از انقلاب در لبنان دفاع میکنیم نه از اصلاحات
لبنان هیچ دوستی ندارد و امروز هر دولتی که خود را دوست لبنان نشان میدهد فقط و فقط در فکر کندن تکهای از گوشت و استخوان این سرزمین و تامین منافع منطقهای خود است. ….
——————————————————
از انقلاب در لبنان دفاع میکنیم نه از اصلاحات
پس از انفجار فاجعهبار انبار نیترات آمونیوم در بیروت و یکی دو روز بعد از سوگواری، موج جدیدی از اعتراضات در لبنان آغاز شد؛ اعتراضاتی که به هیچوجه جدید نیستند ولی بازنماییِ آنها در رسانههای جریان اصلی، چنین القاء میکند که ارتباطی منطقی با سفر امانوئل مکرون به بیروت دارند.
فساد ساختاری و غارتِ بیوقفهی مردم بهویژه کارگران و تهیدستان شهری در لبنان توسط طبقهی حاکم چیز تازهای نیست و اساسا همین حاکمان فاسد و غارتگراند که لبنان را از مدتها قبل به خاک سیاه نشاندهاند.
قیام باشکوه لبنانیها در اکتبر سال ۲۰۱۹ یکپارچه خواستار انقلاب برای زیر و رو کردن تمام جامعهی لبنان شد و کلیت طبقهی حاکم لبنان را هدف گرفت. انقلابیها هم خواستار بیرون شدن تمام احزاب و جناحهای موجود از حلقهی قدرت بودند و هم خواستار پایان بخشیدن به یکهتازی و فرمایشاتِ نهادهای مالی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی؛ امری که در اعتراضات یک و سال نیمه از راه هجوم معترضان به شعب بانکها و نابود کردنشان بازنمایی شد.
بدون کمتر دیدی هیچیک از احزاب و نحبگانِ حاکم بر لبنان انقلاب را برنمیتابند چراکه بهخوبی میدانند تحقق خواستههای انقلابی بهمعنای برچیده شدن بساط لفت و لیسشان است.
برای همین هم بود که ارتش لبنان و شبهنظامیان حزبالله و امل یکپارچه علیه انقلابیها وارد عمل میشدند و بعد از سرکوب، هر یک بهطور جداگانه خود را حامی تهیدستان نشان میدادند.
در همین حال تمام رسانههای جریان اصلی نیز انقلاب و خواستهای انقلابی را بایکوت میکردند؛ رسانههای نزدیک به ایران و روسیه مدعی میشدند معترضان علیه بوروکراتهای غربگرا بهپا خواستهاند و رسانههای نزدیک به غرب مدعی میشدند معترضان جز کمرنگ کردن نقش حزبالله خواستهی دیگری ندارند. هیچیک از ذینفعان در سیاست لبنان و هیچیک از عوامل سیهروزی این سرزمین، حامی انقلابیها نبودند و در بهترین حالت استمرار وضع موجود را با برخی اصلاحات سیاسی مناسبترین گزینه میدانستند؛ البته اصلاحاتی که منافع حداکثری بورژوای لبنان را تامین کند و موقتا مانع از قیام و پیشروی طبقهی کارگر خشمگین لبنان شود.
بیهوده نبود که به محض بروز فاجعه در لبنان، امانوئل مکرون سراسیمه روانهی بیروت شد تا با ژست استعمارگرِ انساندوست، وعدههایی دهد و طبقهی متوسط لبنان را از فکر اقدام علیه ریاضتهای اقتصادی و همراهی با خواست طبقهی کارگر منصرف کند. همچنین بیهوده نبود که صندوق بینالمللی پول که تا همین چند هفته قبل حتی از مذاکره با دولت بیکفایت لبنان برای پرداخت وام جدید خودداری میکرد صحبت از اصلاحات اقتصادی گسترده بهمیان آورد و خود را حامی مردم لبنان نشان داد. و حتی بیهوده نبود که حسن نصرالله در سخنرانیاش، حامیان دوآتشهاش را ناامید کرد وقتی گفت از حضور همهی کشورها در لبنان برای همکاری استقبال میکنیم حتی از سفر مکرون.
از حسن دیاب و شرکای بیخاصیتاش، دار و دستهی فاسد خانوادهی حریری تا چماقداران حزبالله، همه و همه بهخوبی میدانند راه نجات خودشان _نه زحمتکشانِ لبنان_ در استمرار وضع موجود با اجرایِ بدون و چرای سیاستهای ریاضتی صندوق و اوامر بورژوازی لبنان است.
انفجار انبارهای نیترات آمونیوم در بیروت اگر آتش خشم انقلاب را رادیکالتر نکند، به امداد رسانِ دشمنان منطقهای و بینالمللیِ انقلاب در لبنان تبدیل خواهد شد.
موجسواری این روزهای رسانههای راستگرا که تا دیروز انقلاب لبنان را بایکوت کرده بودند، فقط و فقط نشانهی هراسشان از متشکل شدن تهیدستان لبنان علیه تمام غارتگران است.
انقلاب اجازه نخواهد داد که مردم لبنان زیر یوغ استعماری جدید روند ولی کوتاه آمدن از خواستهای انقلابی لبنان را بیش از پیش به غلام حلقه به گوش تبدیل خواهد کرد که همچون تکهای لاشه میان چنگ و دندان کفتارهای امپریالیست و مرتجع تکه تکه کند.
لبنان هیچ دوستی ندارد و امروز هر دولتی که خود را دوست لبنان نشان میدهد فقط و فقط در فکر کندن تکهای از گوشت و استخوان این سرزمین و تامین منافع منطقهای خود است.
هر گونه مداخلهی خارجی در سرنوشت این کشور محکوم است و مردم لبنان خود باید برای استقلال کشورشان و برپایی برابری دست به کار شوند.
متن از گروه نویسندگان #سرخط
https://t.me/SarKhatism
—————————————————
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.