سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که به تیم مذاکره کننده ایرانی فشار آورده است

شبکه خبری العربیه در تازه‌ترین خبری  خود درباره برنامه هسته‌ای ایران نوشته است که این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که به تیم مذاکره کننده ایرانی فشار آورده است که پای میز مذاکره کننده با غرب نشسته و حتی از آنان خواسته است که غنی سازی اورانیوم را هم تعلیق کنند. ….

شبکه خبری العربیه:
این شبکه خبری در تازه‌ترین خبری  خود درباره برنامه هسته‌ای ایران نوشته است که این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که به تیم مذاکره کننده ایرانی فشار آورده است که پای میز مذاکره کننده با غرب نشسته و حتی از آنان خواسته است که غنی سازی اورانیوم را هم تعلیق کنند.

بر اساس این گزارش، یکی از مقامات عالیرتبه! ایران به العربیه گفته است که تحریم‌های بین المللی باعث شده است که فرماندهان سپاه پاسداران از مقامات مذاکره کننده بخواهند که برای ادامه مذاکرات غنی سازی اورانیوم را هم تعلیق کنند
در آخرین اظهارات و تحولات عقیدتى در ایران، یک رهبر مذهبى معروف از میان آیت الله هاى مقبول نظام، هشدار داده است که افراد “سپاه” با گرایشهاى عرفانى و غیره، از رهبرى و مرجعیت فاصله نگیرند.

هشدار روز سه شنبه ۲۴-۴-۲۰۱۲ آیت الله ناصر مکارم شیرازى مشخصاً بخش نظامی حاکمیت را مورد خطاب قرار داده است. او آن گونه که خبرگزارى مهر گزارش داده گفته است: “باید از آن روز ترسید که خدای ناکرده شبهات عقیدتی و مفاسد اخلاقی که دشمن بر روی آن فعالیت می‌کند ولو به صورت کم به سپاه سرایت کند.”

در واقع، از زمانى که کتابهاى شریعتى، مطهرى، بازرگان، حلبى، سبحانى، جعفرى، مکارم، منتظرى، طالقانى، مجاهدین و دیگران، قشرهاى مختلف جوانان اسلامگرا را در این کشور به خود جلب کرد و آنها را پیش و پس از انقلاب ۱۹۷۹ به دسته ها و احزاب متباین و حتى متخاصم تبدیل نمود، تا به امروز، حرکت قطارى ادامه دارد که پشت سر هم مسافرانش را بالاجبار و یا به اختیار پیاده مى کند.
اولین مسافرانی که در نخستین ایستگاهها از قطار انقلاب ایران پیاده شدند، لائیک ها، فرقان، مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز، احزاب ملیتها، سکولارها، سازمان های چپ و نهضت آزادی بودند. وجود کتابها و جزوات برخی از این گروهها در منازل افراد، “ادله محکمى” براى اعدام بخشىى از اعضا و هواداران برخی از این تشکلها به شمار رفت.
علت آن همه تضاد که مشکل ساز شد، اختلاف عقیدتى اعلام گشت، هر چند که جاذبه ى قدرت و “کیش شخصیت” عامل اساسى اختلاف در عقاید مى شد.

قطار انقلاب
لیبرالها، چه با نام ملى گرا، چه به اسم ملى- مذهبى، چه به نام جنبش هاى اسلامى، خواسته و یا ناخواسته در این یا آن نقطه از خط سیر قطار، از آن طرد شدند. حتى شخصیت هاى مستقل و معروفى در سطح بازرگان و بنى صدر از آتش تصفیه هاى ایدئولوژیک در امان نماندند.
اختلافات موجب شد که حزب خلق مسلمان و پدر معنوى اش “آیت الله شریعتمدارى” با اتهاماتی که برای همه شناخته شده است، از ادامه همراهی باز مانند، و آیت الله شبیر خاقانى رهبر دینى بسیارى از مردم عرب در جنوب غرب ایران و بخشى از شیعیان کشورهای عربی به قم تبعید شود.
در واقع، هریک از مراجع شیعه که مخالفتى با ایدئوژى حاکم داشتند، از قطار حیات سیاسى طرد شدند. با این حساب تکلیف شخصیت هاى سنى مذهب از قبیل عز الدین حسینى رهبر مذهبى معروف کُرد روشن بود.
جالب آنکه “زاویه داشتن با رهبرى”، طى ۳۳ سال گذشته، همیشه اتهامى به شمار می رفت که بر خلاف نص صریح قانون اساسى ایران، افراد و جریانات را از قدرت و گاه از زندگى مى انداخت.
رفسنجانی هم چنان به دنبال قطار نظام

تا همین سالهاى اخیر کسى نمى توانست تصور کند که ایدئولوژى یا “کیش شخصیت” و یا حتى تضاد منافع در عرصه ى قدرت، موجب پیاده کردن رفسنجانى از قطار شود. اما این فرد شاید تنها کسى باشد که توانسته است ماشین دیگرى کرایه کرده و به موازات این قطار به حرکت ادامه دهد تا شاید در ایستگاهى به آن بپیوندد.
ماجراى اصلاح طلبان در نظام ایران، به نوبه ى خود، به “داستانى پر آب چشم” تبدیل شده است. اگر اشک خاتمى را یکبار همگان در جریان نامزدى دومش براى ریاست جمهورى دیده اند، یا ناله او از پدیده ى”هر ۹ روز یک بحران توسط مخالفانش” را همگان شنیده اند، یاران و همراهان عقایدش، مخالفان خود را خون جگر کردند و البته، خود، تقاص مقاومت پس داده و مى دهند.
نبرد منافع و عقیده در نظامى که ایدئولوژى و قدرت درهم تنیده شده اند، هم چنان قربانى گرفته و مى گیرد.

جبهه بندی اصولگرایان
در انتخابات اخیر مجلس شورا فقط اصولگرایان مانده بودند که با هم رقابت کنند. اما همین اصولگرایان نیز به دسته هاى مختلفى تقسیم شدند.
نیروهایى با محوریت مهدوى کنى تحت عنوان “جبهه متحد اصولگرایان”، نیروهاى گردآمده حول مصباح یزدى تحت عنوان “جبهه پایدارى”، نیروهاى جمع شده در کنار محسن رضایى زیر عنوان “جبهه ایستادگى”، نیروهاى تجمع یافته حول على مطهرى با نام “صداى ملت” و جبهه ها و ائتلافات دیگرى از قبیل “جبهه بصیرت و بیداری اسلامی” و “ائتلاف فراگیر اصولگرایان” مهمترین اجزاء اصولگرایان حاکم را تشکیل مى دهند.

گفتنى است که هر یک از اینها ممکن است چند جمعیت و تشکل را در درون خود داشته باشند. مثلاً فقط جبهه ایستادگی (پیرامون رضایى) از یازده گروه تشکیل شده است: جبهه حامیان ولایت، حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی، جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی، جمعیت جوانان انقلاب اسلامی، جمعیت پیروان حضرت زینب، حزب سبز، حزب نیک اندیشان ایران اسلامی، انجمن بین المللی جنبش ضد صهیونیستی، مجمع اسلامی آرمان ملت ایران، خدمتگذاران ایران اسلامی و مجمع عالی نخبگان ایران.
“اصولگرایى” تنها ایدئولوژى مجاز در ایران
این تشعبات، بیانگر اختلافات عقیدتى و بطور ضمنى تنازع بر سر قدرت یا در بهترین حالت “تفاوت در نحوه ى خدمت” است. در این میان، اختلاف ایدئولوژیکى – قدرتى جناح احمدى نژاد و مخالفانش همچنان بحث انگیز است.

جناح رئیس جمهورى از فرهنگ ایرانى مى گوید و فردوسى را ناجى تعالیم اسلام مى خواند و مخالفانش در طیفى گوناگون، تعابیر و تعاریف مختلفى از رابطه اسلام و ایران دارند، هر چند همه ى اینها زمانى “خدمات متقابل ایران و اسلام” مرتضى مطهرى را مرجع خود دانسته اند.
اکنون یکی از مراجع ایران به صراحت مى گوید: “در برخی مواقع دیده می‌شود ارتباط بعضی از افراد با مرجعیت ضعیف است، شک نیست که اگر سپاه از مرجعیت جدا شود ضرر می‌ کند”.
این هشدار، نشانه اى از عمق نفوذ شکافهاى ایدئولوژیک در نظام است. زیرا اکنون که “اصولگرایى” تنها ایدئولوژى مجاز در ایران شناخته شده است و اختلافات عقیدتى – سیاسى در جریان انتخابات اخیر، عمق خود را در میان خود اصولگرایان آشکار کرده است، طبیعتاً اصولگرایان حاکم از میان دو قشر روحانیت و سپاه، در معرض این شکافها قرارگرفته اند.

آیت الله ناصر مکارم شیرازى ضمن تاکید بر “ارزشى و دینى” بودن سپاه پاسداران، نسبت به گرایش به عرفان در میان بعضى از عناصر سپاه هشدار داده است. او که در ایام فاطمیه با تعدادى از پاسداران در شهر قم دیدار مى کرد، مشخصاً بر “تقویت انگیزه هاى دینى” تاکید کرده و گفته است: “باید مرتب آموزش‌های دینی و مذهبی داده شود تا روحیه اسلامی و فداکاری ناشی از آن در سپاه محفوظ باشد”.
این مقام مذهبى اظهارداشته است: “باید از آن روز ترسید که خدای ناکرده شبهات عقیدتی و مفاسد اخلاقی که دشمن بر روی آن فعالیت می ‌کند ولو به صورت کم به سپاه سرایت کند”.
نفوذ افکار عرفانی در سپاه
در حالى که بیش از سه دهه از پیروزى انقلاب ایران مى گذرد و طى همه ى این سالها تاکید بر هرچه اسلامى تر کردن نهادهاى حکومت وجود داشته است، این آیت الله برجسته نگرانى خود را این گونه ابراز مى کند: “نسل فعلی که در سپاه هستند غیر از فرماندهان، جوانانی هستند که دوران پیروزی انقلاب و جنگ را درک نکرده‌اند”.
او بیش از همه نگران نفوذ افکار عرفانى است و مى گوید: “گاهی ممکن است برخی از سپاهیان گرفتار مکتب‌های عرفانی کاذب شوند از این رو باید مراقب باشند که سپاهیان در دام آنها گرفتار نشوند”.

حال اگر فرض کنیم عرفان، غالباً نوعى گریز به دین، بدون پناه بردن به متولیان آن است. مکارم شیرازى خود مى گوید: گاهی دیده می‌شود در برخی مواقع ارتباط بعضی‌ها نسبت به مرجعیت تضعیف می‌ شود. مبادا طوری باشد که اینها یک طرف قرار گیرند و آنها طرف دیگر.
او به سپاهیان هشدار مى دهد که “اگر سپاه از مرجعیت جدا شود ضرر می‌کند، چراکه تجربه نشان داده که مردم مرجعیت را رها نمی ‌کنند”.
اکنون که روحانیان و شخصیت هاى مذهبى بسیارى طى سالهاى متمادى، حساب خود را از حکومت “روحانیان” جدا کرده اند یا به وسیله ى لکوموتیوران از قطار رانده شده اند، و سپاه پاسداران، بازوى شریک روحانیت حاکم یا نیمه ى دوم قدرت در ایران نیز دچار نفوذ عرفان و امثال آن شده است، و نیز دسته بندى جبهه هاى مختلف در درون اصولگرایان، خبر از گسترش اختلافات فکرى مى دهد، به نظر مى آید نبردعقیدتى در نظام ایدئولوژیک ایران، هم دامنه دار است و هم ادامه دار

ارسال دیدگاه