به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

تابلوى سياهكل اثر بيژن جزنى

احمد زاهدی لنگرودی

تابلوى سياهكل اثر بيژن جزنى يكى از شاهكارهاى هنر معاصر ايران است كه متاسفانه تاكنون كمتر به آن توجه شده است. جزنى اين تابلو را در سال 1350 و در زندان عشرت آباد كشيده. جزئيات فراوان و استحكام و تركيببندى منسجم و زيبا از بارزترين خصوصيات اين تابلو است. زمينه ى تيره و مبهم اثر كه در آن دامون ( جنگلى انبوه كه نور خورشيد به درستى به زمين آن نميرسد ) با علفهايى هرز و خشك و يك لاشه خوار و يك گاو ديده ميشود قرار است تصويرگر فضايى باشد كه در آن گوزن شخصيت اثر كه با رنگهايى شاد و روشن از زمينه مجزا شده، با تيرگيها در نبرد باشد.
حماسه ى سياهكل به قدر كافى براى همگان آشنا است. گوزن سمبل چريكهايى بود كه آن سالها اقدام به مبارزه ى مسلحانه عليه استبداد پهلوى مي كردند. نبرد حماسى سياهكل و تصرف پاسگاه ژاندارمرى آن توسط چريكها در سال 49 نخستين بارقه هاى اميد را در دل طيف جوانان مبارز و روشنفكرهاى آن زمان شعله ور ساخت و راه نوينى در مبارزه عليه امپرياليسم و استبداد داخلى گشود. گوزن ـ چريك تابلوى جزنى نماد همان انسانهايى است كه با گذشتن از جان و جواني خويش محرك مبارزه در راه انقلاب بودند. به ياد بياوريد كه عنوان فيلم مسعود كيميايى كه در آن اشاراتى به جنبش چريكى ايران ميشود نيز "گوزنها" است. كيميايى در مصاحبهاى در زمان اكران فيلم گفته بود كه چون گوزن شاخ هاى زيبا و بلندى دارد. هنگام فرار از شكارچيان، شاخهايش بين شاخههاى درختان جنگل گرفتار ميشود و شكار ميگردد. او خود چنين تصويرى را در سكانس شكار گوزنها در ابتداى فيلم خط قرمز در سال57 بازسازى كردهاست.
از اينكه تابلوى سياهكل اكنون كجاست و اينكه چه سرنوشتى بر آن رفته اطلاع دقيقى در دست نيست. تابلو به شكل يك مستطيل عمودى و احتمالاً حداكثر در ابعاد پنجاه در هفتاد سانتيمتر بوده است. و گوزنى را در حال دويدن نشان ميدهد كه شمشيرى را در دست چپ گرفته و فرياد ميزند. تيغه ى شمشير گوزن از ميان خفاشها عبور كرده و در دل تيرگى ( جهل ) فرود آمده است. و دست راستش روى نورى درخشان قرار گرفته و چشمى ( آگاهى ) در كف دست و ميان نور نقش شده. اين چشم ميتواند هم چشم راست گوزن باشد . از آنجا كه اين تابلو را ميتوان در سبك كوبيسم جاى داد. طبيعى است كه هنرمند فرم و نحوه ى جايگزينى رئاليستى عناصر اثر را بنابه نياز محتوايى جابجا كند. فرم اندام گوزن بسيار استوار و جز سر و شاخهايش خشن و با خطوط شكسته و مقطع ترسيم شده. و همچنين در رنگبندي ها و قلمگيرى سعى شده پيكر گوزن به تنه ى درختان جنگلى شبيه شود. اين نكته خود استحكام بيشتر گوزن را نمايش ميدهد و عزم او را در راهى كه برگزيده به تصوير ميكشد. همچنين تاكيد بر مذكر بودن شخصيت تابلو به دو دليل صورت گرفته كه نخست قدرت مردانه را به رخ بكشد و همچنين زيبايى اندام مرد را كه متاثر از هنر پيكر تراشى و نقاشى يونان و روم باستان است يادآور شود. و در نهايت به اين طريق احترام و سپاس خود را نسبت به مردان حماسهى سياهكل ابراز دارد. اين نكته ها تسلط هنرمند را بر تاريخ هنر و استفاده خلاقانه از انديشه اش را در راه نمايش هنرمندانه ى آرمان و ايدئولوژى نمايان ميكند كه در تاريخ نقاشى ايران تاكنون كمتر به چشم خورده است.
جز اندام گوزن، سر و شاخهايش با خطوط منحنى تصوير شده اند؛ بخاطر القاى اين حس كه انديشه و آرمان شخصيت اثر را زيبا نشان دهد. معمولاً براى نمايش زيبائيها از خطوط منحنى استفاده ميشود و همچنين خط منحنى بيانگر حس آرامش و اطمينان نيز هست.
در رنگ گذارى تابلوى سياهكل به نكته ى جالبى ميتوان اشاره كرد كه اثر را به دو پلان مجزا در پسزمينه و پيشزمينه تقسيم ميكند. جداى اينكه با تاثير از آثار مينياتور ايرانى و متاثران غربياز آن سبك نقاشي، مانند پابلو پيكاسو، بيژن جزنى به استفاده از رنگهاى تخت در شخصيت و عدم استفاده از پرسپكتيو روى آورده تا بتواند در يك نظر كوتاه و ساده مخاطب را با خود درگير كند و پيام تابلو را بي هيچ پرده پوشى به وى انتقال دهد.
بخش پس زمينهى تابلو، تيره و تار است؛ براى پوشش آن از رنگهاى سرد استفاده شده. اين مسئله تداعى كننده ى جنگل است و هم ميتواند با ايجاد ابهامى كه رنگهاى سبز و آبى ايجاد ميكنند، فضاى منفى براى حضور شخصيت تابلو ايجاد كند. چند عنصر مانند خفاشها و لاشه خوار ميتوانند نمايشگر استبداد و عوامل پيرامون آن باشند. و گاو كه در برابر گوزن و در پائين زمينه ى اثر كشيده شده است عنصرى است كه خشونت، استثمار و استحكام را توامان منتقل ميكند، از همينرو است كه نقش گاو از تمامى نقوش پسزمينه محوتر و بدويتر ترسيم شده است. انتخاب خلاق و آگاهانه ى تركيب رنگهاى سرد با توجه به اينكه بناى هنرمند نيز بر آن بوده كه تابلو تصويرگر واقعه ى سياهكل باشد، براى توصيف فضاى سياسى دوره اى كه واقعه ى سياهكل به وقوع پيوست يعنى سالهاى اوخر دهه ى چهل، كاركرد دارد.
در پيشزمينه، شخصيت گوزن بر خلاف پسزمينه با رنگهاى شاد و گرم نقش بسته است كه علاوه بر برجسته كردن نقش او در تابلو بيانگر شور و هيجان انقلابى نيز هست. اغراق در چشم چپ گوزن كه ميتواند بيانگر ايدئولوژى و آگاهى باشد به همان اندازه كه فرياد خشن گوزن اغراق آميز است ترسيم شده و اين تركيب قرينه مانع از آن ميشود كه تعادل خاص موجود در تابلو به هم بريزد. نقطه ى اتكاى تابلو، جايى كه نگاه مخاطب بر آن توقف ميكند، همين چشم زيباى گوزن است. كه بر عكس چشم ديگر كه در بالا قرار گرفته، هنرمند آنرا با رنگهاى پسزمينه پر كرده است. بدين معنى كه او سردى و تيرگى و ابهام و در يك كلام استبداد را ديده است و اكنون فريادش و شمشير كشيدن اش به خاطر ديدن آن و بر عليه آن است.
بيشترين تلاش جزنى در تابلوى سياهكل بر ترسيم شخصيتى استوار و ايجاد نظمى محكم در شخصيت گوزن ـ چريك در برابر آشفتگى پس زمينه ى اثر است و اين تضاد كه از بنيان كار تابلو را به تفسيرهاى زيباشناسانه ميكشد. تنها محصول يك ذهن خلاق و هنرمندانه است. مسلماً همانگونه كه نياز به بازخوانى تاريخ چپ در ايران احساس ميشود و بسيارى در گوشه و كنار جهان دست در اين كار دارند، بهتر آن است كه با بازخوانى انتقادى و نمايش مجدد محدود آثار هنرى بازمانده از بنيانگذاران اين جنبش؛ بخشى از تاريخ را اينبار از زاويه ى زيباشناسى مورد توجه قرار داد. نوشتار فوق تنها آغازى خام دستانه، تجربى و كوتاه در اين باره بود. باشد تا كوشندگان نكته هايى بيشتر برگيرند و بنگارند.   

 احمد زاهدی لنگرودی
زمستان 1383

 

منبع: کانون اندیشه