مشهد نماد چالش با دولت روحانی
لغو سخنرانی علی مطهری در رسانهها و فضای مجازی بازتاب گستردهای داشت. رضا علیجانی، تحلیلگر مسائل سیاسی میگوید حال نوبت رهبر جمهوری اسلامی است که نشان دهد تا کجا میخواهد به جناح اقتدارگرا اجازه تضعیف دولت را بدهد. ….
دویچه وله:
به دنبال لغو سخنرانی علی مطهری، نایب رئیس مجلس شواری اسلامی، در مشهد، مصطفی ترک همدانی، وکیل او روز دوشنبه (اول آذر/ ۲۱ نوامبر) اعلام کرد که علیه مقام مسئول قضایی در استان خراسان رضوی و شهرستان مشهد شکایتی در این رابطه تنظیم کرده و به مرجع قضایی دادسرای کارکنان دولت در تهران تحویل داده است.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نیز گفته است که یک تیم تحقیقاتی برای بررسی این ماجرا تشکیل میدهد. او از “برخورد قاطع” با کسانی که “اهمال” کردهاند سخن گفت. رحمانی فضلی تاکید کرد که اگر تخلف از سوی افرادی صورت گرفته باشد که خارج از اختیارات دولت و وزارت کشور هستند، آنگاه گزارشی به “استحضار مقامات ذیصلاح” میرساند.
به باور تحلیلگران این بار دولت واکنش جدیتری نشان داده است. رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی و تحلیلگر مسائل ایران به دویچه وله میگوید: «به نظر من دولت سریع عکسالعمل نشان داد. در این رویارویی نابرابر باید دید دولت چه کار میتواند بکند. سخنگوی وزارت کشور گفته است که ما با مامور خودمان، اگر کوتاهی کرده، برخورد میکنیم و بعد با رئیس قوه قضاییه هم وارد گفتوگو میشویم و نهایتا از طریق جلسه سران سه قوه مسئله باید حل بشود. به گمان من هم نیمی از راه همین است. یعنی دادستان مشهد تحت امر سلسله مراتب قوه قضاییه است و نباید خارج از اختیاراتش برخورد بکند. ولی با توجه به شخصیتی که رئیس قوه قضاییه دارد من فکر نمیکنم در این سطح مسئله حل بشود، و باید در سطوح بالاتری حل شود.»
اما کدام اهرم میتواند “سطوح بالاتر” را به واکنشی در برابر “اقدامات داعشگونه” وادار کند؟
“اظهارات امام جمعه مشهد از موضع ضعف است”
علی مطهری، نایب رئیس مجلس عصر یکشنبه (۳۰ آبان/۲۰ نوامبر) در نامهای به حسن روحانی از او خواست که “تمهیدی برای نجات استان خراسان رضوی” بیندیشد. او گفت امیدوار است سرنخ لغو سخنرانیاش به احمد علمالهدی، امام جمعه نرسد. مطهری لغو سخنرانیاش را اقدامی “داعشگونه” خواند.
پاسخ امام جمعه مشهد اما جای تامل داشت. او از یک طرف منکر هرگونه نقشی در این ماجرا شد. او گفت که “آیتالله علمالهدی اصلا به چنین سخنرانی و مراسمی توجهی نداشته است”.
احمد علمالهدی از سوی دیگر علی مطهری را بازخواست کرد که چرا رئیس جمهور را “تهدید” میکند.
از نظر رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی و تحلیلگر مسائل ایران، این تکذیب از موضع قدرت نیست. او به دویچهوله میگوید: «تکذیب و انکار البته بخشی از سیاستورزی متاسفانه حاکم در ایران است. بخشی از روحانیت ازجمله آیتالله کاشانی هم گاهی اوقات مصاحبه میکرد و همان موقع متوجه میشد گزارش نباید منعکس بشود و به خبرنگار میگفت اگر بنویسی من تکذیب میکنم و بین من آیتالله و تو خبرنگار حرف من را باور خواهند کرد. امام جمعه مشهد این مورد را انکار کرده است، در حالی که سوابق ایشان و نقطه چین حوادث نشان میدهد که این خبر میتواند باورپذیر باشد. این خبر الان در شبکههای اجتماعی حتا به صورت طنز انعکاس زیادی پیدا کرده است. شاید آنها فکر نمیکردند که این ماجرا این قدر انعکاس اجتماعی داشته باشد. من این تکذیب و این طلبکاری را خیلی از نقطه قوت نمیبینم، بلکه از موضع ضعف میبینم.»
“ویزای مشهد” علی مطهری
اشاره رضا علیجانی به واکنشهایی است که در شبکههای اجتماعی و رسانهها در جریان است. گروهی در فضای مجازی “اوضاع مملکتی” را به سخره گرفتهاند و میگویند: «نایب رئیس مجلساش هم اجازه سخنرانی به مناسبت اربعین» را ندارد.
کاربری نوشته است: «دادستان مشهد اگر با همین سرعتی که سخنرانی مطهری رو لغو کرد، جلوی فروش سهام پدیده رو میگرفت، الان پول ۱۲ هزار خانوار رو هوا نبود.»
یک نفر دیگر در واکنش به سخنان مطهری نوشته است که «علت بههم خوردن جلسه سخنرانی علی مطهری این بود که ایشون بدون ویزا وارد مشهد شدن».
در توئیت دیگری آمده است: «البته خواسته مردم این بود که بجای مشهد، قم اعلام استقلال میکرد.»
واکنش برخی نمایندگان مجلس
اعتراضات جدیتری هم از سوی نمایندگان مجلس منتشر شده است. محمدرضا عارف، رییس “فراکسیون امید” در مجلس در صفحه اینستاگرام خود از “تبعیض بین مسوولان برای ایراد سخنرانی” در اماکن عمومی نوشت.
محمدرضا تابش نایب رییس “فراکسیون امید” نیز گفت: «رفتارهایی نظیر آنچه با دکتر مطهری شد موجب کاهش اعتماد ملی به حاکمیت قانون میشود.»
فاطمه ذوالقدر، عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس از “ممانعت از سخنرانی فرزند پاره تن امام” شکایت کرده و نوشته است که این کار “جای شگفتی و تامل” دارد.
فرجالله رجبی، نماینده شیراز در صفحه توئیترش نوشت: «هنگام تعرض به علی مطهری در شیراز، مجلس نهم با جریان معترض همراه شد، اما مجلس دهم مجلسی متفاوت است و به لغو این سخنرانی در مشهد واکنش نشان خواهیم داد.»
اما محمود صادقی، نماینده تهران در صفحه توئیترش پرسید: «وزارت کشور چکاره است در مشهد؟!» و خواستار پاسخگویی وزیر کشور شده است.
فرید موسوی، نمانیده تهران در کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام خود نوشت که «پیام مردم درانتخابات ٩٢ و ۹۴ کاملا روشن است، اما گویی برخی پیام صریح ملت را هنوز درک نکرده و با ایستادگی در برابر اراده راستین ملت برآنند که جامعه را از دستیابی به اصلاح و پیشرفت ناامید سازند.» به نظر او «این کارها مورد تایید مسئولان و دلسوزان نظامی نیست» و اراده آنها میتواند «جلوی این قبیل تحریکات را بگیرد».
“مشهد نماد چالش با دولت روحانی”
با این همه امام جمعه مشهد یکبار موفق شد از اساس جلوی برگزاری هر گونه کنسرتی را در مشهد بگیرد و نه تنها هیچ اعتراضی جلودار او نشد، بلکه به دنبال او امام جمعه چند شهر دیگر هم پا جای پای او گذاشتند و نهایتا این وزیر ارشاد دولت بود که مجبور به استعفا شد.
رضا علیجانی به قدرت اقتصادی آستان قدس رضوی اشاره میکند و از مشهد به عنوان شهری نام میبرد که از همان ابتدای انقلاب همیشه “محل تاخت و تاز جریانات راست افراطی” بوده است.
رضا علیجانی میگوید: «ما شاید بخشی از “قتلهای زنجیرهای” را ابتدا در خراسان دیدیم؛ در ربایش و ترور مرحوم برازنده که مفسر قرآن بود و محافل سنتی و ارتجاعی خراسان تفسیرهای ایشان را برنمیتابیدند. به همین رو در دورههای بعد هم در انتخابات مختلف ما این را در حذف کاندیداهای مختلف و شکلگیری نحوه کار در استان خراسان شاهد بودیم. در مجموع امام جمعه مشهد و دادستانی مشهد و بخشهای در واقع ولایی قدرت در خراسان چیزی فراتر از استانهای دیگر برخورد میکنند. این، هم یک مشکل ساختاری است و هم بخشی از آن به خصائص فردی دستاندرکاران این ماجرا برمیگردد. یعنی جاهطلبیها و بلندپروازیها و خوی استبدادی که در امام جمعه مشهد است و یادآور برخی یکهتازیهای روحانیون در دوره قاجار و بعد و قبل از آن است. مثلا آقای نجفی اصفهانی در اصفهان میخواست دولت خاص خودش را در محل خودش راه بیندازد و احکام شریعت را اجرا بکند. گمانم این چالش با توجه به قدرتی که جبهه پایداری در مشهد دارد، نمادی است از چالش بخش تندرو جریان راست در مقابله با دولت آقای روحانی.»
نادیده گرفتن قدرت افکار عمومی
رئیس جمهوری که با شعار “اعتدالگرایی” رای آورده است، به آخرین سال ریاست خود نزدیک میشود و تقریبا همه شعارهایش در زمینه اعتدال روی زمین مانده. او بارها از “بیقانونی” شکایت کرده است، از بستن دهانها و شکستنقلمها سخن گفته، از حقوق زنان دفاع کرده و یا از وزرایش انتقاد کرده است که چرا مرعوب جناح اقتدارگرا شدهاند. اما این انتقادها کوچکترین تأثیری بر فضای به شدت بسته ایران نگذارده است.
رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی میگوید شکایت از کسانی که آزادیها را سرکوب میکنند تنها نیمی از ماجراست: «نیمهی دیگر که متاسفانه دولت از آن هیچ گاه استفاده نمیکند قدرت افکارعمومی و شفافسازی این مسائل است. در ایران اتفاقاتی میافتد و بعد از مدتی بر آنها سرپوش گذاشته میشود؛ اسیدپاشی به صورت زنان، حمله به سفارت عربستان، جلوگیری از اجرای کنسرتها در خیلی از شهرها و به خصوص در مشهد. ولی در نهایت همه اینها به دو ساختار برمیگردد: ساختار ولایی و جمهوری. باید در نهایت آقای خامنهای تصمیم بگیرند که آیا میتوانند و میخواهند نیروهای بخش خودشان و تحت امر خودشان را کنترل بکنند یا نه، ایشان هم به این نیروها برای برخورد با دولت آزادباش دادهاند.»
پایان حسن روحانی؟
رضا علیجانی به گذشتهی نه چندان دور اشاره میکند؛ دو سال پیش و زمانی که حسن روحانی به صراحت اعلام کرد که “نیروهای بحرانساز و مخالف دولت از اتاق فکر وارد میدان عمل شدهاند”.
بخشی از این نیروهای مخالف دولت جبهه پایداری است که در مشهد نیز بسیار فعال است. او میگوید: «حالا آقای خامنهای که مدعی است من با دولتهای مختلف کار کردهام، در مقابل این چالش به هرحال باید تصمیم نهایی را بگیرد. آن جناح معتقد است که دولت را باید تکدورهای کرد. این را بسیار رسا، روشن، بدون پردهپوشی میگویند. آقای خامنهای تا حالا موضعی همسو با تکدورهای کردن دولت روحانی نگرفته، ولی فکر میکنم با روی کارآمدن ترامپ دیگر آقای خامنهای باید تصمیم نهاییاش را بگیرد.»
این تحلیلگر مسائل ایران معتقد است که دورهی بعدی ریاست جمهوری آمریکا، برای حسن روحانی ماههای دشواری را رقم خواهد زد، اما نان جناح مقابل نیز در روغن نیست: «در هرحال برجام به دستانداز خواهد افتاد و این به نفع دولت نخواهد بود و این مایه خوشحالی جریان مقابل است. اما یک جاهایی هست که دیگر فراتر از جدال جناح هاست و به کلیت نظام برمیگردد. موضع آقای خامنهای نشان میدهد که این بیمناکی وجود دارد.»
به باور او نوعی “حداقل خواهی” به استراتژی سیاسی نیروهای سیاسی، جامعه مدنی و بخش بزرگی از مردم ایران تبدیل شده است و این تکلیف انتخابات بعدی را روشن میکند.
رضا علیجانی از تعیینکنندگی آرایش نامزدها در انتخابات آینده میگوید: «اگر امثال آقای جلیلی، قاسم سلیمانی و شبیه اینها را در برابر آقای روحانی بگذارند، قطعا شکست خواهند خورد. زیرا نظامیها در ایران وعده جنگ میدهند و مردم ایران چه بخواهند چه نخواهند از جنگ میترسند. امثال آقای جلیلی هم یک جنگ سیاسی و دیپلماتیک با غرب را پیش خواهد برد که بازهم خطر جنگ را به ایران نزدیک میکند. بنابراین کسی میتواند روحانی را شکست بدهد که وعدههای اقتصادی بهتر و شرایط کم تنشتری با جهان را وعده بدهد و مردم هم باورش بکنند. من فکر میکنم جناح مقابل از داشتن چنین نامزدی محروم است و کسی رقیب آقای روحانی نخواهد شد.»
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.