نازنین و یامین: از کمونیسم تا کمونالیسم
نوشتار حاضر در گذاری نظری- تاریخی به چگونگی پاگیریِ ایده کمونالیسم میپردازد؛ ایدهای که از جانب بعضی چپها٬ آنارشیستها و کمونیستهایِ سابق٬ به عنوان یک راهکارِ سیاسیِ متکامل و مدرن تبلیغ میشود. ….
————————————————————-
از کمونیسم تا کمونالیسم
نازنین و یامین
مقدمه
از دهه ۸۰ میلادی حملهی کاپیتالیسم به اردویِ کار بطور فزایندهای گستردهتر شده؛ حیات و محیطزیست بطرز جبرانناپذیری رو به ویرانی گذاشته؛ شکافِ طبقاتی٬ فقر٬ بیکاری٬ قحطی٬ جنگ و مهاجرت … در ابعاد افسانهای گسترش یافتهاند. حتی آکادمیست های بورژوا نیز با ارقام و اعداد٬ اذعان میکنند که «فقیرزادهها فقیرتر میمیرند و آقازادهها٬ ثروتمندتر از دنیا میروند!»
به تناسبِ افزایشِ تصاعدیِ ثروتِ سرمایهداران٬ برخورداریِ کارگران از تسهیلات اجتماعی و دولتی کاهش یافتهاست. دولتها بیوقفه درپی پسگیری دستاوردهایِ طبقۀ کارگر و تحمیل ریاضتکشیِ اقتصادی به زحمتکشان هستند. در دهههای گذشته تقریبا در اکثر کشورهای جهان از هزینههای درمانی٬ بهداشتی٬ ورزشی و رفاهی کاسته و بر هزینههای نظامی افزوده و از مالیات بر ثروت کاسته شده؛ و همزمان بر دامنه تجاوزِ حکومتها و گروههایِ فشار به آزادیهای فردی و اجتماعی افزوده شدهاست. حتی در مرفهترین کشورهای جهان نیز میتوان مصایبِ انسانیِ مناسباتِ کاپیتالیستی را بوضوح دید: آمار فحشا٬ اعتیاد٬ ناامیدی٬ بی اعتمادی و خودکشی در بین جوانان و نوجوانان دهشتناک است. قاچاقِ دختران جوان٬ سوءاستفاده جنسی از کودکان و خرید و فروش بردگان٬ دائما در حال گسترش است. حتی وضعیت حیوانات و محیط زیست نیز بمراتب وخیمتر شده و ابعادِ تخریب طبیعت٬ به حد جبرانناپذیری بالارفتهاست. دامنه کنترلِ پلیسیِ حکومتها بقدری وسیع و گسترده گشته که حتی در فانتزی داستاننویسان هم نمیگنجد. افشاگریهای چلسی مانی Chelsea Elizabeth Manning٬ ادوارد اسنودن Edward snowden و اشکان سلطانی تنها گوشههایی از این حقایق دهشتناک را برملا میکنند.
اینها در برههای از تاریخ بشر رُخ میدهند که نیروهای مولده در مرحله بالایی از رشد و تکامل قرار دارند؛ امکانات لازم برای تولیدِ مایحتاجِ حیاتیِ جمعیت کره زمین فراهم است؛ و بشر – بیش از هر زمان دیگر- فرصت٬ موقعیت و صلاحیت آنرا را یافته تا در جامعهای انسانی و بینیاز زندگی کند. پس مشکل چیست؟ چرا این حقیقتِ ممکن٬ حتی در رویا و خیال نیز ممنوع و ناممکن جلوه می کند؟
پاسخ نظریهپردازانِ کاپیتالیسمِ جهانی چنین است: در دنیای آزاد٬ هر کس به اندازه استعداد و فعالیتاش٬ از ثروت اجتماعی بهره می برد! تفاوتِ درآمد و نابرابری٬ عین عدالت است! رقابت٬ لازمه رشد و تعالی جامعه است! … کاپیتالیسم شاید بدترین سیستم اقتصادی باشد٬ اما بیگمان بهترین انتخاب است!
پاسخ کنشگران جنبشِ ضدکاپیتالیستی متفاوت است. بواقع فعالین این جنبش در دو گروه اصلی جای دارند: ۱- باورمندان به مبارزه طبقاتی و نگرشِ مارکسی (بدور از مرزبندیها و گرایشات نظری-سیاسی) ۲- چپهای غیرمارکسی. در درون گروهِ بزرگ و ناهمگنِ دوم٬ دو گرایش اصلی وجود دارند: آنارشیستها و سبزهایِ چپ. در بین سبزهایِ چپ٬ یک جریان برجسته وجود دارد که کمونالیسم Communalism نامیده میشود.
نوشتار حاضر به معرفی و نقد نظرات موری بوکچین Murray Bookchin٬ بنیانگذار کمونالیسم اختصاص دارد. بواقع قرار است تا با نگاهی نقادانه٬ به بررسی راهکارهای نظری و عملی کمونالیستها برای خلاصی از مصایب حاضر بپردازیم.
جهت مطالعه مقاله بطور کامل لطفا به لینک زیر مراجعه کنید:
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.