترس تاریخی ما بوده است. همین ترس باعث شده است که ما به ابهام سخن بگوئیم. از شراب و می ساقی حرف زده ایم بگونه ای که هر زمان گرفتار محتسب شدیم بگوئیم این نه آن شراب و می و ساقی عوام که شراب و می و ساقی عرفانی ست که ربطی به ام الخبائث و زنان زیبا روی ندارد. …. ادامه »

«نامه‌ای از انگلس به مارکس» – به‌مناسبت ۲۸ نوامبر دویستمین سالگرد زادروز انگلس

تو، صدایت از جای گرم درمی‌آید. در جای نرم و گرم دراز کشیده‌ای، داری با مناسبات زمین‌داری در روسیه، به‌خصوص رانت زمین به‌طور کلی، کلنجار می‌روی و هیچ چیز نه مزاحمت می‌شود و نه کارت را قطع می‌کند، درحالی‌که من باید روی نیمکتی خشک و سفت بنشینم، شرابِ سرد سر بکشم، صدبار کارم را قطع کنم و پنبه‌ی این دورینگِ ملال‌آور را بزنم. …. ادامه »

تقی روزبه: نگاهی به دو موضوع مهم سیاسی روز

۱- خامنه ای و گشودن جعبه پاندورای حکمرانی سپاه بر قوه مجریه!
۲- چه رابطه ای بین بحران انتقال قدرت در آمریکا و تهدید به حمله اخیر توسط ترامپ وجود دارد؟ …. ادامه »

روایتی از خشونت علیه زنان در پاکستان: وقتی قدم به کوچه می‌گذارم، وارد سرزمین مردان هیز می‌شوم / فاطمه بوجانی از اسلام ‌آباد

مثل همیشه خشمگینم، سال‌هاست که خشمگین هستم. از همان زمانی که میزان حیرت‌آور خشونت‌های عاطفی، روحی و جسمی علیه ما زنان در پاکستان را دریافته‌ام؛ خشونتی علیه همه ما ۱۰۰ میلیون نفر. بله، یک خشم جمعی در جامعه وجود دارد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: نگاهی به زندگی‌ پربار و آثار گران بهای غلامحسین ساعدی!

ساعدی سال‌ها با نام مستعار «گوهر مراد» آثار خود را منتشر می‌کرد. «عبدالعلی دستغیب»، منتقد ادبی، معتقد است گوهر مراد نام اثری عرفانی از حزین لاهیجی است. اما ساعدی در گفت‌و‌گویی منتشر نشده درباره انتخاب این نام گفته است که در پشت خانه مسکونی‌شان در تبریز گورستانی متروک بود و او گاه ساعت‌ها در این گورستان قدم می‌زده و در یکی از دفعات چشمش به گور دختری به نام گوهر مراد می‌افتد که بسیار جوان از دنیا رفته بوده، و همان‌جا تصمیم می‌گیرد تا از نام او به عنوان نام مستعار خودش استفاده کند. ادامه »

حسین اکبری: تشکل های کارگری و نسخه های بورژوایی و خرده بورژوایی (بخش پایانی)

هر سازمان کارگری با هر نامی می تواند رادیکال باشد یا سازشکار، انقلابی باشد یا رفرمیستی، ساختارمند و برنامه دار باشد یا ساختارناپذیر و باری بهر جهت. کدام آیه از کجا نازل شده است که سازمان های کارگری را مانند مولودی که از مادر زاییده میشود برحسب ویژگی های مادرش هویت دهند؟ این نوزاد هویت خود را خواهد داشت و آنچه به او تشخص می بخشد شرایطی است که او می بالد و در آن بارور میشود. این بازی نادرست این همانی دیدن سازمان های کارگری در شرایط متفاوت است که سالیان است در آموزه‌های نادرستی از سوی کسانی که با تخیلات خود مبانی نظری خلق می کنند که چه بسا برای توجیه آن را به مکاتیب چپ هم نسبت می دهند، رایج گردیده‌ است. …. ادامه »

به‌مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان

برای صحبت از روز جهانی منع خشونت علیه زنان در ایران، می‌بایست اشاره کنیم که وضعیت افزایش خشونت بی‌حد و حذف فیزیکی زنان در بازه یک سال گذشته به‌قدری بوده است که سال ۹۹ جاری را در مقام یکی از سال‌های خونین زیستی زنان بدل کرده است. …. ادامه »

مانلیو دینوچی: “هنر جنگ”، رأی ممتنع ایتالیا و ۲۹ عضو ناتو و ۲۷ عضو اتحادیۀ اروپا علیه نازیسم در سازمان ملل متحد

معنای سیاسی این رأی روشن است: اعضا و همکاران ناتو این قطعنامه را بایکوت کرده اند، یعنی قطعنامه ای که نامش را نمی برند و مستقیماً و مقدم بر همه اوکراین را زیر سؤال می برد، زیرا جریان های نازی در آنجا از سوی ناتو برای اهداف استراتژیک مورد استفاده قرار می گیرد. ما مدارک کافی در اختیار داریم که بریگادهای نئونازی به مدیریت ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو آموزش دیده و سال ۲۰۱۴ در کودتای میدان میدان در حمله به روسی های اوکراین به کار برده شدند، که متعاقباً به تحریک جداسازی کریمه و بازگرداندن آن به روسیه و در عین حال رویاروئی مجدد با اروپا انجامید و جنگ سرد را مجدداً به روز رسانی کرد. …. ادامه »

محمود طوقی: پارسایی در تفکر دکتر جواد طباطبایی

فرض کنیم که مردم سالاری ترجمه کاملی برای دموکراسی نیست. که هست. فرض کنیم این حرف لق در دهان مردم توسط آریانپور افتاده است. که این گونه نیست. و ما سند معتبری نداریم که این ترجمه از آن آریانپور است. فرض محال که محال نیست. فرض کنیم ترجمه درست دموکراسی حکومت قانون است. این چه ربطی به مارکسیست بودن و مبتذل بودن آریانپور دارد. این چه ربطی به غلط بودن دیکتاتوری دموکراتیک مارکس دارد. آیا نمی شد مثل یک محقق این ترجمه را در صورت نارسا بودن گوشزد کرد و معنای دقیق تر را نشان داد. این چه مرضی است که در تن موجوداتی چون طباطبایی وول می خورد و آرام شان نمی گذارد. …. ادامه »

سحر صبا: خشونت، نظام طبقاتی و مالکیت خصوصی

درصد چشمگیری از زنان دنیا تحت ستم جنسیتی و طبقاتی به شکل سیستماتیکی با انواع و اقسام خشونتهای فیزیکی و روانی روبرواند. این سؤال را جلو روی ما میگذارد که منفعت بورژوازی در چه هست که نه تنها کنترلی بر این خشونتها ندارد بلکه هر روز به  این فجایع و نابرابریها دامن میزند؟ قبل از پاسخ به این سوال لازم است به نمونه هایی از اعمال این خشونتها در برخی از کشورها اشاره ای شود. …. ادامه »

فریبا ثابت: لایه های پنهان خشونت بر علیه زنان

در این راه ما به همراهی جدی مردان احتیاج داریم. مسئله زنان شخصی نیست تا بگویم خوب بروند و حق شان  را بگیرند. برای تغییر قانون و ستت و فرهنگ به بسیج همگانی نیاز است. در نتیجه  رها شدن از رسوبات فرهنگی پدر سالاری در کنار مبارزه با قانون زن ستیز توامان و در تمامی حوزه ها باید بطور پیگیر ومداوم به پیش برد. …. ادامه »

سیامک بهاری: طرح حمایت از کودکان کار، یا طرح مبارزه با کودکان کار!؟

کاملا، واضح است که طرحی برای خاتمه دادن به کار کودکان در دستور نیست. بلکه با دخالت دستگاه‌‌های امنیتی و انتظامی سراغ خانواده کودکی که به جای درس و بازی و مدرسه، ناچا ر به فروش نیروی کار شده می‌روند و خانواده را گوشمالی می‌دهند. دخالت (ان‌جی‌او) ها زیر نظر همین دستگاه‌های امنیتی قرار است انجام شود. مدیریت “مورد” به همین‌گونه صورت می‌گیرد. اساس “مدیریت مورد” شناسایی کودکان کار خیابانی است. وی می‌گوید: «این کودکان از گروه‌های مختلفی تشکیل می شوند، برخی از این گروه‌ها باندهای قاچاق انسان هستند»! …. ادامه »

اتحاد چین و روسیه (قسمت اول): م. ک. بادراکومار / آمادور نویدی

در سال‌های اخیر کارزاری غربی و ظاهرا بی‌ضرر براه افتاده تا فداکاری‌های قهرمانانه اتحاد جماهیر شوروی سابق در شکست آلمان نازی را کم اهمیت و کوچک نشان دهد. مسکو بسرعت هدف نفرت انگیز و خائنانه آن‌را فهمید. بزبان ساده و حقیقتا باید به آسانی بگوئیم، که اتحاد جماهیر شوروی بار مقاومت در برابرمتجاوزان نازی را بدوش کشید، اما واقعیت‌های تاریخی بطور سیستماتیک در کشورهایی مانند لهستان و بالتیک، اغلب با ترغیب و تشویق زیرکانه آمریکا تحریف و جعل می‌شوند. …. ادامه »

فقر و تبعیض با تقسیمات استانیْ رفع نخواهد شد!

طرح فاشیستی تشکیل استان تهران جنوبی هم، نه در جهت رسیدگی به سرهم بافی‌های مذکور پیرامون رسیدگی منسجم به این شهرستان‌ها بلکه در راستای کوتاه‌سازی تمام قد جمعیت فرودست از کلان‌شهر تهران مطرح شد. حالا با از سرگیری طرح تقسیم سیستان و بلوچستان، فرصتی به‌دست می‌اید که با مروری چند هزار باره به ردیف تبعیض‌های ساختاری در این استان پرداخت. استانی که در رده‌ی نخست بیشترین میزان محرومیت و فقر ریشه‌ای قرار دارد. …. ادامه »

بهرام رحمانی: کمپین «MeToo» بر علیه رسوایی جنسیتی در مراکز فرهنگی و هنری و اداری جهان!

متاسفانه عمر این قبیل جنبش‌ها طولانی نیست به دلیل این که دست‌اندرکاران آن‌ها دست به ریشه روابط و مناسبات سیاست‌‌های نابرابر و استثمار سرمایه‌داری نمی‌برند، فرهنگ مردسالاری و پدرسالاری را به طور جدی مورد نقد نمی‌دهند در نتیجه این جنبش‌ها پس از مدتی فروکش پیدا می‌کنند و تنها خاطره آن‌ها در ذهن‌ها و لابلای اخبار و گزارشات و تحلیل‌ها باقی می‌ماند. …. ادامه »

منیژه موذن: آزاردیدگان را در مواجهه دوباره با ترومای آزار تنها نگذاریم

به صدای قربانیان تجاوز گوش کنید. بشنوید. شما قاضی محکمه و دادگاه نیستید و قرار نیست برای کسی حکم اعدام صادر کنید. شما شنونده روایتی هستید که از عمق عمیق‌ترین زخم زندگی یک انسان برآمده است. گوش کنید، فقط گوش کنید. …. ادامه »

۲۵ نوامبر: زنان پناهجو و چندگونگی ستم – آفاق ربیعی‌زاده

بسیاری از زنان مهاجر، پناهنده و پناهجو در کشور مبدأ خود، در طول سفر، به هنگام ورود به کشور دوم یا کشور مقصد، در معرض انواع مختلفی از خشونت‌های جنسیتی قرار می‌گیرند. چه خاصه که در کشور میزبان نیز با انواع رفتارهای نژادپرستانه و تبعیض‌گرایانه روبه‌رو شوند و نهایتا همچون شهروندی درجه دو، مورد ستم و استثمار هم قرار گیرند. ستم بر زنان پناهجو اما خبر از در‌هم‌آمیختگی ستم‌های طبقاتی، جنسیتی، نژادی و مذهبی و ملی در یک کلیت می‌دهد. …. ادامه »

زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان): کرونا، نابرابری جنسیتی، خشونت / به مناسبت ٢۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان

در جنبش زنان گرایش‌های متفاوت در مقابل پرسش «چه باید کرد» پاسخ‌های متفاوتی ارائه می‌دهند، اما آنچه مسلم است بدون سازمان‌یابی، مشارکت و همبستگی زنان نمیتوان بر این بیماری غلبه کرد و تمامی ریشه‌های آن‌را خشکانید. و بدیهی‌تر این است که هر دیدگاه رفرمیستی و مصلحت‌جویانه که بدون توجه به ریشه‌های مناسبات تبعیض‌آمیز به شرایط زیست زنان ورود کند، راه به جایی نخواهد برد. …. ادامه »

اگر هانا آرنت زنده می‌بود، شاید بسختی می‌گریست!

اوون جونز، روزنامه‌نگار بریتانیایی می‌گوید: شاید ترامپ شکست خورده باشد ولی ترامپیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. عبارت پسا-حقیقت (Post truth) در دوران ترامپ بسیار به کار برده شده است، این کلمه به وضعیتى اشاره دارد که حرف‌هاى دروغ، غلط و بدون مدرک آن‌قدر تکرار می‌شود که میلیون‌ها نفر آن را باور می کنند. …. ادامه »

ا. م. شیری: انفجارات پیاپی در ویرانه‌های اتحاد شوروی / نیمچه نگاهی به جنگ ارمنستان و آذربایجان از آغاز تا پایان- ١

همزمانی حوادث دو- سه ماه اخیر در بلاروس و قرقیزستان، شروع دور جدید جنگ بین ارمنستان و آذربایجان را هرگز نباید تصادفی تصور کرد. رخدادهایی که در جمهوری‌های سابق اتحاد شوروی بطور دوره‌ای تکرار می‌شوند، با فروکش کردن ناآرامی‌ها در یک جمهوری، در دیگری، در آنجا که کانون تشنج ایجاد شده، اوج می‌گیرد …. ادامه »

اسماعیل مولودی: در گرامیداشت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

از نظر روان شناسی اجتماعی خشونت ابزاری است برای کنترل، تحکم کردن بر دیگری و جلوگیری از ابراز نظر مخالف بکار گرفته میشود. اساسا رسمیت دادن به خشونت و اشاعه فرهنگ خشونت از طرف حاکمان این است تا جامعه را مریض کنند و افراد جامعه را به خشونت عادت دهند. بدلیل اینکه اکثر حاکمان امروز دنیا خود با خشونت سر کار آمدند و یا با خشونت حاکمیت خود را نگهداشته اند. …. ادامه »

والتر بنیامین: سرمایه‌داری به‌منزله‌ی دین

فقره‌ی پیش‌رو دست‌نوشته‌ای است از والتر بنیامین که در ۱۹۲۱ نوشته شده است. این نوشته‌ی ناقص حاوی بصیرت‌های پرمغزی است که ما را با سیرِ تفکر او بیش از پیش آشنا می‌سازد. از اشارات مستقیم و غیرمستقیم این مقاله می‌شود دریافت که بنیامین در این دوره دل‌مشغول الهیات سیاسی سرمایه‌داری است و می‌کوشد تز «اخلاق پروتستانیِ» وبر را رادیکالیزه کند. …. ادامه »

بهرام رحمانی: مشاغل زنان بیش‌تر از مشاغل مردان در معرض بحران کرونا بوده‌اند!

اکثریت زنان خانه‌دار یا کسانی که از استخدام و جذب در بازار کار محروم شده‌اند، برای این که هزینه‌های خانواده خود را تامین کنند مجبور شده‌اند غیر از کار پرزحمت خانه کارهای دیگری هم‌چون تهیه غذا و شیرینی برای مراسم یا فروش رب و ترشی و مربا از رایج‌ترین مشاغل خانگی نزد زنان در ایران است. گروهی نیز در خانه در شاخه‌های مختلف صنایع دستی، نقاشی، هنرهای دوخت و دوز یا کسب و کار اینترنتی مشغولند. زنان روستایی پای اصلی کشت و کار در مزارع هستند، به دلیل آن که جایی استخدام نیستند و کارفرمایی ندارند، دستمزدی هم به آن‌ها پرداخت نمی‌شود و به این دلیل بردگان روستایی محسوب می‌شوند. خانم‌های شاغل بیش‌تر وقت‌های روزشان را در سر کار سپری می‌کنند و بعد هم باید مشغول آشپزی کردن و رسیدگی به منزل شوند. مجموعه این کارها عملا فراتر از توانایی یک زن معمولی است. …. ادامه »

محمود طوقی: کنکاشی در خوانده ها و شنیده ها – قسمت نوزدهم

اضافه تولید، رشد بهره وری کار، اتوماسیون کار و تقسیم کارهای پیچیده در عرصه دانش و پیشرفت اقتصاد دانش بنیان سرنوشت آینده تولید است و با این دورنما باید به سمت و سوی مقابله با جوانب منفی این پیشرفت ها رفت و نه این که هنوز شعارهای قرون گذشته را به شکلی کلیشه مانند تکرارکرد. …. ادامه »

امیرجواهری لنگرودی: دستآوردهای مبارزات کارگران هفت تپه در اعتصابات دوره اخیر، خرداد ۹۹ تا به امروز / صدای مبارزات کارگران هفت تپه باشبم

عنصر اصلی در بازشناسی دست‌آوردهای این دوره مبارزات هفت تپه، مسئله‌ی استقلال عمل این مبارزه است. طی این دوره‌ی طولانی اعتصاب، حضور بلاواسطه‌ی نمایندگان کارگری، بدون دخالت جریانات غیرکارگری که درسال‌های پیش و دوره‌های قبلی، قصد نفوذ و خط دادن به مبارزات کارگران را داشتند، برجسته بود. …. ادامه »

پرویز صداقت: یک سال پس از #آبان

در این یادداشت به‌مناسبت نخستین سالگرد خیزش‌های آبان‌ ۹۸ می‌کوشم به‌اختصار انسداد ساختاریِ سیاسی و اقتصادی در وضعیت کنونی و نیز امکانات و تنگناهای جنبش‌های بالقوه‌ی اجتماعی را بررسی کنم. هدف این نوشته، ترسیم کلیات وضعیت درونی هر دو جبهه‌ی حاکمان و محکومان در مقطع کنونی و راه‌های برون‌رفت از انسداد فعلی است. …. ادامه »

سیامک مهر (پورشجری): دیگ به دیگ میگه روت سیاه

آقای رضا پهلوی! جنابعالی که خودت هم آقازاده‌ای؟ الان دقیقاً ۴۲ سال است که جنابعالی و سایر شاهزاده‌ها و شاهدخت‌ها و خانوادۀ محترم شما، با میلیاردها دلار پول‌هایی که محمدرضاشاه دزدیده بود، در همان«مجلل‌ترین مراکز خوش‌گذرانی جهان» مشغول عیش و عشرت و شکمچرانی می‌باشید؟ …. ادامه »

حسین اکبری: تشکل های کارگری و نسخه های بورژوایی و خرده بورژوایی (بخش سوم)

موضوع این نوشتار نقد دیدگاه هایی است که اساسا آگاهانه در خدمت سرمایه نیستند و چه‌ بسا به‌شدت هم ضد سرمایه‌دار و خود را در خدمت طبقه‌ی کارگر می‌دانند. منتهی نوع نگرش حاملین این دیدگاه‌ها در تحلیل نهایی به سود طبقه‌ی‌ کارگر نیست و حتی در بازه زمانی طولانی، آنگاه که جایگاهی را در ذهنیت عمومی بخش‍هایی از این طبقه و وابستگان آن را تصرف می‌کند، می‌تواند به عنصری بازدارنده و ناسودمند بدل شود. …. ادامه »

سه مقاله از همنشین بهار

  1. ۱۲ نکته در مورد حکیم زَکَریای رازی
  2. کورشِ تاریخی با توهّماتِ ما، از بُنیاد متفاوت است
  3. محمدرضا شجریان، شمایلِ فرهنگیِ موسیقیِ ایران …. ادامه »

شیما صبوریان: معلم و نیرویِ کارش

در سیستم سرمایه‌داری، هرکس که نیروی کارش را در قبالِ دستمزد می‌فروشد، امکان ندارد تحت استثمار قرار نگیرد و ارزش افزوده‌ای از او گرفته نشود. خواه معلم باشد یا کارگر یا نویسنده و مترجم. …. ادامه »