شیوا محبوبی: من را ختنه کردند و به این طریق تمام تمایلات جنسیم را مختل کرده اند

بر اساس تحقیقات  یونیسف، در کشورهایى که ختنه کردن دختر رایج است، بیش از ١٢۵ میلیون دختر و زن ختنه شده اند و  سى میلیون دختر دیگر در دهه آتى در معرض خطر ختنه شدن قرار دارند. ….

چند سال پیش بود که در یک کارگاه آموزشى شرکت کردم.  یکى از تمرینها ى این کارگاه ” تمرین اعتماد کردن” نام داشت. آموزش دهنده از ما خواست که هر کدام یک موضوع  محرمانه در زندگیمان را که برایمان مهم است  به فرد  کنار دستیمان بگوییم  و عکس العمل خود را تجزیه و تحلیل کنیم. حدود ١٠ نفر بودیم و دخترى که در کنارم نشسته بود خودش را به من معرفى  کرد و ” رازش” را در گوشم اینچنین گفت: ” من را ختنه کردند  و به این طریق تمام تمایلات جنسیم را مختل کرده اند” صدا  و نگاهش حزن خاصى داشت. نمیدانستم چه بگویم،انتظار نداشتم که او این را بگوید و سکوت کردم. به نظر میامد که براى او صحبت کردن بیشتر از فاجعه اى که بر سرش آمده بود و همچنین براى من گوش کردن به آن بسیار سنگین بود. تنها چیزى که به او گفتم این بود که واقعا متاسفم چنین مسئله اى برایش پیش آمده است و دیگر در موردش صحبت نکردیم.

در آنزمان در مورد ختنه اطلاعات زیادى نداشتم اما جمله همکلاسیم در ذهنم ثبت شد. بعد از آن چندین داستان در مورد دختران در سومالى خواندم که  در سنین کودکى مورد عمل وحشیانه ختنه قرار گرفته بودند تا ” زنان خوب و منزهى به بار بیایند و شوهرانشان را خوشبخت کنند” . برخى از این “زنان آینده” دخترانى بودند که به خاطر عفونت پس از ختنه جانشان را از دست داده بودند، دخترانى بودند که پس از ختنه  حتى عمل ساده  دفع ادرار درد و شکنجه هرروزه زندگیشان بود، سکس کردن بدترین شکنجه زندگى و زایمان طبیعى دردى غیر قابل تصور برایشان بود. دختران را ختنه میکنند تا دیگر نتوانند از سکس لذت ببرند، میزان میل جنسیشان کاهش یابد و رابطه  جنسى خارج از ازدواج و یا قبل از ازدواج نداشته باشند.

بر اساس تحقیقات  یونیسف، در کشورهایى که ختنه کردن دختر رایج است، بیش از ١٢۵ میلیون دختر و زن ختنه شده اند و  سى میلیون دختر دیگر در دهه آتى در معرض خطر ختنه شدن قرار دارند. طبق آمار  تا  سال ٢٠٠٧ در انگلستان  بیش از ۶۶هزار زن قربانى اشکال مختلف ختنه شده اند و در حال حاضر نیز بیش از شش هزار دختر در لندن، که اکثرا پدر و مادرشان سومالیایى هستند در معرض خطر ختنه شدن قرار دارند. ختنه کردنن از سال ١۹۸۵ در بریتانیا  غیر قانونى اعلام شده است و برخى سازمانهاى غیر دولتى در تلاش هستند تا در این مورد آگاهگرى کنند. برخى سازمانها ى مدافع کودکان و زنان خط تلفن مجانى براى گزارش احتمال ختنه احداث کرده اند و معلمان نیز در این زمینه آموزش دیده اند تا دانش آموزان را با خطرت ختنه آشنا کنند. علیرغم همه اینها  این جنایت کماکان ادامه دارد. در طول ٢۸ سال اخیر که ختنه کردن در انگلستان غیر قانونى شده است حتى یک مورد از مرتکبین ختنه دردادگاه  محکوم نشده اند، این در حالى است که در فرانسه  تا حال  دست کم صد مورد از مرتکبین محکوم شده اند.

طبعا آمار و ارقام اعلام شده به هیچ عنوان نماینده واقعیت موجود نیست چرا  که بسیارى از ختنه ها در  اشکال مختلف و در خفا صورت میگیرد. بحث در رابطه با ختنه  و تاثیرات انسانى، جسمى و روحى، فلسفه وجودیش و عواملى که باعث بازتولید این جنایت میگردد بسیار وسیع است و در این نوشته کوتاه نمیگنجد، به همین دلیل مایلم تنها به چند نکته  که از نظر من باید  در بحث ختنه مورد توجه قرار بگیرد به طور خلاصه  اشاره کنم.

در بحث ختنه باید در مورد عمق  و ابعاد این جنایت و از مذهب به عنوان ریشه  این جنایت صحبت کرد. نمیتوان علیه ختنه صحبت کرد اما از مذهبى که در آن زن انسان به حساب نمیاید و حق ندارد هیچگونه لذت جنسی و اختیارى از خود  داشته باشد صحبت نکرد. در بسیارى از ادبیات موجود از ختنه بعنوان ” قطع عضو جنسى زن”  (Female Genital Mutilation)  اسم برده میشود در حالى که این به نظر من هنوز عمق فاجعه را نشان نمیدهد و ختنه را فقط به عنوان یک عمل قطع عضو تنزل میدهد که در خود بشدت فجیع است. تعدادى از مدافعین حقوق زنان وقتى در مورد ختنه صحبت میکنند از ترم ” قطع امیال جنسى زن” یا به انگلیسی (Female Sexual Mutilation) اسم میبردند که به نظر من ترم درستترى است چرا که میگوید با ختنه کردن  تنها یک عضو بدن قطع نمیشود بلکه کل تمایلات جنسى یک زن و تمام زندگیش مختل میشود.

دولتها مسئول حفظ سلامت جسمى و روحى دخترانى هستند که در خطر ختنه شدن قرار دارند. میلیونها دختر و زن در دنیا تا حال ختنه شده اند و جنایتى با این ابعاد هر روزه در دنیا اتفاق میافتد اما به طور واقعى میزان انعکاس این جنایت در رسانه ها  و در گزارشات حقوق بشر به چه میزان است؟  قانون در کشورهاى مختلف چقدر قاطعانه با مرتکبین این جنایت برخورد کرده است؟ دولتها و حتى متاسفانه  برخى از سازمانهاى غیر دولتى نیز به ختنه بعنوان مسئله اى فرهنگى نگاه کرده و آگاهگرى را به عنوان راه چاره نشان میدهند  و طبق معمول از تقدس نسبیت فرهنگى صحبت میکنند و عملا  بخشى از زنان را از حقوق مساوى محروم میکنند.  ساالها پیش زمانى که ” قتل هاى ناموسى”  در کشورها ى اروپایى اتفاق میافتاد، مجرم  در دادگاه محکوم نمیشد چرا که دادگاه میگفت این فرهنگ فرد مهاجر است. سالها طول کشید تا فعالین مدافع حقوق زنان در اغلب کشورهاى اروپایى این واقعیت را به دولتها و سیستم قضایشان تحمیل کردند که ” قتل ناموسى”  تنها خشونت خانوادگى نیست بلکه جنایت است و باید به عنوان یک جنایت با آن برخورد شود. حال دیگر تعداد زیادى از کشورهاى اروپایى مرتکبین به قتلهاى ناموسى را مورد پیگرد قرار داده و به عنوان یک جرم جنایى شخص را  محاکمه میکنند. در مورد ختنه نیز باید چنین اتفاقى بیافتد.

ختنه  یک جنایت است اما به نظر میاید دنیا و بالاخص دولتها هنوز به چشم جنایت به آن نگاه نکرده  و یا نمیخواهند نگاه کنند. دولتها حاضر نیستند هزینه زیادى به پیشگیرى و تحت تعقیب قرار دادن مجرمین این جنایت اختصاص بدهند. به نظر میاید از نظر دولتها جان این دختران  ارزشى ندارد چرا که اتفاقى خود و یا  پدر و مادرشان در کشور و فرهنگى بدنیا آمده اند که ختنه فرهنگ رایج در آن کشور میباشد. طبق آخرین اخبار، گفته شده است که  پس از ٢۸ سال، امسال قرار است براى اولین بار  یک مورد از مرتکبین ختنه کردن دختران در دادگاهى در انگلستان  محکوم شود! سئوال اینست چرا در حالى که  جنایت ختنه زندگى  هزاران دختر و زن مهاجر را در همین انگلستان از بین برده است هیچ کسى تا حال محکوم نشده است؟  دولتهاى حاکم در کشورهاى اروپایى چشمان خود را بسته و کار موثرى از پیش نمیبرند و در عوض  مسئولیت را به دوش فرد قربانى و یا سازمانهاى خیریه میاندازند. میگویند خط تلفن کمک رسانى گذاشته اند تا قربانیان ختنه به سازمانهایى که در این زمینه فعالیت میکنند خبر بدهند. طبعا این بسیار مفید است اما کافى نبوده و در  بسیارى مواقع موثر هم نمیباشد. دختر خردسالى را مجسم کنید که در لندن به مدرسه میرود و تا قبل از تعطیلى تابستان مثل سایر دختران  دنیاى شاد کودکانه اش را داشته است. در طول تابستان پدر و مادرش وى را به کشور دیگرى برده و یا در خفا در منزل ختنه میکنند.  امروز این دختر در حالى روز اول مدرسه اش را شروع میکند که در شوک کامل بسر میبرد، نمیداند چرا ختنه اش کرده اند؟ چرا نمیتواند مثل قبل راحت به دستشویى برود و هر بار درد دارد؟ چرا احساس میکند متفاوت از سایر دختران است؟ چرا پدرو مادرش تهدیدش کرده اند به کسى نگوید؟ و هزاران چراى دیگر. …. دولت انتظار دارد این دختر خردسال  با وضعیت روحى روانى که در آن قرار دارد به معلمش بگوید که ختنه شده است؟؟؟؟؟  واقعیت اینست که دولت مسئولیت را از دوش خود بر میدارد و به دوش این دختر خردسال میگذارد.

آگاهگرى در رابطه با جنایت ختنه بسیار مهم است اما کافى نیست. سازمانهای مدافع حقوق کودکان و زنان باید با کارزارهاى وسیع جهانى دولتها را مجبور کنند که ختنه را به عنوان یک عمل جنایتکارانه به رسمیت بشناسند، مرتکبین جنایت ختنه  را تحت پیگرد قرار داده و در دادگاه محاکمه کنند. قوانین پیشرفته در اکثر مواقع قادرند جلوى اجراى  فرهنگ و سنن عقب افتاده را بگیرند به این شرط که این قوانین تنها بر روى کاغذ نماند و ضمانت اجرایى داشته باشد.

شیوا محبوبى
١٣ سپتامبر ٢٠١٣

——————————————————–
منتشر شده در نشریه زن آزاد شماره ۱۰
http://issuu.com/fitneh/docs/250913-zan_e_azad10

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.