“من؛ رفتن تو را باور نمی کنم” شعری از اشرف علیخانی

برای خانم نادره افشاری که رفتنش را هرگز باور نخواهم کرد ….

من ؛ رفتن تو را باور نمی کنم

بانوی مهربان
با رفتنت
من فرو ریختم
درهم شکستم

چرا اینگونه بیخبر؟
اینگونه پر شتاب؟
اینک لبالب از پریشانی و حسرتم
شوخی درد آلود و زهرآگین رفتنت
مرا
یکباره خرد کرد

***
ای خوب ای عزیز
درد آشنای من
با هرچه بود و رفت
با آنچه گفته شد
و هرآنچه نوشته شد
تو نیک میدانستی آن ایام جانفرسا
دلم ؛ آکنده از تو بود
هنوز آکنده از توام

***
ای نازنین ترین
تو هرگز نخواهی رفت
تو ماندنی هستی
تو در کشاکش و در عمق قصه هایت
خواندنی هستی

****
بانوی مهربان
شهبانوی قصه ها
شمع و شراب و شاخه گلی تقدیم میکنم
با اشک و سوز و غمی که مرا ز هم پاشیده است
من دوست داشتم ترا
و دوست میدارمت
من ؛ رفتن تو را
باور نمی کنم
نه !
باور نمی کنم

اشرف علیخانی
(ستاره.تهران)

http://sabadesetareh.blogspot.ca/2012/11/blog-post_13.html

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.