جوکهای جنسیتی؛ خشونت کلامی علیه زنان
رواج خشونت کلامی علیه زنان در فضای مجازی در قالب جوک، لطیفه، نوشتارهای طنز و حتی برنامههای رادیویی و تلویزیونی تعدادشان در حال افزایش است. علت چیست و فعالان زنان باید چگونه با این پدیده برخورد کنند؟ ….
دویچه وله:
دخترانی که دغدغهای جز پیدا کردن شوهر ندارند، زنانی که تمام دغدغهشان حفظ زیبایی ظاهری است، دخترانی که تنها معیارشان برای برقرای رابطه با جنس مخالف، پولدار بودن اوست و زنانی که تمام مسائل دنیا را در احتمال خیانت شوهر خلاصه کردهاند. اینها شمهای از موضوعات جوکها و لطیفههایی است که این روزها موبایل به موبایل در فضاهای واتساپ و وایبر و توئیتر و فیسبوک میچرخد.
اگر عضو یکی از گروههای وایبری باشید، مشاهده میکنید که در بیشتر موارد خود زنان نیز تشویقکننده و گاه فرستنده این لطیفهها هستند. هرچند بدون مخالفت هم نمیماند اما به محض مخالفت، فرد معترض با برچسبهایی نظیر بیجنبه، بداخلاق، فمینیست تندخو و رادیکال روبرو میشود.
این موج، نشان دهنده چیست؟ نسرین افضلی فعال حقوق زنان در واشنگتن معتقد است این اتفاق جدید نیست و در همهجای دنیا به محض اوج گرفتن مبارزه زنان با نظام مردسالار، واکنشها علیه این جنبش برابریخواهی شدت گرفته است. به گفته او هنوز هم در غرب این گونه واکنشها وجود دارد، ولی به دلیل وضع قوانینی که جنسیتگرایی را در رسانهها قابل تعقیب میداند، این زنستیزیها نمیتواند نمود چندانی داشته باشد، اما به صورت پنهان و زیر پوست جامعه در جریان است.
خانم افضلی بر این باور است که در این زمینه بین ایران و کشورهای غربی تفاوت عمدهای وجود دارد. او میگوید: «در ایران حکومت مذهبی و بنیادگرا به شدت فرهنگ مردسالار را حمایت میکند و این باعث میشود حملات علیه زنان شدیدتر شود و بدون عقوبت باشد. یعنی نمیشود علیه آن شکایت کرد، چرا که در صورت شکایت، نوک پیکان به سوی خود زنان برمیگردد؛ چون دولت و جامعه مردسالار همدست هستند، در یک جبهه هستند. بنابراین ما میبینیم که زنان ایران برای مخالفت و مقابله با این موج زنستیزی خیلی تنهاتر از زنان غرب هستند».
وقتی انتقادها ساختار مردسالار را هدف میگیرد
هرچه انتقاد به روشها و رویههای مردسالارانه ساختاریتر و ریشهای تر باشد، برخورد با آن نیز شدیدتر است.
سرین افضلی میگوید: «الان این آگاهی فمینیستی که نتیجه فعالیت فمینیستها بوده، به وجود آمده و دیگر یک زن، شوهرش را در برابر خشونت مسئول نمیداند، بلکه میگوید این ساختار مردسالار است که به شوهر من این اختیار و قدرت را داده که با من خشونت کند. یا اگر پدر من جلوی تحصیل من را میگیرد یا من را مجبور به ازدواج میکند، بازهم این پدر من نیست، این ساختاریست که باعث این قضیه میشود. بنابراین وقتی که ما سطح واکنش و مخالفت را از سطح فردی به سطح بالاتر در اجتماع ببریم و بهخصوص نقش دولت را در این قضیه پررنگتر کنیم، واکنشها هم شدیدتر میشود».
برای مثال خانم افضلی به این موضوع اشاره میکند که هرگاه در فضای فیسبوک اعتراض علیه نوشته فرد به خصوصی در زمینه سکسیسم صورت میگیرد، بیشتر مردان این اعتراض را نقد میکنند چرا که تنها به صرف مرد بودنشان این اعتراض را متوجه خود هم میبینند و این کاملا درست است، چرا که اعتراض نه به یک فرد بلکه به یک ساختار مردسالارانه است و کل یک سیستم را زیر سوال میبرد.
تولیدات فرهنگی، زیر ذرهبین فمینیستهاست
“اینها فقط شوخی است”، “نباید زیاد سخت گرفت”، “اصلا همین تندرویها بوده که مردم را از فمینیسم فراری داده”. اینها نمونههایی از انتقاداتی هستند که به معترضان لطیفههای جنسیتی وارد میشوند.
سرین افضلی به این انتقادات اینگونه پاسخ میدهد: «کاملا قابل پیشبینیست که وقتی ما بخواهیم با موج زنستیزی مقابله کنیم، با اتهام مردستیزی مواجه میشویم یا با اتهام تندروی که البته این برای فمینیستها چیز غریبهای نیست و کاملا آشناست. وظیفه یک فعال برابریخواه این است که تا جایی که میتواند زبان، تصویر و هر نوع تولید رسانهای را از دریچه دوربین حقوق برابر نقد کند. بنابراین فمینیستها باید آماده پذیرش این نقدها باشند».
ولی اینکه گفته میشود اینها تنها طنز هستند و نباید جلوی آزادی طنز را گرفت تا چه حد از نظر یک برابریخواه استدلال قابل قبولی است؟
نسرین افضلی میگوید: «متاسفانه در جامعه ایران بهخاطر فضای بسته سیاسی و اجتماعی لطیفهها و جوکهایی که در این حوزه بین مردم دنیا خیلی طرفدار دارد و هدفشان اتفاقا اصلاح، آگاه کردن مردم نسبت به شرایط و نقد کردن ساختار قدرت است، نمیتواند ساخته شود. مثل کاری که مثلا مجله “گل آقا” میکرد. وقتی که راه اینگونه طنزها بسته میشود یا خیلی محدود میشود، مردم به همان کلیشههای روزمره خودشان رجوع میکنند و البته در کنارش هم تمایلات مردسالارانه باعث میشود که این جوکها به سمت زنستیزی برود».
این روزها “یک روز یک زنه” کم و بیش جای “یک روز یک ترکه یا رشتیه” را گرفته است. اگر اعتراضات فعالان قومی توانسته نتیجهبخش باشد و جامعه برای خندیدن دیگر کمتر سراغ اقلیتهای قومی میرود، پس حتما برابریخواهان زن و مرد هم میتوانند در این اعتراضات موفق شوند.
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.