مرجان افتخاری: چشم انداز انقلاب زنانه آینده / به مناسبت ۸ مارس

مدتی است که برخی از فعالین سیاسی انقلاب آینده را «زنانه» ارزیابی میکنند. دلایل چنین ارزیایی چیست؟ چه فاکتورهایی در جنبش مبارزاتی و جنبش زنان تغیر کرده؟ آیا تنها به این دلیل که زنان اولین سرکوب شدگان و ستمدیدگان پس از بهمن ۵۷ هستند؟ آیا بدلیل مقاومت، ایستادگی و ساختار شکنی آنها در برابر جمهوری اسلامی است؟ یا شاید بدلیل حضور پر رنگ و دائمی آن‌ها درعرصه های مبارزاتی و اعتراضات خیایانی است؟ شاید ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بطور کلی رویکرد فکری جامعه نسبت به زنان، حق و حقوق، تبیعضها و ستمهای جنسیتی تغیر کرده تا جایی که انقلاب آینده را زنانه می‌ خوانند. ….

—————————————————————-

چشم انداز انقلاب زنانه آینده

مدتی است که برخی از فعالین سیاسی انقلاب آینده را «زنانه» ارزیابی میکنند. دلایل چنین ارزیایی چیست؟ چه فاکتورهایی در جنبش مبارزاتی و جنبش زنان تغیر کرده؟ آیا تنها به این دلیل که زنان اولین سرکوب شدگان و ستمدیدگان پس از بهمن ۵۷ هستند؟ آیا بدلیل مقاومت، ایستادگی و ساختار شکنی آنها در برابر جمهوری اسلامی است؟ یا شاید بدلیل حضور پر رنگ و دائمی آن‌ها درعرصه های مبارزاتی و اعتراضات خیایانی است؟ شاید ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بطور کلی رویکرد فکری جامعه نسبت به زنان، حق و حقوق، تبیعضها و ستمهای جنسیتی تغیر کرده تا جایی که انقلاب آینده را زنانه می‌ خوانند.

ویژگیهای مبارزاتی زنان در ایران و سراسر جهان نشان میدهد که جنبش زنان بر خلاف جنبش کارگری خصلت دو گانه، طبقاتی و فرار طبقاتی دارد. .طبقاتی است چون زنان بعنوان بخشی از نیروی کار در مناسبات تولیدی سرمایه داری از حاصل کارخود جدا شده و به گقته مارکس از «خود بیگانه» می‌ شوند، اگر چه از «خود بیگانگی» زنان بعلت ارزان‌تر بودن نیروی کار و استثمار بیشتر،عمیق‌تر از مردان است. بخصوص آنجایی که به استثمار «زنان خانه دار» مربوط می شود. یعنی تولید کنندگان نیروی کاری که فاقد دستمزد در فرایند انباشت سرمایه هستند. نیمی از نیروی کار که ظاهرا در تولید ودر پی آن نان آور وتامین کننده هزینه‌های زندگی نیستند. زنانی که نه تنها در مناسبات تولیدی جایگاه مشخصی ندارند بلکه در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم ناپیدا و پنهان هستند.

کم ارزش تر شدن زن در مقایسه با مرد به عبارت دیگر “جنس دوم” شدن زن موضوعی است تاریخی که از موقعیت و جایگاه او درتقسیم کار اجتماعی و مناسبات تولیدی آغاز شد و مذهب بعنوان یک نهاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنرا تئوریزه و آسمانی کرد. امروزه حتی در کشورهای پیشرفته سرمایه داری علیرغم مبارزات دائمی وتغیراتی که در شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حقوقی زنان بوجود آمده، ولی هنوز زن در مقایسه با مرد کم ارزش تر و از نوع “جنس دوم” است. در ایران، بیکاری، فقر، تهدیستی و درماندگی زنان بخصوص زنان سر پرستت خانواده فرارتر از گروه بندی “جنس دوم” است، بطوریکه در ایران ما با “فقر زنانه” هم روبرو هستیم. گسترش تن فروشی حتی در بین دانشجویانی که توانایی هزینه های تحصیل ندارند، افزایش تن فروشی اسلامی یا “صیغه” چیزی جز “فقر زنانه” نیست. سرمایه داری وحشیانه و افسار گسیخه جمهوری اسلامی که حتی با معیارها و چارچوبهای فرموله شده سرمایه داری ِ جهانی هم همخوانی ندارد فقر و تهیدستی را هم بیش از هر زمانی زنانه کرده.

از این زاویه است که مبارزه با استثمار، فقر، تهیدستی و درماندگی بدون کمترین تفکیک جنسیتی در رهایی ازسیستم سرمایه داری و مالکیت خصوصی معنی پیدا میکند. همانگونه که مارکس آزادی انسان “زن و مرد” را در رهایی از کار دستمزدی و در دگرگونی بنیادین ساختارهای اقتصادی و سیاسی می داند.

اما رهایی از کار مزدی به معنی آن نیست که «زن جنس دوم» از زیر بار سنگین و وحشیانه ستمها، تبعیضها، تفکیکها وسرکوبهای جنسیتی نهادینه شده دربافت جامعه رهایی پیدا میکند. بخصوص در ایران و کشورهای خاورمیانه که ساختارهای اجتماعی مردسالارانه و مذهبی سخت جان تر از آن هستند که با دگر گونی مناسبات تولیدی تغیر کنند.

بدون اغراق آزادی بزرگترین و مهمترین دغدغه انسان در طول تاریخ بوده و چه جانهای شیفته ای که سر به پای آزادی ندادند. هیچ شاعر را نمی شناسیم که برای آزادی شعری نگفته باشد. شاملوی بزرگ (آه اگر آزادی سرودی می‌خواند، کوچک). یا فروع فرخزاد در شعر ( خیز از جا پی آزادی خویش، خواهر من ز چه رو خاموشی). همینطور در یک صد سال گذشته هیچ روشنفکری را نمی شناسیم که برای آزادی قلم نزده باشد.
آزادی تنها موضوعی است که روشفنکران، شاعران، نویسندگان، دانشجویان، زنان، معلمان، پرستاران و کارگران در طول تاریخ برای آن مبارزه کردند. آزادی که با عدالت پیوندی جدا ناپذیر دارد.

به گفته آلبرکامو نویسنده معروف فرانسوی (باید آزادی را همراه ِ عدالت انتخاب کرد. یکی بدون دیگری بی معناست. اگر کسی نان ِ شما را بگیرد آزادی شما را هم گرفته است و اگر کسی آزادی شما را سرقت کند مطمئن باشید نان ِ شما نیز در معرض تهدید است و جدا سازی این دو فربیکاری است) آلبرت کامو در سخنرانیهایش به نام “نان و آزادی” در کانون کار سنت اتیین فریاد زد که هرگز راضی نشویم که حتی بطور موقت آزادی قربانی شود، یا از عدالت‌خواهی جدا شود) ۱

مبارزات زنان در سراسر جهان از اوائل قرن نوزدهم و کمی دیرتردر ایران دقیقا بر بر دو محور آزادی و عدالت تاکید داشت. ولی براساس شرایط گاه یکی از این دو محور برجسته میشد. مانند حق تحصیل زنان و یا حق رای در آمریکا و اروپا در برابر سنتهای پوسیده مذهبی و فرهنگ عقب مانده مرد سالارانه. در ایران مبارزه زنان برای آزادی و عدالت اجتماعی در دیکتاتوری سلطنتی و بخصوص پس از استقرار جمهوری اسلامی و شکل گیری حکومت دینی به مراتب دشوارتر از سایر نقاط جهان است.

امروز جنبش زنان نماد جنبش مقاومت و مبارزه در برابر سرکوبها، تبعیض های جنسیتی، قوانین واپس مانده اسلامی و فرهنگ عقب مانده مرد سالارانه است که همچنان فاجعه می آفریند. مبارزه ای که از حق انتخاب پوشش در سال ۵۸ با شعار معروف “آزادی نه شرقی، نه غربی جهانی است ” شروع شد. متاسفانه روشنفکران و سازمانهای چپ، در آن سال بدلیل اهمیت مبارزه ضد امپریالیستی، متوجه رابطه ارگانیک سرکوب زنان و سرکوب گسترده آزادیها نشدند. سرکوبی که در ادامه به تثبیت نظام سرمایه داری اسلامی منجر شد.

از سوی دیگر زنان نه بعنوان جنبش زنان بلکه بعنوان بخشی از نیروی کار در کانونهای مبارزاتی حضور پر رنگ دارند. هر جایی که مبارزه برای کار و نان در جریان است. مبارزات معلمان، پرستاران، بازنشستگان، مالباختگان و حتی در چند سال اخیر در مبارزات کارگری هر چند کم رنگ ولی حضور دارند. زنانی که در فضای پر رنک مردانه کارگری بالای سکو رفتند و همدردی و حمایت خود را با مبارزات کارگران پیشرو هفت تپه و فولاد اهواز با صدای بلند اعلام کردند. سپیده قلیان زن جوان و مبارز نماد برجسته ای در مبارزات کارگران هفت تپه شد. می توان گفت این اولین گام برای در هم شکستن پوسته سخت مردانه در جنبش کارگری است.علت این موضوع به تاریخ مبارزاتی و سیاسی هفت تپه در سالهای گذشته و پیوند مجتمع هفت تپه با ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شهر شوش دارد. این ساختار و پیوند شهر و کارخانه در واحد های دیگر صنعتی تقریبا وجود ندارد. حضور و حمایت زنان هر چند محدود از مبارزات کارگران هفت تپه اما امید بخش تغیراتی است.

تنها و تنها حضور پر رنگ زنان در اعتراضات نیست که انقلاب آینده را زنانه می کند. تنها حضور گسترده و چشمگیر زنان در خیزشهای سال ۸۸، دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و در جریان اعتراضات به کشتن ۱۷۶ نفر مسافر در سرنگونی هواپیمایی اوکراینی نیست که چشم انداز انقلاب زنانه را در آینده نوید میدهد. حضور و شجاعت آنها در اعتراضات از یک سو ولی آزادی خواهی و برابری طلبی آنها است که تمام ساختار اقتصادی و سیستم ایدئولوژیکی اسلام سیاسی این رژیم را به مبارزه طلبیده. تا کنون هیچ یک از جنبشها و کانونهای مبارزاتی نتوانستند به اندازه جنبش زنان نسبت به واقعیت اسلام و حکومت اسلامی روشنگری کرده باشد.به جرات می توان ادعا کرد که جبش زنان در شناساندن هویت واقعی اسلام، زن ستیزی، قوانین شرعی غیر انسانی و قرون وسطی آن، خرافات و شارلاتانیزم اسلام نقش برجسته ای داشته.

از طرف دیگر ایده ها نوین آنها در رهایی از فقز، تهیدستی، استثمار، ستم، تبعیضهای جنسیتی و بی عدالتی است که “انقلاب زنانه” را مطرح می کند. بطور خلاصه انقلاب اجتماعی که برای نخستین بار در تاریخ ما نوید نان، کار، آزادی، برابری، رفاه و شادی با خود به همراه خواهد داشت. در ضمن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه هم تغیر کرده، نسلهای پس از ۵۷ رشد و آگاهی عمیق تر و روشن تری نسبت به ساختار و کارکردهای سرمایه داری و سیاستهای نئولیبرالی آن دارند. نسلی که با آگاهی و واقع بینی مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تجزیه و تحلیل میکند. نسلی که تا کنون بهای زیادی را در راه آزادی و برابری داده و رابطه ارگانیک آزادی و برابری که یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست را در میدان مبارزه آموختنه .

مرجان افتخاری
مارس ۲۰۲۱
—————

۱-
https://armaghanmille.wordpress.com/2020/02/01

http://aberpiyadeh.blogfa.com/post/111

———————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.