یاوههای مد روز!
متن زیر بخشی از کتاب «یاوههای مد روز (کاربرد نادرست علم در گفتار روشنفکران پسامدرن) میباشد که به جهت اهمیت موضوع بازنشر مییابد. ….
سرچشمهی دیگرعقاید پسامدرن موقعیت نومید کننده و سرگشتگی کلی چپ است، موقعیتی که ظاهراً در تاریخ آن بی مانند است. نظامهای کمونیستی فروپاشیدهاند؛ حزبهای سوسیال دموکرات، در آن جاها که قدرت را در دست دارند، سیاستهای نولیبرالیای را به کار میگیرند که از شدت آن کاسته شده؛ و جنبشهای جهان سوم که کشورهایشان را به استقلال رساندهاند، در بیشتر موارد، از هر تلاشی برای توسعهی خودمختار دست کشیدهاند. باری، ناخوشایندترین شکل سرمایهداریِ «بازار آزاد» ظاهرا تا آن جا که آینده را میتوان پیش بینی کرد واقعیت بی رحم شده است. تاکنون آرمانهای عدالت و برابری چنین واهی جلوه نمیکرد. بدون ورود به تحلیل علتهای این وضعیت (چه رسد به ارائهی برون رفت) به سادگی میتوان دریافت که این وضع نوعی دلسردی پیش میآورد که کم و بیش آن را با رویکرد به پسامدرن گرایی بروز میدهند. نوآم چامسکی، زبان شناس و فعال سیاسی، توصیف بسیار خوبی از این دگرگونی به دست داده است:
«اگر به راستی حس میکنی کلنجار رفتن با مسائل واقعی خیلی سخت است، راههای زیادی است که از این کار طفره بروی. یکی از این راهها آن است که پی چیزی بگردی که اهمیت چندانی ندارد و تازه راجع به آن هم اطلاعات درستی در دست نداری. یکی دیگر درگیر شدن در آیینهای آکادمیک است که از همهی واقعیتها بریده و برای نپرداختن به جهان، آن چنان که در واقعیت هست، بهانهی خوبی است. خیلیها این راهها را میروند، از جمله چپها. در سفر دو هفته پیشام به مصر، خودم نمونههای تأسف بار آن را دیدم. رفته بودم مصر در بارهی امور بین المللی صحبت کنم. جماعت بسیار سرزنده و متمدن و روشنفکری داشت، افرادی بسیار بی باک که سال ها در زندانهای ناصر بودند و تقریباً تا سرحد مرگ شکنجه دیده بودند و بیرون آمده بودند و مبارزه میکردند. خوب، در تمام جهان سوم یک نوع احساس یاس و نومیدی شدید هست.
آن طور که اوضاع نشان میداد، در انجمنهای بسیار فرهیخته با رابطهای اروپایی، تا خرخره در جدیدترین دیوانگیهای فرهنگ پاریس فرو رفته بودند و تماماً به این جور چیزها فکر میکردند. مثلاً، وقتی دربارهی واقعیتهای موجود صحبت میکردم، حتی در موسسههای پژوهشی که با مسائل استراتژیک سر و کار داشتند، شرکت کنندهها میخواستند موضوعات را به شکل پرت و پلاهای پسامدرن تحویلشان بدهم. مثلاً، به جای آن که بخواهند حسابی دربارهی چیزهایی صحبت کنم که در سیاست ایالات متحده یا خاورمیانه روی میدهند، چون محل زندگیشان است و خیلی کثیف و ناخوشایند است، میخواستند بفهمند زبانشناسی جدید چه الگوی تازهای برای گفتمان درباره ی امور بینالمللی ارائه میکند که بتواند جایگزین متن پساساختارگرا باشد. این موضوع توجه آنها را حسابی جلب کرده بود. اما این که اسناد کابینهی اسراییل در مورد برنامهریزی داخلی از چه چیزهایی حکایت میکند برایشان جذابیتی نداشت. راستی راستی اسف بار است.»
به این ترتیب، باقی ماندههای چپ به یاری هم آخرین میخ تابوت آرمان های عدالت و پیشرفت را کوبیده اند. ما فروتنانه پیشنهاد میکنیم روزنهای برای ورود هوا بگذارند، شاید روزه جنازه از خواب برخیزد.
منبع: یاوههای مد روز (کاربرد نادرست علم در گفتار روشنفکران پسامدرن)، آلن سوکال، ژان برکت مونت- نشر بازتاب نگار- صص ۲۱۵-۲۱۶
——————————————-
منبع: وبلاگ کوخ
http://koukh1.blogfa.com
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.