شادی مکی: زندگی زیر خط فقر و دعوت صدا و سیما به قناعت

سخنان کارشناس صداو سیما درباره دعوت مردم به قناعت و نخوردن میوه بازتاب گسترده‌ای داشت آن‌هم در شرایطی که هشتگ زندگی نرمال این روز‌ها بهانه‌ای برای گلایه‌ها و انتقادات مردم نسبت به شیوه مدیریت کشور در حوزه‌های مختلف شده است. ….

——————————————————

7075

زندگی زیر خط فقر و دعوت صدا و سیما به قناعت

شادی مکی

سایت میدان:

«باید سطح انتظارات و توقعاتمان را پایین بیاوریم، تا حالا خیلی آورده‌ایم پایین، اما باید از این هم پایین‌تر بیاوریم، مثلا اگر همیشه برنج را با خورش می‌خوردم الان باید برنج خالی بخورم. الان مرغ شده ۸۵ هزار تومان خب نمی‌توانیم بخریم چه کنیم؟ حالا که میوه گران شده چه لزومی دارد که روی میز ما چند نوع میوه باشد؟ حالا یه هفته میوه نخوریم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. الان باید میوه را حذف کنیم باید به آن‌چه که داریم قناعت کنیم. باید با داشته‌هایمان زندگی کنیم. ما باید انقدر عزت نفس و خودپندارمان قوی باشد که اگر هر کسی در برابر من توانست خرید بیشتری کند ناراحت نشوم. به بچه هم باید آموزش دهیم که شرایط زندگی ما چنین است و اگر می‌خواهد خوب زندگی کنیم باید مراعات کند. باید خودمان را محدود کنیم به جای اینکه هر روز میوه بخوریم ماهی یک بار میوه بخوریم.»

این‌ها سخنان کارشناس صدا و سیماست که در یک برنامه تلویزیونی درباره نحوه مواجهه مردم با شرایط فاجعه‌بار اقتصادی فعلی سخن گفته و به راحتی آن‌ها را دعوت به آنچه قناعت می‌نامد، می‌کند. قناعتی که معنای آن درست مصرف کردن است نه مصرف نکردن و گذشتن از حقوق طبیعی و نیاز‌های اولیه انسانی.

شاید نگاهی به شرایط اقتصادی مردمی که دعوت به قناعت شده‌اند بد نباشد. براساس گزارش‌های منتشرشده در اردیبهشت سال ۹۹، خط فقر در کشور ۱۰ میلیون تومان است یعنی ۱۰ میلیون تومان حداقل درآمدی است که یک خانواده برای زندگی و تامین معاش خود در جامعه باید داشته باشد؛ هر چند که این عدد چند روز پیش توسط دولت ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان برآورد شد.

بر اساس برآورد مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۹۸، حدود ۴۰ درصد از مردم کشور زیرخط فقر زندگی می‌کنند. در برآوردی جدیدتر که در سال ۹۹ از سوی معاونت رفاه اجتماعی وزارت رفاه و تعاون تهیه شده، ۲۰ درصد خانوار‌های ایران زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند به این معنا که با توجه به جمعیت ۸۳ میلیونی کشور می‌توان گفت حدود ۱۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت ایران از استاندارد‌های لازم برای تامین حداقل نیاز‌های روزانه برخوردار نیستند. این برخی کارشناسان هم معتقدند یک سوم جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

در چنین شرایطی سخن گفتن از قناعت در رسانه ملی جز توهین به شعور مخاطب و ایجاد خشم بیشتر در او نتیجه‌ای ندارد. برای آنها که در پخت غذا از پوست مرغی استفاده می‌کند یا شهروندانی که چلو و استخوان مرغ را می‌خورند، چگونه می‌توان از قناعت گفت؟

نا بر چنین تحلیلی این مردم هستند که باید با قناعت و پرورش به اصطلاح عزت نفس مدیریت کشور را به دست گرفته و دولت هیچ وظیفه‌ای در قبال مردم و معیشت آنان ندارند. در این نگاه به جای آنکه نوک پیکان انتقاد و اعتراض به سوی دولت و تیم اقتصادی آن نشانه رود، انتقاد متوجه مردمی است که با توجه به نرخ پایین حقوق و دستمزد در ایران و تورم و گرانی لجام‌گسیخته توان خرید حداقل‌های معیشتی خود را ندارند. این مردم گرفتار در چنین شرایطی هستند که باید از انتظارات به حق خود کوتاه بیایند از نیاز‌های اساسی خود و فرزندانشان بگذرند.

رویکرد کارشناس صدا و سیما نسبت به عزت نفس نیز عجیب و محل ایراد است. عزت نفس به معنای احساس ارزشمندی و اعتقاد به ارزشمند بودن است این در حالی است که پذیرش ناکارآمدی دولت در مدیریت اقتصاد کشور و گردن خم کردن در برابر تبعات این ناکارآمدی و شکاف طبقاتی محسوس در کشور بدون پرسش و اعتراض نه تنها نشان‌دهنده عزت نفس نیست که از فقدان احساس ارزشمند بودن در فرد و اجازه به مدیران ارشد کشور برای وارد آوردن فشار بیشتر به مردم در نبود صدای اعتراض خبر می‌دهد. فردی که خود را ارزشمند بداند قطعا چنین رویه‌ای در کشور را برنتابیده و دولتی را که با رای مردم بر سر کارآمده است مورد مواخذه و اعتراض قرار می‌دهد.

آقازاده‌ها هم هفته‌ای یکبار میوه می‌خورند؟
مهم‌ترین پرسشی که باید از صدا و سیما و کارشناسش پرسید آن است که آیا تجویز قناعت تنها برای مردم عادی است یا شامل حال مدیران ارشد و فرزندان آن موسوم به آقازاده‌ها هم می‌شود. شاید یادآوری زندگی همراه با قناعت این افراد هم بد نباشد.

۲۶ آذرماه سال جاری، هتل مجلل شانگریلای شهر استانبول در شرایط همه گیری ویروس کرونا همایشی به نام گرگ وال‌استریت در حوزه کسب و کار برگزار شد که در ایران سر و صدای زیادی به راه انداخت علت این بازتاب گسترده حضور اصغر و محمد ولایتی فرزندان علی اکبر ولایتی به عنوان برجسازان موفق در این همایش بود.

از آنجایی که بر اساس اطلاعاتی که شرکت‌کنندگان در این مراسم به دست آمد هزینه شرکت در این همایش بسیار بالا بوده است مردم این سوال را مطرح کردند که در این شرایط اقتصادی پسران ولایتی چگونه به ترکیه سفر کرده‌اند و در یک هتل بسیار لوکس و مجلل حضور دارند. به‌ویژه آنکه علی‌اکبر ولایتی مدتی پیش از این خبر از مردم ایران خواسته بود که ن مقاومت را از یمنی‌ها یاد بگیرند و به جای لباس لنگ بپوشند و نان خشک بخورند.

چند ماه پیش نیز معصومه ابتکار معاون زنان و خانواده رئیس جمهور طی ویدئویی از حضور فرزندش در آمریکا دفاع کرد. او گفته بود که فرزندش حق انتخاب دارد و مردم سوال کرده بودند که چرا تنها پسر او از این حق برخودار است؟

نعیما طاهری دختر نعیمه اشراقی نوه آیت‌الله خمینی در مک مستر کانادا مشغول به تحصیل است. مادر او در انتقاد به اینکه چرا نوه رهبر مستضعفان باید به کانادا برود و تحصیل کند، گفته بود «آن‌جا شرایط و فضایی دارد که دختر من می‌تواند ایمان و اعتقاداتش را محکم‌تر کند. کیفیت نمازی که در کانادا می‌خواند به مراتب بیشتر از ایران است»

این موارد تنها گوشه‌ای از زندگی لاکچری فرزندان مدیران نظام است که در گوشه گوشه جهان حضوری پررنگ و پر زرق و برق دارند، زندگی‌هایی که قطعا از قناعت و عزت نفس بالای خود یا پدرانشان ایجاد نشده است. این نوع زندگی قطعا برای خواندن نماز‌های با کیفیت‌تر هم نیست که اگر به مردم داخل کشور رسیدگی شود قطعا کیفیت‌ها نماز‌ها و ادعیه‌خوانی‌ها در همین کشور خودمان بسیار باکیفیت خواهد بود. مگر آنکه بپذیریم این افراد همگی مانند حمیدرضا عارف دارای ژن‌های خوب و خاصی هستند که آن‌ها را از سایر مردم متمایز می‌کند. راستی چرا مدیران ارشد فرزندان خود را برای فراگیری عزت نفس و قناعت‌پیشگی از تمام امتیازات و رانت‌ها محروم نمی‌کنند.

زندگی نرمال با تحلیل کارشناس صدا و سیما
به گزارش رویداد۲۴ سخنان انتقادبرانگیز کارشناس صدا و سیما در حالی عنوان شد که چند روزی است هشتگ «زندگی نرمال» در توئیتر به محل مناقشه میان کاربران ارزشی و سایرین بدل شده است از یک سو کاربران ارزشی سعی می‌کنند با انتشار عکس‌هایی پرزرق و برق از طبیعت ایران و… بگویند ما در ایران زندگی خوب و نرمالی داریم و از سوی دیگر مردم منتقد با نوشتن جملاتی انتقاد آمیز هشتگ زندگی نرمال را به تمسخر می‌گیرند. هشتگی که بی‌شک باید ذیل سخنان کارشناس صدا و سیما هم آورده شود.

کاربری به نام علی در اینباره می‌نویسد: «وقتی از صدا و سیما نخوردن گوشت و مرغ و میوه برای مردم امری عادی اعلام می‌شود سخن گفتن از زندگی نرمال نامش وقاحت است.»

پروانه سلحشوری نماینده مجلس دهم نیز در توییتی نوشت: «در شرایط تهدید جنگ، تحریم، فقر و بیکاری و اقتصاد از هم پاشیده زندگی نرمال برای اکثریت ملت یک رویاست.» محمد جواد هم نوشت: «زندگی نرمال یعنی حقوق ۲۶۰۰ کارگران درسال آینده از سوءتغذیه‌شان هم جلوگیری نمی‌کند.»

حسین دهباشی نوشت: «اگر فایده‌ای داشته باشد، می‌شود یک‌هفته و حتی بیشتر میوه نخرید و نخورد. اما نمی‌شود اجاره روزافزون خانه را نداد، چون بیرون‌ات می‌کنند. یا نمی‌شود قبض سر به فلک کشیده برق را نپرداخت، چون قطع‌اش می‌کنند. مگر آویخته‌ای سایبری یا صداوسیمایی باشی و در منزلی سازمانی نشسته باشی.»

لیام هم می‌نویسد: «زندگی نرمال یعنی اینکه نهایتا توصف واکسن کرونا بایستی نه صف مرغ و روغن» حسین هم نوشت: «روغن در کیسه مشکی و یواشکی از بقالی محل، هشتگ زندگی نرمال بزن هموطن»

ایران سرزمین واکنش‌های معکوس است، به جای اینکه حکومت به دلیل عدم مدیریت اقتصادی مناسب و این حجم از رانت و اختلاس و فساد ارزی در بدنه خود عذرخواه ملت باشد این ملت است که محکوم و به عدم قناعت و تشویق به عزت نفس پروری در خود می‌شود. این تنها در سرزمین ماست که در برابر گرانی و فقر به مردم می‌گویند قناعت کنید چیزی نخورید، چون کار دیگری از ما ساخته نیست.

——————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.