عمق نفوذ دشمن و گاندوبازی حکومت
سه شنبه, ۲۴م فروردین ۱۴۰۰
عمق نفوذ دشمن و گاندوبازی حکومت
حدود ۱۰ ماه پیش، یعنی ۱۲ تیرماه سال گذشته بود که تاسیسات نطنز با انفجاری دچار تخریب گسترده شد، ۲۱ فروردین همان سال بود که به گزارش ایسنا خسارات وارده جبران شده و تاسیسات دوباره راهاندازی شدهاند. درست روز بعد از راهاندازی مجدد این تشکیلات، دوباره خبر از «قطعی برق» در این تاسیسات منتشر شد. خبری که در ابتدا سعی شد یک مشکل فنی در تاسیسات و «حادثه» نشان داده شود، به طوری که بهروز کمالوند، سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفته بود که «بامداد روز یکشنبه حادثهای در بخشی از شبکه توزیع برق تاسیسات غنی سازی نطنز رخ داده است. بر اساس اطلاع ما خوشبختانه این حادثه صدمات انسانی و آلودگی به دنبال نداشته است» (در این میان ذکر این نکته خالی از طنز نیست که بعد از بازدید طی یک اتفاق نامعلوم دست و سر آقای کمالوند دچار شکستگی شد). اما به زودی مشخص شد که مسئله جدیتر از مشکل فنی ساده است و رد پای موساد و اسرائیل در این حادثه مشخص شد، به گزارش روزنامه گاردین اسرائیل به طور غیررسمی تایید کرد که پشت حمله به این تاسیسات قرار دارد و خود مقامات اسرائیلی پیشتر گفته بودند که اگر بایدن به برجام برگردد، اسرائیل با ایران وارد جنگ خواهد شد. رویارویی یک قدرت مهم امپریالیستی که خود را ارباب منطقه میداند، خواهان گسترش سلطهاش بر مردم و منابع سرزمینهاست و در این راه طبق سابقهاش در اشغال، از هیچ جنایت و کشتاری ابا ندارد با قلدر بیعقلی که جز سواری دادن به قدرتهای امپریالیستی و برافروختن آتش جنگ و قلدری در منطقه کاری نمیکند باید هم به اینجا برسد. چه بسا شاهدیم که خطرات زیستمحیطی چنین انفجاری و فجایعی که میتواند برای مردم به بار آورد اساسا محل توجه دو طرف این رویارویی نیست.
در ابتدا دلیل این انفجار یک حمله سایبری به سیستم برق تاسیسات حدس زده میشد اما کانال ۱۳ اسرائیل گزارش کرد که علت این حادثه مواد منفجرهای بودند که در تاسیسات نطنز «دفن» شده بود. این عملیات در کنار عملیات سال پیش، عملیات ترور محسن فخریزاده و عملیات دزدیدن اسناد هستهای و انتقال آن به اسرائیل نشان از عمق نفوذ سرویسهای امنیتی اسرائیل در سیستمهای امنیتی «جزیره ثبات» خاورمیانه است. به عبارت دیگر نمیتوان نفوذ اسرائیل را به ضعف ساختاری سیستم امنیتی ربط داد، این سطح از توان آسیب رسانی تنها با تشکیل یک «لایه اطلاعاتی» ممکن است. لایه اطلاعاتی به این معنی که یک گروه سازمان یافته از «خودی»ها در بالاترین سطوح امنیتی از طرف اسرائیل سازماندهی شدهاند. نکته جالب توجه این است که این عملیات کمی پس از اتمام پخش سریال «گاندو ۲» عملی شد. گاندویی که قرار بود عمق نفوذ سیستمهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را نشان دهد، که البته در همان موقع پخش سریال احتمالا اسرائیل درحال اجرای طرح جاسازی بمب زیر تاسیسات نطنز بود.
نیویورک تایمز به نقل از منابع اسرائیلی گزارش داده که «این انفجار ضربه ای محکم به توان ایران برای غنی سازی اورانیوم وارد کرده است و دست کم نه ماه طول می کشد که تولید اورانیوم غنی شده نطنز بازیابی شود». از طرف دیگر میتوان این اقدام را در راستای مذاکرات نیز تفسیر کرد. بارها گفته شده بود که با وضعیت فعلی ایران چند ماه با ساخت بمب اتم فاصله دارد و این موضوع بدون شک یک اهرم فشار از طرف جمهوری اسلامی برای سرعت بخشیدن به مذاکرات هستهای و گرفتن هرچه سریعتر امتیاز و لغو تحریمها بود. اما اکنون برآوردها نشان میدهد که تاسیسات هستهای تا ۹ ماه دیگر توان راهاندازی مجدد ندارند و این مسئله اهرم فشار جمهوری اسلامی بر آمریکا و اروپا را از بین میبرد. اکنون میتوان مشاهده کرد که در مذاکرات اکنون آمریکا و اروپا برتری قاطع را نسبت به جمهوری اسلامی دارند و این اتفاق میتواند تغییرات مهمی را در مذاکرات پیش رو بین ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام به وجود بیاورد.
متن از گروه نویسندگان «#سرخط»
در ابتدا دلیل این انفجار یک حمله سایبری به سیستم برق تاسیسات حدس زده میشد اما کانال ۱۳ اسرائیل گزارش کرد که علت این حادثه مواد منفجرهای بودند که در تاسیسات نطنز «دفن» شده بود. این عملیات در کنار عملیات سال پیش، عملیات ترور محسن فخریزاده و عملیات دزدیدن اسناد هستهای و انتقال آن به اسرائیل نشان از عمق نفوذ سرویسهای امنیتی اسرائیل در سیستمهای امنیتی «جزیره ثبات» خاورمیانه است. ….
—————————————————————–
عمق نفوذ دشمن و گاندوبازی حکومت
حدود ۱۰ ماه پیش، یعنی ۱۲ تیرماه سال گذشته بود که تاسیسات نطنز با انفجاری دچار تخریب گسترده شد، ۲۱ فروردین همان سال بود که به گزارش ایسنا خسارات وارده جبران شده و تاسیسات دوباره راهاندازی شدهاند. درست روز بعد از راهاندازی مجدد این تشکیلات، دوباره خبر از «قطعی برق» در این تاسیسات منتشر شد. خبری که در ابتدا سعی شد یک مشکل فنی در تاسیسات و «حادثه» نشان داده شود، به طوری که بهروز کمالوند، سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفته بود که «بامداد روز یکشنبه حادثهای در بخشی از شبکه توزیع برق تاسیسات غنی سازی نطنز رخ داده است. بر اساس اطلاع ما خوشبختانه این حادثه صدمات انسانی و آلودگی به دنبال نداشته است» (در این میان ذکر این نکته خالی از طنز نیست که بعد از بازدید طی یک اتفاق نامعلوم دست و سر آقای کمالوند دچار شکستگی شد). اما به زودی مشخص شد که مسئله جدیتر از مشکل فنی ساده است و رد پای موساد و اسرائیل در این حادثه مشخص شد، به گزارش روزنامه گاردین اسرائیل به طور غیررسمی تایید کرد که پشت حمله به این تاسیسات قرار دارد و خود مقامات اسرائیلی پیشتر گفته بودند که اگر بایدن به برجام برگردد، اسرائیل با ایران وارد جنگ خواهد شد. رویارویی یک قدرت مهم امپریالیستی که خود را ارباب منطقه میداند، خواهان گسترش سلطهاش بر مردم و منابع سرزمینهاست و در این راه طبق سابقهاش در اشغال، از هیچ جنایت و کشتاری ابا ندارد با قلدر بیعقلی که جز سواری دادن به قدرتهای امپریالیستی و برافروختن آتش جنگ و قلدری در منطقه کاری نمیکند باید هم به اینجا برسد. چه بسا شاهدیم که خطرات زیستمحیطی چنین انفجاری و فجایعی که میتواند برای مردم به بار آورد اساسا محل توجه دو طرف این رویارویی نیست.
در ابتدا دلیل این انفجار یک حمله سایبری به سیستم برق تاسیسات حدس زده میشد اما کانال ۱۳ اسرائیل گزارش کرد که علت این حادثه مواد منفجرهای بودند که در تاسیسات نطنز «دفن» شده بود. این عملیات در کنار عملیات سال پیش، عملیات ترور محسن فخریزاده و عملیات دزدیدن اسناد هستهای و انتقال آن به اسرائیل نشان از عمق نفوذ سرویسهای امنیتی اسرائیل در سیستمهای امنیتی «جزیره ثبات» خاورمیانه است. به عبارت دیگر نمیتوان نفوذ اسرائیل را به ضعف ساختاری سیستم امنیتی ربط داد، این سطح از توان آسیب رسانی تنها با تشکیل یک «لایه اطلاعاتی» ممکن است. لایه اطلاعاتی به این معنی که یک گروه سازمان یافته از «خودی»ها در بالاترین سطوح امنیتی از طرف اسرائیل سازماندهی شدهاند. نکته جالب توجه این است که این عملیات کمی پس از اتمام پخش سریال «گاندو ۲» عملی شد. گاندویی که قرار بود عمق نفوذ سیستمهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را نشان دهد، که البته در همان موقع پخش سریال احتمالا اسرائیل درحال اجرای طرح جاسازی بمب زیر تاسیسات نطنز بود.
نیویورک تایمز به نقل از منابع اسرائیلی گزارش داده که «این انفجار ضربه ای محکم به توان ایران برای غنی سازی اورانیوم وارد کرده است و دست کم نه ماه طول می کشد که تولید اورانیوم غنی شده نطنز بازیابی شود». از طرف دیگر میتوان این اقدام را در راستای مذاکرات نیز تفسیر کرد. بارها گفته شده بود که با وضعیت فعلی ایران چند ماه با ساخت بمب اتم فاصله دارد و این موضوع بدون شک یک اهرم فشار از طرف جمهوری اسلامی برای سرعت بخشیدن به مذاکرات هستهای و گرفتن هرچه سریعتر امتیاز و لغو تحریمها بود. اما اکنون برآوردها نشان میدهد که تاسیسات هستهای تا ۹ ماه دیگر توان راهاندازی مجدد ندارند و این مسئله اهرم فشار جمهوری اسلامی بر آمریکا و اروپا را از بین میبرد. اکنون میتوان مشاهده کرد که در مذاکرات اکنون آمریکا و اروپا برتری قاطع را نسبت به جمهوری اسلامی دارند و این اتفاق میتواند تغییرات مهمی را در مذاکرات پیش رو بین ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام به وجود بیاورد.
متن از گروه نویسندگان «
#سرخط»
————————————————-
ارسال شده با موضوع »
سیاسی,
مقالات
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.