تقی روزبه: وقتی نام خمینی از بیانیه پایانی راهپیمائی «سالگردانقلاب» حذف می شود و فریاد جماران!

داستان عبور نظام از خود، داستان جالب و مهیجی است که داستان های گذشته را باید در پس زمینه آن مورد بررسی و واکاوی قرارداد. تصادفی نیست که چنین روندی صدای اعتراض سایت جماران را در آورد و از این که نام «خمینی کبیر» در بیانیه و قطعنامه مراسم از قلم افتاده یا انداخته اند،  لب به انتقاد به گشاید! ….

—————————————————————-

وقتی نام خمینی از بیانیه پایانی راهپیمائی «سالگردانقلاب» حذف می شود و فریاد جماران!

چرا رژیم از بنیان گذار خود هم عبور می کند؟!
یکی از ویژگی های شرایط کنونی بحران در حکومت اسلامی، عبور رژیم از «خود» است:
از سیاست نه شرقی نه غربی به سوی سیاست راهبردی اتحاد با شرق (روسیه و چین)، از حوزه «نوسکولار» قم به سوی یک حوزه ای که فقه آن و تمامی فتواها و آموزش هایش باید در حمایت صد در صد از مواضع و سیاست های رهبری و نظام باشد. از گزینش ریاست های جمهوری به شیوه تاکنونی اش به سوی دولت های اسلامی انتصابی، از احزاب دو قطبی اصول گرا و اصلاح طلب به سوی دولت حزب فقط حزب اله، از حرمت سلاح های هسته ای به سوی حلال سازی آن و از قانون اساسی و… و بسیاری عرصه های دیگر،…

در حقیقت بسیاری از آموره ها و تکیه کلام ها و وصیت نامه خمینی مثل تاکید بر روحانیت و نه شرقی  و نه غربی و تاکید بر نقش حوزها و روحانیت و … با همه ارتجاعیت اشان دوره اش تمام شده است… و باید بقاء نظام را  نه بر راستای آموزه های او که به گونه دیگری سازمان داد. البته فقط یک چیز از خمینی به عنوان سفینه نجات ماندگار است: حفظ نظام اوجب واجبات است و برای آن حاکم شرع حتی می تواند نماز و روزه و خمس … را هم تعطیل کند. بنابراین تسری چنین حکمی چرا نباید مشمول خود شخص بنیان گذارنظام و شخص خمینی هم باشد؟! مگر او از نماز و خمس و زکات مهم تراست؟. اگر کسی این حکم خمینی را قبول دارد و به طریق اولی جماران هم، پس چه جای  شکوه هست؟! چنین پوست اندازی در عین حال به معنی گذار از سایر دلالت های نظام مذهبی و نهادهای سنتی آن، به وادی پوسته ای از مذهب و استفاده کاملا ابزاری در خدمت قدرت های برکشنده این دوره است.

چنین گذری هم درمان و شرط بقاء است در دوره طوفانی انتقال به دوره پساخامنه ای که هر لحظه می تواند از رمق بیفتد وهم قاتل جان و نشسته بر شاخ و بن بریدن و در حکم آخرین سنگر گریز از بحران و در عین حال اوج انحطاط پارادایم جمهوری ولایت فقیه. این که آیا رژیم غرق در بحران و موریانه خورده، در متن یک جامعه به شدت ناراضی و خشمگین، قادر به عبور از خود و پوست اندازی تازه خواهد شد و یا به عبارت دیگر،‌ آیا برکشیدن نیروهای جدید در نظم کلی نظام جایگیر خواهند شد یا نه بحثی است باز که باید به دقت رصد و ارزیابی شود. اما بطور کلی فراهم سازی زیرساخت های انجام این رسالت اولا هم به عهده ولی فقیه مطلقه زنده و منوط به توانائی او است و ثانیا این دوره هم دارنده تهدیدهای تازه است و هم به دلیل گسست ها و جاکن شدن ها، مستعد انفجار و چه بسا فرصت های تازه برای جنبش ها و جریان های ضد سیستم.

داستان عبور نظام از خود، داستان جالب و مهیجی است که داستان های گذشته را باید در پس زمینه آن مورد بررسی و واکاوی قرارداد.
تصادفی نیست که چنین روندی صدای اعتراض سایت جماران را در آورد و از این که نام «خمینی کبیر» در بیانیه و قطعنامه مراسم از قلم افتاده یا انداخته اند،  لب به انتقاد به گشاید!: درحالیکه از رهبر انقلاب سه بار با عنوان و اسم و القاب نام برده شده و حتی از شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس هم ذکر خیر رفته است، اصلا به نام بلند خمینی کبیر اشاره نشده است.
کل این نوشته اعتراضی برای درک گوشه ای از آن چه که در زیر پوست تحولات جاری می گذرد خواندنی است:

نبود اسم امام در بیانیه پایانی ۲۲ بهمن
دیروز در حالی‌که مراسم سالگرد انقلاب اسلامی را دنبال می‌کردم به بیانیه پایانی این راهپیمایی برخورد کردم و در میان بهت و حیرت نام امام خمینی – یعنی رهبر کبیر انقلاب که اگر نبود امروز هیچ‌کس از این گروه که در مسند هستند در هیچ جایگاهی نبود- در این بیانیه به گوشم نخورد. متن را از طریق خبرگزاری‌ها دنبال کردم و دیدم که متاسفانه نام رهبر عظیم‌الشأن ملت ایران در این بیانیه نیست. حتی از شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس هم ذکر خیر رفته است، اصلا به نام بلند خمینی کبیر اشاره نشده است و تنها با اشاره‌ای بسیار گذرا -آن هم نه به نام ایشان- توجه شده است.
جماران نوشت؛ در این باره نکاتی گفتنی است: یک) چه کسی این بیانیه را نوشته است و از چه میزان فهم برخوردار است؟ اگر عمدی بوده چه برخوردی با او می‌شود؟ آیا باور می‌کنند که در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی گروهی جمع شده‌اند که به امام انقلاب کم‌توجه هستند؟ و اگر سهوی بوده چه کسی چنین عنصر کم‌توجهی را مسئول نوشتن بیانیه کرده است؟ راستی آیا از پیچیدن نام «خمینی» در گوش ایران و جهان واهمه دارند؟ دو) دوستداران امام در نهادهای انقلاب کجا هستند؟ بسیجیان خمینی چرا ساکت‌اند؟ چرا یک نفر به ایشان گوشزد نمی‌کند که کم‌توجهی به امام ریشه خود شما را می‌سوزاند و الا خمینی در جان و روح مردم جاودانه است؟ سه) مدعیان دوستی امام که همیشه قیافه حق‌به‌جانب می‌گرفتند و بر بیت امام خرده می‌گرفتند کجایند؟ آیا آنچه دیروز می‌گفتند راست بوده یا امروز خود را به نشنیدن زده‌اند؟ چهار) اگر نام رهبر انقلاب در این بیانیه از قلم افتاده بود چه کسانی امروز فریاد «وا اسلاماه» سر می دادند؟ چرا این گروه نسبت به امام خمینی تعصب خود را از دست داده‌اند؟ پنج) آقای جنتی چرا درباره عملکرد زیرمجموعه خود در شورای هماهنگی تبلیغات ساکت است؟ شش) این را اضافه کنید به کمرنگ شدن حضور امام در تصاویر و پوسترهای مراسم. آیا نباید به برگزارکنندگان مراسم شک کرد؟ هفتم) و آخر کلام آنکه همه بدانید «اگر خمینی نبود هیچ نبودید و اگر خمینی را فراموش کنید الان هم هیچ نیستید.».

تقی روزبه  ۲۰۲۱.۰۲.۱۰
————

به نقل از روزنامه آرمان ملی
http://www.armanmeli.ir/fa/news/main/308058

—————————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.