بصیر نصیبی: درباره مسابقات فوتبال جهانی

ایا ورزش در دنیای امروز میتواند از سیاست جدا باشد؟ کمتر کسی را دیده ام که منکر پیوستگی ورزش وسیاست بشود و این اتفاق را نداند که رابطه دوستانه چین کمونیست و امریکا در اوج خصومت این دو با هم با مسابقات پینک پنک آغاز شد. ….
—————————————————

کیست نداند فوتبال حرفه ای در دنیای امروز دیگر ورزش نیست این کنسرن های گردن کلفت هستند که با سوء استفاده از حس های ناسیونالیستی عامه و با اهدای داروی مخدر آنان را سرکیسه می کنند. اگر این روزها گشتی در خیابان ها ی پیرامونتان بزنید میبینید که به اکثر کالاهای مصرفی یک توپ فوتبال چسبانده اند! مردم هیجان زده همان جنسی را که مشابه اش را دارند، دوباره میخرند- میلیارد ها دلار را مردم اکثرا تهی دست که بیشتر تابع این نوع احساسات می شوند برای شرط بندی به جیب دلالها سرازیر می کنند تفاوت این ورزش با لاتاری یا بلیط بخت آزمایی چیست؟ در مسابقات گذشته فیفا خود اذعان کرد که شرط بندی ها در نتیجه بازی ها اثر دارد ،داوران مسابقات که هر کدام ۴۰ هزار دلار حقوق داشتند در هتلها یشان تحت نظر قرار میگرفتند ، تا مثلا ازتماس مستفیم با دلالهای بیرون باز داشته شوند . به بودجه سرسام آوری که در هر دوره طبق ارقامی که فیفا ارایه می دهد برای برگذاری جام جهانی در نظر میگیرید دقت کنید آیا با این بودجه برای نجات صدها هزار کودک در سراسر جهان که در اثر فقر وسوء تغذیه جانشان را از دست می دهند نمی توان چاره ای اندیشید؟ ، آیا لذت نجات جان یک کودک بیشتر است یا توپی که از زیر دست گلر فرار می کند ودر دروازه رقیب می نشیند.؟ تازه صدها دوز وکلک وزد وبند هم به گفته مقامات فیفا در نتیجه مسابقات ممکن است اثر بگذارد.

ایا ورزش در دنیای امروز میتواند از سیاست جدا باشد؟ کمتر کسی را دیده ام که منکر پیوستگی ورزش وسیاست بشود و این اتفاق را نداند که رابطه دوستانه چین کمونیست و امریکا در اوج خصومت این دو با هم با مسابقات پینک پنک آغاز شد.

پس چطور می توان منکر تاثیر سیاسی فوتبال با آن هیجان هیستریکی که می آفریند شد؟

در دوران قدرت نازیها در سال ۱۹۳۶ هیتلر در برلین المپیک تابستانی را برگذار کرد. لنی ریفنشتال بازیگروکارگردان خلاق اما فاشیست نازی ها بهمین مناسبت فیلم المپیک را با امکانات وبودجه وسیع ساخت که یکی آثارمشهور دوران هیتلر شد.

در سالهایی که جنگ ابلهانه خمینی /، صدام ،جان ملیون ها انسان را گرفت وهزاران معلول به جا گذاشت.
البته صدام هم یک بار به بازی‌های نهایی جام جهانی ۱۹۸۲ راه یافت.

سران کشور های اروپایی اکثر قرار داد هایی که به اسارت بیشتر کشور های ضعیف می انجامد را در همین ماه منعقد میکنند یعنی ماهی که تب فوتبال همه گیر شده است واحساسات ملی/ میهنی بر عقل چیره شده است .جمهوری اسلامی هم در این خصوص بد سابقه ترین است و آمادگی کامل دارد که از این موقعیت برای بقای نظام ننگینش بهره بگیرد .سفارت ج. اسلامی اعلام آمادگی برای همکاری با مشتاقانی کرده است که به مسکو میروندبه خصوص در این شرایط که همه در هابرویش بسته شده همه امیدش به برادر پوتین است که برای بقایش مایه بگذارد به خصوص ج. الف در جشنواره های برلین و کن سرش به سنگ سختی خورده به تیم فوتبالش امید بسته است بلکه با هر دوز وکلکی شده موقعیتی کسب کند هم خود بهره ببرد هم مشتاقان غرور ملی را به فیض برساند.اگر سرگرم برد وباخت ها شویم بهترین موقعیت برای نظام داعشی هست که فعالین سیاسی که تن به سازش نداده اند رانشانه بگیرد بی انکه مانع مهمی در سر راهش باشد چرا که همه ذهن ها متوجه تیم فوتبال نظام داعشی است . بخشی ایرانیان شیفته این نوع افتخارات تماشای این نمایش از شبکه های تلویزیونی جوابگوی نیازشان نیست خود عازم مسکو شده اند. البته همان هایی که الان هزینه سفر واقامت در روسیه را میپردازند از وضعیت نابسان اقتصادی مینالیدند واما انگار امام زمان هزینه سفر را تامین میکند. همه هم پرچم پر افتخار نظام داعشی را بهمراه دارند لباسشان راهم بدان مزین کرده اند.خانم های فوتبال دوست (البته به حق) معترض بودند که چرا ج. الف به زمین فوتبال راهشان نمیدهد (همین مسئله مورد سوءاستفاده جعفر پنا هی کارگردان دوم خردادی قرار گرفت وفیلم کم ارزش افساید را سر هم کرد کلی هم جایزه گرفت اما در های ورزشگاهها روی زنان باز نشد که نشد)

اگر از هر کدام از این شیفتگان بپرسی شما که قصد بر اندازی داعشیان اسلامی را دارید چرا چنان دچار تب شدید شده ا ید که یادتان رفته این تیم جمهوری اسلامی است نه تیم مستقل ایرانی که با هزینه جمهوری اسلامی، پرچم ننگین ج. الف اعزام شده است اگر موفقیتی کسب کند خوب بهره اش هم به آن نظام در حال سقوط میرسد نه شمای سرنگونی طلب، جواب نخ نما شده همیشگی را در آستین دارند:
(ورزش از سیاست جداست.) اما پرسش اینست پس چرا تیم آفریقای جنوبی تا برکنار شدن دولت آپارتاید حق حضور در بازیهای جهانی را نداشت و سال ۱۹۹۲یوگسلاوی سابق از حضور در بازی های جهانی محروم شد؟
مگر نمیدانیم ورزشکاران سرشناس خرید و فروش میشوند برخی از فوتبالیست های ایرانی هم با دریافت دستمزد بالا در تیم های المانی بازی میکردند پس اگر افتخاری کسب کنند به تیم آلمانی میرسد نه به ایرانیان اهل افتخار های این چنینی
ورزشکاری که خرید وفروش می شود دیگر حتا ادعاهایش مبنی بر گرایش های ملی/ میهنی هم خریدار ندارد. دنیا هم این را می داند که انگیزه اصلی اکثر بازیگران از حضور در میدان های ورزشی کسب موقعیت برای افزایش نرخشنان است وانگیزه های ملی چندان جاذبه ای در آقایان ایجاد نمی کند . بهمین دلیل هست که در همین آلمان اگر تیمش جام جهانی را تصاحب کنند هر بازیگر مبلغ کلانی دستمزذ می گیرند.
عده ای هم بیان واقعیت هایی مربوط به جریان فوتبال را ایستادن در مقابل خواست توده‌ها ارزیابی می کنند .

به فرض که چنین هم باشد چرا باید همه خواست های عامه را در بست پذیرفت ؟،میدانیم که مردم ما سالها در استبداد وخفقان زیسته اند ودر جامعه بسته فریبکاران امکان ونفوذشان افزایش مییابد در همان روز های آغاز نظام کنونی هم بودند کسانی که به مردم هشدار می دادند، که بهراسید از آخوندها، اینان به انتقام شکست در دوران مشروطیت ،حکومت مشروعه را برقرار می کنند و دمار از روزگارتان در می آورند اما گوش شنوایی نبود.
چه کسانی حرفشان برحق بود؟ آنان که خطر استبداد مذهبی را توجه میدادند ویامتوهم هایی که بدون تعقل حرکت های به حق مردم را به انحراف کشیدندو از رهبر جنایتکاران جهان پیروی می کردند ؟ خمینی با تکیه برهمین، توهم توده ها بود که دستور شکستن فلم ها را دا د، دستور حمله وحشیانه به کردستان را صادر کرد، مردم ترکمن صحرا را قتل عام کرد وجنایت سالهای ۶۰ و۶۷ و بسیاری از جنایت های دیگر را مرتکب شد.
همین طور با تکیه بر توهم توده ها بود که به کمک روشنفکران چراغ بدست- شارلاتانیزم دوم خرداد خاتمی انقلابی دیگر معنا شد . وحالا بعد از قیام دیماه سال گذشته شرایط فرق بسیار کرده است آیا تیم اعزامی ج. الف قادر است آبروی به حق از دست رفته ج. الف را به او برگرداند؟ نجات یک ملت از شر یک نظام آدمخوار مهم تر است یا یکی دو گل بیشتر به دروازه رقیب؟

یونی ۲۰۱۸٫ زاربروکن / آلمان

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.