امیر چمنی: در محکومیت حکم ناهید خداجو و رنج‌های چهار دهه مبارزه‌اش

خاله ناهید از بازداشتیان روز کارگر در تجمع فعالین کارگری مقابل مجلس است. هفته‌ی پیش دادگاهش برگزار شد. با توجه به احکامِ دوستانی که روز کارگر بازداشت شده بودند، هراس یک حکم سنگین برای خاله ناهید را داشتم و این یک هفته با نگرانی گذشت. امروز آن هراس توسط حکم دادگاه، بدل به واقعیتی دهشتناک شد. ….

دو سال اخیر به معنای واقعی دوره‌ی قلع‌ و قمع فعالین و مبارزانِ حق‌طلب بوده است. از کارگران و فعالین کارگری تا فعالین حوزه‌ها‌ی زنان و دانشجویان و فعالین محیط زیست و فعالین ملی و قومی. سهمِ چپ‌ها در این میانه بیش از دیگر فعالین بوده است.

بازداشت و زندان و حکم‌های سنگین به قدری زیاد شده‌اند که تا پلک می‌زنی، تحت هجوم نامی دیگر و حکمی دیگر قرار می‌گیری. آنقدر که دیگر نمی‌توان اسامی و حکم‌ها را هم به خاطر سپرد. سیستم مجالِ نفس کشیدن به هیچ انسانی که علیه وضع موجود؛ فقر، نابرابری، فساد، غارت، بداخلاقی، جنایت، سلب آزادی و تجاوز به حق و حقوق، معترض است را نمی‌دهد. ناهید خداجو هم در کنار صدها معترض دیگر، امروز به زندان و شلاق محکوم شد.
خاله ناهید از آن دست انسان‌های شریفی‌ست که تا به حال هر چه از ایشان دیده‌ام‌ جز شرافت و زلالی نبوده است.

اولین دیدارمان در تبریز و مراسم خاکسپاری محمد جراحی بود. در آن هنگامه‌ی خاکسپاری و اندوهِ یاران، آرام صدایم کرد. حامل پیامی از رفیقی نازنین بود که خودش فرصت حضور  در مراسم را نیافته بود. چهره‌ی آرام و نوای آرامِ صدا و لحنِ پر از مهر و مادرانه‌گی‌اش چنان بر دلم نشسته بود که گویی سال‌هاست آشنای هم هستیم. آخرین دیدارمان هم دو ماه پیش و یک قدم زنیِ طولانی در تهران بود. آخرین حرف‌ها و توصیه‌های صادقانه و مادرانه‌اش که حاصل یک عمر تجربه، فعالیت، مبارزه، زندان و شکنجه است چنان صادقانه از عمق وجودش برمی‌آمد که تا همیشه در وجودم جاری خواهد ماند. نمی‌شود دلتنگش نباشم وقتی به مهربانی و نجابتش، به صلابت و استواری‌اش فکر می‌کنم.

خاله ناهید از بازداشتیان روز کارگر در تجمع فعالین کارگری مقابل مجلس است. هفته‌ی پیش دادگاهش برگزار شد. با توجه به احکامِ دوستانی که روز کارگر بازداشت شده بودند، هراس یک حکم سنگین برای خاله ناهید را داشتم و این یک هفته با نگرانی گذشت. امروز آن هراس توسط حکم دادگاه، بدل به واقعیتی دهشتناک شد.

امروز ناهید خداجو از بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور» به پنج سال زندان و اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی» به یک سال زندان و هفتادوچهار ضربه شلاق محکوم شد.
سه سال و نیم انفرادیِ توام با شکنجه های روحی وتبعید از زندان سنندج به  اوین  در دهه‌ی شصت و اعدام پدر واز دست دادن چند نفر ازاعضای خانواده اش نتوانست مقاومت خاله ناهید را بشکند. ایستاد و مبارزه کرد. این حکم هم نخواهد توانست مقاومتش را بشکند. او هم‌چنان سرفرازانه ایستاده است. زنده باد مقاومت، که زندگی‌ست.

———————————–
http://www.etehad-e.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.