اسماعیل مولودی: شعار نه به جمهوری اسلامی غلط است! آنانی که طرفدار شعار همه باهم هستند تبهکاران سیاسی اند!

شعار همه باهمی که امروز سر داده میشود، که این دفعه اسمش نه به جمهوری اسلامی است، سابقه ای آبرو باخته در مبارزه طبقه کارگر آگاه ایران دارد ….

——————————————————————

شعار نه به جمهوری اسلامی غلط است!
آنانی که طرفدار شعار همه باهم هستند تبهکاران سیاسی اند!
اسماعیل مولودی
۳ فروردین ۱۴۰۰ خورشیدی

شعار همه با هم خیانت به مبارزات کارگران آگاه و مردم برابری طلب در جامعه است!
جنبش اعتراضی که از ۱۳۹۶ به این طرف بیشتر بعدی کارگری گرفته تلاش دارد تکلیف حاکمیت ایران را روشن کند. از قبل همین اعتراضات و تنشها که طبقه کارگر و مردم فقیر در جامعه بوجود آورده اند ، شازاده پهلوی، گروهها و جریانهای لیبرالی و خرده بورژوایی دم گرفته اند و با شعار نه به جمهوری اسلامی امروز به میدان آمده اند. آنانی که تا چندی پیش در دم و دستگاه حاکمیت نان و نوایی داشتند، آنانی که تلاش میکنند مثل سرباز و سیاهی لشکر باندهای سیاه در جامعه باشند. با پول و امکانات سازمانهای جاسوسی تلویزون و رادیویشان را سازمان میدهند. آنانی که سوسیالیسم را دست نیافتنی میدانند. امروز تلاش میکنند با شعارهای عوام فریبانه جنبش کارگری و اعتراضات آن به حاشیه رانده شود. تحت نام همه با هم مبارزات طبقه کارگرعلیه استثمار و فقر را نادیده بگیرند و با شعار سرنگونی طلبی آب به آسیاب منافع سرمایه داری میریزند. موقعیت امروز جنبش کارگری را دستمایه معاملات با سیاستهای نیولیبرالیستی تحت نام نه، به جمهوری اسلامی کنند.

همه میدانیم که؛ از هر جهتی به جامعه نگاه کنیم روشن است که تمام فعل و انفعالات در جامعه در جهت منافع دو طبقه معین و حی و حاضر است، بقول مارکس کسی نمیتواند بدون وجود این دوطبقه معین و مقابل هم جامعه و فعل و انفعالاتش را ارزیابی یا بررسی کند. بنابراین تمام فعل و انفعالات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را باید از زاویه منافع این دو طبقه مورد بررسی قرارگیرد. اگر کسی این واقعیت روشن را در هر حرکت سیاسی، اجتماعی ، مبارزاتی در نظر نگیرد به طبقه کارگر و منافع اکثریت مردم جامعه خیانت میورزد. چه آنهاییکه آگاهانه دارو دسته های لیبرالها و خرده بورژواها میشوند و یا چه آنهاییکه از سر ناآگاهی و سردرگمی منافع طبقه کارگر را خدشه دار میکنند.

مردم و کارگران ایران چهل دو سال است از قبل یک اشتباه تاریخی مبارزاتی، از قبل نداشتن قدرت متشکل و متحد خود و نبودن یک آلترناتیو کارگری چوب شعار همه با هم را میخورند. در۱۳۵۷، سرمایه داری جهانی به کمک سرویسهای جاسوسی بین المللی و پول شرکتهای بزرگ و بازاریان متمول شعار همه با هم را سر زبانها انداختند. آنزمان میگفتند، اختلاف نیاندازید ، بگذارید شاه برود بعد در مورد اداره مملکت بحث میکنیم. خمینی جلاد با کمک سازمانهای جاسوسی غرب و دارو دسته ای که بدورش سازمان داده بودند گفت همه مردم ایران حق دارند و حکومت آینده حکومت مردمی خواهد بود، این باعث شد که شعار (دیو چو بیرون رود فرشته در آید) شد ترفند جدید برای گمراه کردن مبارزات مردم و کارگران. بعد از رفتن شاه تیم حکومتی دور بر خمینی، مهدی بازرگان را فرستادند تا کارگران نفت شیر نفت را باز کنند و قول دادند که حاکمیت،در جهت منافع مستضعفان خواهد بود. در آنزمان طبقه کارگر در نبود تشکل و اتحاد طبقاتی خود توازن قوا را نتوانست به نفع خود تمام کند، جامعه تلاش و زحمات ، مبارزات خود برای آزادی و برابری را ، به شعار همه با هم باخت. اکنون چهل دو سال است تحت حاکمیت فاشیسم اسلامی به ذلالت افتاده وروبه نابودی میرود.

بنابراین شعار همه باهمی که امروز سر داده میشود، که این دفعه اسمش نه به جمهوری اسلامی است، سابقه ای آبرو باخته در مبارزه طبقه کارگر آگاه ایران دارد.

البته زمانی که اعتراضات کارگران و زحمتکشان در جامعه رادیکال و گسترده میشود، طبقه دارا خرده بودراوازی و خدم و حشم خودرا به تکاپو میاندازد در داخل ایران کسانی مثل خاتمی، میر حسین موسوی و آخوند کروبی در ۱۳۸۸ که اسم جنبش سبز بخود داد. حرکتهای دیگری بنام جامعه مدنی، بعد طفلان معصوم وچهارده تن شدند که اول چهارده معصوم مرد از مشهد نامه نوشتند و بعد از چند ی ، چهارده تن معصوم زن و جدیدا شازاده پهلوی (که جدیدا آب توبه روی سرش ریختن و خجولانه خواستار جمهوری خواهی و یا اینکه شاه را مردم انتخاب کنند شده است)، احزابی که سوسیالیسم را در پستوی حزبشان قایم کرده اند و مثل حککا فکر میکنند حکومت باید انسانی باشد براه افتاده اند. این تفکیک حساب شده و برنامه ریزی شده از طرف سرمایه داری که تحت فشار مبارزات رادیکال طبقه کاگر قرار گرفته است جالب و قابل بررسی است. اینها بیخود و اتفاقی نیست. اینها نشان میدهند که مثل سابق اول تعدادی جوجه فکلی را فرستادند خارج مثل حجاریان، اکبر خان گنجی و امثال هم دیدند آبی ازشان گرم نمیشود. بعد خانم شیرین عبادی را آوردند و جایزه نوبل هم بهش دادند دیدند ایشان با سابقه توده ای بودنش نمیتواند عام پسند باشد. بعد دختر خانم جوانی را که همپالگی خاتمی بود به صحنه فرستاده اند بنام معصومه علینژاد قمی که اورا (مسیح علینژاد) نامیده اند. بعد نماینده حککا با سربازان انقلاب مخملی و فاشیستها عکس گرفت، پرچم شیر و خورشید را بگردن شان آویختند.  در تداوم این قایم موشک بازی ها، اکنون با شعار نه به جمهوری اسلامی میخواهند مبارزات رادیکال طبقه کارگر را به حاشیه برانند.  اینها ترفند های سرمایه داری حاکم است که هم از حاکمیت فاشیسم اسلامی دل نمیکند و هم در خارج دارو دسته هم برای خود دارد که اگر تقی به توقی و مبارزات کارگران رادیکال دامنه اش گسترده تر شود، برای مهار کردن و حفظ نظام سرمایه داری در ایران، تشکل حی و حاضر خودرا به جامعه حقنه کنند. مثل همان انتقال خمینی به نوفل لوشاتو و ایجاد تیم رهبری برایش. اگر واقع بین باشیم و به گذشته نه چندان دور در این چهل دو سال اخیر خود نگاه کنیم و حافظه تاریخی خودرا دستکم نگیریم باید بفهمیم که دشمنان کارگران و مردم فقیر جامعه با شعارنه به جمهوری اسلامی( همه باهم ) دارند صحنه سازی میکنند و برای حرکت خود قطب زاده و یزدی های جدید و  بنامهای دیگری سازمان میدهند.

از سال ۱۳۹۶ به بعد مبارزه رادیکال طبقه کارگر ومردم آزادیخواه، وجود مبارزات زنان و مردان زحمتکش جامعه که خواستار نابودی و محاکمه رهبری فاشیسم سرمایه اسلامی هستند. همچنین از قبل اوضاعی که امروز رژیم اسلامی چهره ضد بشری بودنش برای مردم دنیا بیشتر عیان شده (بکمک فعالین در جامعه ایران و خارج ایران رسوایش کرده اند) سرمایه داری را به تکاپو انداخته است.

اولا ـ با چوب جنگ و حمله نظامی ، اخیرا با پاندمی کووید ـ۱۹ که بیشترین قربانیانش از مردم کارگر و فقیرند، میخواهند نظام را حفظ کنند زیرا رژیم اسلامی با مسله حمله از خارج، نبودن امنیت و بهداشت، فقر، پاندمی کووید ـ۱۹  زندگی را بر مردم صد چندان مشکل کرده است تا بتواند اعتراضات کارگران و مردم زحمتکش را به عقب برانند و دست اوباشان حکومتی را بنام جنگ با آمریکا، پاندمی کووید ـ۱۹ باز بگذارد برای ترور و حمله بیشتر به کارگران مبارز ومردم آزادیخواه جامعه.

دوما ـ  سرمایه داری جهانی به کمک خرده بورژواها و لیبرالهای داخل و خارج تلاش میکنند شیفت را عوض کنند و کمترین تلفات را بدهند زیرا قدرت گرفتن طبقه کارگر امان معامله و سوار شدن بر اعتراضات مردم را از سرمایه میگیرد و قدرت کنترل اعتراضات کارگران را از دست میدهند.

اینجاست باید بدون هیچ مصامحه و ملاحظه ای علیه شعار نه، به جمهوری اسلامی (همه باهم ) ایستاد. شعار همه با هم ضد جنبش کارگری و مبارزات برابری طلبانه مردم مبارز جامعه امروز ایران است. تعدادی از احزاب بی ربطه به جنبش کارگری، امروز مدعی اند برای از بین رفتن رژیم اسلامی باید همه با هم متحد شد. اینها حرکت حساب شده نیروهای خرده بورژوا و افراد معلوم الحال را نادیده میگیرند اینها فراموش کرده اند که شعار همه باهم چه بلایی سرکارگران و مردم آزادیخواه ایران در این چهل دو ساله آورده است. البته همه را فراموش نکرده اند اما از آنجایی که تغییر شیفت میدهند و تلاش میکنند که بورژوازی جهانی (مثل احزاب ناسیونالیست کرد ) رویشان حساب باز کند و آنهارا به بازی بگیرند برای همین است با مسیح علینژاد وترامپ، پمپِو ، و امثالهم هم جهت میشوند و خیلی دوست داراند در آکسیونهای آنها با هم عکس بگیرند و زیر پرچم سلطنت طلب ها سخنرانی کنند. اینها از فرط بی افقی و ترس از رادیکالیسم طبقه کارگر و جنبش کارگری خودرا خدم و حشم بورژوازی میکنند. اینها نشان میدهند که چه ظرفیتی دارند که علیه طبقه کارگر با دشمنان کارگران معامله و بند وبست کنند. این آقایان و خانمها دم از دمکراسی میزنند ولی روشن نمیکنند که آیا جامعه طبقاتی است یانه؟ شعار همه باهم شعار سرسپردگان بارگاه سرمایه داری است که میخواهند سرمایه سود دهی اش را از دست ندهد. شعار همه با هم این جماعت دقیقا هم چنانکه مارکس میگوید غیر طبقاتی و مخدوش کردن مرز و اختلاف بین کار و سرمایه است.

شعار کارگر و زحمتکشی که مبارزه میکند که از فقر و بدبختی خلاصی یابد برای هم طبقه ای هایش است نه برای کسانی که رژیم اسلامی را تا کنون سرپا نگاه داشته اند. طبقه کارگر به اتحاد طبقاتی نیاز دارد. طبقه کارگر و زحمتکش در تمام ایران نیاز به همپشتی طبقاتی دارد نه شعار همه با هم. در دنیای واقعی مبارزه طبقاتی شعار همه با هم یعنی خاک پاشیدن به چشم کارگران مبارزی که امروز برای رهایی از ستم حاضرند تا آخرین نفس با رژیم هار حاکم بجنگند…

چرا سرمایه داری و نوچه هایش به دست پا افتاده اند؟

الف؛ برای اینکه منافعشان بخطر افتاده است و برای جلوگیری از رادیکال تر شدن مبارزه کارگران و مردم آزادیخواه باید باند های سیاه را از همین حالا سازماندهند.

ب ؛ طبقه سرمایه دار می بیند از سال  ۱۳۹۶   اجهتگیری مبارزات کارگران و مردم جامعه رادیکال تر شده، ز قبل مبارزه رادیکال طبقه کارگر و از وجود مبارزات زنان و مردان زحمتکش جامعه که خواستار نابودی و محاکمه رهبری فاشیسم سرمایه اسلامی جامعه هستند میترسند که مبادا کنترل را از دست دهند. این زنگ خطری جدی برای حاکمیت سرمایه است که باید به تکاپو بیفتد تا غافلگیر نشوند.

در پایان دوست دارم به ان احزاب و کسانی که شعار همه با هم را بدست گرفته اید یادآوری کنم؛ لطفا بنام طبقه کارگر حرف نزنید. شمایی که ادعای دمکرات بودن دارید، از طرف خودتان نظر بدهید نه بنام کارگران مبارزی که امروز زیر شکنجه حاکمیت سرمایه داری اسلامی ازشان اعتراف میگیرند. نه، به جمهوری اسلامی گفتن شما، خاک پاشید به چشم مبارزات موجود برای سرنگونی فاشیسم اسلامی در جامعه است.

با اتحاد طبقاتی خود علیه شعار همه با هم باشیم
مرگ بر سرمایه دار

Esmail Moloudi
Socionom & Samtalsterapeut
Tel: 0046-704920349
www.emoloudi.blogspot.com

—————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.