ترکیبِ سلبریتیها و پزشکانِ کاسب؛ نظام پزشکی از وزارت بهداشت خواست بازیگران و هنرمندان در اولویت دریافت واکسن کرونا قرار بگیرند.
این درخواست وقیحانه در حالی برای وزارت بهداشت ارسال شده است که هنوز جمع بزرگی از کادر درمان بهویژه پرستارانی که در خطر مستقیم ابتلا به کرونا هستند واکسن دریافت نکردهاند. سازمان نظام پزشکی حتی برای جان پرسنل خود _ که در روزهای اوج شیوع کرونا ” فرشتگان سفیدپوش ” نامیده میشدند_ اهمیتی قائل نیست و مشتی سلبریتی را که وظیفهای جز مالهکشی به گنداب جمهوری اسلامی ندارند بهعنوان اولویت واکسیناسیون پیشنهاد میکند. ….
——————————————————————–
ترکیبِ سلبریتیها و پزشکانِ کاسب؛
نظام پزشکی از وزارت بهداشت خواست بازیگران و هنرمندان در اولویت دریافت واکسن کرونا قرار بگیرند.
این درخواست وقیحانه در حالی برای وزارت بهداشت ارسال شده است که هنوز جمع بزرگی از کادر درمان بهویژه پرستارانی که در خطر مستقیم ابتلا به کرونا هستند واکسن دریافت نکردهاند. سازمان نظام پزشکی حتی برای جان پرسنل خود _ که در روزهای اوج شیوع کرونا ” فرشتگان سفیدپوش ” نامیده میشدند_ اهمیتی قائل نیست و مشتی سلبریتی را که وظیفهای جز مالهکشی به گنداب جمهوری اسلامی ندارند بهعنوان اولویت واکسیناسیون پیشنهاد میکند.
در بخشی از نامه گفته شده که ” جهاد امروز هنرمندان کشور نگهداشت مردم در خانه و سست کردن چرخش ویروس کرونا است”. کدام مردم در خانه میمانند؟ کدام مردم اصلا میتوانند که در خانه بمانند تا از جهاد مبتذل حضرات سلبریتی بهرهمند شوند. بهتر بود گفته میشد که جهاد کبیر آنها نگاه داشتن مردم از اعتراض و مشغول کردنشان به بازتولید کلیشههای جنسیتی، سکسیستی و ارباب و رعیتی است.
“در نامه گفته شده هنرمندان گروه پر ریسک هستند چون با ماسک نمیتوانند نقشآفرینی کنند”. وقاحت را میبینید؟ انگار نه انگار که کارگران باید در گرما و آلودگی مرگبارِ کورهها و خطوط تولید با ماسک جان بکنند و درون مترو و اتوبوس در هم بلولند. انگار نه انگار که دستفروش و کودک کارگر و کولبر و … انسان هستند و نفس کشیدنشان جهاد در راه نان است.
برای نظام پزشکی که یک پای اغلب اعضایاش در بیمارستانهای خصوصی است و یک پایشان در دلالی زمین و مسکن، کاملا طبیعیست با هنرمندانی همپیمان باشند که یک پایشان در صنعت ابتذال است و پای دیگرشان در واردات بنجل و بساز و بفروشی. در واقع اجزای برسازندهی طبقهی حاکم تعارفات معمول را کنار گذاشته و هر روز بیش از دیروز همپیمانی خود را به علنی میکنند.
این همپیمانی نه تنها اتفاق تازهای نیست بلکه لازمهی بقای طبقهی حاکم است. آنچه تازه تازگی دارد آشکارسازی کاملِ این همپیمانی است. در واقع در روزگاری که سخن گفتن از اتحاد طبقاتیِ تهیدستان و سرکوبشدگان توسط مزدوران رسانهای به “قطبیسازی” و “رودرروی هم قرار دادنِ مردم” تعبیر میشود، طبقهی حاکم در حال تجدید پیمان و تقویت استحکامات خود است. آنها در حالیکه به وضوح صفوف خود را در برابر انبوه تهیدستان تنگتر و همبستهتر میکنند از طریق رسانههای وابسته و روشنفکرانِ ارگانیکشان، سازماندهی، تشکلیابی و در یککلام مبارزهی طبقاتی را تقبیح کرده و استثمارشدگان را به صبر و توکل و مکیدنِ انرژی مثبت دعوت میکنند.
در حالیکه به وضوح در روز روشن اموال عمومی برای تقویت دژهای خود در شمال شهر غارت میکنند، عکسهای سطل زبالههای آتش گرفته در اعتراضات دی و آبان را بهعنوان اسناد ” تخریب اموال عمومی ” بازنشر میکنند و سرکوبشدگان را به صندوق رای حواله میکنند.
باید انتظار داشت کسانی پیدا شوند و بگویند : ” چرا با دیدنِ تکه کاغذ به عنوان پیشنهاد تا طبقه و استثمار و … پیش رفتید”. پاسخ ساده است: همین یک تکه سندیست متقن و محکم در این باره که طبقهی مسلط تاریخا برای جان اکثریت جمعیت جامعه یعنی طبقهی کارگر کمترین ارزشی قائل نیست.
بله! به واسطهی همین وقاحت و غارت افسارگسیخته است که ما در برابر اسنادی از این دست کلمات مانیفست را تکرار میکنیم:
“شما از اینکه ما میخواهیم مالکیت خصوصى را لغو کنیم به هراس میافتید. ولى در جامعهی کنونى شما، مالکیت خصوصى براى نه-دهم اعضاى جامعه لغو شده است. این مالکیت همانا در سایهی آن موجود است که براى نه-دهم دیگر موجود نیست. بنابراین شما ما را سرزنش میکنید که میخواهیم مالکیتى را ملغى سازیم که محرومیت اکثریت مطلق جامعه از مالکیت، شرط ضرورى وجود آن است. همگی شما ما را ملامت میکنید که میخواهیم مالکیت شما را ملغى سازیم. آرى، واقعا هم ما همین را خواستاریم.”
———-
متن از گروه نویسندگان #سرخط
https://t.me/SarKhatism
————————————————————-
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.