به سایت لَج‌وَرخوش آمدید

LAJVAR

 

 

کارگران کودکان زنان هنر و ادبیات خارجی بهداشت و درمان لطیفه تصاویر کامپیوتر کلیپ و صدا سایت های دیگر خانه احزاب اخبار پیک ایران سایت بی طرف آرشیو صفحه نخست
اسامی قربانیان کشتار  زندانیان سیاسی در سال 67

 ______________________________________________________________

2009-06-05

رويگرداني از حوزه‌هاي راي‌، به سود آزادي، به سود حاکميت مردم و به زيان استبداد است

 

کميته مرکزي سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران

دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اسلامي، با کانديداتوري چهار چهره شناخته شده رژيم، که از صافي شوراي نگهبان گذشته‌اند، به روال معمول سي سال گذشته، برگزار خواهد شد. در جمهوري اسلامي انتخابات غيردمکراتيک است، بويژه انتخابات رياست جمهوري چرا که بر اساس قانون اساسي تنها اولا مردها و سپس در ميان آنها معتقدين به مذهب شيعه دوازده امامي و نيز مطيع ولي فقيه حق دارند کانديدا شوند و همچنين بايد به تائيد شوراي نگهبان نيز برسند. مردم نيز انتخاب آزادانه‌اي ندارند و تنها مي‌توانند از بين منتخبين حکومت، به يک نفر راي دهند.
در عين حال، اين انتخابات، پس از يک دوره رياست جمهوري احمدي نژاد، در شرائطي برگزار ميشود که بحران اقتصادي عملا عرصه را بر زندگي بسياري از مردم تنگ کرده و بي‌پروائي دولت به چگونگي معيشت اکثريت جامعه و حيف و ميل ثروت‌هاي ملي به پاي تسليحات نظامي، پروژه ماجراجويانه اتمي، انجام برنامه‌هاي نمايشي چون پرتاب موشک و بريز و بپاش در پروژه هاي به اصطلاح عمراني و غيره ، زندگي روزمره را با دشواري فراوان روبرو کرده و بخش بيشتري از مردم را به زير خط فقر کشانده است و نارضايتي به شکل وسيعي در ميان اقشار جامعه گسترده شده است
جنبش‌هاي اعتراضي در ميان اقشار مختلف جامعه رشد يافته و تداوم اين جنبش‌ها عليرغم سرکوب مداوم آنها توسط رژيم، يکي از ويژگي‌هاي بارز اين دوره است و صداي اعتراض از هر گوشه به گوش مي‌رسد. اين اعتراضات بيش از پيش سازمان يافته و با طرح مطالبات مشخص و خطاب قرار دادن دولتمردان حکومت اسلامي همراه است. جنبش‌هاي زنان، کارگران، مليت‌هاي تحت ستم، معلمان، دانشجويان و ديگر اقشار جامعه با طرح خواسته هاي خود و تاکيد بر پيوند با يکديگر سطح رشديافته‌اي از مبارزه اجتماعي را نشان مي‌دهند.
همزمان در عرصه سياست خارجي نيز تحولاتي رخ داده و سياست خارجي امريکا به دنبال پيروزي اوباما در انتخابات رياست جمهوري امريکا، تغيير محسوسي کرده است. چنين به نظر ميرسد که سياست دولت فعلي امريکا، بر کاهش تشنج در بيرون از مرزهاي اين کشور، جهت سروسامان دادن به آشفتگي و خسارات ناشي از يکي از بزرگترين بحرانهاي اقتصادي سرمايه‌داري در يک صد سال گذشته، قرار گرفته است. در اين شرائط، دولت امريکا ترجيح مي‌دهد تا با دولت ايران وارد مذاکره شده و با حصول توافقاتي پيرامون مسائل مورد مناقشه و بويژه حول پرونده اتمي، ولو موقت، براي کاهش تشنج در منطقه خاورميانه، زمان کافي براي حل مسئله عراق و افغانستان و تجديد آرايش نيروهاي خود در اين منطقه را بدست آورد.

جناح حاکم به شدت از تغيير اوضاع، نارضايتي مردم و تحولات اجتماعي، که خطر خارج کردن سکان هدايت جامعه از دستانش را در پي داشته باشد، در هراس است، و تمام تلاش خود را براي کنترل انتخابات و جلوگيري از ورود عناصري نامطلوب، ازنظر حکومت، به کار مي‌گيرد. از اين رو است که چهره امتحان پس داده‌اي چون خاتمي، کوتاه زماني پس از اعلام کانديداتوري‌، زير فشار و تهديد جناح خامنه‌اي، انصراف داده و کانديداتوري خود را پس مي‌گيرد.
در چنين شرائطي که انتخابات بيش از هر زمان ديگري کنترل شده پيش مي‌رود، تنور انتخابات در جامعه، آن گونه که مطلوب گردانندگان است، گرم نشده و فضاي سردي بر آن حاکم است. کانديداهاي رسمي، همگي چهره‌هاي شناخته شده قديمي هستند و اين اولين باري است که کفگير جمهوري اسلامي براي يافتن کانديدا و يک چهره جديد با قول وقرارهاي انتخاباتي تازه، به کف ديگ خورده است و مهره‌هاي قديمي از قبيل حسين موسوي و مهدي کروبي بار ديگر وارد گود شده‌اند. واقعيت اين است که در طول سي سال گذشته مردم تمام چهره‌هاي جمهوري اسلامي را امتحان کرده‌اند، از خط امامي دو آتشه و طرفدار «عدل اسلامي» گرفته تا ليبراليسم اسلامي «سردار سازندگي»، از خاتمي اصلاح طلب تا بازگشت به اصل «عدالت اسلامي» احمدي نژاد و هر دوره نسبت به دوره قبل اوضاع خرابتر و نابساماني فزوني يافته است. مردم دراين سي‌سال همه سياستمداران جمهوري اسلامي و انواع سياست‌ها را آزموده‌اند و در نهايت نيز به تجربه دريافته‌اند که سکان حکومت در کشور ما، عمدتا نه در اختيار رئيس جمهور و مجلس و ديگر ارگانهاي انتخابي، که تحت نظارت و کنترل عناصر و ارگان‌هاي غيرانتخابي است. بطور واقعي و مطابق قانون اساسي، قدرت اصلي در جمهوري اسلامي در خارج از حوزه ارگانهاي انتخابي و دور از دسترس صندوق‌هاي راي قرار دارد. اين خود يکي از زواياي مهم در نگاه به انتخابات در جمهوري اسلامي و جايگاه رئيس جمهور در آن است.
جمهوري اسلامي به راي مردم باور ندارد و تنها مي‌کوشد تا با راي مردم به رژيم خود مشروعيت بخشد. براي حکومت اسلامي شرکت مردم و بخصوص ميزان شرکت مردم مهم است و نه نتيجه انتخابات، چرا که نتيجه را خود از پيش و به صورت کنترل شده، هدايت مي‌کند. کانديداهايي که پس از عبور از صافي شوراي نگهبان به صف اول مسابقه انتخابات مي‌رسند، از «خودي»ها هستند و در نهايت هم نقش آنها غالبا در حد «تدارکاتچي» و مجري " حکم حکومتي" باقي خواهد ماند.
حضور در پاي صندوق‌هاي راي جمهوري اسلامي، که کوچکترين روزنه‌اي براي امکان تاثيرگذاري باقي نگذاشته است، تنها به سود جناح حاکم است. قواعد بازي انتخابات در جمهوري اسلامي توسط خود جمهوري اسلامي تعيين شده و منطبق بر هيچ قاعده دمکراتيکي نيست. تلاش براي تغيير قواعد بازي و دمکراتيزه کردن آن، از مسير شرکت در آن نمي‌گذرد. اين کار تنها به معني تائيد خود بازي است. راه پايان دادن به استبداد و بي‌حقوقي مردم از مسير پذيرش بي‌حقوقي نمي‌گذرد. پايان عمر يک حکومت مستبد زماني به پي‌ريزي ساختمان يک جامعه آزاد کمک مي‌کند که مردم براي اعاده حقوق خود مبارزه کنند. از اين‌رو مبارزه براي حق حاکميت مردم بر سرنوشت خود و کسب آزادي‌ها و از جمله آزادي انتخابات، از مجراي مبارزه با نقض اين حقوق توسط جمهوري اسلامي مي‌گذرد. طي سي سال گذشته بخشهاي مختلف جامعه ما، از زنان تا کارگران و کارمندان و زحمتکشان، از جوانان و دانشجويان تا جنبشهاي ملي در کردستان و سايرنقاط، از روشنفکران و روزنامه نگاران تا نويسندگان و هنرمندان، از طرق گوناگون و با تحمل رنجها و مصائب فراوان و پرداخت هزينه‌هاي بسيار، درراه مقاومت و مبارزه براي حقوق ابتدائي و عادلانه‌شان از پاي ننشسته است
ترديدي نبايد داشت که مبارزه مستقل مردم و رشد و پايگيري اين جنبش‌هاي مردمي با تکيه بر خواسته‌هاي حق‌طلبانه شان، مهمترين عرصه مبارزه با رژيم است. عدم شرکت در بازي‌هاي سياسي که تنها رژيم از آن بهره مي‌برد و بايکوت انتخابات فرمايشي، راهي است که پايه‌هاي رژيم اسلامي را سست کرده و اجازه خواهد داد تا سرانجام آلترناتيوي در برابر حکومت قد برافرازد.

براي اين که به تحريم انتخابات پاسخ مناسب داده شود، مي بايست سياست "نه" به دهمين دور انتخابات رياست جمهوري و مبارزه براي برگزاري يک انتخابات آزاد را به ميان مردم برد. انتخابات آزاد يکي از خواستهاي دمکراتيک مردم و يکي از الزامات برقراري دمکراسي است، اما رژيم حاکم بنا به ماهيت و عملکرد آن، نمي‌تواند به برگزاري انتخاباتي آزاد و نتايج آن گردن گزارد. در دوره‌هاي قبل برخي از شرکت کنندگان در انتخابات، با اين استدلال که بالاخره بد بهتر از بدتر است، به پاي صندوق راي مي‌رفتند. اين بار همان‌ها با شعار سد کردن راه احمدي نژاد، شرکت در انتخابات را توجيه مي‌کنند. با توجه به ساختار حکومت اسلامي و قانون اساسي آن، رئيس جمهور در بهترين حالت مي‌تواند يک تدارکاتچي خوب براي رژيم باشد. اين ايده که با تغيير چهره‌ها در صندلي رياست جمهوري، تحولي در جامعه رخ خواهد داد، توهمي بيش نيست. راي «مفيد» و«مصلحتي» در جمهوري اسلامي فايده‌اي ندارد و تنها در خدمت پر کردن صندوق‌هاي راي و مشروعيت بخشيدن به حکومت است.
جامعه ما شايسته «بهترين»ها است و نه «بد»ها. سال‌ها است که «بد»ها و «بدتر»ها در اين مملکت حکومت کرده‌اند و کارنامه همه آنان پيش چشم ما است. بايد اين دور باطل را شکست و به اين بازي، که تنها سردمداران حکومت از آن نفع مي‌برند، خاتمه داد. در اين انتخابات نيز امکان انتخاب بين بد و بدتر وجود دارد، ولي سودي از آن حاصل مردم نخواهد شد.
بايد تلاش کرد تا تحريم دهمين دور انتخابات رياست جمهوري اسلامي را همگاني کرد. مسئوليت حکم مي‌کند که همه آناني که سخن مشترکي دارند و بر اين باورند که بايد به دور باطل انتخاب بين بد و بدتر خاتمه داد، بايکوت انتخابات را يک صدا پر طنين کنند. جريانات سياسي که سياست نه به دهمين دور انتخابات رياست جمهوري اسلامي را دنبال مي‌کنند، بايد متحدا با اتخاذ سياست و اقدام مشترک، نگذارند جمهوري اسلامي بيش از اين راي مردم را در انظار جهانيان، خرج مشروعيت بخشيدن به نظام استبدادي خود کند و در داخل کشور از آن براي ارعاب و فريبکاري استفاده نمايد.

کميته مرکزي سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران بر اين باور است که شرکت مردم در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري اسلامي، فقط و فقط به سود حاکمان مستبد و در خدمت بقا و دوام آنها قرار مي‌گيرد. از اين‌رو خلوت نگهداشتن حوزه‌هاي راي‌گيري و خالي گذاشتن صندوق‌هاي راي را به سود آزادي و به سود حاکميت مردم و به زيان استبداد مي‌داند. در اين راستا، دست همه آزاديخواهان را براي افشاي هرچه بيشتر انتخابات فرمايشي به گرمي مي‌فشاريم و از هر ايده و پيشنهادي براي پرطنين کردن صداي "نه" به جمهوري اسلامي و " نه" به انتخابات فرمايشي‌ آن، استقبال مي‌کنيم.
بايد به وضوح به مردم گفت که شرايط برگزاري يک انتخابات آزاد و دمکراتيک در جمهوري اسلامي وجود ندارد و شرکت مردم در انتخابات و راي آنان، تاثير تعيين‌کننده‌اي در شرايط جامعه و زندگي آنان نخواهد داشت. امروز امکانات براي رساندن صداي آزاديخواهان به مردم کم نيست. در صف مشترک، فرياد آزاديخواهان عليه انتخابات فرمايشي را پرطنين کنيم.

2خرداد ١٣٨٨ - 23 مه ٢٠٠٩