تقی روزبه: از تحرک”دلواپسان” تا فعال شدن دولت پنهان!

واقعیت آن است که در برابرتحرکات عملی باندها و جناح افراطی، دولت روحانی بیشتر به گفتار درمانی توسل جسته است که به هیچ وجه پاسخ گوی تعرض این جناح نیست. انفعال او در برابر حمله به زندانیان سیاسی نمونه بارزی از این رویکرداست ….
اگر بیاد داشته باشیم چند مدت پیش یکی از نمایندگان این طیف در مجلس، حسینیان حامی معروف سعید امامی از دست اندرکاران اصلی قتل های زنجیره ای، در سخنانی  رسما شروع  فاز جدیدی از فعالیت  مخالفان دولت را اعلام داشت که به گفته وی باید آن را  پایان رویکرد”تحمل وتسامح” تا کنونی دولت از سوی این جریان و آغاز دوره تازه ای از مخالفت خوانی مستقیم با آن دانست.

مدتها پیش رهبر باصطلاح معنوی این جریان، مصباح یزدی، با لحن بی سابقه ای دولت را دروغگو و هموار کننده مسیرسکولاریسم و لیبرالیزم خوانده بود. تحرکات تازه این طیف در همین مدت نشان دهنده آن است که آنها همانطورکه اعلام کرده بودند، شمشیر را از رو بسته و در تمامی حوزه ها نظیرمذاکرات ژنو، که دولت را به تسلیم و سازشکاری متهم می کنند، عدم دفاع قاطع از گشت های حجاب و عفاف، سست کردن تداوم جو پادگانی در دانشگاه ها و مخالفت با سیاست های آموزش و پرورش و عرصه فرهنگی، عدم برخورد لازم با خطاهای رسانه های وابسته به اصلاح طلبان و یا شل کردن بندهای فیلترینگ و…  نه فقط به افشاگری فعال تری روی آورده اند بلکه با متهم کردن دولت به ضعف و عقب نشینی در مقابل دشمنان و مخالفان نظام، خود  مقابله مستقیم روی آورده اند. هم چنین آنها ضمن برگزاری تجمعات بدون مجوز، درعین حال سرسختانه با هرگونه تجمع و گردهمائی مخالفان خود و نیز حامیان دولت و اصلاح طلبان  حتی اگر آنها مجوزی هم داشته باشند مخالفت می ورزند و فراتراز آن با بسیج چماقداران، این گونه تجمعات و مراسم را به هم می زنند.

ممانعت از سخنرانی رفسنجانی که منجر به کنسل شدن آن شد، و اخیرا تهدید هجوم به سخنرانی حسن خمینی و یا حمله به مراسمی که با حضورخاتمی به مناسبت بزرگداشت پدرهمسرش در فضای دانشگاهی ترتیب داده شده بود و یا ممانعت از مراسم و تجمعاتی چون سخنرانی احسان شریعتی در یکی از شهرها و در اقصی نقاط کشور و یا دانشگاه ها، وارد فاز اقدامات عملی شده اند. فیلم من روحانی هستم، برگزاری تجمع علیه بدحجابی مقابل وزارت کشور و یا اعلام تجمع دوم دلواپسان مقابل مجلس، همه و همه بخشی از تحرکات تازه آنهاست. نگاهی به فعال شدن همزمان حلقه های گوناگون وابسته به این جریان نظیرحلقه روحانیت، حلقه نمایندگان آنها درمجلس، فعال شدن چماقداران، برگزاری همایش ها، از جمله همایش گسترده و پرسروصدای “دلواپسیم” در سفارت سابق آمریکا و نگاهی به ترکیب شرکت کنندگان درآن، فعال شدن بسیج دانشجوئی و بخش باصطلاح رسانه ای فرهنگی و هنری وابسته به سپاه …. حکایت از هم آهنگ شدن آنها از مرکزواحدی دارد.

دراین میان نقش سپاه و رسانه های وابسته به آن در سازماندهی این جریان ها برکسی پوشیده نیست.  موضع گیری های اخیرسپاه علیه دولت نظیر صدرو بیانیه اعتراضی نسبت به گزارش پی آمدهای مخرب تولید بنزین سمی و یا پخش پارازیت دراماکن مسکونی و مشرف به آن و نارضایتی ازعدم تخصیص سهمی که در اقتصادمقاومتی برای خودمی طلبند، بازتاب دهنده نارضایتی سپاه از رونداموراست. حمله به زندانیان سیاسی را نیز باید بخشی از پروژه امنیتی کردن و تشدید فضای ارعاب و اختناق سیاسی توسط این جناح افراطی و باهدف کورکردن مطالبه فراگیر آزادی زندانیان سیاسی به شمارآورد. بهرحال فعال شدن مجدددولت موازی و پنهان و اتاق فکر آنها و در مرکزآن سپاه و بسیج را باید یکی از تحولات جدید پس از طی ۹ ماه از روی کارآمدن دولت روحانی دانست.

بزعم نیروهای افراطی و شبه فاشیست وابسته به حاکمیت، اکنون فرصت مناسبی برای عرض اندام آنها و فلج کردن اقداماتی که به مذاق آنها خوش آیندنیست فراهم شده است. ناگفته نماند که عقبه این جریان به نحوی به بیت رهبری وصل می شود. چنانکه خامنه ای با امتناع از حضور در نمایشگاه کتاب به نحوی  نارضایتی خود را از سیر تحولات فرهنگی و اجتماعی ( چون برخی مخالفت ها با گشت ارشاد و یا برخوردبا باصطلاح بدحجابان، و یا کاستن از دامنه فیلترینگ و سانسور و.. ) به نمایش گذاشت و باین ترتیب سیکنال مثبتی برای این جماعت ارسال داشت. البته او پیشترهم درپیام سال جدید در کناراقتصادمقاومتی بر تحقق مدیریت جهادی درحوزه فرهنگی و مبارزه علیه رخنه بسیارخطرناک تهاجم فرهنگی انگشت تأکید نهاده بود و حتی فراتر از آن به طورتلویجی نهادهای گوناگون متولی فرهنگی را برای به میدان آمدن و اقدامات موازی و خودسرانه تشویق کرده بود.

اساسا درپی بهم خوردن تعادل مستقررژیم درپی انباشت بحران چندجانبه، و خوردن جام زهر و عقب نشینی قهرمانانه، حاکمیت برای حفظ بقاء خود، سیاست متضاد و دوگانه قبض و بسط درحوزه داخلی (تشدیدسرکوب و اختناق) و درحوزه خارجی گشایش مناسبات  با قدرت های بزرگ در حوزه های تحریم نفتی و بانکی فلج کننده را درپیش گرفت و برآن شد که با تلاش مضاعف برای عایق بندی بین ایندوعرصه، از بهم خوردن بیشترتعادل خود و یا احیانا نفس تازه کردن جنبش ضداستبدادی-مذهبی و مطالباتی ممانعت به عمل آورد
در تهاجم جدید نیروهای شبه فاشیستی و اقتدارگرا  دو نکته را نباید نادیده گرفت:
نخست آنکه نگرانی اصلی آنها نه از دولت بلکه از افزایش روحیه و اعتمادبه نفس مردم و به میدان آمدن مستقیم آنها و فعال شدن کارگران و دانشجویان و زنان و هنرمندان و سایراقشارجامعه است که اساسا با سیاست های واپسگرایانه و ضدمردمی حاکمیت سراپافاسد و گندیده درتقابلند و درجستجوی آزادی و عدالت اجتماعی می باشند، آنانی که  انزوایشان در انتخابات گذشته را نیز رقم زدند. و در اصل انتقادها و حملات آنها به دولت برای آن است که مبادا سیاست های کج و دارمریز آنها موجب تقویت صف مستقل شهروندان و نفش آفرینی آنها بشود. آنها  تجربه جنبش اعتراضی سال ۸۸ را بخاطردارند و می دانند که درجامعه مملواز مطالبات معوقه و آکنده از نارضایتی و خشم، از شرکت اعتراضی در انتخابات تا پس گرفتن رأی خود و تا شعارمرگ براصل ولایت فقیه، راه درازی نیست.

نکته دوم آن که که دولت کنونی اساسا بدنبال چانه زنی و لابی گری در بالاست، تا ایجادفضای لازم و تنفسی برای سازمان یابی و حضورفعال مردم و جامعه مدنی. چنانکه عدم صدورمجوز راه پیمائی کارگران در ماه مه امثال و یا عدم صدور مجوز برای همایش و نهادهای مردمی و مستقل و یا ابطال تصمیم های غیرقانونی جناح تندرو دربستن غیرقانونی روزنامه ها (که توقیف روزنامه قانون به بهانه واهی از آخرین آنها بود) حاکی از انعفال وبی عملی دولت است.

واقعیت آن است که در برابرتحرکات عملی باندها و جناح افراطی، دولت روحانی بیشتر به گفتار درمانی توسل جسته است که به هیچ وجه پاسخ گوی تعرض این جناح نیست. انفعال او در برابر حمله به زندانیان سیاسی نمونه بارزی از این رویکرداست. اگرآنها می توانند براحتی همایش هائی چون “دلواپسیم” برگزارکنند، چرا مثلا کانون نویسندگان ایران، هم چون سالیان گذشته، قادرنیست که مجمع علنی و قانونی خود را برگذارکند و یا کارگران و دانشجویان و زنان و … چرا قادر نیستند همایش های مشابه برگزار نمایند؟ اکثریت مردم ایران هم بطریق اولی حق دارند که دلواپسی های خود را با صدای بلند مطرح سازند، با صدائی چنان بلند که فریاد شبه فاشیست ها در برابرآن حقارت خود را به نمایش بگذارد.
از قضا بهترین شیوه خنثی کردن این توطئه ها فراهم ساختن فضای تنفسی برای برگزاری تجمعات و سازمان یابی نیروهای آزادیخواه و عدالت طلب و حفظ امنیت همایش ها و تجمعات در برابر تهاجم های شبه فاشیست ها است که در متن چنین روندی جامعه سرشار از مطالبات معوقه و انباشته شده می تواند رفته رفته  روی پای خودبایستد و خود توطئه های آنها را خنثی کند.

تقی روزبه
۲۰۱۴-۰۵-۰۸

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.