تقی روزبه: چاووش خوان، و آوای مرگ جمهوری اسلامی!

اگرکسی می خواهد طنین آوای مرگ جمهوری اسلامی را از منظر پوزیسیون نظام هم بشنود، آوائی که از دیرباز توسط اپوزیسیون ساختارشکن نظام سرداده می شده است، کلیپ کوتاه نوری زاد با شاه بیت “ما آدم کشته ایم، ما آدم کشته ایم”، نمونه بارزی از آن است. ….

چاووش خوان، و آوای مرگ جمهوری اسلامی!
تقی روزبه

اگرکسی می خواهد طنین آوای مرگ جمهوری اسلامی را از منظر پوزیسیون نظام هم بشنود، آوائی که از دیرباز توسط اپوزیسیون ساختارشکن نظام سرداده می شده است، کلیپ کوتاه نوری زاد با شاه بیت “ما آدم کشته ایم، ما آدم کشته ایم”*، نمونه بارزی از آن است.
این کلیب فریاد فریب خوردگی مردی است که با عشق و ایمان به نظام اسلامی شروع کرد و تمامی توانانی و خلاقیتش را در خدمت آن بکار گرفت، اما جز فساد و انحطاط روزافزون چیزی ندید و نیافت.

هرچه دوید و دوید، هر چه نصیحت کرد و هشدار داد و هر چه خود را به آب و آتش زد و از رهبری تا مراجع و تا “سپاهیان شرافتمند ” را مورد خطاب و عتاب قرار داد، بیشتر دریافت که درب ناشنوایان را می کوبد. فهمید که جز بدنبال سراب و سایه ای گریزان روان نیست. او که در این سیر و سلوک و گشت و گذار طولانی از جبهه تا معاشرت با سپاهیان و اطلاعاتی ها و همکاری با تلویزیون و رسانه ها را آزمود، سرانجام با مشاهده جنایت هائی چون کهریزک و مشاهده گوشه ای از عملکرد ددمنشانه رژیم در پشت حصار بازداشتگاه ها و آگاه شدن از برخی آدم کشی های رژیم (از جمله اعتراف مأمور اطلاعاتی همکارش درحوزه  فیلم، پیرامون چگونگی بریدن سر شاپور بختیار)، اکنون مدتی است که  “هوائی شده” و هم چون چاووش خوان ها، فریاد  “انقلابی که بدان خیانت شد” را سر داده است. گو اینکه مرگ این شبه ستاره ای که او از آن سخن می گوید، سه دهه پیش در همان شب زایش خود اتفاق افتاد و او با فاصله ای چندین دهه آن را دریافت کرده است. با این همه، از آن جهت اهمیت دارد که بطور روشن گوشه ای از فرایند فروپاشی بقایای پایگاه حمایتی رژیم را در معرض دید عموم قرار می دهد.
در هر حقیقت جمهوری اسلامی با شاخص های اصلی زمانه ما و علائم حیات یک نظام از مدتها پیش مرده است، منتها مرده ای که دفن کننده ندارد و ظاهرا تا بطور کامل نگندد و فسادش تنفس را بر همگان غیرقابل تحمل نکند و مشام همه را نیازارد، اراده معطوف به دفنش فراهم نمی شود.

حتی اگر نه از منظر نابهنگامی تاریخی، بلکه از منظرتجربی و باصطلاح پراگماتیستی هم به واقعیت حکومت اسلامی بنگریم، به مثابه یک نظام و سیستمی که خواه ناخواه  تولد و جوانی و میانه سالی و مرگ دارد، اکنون دیگر دیری است با استناد به شاخص های عینی و قابل رؤیت، وارد فاز انحطاط و گندیدگی کامل خود شده است. تمامی علائم بارز گندیدگی هم چون، خشکیدن پایگاه  مردمی و قرار گرفتن نهاد های نظامی و ارگانهای سرکوب به مثابه تکیه گاه اصلی رژیم، فربه گی دربار ولایت فقیه و ولایت مطلقه که جز اقتدار کامل خود را برسمیت نمی شناسد، خوره  خود خوری و شکافهای بی پایان درونی، اقتصاد رانتی و غیر مولد، زیر زمینی،ورشکسته و تا  ُبن استخوان فاسد، ،افزایش هولناک شکاف های طبقاتی، میلیتاریزم  و دخیل بستن به حبل المتین اقتدار هسته ای با هزینه های ده ها میلیاردی، مالیخولیای تولید علوم اسلامی و دهها نشانه بارز دیگر، همه و همه بیانگر گندیدگی تمام عیار جمهوری اسلامی است.

اگر مسامحتا برای برآمد هر حکومتی انجام یک رسالت و وظیفه تاریخی را قائل باشیم، رسالتی که می آید تا آن را تحقق بخشد، این وظیفه -گیرم بطور وارونه و به شکل طنز تاریخی – برای جمهوری اسلامی چیزی جز دین زدائی –در معنای روبیدن اسلام سیاسی و مدعی تصرف قدرت و نجات بشر- نبوده است!. این واقعیت در ترنم  چاووش خوان مرگ جمهوری اسلامی این گونه بیان می شود:

” ما باید قبول کنیم که شکست خورده‌ایم؛ و برای اینکه این تتمه به گرایش دینی، باقی بماند، باید بپذیریم که گزینه‌ای هستیم در کنار سایر گزینه‌ها. باید ما مردم را باور کنیم و گرایشات فکری و اعتقادی آنها را به رسمیت بشناسیم. باید در کنار سایر نحله‌های فکری و اعتقادی و گرایشات سیاسی قرار بگیریم و یکی از آنها بشویم” مدت‌هاست که فصل ورشکستگی ما فرا رسیده و فصل خداحافظی ما؛خداحافظ  آرزوهای به خاک افتاده انقلاب!  ما نشان دادیم که دینداران و روحانیان، اگر بر مسند قدرت بنشینند، می‌توانند دروغ بگویند؛ می‌توانند ظلم کنند؛ می‌توانند غارت کنند؛ می‌توانند آدم بکشند.  ما دروغ گفتیم؛ ما فریب دادیم؛ ما برای حفظ قدرت، چه شررها کرده‌ایم! ما غارت کردیم! ما آدم کشتیم! ما آدم کشته‌ایم! ”
*****

گرچه گندیدگی یک نظام حکومتی، عینا معادل گندیدگی جامعه نیست، اما در عین حال این هم واقعیتی است که اگر رابطه یک عضو گندیده و مرده، از اندام زنده جامعه قطع  نشود، کل اندام هیچگاه روی آسایش و راحتی به خود نخواهد دید. این آن پیامی است که شنیدن  آوای مرگ جمهوری اسلامی با خود همراه دارد، برای دفن مرده ای که دفنش به تأخیر افتاده باید شتاب بیشتری کرد!.

۲۰۱۲-۰۵-۱۱ ۲۱-۰۲-۱۳۹۱
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.de/

*- کلیپ نوری زاد:

ارسال دیدگاه