پـویـان انـصـاری: فـرق رقـص و لـَوَنـدگـی !؟
وقتـی انسان هایی که شماها آنها را جزو خائنیـن و ضـد ایـران و ایـرانـی می دانید ماننـد رفسنجـانـی، خـاتمـی، موسوی،کروبی و … بنده آنها را، مبـارزان راه دمکـراسی و قربانـی راه آزادی می دانم این را بهش می گویند، لَـوَنـدگـی…! حال از رو رفتی!؟
Pouyan49@yahoo.se
مدیر مسئول روزنامه معروف و جنجالی “خیالی” مرا که داشتم پشت میز چُرت می زدم صدا کرد وگفت:
تو این همه شلوغی ها چرا چیـزی نمی نویسی؟ گفتم خبری نیست که به خواهـم… هنوز جمله ام تمـوم نشده بود چنان فریادی زد که قلم از دستم افتاد.
سپس فرمودند این همه خبر… بعد می گویی خبـری نیست!؟ مثلآ این بابا که نمی دانم دکتر است، خبرنـگار، اصلاح طلب، مُفسر، رئیس یا… یکدفه تو صحبتش پریدم گفتم حاج آقا را می گـویی؟
مدیر باحالتی تعجب زده گفت، ای بابا، مگر ایشان حـج هم رفته است؟
گفتم پس می دانی منظور کیست؟
مدیـرگفتند همین بابا را می گویم که فرمودند”: ۶۰ درصـد مـردم به این حکومت صاحب الـزمانی رأی داده اند و گویـا قرار است به یاری “آقـا” در انتخابـات بعـدی هـم بیشتر از ۶۰ درصد رأی بدهند!”
گفتـم بابا ایـول، واقعأ مدیر بودن ارث پدری ات است.
ایشـان گفتند حالا نمی خواهد برای اینکه چنـد ریال پوند حقوق ات را بالا ببـرم این همـه … کُنـی او اگـر ایـن کارها رامی کند حـق دارد چراکه خیلی چیزها گیرش می آیـد که تـو بدبخت بیچـاره خوابش را هم نمی توانی به بینـی، خوب تا دیـر نشده برو باهاش یک مصاحبه ای بکُـن.
گفتم قـربـان، آخه، سر چه موضوعـی؟
مدیـر گفتنـد پس تو چه خبرنگاری هستی! یک چیزی را سرهم کُن و …
گفتـم به همان ۶۰درصد حاج آقا قسم چیزی به فکـرم نمی رسد.
مدیر همینطور که در فکر فرو رفته بود و پشتش را می خاراند گفت:
از او سئوال کُن “فرق رقص و لوندگی” چیست ؟ که بی اختیـار فریادی کشیدم و گفتـم الحـق کـه حقیقتـأ مدیـر بودن تو خونـت ِ .
لوازم احتیاج را برداشتم و آمدم منزل و زود رفتـم دوش گرفتم. لباس شیک با کراواتـی که رنگش را بـه خاطـر حفظ اسرار امنیتی نمی توانم فاش کنم! پُشت میزکارم نشستم. سپس ویسکی با یخ، ببخشید چای با یـخ برای خودم در یک لیوان آبجوخوری، بازهم معـذرت، در یک استکان چایی خـوری ریختـم و تلفن را برداشتـم و شماره محل کار وی را گرفتم که بعداز چندزنگ، صدای نورانی ایشان بودکه فرمودند:
“مسجد بی بی سی بفرمائید”
گفتم، حاج آقا بهنودی درود بر شما
حـاج آقـا بهنـودی: آهای مستـر، آقـا، شما کـی هستیـد چـرا تُهمـت می زنـی؟ هـرچنـد توسط تنـی چنـد از آیت اله های برادر، غیابأ به این لقب (حاجی) مفت ِ خر شدم.
گفتم، منهم می دونـم شما هنوز به زیارت خانـه خـدا مُشرف نشدیـد! ولـی چون دکترای افتخـاری حاجی را گرفتیـد از اینرو با اجازه، شما را حاجـی صدا کردم.
حـاج آقـا بهنـودی: خوب حالا چی میخواهی؟
گفتم من یک خبرنگار جهانـی هستـم که دوست دارم به همه گیـر بدهـم از اینرو می خواهـم با شما کمـی اختـلات خصوصـی بـر وزن ِ عمومـی، کُنـم.
حـاج آقـا بهنـودی: اولأ مـن باهرکسـی همین طوری … صحبت نمـی کنـم! چهارمأ، موضـوع مصاحبه برای من خیلی مهم است، حال بگو به بینـم عنوان مصاحبه چیست؟
گفتم می خواستم فرق رقص و لوندگی را شرح دهید.
حـاج آقـا بهنـودی: بی اختیار پشت تلفن خنده ای کرد و گفت واقعـأ قصـد داشتـم هرچه به گویی آنـرا رد کنم ولی زدی تو خـال، خوشم آمـد، فـردا ساعت ۴ بعدازظهر، نـه بهتـر است بعداز اذان مغـرب بیایـی و گوشی را گذاشت.
خوانندگان عزیز! بالاخره آن لحظه موعود فرارسید و من روبروی ایشان قرار گرفتم! از این لحظه شما مصاحبه من ِ خبرنگار ِ آس پاس با حاج آقا بهنودی را می خوانید هرچند می دانم این مصاحبه را روزنامه خودمون هم چاپ نمی کند چه برسد به ….
خبرنگار: درود بر شما
حاج آقا بهنودی: السلام علیکم
خبرنگار: برای اینکه سئـوالات خود را شـروع کنم مقدمتـأ باید به عـرض خوانندگان میلیونـی خودم اشاره کنم که حکـومت چمـاق و چماقدارانش در ایـران، یکـی از بزرگتـرین نعمت های الهـی که بـه برکت ملایان باعبـا و بی عبایش به مردم ایران اعطاکرده است ” آزادیـست “.
کافی است از بزرگـان علـم هنر ادبـی و ورزش باستانـی سئوال شود. درضمن اگـربعد از ۳۳ سال ازبرکت این رژیـم آدمخـوار هنـوز واژه آزادی را در کشور عزیزمان کسی نمی خواهد به فهمـد تقصیـر خودش است چرا که ازبـزرگـان علـم عوضـی _ سیاسـی، خبرنـگار، تأتـر و سینمـا، روزنامـه نـگار، پرش ارتفـاع، لبـو فـروش، وکـلا و دکتـرا هم سئوال کُنـی آنرا درک می کننـد! و اصولأ چرا باید برای کوچکتـرین موضـوعـات ساده و پیش افتـاده اکابـری، توضیح داده شود!؟ چرا نمی خواهید بـزور هم شده قبول کنید که آزادی در ایـران است و بس !!!
مُجاب نشدید؟ خوب، پس از یک پیشکسوت علم و هنر و ورزش باستانی که مغز و زبان و قلم اش هـم چـون باد، گهی به مشرق گهی به مغرب در تلاطم است و هچنین مانند سرعت بـاد هم، همه چیز از رسانه های بزرگ گرفته تا …. برایش آماده می شود سئوال می کنیم.
حـاج آقـا بهنـودی: اگر تو زندگی ات یک حرف درست زدی همیـن کلمه آزادیـست کـه بـه آن اشاره کردی بـه خصوص در زمـان حکـومت ۸ سالـه “گفتگـوی تمدنـها” برادر ارجمندم سیـد خنـدان خاتمـی ( البته با اجـازه از آقای رفسنجانی) .
خبرنگار: یعنی در دوران سردار سازندگـی آزادی نبود!؟
حـاج آقـا بهنـودی: مستر، چـرا مـی خواهیـد بیـن مـا برادران شیعـه، نفـاق بیافکنـی؟ من کـه گفتـم با اجـازه سردار سازندگی از خاتمی دفاع می کنم.
بیچـاره سـردار سازنـدگــی در ایـران قدرتـی نـدارد، حتـی خامنـه ای هـم هیـچکـاره است ! ایـن بدبخـت هـا خودشان قربانـی آزادی شده اند. به حرف های اجنبی ها گوش نکنید،(البته بجـز آیت الله بی بی سی) الان یک قدرت مخوفی در ایـران است که در یک چشم بهـم زدن می توانـد:
” این برادران عـزیـز را که در راه اشاعـه دمـوکـراسی در تاریـخ مبـارزاتـی ایـران نظیرشـان را نمی توانیـد پیـدا کنید ” بخـورد!
خـبـرنـگـار: تا آنجائیکـه شواهـد نشان می دهد، اینهـا خودشان در ایـن ۳۳ سال، اینقـدر آدم خورده اندکـه بـه لقب رژیم آدمخوار مُفت ِخر شده اند حالا این قدرت مخوف کی است که اینها را می تواند بخورد !؟
حـاج آقـا بهنـودی: بـه من چه سطـح معلوماتت تا این حـد است!؟ تنهــا چیـزی که شماها بلـدیـد هـی تکـرار کارهایی است که اصلأ هیچ ربطی به سروران راه آزادی مانندبرادران عزیز،آقایان خاتمی،رفسنجانی،موسوی، کروبی و…ندارد. اگربه تاریخ بدون غرض ورزی نگاهی بیاندازی می بینی که اگرچنین قتل هایی هم احیانأ رُخ داده باشد درست ده سال قبل از تولد این سروران عزیزم بوده است، چرا که اگر آنهـا در آن دوران می بودنـد یقینـأ آن قدرت مخوف می توانست آنها را با هم به بلعـد!.
خـبـرنـگـار: حاج آقا بهنودی! شما هـم شـدی محمودی مَشَنـگ! کـه از کلمـات قـدرت مخـوف، مـافیـا نفـت و ملیارد دلار استفاده میکند ولی هیچ وقت هم نمی گوید جامد است، خودش ِ، تو جیب جا میگیر ِ؟ …
حـاج آقـا بهنـودی: مستـر، مثل اینکـه از بازی روزگار خیلی پـرتـی!؟
یک توک ِ پا بیا تو آیت الله بی بی سی! آنوقت خیلی چیزها دستگیرت می شود، خـدا را چی دیـدی!؟ شایـد فـردایـی هم نوشت هایـی از من به خوانـی که از جنتی و مصباح یزدی و … دفـاع کرده باشم و آنها هم جـزو بـرادران آزادیخـواه من بشونـد ( که ۱۰۰ البتـه بستگـی به سیـاست های بادی بـی بـی سـی دارد) و اصـلأ خـود آزادی باشند و چیزی که تو نمی فهمی این است:
“بازی آن پُشت، شرایطش اصلا یک جور دیگر است. این بازی خیلی سهمگین است “.
خـبـرنـگـار: حاجی جون! فکـر می کنـی کشف القمر کـردی!؟ همه اقشار مردمی ما می دانند که آن پُشتهـا چه خبر است چرا که خود دراین ۳۳ سال،قربانـی همان بازی آن پُشت شده اند ولی چرا تـو داور آن مسابقـه جنـایت و خیـانت پُشت شده ای و سوت میـزنی؟
امـا جاج آقابهنودی، سئوال آخر، فـرق رقص و لَوَندگـی در چیست !؟
حـاج آقـا بهنـودی: مستر، چیـزی که تو نمی تونی بـه فهمـی این است که هرکسـی شغلـی دارد! و بعـدش هم، این همه سئوال های پیچیده جمکرانی وجود دارد تو از این سئـوال های پیش پـا افتاده طـرح می کنـی، جوابش اینقدر ساده است که از رو بـری .
پس خوب گوش کُن، بـا اینکـه چماقـی بالای سـرم نیست خیلـی راحت از سردار سازنـدگـی دفـاع مـی کـردم سپس بـادی وزیـد از سردار اصلاح طلبـی دفـاع کـردم، طوفـان شـد از حقانیت ۶۰ درصـدی رئیس جمهور بودن احمـدی نـژاد در دانشـگاه کلمبیـا آمریکا دفـاع کردم، خلاصـه تا دلت به خواهد من به خاطر بـاد و طوفان های بی بی سی، کـه شدت و ضعـف اش هم توسط بـرادران تعییـن می شود مغـز و زبـان و قلـم ام در نوسان است که این را بهـش مـی گوینـد: رقـص …!”
ولـی وقتـی انسان هایی که شماها آنها را جزو خائنیـن و ضـد ایـران و ایـرانـی می دانید ماننـد رفسنجـانـی، خـاتمـی، موسوی،کروبی و … بنده آنها را، مبـارزان راه دمکـراسی و قربانـی راه آزادی می دانم این را بهش می گویند، لَـوَنـدگـی…! حال از رو رفتی!؟
خـبـرنـگـار: حجـی، الحق که نوع عجیب و غریب دستمال ابریشم تو دست … به بخشید تو خـونـتِ .
استکهلم- آدینه ۲۴ تیرماه ۱۳۹۰