“سرمایه داری عامل و هدایتگر بیماریها” ترکیبی خطرناک: نظام سرمایه داری و کووید- نوزده

گفتگو با دکتر راب والس، نویسنده، زیست شناس، از پژوهشگران پسادکتری دانشگاه کلیفرنیا و نویسندۀ کتاب «کشاورزی و دامداری های بزرگ موجدِ آنفولانزاهای بزرگ»
صنعت و تجارت کشاورزی و دامداری بعنوان شیوه ای از تولید اجتماعی حتی اگر ذره ای منفعت سلامت و بهداشت جمعی را در نظر داشته باشیم، باید برای همیشه خاتمه یابد. فراز تولید مواد خوراکی در سیستم سرمایه داری به سازوکارهایی ربط پیدا میکند که حیات و جان همۀ بشریت را بطور غیرمترقبه ای به خطر می اندازد. در این مورد، به آزاد ساختن بیماریهای جانگیر و همه گیر یاری می رساند. ما باید برای سوسیالیسم و ایجاد سیستم اشتراکی بعوض خصوصی تولید مواد خوراکی مبارزه کنیم که چنین پاتوژنهای خطرناک و کشنده ای از ابتدا دور نگاه داشته شوند و کار به اپیدمی بیماریهای مرگ آفرین، نکشد. ….

—————————————————-

2945

سرمایه داری عامل و هدایتگر بیماریها
ترکیبی خطرناک: نظام سرمایه داری و کووید- نوزده

گفتگو با دکتر راب والس، نویسنده، زیست شناس، از پژوهشگران پسادکتری دانشگاه کلیفرنیا و نویسندۀ کتاب «کشاورزی و دامداری های بزرگ موجدِ آنفولانزاهای بزرگ»

ترجمه و تالیف: آناهیتا اردوان

در تحریر مطلب پیش رو به توضیح واژگان و افزودن جملات الحاقی بمنظور روان و بهینه سازی متن فارسی و همچنین تشریح ترمینولوژی و اصطلاحات تخصصی ژنتیک و پزشکی، مبادرت ورزیدم که با علامت کروشه مشخص شده اند. در این رابطه، از همیاری رفیق گرانقدر؛ دکتر آرش فراست؛ متخصص اطفال- ایران، صمیمانه و رفیقانه بینهایت تشکر و قدردانی میکنم.

گفتاری از رفیق؛ دکتر آرش فراست؛ پزشک عمومی و متخصص اطفال- ایران

کشاورزی و دامداری، بر مبنای تولید سرمایه داری همانگونه که کارل مارکس اشاره میکند در پشت سر خود صحرا، بیابان و امروز باید اضافه کنیم؛ کووید نوزده، آبولا، آنفولانزای پرندگان، خوکی و  .. به جای میگذارد. سرمایه داری جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و .. نقش عمده ای در تخریب محیط زیست فلات بی آب و علف ایران دارد و مسئول و متهم ابتلاء و  فوت بیماران کرونایی در تهران و دیگر شهرهای ایران است. میزان فاجعه انسانی و محیط زیستی در ایران غیر قابل وصف است و اکثریت بیماران و قربانیان را کارگران و زحمتکشان تشکیل میدهند. این واقعیت تنها منحصر به کشور ایران نیست، واقعیت سرمایه داری در جهان است. ما تنها با مبارزۀ جمعی، آگاهی بخشی سیاسی و فرهنگی با چشم اندازِ از بین بردن رابطۀ تعارض آمیز انسان با انسان، انسان با کار هم عنان با تکوین رابطه ای پایدار بین انسان با زمین از دیدگاه سوسیالیستی و تلاش و تکاپوی گروهی برای برقراری هم نهادی نوین، پیشرفته، برتر و برنامه ریزیهای کلان به نفع تولید کنندگان و محیط زیست؛ میتوانیم به تغییر جامعۀ طبقاتی سرمایه داریِ جمهوری اسلامی و  بیشمار رویدادهای ناگوار انسانی و محیط زیستی کشورمان چیره شویم.
———————-

سرمایه داری عامل و هدایتگر بیماریها
ترکیبی خطرناک: نظام سرمایه داری و کووید- نوزده

دکتر راب والس، نویسنده، زیست شناس، از پژوهشگران پسادکتری دانشگاه کلیفرنیا
ترجمه و گردآوری: آناهیتا اردوان


ابتلاء به ویروس کرونا تا چه اندازه و حدی خطرناک است؟

این مساله به فاکتورهای زیادی بستگی دارد. در چه زمان و کدامین مرحله از شیوع کووید- نوزده در منطقه تان؛ « مرحلۀ اولیه، اوج یا واپسین مرحله»، هستید؟ سلامت عمومی بدنتان چگونه است؟ شاخص دموگرافیِ شهر، کشور و منطقۀ شما چیست؟ چند سال دارید؟ آیا به بیماری مبتلا هستید که سیستم ایمنی بدنتان را ضعیف میکند؟ سیستم ایمنی بدنتان بجهت بیماری مزمنی ضعیف و بیشتر در معرض خطر ابتلاء به بیماریهای عفونی و ویروسی قرار دارید یا خیر؟ سلامت عمومی بدنتان در چه شرایطی قرار دارد؟ بعنوان پرسش غیرتشخیصی- [غیر دیاگنوستیک]؛ واکنش سیستم ایمنی بدنتان از نظر ژنتیکی چقدر قوی است؟ آیا در مقابل ویروس سریعاً و قویاً موضع گیری و واکنش نشان میدهد؟

آیا هیاهو و جاروجنال دربارۀ ویروس کرونا تنها تاکتیکهای راه انداختن ترس و وحشت است؟
خیر، قطعاً اینگونه نیست. میزان مرگ و میرِ؛ سی اف آر، بر اثر بیماری کرونا؛ در آغاز ظهور و همه گیری بیماری، در ووهان- چین، بین دو تا چهار درصد و در کشورهای دیگر یک درصد و حتی کمتر، بود. هم اکنون، در برخی کشورها نظیر فرانسه، اسپانیا، ایتالیا و ایالت متحدۀ آمریکا، با درصد بیشتری، ظاهر و شیوع پیدا کرده است. میزان مرگ و میر انسانها بر اثر بیماری کرونا در مقایسه با سارس؛ ده درصد- آنفولانزا سال ۱۹۱۸؛ پنج تا بیست درصد، آنفولانزای پرندگان- اچ فایو ان وان- شصت درصد و در برخی مواقع آبولا- نود درصد، به نظر بسیار کم می آید. اما، میزان مرگ و میر یک بیماری تنها خطر نیست. ما باید با خطر فزایندۀ تهاجم ویروس کووید- نوزده به اجتماعات انسانی- رخنه و انتقال به دیگران و اینکه چه میزان از مردم جهان ناقل ویروس کرونا هستند، به بیماری مزمنی مبتلایند که با شیوع کرونا بیشتر از دیگران در معرض ابتلاء قرار میگیرند، مواجه و مقابله کنیم.

ممکن است واضح تر و اختصاصی تر توضیح دهید؟
با توجه به نبود واکسن یا آنتی ویروس مشخص برای بیماری کرونا هیچگونه مصنویتی در مقابل کووید- نوزده، وجود ندارد. حتی، میزان یک درصد مرگ و میر بویژه با دو هفته دورۀ نهفتگی ویروس، بدین معنا که شخص حامل ویروس پیش از ظهور نشانه های بیماری میتواند ناقل ویروس به شخص دیگری باشد، خطرناک است. بخش اندکی از تعداد زیاد میتواند، زیاد باشد. اگر خطر مرگ و میر از بیماری کرونا را یک درصد در نظر بگیریم؛ [آخرین گزاراشِ دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی این میزان را برای افراد سالمند و افراد مبتلا به بیماریهایی موجدِ ضعف سیستم ایمنی مانند دیابت، بیماران سرطانی یا بیمارانی قبلا شیمی درمانی شده اند، افرادی سیگار میکشند، بیمارانی نیازمند استفادۀ از داروهای آنتی بیوتیک هستند و .... هشت تا نه درصد، اعلام کرده است]،  بمعنای فوت چهل میلیون از چهار میلیارد نفر، مبتلاء به کرونا؛ [کووید- نوزده]، است.

این آمار وحشتناکی برای یک بیماری است!

دقیقاً و ما تازه در مرحلۀ اولیۀ شیوع بیماری کرونا هستیم. این مساله بسیار مهم است که متوجه باشیم؛ بسیاری از بیماریهای عفونی در مسیر اپیدمی، تغییر میکنند. در برخی موارد، ممکن است عفونی تر، قویتر و بدخیم تر، گردند. به دیگر سخن، بیماریهای عفونی با متاسیون ویروسی میتوانند مقاومتر و کشنده تر شوند.  بعنوان مثال، موج اول همه گیری آنفولانزا در بهار ۱۹۱۸، تقریبا ملایم و متعادل بود. این، موج دوم و سوم، در زمستان همان سال تا سال ۱۹۱۹ بود که جان میلیونها انسان را گرفت.

برخی تحقیقات بر مرگ و میر افراد کمتری بر اثر کرونا در مقایسه با آنفولانزای فصلی دلالت دارد. نظر شما در این باره چیست؟
من نخستین فردی خواهم بود که قلت مرگ و میر بر اثر کرونا در مقایسه با آنفولانزای فصلی را جشن بگیرم. اما، نمیتوان با اکتفاء به این مساله و تاکید بر میزان بالای مرگ و میر بعلت بیمارهای دیگر نسبت به کرونا، از خطر کووید- نوزده چشم پوشی کرد.  به تصور من، مقایسه کرونا مخصوصا با آنفولانزای فصلی نوعی لفاظی، بازی با واژگان، سخن پردازی و علمی نیست.

پس، تطبیق کرونا با آنفولانزای فصلی نادرست است؟
مقایسۀ دو پاتوژن در دو منحنی متفاوت همه گیری، نامعقول و ناموجه است. میلیونها نفر به آنفولانزای فصلی در سال مبتلا میشوند و انسانها یکدیگر را به این بیماری مبتلا می سازند. سازمان بهداشتی جهانی میزان مرگ و مرگ بر اثر آنفولانزای فصلی را بیش از ششصد و پنجاه هزار نفر در سال تخمین میزند. ولی، باید دقت کرد که ما تازه با کووید- نوزده و مراحل سیر و سیاحت، شیوع این ویروس در جهان، روبروییم و برای مقابله با آن بر خلاف آنفولانزای فصلی، واکسن و دارویی برای کاهش عفونت و ممانعت از سرایت بیماری، توان حمایت از جمعیت انبوهی بویژه آنانیکه به دلایلی بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلاء به بیماری کرونا قرار دارند، نداریم.

حتی اگر مقایسه آنفولانزا و کرونا از جنبۀ عملی نادرست و غیرعقلانی باشد، هر دو، بیماری ویروسی، عفونی و متعلق به گروه ویروسهای آر. اِن. اِی [ اسید ریبونوکلئیک اسید] هستند. ، هر دو ویروس به ناحیه دهان، گلو، حمله، سیستم تنفسی را درگیر و شدیداً مسری و واگیردار هستند. صحیح میگویم؟
اینها شباهتهای سطحی- ظاهری دو بیماری است و بخش مهم و حیاتی سنجش و قیاسِ دو پاتوژن را شامل نمیشوند. ما اطلاعات زیادی دربارۀ آنفولانزا داریم، درحالیکه اطلاعات مان پیرامون کرونا بسیار کم است. ویژگیها، جهش ها و میزان مقاومت ویروس کرونا مشخص نیست و تا زمانیکه شیوع بیماری کرونا مراحل و خصوصیات خود را کاملاً نشان ندهد، نامشخص باقی میمانند. این مساله مهم است که متوجه باشیم سخن بر سر آنفولانزا در مقابل کرونا نیست. بلکه، کووید – نوزده و آنفولانزا است. ظهور غیرمنتظرۀ بیماریهای عفونی متعدد با توانایی اپیدمیک بسیار قوی و قابلیت یورش همه جانبه در حالت ترکیبی به جمعیت انسانهای جهان باید ارجحیت، و گرانیگاه نگرانیها، باشد.

آقای دکتر والس، شما سالهای طولانی پیرامون بیماریهای مسری و کشنده و دلایل ظهور و اپیدمی آنها تحقیق و پژوهش کردید. در کتابتان؛ « کشاورزی و دامداری های بزرگ موجدِ آنفولانزاهای بزرگ »، تصویر روشن و مستدلی از رابطۀ کشاورزی و دامداری صنعتی، کشاورزی موسوم به اُرگانیک و پیدایش ویروسها، بیماریهای واگیردار و شیوع آنان، به خوانندگان ارائه دادید. نظر و چشم اندازتان در شرایط خطیر کنونی، چیست؟
خطر واقعی دربارۀ شیوع هر بیماری جدید شکست یا روشنتر اشاره کنم؛ سرپیچی و خودداری گستاخانه از فهم این موضوع است که هر بیماری و ویروس جدید از جمله کووید- نوزده به هیچ وجه رخدادی انتزاعی و جدا از فعل و انفعالات اقتصادی سیستم سرمایه داری نیست. بیماریهای جدید ویروسی و شیوع غیرمنتظرۀ آنان بطور مستقیم و مشخص با تولید مواد غذایی و سوداگری کمپانیهای تشنۀ سود و سرمایه، ارتباط دارد. هدف هر پژوهشگر و محققی، درک و فهم صحیح چگونگی ظهور غیرمترقبۀ ویروسها، بیماریهای جدید و کشنده و همچنین خطرناکتر و مقاومتر شدن بیماریها و ویروسها باشد لازم و ضروری است که پیرامون مدل صنعت کشاورزی و دامداری در نظام سرمایه داری و بطور تخصصی و حرفه ای بویژه دربارۀ تولید احشام- صنعت پرورش حیوانات اهلی جهت فروش گوشت شان، تحقیق کند. در حال حاضر، کمتر محقق، دانشمند و پژوهشگر و همچنین دولتهای سرمایه داری حاضر است به سرمایه گذاری پیرامون چنین تحقیقاتی، اقدام ورزند. دولتها، رسانه ها و حتی بسیاری از مراکز پزشکی- تحقیقاتی هنگامیکه بیماری جدیدی ظاهر و شیوع پیدا میکند، بیشتر بر اضطرارهای حالائی، مجرد و ذهنی تمرکز میکنند و از دلایل ساختاری و بنیادینی که پاتاژونهای متعددی را بطور ناگهانی و غیرمنتظره، یکی پس از دیگری به جهان بی خبر و ناآگاه از آنان، وارد و جاری می سازند، [ جهانی را آلوده می سازند]، عمداً روی برمی تابند.

مقصر کیست؟ چه کسی و کسانی را باید ملامت کنیم؟
پاسخ دادم. مدل صنعت کشاورزی و دامداری در سیستم سرمایه داری. اما، حوزۀ وسیعتر و گسترده تری در ظهور و شیوع بیماریهای ویروسی خطرناک و واگیردار دخیل هستند. سرمایه، پیشگام غارت و تخریب زمین تا واپسین طبیعت بکر و جنگلها بعلاوۀ صاحبان زمینهای کشاورزی و دامداران خرد در سراسر جهان متهمند که جهان را با سرمایه گذاریهای هنگفت بر فرایند قطع درختان، انهدام جنگلها و توسعۀ تجارت دامداری و کشاورزی سودآور بسوی وضعیت اضطراری شیوع بیماریهای ویروسی- عفونی، هدایت کرده اند.  فضا و مسیر ورود پاتوژنهایی با مشت آهنین بر سیستم ایمنی بدن انسان بواسطۀ واحدها و  سلسله عملیات کلان، بسیار پیچیده، عظیم و سودآور کمپانیهای بزرگ روی زمین و جنگلها به درون احشام و اجتماعات انسانی، آماده و تسهیل گشته است. باری، مرکز سرمایه گذاری در جهان؛ مناطقی نظیر لندن، نیویورک و هنگ کنگ هستندکه باید بعنوان نخستین نقاط جوش بیماریها در سرمایه داری جهانی؛  [دهکدۀ کوچک جهانی و محیطی رقابتی – عصر چیرگی سرمایه داری نئولیبرال]، در نظر گرفته شوند.

کدام بیماریها؟
در حال حاضر هیچ جایی از جهان سرمایه پاک و منزه از پاتوژن نیست. حتی دورافتاده و بعید ترین مناطق جهان آلوده شده اند. آبولا، زیکا، کرونا، مجدداً تب زرد، انواع گوناگون آنفولانزای مرغی، تب خوک آفریقایی بخش اندکی از انبوه پاتوژنهایی هستند که راهشان را از زمینهای پشت ساحلی دورافتاده و متروک به سوی مناطق روستایی، نوایح شهری و سرانجام شبکۀ جهانی مسافرتی باز میکنند؛ بیماریهای گوناگون از خفاشهای میوه خوار در کنگو در مدت بسیار کوتاه- چند هفته برای کشتار به افرادی که در سواحل میامی حمام آفتاب میگیرند، می رسند.

کمپانیهای چند ملیتی در این پروسۀ کشنده چه نقشی ایفاء میکنند؟
سیارۀ زمین در وسعت گسترده ای به سیارۀ کشت و زرع و پرورش حیوانات از هر دو جنبه؛ بیومس [زیست توده-  نظیر  بقایا و پسماند گیاهان و حیوانات، جلبکی، مخمر، میکروارگانیسمها، پسماند‌های کشاورزی و بقایای فرآیند صنایع چوبی، پسماندهای شهری و کارخانه‌ ها، زباله های شهری، آشغالها، کود و لجن تولیدی احشام، بقایای میکروبی، پسماندهای شهری،لیگنوسلولزی، زیست‌توده میکروبی و پسماندهای شهری، حیوانی و غذایی و .... ] و سوءاستفاده – [سرقت و غارت و تخریب] از زمین و طبیعت، تبدیل شده است. بازار مواد غذایی توسط تجارت کشاورزی و دامداری احاطه و کنترل میشود و هدف قبضۀ هر چه افزونتر تجارت سودآور مواد خوراکی است. تقریباً تمام پروژه های نئولیبرالیستی از سوی شرکتها و کمپانیهای جهانی در راستای چپاول منابع و زمین بموازاتِ [ آلوده سازی] بویژه کشورهای پیرامونی و ضعیفتر ، حمایت میشوند. در نتیجه، بسیاری از پاتوژنها- [عوامل بیماری زا- قارچها، باکتریهای بیماری زا، ویروسها و انگلها..] که پیش از این بر اساس علم و دانش اکولوژی [ عادات و زندگی طبیعی موجودات و برهمکش آنان با محیط در دوردستها محفوظ و محدود باقی مانده بودند.] بطور غیرطبیعی رشد، نمو و ویژگی ساختاری ژنتیکی خود را تغییر، ژنوتیپ و فنوتیپ قویتری بهم میزنند، سریع آزاد میشوند و جهان و جان انسانها را  تهدید میکنند. [ تغییر و بهم خوردن تعادل اکوسیستم و وفور آلودگیها بجهت مداخلۀ کمپانیهای مجهز به تکونولوژی پیشرفته در جستجو و رقابت گلوپاره کنِ کسب سود و سرمایه در تجارت دامداری و کشاورزی، شایسته ذکر است؛ پیامدهای مخرب بهم خوردن تعادل اکوسیستم غیرقابل جبرانند نظیر فوت شهروندان جهان بویژه کارگران و زحمتکشان بدلیل ابتلاء به کووید- نوزده.]

روشهای تولید در صنعت کشاورزی و دامداری چه تاثیری بر شیوع بیماریهای واگیردار و کشنده دارند؟
صنعت کشاورزی و دامداری که توسط سیستم سرمایه داری اداره، کنترل و هدایت میشود شدیداً همزیستی طبیعی موجودات با محیط زیست شان را تخریب و تغییر میدهد. شرایط اکولوژیستی را بطور افراط آمیز و استثنائی نابهنجار و غیرمعمولی ساخته و آمادۀ تولید، تغییر، رویش، متاسیون و  تبیین پاتوژنها مجهز به دهشتناکترین فنوتیپ های [صفات]؛ عفونی تر شدن شان میسازد. تخریب و تغییر محیط زیست، قابلیت تغییر  ژنوتیپها و فنوتایپهای پاتاژونها را مهیا می سازد. [  فنوتیپ؛ خصایص بیوشیمایی و فیزیولوژیکی ارگانیسمهای زنده که در همزیستی با محیط زیست شان شکل میگیرد. مسلماً، با تغییر و تخریب محیط زیست شان نه بر حسب نیاز انسان. بلکه، سود، سرمایه و انباشت سرمایه های خصوصی، تغییر و متکاملتر و قویتر میگردند.]
شما نمیتوانید سیستم بهتر، مناسبتر و شایسته تری به منظور تولید، پرورش و زایش بیماریهای مرگبار بجز سرمایه داری، تدبیر و طراحی کنید. رشد و توسعۀ سریع مونوکالچر [کشت تک گونه ای] حیوانات اهلی و خانگی [ حیواناتی که از گوشت شان برای تغذیه انسان استفاده میشود] ساخت بسیاری از الیافها و فیلترهایی که تا پیش از استفاده از فعل و انفعالات و  تکنیکهای سودآور، مانع عبور عوامل بیماری زا میشدند را از بین برده و فرایند عبور پاتوژنها با ژنوتیپ و فنوتیپهای خطرناک و مرگ آور، را هموار و تسهیل میسازد. هر اندازه میزان و تراکم جمعیت بیشتر باشد، خطر سرایت عوامل بیماری زا بیشتر میشود. مصونیت و مقاومت ایمنی در چنین موقعیت بسیار درهم برهم و بی حد و مرزی مملو از تکنیکهای گوناگون مونوکالچر، پلی کالچر و …جهت پرورش گونه های حیوانی برای فروش در بازار، کاهش و تقلیل می یابد. هر بخش از تولید صنعتی، پی در پی توان عملیاتی در محیط زیست انسان را به گونه ای تغییر میدهد که فضا را جهت سیر تکاملی و تغییر ژنوتیپ و فنوتیپ ارگانیسمهای بیماری زا، پاتوژنها، واگیردار، نیرومندتر، ستیهنده تر و خصومت آمیزتر میگردند. به دیگر سخن، صنعت کشاورزی و دامداری تحت لوای شیوۀ تولیدی سرمایه داری و سیاستهای نولیبرالیستی آنچنان بر کسب سود و سرمایه بیشتر تمرکز دارند که ریسک جهشهای ژنتیکی پاتوژنهای بیمارزا را به مرگ و میر میلیاردها انسان، قاطعانه می پذیرند.

رسانه های جهانی اظهار میدارند که آغاز بیماری کرونا از بازار فروش مواد خوردکی عجیب و غریب در شهر ووهان واقع در چین آغاز شده است. آیا این موضوع صحیح است؟
بله و خیر. ردپایِ آغاز ویروس در بازار فروش غذاهای دریایی و حیوانات زنده و وحشی در شهر ووهان چین وجود دارد. اما، رسانه های سرمایه داری مایلند مساله را به آخرین مرحله، منطقۀ فروش حیوانات زنده و وحشی وصل کنند.  چه اندازه می بایست عقب و عمیق در این باره جستجو کنیم؟ شرایط اضطراری در رابطه با بیماری کرونا در واقعیت و بدرستی از چه زمانی آغاز شد؟ اگرچه با گذشت زمان، فروش حیوانات وحشی بعنوان مواد غذایی، هر چه بیشتر به بخشی از اقتصاد رسمی کشور چین تبدیل شده است. امروزه، این موضوع کاربردی جهانی دارد. حکایت کشاورزی و دامداری صنعتی بسیار فراتر از یک منطقه است. شراکت در سرمایه آن را نیز در جهان سرمایه داری باید در نظر گرفت. البته، مسئله حتی فراتر از شراکت در این سرمایه هاست. ارتباط بیماری کرونا به بازار شهر ووهان از مبداء اصلی تجارت دامداری حیوانات اهلی و وحشی در مناطق دوردست- ساحلی- جنگلی و رشد و توسعۀ روزافزون آن در سرمایه داری جهانی، صرفنظر میکند. این مساله جهان شمول است. تولید موادغذایی از مرغ و خروس تا خوکهای وحشی، میگو، ماهی و … عملیاتی جهانی ست و  در دورافتاده ترین جنگلهای و آبهای جهان به تخریب جنگلها و لایروبی دریاها و دریاچه ها و دیگر منابع طبیعی زمین جهت پرورش حیوانات اهلی و وحشی برای عرضه به بازار مواد غذایی، مشغولند. لاجرم، پاتوژنهای کشنده و نیرومند بعنوان میانجی، نظیر کووید – نوزده، در این فرایند سودآور و مخرب، استخراج و بسوی جوامع انسانی هدایت میکنند.
دولت چین در رابطه با مسکوت نگاه داشتن کووید نوزده تنها و استثناء نیست. آمریکا و اروپا نیز انواع آنفولانزاها، « H5N2 » و « H5Nx» اخیر را مسکوت نگاه داشتند. دولتهای اروپایی و آمریکا بعلاوۀ دولتهای تحت سلطه استعماری شان در جهان، آبولا را  به آفریقای غربی و ویروس زیکا را به برزیل نسبت دادند. مقامات بهداشت و خدمات انسانی آمریکا، آنفولانزای خوکی؛ «H1N1 » سال ۲۰۰۹،  ظهور و شیوع « H5N2» را در راستای تامین منافع سوداگری دامداری و کشاورزی پر سود و سرمایه در جهان، سرپوش و لاپوشانی کردند.

تغییرات اساسی در چنین شرایطی کدامند؟
رمز کاهش و جلوگیری از شیوع بیماریها، بویژه ویروسی در تغییر رادیکال صنعت کشاورزی، دامداری و تولید مواد خوراکی نهفته و مستلزم انحلال شیوۀ تولید سرمایه داری است. با استقرار مالکیت اشتراکی- جمعی و خلع ید از کمپانیها و شرکتهای فراملی از دخالت در صنعت دامداری و کشاورزی، واگذاری کنترل و تصمیم گیریها به تولیدکنندگان، ایجاد یک بخش بسیار قدرتمند همگانی ملی- جهانی، مدافع و حامی قاطع و جدی منافع انسانها و محیط زیست، اتخاذ استراتژیهای همساز با محیط زیست، کنترل آگاهانه تولید کشاورزی، صدور مجوز برای دامداری و پرورش حیوانات در صورت عبور از آزمایشهای ایمنی و بری از خطرات زیست محیطی و مسبب جهش ژنتیکی پاتوژنها، پی ریزی برنامه و سیاستهای حمایتی و ارائۀ کمک هزینه به مصرف کنندگان و تولیدکنندگان کالاهای همساز با محیط زیست و .. میتوان مسیر آزادسازی پاتوژنها و متاسیون آنان، همه گیری بیماریهای خطرناک، را عایق بندی کرد. مراکز تحقیقاتی، بهداشتی – پزشکی و خدمات درمانی همگانی می بایست بعوض بخش خصوصی، اشتراکی، و به گونه ای سامان یابند که تفاوتی نکند چه کسی برای درمان و آزمایشهای ضروری به آنها مراجعه میکند. ثروت و سرمایه جهان آنقدر زیاد است که اگر از دست اقلیت خارج گردد قادر به تاسیس مراکز بهداشتی و درمانی ویژه متشکل از پزشکان، پرسنل متخصص، و رسیدگی به تمامی بیماران و نیازمندان است. البته، دست کمپانیهای جهانی در گام نخست باید از غارت نیروی کار انسان، زمین و منابع طبیعی، کوتاه گردد. البته، خطر سرکوب دولتهای سرمایه درای، قدرت و چیرگی اقتصاد نئولیبرال، تحمیل و تزریق فرهنگ فردگرایی به جوامع انسانی؛  گویی فردگرایی و جمع گرایی یکی هستند! و در کمترین حرکت جمعی برای اجرای تدارکات و تمهیداتی در بالا به اجمال اشاره کردم را نیز، در نظر داشته باشید.

وظیفۀ سوسیالیستها در رویارویی با دینامیسم فزایندۀ اشاعۀ بیماریهای خطرناک و کشنده چیست؟
صنعت و تجارت کشاورزی و دامداری بعنوان شیوه ای از تولید اجتماعی حتی اگر ذره ای منفعت سلامت و بهداشت جمعی را در نظر داشته باشیم، باید برای همیشه خاتمه یابد. فراز تولید مواد خوراکی در سیستم سرمایه داری به سازوکارهایی ربط پیدا میکند که حیات و جان همۀ بشریت را بطور غیرمترقبه ای به خطر می اندازد. در این مورد، به آزاد ساختن بیماریهای جانگیر و همه گیر یاری می رساند. ما باید برای سوسیالیسم و ایجاد سیستم اشتراکی بعوض خصوصی تولید مواد خوراکی مبارزه کنیم که چنین پاتوژنهای خطرناک و کشنده ای از ابتدا دور نگاه داشته شوند و کار به اپیدمی بیماریهای مرگ آفرین، نکشد. این در ابتدا، مستلزم احیاء سیستم جدید مبنی بر کنترل آگاهانۀ تولید مواد غذایی؛ کشاورزی و دامداری بنا بر مکانیزم همساز با محیط زیست در اجتماعات روستایی ست.
اگر مساله را در کلیت بزرگتری بررسی کنیم؛  باید شکاف بین اکولوژی و اقتصاد را التیام بخشیم. در کوتاه مدت، به نجات کرۀ زمین دست یافته ایم.

—————–
پانویس:
توضیحی از دکتر آرش فراست؛ متخصص اطفال

ویروسهای آر ان ای، کدهای پروتئنی هستند که با ورود به سلول بدن انسانها به تخریب دی ان ای سلولی یک ارگان و با تداوم تخریب، سیستم ها و منجر به مرگ انسان بیمار میشوند.  ویروسها نسبت به محیط زیست جهش ژنتیکی- متاسیون میکنند و خود را به محیط مقاومتر می سازند. بعنوان مثال، اگر ویروسی از چندین اسید آمینه مختلف درست شده باشد، تنها کافی است با جذب یا تغییر یک یا دو اسید آمینه فرمول اسید آمینه خود را عوض کنند و نسبت به محیط مقاومتر،  ستیزه جوتر، زهرآگین تر و نهایتا کشنده تر شوند و اگر تا دیروز تنها توانایی تخریب دی ان ای سلولی حیوانات را داشتند، به تخریب دی ان ای سلولی انسانها نیز توفیق یابند و به بیماری مشترک بین حیوانات و انسانها، بدل گردند. تغییرات در ویژگی‌های ساختاری ژنتیکی ویروس، خود را در تغییر فنوتیپ نشان می‌دهد. جهش ژنتیکی و تغییر فنوتیپی پاتوژنها از جمله ویروسها، مستقیماً در تعامل و سازگاری با محیط زیست، صورت میگیرد.

——————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.