اسماعیل هوشیار: خلاقییت دنیای کوتوله ها !

بعد از تجمع سالیانه مجاهدین به مناسبت ۱۷ ژوئن و خلاقییت بسیج گله وار سیاستمداران آدمخوارکه برای حمایت از رهبرعقیدتی یا همان مسعود رجوی و اسلامش آمده بودند مطالب مختلفی را از زوایایی متفاوت نوشتند و ما هم خواندیم . خود  مجاهدین که مثل همیشه اعلام پیروزی کردند و به جان بولتون و خوزه ماریا ازنا و…..مدال شجاعت و آزادیخواهی دادند و بعد هم گفتند ۱۰۰ هزار پدیده به نام هوادار را بسیجی کردیم ! مخالفین این عدد را اغراق آمیز خواندند و اعداد خودشان را ردیف کردند از ۳۰ هزار تا ۱۰ هزار و تا ۳ هزار…..!

اسماعیل هوشیار
http://www.tipf.info
hoshyaresmaeil@yahoo.com

 ولی دعوا و حرف اصلی این نیست اصلا فرض بگیریم که حرف خود مجاهدین سند است و یا حتی بیشتر . من شخصا رقم ۱۰ میلیون فقره را پیشنهاد میکنم که یحتمل باید کافی باشد ! و این البته با یک دید انسانی و مبارزاتی مایه شرمساری مدعیون باید باشد . یعنی  اگر رجوی ها بدانند شرم چیست آنوقت هر چه عدد بزرگتر باشد فقط مایه شرمساری بیشتر است . چون حضور جنایتکارانی  به اسم سیاستمدار درهرتجمعی …یعنی رسما ریدن به آن تجمع ! ازنار و بولتون که معرف حضورباید باشد ولی جهت یادآوری ذهن کسانی که از این حضور شاد شدند و تبریک گفتند عرض شود که این دو نو گل محمدی از مدافعان و تئوریسینهای دو جنگ عراق و افغانستان در زمان بوش بودند و به زعم خودشان این حضور پیامی قوی به حکومت اسلامی بود تا شاید رژیم را زودتررام کنند !

در اکثرمطالب نقد گونه به این تجمع مجاهدین یک خشت کجی وجود دارد که اشاره به آن ضروری است و ارزش هیچ نقدی را هم پائین نمی آورد . فقط به عنوان نمونه اشاره ایی کنم به نقدی که ایرج شکری نوشت تحت عنوان ” تعارف کم کن وبر مبلغ افزای ” ….و البته اولین سوالی که به ذهن زد همین تیتر بود که کدام مبلغ ؟ ارزش ایدئولوژی اسلام انقلابی و سیاست خط موازی را که سالیان است مسعود رجوی به ” تف تومن ” مشخص کرده است . و اما بعد از این سوال برویم سراغ خود مطلب که به خیلی از وقایع اشاره درستی کرده و هنوز هم به قول خودش بعد از سالیان انتظار دارد تا مجاهدین به سوالاتش جواب بدهند !

ورود به هر نقدی از چنین جایگاهی یعنی اینکه نویسنده دچارفراموشی شده و یا هنوز خوش خیال است و یا شناختش نسبت به مجاهدین عمیق نیست . و الا چرا باید حضورکسانی مثل بولتون و ازنار و …..در گردهمایی مجاهدین برای عده ایی هنوز مایه تعجب باشد ؟ رهبری مجاهدین از فردای سقوط صدام بدون هیچ مبلغی سیاست خط موازی با امریکا را با افتخارو رسما اعلام کرد  دیگرچه فرقی دارد که کدام مهره فرستاده شود و چه بگوید !

چرا باید برای عده ایی این توهم هنوز وجود داشته باشد که مجاهدین را میشود نقد کرد ؟ آیا مجاهدین نقد را قبول دارند ؟ در تاریخ ۴۰ ساله این تفکر و ساختارآیا پدیده ایی به نام منتقد از نظررهبرعقیدتی قابل قبول است و یا به اعتراف مستقیم مهدی ابریشمچی ، رهبر عقیدتی ( مسعود رجوی ) فقط رو به بالا یعنی خدا پاسخگو است و قابل نقد نیست ! خوشبختانه چون اسناد جنین نظریات و اعترافاتی موجود است دیگر نمیشود هرچیزی را به وزارت اطلاعات رژیم ایران چسباند یعنی ار نظر تئوری میشود و لی درعمل نمی چسبد !

نیرو یا تفکر و فردی که ظرفییت نقد را دارد اولا وابسته نیست و توان استقلال عمل در زمین سیاست روز را دارد . دوما متوهم نیست و چون واقع گرا است پس پایگاه مردمی دارد به همین دلیل امکان جذب و دفع نیرو را دارد . و سوما سیاستش متاثراز ایدئولوژی نیست و ایدئولوژی هم که نمیشود متاثر از سیاست باشد . ولی برای مجاهدین همه چیز به یمن انقلاب ایدئولوژیک و چنگ زدن به خواهر مریم شدنی است ! یعنی نمیتوانید سیاستی سالم و انسانی را از دل این ایدئولوژی بیرون بیاورید یادتان نرود که خمینی تجربه خیلی گرانی بود .

فقط کافی است کمی بیشتر دقت کنید تا متوجه شوید غیبت کبری مسعود رجوی با هیچ استاندارد سیاسی همخوانی ندارد . نگه داشتن ۳۵۰۰ زندانی و تشویق به ماندن این اسیران در بیابانهای عراق نه بار سیاسی دارد و نه تاکتیک است بلکه فقط با ایدئولوژی اسلام انقلابی میشود از آن استراتژی خفن عاشورایی و کشتار آن انسانها دفاع کرد . و بقیه اعمال و حرکات ناموزون مجاهدین در صحنه سیاسی سالیان است که ربطی به مبارزه ندارد . سازمان مجاهدین از مقطع پایان جنگ ایران و عراق با آن استراتژی مرده و تمام شده جنگ آزادیبخش و ماندگاری بی ثمر در عراق ، اتوماتیک از گردونه مبارزه و بالطبع استقلال و سیاستی انسانی و مناسباتی سالم خارج شد و در مسیر ترکستان روی تمامی اعمالشان هر اسمی میشود گذاشت به جز مبارزه ! بنابراین ضمن اینکه به هر گونه تلاشی جهت زنده کردن عنصرمبارزه در مجاهد خلق نمیشود ایراد گرفت ولی در عین حال پیشنهاد میکنم زیاد امیدوارنباشید چون فایده وتاثیری ندارد به قول معروف گشتم نبود…نگرد نیست !

ما که از دل یک پراتیک مشخص سالم و زنده بیرون آمدیم و گقتیم و نوشتیم که رسیدن وذوب شدن دربورژوازی قانونمندی تکامل است . یک اتفاق و جبربیرونی نیست و بعد تشریح کردیم که چگونه….؟ اما عده ایی از مبارزین چپ ، به ما چپ و راست ایراد گرفتند که الان وقتش نیست چون مجاهدین هم مبارز هستند و باید با آنها وحدت کارکرد و کردند و همین امروزهم برایشان دیگرهیچ حرکتی قبح و زشتی ندارد . یعنی خودشان هم گیج میزنند که بالاخره بولتون مجاهد و آزادیخواه شده است و یا مجاهد در بولتون ذوب شده است ؟ قرار نیست چون روزی ، روزگاری مجاهدین مبارزه کردند تا همیشه ازآن گذشته ارتزاق کنند . موضوع مبارزه به هیچ وجه یک حساب پس انداز نیست بلکه مثل حساب جاری میماند که باید مستمرو روزانه فعال باشد .

خلاصه کنم :
بودن مجاهدین در چنین نقطه ایی با حضورآدمخوارمجاهد جان بولتون و بقیه…..نه یک تاکتیک است و نه بارسیاسی دارد مثل دادن پیام درسخنرانی مریم رجوی برای افغانستان که نه بار سیاسی دارد و نه تاکتیک است بلکه یک پیام قوی تبلیغاتی برای مراسمهای مشابه است تا افغانیهای عزیز بازهم و در مراسمهای بعدی بیشترحالشو ببرن !

بودن آن انسانهای اسیر در قرارگاه اشرف به مثایه زندانی به هیچ وجه نه اسمش مبارزه است و نه سیاست ! و دعوت مریم رجوی از دولت عراق برای کشتار آن انسانهای اسیرفقط به حماقتهای عاشورا گونه ایدئولوژیک مربوط است . مسعود رجوی تا به همین امروز هم برای رسیدن به حاکمییت سیاسی سرنا را از سرگشادش زده است از امروز به بعد هم با هر صحنه ایی شبیه حضورجان بولتون مواجه شدید نه تعجب کنید و نه غش و ضعف ! فقط خواهشا حرمت واژه ها و ارزشهای انسانی را حفظ کنید . مبارزه و آزادیخواهی واژه هایی هستند که برازنده انسان است و نه اسلام و خدا و مسعود و جان بولتون و….هرموجود دیگری !

در جایی خواندم که یکی از این مجاهدین نوشته بود : این از حقانییت برادر مسعود و خواهر مریم است که جان بولتون در برابرشان زانو زده است ! ما هم جواب دادیم مبارک است . یعنی مبارک همه کسانی که چشمشان را بسته اند و از بار سنگین حماقت لذت میبرند !

با آرزوی سلامتی فکری و روحی و روانی برای رهبری مجاهدین ، تمامی اعضاء و هواداران ، تمام متحدین سیاسی و شورائی و هر آنکس که فکر میکند مجاهدین در حال مبارزه هستند !

ارسال دیدگاه