بیاینه جمعی از فعالان سیاسی، مدنی، دانشجویی، دانشگاهی و روزنامهنگاران در مخالفت فعال با جنگ از طریق توقف موقت و مشروط غنی سازی اورانیوم و تعطیلی تمامی جنبههای نظامی برنامه هستهای
اکنون کالبد میهن عزیزمان خسته از ضربات پی در پی ولایت جور و ستم و حکومت عاری از مشروعیت، روزهای دشواری را میگذراند. اصرار و لجاجت حکومت بر تداوم روشهای خصمانه و مخل منافع ملی و سرزمینی که با تکیه بر سیاست مشت آهنین، وحشت پراکنی و تحکیم فضای پلیسی دنبال میشود، آینده تاریکی را پیش روی مردم و وطن قرار داده است
هموطنان گرامی و ایرانیان آزاده
اکنون کالبد میهن عزیزمان خسته از ضربات پی در پی ولایت جور و ستم و حکومت عاری از مشروعیت، روزهای دشواری را میگذراند. اصرار و لجاجت حکومت بر تداوم روشهای خصمانه و مخل منافع ملی و سرزمینی که با تکیه بر سیاست مشت آهنین، وحشت پراکنی و تحکیم فضای پلیسی دنبال میشود، آینده تاریکی را پیش روی مردم و وطن قرار داده است.
یکی از وجوه مخرب عملکرد حکومت در دهه اخیر دمیدن بر تنور بحران آفرینی در عرصه بین المللی بوده است. تعقیب ماجراجویی هستهای در مرکز این اقدامات تنش زا قرار دارد که با بیاعتنایی به قوانین و معاهدات بینالمللی در صدد هماوردطلبی دنکیشوتوار در پهنه جهانی و سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی است.
حکومت میکوشد با استمرار بحران خارجی و گروگانگیری از طریق تقویت کانونهای بیثباتساز در سطح منطقه و جهان ضمن انتقال تهدیدها به بیرون از مرزها، بسترهای لازم برای تداوم حاکمیت امنیتی و نگاه داشتن کشور در شرایط حساس و اضطراری را فراهم نماید.
انتشار گزارش جدید آژانس انرژی اتمی شواهدی را ارائه میدهد که اراده حاکمیت بر منحرف کردن برنامه هستهای به مسیر نظامی وارد مرحله تعیین کنندهای شده است. حاکمین فعلی با گفتمان خصمانه و عدم همکاری با آژانس روز به روز بر خطر مقابله نظامی با ایران میافزایند. در شرایطی که همسایگان ایران با تقویت روابط اقتصادی با اقصی نقاط جهان و جذب سرمایه و فنآوریهای بروز گامهای بلندی را در راه رشد اقتصادی و بهبود رفاه عمومی مردمانشان برمیدارند، ماجراجوییهای بینالمللی حکومت، ایران را روز به روز در انزوای عمیقتری فرو میبرد . نتایج این انزوا در زندگی روزمره تمام مردم ایران مشهود و ملموس است و در صورت عملیشدن تحریم بانک مرکزی ممکن است به سطح غیرقابل تحملی برسد.
حاکمانی که در انتخابات ۸۸ حقوق حقه مردم را زائل کردند و اعتراضات مسالمتآمیز آنان را به خاک و خون کشیدهاند امروز شاخ و شانه کشیدن در سطح جهانی را وسیلهای برای بازیافت مشروعیت داخلی میدانند و خطر حمله خارجی را چون چماقی برای سرکوب بیش از پیش اعتراضات کنشگران آزدیخواه ایرانی بکار میبرند.
حکومت تمامیت خواه در عرصه بینالمللی با دادن اطلاعات گمراه کننده، بازی با زمان، عدم همکاری کامل با آژانس انرژی اتمی، تخطی از قرار داد ان پی تی و سرپیچی از اجرای قطعنامههای سازمان ملل، صلح ستیزی را در مسیری مشابه برخوردهای داخلی در سپهر جهانی دنبال میکند.
مدارا با جهان و احیاء حقوق شهروندان ایرانی به یک دیگر پیوند خورده است. شهروندان ایرانی در کنار مطالبه حقوق اساسی میبایست در حرکت خویش فقدان درک و آمادگی حاکمان در حل اختلافات جهانی از این جنس را زیر سوال ببرند.
ما تداوم بنبست کنونی، بلند پروازی هستهای و قدرتنمایی تو خالی حکومت را زمینه ساز افزایش برخورد نظامی محتمل در آینده میدانیم که قطعا قربانی اصلی آن مردم ایران و بخصوص کودکان و اقشار زحمتکش خواهند بود. البته باید در نظر داشت بزرگنمایی خطر جنگ و هراس افکنی نیز تبعاتی منفی را متوجه مصالح جامعه ایران میکند.
تبعات ویرانگر جنگ اعم از محدود و اشغالگرانه بینیاز از توضیح است اما به باور ما صرفا با محکومیت لفظی و کتبی جنگ و یک کاسه کردن سلسله جنبانان نظامیگری جهانی و آتش افروزان داخلی نمیتوان جلوی تهاجم نظامی را گرفت. حساسیتها و نگرانیهای جامعه بینالمللی مسیری متفاوت با شکاف ملت – دولت در ایران امروز دارد. جمهوری اسلامی تنها مخل حقوق و کرامت انسانی شهروندان ایران زمین نیست بلکه تهدیدی علیه صلح و ثبات جهانی نیز بشمار میآید. توجه به تمایز ماهوی این دو مقوله در بازدارندگی موثر اهمیت کلیدی دارد. این جدایی لزوما بدین معنا نیست که نمیتوان حوزه مشترک بین مطالبات داخلی و خواستههای مشروع جهانی پیدا کرد.
به اعتقاد ما وظیفه نیروهای معتقد به دموکراسی و منافع ملی – سرزمینی ایران همسو کردن فشارهای خارجی و مبارزات داخلی است. در این میان تنزه طلبی اخلاقی، برخورد ایدئولوژیک و منفعلانه کارساز نیست بلکه باید با ارائه راه حلی به جهان نشان داد که جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران این ظرفیت را دارد تا اجازه ندهد تنش آفرینی حکومت از آستانه تحمل نهادهای بینالمللی عبور کند. در این راستا پرهیز از سیاه و سفید دیدن مناسبات جهانی و مبنا قرار دادن دو گانه دوست و دشمن دائمی و یا دیو و فرشته و عبور از انگارههای مربوط به دوران جنگ سرد ضرروی است. نگرش واقعبینانه به شرایط کنونی کشور و دنیا گوشزد میسازد وقتی یک جنبش فراگیر اجتماعی با ملاحظه نگرانیهای مشروع جهانی در داخل کشور وجود ندارد آنگاه در فرایند تصمیم گیری جهانی، خواست نیروهای سیاسی اپوزیسیون وزنی نخواهد داشت.
غفلت از این موضوع و اسارت در پای برخورد کلیشهای و دیدگاه کلاسیک ضد امپریالیسم بدون اینکه ابتکاری برای برون رفت از بحران ارائه دهد در نهایت منجر به جدایی کامل مسیر رویارویی جامعه جهانی از مبارزات آزادی خواهانه مردم ایران میشود. این گسست با توجه به شکاف ترمیم ناپذیر ملت – دولت در ایران و انفعال در حوزه عمل مشوق قدرتهای جهانی برای انتخاب گزینه برخورد نظامی با قصد نابود سازی تاسیسات هستهای و نظامی کشور خواهد شد. امری که طیف افراطی حکومت از صورت کنترل یافته آن استقبال میکند تا هم سیطره خود بر شریانهای اقتصادی و منابع قدرت را تثبیت سازد و هم برای قرار گیری در صف اول پیکار بنیادگرایی اسلامی با غرب برای خود مشروعیت ایجاد نماید.
برخورد مسئولانه و موثر در جلوگیری از جنگ نیازمند سازمان دهی جنبش اجتماعی قدرتمند با حضور گرایشها و بخشهای مختلف موزائیک اجتماعی ایران است که خواهان استقلال، سربلندی، دموکراسی، رعایت حقوق بشر، صلح پایدار و انسانی و تعامل و دوستی با دنیا هستند و با آرامش قبرستانی، بیعدالتی، خودکامگی و صلح استبدادی سر سازش ندارند.
در این میان وجود مشکلات در نظام جهانی و پارهای از استانداردهای دو گانه چون عدم اعتراض به برنامه نظامی هستهای اسرائیل، هند و پاکستان باعث نمیشود تا چشم بر روی خطاهای حاکمیت بحرانزا ببندیم و با گرفتن زهر فشارهای خارجی، دست حاکمیت را باز بگذاریم تا با سوء استفاده از احساسات ملیگرایانه و وجود ایرادات در عرصه بینالمللی و قربانی شدن مناسبات انسانی در پای منافع دول قدرتمند دنیا در برخی حوزهها، راه خطرناک خود را ادامه دهد. میتوان هم خواستار برچیده شدن تسلیحات اتمی با اولویت بخشی به نابود سازی تسلیحات اتمی دول منطقه خاورمیانه و دولت تمامیت خواهی چون کره شمالی در پروسه خلع سلاح اتمی در عرصه بینالمللی شد و هم با برنامه هستهای مخرب حکومت کنونی ایران مقابله کرد.
در این راستا میتوان ضمن حفظ استقلال کشور از ظرفیتهای مشروع جامعه بینالمللی برای پیشبرد دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت ملی در ایران استفاده کرد. بجای صدور احکام کلی و قطعی در مدح و یا مذمت حمایت خارجی، شایسته است تا در یک گفتگوی ملی شرایط، پیش نیازها، محدودههای موجه، موضوع و مصداق حمایتها و ساز و کار نظارتی برای جلوگیری از استفادههای شخصی و گروهی در برخورد حمایتی جامعه جهانی را مشخص نمود و از میدان گرفتن افراد فرصت طلب و آلترناتیو سازی از جریانات مشکوک جلوگیری کرد. راه دموکراسی در ایران از اتکا به نیروی لایزال ملت و وجود رهبری موثر و سازمان یافته میگذرد.
مساله اصلی تمرکز قوا بر روی چگونگی فعال کردن نیروی خفته جنبش دموکراسی خواهی است. حمایت خارجی اشکال گوناگونی دارد. ما مدافع حمایت سیاسی جامعه جهانی از مطالبات دموکراسی خواهانه در ایران هستیم.
جامعه جهانی نیز باید آگاه باشد که هر گونه اقدامی که منجر به نقض تمامیت ارضی و منافع ملی کشور ایران گردد باعث بالا رفتن مشروعیت سرکوب نیروهای آزادی خواه در ایران خواهد شد و گفتمان صلحطلب را تضعیف میکند.
هر نگاهی به چگونگی و علت بحران خارجی کنونی داشته باشیم باز در تحلیل آخر نظام جمهوری اسلامی و بخصوص بخش افراطی آن است که با خطای محاسباتی خود شعلههای جنگ محتمل را بر خواهد افروخت. در مخالفت با جنگ باید بحران سازان داخل حکومت را هدف اصلی قرار داد. در شرایطی که تبعات رکود جهانی دامنگیر اقتصاد ایران نیز شده و معضلات اقتصادی ناشی از سوء مدیریت دولت را تشدید کرده است، هیچ معیار منطقی و انسانی توجیه نمیکند تا مردم ایران و بخصوص افراد زیر خط فقر که هیچگاه در جریان چگونگی ماهیت برنامه هستهای قرار نگرفتهاند و چونان نا محرمان با آنان رفتار شده است، تاوان قدرت نمایی حاکمان بی درد و مرفه را پس بدهند!
در این راستا همکاری کامل و شفاف با آژانس انرژی اتمی و توقف موقت و مشروط غنی سازی اورانیوم هستهای تا اعتمادسازی در چارچوب کنوانسیون منع گسترش سلاحهای اتمی و پایان بخشی فوری به تمامی وجوه نظامی مربوط به برنامه هستهای میتواند به عنوان یکی از مطالبات محوری جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران در زمینه صلح خواهی مد نظر قرار گیرد. ترکیب این خواسته در کنار خواست رعایت حقوق بشر، آزادیهای اساسی و دموکراسی به مراتب پتانسیل بیشتری را برای تضعیف توامان استبداد و تجاوز گری و لذا جلوگیری از جنگ خواهد داشت.
اسامی امضاکنندگان:
احمد احمدیان، کمال ارس، اردوان ارشاد، جمشید اسدی، فرید اشکان، مرتضی اصلاحچی، امیر حسین اعتمادی، بیژن افتخاری، علی افشاری، مریم اکبری، محمد جواد اکبرین، کیان امانی، مهدی امینی، فریبا امینی، نادر انتصار، مریم اهری، احمد آزاد، رحیم باجغلی، احمد باطبی، حسین باقرزاده، مهران براتی، محمد برزنجه، شهلا بهار دوست، میثاق پارسا، بهزاد پرنیان، کتایون پزشکی، سعید پور حیدر، سعید پیوندی، علی تارخ، حبیب تبریزیان، علی تقی پور، کامران تلاطف، نیره توحیدی، مهدی جامی، جهانشاه جاوید، محمد حسین جعفری، مهدی جلالی، آرش جنتی عطایی، مهران جنگلی مقدم، آیدین جهانبخش، پویا جهاندار، گیسو جهانگیری، رضا چرندابی، آرام حسامی، بیژن حکمت، فرامرز خدایاری، کمال داوودی، فریبا داوودی مهاجر، مهرداد درویش پور، عبدالستار دوشوکی، مهشید راستی، نیما راشدان، احمد رافت، علی راکعی، محمد رضا رحیمی راد، امیر رشیدی، سحر رضا زاده، فرامرز رفیعی، مریم روزبهانی، مینا زند سیگل، حمید زنگنه، محسن سازگارا، نسیم سرابندی، رضا سیاوشی، سلمان سیما، کریم شامبیاتی، رحیم شامبیاتی، منصوره شجاعی، حسن شریعتمداری، حسن شهپری، عباس شیرازی، محمد صادقی، کوروش صحتی، بیژن صفسری، سیاوش صفوی، رامین صفی زاده، حسن طالبی، علی طایفی، میثم طهماسبی، شهره عاصمی، غلام عباسی، مزدک عبدی پور، سیاوش عبقری، شهلا عبقری، نازلی عراقی، مهدی عربشاهی، کاظم علمداری، حسین علوی، مهرنوش علی آقایی، لیونا عیسی قلیان، حمید غفرانی، علی فاتحی، شیرین فامیلی، امیر حسین فتوحی، روزبه فروزان، کامبیز فروهر، امیر علی فصیحی، فیروزه فولادی، شهاب فیضی، آیدا قاجار، پروین قاسمی، سعید قاسمی نژاد، رضا قاضی نوری، رضا قریشی، مهدی قلی زاده اقدم، فرزاد قنبری، امیر کلینی، آزاده کیان، علیرضا کیانی، امیر حسین گنجبخش، حمید مافی، مجید محمدی، پویان محمودیان، پرویز مختاری، احمد مدادی، علی مستشاری، نریمان مصطفوی، فواد مظفری، منصور معدل، امیر معماریان، رضوان مقدم، حسن مکارمی، پیمان ملاز، امید ملک، مرتضی ملک محمدی، فرشته ملکشاهی، رویا ملکی، محمود منشی پوری، اشکان منفرد، علی مهتدی، محمد مهدیان، بهزاد مهرانی، بهناز مهرانی، سید داوود موسوی، علیرضا موسوی، احمد میر فخرایی، امیر حسین میرابیان، کاویان میلانی، همایون نادری فر، ابراهیم نبوی، یوحنا نجدی، روجا نجفی، آرش نراقی، پری نشاط، بورگان نظامی نرج آباد، علی نظری، شروین نکوئی، مرتضی نگاهی، داوود نوائیان، شیوا نوجو، مهدی نوربخش، نادرهاشمی، شیخ محمد هدایتی، فرزین وحدت، احمد وحدت خواه، سجاد ویس مرادی
۱ دیدگاه برای “بیاینه جمعی از فعالان سیاسی، مدنی، دانشجویی، دانشگاهی و روزنامهنگاران در مخالفت فعال با جنگ از طریق توقف موقت و مشروط غنی سازی اورانیوم و تعطیلی تمامی جنبههای نظامی برنامه هستهای”
توسط mohamad در ۲۳ آبان ۱۳۹۰ | پاسخ
jam konin baba b gheirata
badbakhtaye khaye male amirka