اشپیگل: «جعفر پناهی قربانی پارانویای رژیم اسلامی است»

اشپیگل، حکم صادره در مورد جعفر پناهی را نشانه‌ای از پارانویای جمهوری اسلامی و ترس او از مخالفان‌اش دانسته است.

مردمک:
اشپیگل در گزارشی که با عنوان «کافکا در تهران» روز گذشته (۹ فوریه) در وب‌سایت این روزنامه منتشر شده به جعفر پناهی و حکمی که درباره او صادر شده پرداخته است.

این مقاله در حالی منتشر شده است که شصت‌ویکمین فستیوال بین المللی فیلم برلین که از امروز دهم فوریه آغاز به کار می کند، برنامه مفصلی را در حمایت از جعفر پناهی که عضو هیئت داوران این فستیوال است، تدارک دیده است پناهی عضو هیئت داوران این دوره فستیوال برلین است، اما به دلیل ممنوع الخروج بودن نمی تواند در این فستیوال شرکت کند.
اشپیگل از قول عباس بختیاری، صاحب فرهنگسرای پویا در پاریس می نویسد، شاید جعفر پناهی روزی بتواند فیلمی درباره زندگی او بسازد که اوایل دهه هشتاد با زنش سوار بر قایقی از تنگه هرمز در دوبی گذشتند و خود را به پاریس رساندند. سربازان دوست او را کشته بودند و زنش هم به خاطر ضربه‌های قنداق تفنگ سربازها سقط جنین کرده بود.

اشپیگل می نویسد، بختیاری اکنون به صدای جعفر پناهی تبدیل شده چرا که دولت ایران پناهی را از گفتگو با مطبوعات و رسانه‌های داخلی و خارجی منع کرده است. به نوشته اشپیگل، پناهی هم اکنون به سمبل آزادی بیان هنری که با خطر سانسور، خشونت و رژیم های توتالیتر روبه‌رو است، تبدیل شده.

جعفر پناهی در فستیوال برلین
دیتر کوسلیک مدیرهنری فستیوال فیلم برلین از جعفر پناهی دعوت کرده تا عضو هیئت داوران این جشنواره باشد، اما جمهوری اسلامی ایران با این دعوت مخالفت کرد و به آقای کوسلیک پیام داد که به جای جعفر پناهی، فیلم‌ساز ایرانی دیگری را به جشنواره خواهد فرستاد، اما فستیوال برلین این تقاضا را رد کرد. به گفته مدیر فستیوال برلین، همه فیلم‌های پناهی در طی روزهای برگزاری در این جشنواره نمایش داده خواهد شد.
به نوشته اشپیگل قرار است روز یازدهم فوریه نیز هم‌زمان با سالگرد بزرگداشت انقلاب ایران و به قدرت رسیدن آیت‌الله خمینی در این کشور، فیلم آفساید ساخته پناهی در فستیوال برلین به نمایش درآید.

بر اساس این گزارش، با این که پناهی با فیلم‌هایی که ساخته یکی از موفق‌ترین فیلم‌سازان ایرانی خارج از مرزهای ایران است، اما «رژیم ملاها» او را دشمن خود می‌داند، چرا که فیلم‌های پناهی درباره موضوع‌هایی مثل فحشا، مصرف الکل و سرکوب زنان است که از نظر حکومت ایران تابو تلقی می‌شود. به همین دلیل دولت ایران همه فیلم‌های پناهی را توقیف کرده است.

سینما و رهبران مذهبی ایران
اشپیگل در ادامه این گزارش به رویکرد رهبران مذهبی ایران با پدیده سینما در مقطع انقلاب اشاره می‌کند. نویسنده اشپیگل آتش زدن سینما رکس و سوختن ۴۰۰ تماشاگر آن را به عنوان نمونه‌ای از برخورد خصمانه هواداران آیت‌الله خمینی با پدیده سینما ذکر می‌کند.
آن گاه نویسنده به وضعیت سینما در ایران بعد از انقلاب می پردازد. به نوشته اشپیگل امروز در تهران، شهری با ۱۳ میلیون جمعیت تنها ۹۰ سینما وجود دارد و تعداد آنها در کل کشور ۲۷۰ سینما است.
اشپیگل می‌نویسد، بیشتر مردم ایران ترجیح می‌دهند فیلم‌ها را روی دی‌وی‌دی در خانه خود تماشا کنند، چرا که دختران و پسران جوانی که ازدواج نکرده‌اند نمی‌توانند با هم به سینما بروند. با این حال، همه فیلم‌های ممنوع شده ایرانی از جمله فیلم‌های پناهی و آخرین فیلم‌های هالیوودی بدون سانسور در بازار سیاه ایران فروخته می‌شود.

پناهی و جنبش سبز
اشپیگل شروع کشمکش حکومت ایران را با پناهی به خاطر حمایت او از میرحسین موسوی نامزد اصلاح طلب ریاست جمهوری در سال گذشته می‌داند. به نوشته این روزنامه، پناهی در خرداد سال ۱۳۸۸ همراه صدها هزار ایرانی دیگر در تظاهرات اعتراض‌آمیز علیه دولت محمود احمدی‌نژاد و تقلب در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. اشپیگل آن گاه به دستگیری پناهی و دخترش سولماز در مراسم تدفین ندا آقاسلطان در بهشت زهرا در ۳۰ ژوییه سال گذشته و آزاد شدن فوری‌اش اشاره می‌کند.
همین طور حضور پناهی در فستیوال مونترال در کانادا و حمایت آشکارش از جنبش سبز در آن فستیوال و بعد دستگیری او در خانه‌اش در تهران به جرم ساختن فیلمی علیه حکومت، از مواردی است که گزارشگر اشپیگل در مقاله‌اش به آنها اشاره کرده است.

به نوشته اشپیگل، پناهی توانست یک سوم این فیلم را به کمک دوست و همکارش محمد رسول‌اف کارگردان ایرانی تمام کند. رسول‌اف نیز به شش سال زندان محکوم شده است. اشپیگل از قول عباس بختیاری، پرونده پناهی را حدود ۷۵۰ صفحه ذکر می‌کند که شامل مصاحبه‌های پناهی با رسانه‌های خارجی و انتقادهای او علیه رژیم ایران است.

کافکا در تهران
اشپیگل آن گاه با اشاره به حکم صادره شعبه ۲۶ دادسرای انقلاب اسلامی تهران علیه پناهی که به موجب آن به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی محکوم شده، این حکم را حکمی علیه همه سینماگران مستقل در ایران ارزیابی کرده است. حکمی که فیلم‌سازان ایرانی را به خودسانسوری و جلوگیری از انتقاد علیه رژیم مجبور می‌کند.
گزارشگر اشپیگل به شرح دیدارش با رفیع پیتز فیلم‌ساز ایرانی ساکن پاریس می‌پردازد که آخرین فیلم‌اش «شکارچی» را با الهام از رویدادهای سیاسی اخیر ایران ساخته و در ماه‌های اخیر از جعفر پناهی حمایت کرده است.

رفیع پیتز می‌گوید، دستیارش در تهران به همراه پناهی دستگیر شده است. پیتز برای حمایت از پناهی از همه فیلم‌سازان دنیا خواسته است تا یازدهم فوریه، هم‌زمان با نمایش فیلم «آفساید» در فستیوال برلین، دو ساعت دست از کار بکشند، پیشنهادی که با استقبال برخی از چهره ‌ای سیاسی و هنری فرانسه از جمله برنار هانری لوی مواجه شده است. او این کار را «اعتراض خاموش» می‌داند. با این حال، پیتز معتقد است که فشار زیاد نیروهای خارج از کشور می‌تواند باعث شود رژیم بیشتر لج کند.

به نوشته اشپیگل، رژیم ایران پناهی را متهم کرده است که در فیلم آخر خود خواسته شورش‌های خیابانی تهران و حامیان جنبش سبز را تصویر کند، اما پناهی این اتهام را رد کرده است. او در دفاعیات خود در دادگاه گفته است که گاهی اوقات فکر می‌کند حتی فکر ساختن فیلم در ذهن‌اش می تواند جرم تلقی شود و به خاطر آن تنبیه شود.
اشپیگل این حرف پناهی را به یک موقعیت کافکایی تشبیه کرده و می نویسد، این همان صحنه کابوس‌گونه‌ای است که فرانتس کافکا یا جرج اورول در آثار خود ترسیم کرده‌اند و بیانگر پارانویای رژیمی است که بعد از تظاهرات تابستان ۲۰۰۹ می‌داند که حامیان اندکی دارد

ارسال دیدگاه