نامه بهنام ابراهیم زاده وبلا گ نویس و فعال کارگری و کودک
من بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی ای هستم که با حمایتهای گسترده شما عزیزان از زندان مرخص شدم تا نزد فرزند بیمارم باشم. نیما پسر ۱۴ ساله ام بیماری دشواری دارد و مد تیست که در بیمارستان محک در تهران بستری است. ….
نزدیک به سه سال در زندان بودن من و بعد هم بیماری دردناک فرزندم همه مشکلات را بر روی دوش همسرم زبیده حاجی زاده آوار کرد. اما او همچون ستون محکمی ایستاد و اتکای من شد. میخواهم همین جا از او بعنوان یک مادر، یک همسر و یک انسان آزاده قدردانی کنم.
اکنون من و زبیده روزهای سختی را پشت سر میگذرانیم. من که بخاطر شکنجه ها و فشارهای داخل زندان ۷۵ درصد شنوایی گوش چپم را از دست داده ام و از درد مهره گردنم درد میکشم حتی فرصت مراجعه به دکتر و درمان برای خودم را نداشته ام و همه مشغله ام نجات جان تنها فرزندم از چنگ بیماری مهلکی است که دچارش شده است. اما اکنون مقامات پافشاری می کنند که به زندان برگردم این در حالی است هنوز فرزندم در بستر بیماری است و به وضعیت پزشکی خودم رسیدگی نکرده ام چرا که وقت کافی به خاطرمریضی فرزند عزیزم نداشته ام.
ولی چه شیرین است وقتی خود را در حمایت وسیع انسانهای آزادیخواه در ایران و در سطح جهان می بینیم. هر روز دوستان بسیاری که هر گز آنها را ندیده بودم و نمی شناختم، زنگ میزنند و جویای حال نیمای عزیزم میشوند.
از فعالین کارگری تا تشکلها و نهادهای مختلفی که سنگرهای مبارزه کارگران و مردم هستند، از دانشجو تا کانون هایی چون کانون نویسندگان و کانون های کارگری و ان جی او های مختلف همه به سراغمان آمدند و با حمایتشان و پشتیبانیشان به ما امید و توانایی بخشیدید. من یک فعال مدافع حقوق کارگر و حقوق کودک هستم. این صدها انسانی که به سراغ ما آمدند در واقع آزادیخواهی و انسانیت را ارج گذاشتند. از تک تک عزیزانی که ما را در حلقه محبت خود قرار دادند. ما را حمایت و پشتیبانی کردند و نگذاشتند در این ایام تلخ تنها بمانیم، از صمیم قلب سپاسگزارم. عزیزان قدردانی میکنم.
آرمان من آزادی و برابری است. آرمان من رفاه و شادی برای همه کودکان است.
البته آرزوی همین امروزم نجات جان فرزند دلبندم نیماست. اما من هنوز یک کارگر زندانی ام که به او مرخصی داده شده است و مرخصی اش را چند روز چند روز تمدید میکنند تا فراموش نکند که هر آن به سراغش خواهند آمد و دوباره به خاطر مبارزاتش برای ازادی و دفاع از انسانیت به بندش خواهند کشید. اما با این حال چهارم خرداد تنها فرزندم با اینکه در بیمارستان محک دوباره بستری می شود وطول درمانش شروع می شود مرا به زندان بر می گردانند. امروز از همه شما انسانهای ازادیخواه در ایران و در سراسر جهان میخواهم که همچنان من و خانواده ام و نیمای من را در حلقه حمایت و پشتیبانی خود قرار دهید و خواهان آزادی بدون قید و شرط من از زندان شوید. نیمای من به پدرش نیاز دارد من باید آزاد و در کنار او باشم.
البته این را هم بگویم که من خود را در درد و نگرانی خانواده های بسیاری که عزیزانشان در زندانند شریک میدانم. نگران وضع همکارم محمد جراحی هستم که بیماری سرطان جان او را به خطر انداخته است. و خواهان آزادی فوری او و دیگر همکاران دربندم رضا شهابی؛ شاهرخ زمانی، پدرام نصراللهی، رسول بداغی، و همه کارگرانی هستم که در همین ماه اخیر دستگیر شده اند.
کارگران و ما انسانهای آزادیخواه زندان نیست. من خواستار آزادی همه جای ما کارگران زندانی و زندانیان سیاسی از زندان هستم.
بهنام ابراهیم زاده
عضو کمیته پیگیری تشکلهای ازاد کارگری وجمعیت دفاع از کودکان کار وخیابان خرداد ۹۲
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.