فرج سرکوهی: انتخابات و تاکیتک تقلیل کلابهاوس به رسانهی سانسورزده
اصلاحطلبان حکومتی میکوشند تا برنامهی جدید کلابهاوس را به فضائی برای تبلیغ انتخابات و ترغیب منتقدان و مخالفان نظام به رای دادن بدل کنند. سیاست حذفی و استبدادی این جناح در کلابهاوس این تاکتیک را به تدریج خنثا خواهد کرد؟ پاسخ این پرسش تا حدی نیز به توانائی منتقدان و مخالفان انتخابات در راه اندازی اتاقهای جذاب و ارائه برنامهها و سخنان نو و متناسب با موقعیت کنونی، و نه تکرار حرفهای کلی گذشته، بستگی دارد ….
———————————————–
انتخابات و تاکیتک تقلیل کلابهاوس به رسانهی سانسورزده
فرج سرکوهی
اخبار روز:
برنامهی جدید کلابهاوس امکانی است برای گفت و گوِی آزاد اما نهادها و جناحهای حکومتی جمهوری اسلامی، و به ویژه اصلاحطلبان حکومتی، به سرعت و پرشتاب، برای تسخیر این فضا برنامهریزی کردند. جلب آراء برای انتخابات پیشرو نیز از مهمترین هدفهای این برنامهریزی است.
اصلاحطلبان حکومتی برای جلب مخاطبان به اتاقهای خود در کلابهاوس از تاکتیکِ حضور مقامهائی چون آقایان ظریف و صالحی و چهرههای معروف جناح خود بهره میگیرند و گروهی به امید طرح پرسش و انتقاد، گروهی برای شنیدن یا از سر کنجکاوی یا علاقه یا..، به این اتاقها جذب میشوند هرچند شیوهی استبدادی مدیریت این گونه اتاقها، که بر حذف «غیرخودی»ها به قصد جلوگیری از طرح پرسشها و انتقادهای جدی بنا شده، این تاکتیک را به تدریج خنثا خواهد کرد البته اگر مخالفان شرکت در انتخابات توانائی راه اندازی اتاقهای جذاب و طرح برنامه و سخنان نو و متناسب با موقعیت کنونی، و نه تکرار حرفهای مکرر گذشته را داشته باشند .
روشن است که مقامهائی چون وزیر خارجه بدون مجوز و موافقت نهادهای امنیتی در این گونه اتاقها شرکت نمیکنند. میتوان فهمید که نهادهای امنیتی نظام این مجوز را بر بستر برنامهریزی درازمدت برای تسخیرِ فضای کلابهاوس و با اطمینان از «مطلوب» بودن مدیریت این اتاقها صادر کردهاند.
سیاست «حذف و جذب» و شکست انحصار
حضور مقامهای حکومتی و چهرههای اصلاحطلب حکومتی در برنامهی جدید کلابهاوس، بر همان شاکلهها و سیاستی شکل گرفتهاست که سیاست رسانهای این جناح:
اجازهی سخن ندادن به منتقدان و مخالفان و خبرنگاران مستقل به قصد جلوگیری از طرح پرسشها و انتقادهای جدی، گریز از گفت و گوی انتقادی و پرهیز از بحث با منتقدان غیرحکومتی، فرار از پاسخگوئی و نقد، نادیده گرفتن انتقادهای جدی غیرحکومتی و… و چون همیشه با توجیههائی چون «رعایت قانون اساسی» ( که بر حذف گرایشهای غیرخودی شکل گرفتهاست) و.. و در واقع تعمیم سیاست بهرهمندی از رانتِ سرکوب و حذف غیرخودیها در فضای داخل کشور به فضای مجازی و نتیجه: تقلیل انسانها به رایدهنده، شنونده و خوانندهی منفعل و سیاهی لشکر بیصدا یا زبان بریده.
این شاکلهها و سیاستها از همان آغاز در رسانههای اصلاحطلبان حکومتی داخل کشور اعمال شد. حتا در دوم خرداد معروف که اصلاحطلبان حکومتی از آن به عنوان دوران «آزادی» و «بهار مطبوعات» نام میبرند، مجوز تاسیس حزب و نهاد سیاسی و نامزدی در انتخابات در انحصار جناحهای حکومتی بود و غیرخودیها حتا اجازه نداشتند که به مثل کانون فرهنگی مستقل صنفی تاسیس کنند. انتشار روزنامهی سیاسی نیز فقط در انحصار جناحهای حکومتی بود. گرایشهای ناراضی، منتقد و مخالف جمهوری اسلامی اجازه داشتند و دارند که به حزبها و چهرههای اصلاحطلب حکومتی رای دهند یا در نشریات این جناح بنویسند البته با سانسور، رعایت قانون اساسی اسلامی و ..و در واقع با گذشتن از هویت مستقل خود.
این سیاست در داخل کشور به دلیل انحصار رسانهها در دست جناحهای حکومتی کارائیهای داشت. اصلاحطلبان حکومتی برخی از پرمخاطبترین رسانههای فارسی زبان خارج از کشور را نیز در اختیار گرفتند. اما فضای مجازی و به پایان رسیدن حضور انحصاری و بیرقیب بی.بی.سی فارسی، که سوگیری آن به سود اصلاحطلبان حکومتی آشکار است، اصلاحطلبان حکومتی را با چالشی جدی رو به رو کرد.
فضای مجازی سد مدیریت انحصاری جناحهای حکومتی را تا حدی شکست. همگان میتوانند در توئیتر و فیس بوک و.. پرسش و انتقاد بنویسند اما چهرههای اصلاحطلب حکومتی که در توئیتر و.. فعال شدند با بلاک کردن منتقدان خود، با پاسخ ندادن به پرسشها و انتقادهای جدی و با نادیده گرفتن کامنتهای انتقادی کوشیدند تا از فضای مجازی نیز چون منبرِ تکگوئی بهره گرفته و مخاطبان را به انسانهای منفعل تقلیل دهند.
برای شناخت برخورد اصلاحطلبان حکومتی با برنامهی جدید کلاب هاوس در یکی دو اتاق آنان به عنوان شنونده حضور یافتم و دیدم که شیوه همان شیوه است و به هیچ منتقد و مخالفی اجازه طرح پرسش، انتقاد و گفت و گوی انتقادی نمیدهند. در اتاقهائی که با حضور آقایان ظریف و صالحی و دیگر مقامها راه اندازی شد نبودم اما همهی گزارشها از همین سیاست حذفی خبر میدهند .
انتخابات و کلابهاوس
جناح رقیب اصلاحطلبان حکومتی در انتخابات به رای لایههای هوادار خود، رانتهای حکومتی و از جمله رانت رسانهای و دیگر مکانیزمهای سرکوب ائدیولوژیک، فیزیکی و رسانهای و.. متکی است اما بخش مهمی از آراء اصلاحطلبان حکومتی در انتخابات نه رای جناح آنها که رای ناراضیان و منتقدان و مخالفان نظام است که به دلیل حذف حزبها و سازمانهائی که آنان را نمایندگی کند، بر توهم انتخاب بین بد و بدتر، به سود اصلاحطلبان حکومتی به صندوقها ریخته میشود.
اگر نمایندگان سیاسی همه گرایشهای جامعه، امکان حضورِ آزاد و فعال و نامزد شدن در انتخابات را میداشتند،( که بر قانون اساسی اسلامی و در ساختار حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی ناممکن است)، لایههای ناراضی، منتقد و مخالف جمهوری اسلامی به نمایندگان سیاسی خود رای میدادند و رای اصلاحطلبان حکومتی به شدت کاهش مییافت.
اصلاحطلبان حکومتی میکوشند تا برنامهی جدید کلابهاوس را به فضائی برای تبلیغ انتخابات و ترغیب منتقدان و مخالفان نظام به رای دادن بدل کنند. سیاست حذفی و استبدادی این جناح در کلابهاوس این تاکتیک را به تدریج خنثا خواهد کرد؟ پاسخ این پرسش تا حدی نیز به توانائی منتقدان و مخالفان انتخابات در راه اندازی اتاقهای جذاب و ارائه برنامهها و سخنان نو و متناسب با موقعیت کنونی، و نه تکرار حرفهای کلی گذشته، بستگی دارد.
———————————————–
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.