مظفر جهانگیری: دهلی که احتمالا فردا صدایش را خواهیم شنید!

بی تعارف بگویم. شواهد نشان می دهند که طرح انتقال آب دریای خزر به استان سمنان هم مثل طرح های خصوصی سازی و مثل طرح پتروشیمی چابهار و ده ها طرح دیگر بسیار مشکوکند. مشکوکند به این که بوروکرات های دولتی می خواهند با استفاده از منابع ملی (زمین، دریا، جنگل، پول و مردم) ارزش افزوده ای خلق کنند که مستقیما و بدون جلب توجه برود توی جیب یک تعداد خاص از رانتخواران. ….

——————————————————-

1936

دهلی که احتمالا فردا صدایش را خواهیم شنید!

مشکل انتقال آب دریای خزر به استان سمنان این نیست که ازآب دریا چیزی کم می شود؛  چون برداشت سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب از یک حجم ۷۸۰۰۰ میلیارد متر مکعبی احتمالا  چندان محسوس نخواهد بود.
مشکل در این هم نیست که قرار است شیرینش کنند و از هر لیتر آن چند گرم نمک بگیرند؛ زیرا جریان چرخشی دریای خزر به سرعت نمک تبادل شده را در بقیه دریا خنثی می کند و در هر صورت ضررش بیشتر از این فاضلابی که همین حالا دارد به دریا وارد می شود نخواهد بود. تازه می توانند شیرین کردن آب را در مقصد هم انجام دهند و با استفاده از نور خورشید از شورابه های باقیمانده کلی املاح مثل سولفات ها و منیزیم و ید و … بگیرند. جنگل های هیرکانی هم که به طور منظم دارند دزدیده می شوند؛ پس این هم که هزار هکتار دیگرشان به فنا برود خیلی موضوع اعجاب آوری نیست.

به جای همه این پرسش های فنی که همه شان جواب دارند و می شود در موردش بحث کرد و راه حل پیشنهاد کرد، ذهن آدم می رود سراغ این سئوال که دلیل واقعی این یقه گیری ها در مجلس و رسانه ها  چیست؟ آن هم از جانب کسانی که همان قدر به مسائل زیست محیطی واقفند که به  اهمیت آموزش زبان های خارجی!  آیا این قیل و قال  برای این نیست که سئوال های اصلی تر پرسیده نشوند؟ سئوال هایی مثل:

چه کسانی مالک  صنایعی هستند که قرار است در آینده از این آب انتقال داده شده استفاده کنند؟
چه کسانی مشاوران و  پیمانکاران پروژه انتقال آب هستند؟
چه کسانی زمین های منابع طبیعی استان سمنان  که قرار است در آینده با استفاده از آب مازاد  تبدیل به باغ های پسته شوند را به نام خود ثبت کرده اند؟
چه کسانی  زمان احمدی نژاد موافق اجرای این طرح بودند و چرا حالا و در زمان حسن روحانی با آن مخالفند؟

بی تعارف بگویم. شواهد نشان می دهند که این طرح هم مثل طرح های خصوصی سازی و مثل طرح پتروشیمی چابهار و ده ها طرح دیگر بسیار مشکوکند. مشکوکند به این که بوروکرات های دولتی می خواهند با استفاده از منابع ملی (زمین، دریا، جنگل، پول و مردم) ارزش افزوده ای خلق کنند که مستقیما و بدون جلب توجه برود توی جیب یک تعداد خاص از رانتخواران.

اگر راست می گویند فقط به اندازه آب شرب شهرهای حاشیه کویر آب انتقال بدهند!
اگر راست می گویند بقیه آب انتقال داده شده را به قیمت تمام شده و آزاد به متقاضیان بفروشند، همان طور که ما مردم عادی قرار است همه چیز را به قیمت رقابتی بخریم!
اگر راست می گویند!

مظفر جهانگیری

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.