به سایت لج ور خوش آمدید

LAJVAR

 

کارگران    کودکان     زنان    هنر و ادبیات     لطیفه    تصاویر     کامپیوتر     سایت های دیگر

اخبار روز از پیک ایران     خلاصه اخبار رادیو فردا    خارجی     آرشیو      صفحه نخست

 ______________________________________________________________

بهایی که زنان در جنگ علیه تجارت مواد مخدر در افغانستان می پردازند؛ دختر به جای پول خشخاش!


Farah Stockman – Boston Globe - سپتامبر 2005
برگردان: پویا
http://www.pouyashome.com

شینوار - افغانستان
در کوه های خشک و بی آب استان ننگارهر، وام گرفتن راهی برای گذران زندگی است. در هر پاییز، کشاورزان برای کاشتن محصول خشخاش خودشان از قاچاقچیان مواد مخدر وام می گیرند. پس از هر فصل درو، آنها وام خودشان را با خشخاش که در تولید هروئین بکار می رود می پردازند.

امسال اقداماتی که برای ریشه کن کردن این زراعت پرسود در ننگارهر انجام گرفته است موجب محدودیت زیادی برای خشخاش کاران شده ولی وام های آنها همچنان بر جای خود باقی ست. تعدادی از فقیرترین کشاورزان این منطقه می گویند مجبور شده اند وامشان را با تنها چیزی که برایشان باقی مانده بپردازند: دخترانشان.

موارد دادن دختر در عوض قرض زیاد نیست اما سالیان سال است که در میان قبایل و طوایف افغانی جریان داشته است. طبق گزارش سارمان بین المللی مهاجرت، آخرین راهی که برای پرداختن وام باقی می ماند دادن دختر بعنوان عروس یا خدمتکار به طلبکار یا پسر اوست.

آمار دقیقی از دخترانی که قربانی این شیوه ی پرداخت وام شده اند در دست نیست ولی گروه های حقوق بشر و سازمان بین المللی مهاجرت توانسته اند مواردی را با مدرک ثابت کنند و با بیش از ده نفر از کشاورزان بدهکار و پیران قبایل در چهار منطقه ی استان نانگرهرکه خودشان شاهد یا از مجریان این اقدام بوده اند مصاحبه کنند.

ارباب آصف، یکی از زمینداران که به 58 خانواده ی کشاورز زمین اجاره می دهد می گوید: "البته این کار درستی نیست که مردم یک زن را می فروشند ولی این ها فقیرند و جز این راه دیگری ندارند."
یک گزارش «دفتر سازمان ملل درباره ی مواد مخدر» تخمین زده است که امسال برنامه ی ریشه کنی که شامل از بین بردن محصول و وادار کردن کشاورزان به عدم کشت است، میزان تولید خشخاش را به میزان 21 درصد پایین آورده است. این کاهش در استان ننگارهر 96 درصد بوده است.

دولت های افغانستان و آمریکا این اقدام را که از نوامبر سال 2004 شروع شده است، بعنوان بزرگترین موفقیت علیه تجارت مواد مخدر در افغانستان که بزرگترین تولیده کننده ی تریاک در جهان است، اعلام کرده اند. ولی رویه ی سیاه این موفقیت بر روی روستاهای دوردست این استان، جایی که کشاورزان قربانی این قلع و قمع شده اند، سایه انداخته است.

بعضی از افغانها این را رسمی قدیمی برای حل اختلافات می دانند که طبق آن یک قاتل، دزد و یا یک بدهکار از طرف ریش سفیدان قبیله مجبور می شود دختر یا خواهر خود را در اختیار خانواده قربانی یا طلبکار قرار بدهد. بعضی دیگر، این را به عنوان یک قرارداد ازدواج توجیه می کنند.

در فرهنگ ازدواج های قراردادی که داماد مبلغی - بسته به موقعیت اجتماعی و مشخصات دختر - بین دویست و پنج هزار دلار به پدر عروس می پردازد، مردی که بدهکاری دارد دخترش را بدون گرفتن این مبلغ به خانواده ی طلبکار می دهد.

این کار، مخفیانه و از روی سرشکستگی صورت می گیرد. امکان بازگشت دختر هم وجود ندارد چون عروس به خانواده ی جدید وارد شده است و حرفی از طلاق نمی تواند به میان بیاید. طبق قوانین قبیله پشتون، افراد این قبیله نمی توانند آشکارا درباره ی این رسم صحبت کنند. برای همین کسانی که به نوعی در جریان این کار هستند فقط در صورتی که ناشناس بمانند حرف می زنند. انجام مصاحبه با قربانیان امکان پذیر نبود چون این دختران در خانواده ها ی وابسته به قاچاقچیان زندگی می کنند.

یکی از ریش سفیدان محله ی چاپارهار درباره موردی صحبت می کند که یک کشاورز خشخاش نتوانسته بود بخاطر از بین رفتن محصول قرض خودش را که در حدود هزار و صد وشش دلار بود بپردازد. این کشاورز می خواست با واگذار کردن دختر 14 ساله اش این وام را بپردازد ولی قاچاقچی قبول نکرد چون دختر این مرد لال بود. کشاورز هم این دختر را به عقد مردی 40 ساله در آورد و با پولی که از او گرفته بود قرض خودش را پرداخت. این ریش سفید می گوید: "حالا دیگر مشکل حل شده است."
ریش سفید دیگری از محله ی خوجیانی مورد دیگری را شرح می دهد که مردی برای پرداخت وام شش هزار و ششصد دلاری، می خواست دو دختر 6 و 10 ساله ی خودش را واگذار کند. گروه ریش سفیدان قبیله چون دختران خیلی کوچک بودند این را نپذیرفتند. آن مرد به همراه خانواده اش به پاکستان فرار کرد تا مجبور نباشد که مبلغ وام را نقدا بپردازد. ریش سفید در ادامه می گوید دوستی که ضامن آن مرد شده بود، دستگیر شده است. ریش سفیدان مسئول دادگاه های اختلافات فامیلی هستند.

یک آبمیوه فروش 25 ساله در جلال آباد تعریف می کند که سال پیش با دختری 14 ساله عروسی کرد. پدر این دختر نتوانسته بود قرضش را بابت کشت خشخاش به پدر این مرد بپردازد. طبق گفته ی این مرد، پدرش دو سال برای گرفتن پول صبر کرد و پس از دوسال خواهان واگذاری دختر شد.

این مرد 25 ساله می گوید: "پدرم پس از دوسال پیش مرد رفت و گفت که اگر نمی توانی پول مرا بپردازی، من یک پسر بالغ دارم و تو می توانی دخترت را به او بدهی." او ادامه می دهد: "من از زنم راضی هستم ولی هنوز میان دو فامیل تنش وجود دارد و با اینکه احساساتشان را به زبان نمی آورند ولی یک دشمنی پنهان وجود دارد."

مرد 25 ساله می گوید که او اجازه داده است تا زنش با خانواده اش ارتباط داشته باشد ولی به گفته ی او در مناطق قبیله ی پشتون، مردان مانع ارتباط زنان با بیرون از خانه می شوند، حتی ارتباط با پدرو و مادرشان.

 

آبمیوه فروش 25 ساله با دختر 14 ساله مردی ازدواج کرده است که نتوانسته قرضش را بابت کشت خشخاش بپردازد.

انتظار می رود واگذاری دختران در عوض پرداخت مبلغ وام در جریان اقدام برای از بین بردن کشت خشخاش افزایش زیادی پیدا کند. بخصوص در مناطقی که توسط نیروهای دولتی و آمریکا مورد حمله قرار می گیرند و کشاورزان می بینند راه چاره دیگری برای پرداخت وام هایی که برای کشت محصول گرفته اند ندارند.

لال گل، پدر پنج فرزند که امسال محصولش از بین رفته است دوره ی طالبان را به یاد می آورد که یکسال محصول را خراب کردند و می گوید: "آن سال ما شاهد خیلی از این موارد بودیم که دخترانشان را به عوض قرضشان واگذار می کردند. من مطمئنم امسال تعداد این موارد خیلی بیشتر خواهد شد چون هیچ درآمد دیگری نیست تا وام هایمان را بپردازیم."

سال پیش، سازمان بین المللی مهاجرت در گزارش سالانه اش، وضعیت قاچاق انسان را در افغانستان بعنوان یک مشکل افزاینده تشریح کرد و بخش هایی از گزارش را به موضوع واگذاری دختران در عوض وام و برای حل اختلافات فامیلی اختصاص داد.

«برنامه کمک های مالی آمریکا» در سال 2005 هجده میلیون دلار برای طرح های درآمد جایگزین در استان ننگارهر صرف کرد ولی این مبلغ برای طرح های کوتاه مدت و ایجاد درآمد برای خشخاش کاران تا بتوانند قرض هایشان را بپردازند کافی نبوده است.

تقریبا همه ی کشاورزانی که با آنها مصاحبه شد می گویند که قصد دارند تا به کشت خشخاش ادامه بدهند، چون این تنها محصولی است که می توانند بابت آن وام بگیرند و آنقدر درآمد کسب کنند تا وامهای گذشته را بپردازند.

قاچاقچیان اغلب مبلغ وام را در صورت عدم پرداخت در سال اول، دو یا حتی سه برابر می کنند. چند نفر از کشاورزان می گویند که اگر پرداخت وام خیلی عقب بیافتد قاچاقچیان بدهکار را می کشند یا خانه اش را تصاحب می کنند.

ریش سفید محله خوجیانی می گوید: "سه راه داری. یا پول وام را نقد بدهی، یا دختر یا خواهرت را واگذار کنی و یا فرار کنی. پدر راضی به دادن دختر نیست و امتناع می کند ولی تعهدات هم زیاد است . برای همین اینقدر خانواده ها به پاکستان فرار می کنند."

در منطقه ی شینوار که یک ساعت با جلال آباد فاصله دارد و زادگاه صنعت تریاک افعانستان است، طبق گفته ی مالک افسر، ریش سفید 84 ساله، از دویست خانوار یک روستا، سی خانوار به سوی پاکستان یا ایران گریخته اند چون نتوانسته اند قرض هایشان را در رابطه با خشخاش بپردازند. او می گوید که در این روستا هیچ کشاورزی دختر خودش را واگذار نکرده است.

ولی چند ساعت بعد، کشاورزی از منطقه ی مالک افسر اعتراف کرد که دوسال پیش خواهرزنش را که کودک بوده در عوض وامی که پدرش نمی توانسته پرداخت کند برای ازدواج واگذار کرده اند. او می گوید که هر دو خانواده هنوز منتظرند تا دختر برای ازدواج بزرگتر شود.

جنداد اسپین غار، رئیس منطقه ای کمیسیون مستقل حقوق بشر افعانستان می گوید که سازمان او شکایت های زیادی در رابطه با اختلافات جمع آوری خشخاش دریافت کرده است. فقط یکی از این موارد آشکارا درباره فروش یک زن برای پرداخت قرض بوده است. تیم تحت سرپرستی او برای تحقیق به منطقه رفته است ولی خانواده ها از دادن هرگونه اطلاعاتی خودداری کرده اند.

جنداد غار می گوید دفتر او دربیست پرونده که در رابطه با واگذاری دختران و زنان بوده مداخله کرده است ولی بیشتر آن موارد برای پرداختن در عوض قتل بوده است.

عبدل حامد رزاق، یک محقق حقوق بشر در کابل که در جریان پانصد پرونده ی واگذاری دختران و زنان برای حل اختلافات فامیلی بوده، می گوید که فقط حدود بیست پرونده در ارتباط با پرداخت قرض بوده است.

این تحقیق که بخشی از گزارش سازمان تازه تاسیس «بنیاد تحقیق حقوق زنان و کودکان» است، نشان می دهد که موارد واگذاری دختران وزنان از زنان 32 ساله تا بچه های 3 ساله را در بر می گیرد.

هنگامه انوری، یک فعال حقوق بشر، که برای جلوگیری از واگذاری دختران و زنان فعالیت می کند می گوید که قربانیان اغلب در تنهایی و با احساس شرم زندگی می کنند. با آنها حتی اگر ازدواج هم کرده باشند مثل خدمتکاران رفتار می شود.

هنگامه می گوید: "این یک جرم است. این برخلاف همه ی حقوق مدنی است و برخلاف اسلام است ... ولی مردمی که در پی اجرای قانون هستند هم توجهی ندارند."

 

منبع: زنان ایران