زنده باد هپکو! مستحکم‌‌تر باد مبارزات کارگران ایران!

شکاف عظیم بین سطح آگاهی و بینش طبقه کارگر و روشنفکران به‌اصطلاح  «چپ» باری دیگر اهمیت و لزوم پیوندی ارگانیک و تنگاتنگ بین این دو گروه اجتماعی را در دستور روز قرار می‌دهد. تجربیات چهل ساله گذشته روشنفکران، چه در داخل و چه خارج از ایران، و مهمتر از همه، تجربیات غنی و پر بار مبارزاتی کارگران درجریان عمل اجتماعی تولید، بویژه در دهه اخیر، باری دیگر ثابت می‌کند که پیروزی انقلاب اجتماعی و سیاسی در ایران تنها از طریق تکیه بر رهبری طبقه کارگر و با اتکا به شوراهای کارگری امکان پذیر خواهد بود ولاغیر ….

حرکت کارگران آذرآب درحمایت از کارگران هپکو و شعارهای آنان مانند “زنده باد هپکو”، “برقرار هپکو” و “پایدار هپکو” که در میدان مرکزی شهر اراک طنین انداخت، باری دیگر بر اهمیتِ به هم‌ پیوستن حرکت‌های متحد و منسجم کارگران تاکید نمود. کارگران آذرآب که طی چندین روز تجمع درمیدان مرکزی اراک خواهان دریافت حقوق معوقه خود و همچنین لغو خصوصی‌سازی مجتمع مذکور بودند، با اعلام حمایت از حرکت کارگران هپکو نشان دادند که به این درک و آگاهی رسیده‌اند که تحقق خواست‌های آنان، ولو هرچند ناچیز، چون دریافت حقوق معوقه، بجز  از طریق اعتراضات مشترک و حمایت از یکدیگر امکان‌ پذیر نخواهد بود.

علاوه برآن، طرح نفی خصوصی‌سازی در شعارهای کارگران آذرآب و هپکو، حتی بدون مطرح کردن آلترناتیو برای خصوصی‌سازی، نشان‌گر درک جمعی آنان در  مورد سؤال قرار دادن دولت سرمایه داری و مالکیت خصوصی است. آنان درجریان تولید و عمل اجتماعی به عینه دریافته‌اند که چنین شکلی از مالکیت هرگز به نفع آنان نبوده و نخواهد بود؛ چرا که صاحبان کارخانه‌جات، حتی اگر بپذیریم واقعا به قصد ادامه تولید و نه مقاصد دیگری واحد تولیدی را به قیمتی نازل خریداری کرده‌اند، در هنگام بحران و برای نجات خود در ابتدا از جیب کارگران مخارج می‌کنند. آنان یا دست به اخراج کارگران زده و واحد تولید را تعطیل می‌کنند و یا از پرداخت دستمزد آنان که بنابه قرارداد صددرصد غیرعادلانه خودشان تعیین شده، سرباز می‌زنند، آن هم در زمانی که حقوق مدیران عالی‌رتبه تمام و کمال پرداخت می‌شود. صاحبان سرمایه به درستی از شکل‌گیری چنین درکی هراسان شده‌اند، چرا که می‌دانند بین این آگاهی و قدم بعدی، یعنی طرح مطالبات  انتقالی چون تشکیل شوراها و کنترل کارخانه‌جات توسط کارگران، آن‌چنان که در مجتمع صنعتی نیشکر هفت‌تپه اتفاق افتاد، دیوارچینی حائل نشده، و دیر نیست که این درخواست‌ها به طور گسترده مطرح شده و به یک واقعیت عینی تبدیل گردد وبساط مناسبت سرمایه‌داری را درهم پیچیده و آن را روانه زباله‌دانی تاریخ بنماید؛ از این‌روست که آنان از برداشتن هیچ قدمی برای سرکوب این آگاهی در درون طبقه کارگر ابایی نداشته و در صفی متحد، علیرغم همه مخالفت‌ها و مجادلات درونی، در این جهت گام بر‌می‌دارند؛ و مجددا به همین علت است که دولت سرمایه‌داری جمهوری اسلامی، به عنوان حامی چنین سرمایه‌داران و چنین مناسباتی، علیرغم همه تضادهای حاد درونی، بر سر مقوله سرکوب کارگران متحد بوده و بلافاصله قدم به میدان می‌گذارد وتلاش می‌کنند  تا با دستگیری، شکنجه وزندان، به منظور ایجاد رعب و وحشت، از برداشتن این قدم نهایی ممانعت به عمل آورند. نمونه‌های اخیر محاکمات کارگران نیشکر هفت‌تپه و روشنفکران مدافع آنان و احضار مجدد کارگران فولاد به دادستانی انقلاب و طرح اتهاماتی مانند “اقدام علیه امنیت کشور” که در واقع اقدام علیه منافع و امنیت سرمایه‌داران می باشد، گواهی بر این ادعاست.

در چنین شرایطی لزوم ایجاد اتحادی سراسری در جهت متشکل نمودن حرکات پراکنده و منفرد، درجهت حصول پیروزی نهایی، با تکیه بر تشکیلات مخفی محلی و ارتباط مخفی بین کارخانجات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اهمیتی که پیشروان کارگری مانند اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، میثم‌آل‌مهدی و ده‌ها کارگر آگاه و فعال دیگر بر آن واقف بوده وپای می‌فشرند.  میثم‌ آل‌مهدی در پیام اخیر خود درحمایت از حرکت کارگران هپکو می‌گوید:

“رفقا و همکاران عزیز!
ما از روز اول تا لحظه‌ی پیروزی هم‌پیمان ایستادیم و تحت هیچ شرایطی هیچ یک از رفقایمان را تنها نخواهیم گذاشت. اگر امروز احضاریه‌ای برای رفقایمان ارسال شده، این احضاریه‌ها ناشی از تحرکات این روزهای کارگران در سطح وسیع است و اینها فقط می‌خواهند طبقه کارگر را با این سرکوب‌ها مرعوب کنند و بترسانند.

اما اگر چنین کاری را بکنند و این سیاست را ادامه دهند، بزرگترین اشتباه را مرتکب خواهند شد. چون ما در گذشته اعلام کرده و فریاد زده‌ایم که دیوار اتحاد ما را حتی تانک‌ها هم نمی‌توانند بشکنند. فریاد‌های متحدانه ما برگرفته از احساسات نبوده بلکه آن‌را از راه شعور و درک‌مان در راه مبارزه برای حق خود به‌دست آوردیم و هرگز هیچ یک از رفقایمان را تنها نخواهیم گذاشت. اگر امروز شما زندان دارید، تهدید می‌کنید، سرمایه دارید، اگر نیرو و تجهیزات برای سرکوب دارید؛ ما بزرگتر از تمام این قدرت‌ها را در اختیار داریم و آن قدرت اتحاد و اعتصاب است. گذشت دورانی که به کارگر به چشم برده نگاه کنید و کارگر بردگی خود را پذیرفته باشد. کارگر می‌ایستد، می‌میرد، ذلت نمیپذیرد! این قبیل شعارها برای سرمایه‌داران ایران شناخته شده است.”

و درست در چنین شرایطی که پیشروان طبقه کارگربه اهمیت یک تشکل سراسری پی برده و بر لزوم اتحادعمل از طریق مشارکت عمومی کارگران در شورا ها تاکید می‌ورزند، روشنفکران به‌ٔاصطلاح کارگری، در کنج احزاب خودساخته از بالا، درخواب و خیال کسب قدرت و اجرای برنامه‌های رفاهی از پیش تعیین شده، دست‌وپا می‌زنند و فراموش می‌کنند که همه این تغییرات به همت و رهبری طبقه کارگر امکان‌پذیر خواهد بود و هیچ جناح، دسته یا حزبی نمی‌تواند به عنوان وکیل طبقه، این مهم را برعهده بگیرد.

شکاف عظیم بین سطح آگاهی و بینش طبقه کارگر و روشنفکران به‌اصطلاح  «چپ» باری دیگر اهمیت و لزوم پیوندی ارگانیک و تنگاتنگ بین این دو گروه اجتماعی را در دستور روز قرار می‌دهد. تجربیات چهل ساله گذشته روشنفکران، چه در داخل و چه خارج از ایران، و مهمتر از همه، تجربیات غنی و پر بار مبارزاتی کارگران درجریان عمل اجتماعی تولید، بویژه در دهه اخیر، باری دیگر ثابت می‌کند که پیروزی انقلاب اجتماعی و سیاسی در ایران تنها از طریق تکیه بر رهبری طبقه کارگر و با اتکا به شوراهای کارگری امکان پذیر خواهد بود ولاغیر. همه این ادعاهای بزرگ‌منشانه و بی‌اساس چیزی نیست به جز نادیده گرفتن وظیفه اصلی، یعنی کمک به تشکیل هسته‌های مخفی کارگران پیشرو و تلاش در برقراری رابطه بین این هسته‌ها و روشنفکران کارگری با هدف تشکیل حزب راستین طبقه و ایجاد پلاتفرم عمل مشترک.  و در انتها باید گفت که نظریاتی از این دست نتیجه‌ای به جز به هرزبردن نیروهای بالقوه انقلابی، تعویق امر انقلاب و ادامه سلطه سرمایه‌داری ودیکتاتوری جمهوری اسلامی را به دنبال نخواهد داشت.

زندانیان سیاسی بی‌قید و بی‌وثیقه آزاد باید گردند!
پیش به سوی اتحاد سراسری در حمایت از کارگران زندانی!
پیش به سوی اعتصاب عمومی!
زنده باد سوسیالیسم!

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران
۱۶ شهریور ۱۳۹۸
http://militaant.com

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.