یاور استوار: سیخونک الشعرا و زمزمه‌های نوروزی

آخوند یقین پیکره ی شیادیست /  سرچشمه ی جهل و دشمن آزادیست  /  جمهوری شان را بنگر تا بینی  /  ماوای ستم، نماد استبدادیست ….

سیخونک الشعرا و زمزمه‌های نوروزی:

تا خمینی ی ره به درک واصل شد
خلقی بگمان که مقصدی حاصل شد
افسوس! که اسب لنگ آزادی ی ما
با خامنه ای الاغ پا در گل شد

تا سیدنا خامنه ای ، رهبر شد
صد باغ امید و آرزو پرپر شد
آن پیشتری بحد کافی بد بود
اما با این، باز ز بد بدتر شد

نوروز خوش است لیک بی شیخ و چماق
هر چند که سالها مکیدیم سماق
خیزیم و خروشیم و بفریاد آییم
تا این سر ناسپاس کوبیم به تاق

آخوند یقین پیکره ی شیادیست
سرچشمه ی جهل و دشمن آزادیست
جمهوری شان را بنگر تا بینی
ماوای ستم، نماد استبدادیست

ای خلق! کتاب شیخ نا پاره کنید
یک چوب به آستین پتیاره کنید
نظمی بکف آرید فراگیرو درست
اندیشه ی این میهن بیچاره کنید

نوروز که بی شیخ بود خوش باشد
نوروزی بی شیخ چه دلکش باشد
روزی برسد ز شعله افروزی ما
عمامه و نعلین در آتش باشد

خیزید به نوروز، بصحرا کوچید
از فتنه ی آخوند به هرجا کوچید
این گله ی روباه بخود بگذارید
هر جا که نبود شیخ، آنجا کوچید

نوروز که دیرساله آیین باشد
بر جان و جهان و عشق آذین باشد
زیبا و دلانگیزتر است ار کوشیم
دور از شرر و شایبه ی دین باشد

هان! چشم گشا که عید و نوروز آمد
نوروز دوباره شاد و پیروز آمد
هان! ساز و دهل را بجهان می شنوی؟
انگار دوباره خواجه فیروز آمد

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.