مهرداد درویش پور، فرشته احمدی: اسلام هراسی عریان در سوئد در پس خشونت علیه مسلمانان

این مقاله در ۶ ژانویه در روزنامه عصر سوئد اکسپرس منتشر شد. به باور نویسندگان این مطلب، حمله علیه مساجد در سوئد در روزهای اخیر یک حادثه اتفاقی نبود، بسیاری از سوئدی ها نسبت به تنوع قومی در محیط کار و تحصیل نظری مثبت دارند. اما تعداد هرچه بیشتری نسبت به اسلام نظرشان منفی شده است ….

اخبار روز:
حملات اخیر به مساجد در سوئد فقط یک حادثه اتفاقی و در خود نبود، بلکه در اسلام هراسی فزاینده ای ریشه دارد که در سوئد و دیگر کشورهای اروپایی در حال رشد است. بسیاری بر این عقیده اند که پیشروی های بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه و همچنین رشد اسلام سیاسی در بین جوانان مسلمان در سوئد و دیگر کشورهای غربی به این امر یاری رسانده که مخالفت با مسلمانان و مساجد گسترش یابد. همزمان تعداد زیادی از مردم در شهرهای گوناگون سوئد در روزهای اخیر گردهم آمدند تا در تظاهرات مختلف حمایت خود را از آزادی مذهب و در محکومیت نژادپرستی و حمله به مساجد در این کشور ابراز کنند.
با این همه تصویر از طرز تلقی مردم درباره تنوع قومی و مذهبی و پیش از همه در رابطه با مسلمانان در سوئد پیچیده است. به نظر می رسد نوعی قطب بندی پیرامون ایده “چندفرهنگی” در این کشور در حال رشد است.

این امر به روشنی در نتایج مطالعات ما از نظر سنجی درباره “چندفرهنگی بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ که هر ساله طرز تلقی افراد را دراینباره بررسی کرده است قابل مشاهده است. بیشتر جمعیت سوئد طرز تلقی مثبتی نسبت به چندفرهنگی بودن و گروه های مهاجر به ویژه درمحیط کار و تحصیل دارند. تعداد کسانی که به این امر نظر منفی دارند از ۱۶ درصد در سال ۲۰۰۵ به ۹ درصد در سال ۲۰۱۴ کاهش یافته است. در سال ۲۰۰۶، ۶۵ درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی عنوان کردند که تجربه مثبتی از ارتباط با گروه های مهاجر در این محیط ها دارند. در سال ۲۰۱۴ این رقم به ۷۱ درصد افزایش یافته است. اما همزمان این نظرسنجی نشان می دهد که درباره برخی از سوال های حساس مثل فرهنگ های دیگر و اسلام، طرز تلقی ها نسبت به گذشته منفی تر شده است. در سال ۲۰۱۴، دو سوم شرکت کنندگان در نظرسنجی بر این باور بودند که برخی از گروه ها قادر به ادغام در فرهنگ سوئدی نیستند. علاوه بر آن، ۸۰ درصد بیان کردند که افراد خارجی تبار موظفند خود را با فرهنگ و سنت های جامعه سوئد تطبیق دهند. این بررسی نشان می دهد که طرز تلقی نسبت به اسلام در مقایسه با گذشته منفی تر شده است. در سال ۲۰۱۴، ۴۰ درصد از شرکت کنندگان در این نظرسنجی بر این باور بودند که حجاب کامل، قابل قبول است اما ۷۴ درصد گفته اند که برقع و روبنده به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. یک اکثریت نیرومند نزدیک به ۶۴ درصد بر این باورند که زنان مسلمان بیشتر از دیگر زنان در سوئد تحت ستم و سرکوب قرار دارند.

می توان از خود پرسید آیا رشد اسلام هراسی و نژادپرستی قبل از هرچیز در نارضایتی علیه قدرت حاکم ریشه ندارد؟ محافظه گرایی ملی یک واکنش علیه فرایند جهانی شدن است. تغییرات عمیق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اخیر در ساختار جوامع اروپایی می تواند توضیح دهنده رشد راست افراطی باشد که امروزه هرچه بیشتر بر ایده های اسلام هراسی تاکید دارد. برای برخی جامعه چندفرهنگی، مانعی در برابر وحدت و اشتراکات ملی است. در دنیای امروز که جهانی شدن با پیامدهای منفی همچون نااطمینانی و هراس همراه است، بسیاری به قصد به دست آوردن امنیت و حس اشتراک، به سمت فرهنگ بومی، قدیمی و “اصیل” خود روی می گردانند. درست همین گرایشات توسط احزاب خارجی ستیز و نازیستی مورد بهره برداری قرار می گیرند تا به گونه ای مبالغه آمیز بر اهمیت فرهنگ بومی و ضرورت فاصله گرفتن از فرایند جهانی شدن که خود را نسبت به آن بیگانه می بینند، تاکید کنند.

در اروپای امروز در پرتو بحران های اقتصادی گسترده، ملیت همچون یک عامل اصیل و کاربردی برای همبستگی اجتماعی ، دوباره مورد توجه قرار گرفته است. اما پرسش اینجاست آیا این تردید و بدبینی نسبت به جامعه شدیدا چندفرهنگی، و همچنین حمایت بیشتر از حزب خارجی ستیز دمکرات های سوئد و ایده های اسلام هراسی، ریشه در یک شکست سیاست ادغام و بهم پیوستگی ندارد؟ به هم پیوستگی مبتنی بر حاشیه نشینی با این خطر روبرو است که طرز تلقی های منفی را علیه گروه های مهاجر به ویژه آنها که از کشورهای اسلامی آمده اند تشدید کند. امری که به نوبه خود می تواند زمینه را برای حس طرد شدگی و تبعیض در میان جوانان مهاجر افزایش داده و آنها را به سوی ایدئولوژی های افراطی همچون بنیادگرایی اسلامی جذب کند.

خلاصه آنکه ما شاهد یک قطب بندی در طرز تلقی ها پیرامون جامعه چند فرهنگی در میان مردم سوئد هستیم. در حالی که در محیط کار و تحصیل طرز تلقی ها نسبت به چندفرهنگی مثبت تر است، در زمینه مذهب و فرهنگ منفی تر است. این قطب بندی در میان گروه های مختلف اجتماعی نیز به چشم می خورد. مطالعات ما نشان می دهند که بیش از همه سالمندان، مردان و گروه های با تحصیلات پایین تر و افرادی که در شهرها و محیط های کوچک تر زندگی می کنند درباره مسلمانان نظر منفی دارند.
مبارزه علیه خارجی ستیزی و اسلام هراسی هم از این رو وظیفه ای پیچیده است که قبل از همه به یک تجدید نظر در سیاست ادغام نیاز دارد، به گونه ای که این سیاست باید بر یک چشم انداز ضد تبعیض استوار باشد تا بتواند مشارکت را افزایش دهد و از این طریق طرز تلقی نسبت به چندفرهنگی را مثبت تر سازد.

مهرداد درویش پور، دکترای جامعه شناسی و استاد مددکاری اجتماعی در دانشگاه ملاردالن
فرشته احمدی، پروفسور جامعه شناسی در دانشگاه یوله، مسئول پروژه نظرسنجی چندفرهنگی
* این نوشته ترجمه مقاله ای است که در ۶ ژانویه در روزنامه عصر سوئد اکسپرسن به چاپ رسید که لینک آن در زیر آمده است.
www.expressen.se

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.