کابوسی به نام زمستان زودرس آذربایجان

با تمام هشدارهای مکرر درباره سردی هوا و ضرورت ساخت سرپناه برای چادرنشینان آذربایجان شرقی، کار‌شناسان بنیاد مسکن با حضور خود در مناطق زلزله‌زده به مردم گفته‌اند که خودشان باید آوار‌ها را بردارند تا بنیاد برایشان خانه بسازد. ….

کابوسی به نام زمستان زودرس آذربایجان

قانون / عباس یعقوبی:
پاییز زودرس از راه رسیده است؛ آن هم در منطقه‌ای که سرمایش معروف است. سرمایی که هر سال با برف و تگرگ و مه می‌آید و کنار بخاری‌های نفتی یا گازی و گاهی هم کرسی آرام می‌گیرد. اما امسال آرامشی در کارش نیست؛ زود‌تر از هر سال آمده، لابه لای چادرهای صحرایی می‌پیچد و سوت سوزش از نفس نمی‌افتد و شده است کابوس چادرنشینان خانه خراب زلزله. و مهم‌تر از آن کابوس آمدن زمستانی سرد در یکی دو ماه آینده.

بیش از یک هفته‌ای از زلزله اهر، ورزقان و هریس در آذربایجان شرقی و زندگی چادرنشینی مردم این مناطق می‌گذرد و هنوز جاده‌های منتهی به این سه شهرستان از‌‌ همان ابتدای ورود به آزاد راه تهران – قزوین مملو از وانت‌ها، کامیونت‌ها و حتی خوردوهای شخصی است که بارشان اقلام غذایی و غیرغذایی امدادی و مقصدشان مناطق زلزله زده است. کمک‌های بسیاری رسیده است. خیلی‌ها از هنرمند و ورزشکار و وزیر و نماینده و غیره آمده‌اند و همدردی کرده‌اند. وعده‌های بسیاری نیز داده شده است تا آب در دل خانه خراب‌های زلزله تکان نخورد.
اما آنچه چون موج سرکش آب در دل‌های این مردم آشوب می‌کند و هیچ تسلیتی نتوانسته آرامش کند ترس از فراموشی است؛ ترس از اینکه همین روز‌ها بازار تسلیت‌گویی‌ها و همدردی‌ها و وعد‌ها برچیده شود و مردم بمانند و آوار خانه‌ها و چادری که بی‌تردید سقفش در برابر باران‌های پاییزی سوراخ است.

پاییز سرد زود‌تر از سایر مناطق به آذربایجان می‌رسد؛ به طوری که همین الان نیز گذراندن شب‌ها در داخل چادر به دلیل سردی هوا بسیار سخت است و عزیز نوری، مدیر کل جمعیت هلال احمر استان آذربایجان شرقی از سرمای کنونی هوا در استان به عنوان پاییز زودرس یاد می‌کند.

هر بار که باد سردی می‌وزد یا نم بارانی می‌آید، دل‌های داغ دیده از مرگ عزیزان و آزرده از نابودی خانه و کاشانه، نمی‌دانند که عاجزانه به آسمان نگاه کنند تا نبارد و باد سرد نزاید یا ملتمسانه از مسئولان مدد بخواهند تا سقفی امن برایشان برپا کنند.
«دیشب هوا سرد بود و هوای آذربایجان کم کم رو به سردی می‌رود. از اول مهر ماه همه جا را سرما می‌گیرد. ما یک ماه بیشتر وقت نداریم و بعد از مهر دیگر نمی‌توان در چادر زندگی کرد» این‌ها را یکی از اهالی روستای زلزله‌زده شالی می‌گوید.

احد شعبانی ادامه می‌دهد: «خوشبختانه کمک‌های مردمی بسیار خوب بوده است و ما نمی‌دانیم چگونه از آن‌ها تشکر کنیم اما ما نیاز به سرپناه داریم تا بتوانیم خودمان و احشام را از سرمایی که تا یک ماه دیگر آذربایجان را فرا می‌گیرد نجات دهیم. الان بیشتر به کمک‌های نقدی مردم نیازمندیم تا بتوانیم هر چه زود‌تر برای ساختن خانه اقدام کنیم.»
با تمام این حرف‌ها و هشدارهای مکرر درباره سردی هوا و ضرورت ساخت سرپناه برای چادرنشینان آذربایجان شرقی، کار‌شناسان بنیاد مسکن با حضور خود در مناطق زلزله‌زده به مردم گفته‌اند که خودشان باید آوار‌ها را بردارند تا بنیاد برایشان خانه بسازد. صرفا با خوش‌بینی و تکیه بر اصل امیدبخشی به جامعه می‌توان از این حرف صرف‌نظر کرد و قطعا مسئولان باید حرکتی عملی برای ساخت خانه زلزله‌زدگان اهر، هریس و ورزقان از خود نشان دهند تا بتوان این گفته کار‌شناسان بنیاد مسکن را به عنوان اولین سنگ اندازی بر سر راه خانه‌سازی برای زلزله‌زدگان تلقی نکرد.

گرگ، دزد و سرما؛ ربایندگان احشام بی‌آغل
عمده فعالیت مردم مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی برای امرار معاش دامداری است و به ندرت می‌توان باغات یا زمین‌های کشاورزی را در روستاهای این مناطق مشاهده کرد؛ بنابراین زندگی آن‌ها به دام‌‌هایشان وابسته است و زندگی دام‌هایشان نیز به داشتن سرپناه.
با تخریب ۸۰ تا ۱۰۰ درصدی روستا‌ها در هریس، ورزقان و اهر، محل نگهداری دام و آغل‌ها نیز تخریب شده و امروز بازماندگان زمین‌لرزه که برای ادامه زندگی خود نیازمند درآمد هستند، با مشکل مهمی به نام نگهداری از احشام مواجه شده‌اند.
دام‌های بی‌آغل یا با چنگ و دندان حیوانات وحشی تهدید می‌شوند یا دزد‌ها از اوضاع روستا‌ها سوء‌استفاده کرده و ناجوانمردانه گله‌ای را دزدیده‌اند و هر روز هم که بیشتر می‌گذرد سرمای هوا تهدیدی تازه برای احشام است.

یکی از اهالی روستای «چایکندی» از دیگر روستاهای زلزله‌زده ورزقان نگرانی از گرگ‌ها را مطرح می‌کند و می‌گوید: «محیط زیست گرگ‌ها را در منطقه‌‌ رها کرده است و چون تربیت‌شده هستند، از انسان نمی‌ترسند و الان که جایی برای نگهداری احشام وجود ندارد و در محوطه باز نگهداری می‌شود، به راحتی به گله‌ها حمله می‌کنند.»
بر اساس قوانین محیط زیست مردم روستا‌ها در صورت حمله گرگ‌ها به احشام باید آن‌ها را زنده گرفته و به محیط زیست تحویل دهند؛ در غیر این صورت جریمه خواهند شد. البته محیط زیست آذربایجان شرقی اعلام کرده که کارشناسانی برای بیهوش کردن حیوانات وحشی منطقه فرستاده است تا گله‌ها از خطر حمله این وحوش در امان باشند اما این چیزی از نگرانی مردم کم نکرده است زیرا هنوز هم گرگ‌ها در منطقه دیده می‌شوند.

امداد به زلزله‌زدگان نیازمند امداد است
در حالی که مسئله سرپناه بزرگ‌ترین و شاید تنها اضطراب و نگرانی زلزله‌زدگان است، امدادرسانی به مسئولان از سوی دیگر بام افتاده است؛ کمک‌های مردمی به قدری زیاد و با بی‌نظمی رسیده است که حتی داد مسئولان هلال احمر را نیز درآورده و امدادرسانی آن‌ها را با مشکل مواجه کرده است و به نظر می‌رسد خود امدادرسانی به زلزله‌زدگان نیازمند امدادی برای سر و سامان گرفتن است.
اقلامی شامل انواع کنسروجات، تن ماهی، لباس، کفش، پتو، شیر خشک، آب معدنی، نان و مواد غذایی فاسدشدنی به اندازه مازاد نیاز به این مناطق گسیل شده و احتمال فساد بسیاری از آن‌ها می‌رود؛ گرچه این حد از همدلی و مهربانی مردم بی‌اندازه ستودنی و قابل تقدیر است اما توام با بی‌نظمی بسیاری است و البته در این مورد باید توجه داشت که مردم هر لحظه آماده هر گونه کمکی از اهدای خون تا اهدای جان و مالشان هستند و این مسئولان هستند که باید این کمک‌ها را در جهات مورد نیاز هدایت کنند.

با اندک ساعتی حضور در کنار چادر‌ها و نظاره توزیع کمک‌های مردمی نبود مدیریت در این مورد آشکارا دیده می‌شود. مردم خیری که کمک‌های خود را آورده‌اند در حالی که نیازسنجی‌ از مناطق زلزله زده ندارند، شخصا آنچه را که آورده‌اند بین زلزله‌زدگان تقسیم می‌کنند. برخی مناطق از کمک‌های زیادی بهره‌مند شده و مناطقی دیگر مهجورانه در انتظار تامین نیازهای اولیه‌شان هستند.
از سوی دیگر نبود هماهنگی بین نهادهای مسئول مانند هلال احمر و فرمانداری باعث شده که در انجام برخی وظایف یا موازی کاری شود یا مسئولیت‌ها زمین بمانند. فرمانداری مدعی مدیریت بحران منطقه است اما آمادگی چندانی برای انجام این مسئولیت ندارد و از طرفی هم اجازه دخالت نهاد دیگری در حیطه وظایف و مسئولیت‌هایش را نمی‌دهد؛ به طوری که احمدرضا شجیعی قائم مقام سازمان امداد و نجات کشور می‌گوید: «فرمانداری از هلال احمر خواسته کمک‌ها بدون اجازه آن‌ها توزیع نشود و همین امر موجب شده کمک‌های مردمی در انبار‌ها جمع شوند و مردم برای دریافت کمک‌ها هجوم بیاورند.»

همه این‌ها دست به دست هم داده تا زلزله آذربایجان با ۳۰۶ کشته که می‌توانست بسیار بهتر از این‌ها مدیریت شود دچار نابسامانی در مدیریت بحران شود؛ هر چند که خوشبختانه به نظر می‌رسد با گذشت روز‌ها مسئولان اوضاع را با تسلط بیشتری در دست گرفته و البته با اطلاع‌رسانی‌های انجام شده در چند روز اخیر – گرچه دیرهنگام – کمک‌های مردمی شکل هدایت‌شده‌تری به خود گرفته‌اند اما نیازهای اصلی مردم زلزله‌زده مانند بهداشت و مسکن در جای خود مانده‌اند.
«بهداشت وجود ندارد، اگر کسی مریض شود به همه سرایت خواهد کرد. الان مهم‌ترین نیازما سرویس بهداشتی و حمام است» این‌ها سخنان یکی از اهالی روستای شالی از روستاهای بخش خواجه در ورزقان است.
این مرد روستایی که روستایش صد درصد تخریب شده است، از احشام تلف‌شده زیر آوار می‌گوید و اینکه تاکنون کسی برای بیرون آوردن این احشام نیامده و ماندن لاشه آن‌ها در زیر آوار موجب آلودگی و بیماری در روستا خواهد شد.

مرد دیگری که خانواده خود را داخل یک چادر اسکان داده است مهم‌ترین مشکل خود و سایر اهالی روستا را نداشتن سرویس بهداشتی عنوان می‌کند و می‌گوید: «البته خودمان یک سرویس بهداشتی درست کرده‌ایم اما به درد نمی‌خورد چون غیر بهداشتی است و از سر اجبار استفاده می‌کنیم.»

زلزله و سیاسی‌کاری
در این میان بسیاری از زلزله‌زدگان نیز از سر زدن بخشدار، شهردار یا فرماندار هم محروم مانده‌اند و بی‌توجهی مسئولانشان غم دیگری بر دلشان نهاده است.
در روستای «آقکندی» اهالی روستا با داد و فریاد دور شخصی جمع شده‌اند که گفته می‌شود بخشدار است. اهالی روستا می‌گویند از چهار روزی که از زمین‌لرزه گذشته حتی یکبار هم به روستا سر نزده است و این اولین بار است که به این روستا می‌آید.
حبیب تقی‌زاده از اهالی روستا می‌گوید: «این روستا فوتی نداشته است اما تمام منازل ۱۰۰ درصد تخریب شده است. یک گاو زیر آوار تلف شده و بوی تعفن همه جا را فراگرفته است اما کسی نیست که آن را از زیر آوار دربیاورد.»
احد شعبانی از زلزله‌زدگان روستای چایکندی نیز گلایه می‌کند که نماینده مجلس منطقه که در زمان انتخابات هر روز در منطقه حاضر می‌شد تا کنون یک بار هم به روستای ما سر نزده و حال مردم و مشکلات آنان را جویا نشده است. البته دراین مدت مسئولان زیادی به منطقه و حتی روستای ما آمده‌اند اما تا کنون نماینده منطقه در مجلس نیامده است.

به هر حال این هم بخشی از برکات زلزله است که نشان می‌دهد آیا آنان که سنگ مردم بر سینه می‌زنند، همراه روزهای سخت هم هستند یا عافیت‌طلبانه حضور خود را موکول به روزهای حاجت می‌کنند.
بهره‌برداری‌های سیاسی هم با توجه به اینکه این حادثه در منطقه آذری‌نشین کشور رخ داده است بازار داغی داشت. اما فارغ از تمام این حاشیه‌ها، مردم صبور و رنج‌دیده این منطقه بیش از هر امدادی در انتظار یک سقف امن و محکم هستند تا سرما جای سیلی زلزله را بر گونه آن‌ها سرخ‌تر نکند.

کاش کابوس فراموشی زلزله زدگان به واقعیت نپیوندد و مسئولان آنچنان که وعده داده‌اند، دو ماهه خانه‌ای گرم و مامنی امن برای مردم این مناطق بسازند.

ارسال دیدگاه