لیبى٬ قذافى و جنگ

بر گرفته شده از “کارگر”٬ نشریه حزب کونیست سوئد (م-ل): پاسخ حزب کمونیست سوئد به جنگ امپریالیستى بر علیه لیبى و به شرکت کشور سوئد در این جنگ غیرعادلانه نه است. در میان احزاب سیاسى ما تقریبا تنها حزبى هستیم که این موضع را اتخاذ نموده ایم. و این پس از اینکه نه تنها حزب کمونیست (منظور حزب رفرمیست سوئد٬ موسوم به حزب چپ) بلکه همچنین بخشهایى از دیگر جریانات چپ نیز همان موضع جناح راست یعنى راه  بمباران را برگزیده اند.

لیبى٬ قذافى و جنگ
بر گرفته شده از “کارگر”٬ نشریه حزب کونیست سوئد (م-ل)
مترجم: پیام پرتوى

پاسخ حزب کمونیست سوئد به جنگ امپریالیستى بر علیه لیبى و به شرکت کشور سوئد در این جنگ غیرعادلانه نه است. در میان احزاب سیاسى ما تقریبا تنها حزبى هستیم که این موضع را اتخاذ نموده ایم. و این پس از اینکه نه تنها حزب کمونیست (منظور حزب رفرمیست سوئد٬ موسوم به حزب چپ) بلکه همچنین بخشهایى از دیگر جریانات چپ نیز همان موضع جناح راست یعنى راه  بمباران را برگزیده اند.
با اینحال برخى منتقدان مدعیند که مواضع ما به اندازه کافى منسجم نیست. ما باید در ضمن معمر قذافى را بعنوان قهرمانى بى مانند و ضد امپریالیست مورد ستایش قرار دهیم. ما با آنها موافق نیستیم. این کاملا ممکن است که به جنگ نه بگوییم بدون آنکه به خاطر آن قذافى را به چیزى که نیست تبدیل نماییم.

اما به ما اجازه بدهید که بخاطر روشن نمودن هر چه بیشتر موضع خود به توضیح برخى از مسائل بپردازیم. رژیم طرابلس٬ بدون توجه به اینکه  ما چگونه میاندیشیم٬ دولت قانونى و مورد تایید لیبى است. این امر البته به رژیم لیبى این حق را میدهد که از لیبى در مقابل تجاوزى که کشور را هدف خود قرار داده است مقابله نماید٬ و بهمین ترتیب همه  دولتهاى مورد تایید قرار گرفته شده از این حق برخوردارند که که از کشورهاى خود بر علیه کشورهاى تجاوزگر خارجى دفاع نمایند. در رابطه با تجاوز کشورهاى خارجى٬ حق با رژیم قذافى است و این حق را به او میدهد که از خود دفاع نماید. و ما امیدواریم که این مقابله به پیروزى آنها بیانجامد.
با اینحال این امر به معناى این نیست که رژیم قذافى در رابطه با مردم خود رژیمیست قانونى. رژیم قذافى به همان اندازه ناچیز قانونیست که رژیم آرژانتین در دهه هاى هشتاد یک رژیم قانونى بود٬ اگر چه ادعاى آرژانتین درآنزمان در مورد مالکیت بر روى جزایر فالکلند قانونى بود.
براى نیروهاى ضد امپریالیست این امرى بدیهى بود که در آن جنگ کوتاه مدت با انگلستان در سال ١٩٨٢ ٬ به نفع آرژانتین اتخاذ موضع نمایند. اما حداقل براى ما این غیر قابل درک بود که بخاطر آن موضوع از جنایتکارى مانند  Jorge Videla بعنوان قهرمانى ضد امپریالیست حمایت نماییم.

آنچیزى که باید در مورد قذافى گفت اینست که او در جوانى مانند جمال عبدل ناصر در مصر بعنوان یک فرمانده نمایندگى نیروهاى غیر متحد و ضد استعمارى را مینمود. این مسائل آنها را در شرایط سیاسى آندوران جهان در جبهه پیشروان قرار داده بود.
طى اولین بیست سال حکومت خود قذافى برنامه اجتماعى بلند پروازنه اى را به اجرا گذاشت و از درآمد نفت جهت بهبود بخشیدن به زندگى مردم استفاده شد. این امر به یک رژیم سرکوبگر پشتیبانى مردم را اعطا نمود.
اما این مربوط  به گذشته هاست. به دلیل اینکه بیش هر زمان دیگرى٬ طى دهه هاى ٢۰۰۰  ٬ معمر قذافى یک بار دیگر لیبى را به سیستم جهانى امپریالیستى تسلیم نمود٬ بخشا بخاطر ضرورت٬ بدلیل اینکه پس از تلاشى اتحاد جماهیر شوروى میدان مانور براى کشورهاى غیر متحد  تنگتر شد٬ اما فقط بخشا. قذافى بر خواسته هاى امپریالیستها بیش از آنچه که او را ناگزیر نمودند گردن نهاده است.

بخشى از مسئله از سیاست صحبت میکند. قذافى مبارزه براى یک فلسطین آزاد را به کنارى نهاده و در مقابل دریافت مبلغى گزاف بعنوان سگ نگهبان پناهجویان در اتحادیه اروپا انجام وظیفه مینماید. اما مسئله٬ مسئله اقتصادى نیز هست. قذافى لیبى را به  صندوق بین المللی پول و تعدیل ساختارى که خصوصى سازیها و قربانى نمودن رفاه اجتماعى را تجویز مینماید متصل نموده است. نتیجه اینکه بخش بزرگى از درآمد حاصله از نفت دوباره به حساب بانکى شرکتهاى بزرگ نفتى٬ مانند Exxon Mobile, BP Royal Dutch Shell سرازیر میشود. و این در حالیکه نرخ بیکارى افزایش یافته و شرایط زندگى اسفناکتر گشته است.

این چرخش سیاسى تقدیر غرب را در پى داشته و به همین دلیل رهبران غربى بصورتى مداوم به طرابلس جهت تشویق قذافى در ادامه اجراى سیاست خود آمد و رفت مینمودند.
تا اینجا باید گفته شود که امپریالیسم با کمتر ازصد درصد راضى نمیشود.اگر کسى بتواند سود بیشترى را ضمانت نماید٬ آقایانى مانند قذافى بى ارزش میشوند. توجه کنید به خطرى که هم پیمان شدن با امپریالیستها دربر دارد.
اما اینکه ما به این خاطر قذافى را ضد امپریالیست توصیف نماییم٬ بله٬ این جرئت را بخود میدهیم. بهیچوجه فراموش نکنید پیام بیشرمانه تلویزیونى قذافى را به رهبران غرب هفته قبل از حملات هوایى: “توجه داشته باشید! این من هستم که به شما نفت میدهم٬ که وجود دولت اسرائیل را ضمانت میکنم٬ که مانع از سرازیر شدن پناهجویان آفریقایى به اروپا میشوم. با جابجایى من جهنمى منتظر شماست.”
ما حرف زیادى براى گفتن به نیروهایى که خود را بعنوان رهبر به اصطلاح اپوزیسیون در بن غازى مینامند نداریم. این اپوزیسیون مجموعه ایست از وزیران سابق و فاسد قذافى٬ لیبیایىهاى آمریکایى و رهبران قبایل شرق لیبى٬ که امیدوارند با کمک بمبهاى امپریالیستها حاکمیت را بدست گیرند. این دقیقا برعکس یک مبارزه آزادیخواهانه است.

یک لیبى آزاد تنها از تلاشهاى مردم خود لیبى حاصل میشود.
با اینحال این به معناى آن نیست که ما درخواست توده ها را که اساس آغازین اعتراضات را تشکیل میداد مردود اعلام نماییم. درخواست دمکراسى و شرایط بهتر به همان اندازه در لیبى قانونیست که در تونس٬ مصر٬ بحرین٬ یمن و عربستان سعودى.
بر عکس درک ما اینست: آن دسته خود انتصابى در بن غازى رهبرى اعتراضات مشروع توده ها را ربوده اند بخاطر اینکه از آن در جهت نائل شدن به مقاصد سیاسى خویش سود جویند. رهبرانى که با امپریالیستها متحدند.
جنگ همواره با تبلیغات جنگى همراه بوده است. اینکه گفته میشود قذافى از هواپیماهاى جنگى بر تظاهرات صلح آمیز معترضان استفاده نموده است یک دروغ ساختگى بیش نیست٬ یک دروغ جنگى. مدرکى در این زمینه وجود ندارد. اما این ساختگى نیست که قذافى میان ١۵ تا ١٨ فوریه نیروهاى امنیتى را٬ با تعداد بیشمارى قربانى بعنوان نتیجه٬ بر علیه معترضان در بن غازى بکار گرفت.

براى ما استفاده از نیروهاى نظامى بر علیه تظاهرات صلح آمیز٬ مانند Ådalen در سال ١٩٣١ ٬ پکن در سال ١٩٨٩ و لیبى٬ غیرقابل قبول است.
اکنون لیبى بر اثر جنگ داخلى و حملات امپریالیستها پاره پاره شده است. پاسخ ما به مسئله دوم مطلقا نه است. امپریالیست انساندوست وجود خارجى ندارد و هرگز نداشته است. امپریالیسم همواره بدنبال منافع خویش بوده است.
معمر قذافى دیگر نمیتواند حاکمیت امپریالیسم را بر لیبى ضمانت نماید و پس از جنگ داخلى نمیتوان از او بعنوان یک وسیله مطلوب سود جست. به همین دلیل باید که به توسط امپریالیسم جایگزین بشود.

در مورد جنگ داخلى ما به مذاکرات معتقدیم٬ نه به بخاطر اینکه یک معاهده میان حاکمان طرابلس و بن غازى یک لیبى آزاد و مستقل را ایجاد مینماید٬ یک لیبى آزاد تنها با یک جنبش منسجم و متحد مردمى امکان پذیر است٬ بلکه بخاطر اینکه به جنگى خاتمه دهد که در غیر اینصورت میتواند بدون هیچ پایانى ادامه یابد و اینکه مانع از آن تکه تکه شدنى بشود که امپریالیستىها بدنبال آن هستند.

ما بدون هیچ سازشى مدعى هستیم که دولت لیبى حق دارد بر علیه تجاوز نیروهاى بیگانه مقاومت نماید. اما ما از بکارگیرى خشونت توسط آنها بر علیه مردم خودشان حمایت نمینماییم و مذاکرات را پیشنهاد میکنیم – مصالحه ها – بعنوان راه حلى جهت پایان دادن به جنگ داخلى.
بدین وسیله ما همگان را به اعتراض بر علیه جنگ امپریالیستى و بر علیه شرکت سوئد در این جنگ دعوت مینماییم. از نظر ما شرکت کننده گان میتوانند معمر قذافى را هر گونه که میخواهند ارزیابى نمایند. این جنگ است که ما باید متحدانه بر علیه آن بپاخیزیم.

ارسال دیدگاه