“شعبان بی مخ تاج بخش”، اگر ف.م . سخن مشاور رضا پهلوی می شد؟

او هم چنین نمی داند که وقتی رضا پهلوی تا کنون حاضر نشده است انتقادی به کودتای ۲۸ مرداد و نظام استبدادی روا دارد که پدر و پدر بزرگش برپا کردند و حکومت اسلامی هم محصول خروجی آن بود؛ چگونه می تواند با چشم فروبستن به کاریکاتور شعبان بی مخ تاج بخش و برسمیت شناختن نقش اوباشان داخلی و سازمان سیا و انتلیجنت سرویس در بروی کار آوردنش، سرمایه دودمانی خود را که هست و نیستش را تشکیل می دهد، دود کند و به هوا بفرستد! ….
961

شعبان بی مخ تاج بخش
اگر ف.م . سخن مشاور رضا پهلوی می شد؟

معرکه گیری که هنوز هم مرکب فراخوانش برای گرم کردن تنور انتخابات دور دوم ریاست جمهوری روحانی خشک نشده است، ظاهرا با تغییردادن قبله قدرت، به آموزش راه و رسم حکمرانی به رضا پهلوی پرداخته و باو نشان می دهد که چگونه می توان چاشنی انتقادی هنرمندان متعهد و مستقل را بیرون کشید. خیلی راحت و ارزان!: با دعوت به یک دیدار (بخوانید شرفیابی) ناقابل و نمک گیرکردن می توان آن ها را براه آورد. بله! به زعم ایشان به همین سادگی می توان زبان انتقاد را – البته فعلا با پنبه- برید.

بدیهی است که در فلسفه قدرت، تطمیع و تهدید دو روی یک سکه هستند و هر دو هدف واحدی را دنبال می کنند. بویژه وقتی هنوز اسباب قدرت فراهم نشده باشد باید از اولی سود جست و ف. م .سخن با وقوف به این نوع شگردها، بسهم خود چراغ اول را برای «قبله عالم» روشن کرده است. البته هدف او تنها خوش خدمتی به «قبله عالم آینده» نیست، بلکه علاوه بر آن و مهم تر از آن  ُکند و بی اثر کردن حربه تیز و برنده انتقاد و مشخصا خاموش و الکن کردن زبان یک کاریکاتوریست منتقدی است که خطوط هنریش را در مقابله با قدرت و فعال کردن حافظه تاریخی مردمانی بکارگرفته است که سوداگران قدرت همواره خواهان راکد نگهداشتن آن هستند. به یک تعبیر کار یک هنرمند مستقل و ضد اصحاب قدرت همانا به میان آوردن حلقه های مهم مغفول و راکند مانده حافظه تاریخی و پرکردن نقطه چین ها، تسلسل ها و گسست های بین نسلی و فعال کردن آن هاست. چرا که به حرکت در آوردن چنین حلقات فراموش شده و ایجاد یک خط پیوسته و ممتدی از آگاهی زیسته تاریخی، یک فاکتور مهم در ایجاد توانائی برای برپا کردن جنبشی است که آن ها را قادر می سازد از جبر سیکل باطل سلطه مردگان و زمان پریشان بر زندگان، اعم از آسمان و ژن های دودمانی بر سرنوشت خوبش برون آیند و مشخصا از وادی شیخ و شاه، گذر کنند و با تکیه بر خرد و توانائی خویش پا برجهان امروز به نهند.

شاید در وهله اول بنطر برسد که اگر رضا پهلوی رسما ف.م. سخن را مشاور خود کند، با برخورداری از توصیه های او به عنوان یک قلم زن بهتر بتواند از گزندها و آسیب های این نوع منتقدینی که احتمالا هم کم نیستند در امان بماند و از کیان تاج و تخت خود دفاع نماید. اما «معرکه گیری» که خود را نویسنده و منتقد هم می داند و بفکر آموزش راه و رسم و سلوک حکمرانی و بیرون کشیدن چاشنی انتقاد به رضاپهلوی افتاده است، هنوز هم نفهمیده است که نخست، یک هنرمند منتقد مثل توکا بخواهد در ازاء انتقادش به چنین دیداری شرفیاب شود، اصلا چرا باید انتقاد کند.

دوم آن که، او هم چنین نمی داند که وقتی رضا پهلوی تا کنون حاضر نشده است انتقادی به کودتای ۲۸ مرداد و نظام استبدادی روا دارد که پدر و پدر بزرگش برپا کردند و حکومت اسلامی هم محصول خروجی آن بود؛ چگونه می تواند با چشم فروبستن به کاریکاتور شعبان بی مخ تاج بخش و برسمیت شناختن نقش اوباشان داخلی و سازمان سیا و انتلیجنت سرویس در بروی کار آوردنش، سرمایه دودمانی خود را که هست و نیستش را تشکیل می دهد، دود کند و به هوا بفرستد!.

و سوم هم، نادیده گرفتن توئیت ها و حمایت هائی است که او از همین جماعت مهاجم به توکا به عمل آورده است.  او البته حق دارد و می توانست و می تواند مدافع سلطنت باشد. اما نه به بهای شکستن حرمت قلم و خطوط نقاد. او می توانست به رضا پهلوی بیاموزد که از همین حالا باید تحمل انتقاد را تمرین کند؛ نه آن که برای رفع سوء تفاهم توکا، خواهان دیداری با وی شود!
بنظر می رسد ف. م. سخن بیش از این ها باید در باره رمز و رسوم مملکت داری بیاموزد تا به یک مشاور حرفه ای و کارچاق کن واقعی تبدیل شود!

تقی روزبه  ۲۴.۱۱.۲۰۱۸
——————————————

گویانیوز:
یک توصیه به رضا پهلوی در موردپیامدهای ناخوشایند کاریکاتور توکا نیستانی؛ ف. م. سخن
https://news.gooya.com/2018/11/post-20772.php…

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.