هاله صفرزاده: “برگی از تاریخ مبارزات زنان ایران” اعتراض به تصویب اصلاحیه قانون خانواده، تهران آبان ۱۳۵۸
اوج این مخالفتها، تظاهراتی بود که در تهران مقابل دادگستری برگزار شد. این تظاهرات مجاور پارک دانشجو (خیابان انقلاب) صورت گرفت و راهپیمایان ضمن حمل پلاکاردهایی شعارهایی مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد میدادند. به گزارش زن روز
“خانمهای تظاهرکننده معترض بودند که اساسا قانون مدنی در موارد طلاق و قیمومیت فرزندان و کلا تمام قوانین مربوط به زن غیرانسانی حکم داده و از حد عدل و انصاف خارج شده و زن را تا حد یک برده پایین آورده است….” ….
————————————————–
برگی از تاریخ مبارزات زنان ایران
اعتراض به تصویب اصلاحیه قانون خانواده
تهران آبان ۱۳۵۸
هاله صفرزاده
در ۱۹ مهر ماه ۱۳۵۸ در هیات وزیران و شورای انقلاب قانونی تصویب و در نشریات رسمی منتشر شد. به موجب این قانون دادگاه حمایت خانواده ملغی و دادگاه خاص مدنی به امور مربوط به مسایل خانوادگی رسیدگی میکرد. بر حسب تبصره ۲ مادهی ۳ این لایحه، حق طلاق به مرد داده شده بود. به دنبال آن مقالات بسیاری در اعتراض به این مساله از سوی زنان فعال و برخی تشکلهای زنان منتشر شد. اطلاعیه هایی نیز در رابطه با تغییر قانون حمایت خانواده چاپ و در ادارات و مدارس پخش شد.
در خبری که در کیهان ۸ آبان منتشر شده چنین میخوانیم:
“گروهی از زنان مبارز ایران با تسلیم نامهای به حضور امام خمینی در زمینه حق طلاق زنان سوال نمودند که متن سوال و پاسخ به شرح زیر است: مساله اختیار طلاق به دست مرد موجب ناراحتی و تشویش خاطر گروهی از زنان مبارز ایران شده است و گمان میکنند که دیگر به هیچ وجه حق طلاق ندارند… نظر جنابعالی راجع به این مساله چیست؟
“برای زنان محترم شارع مقدس راهحل معین فرموده است به این معنی که در ضمن عقد و نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق میتوانند، خود را طلاق دهند … آیتاله منتظری اعلام کرد مساله طلاق اصلا در مجلس خبرگان مطرح نخواهد شد… دو روز است که تلفنهای زیادی میشود … از دیروز شایع کردهاند که مجلس خبرگان راجع به طلاق اصلی گذراندهاند و خانمها بنا دارند تظاهراتی انجام دهند من به همهی خواهران و برادران اطلاع میدهم که مساله نکاح و طلاق مربوط به قانون مدنی است و در مجلس خبرگان اصلا مطرح نشده است.”
اوج این مخالفتها، تظاهراتی بود که در تهران مقابل دادگستری برگزار شد. این تظاهرات مجاور پارک دانشجو (خیابان انقلاب) صورت گرفت و راهپیمایان ضمن حمل پلاکاردهایی شعارهایی مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد میدادند. به گزارش زن روز
“خانمهای تظاهرکننده معترض بودند که اساسا قانون مدنی در موارد طلاق و قیمومیت فرزندان و کلا تمام قوانین مربوط به زن غیرانسانی حکم داده و از حد عدل و انصاف خارج شده و زن را تا حد یک برده پایین آورده است….”
در این شماره زن روز مصاحبه هایی با رییس دادگاه شهرستان تهران و تعدادی از وکلا نیز منتشر شده بود. خبرنگار از رییس دادگاه شهرستان تهران پرسیده بود که آیا زن نیز میتواند مانند مرد درخواست طلاق کند. پاسخ این بود: “خیر اما زن میتواند در موقع عقد شرط کند که مرد اگر سوءمعاشرت یا بدرفتاری کند که مناسب شئونات زن نباشد، زن وکیل باشد که بتواند طلاق بگیرد..” اما وکلا این قانون را کاملا یک طرفه دانسته و معتقد بودند که “حقوق خانمها با توجه به این ماده قانون درست تامین نمیشود… با این قانون به مراتب طلاق گرفتن یک خانم سختتر است…” در ادامه نظرات چند خانم خانهدار نیز آمده است: “نه ما همه مخالفیم. باید کاری بکنند که از قانون حمایت خانواده بهتر شود نه بدتر. باید حتما یک دادگاه بیطرف و صالحی باشد که در هر صورت حتا اگر زن و شوهر موافق هم باشند به آنجا مراجعه کنند.”
این خانم عنوان کرده بود که از طریق یکی از دوستانش خبردار شده و توی محله آنها، همه از این تظاهرات خبر داشته و گفته بودند که حتما برای شرکت در این تظاهرات خواهند رفت.
در مورد ترکیب جمعیت شرکتکننده در این تظاهرات، خبرنگار زنروز چنین می نویسد:
“تعداد به آناندازه که انتظار میرفت نبود، ولی ترکیب جالبی داشت از هر تیپ و سنی، پیر و جوان، باحجاب و بیحجاب همه در کنار هم بودند و تعدادی مرد هم در میانشان دیده میشد… هنوز چند متری نرفته بودیم که هیاهویی از آن طرف خیابان نظرها را جلب کرد. عده ای از آن طرف خیابان پیش میآمدند و… انگار با نگاهها و خندههایشان میخواستند بگویند: “آبجی شما را چه به این کارها، آدم شدید زبون در آوردید.” برخوردشان جدی نبود و بیشتر از روی تحقیر و تمسخر متلک میگفتند و اعمال ناشایست میکردند و در میانشان عده ای فریاد میزدند: ” زن که حق جهاد نداره، حق طلاق نداره” چند نفر از دخترها اعلامیههایی پخش میکردند … مرد و زن نسبتا مسن و چادری اعلامیهها را گرفته و در حالی که ناسزاهای رکیکی نثار دخترها میکردند آنها را پاره کردند…. پرسیدم آقا چرا پاره کردید…گفت برای اینکه این اعلامیه مال سازمان… بود… پرسیدم اینکه آنها شعار میدهند تعدد زوجات محکوم است یا طلاق غیابی محکوم است و حقوق زن باید محترم شمرده شود به نظر شما غلط است؟ … نه اینها غلط نیست ولی این گروه اختلاف میاندازند والا با هدفشان مخالف نیستم…”
خبرنگار اعلامیه پاره شد را جمع میکند و “محل امضا آن را نشان میدهد، مرد در حالی که از خجالت سرافکنده بود گفت: من به این مطالب اعتراضی ندارم اما همه میگویند اینها … هستند. بله حق با شماست حمله و ناسزا درست نیست…
“خانم مسن میگوید: من فقط اسلام را قبول دارم. هر چی امام خمینی بگوید قبول دارم اگر بگوید شوهرم چند تا زن هم بگیرد، من باز هم قبول دارم. اگر بدون خبر من را طلاق دهد رسما قبول دارم… مرد جوان صاحب مغازه بزرگی میگوید اگر من بتوانم آن چهارتا را اداره کنم چه اشکالی دارد… دختر جوانی با اطمینان میگوید: اینها همه توطئه است…”
خبرنگار میپرسد چه چیزی توطئه است طلاق بدون دادگاه یا این تظاهرات؟
“دختر جوان میگوید اصلا در مجلس خبرگان چنین قانونی گذرانده نشده و اصلا قانون جدیدی برای طلاق تصویب نشده…. چند مرد هم به خانمها اعتراض میکنند که چرا راه افتادهاید، نامه بنویسید. یک یا دو نماینده بفرستید تا حرفتان را زنند. خانم باحجابی میگوید برو آقا خیال میکنی کم کردهایم. کی به حرف ما گوش میدهد … مرد دیگری میگوید اگر این قانون تصویب شده باشد اساس خانواده را به هم میزند. دیگر زن و مرد ندارد وقتی مرد راحت زنش را بتواند طلاق دهد یا هر دو به راحتی بروند محضر جدا شوند، پس حق اجتماع چه میشود … زن دیگری میگوید اینها شایعه است دروغ است که این دخترها را بریزند بیرون. آخر کدام زن حسابی و باآبرو میآید خیابان این طور میکند. اینها همه خرابند، بیحیاها، زن دیگری میگوید خجالت بکش، مگر آن وقت که این زنها برای تظاهرات کنار مردها جلوی گلوله میرفتند خراب بودند…”
درگزارش آمده بیشتر زنان و مردان که شاهد این اعتراض بودند، باور نمیکردند که دولت انقلابی اسلامی چنین قانونی را بر دعاوی خانوادگی حاکم گرداند و کمتر کسی برای حمایت از این قانون با تظاهرات مخالفت میکرد هر چند به زودی دسته ای از زنان و مردان به میدان آمدند و با حمله به تظاهرکنندگان سعی در از هم پاشاندن صفوف تظاهرکنندگان داشتند:
“بعد درگیری بالا میگیرد و “… آقایان به ظاهر مسلمان که به اسم اسلام سعی دارند مردم را به هم بریزد شروع به حمله کردند و خانمها به دکانها پناه میبردند… همکار عکاس من و یکی دیگر از عکاسان به یک مغازه پناه برده و تا ساعت ۷ شب در آنجا مانده بودند… زنی گریه میکرد و میگفت کجای این اسلامی است آخر دیگر با این سن و سال و با این چادر چرا باید به من بگویند فاحشه… جلوی یکی از این مردان را گرفتم که فریاد میزد “اگر شوهر میخواهید بیاید من همهی شما را میگیرم”، و پرسیدم شما واقعا به این چیزی که میگوید باور دارید، گفت بله …، دختر جوان دیگری با تاثر میگفت چرا فکر این را میکنند که پسر جوان برای این که منحرف نشود، باید صیغه کند، هر وقت خواست زن بگیرد و طلاق بدهد اما فکر آن زن بدبخت صیغه را نمیکنند؟ چرا نمیگویند که چقدر آن زن باید بدبخت باشد و محتاج که بخواهد در قبال گرفتن مبلغی پول هر چند ماه صیغه یکی شود و این چه فرقی با انحراف دارد. فقط قانونی است و بس! …”
اما این اعتراضات به جایی نرسید و این قانون اجرایی شد.
————————————–
۱٫ در کیهان ۹ آبان و زن روز ۲۶ آبان گزارش مفصلی از این تظاهرات آمده است.
————————————–
منبع:
http://www.kanoonm.com
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.