مصطفی تاجزاده: چرا هتاک‌ترین رسانه‌ها و بد‌دهان‌ترین مداحان و طلبه‌ها، نزدیک‌ترین‌ها به رهبری هستند؟

مصطفی تاجزاده طی یادداشتی که از زندان اوین منتشر کرده به ذکر نکاتی در خصوص سخنان اخیر رهبری پرداخته است. ….

به گزارش نوروز این زندانی سیاسی در یادداشت خود با اشاره به این نکته که هتاک ترین عناصر و رسانه ها در بین نیروهای مسلمان نزدیک ترین آن ها به رهبری هستند، از اینکه بالاخره رهبر جمهوری اسلامی برای نخستین بار نسبت به اقدامات غیرقانونی و غیراخلاقی گروه خوارج مسلک انصار حزب الله واکنش نشان داد استقبال کرده است.

عضو مرکزیت جبهه مشارکت ایران اسلامی با ذکر مثالهایی از نزدیکان رهبری که به هتاکی و بی اخلاقی شهره هستند آورده است:” اگر رهبری واقعاً با بداخلاقی و ایراد اتهامات اثبات نشده به شخصیت های حقیقی و حقوقی مخالف است، باید علناً همگان را و بویژه منسوبان و منتسبان خود را نهی کند نه آن که هرکس به بیت نزدیک تر باشد، بددهان تر و گستاخ تر بوده و اجازه داشته باشد که در مصونیت کامل و بی هراس از پاسخ گویی بدترین تهمت ها را به منتقدین وارد کند.”

متن کامل این یادداشت در پی می آید:

سخنان اخیر رهبری درخصوص اتفاقات رخ داده در جریان استیضاح وزیر کار و حواشی آن از چند جنبه قابل بررسی است.

یک این که سرانجام برای نخستین بار ایشان اقدامات غیرقانونی و غیراخلاقی گروه خوارج مسلک انصار حزب الله در حمله به شخصیت ها و اجتماعات مردمی را محکوم کرد که این کار اگر چه دیر ولی خوب بود و من امیدوارم که مانند قتل های زنجیره ای که پس از هشدار علنی رهبری قطع شد، این مسئله نیز برای همیشه حل شود.

نکته دوم در رابطه با افشاگری ها و برخوردهای غیراخلاقی است که به نظر من اصل تذکر کاملا به جاست اما متأسفانه باید بگویم که هتاک ترین عناصر و رسانه ها در بین نیروهای مسلمان نزدیک ترین آن ها به رهبری هستند و ایشان تا به حال هیچ تذکر علنی به آنان نداده است.

اگر روش آقای احمدی نژاد غلط است روش کیهان از این هم غلط تر و غیراخلاقی تر است. چرا که هتاک تر از کیهان، روزنامه و جریده ای در کشور منتشر نمی شود. هم چنین بی پرواتر و پرده درتر از جنتی در ایراد تهمت به منتقدان نیست که یک قلم از این تهمت ها ادعای اعطای یک میلیارد دلار به آقای خاتمی از طرف دولت عربستان سعودی است که به نظر می رسد به دلیل نداشتن درک درست و واقعی از چنین مبلغی، این تهمت خطیب نماز جمعه تهران به رئیس جمهور سابق کشور زده شده است. و جای تأسف است که او دبیر شورای نگهبان قانون اساسی است و مسئول تأیید و رد صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری!

نکته سوم در ارتباط با تأکید ایشان بر رسیدگی به فساد اقتصادی است نه در شعار بلکه در عمل. امیدوارم در این جهت به قوه قضائیه دستور داده شود که هرچه سریع تر به پرونده مرتضوی و فاضل لاریجانی از یک طرف و اتهامات مالی محمدرضا رحیمی و جواد لاریجانی و دیگر منسوبان حکومتی از سوی دیگر رسیدگی کند تا معلوم شود این مبارزه با فساد، همگان را در برمی گیرد و گزینشی عمل نمی شود!

نکته آخر مسئله نحوه تعامل جمهوری اسلامی با دولت آمریکاست که به نظر من باید ایشان اجازه دهد این امکان برای صاحبان دیدگاه های متفاوت فراهم شود که بتوانند نظریات خود را در رسانه ها و حداقل در مطبوعات داخلی ارائه کنند تا جناح حاکم با استفاده از همه دیدگاه ها و با معقول ترین شکل ممکن با مسئله مواجه شود. یکی از وجوه آزادی سیاسی و یکی از مهم ترین حقوق اساسی مردم بحث آزاد درباره مهم ترین مسائلی است که بیشترین تأثیر را بر سرنوشت کشور می گذارد. برای ما زشت است که در مورد مسائل کوچک بحث های مفصلی در رسانه صورت می گیرد در حالی که سخن راندن از مسائل مهم خط قرمز تلقی می شود.

در پایان باید تاکید کنم که هر زمان رهبری موضع گیری درستی کرد شایسته است مورد حمایت قرار گیرد و تأیید شود و هرجا هم حرف نادرستی زد و سخن و عمل در تناقض بود باید صریح و شفاف و البته محترمانه تذکر داد و نقد کرد. چرا که معیار باید حقیقت باشد نه مصلحت و منفعت فردی! و این مصداق واقعی امر به معروف و نهی از منکر یعنی وظیفه عمومی مردم است.

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.