فهیم آزاد: سرمایه داری، اپیدمی کرونا و طاعون اسلام سیاسی

با شیوع این ویروس و روابط اجتماعی موجود در نظام سرمایه داری بشریت در برابر یک فاجعۀ انسانی فجیعی قرار گرفته است. فاجعه یی که قبل از همه از فرودستان و محرومان جوامع در اشکال گوناگون قربانی می گیرد. پاندمی کرونا یک بار دیگر در کنار اثبات بی پایه بودن خرافات و اعتقادات مذهبی همچنان به شکل بارزی عجز و ناتوانی نظام سرمایه داری را در مصون نگهداشتن بشر از آلام و مصائب طبیعی و تأمین رفاه و آسایش آن  بر ملا ساخت. ….

—————————————————–

7278

سرمایه داری، اپیدمی کرونا و طاعون اسلام سیاسی

فهیم آزاد

پس از شیوع ویروس کرونا ( (Covid -19و نتایج هولناک مرگ و میر ناشی از آن جهان در مجموع دچار بحران عمیقی شده است که تبعات گستردۀ اقتصادی، سیاسی و اجتماعیی را در پی دارد که همچنان ادامه خواهد یافت. اما این وضعیت در جامعه یی چون افغانستان که همزمان با بحران سیاسی و طاعون ارتجاع اسلامی و حامیان آن ها در نظام سرمایه داری دست و گریبان است، می تواند پیامدهای هولناک و مصیبت باری داشته باشد.

با شیوع این ویروس و روابط اجتماعی موجود در نظام سرمایه داری بشریت در برابر یک فاجعۀ انسانی فجیعی قرار گرفته است. فاجعه یی که قبل از همه از فرودستان و محرومان جوامع در اشکال گوناگون قربانی می¬گیرد. پاندمی کرونا یک بار دیگر در کنار اثبات بی پایه بودن خرافات و اعتقادات مذهبی همچنان به شکل بارزی عجز و ناتوانی نظام سرمایه داری را در مصون نگهداشتن بشر از آلام و مصائب طبیعی و تأمین رفاه و آسایش آن  بر ملا ساخت.

این را نیز باید خاطرنشان ساخت که بقای بشر در همیاری، هم نوع دوستی و مواجهۀ جمعی آن با بلایا و مصائب طبیعی و اجتماعی است؛ هرچند که نظام سرمایه¬داری سال ها است که بر اساس و بر بنیاد منافع خودش خواسته است این خصلت قایم بذات و طبیعی بشر را در اشکال و وجوه گوناگون آن کمرنگ و بیهوده جلوه دهد. در این مدت پس از بروز اپیدمی کرونا شاهد تبارز جلوه هایی از همنوع دوستی، امداد و کمک رسانی بوده ایم، که یک نمود بارز آن پرسونل طبی در بیشتر کشورهای جهان است، که در بدترین شرایط، حتی با وجود در اختیار نداشتن امکانات و تجهیزات ایمنی، به مدد همنوعان شان شتافتند و از جان خودشان مایه گذاشتد. اما همزمان جلوۀ دیگری از رفتار و هنجار های ضدانسانی نیز تبارز نمودند. ناسیونالیسم و مذهب به عنوان دو ایدئولوژی و گرایشی که نافی هم سرنوشتی و حق جهان شمول و متعالی بشر است ضدیت شان به همنوع دوستی و سرنوشت مشترک بشر را نشان دادند و در برخورد به پاندمی کرونا از زبان سخنگویان شان سخن از رجحان “خودی”ها بر “بیگانه گان” جاری شد؛ در اولین روزهای بروز اپیدمی در چین، کسانی این مصبت دردناک که از نوع بشر قربانی می گرفت را به نفع “منافع ملی” خود دانستند و خوشنودی سخیف و ضدانسانی شان را تبارز دادند. همچنین انگشت اتهام و سرزنش احزاب، نهادها و طبقات حاکم به سوی “غیر” از جمله مردم چین و شیوۀ زنده گی و فرهنگ شان نشانه رفت و آن را به تیر ملامت بستند؛ نمونۀ یک چنین رفتار و منش فاشیستی را در رفتار و کنش قدرت حاکمۀ امریکا از جمله ترامپ و خوشنودی نیروهای اسلامی نیز شاهد بودیم. نمونۀ بارزتر آن رفتار ضدانسانی جمهوری اسلامی ایران در قبال مهاجران و پناهنده گان افغانستان یی است که به این ویروس مصاب شده اند. جمهوری جنایتکار اسلامی سرمایه در ایران در عمل حق دسترسی به درمان و بهداشت را برای “اتباع بیگانه” از جمله کارگران متولد افغانستان که سال ها از نیروی کار ارزان شان سرمایه و سود انباشته شده است، ممنوع ساخت.

اما واقعیت امر این است که مصائب طبیعی از این دست، یعنی شیوع یک ویروس کشنده و تباه کن، که به آسانی مرزها را در می نوردد، نژاد، طبقه، و فرهنگ و مذهب نشناخته و نمی شناسد، فقط تأثیرات آن است که طبقاتی می شود. طی چند هفته اپیدمی کرونا یا کوید ۱۹، که برخی بر این باور بودند که یک معضل محلی و کشوری در یک گوشه یی از جهان است، به شکل حیرت انگیزی مرزها را در نوردید و همه را در معرض تباهی و نیستی قرار داد.  ناگهان میادین و خیابان های بزرگترین، مدرن ترین و پیشرفته ترین شهرها و کشورهای جهان قرنطین شده و چون دشت برهوت خالی از سکنه و جنب و جوش گشتند. در پی این اپیدمی، در بیشتر کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری که اقشار و لایه های پایینی در آن ها بیشتر از دیگران در معرض خطر قرار دارند، دریافتند که نظام و مناسبات حاکم با وجود آن ظاهر تصنعی که سالها در اذهان تودۀ مردم القاء کرده اند آن چنان بی بنیاد و ضعیف است که از پس مسؤولیت های شان در قبال حفاظت از جان و سلامت مردم، چیزی که مدعی هستند، بر نیامدند و بر این مبنا دیوار توهم مردم نسبت به دولت ها و نهاد های بورژوایی بیشتر از گذشته ترک بر داشته است. توقع می¬رفت که در این جوامع، که به لحاظ منابع، امکانات و تکنولوژی و علم در صدر قرار دارند به ساده گی از پس این این اپیدمی بر بیایند و آن را کنترل نمایند. اما در لیست ارجحیت های این نظام، انسان ها و سلامت شان در صدر قرار ندارند.

اپیدمی کرونا اما به شکل آشکاری نشان داد که بورژوازی و دولت های سرمایه داری هیچ گونه ارزشی برای جان انسان ها قایل نبوده و نیستند. با وجود امکانات عظیم مالی، تکنولوژیک و علمی بیماران و مبتلایان حتی از دسترسی به تخت خواب و دستگاه های تنفسی و کارگران و پرسونل طبی از داشتن دستکش و ماسک هم محروم اند، چه رسد به این که امنیت و سلامت و رفاه مردم را ضمانت نمایند. دولت ها و نهاد های نظام سرمایه داری هیچ استراتژی یی جز خریدن فرصت بیشتر و در بهترین حالت کم کردن هزینۀ مرگ و میر و کاستن از سرعت آن ندارند؛ آنجا هم که کاری انجام داده اند در حد یک توصیه است تا مردم با رعایت آن خودشان را از مرگ حتمی نجات دهند.

این وضع در افغانستان بیشتر از هر کشور دیگری در دنیا اسفبار و مهلک است. قدرت حاکمه از مردم گرسنه، فقیر، درمانده و گرفتار در چنبرۀ فقر، جنگ و طاعون اسلام سیاسی، بدون هیچ ضمانتی و بدون تأمین حداقل بخور و نمیر، می خواهد که خودشان را قرنطین نمایند؛ مضاف بر آن با شیوع ویروس کرونا در کنار احتکار و افزایش بهای مواد حیاتی اولیۀ مورد نیاز و ضروری مردم، بازار رمالان مذهبی و خرافات اسلامی نیز رونق یافته است و ارباب عمایم و نهادهای مذهبی از جهل و ناآگاهی مردم استفاده می¬برند تا از بی اعتبار شدن و فروپاشی هرچه بیشتر وجاهت دین اسلام جلوگیری کرده باشند. سیاست تجرید مردم که می تواند از شیوع بیشتر ویروس جلوگیری نماید به دلیل فقر مفرط و اجبار اقتصادی عملاً مورد اعتنای مردم نیست؛ در حقیقت امر در غیاب تأمین حداقل معیشت معنی عینی و عملی این سیاست برای اکثریت فرودستان و محرومان به ویژه کارگران چیزی جز این نیست که مردم مرگ در اثر گرسنه گی را بر مرگ به سبب ابتلا به ویروس کرونا ترجیح دهند.

جامعۀ گرفتار در جنگ و ایلغار نیروهای بورژوا-امپریالیستی که در آن بیش از چهار دهه است که از صلح، امنیت و رفاه خبری نیست این روزها مردم شاهد صف آرائی و تقابل جناح های مختلف سیاسی طماع در جدال بر سر قدرت و مسند اند که این مسأله در کنار عوامل دیگر آرامش و آسایش را از اکثریت مردم به ویژه کارگران و اقشار محروم ربوده است. علاوه بر آن جنگ و ناامنی مثل گذشته از مردم فرودست و محروم از زن و مرد و پیر و جوان و کودک قربانی می گیرد و این همه در حالی است که قرار است بختک و طاعون طالبان و سایر دارودسته های اسلام سیاسی به یمن حمایت قدرت های منطقه و سرمایه داری جهانی به رهبری امپریالیسم امریکا و در خدمت به منافع درازمدت و استراتژیک شان در این منطقۀ پُرآشوب و مهم زیر نام “صلح” با آرایش و ترکیب جدید بر گردۀ مردم تحمیل شود. طاعون سیاه اسلامی و تبعات ناشی از آفت کرونا هدیه و ره آورد نظام کاپیتالیستی برای مردم در افغانستان است.

این اوضاع یک فاکتور تعیین کننده و نیرومند در تداوم مصیبت و زمینه ساز هرچه بیشتر تلفات و قربانی شدن فرودستان و محرومان در جامعۀ افغانستان را می سازد. در کنار اوضاع و احوال آشفته و بحران سیاسی جاری که در واقع جغرافیای افغانستان را به سه حوزۀ اقتدار تقسیم نموده است اکثریت مردم محروم و فرودست جامعه به ابتدائی¬ترین امکانات درمانی و وقایوی هم دست رسی ندارند. این امر خطر ابتلا و مرگ و میر ناشی از اپیدمی کرونا را در میان مردم به ویژه اقشار و طبقات تهی دست و محروم بیش از تصور بالا می برد. اگر این روند بر همین منوال ادامه یابد و چاره¬یی برای آن سنجیده نشود فاجعۀ عظیمی را شاهد خواهیم بود. همان گونه که در آغاز نیز اشاره شد با بروز اپیدمی کرونا این واقعیت تلخ و دردناک در کشورهای دیگر نیز آشکار گشت؛ کشورها و قدرتهایی چون امریکا که سلاح های پیشرفته و مدحش کشتار جمعی تولید می کنند و از نظر تکنولوژیک به پیشرفت های عظیم و بی نظیری دسته یافته اند، نیز از این قاعده مستثنی نیستند. چگونه ممکن است که در یک چنین جوامعی انسان ها به دلیل کمبود و عدم دسترسی به دستگاه های تنفسی، اتاق های مراقبت ویژۀ بیماران و یا به دلیل کمبود و نبود تخت در شفاخانه ها جان ببازند؛ یا از سر فقر و تنگدستی با وجود همۀ مخاطرات مجبور و ناگزیر سر کار بروند تا لقمۀ نانی تهیه نماید تا باشد که از مرگ و نیستی عزیزان شان از اثر گرسنه گی جلوگیری نمایند.

و این آن واقعیت عریانی است که بشریت امروز با آن مواجه شده است. دولت پوشالی و حامیان بین المللی آن در افغانستان جز فریب مردم و حوالۀ آن ها به حرف های مفت و تکراری هیچ گونه مسؤولیتی در قبال مردم احساس نمی کنند. به جز تعداد قلیلی از صاحبان سرمایه که از قبل چپاول و غارت هست و بود جامعه به سرمایه های نجومیی دست یافته اند، اکثریت قریب به اتفاق مردم اگر که نتوانند نیروی کارشان را بفروشند حتی قادر به تأمین مخارج یک هفتۀ زنده گی شان نیستند.

پاندمی کرونا و بحران ناشی از آن، تنها یک بحران طبیعی نیست بلکه فراتر از آن یک بحران سیاسی و اقتصادی است. علم پزشکی در امتداد قربانی گرفتن این اپیدمی از مردم، با کشف واکسن و تولید آن شاید بتواند آن را مهار نماید ولی بحران سرمایۀ جهانی و تبعات هولناک آن است که بشریت را در ترس و وحشت قرار داده است. آنچه که باعث نگرانی و سراسیمه گی دولت های حاکم در کشورهای سرمایه داری شده است تلفات ناشی از این پاندمی نیست بلکه پیامدها و عواقبی است که نظام جهانی در فردای پس از پاندمی به آن مواجه خواهد شد. یکبار دیگر و  این بار به وضاحت تمام آشکار شد که سرمایه داری نتنها مطلوب و مقبول نیست بلکه دشمن جان، سلامت، رفاه و آسایش انسان ها به ویژه انسان های فرودست و طبقات محروم جامعه است. یگانه راه نجات و رهائی بشریت از همۀ این مصائب و آلام پایان دادن به سلطه و مناسبات سرمایه داری و برقراری سوسیالیسم است، اما تحقق این امر شریف و انسانی بدون تحزب و مبارزۀ طبقات فرودست، در رأس طبقۀ کارگر و  بشریت آزادی خواه میسر نیست.

————–
منبع: صفحه فیس بوک نویسنده
https://www.facebook.com/fahim.azad.98

—————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.