به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر    کلیپ و صدا    مکانی برای احزاب

اخبار روز از پیک ایران     اخبار سایت بی طرف     اخبار رادیو فردا   خارجی    آرشیو     صفحه نخست

 ______________________________________________________________

2007-05-08

تحقیق در مورد اپیدمی خود سوزی زنان در تاجیکستان
 

لورین میوت (Lorraine Millot) از روزنامه فرانسوی زبان لو کوریه (Le Courrier)

مترجم: مرجان افتخاری

0.8.05.2007

در تاجیکستان فقر، بیچارگی و اطاعت کامل از مرد دلیل خود سوزی صد-ها زن در سال است. برای تحقیق در مورد شرایط زندگی زنان و خود سوزی آنها با چندین نفر از جمله روانپزشکان، پزشکان بیمارستان سوانح و سوختگی، سازمان–های غیر دولتی (NGO) که در این زمینه فعالیت میکنند و چند زن جوان ملاقات کردیم.

 

یکی از روانپزشکان که بیشتر در این زمینه تجربه دارد، در مورد گذشته و زندگی کنونی زنان چنین اظهار داشت: زندگی زنان تاجیک واقعا یک فاجعه است. در گذشته، ( اتحاد شوروی) حزب کمونیست، برابری ظاهری بین زن و مرد را به این منطقه تحمیل کرد، یک نوع قانون برابری بدون درک درست و واقعی از مفهوم این برابری. در حال حاضر، سنت-های قدیمی، چند همسری (پلی گامی) و اطاعت مطلق زن از مرد دو باره رایج شده است.

 

به نظر من، فقر، بدبختی، شرایط بد اقتصادی، مرد سالاری و چند همسری دلایل اصلی خود سوزی صد-ها زن در سال است. در حقیقت، خود سوزی زنان از نظر روانپزشکی بیانگر بن بست و ناامیدی کامل آنها است. آمار دولتی و سازمان بهداشت جهانی (OMS) در مورد خودکشی زنان در این کشور کاملا غیر واقعی است (از هر 100.000 نفر 2,3 نفر خود کشی میکنند). اگر چه بیشتر خانواده-ها خود سوزی زنان را پنهان میکنند و آنرا تصادفات خانگی جلوه میدهند ولی باید به روشنی و بدون تردید در مورد اپیدمی خود سوزی زنان در تاجیکستان صحبت کرد.

 

اکثر این خود سوزی–ها ناشی از درگیری-های خانوادگی و شرایط زنان در خانواده است، چرا که بطور سنتی، زن جوان باید با خانواده همسر زندگی کند و باز بطور سنتی باید از همسر و مادر همسر خود اطاعت کند. در چنین شرایطی، با زنان جوان مانند خدمتکار خانگی رفتار میشود.

 

پزشکی که در مرکز سوانح و سوختگی-های درجه 1 کار میکند اظهار داشت که هر سال بیش از 50 زن خود سوزی کرده را معالجه میکند. این تعداد آماری هستند که به بیمارستان پایتخت (دوشنبه) آورده میشوند. تعداد زیادی از آنها قبل از آنکه به بیمارستان آورده شوند میمیرند. این پزشک هم دلیل اصلی خود سوزی زنان را مشکلات خانوادگی ارزیابی میکند. در تاجیکستان پلی گامی و اطاعت از مرد و مادر شوهر دلائل اصلی خود سوزی–ها است. زمانی که مرد همسر دوم اختیار میکند، به زن اول پول و مخارج کمتری میرسد، وضعیت مالی زنان را زمانی که مرد همسر سوم و چهارم هم داشته باشد در نظر بگیرید. غیر از مسئله مالی و شرایط بد اقتصادی، طبق فرهنگ و سنت، زن اول احساس تحقیر و سرافکندگی را هم باید تحمل کند.

 

یکی از مسئولین سازمان غیر دولتی بنام (مادر) در این مورد اینطور اظهار نظر میکند.

به تمام این شرایط، فقر، بدبختی، بیکاری، مردسالاری، کتک خوردن شبکه معاملات زنان را هم که بسیار فعال هستند باید اضافه کرد. هر سال، هزاران زن جوان از این طریق بعنوان فاحشه تاجیکستان را به قصد خارج بویژه امارات عربی، و ترکیه ترک میکنند.

 

جنگ همه چیز را در این جا ویران کرده است، تعادل روانی و اخلاقی بسیاری از تاجیک-ها را تغییر داده است. اکثر اوقات، خانواده-ها دختران خود را تشویق میکنند که به کشور-های عربی و امارات و یا کشور-های دیگر بروند. اکثر آنها در شهر دوشنبه دستگیر میشوند و پس از گذراندن چند ماه در زندان، خود آنها به اعضاء و یا رئیس شبکه معاملات تبدیل می-شوند. متاسفانه، ما امکانات لازم برای تغییر شرایط آنها را نداریم. این زنان احتیاج به کار، پول و شرایط بهتر زندگی دارند که ما قادر به ایجاد و فراهم کردن این شرایط برای آنها نیستیم.

 

گفتگو با دو زن جوان

ساریون، رن جوان 26 ساله-ای که اقدام به خود سوزی کرده بود بخشی از زندگی فلاکت بار خود را این چنین تعریف کرد: من نمی خواستم خودسوزی کنم، فقط میخواستم خانواده-ام، بویژه برادرم را بترسانم. زیرا او همیشه مرا زیر لگد میگیرد. من از سن 12 سالگی در دانشگاه دوشنبه بعنوان نظافتچی کار کردم. با پولی که در آوردم میتوانستم درس بخوانم. دوست داشتم وکیل بشوم. من تنها دختر خانواده هستم و برادرم اصرار دارد که من در خانه بمانم و بعنوان خدمتکار در خانه کار کنم، برای همین اکثر اوقات مرا زیر لگد میگیرد. فکر کردم، خود سوزی تنها راه نجات من از این شرایط است

 

با نرگس، زن 24 ساله دیگری که در دهکده-ای در 30 کیلو متری دوشنبه زندگی میکند در مورد شرایط زندگی-اش صحبت کردیم.

نرگس میگفت که همسرش مانند بسیاری دیگر از مرد-های این دهکده برای کار به روسیه  رفته است. اکثر آنها بعنوان باربر آنجا کار پیدا میکنند. در مدت 6 ماهی که رفته، فقط یک بار پول فرستاده است. من نمی دانم چقدر پول برای خانواده-اش فرستاده است. اینجا، اصلا مرسوم نیست که زن در جریان امور مالی همسرش قرار بگیرد. ولی خانواده او برای درمان بچه کوچکم که اکثر اوقات مریض است به ما کمی پول دادند. نرگس ادامه داد که من شوهرم را قبلا نمیشناختم تنها در روز ازدواج با او آشنا شدم. خانه ما همانطور که میبینید نه آب دارد و نه برق. من فقط یک باغ کوچک دارم که با آن زندگی دو بچه-ام را میگذرانم. برای من کارکردن در باغ، کاشتن، دروکردن و بچه داری مشکل است ولی خوب راه چاره دیگری نیست. من هم در مورد خودسوزی-ها شنیده-ام ولی فعلا ناراضی نیستم.