در سوگ شاهرخ زمان
“اینجا مرگ هم ناله میکند”!
“اما سایهی مرگ را از در و دیوار سلولهای مجاور و مقابل و در تمامی فضای محیط حس میکردم. گویی که ساعتها پیش مرده بودم، ساعتها پیش بارها و بارها طناب دار را بر گلوی خود و بالا کشیده شدن را احساس کرده بودم پنجههای بغض آنچنان گلویم را فشرده بود که یارای حرکت نداشتم….” (شاهرخ زمانی اسفند ۹۲) ….
کمی بیش از یک سال قبل بود که شاهرخ گوهردشت را برای زندانیان جوانی که به جرم های گوناگون در صف اعدام بودند، این گونه توصیف کرده بود و اینک سایه مرگ در گوهرشت خود او را نیز در بر گرفته است.
و این مرگ نه اولین است و نه در چنین شرایطی، در باورمان می گنجد که آخرین آن باشد. هر روز در زندانی، یکی از فرزندان مبارز ایران با اعدام یا مرگ مشکوک راهی گورستان می شود. اگر هم هیچ کدام این دو نباشد، عدم رسیدگی درمانی و پزشکی، شرایط بسیار بد غذایی و بهداشتی، نبود تهویه هوای مناسب در سلول ها و انواع و اقسام فشارهای روحی و جسمی، سلامت زندانیان را ذره ذره می بلعد و آنان را به سوی نابودی می کشاند. فجایع جبران ناپذیری که هر یک داغ ننگی بر پیشانی مسببان ان است. هیج ابائی و قبحی هم از طرف مسولین به کار گرفته نمی شود، کسانی که مسوول جان این زندانیان هستند.
وضعیت زندانیان عادی از این هم دهشتناکتر است زندانیانی که خود قربانی نظم ستمگرانه حاکم بر جامعه ی سودمحور هستند و جز معدود افرادی آگاهی مانند شاهرخ زمانی، کس دیگری تنهایی، بیکسی و بی پناهی آنان و ظلمی را به تصویر نمیکشد که در حق آنان در زندان روا می شود. آگاهگریهایی که شاید شاهرخ بهای آن را با جانش داده باشد.
اکنون که در سوک یکی دیگر از فعالان کارگری و مبارزی هستیم که قربانی بی عدالتی شده است، از خود میپرسیم که چه باید کرد تا از این سرنوشت به ظاهر ناگزیر، گریزی داشته باشیم به سوی عدالت و آزادی و رفع ستم از تمامی زحمتکشان که آرزو و هدف شاهرخ زمانی بود.
ضمن تسلیت به خانواده زمانی و تمامی کارگران و زحمتکشان، اعلام میکنیم تا روشن شدن علت واقعی مرگ وی و آزادی بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی از پای نخواهیم نشست و به جد خواهان تغییر شرایط زندانها برای همهی زندانیان هستیم.
کانون مدافعان حقوق کارگر
۲۲ شهریور ۱۳۹۴
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.