بازگشت به صفحه نخست

نتيجه گيری تحقيقات در مورد "آنومی"
۲۷ درصد جوانان دچار ياس و نااميدی هستند

ندا ريحانی/خبرگزاری سينا
يكشنبه ۲۸ تير ۱۳۸۳

براساس يک تحقيق انجام شده در مورد تعدادی از جوانان تهرانی مشخص شد که "حدود ۲۷ درصد آنان دارای احساس آنومی بسيار بالا و نااميدی و ياس نسبت به آينده هستند".
"آنومی" وضعيتی است که در آن شرايط، فرد احساس بی هنجاری دارد و اين وضعيت به نوعی از حالت اغتشاش ، گسستگی و فقدان اجماع بين فرد و جامعه اشاره دارد."
اين تحقيقات که بر روی جوانان با ميانگين سنی ۲۱ سال انجام شده نشان می دهد که در ميان جوانان، چهار درصد دچار آنومی اجتماعی خيلی پايين هستند،۶/۵ درصد احساس آنومی اجتماعی پايين، ۸/۲۳ درصد احساس آنومی متوسط و ۴۳ درصد احساس آنومی بالا دارند.
براين اساس ۴/ ۳۸ درصد جوانان احساس آنومی اقتصادی خيلی بالا ، ۲/ ۳۶ درصد احساس آنومی بالا ، ۸/ ۲۰ درصد احساس آنومی در حد متوسط دارند.
در اين پژوهش مشخص شد که ۸/۹ درصد جوانان تهرانی مبتلا به آنومی سياسی خيلی بالا ، ۳۳ درصد آنومی بالا ، ۸/ ۴۵ درصد آنومی در حد متوسط هستند.
اين تحقيقات نشان می دهد از نظر جوانان گسترده ترين نابهنجاری در جامعه کنونی مربوط به شرايط اقتصادی ، در مرحله دوم نابهنجاری اجتماعی و در مرحله سوم نابهنجاری سياسی است.
در اين تحقيق همچنين ، بيش از ۹۰ درصد پاسخگويان معقتد بودند که اکثر افراد حقوق يکديگر را رعايت نمی کنند و حدود ۸۰ درصد بيان کردند که در شرايطی موجود جامعه، هيچ کس نمی داند تا فردا چه پيش خواهد آمد.
۸۰ درصد پاسخگويان به پرسشنامه های اين پژوهش اظهار داشته اند که اکثريت مردم به خاطر منافع اقتصاديشان حتی حاضر به انجام کارهای خلاف عرف و قانون هستند.
در اين نظر سنجی حدود ۷۰ درصد عنوان کردند که هر چه زمان می گذرد وضعيت جامعه متشنج تر می شود و ۶۶ درصد آنان بر اين باور بودند که وضعيت جامعه ما به گونه ای است که گويا قانونی در جامعه وجود ندارد.
حدود ۶۰ درصد از جوانان تهرانی نيز در اين تحقيق ادعا کرده بودند که در جامعه ما هيچ کس حاضر نيست از طريق قانونی کارهايش را پيش ببرد و حدود ۵۲ درصد بيان کردند که "گاهی اوقات از شدت نابسامانی جامعه دلم می خواهد از دست اين دنيا خلاص شوم."
از نظر جامعه شناسان نخستين بستر شکل گيری آنومی و يا بی هنجاری، اجتماع و شرايط حاکم بر آن است و ريشه آنومی را می توان در اجتماع جستجو کرد؛ اجتماعی که در آن هنجارها و نظارت بر نقشها و رفتارهای افراد جامعه ضعيف شده است.
مطمئن نبودن از آينده و اين که در آينده چه پيش خواهد آمد؛ احساس اين که جامعه، محل زندگی فاقد قانون و مقررات است؛ تمايل به خلاص شدن و موضع خنثی اتخاذ کردن در مقابل رويدادهای پيرامون حتی پشيمان شدن از اين که چرا به دنيا آمده ای و اصولا چرا می خواهی ازدواج کنی و بچه دار شوی از موارد بارز ظهور آنومی در فرد است.
جامعه شناسان معتقدند، بين پايگاه اجتماعی و اقتصادی و احساس آنومی رابطه معناداری وجود دارد و می توان رابطه مستقيمی بين آنومی و شرايط اقتصادی فرض کرد به طوری که هر چه پايگاه اقتصادی افراد بالا می رود ميزان احساس آنومی نيز بيشتر می شود.
مهمترين پيام اين نکته اين است که مهمترين انتظارات و اساسی ترين گفتمان بين ذهنی جوانان جامعه در درجه نخست در ارتباط با نابسامانی های اقتصادی همانند از دست دادن شغل، نابرابری ها در کسب درآمد، اقدامات خلاف عرف و قانون در راستای کسب منافع اقتصادی بيشتر است.
درمسير نابهنجاری های اجتماعی شامل عدم رعايت حقوق متقابل، بی قانونی اجتماعی، شرايط نامطمئن و سردرگمی ها در انتخاب روش و الگوی زندگی و از اين قبيل و در درجه سوم در ارتباط با مسايل سياسی همانند اثر بخشی فعاليتهای احزاب سياسی از ديگر مشغوليتهای ذهنی جوانان است.
برخی کارشناسان معتقدند در حالتی که حرکتهای سياسی و سرمايه گذاری های استراتژيک نظام در مسير خواسته ها و نيازها و التهابهای اساسی قشر عظيم جوانان شکل نگيرد در آن صورت به احتمال زياد مهمترين التهاب جوانان از خرده نظام اقتصاد و اجتماع به سمت خرده نظام سياست به منظور اصلاح نظام سياسی در راستای حل مشکلات اقتصادی کشيده خواهد شد.
بر اساس يافته های اين تحقيق می توان ادعا کرد که دهه ۸۰ از ديدگاه جوانان مورد مطالعه در وهله اول دوران التهاب های اقتصادی است و مراحل بعدی التهابهای اجتماعی و سياسی است.
در نتيجه گيری تحقيقات ياد شده آمده است: مهمترين اعتراضات و شورشهای حتی سياسی جوانان در دهه ۸۰ تا ۹۰ به احتمال قوی بدليل حل مسايل اقتصادی و نابسامانی های اجتماعی جامعه و روی کار آوردن مديريت سياسی اقتصاد گرا و جامعه گرا خواهد بود .
بی توجهی برنامه ريزيان اقتصادی و اجتماعی به چالشهای بين ذهنی جوانان در ارتباط با مسايل اقتصادی و اجتماعی بر افزايش احساس نااميدی در جامعه و احساس آنومی اقتصادی و اجتماعی و پيامدهای منفی آن از جمله نتايج ديگر اين تحقيقات می باشد که براساس آن افزايش آنومی سياسی را بدنبال خواهد داشت.
از موضع جوانان عامل اقتصادی، عامل اثر گذار در سکوی پرتاب به سوی آينده است به طور مثال احساس اين که اگر قرار باشد در اداره ای استخدام شوی ولی دوست و آشنا و يا به عبارتی پارتی نداشته باشی احساسی است که منجر به آنومی می شود که ريشه در مسايل اقتصادی دارد.
يک استاد دانشگاه در اين زمينه گفت: جوانان در هر جامعه ای بر اساس مقتضيات زمانی و مکانی به شرايط نگاه نمی کنند و به محدوديتها توجهی ندارند و اين مساله هم در کشورهای غربی و آمريکايی و چه در کشورهای شرقی وجود دارد.
"علی گرانمايه" اظهار داشت: در کشور ما ، دو و سه نسل پس از انقلاب، جوانان نتوانسته اند خود را با معيارها و سنتهای خانوادگی و جامعه هماهنگ کنند.
به گفته وی خواسته های جوانان در يک منطقه است و خواسته های خانواده ها و جامعه و کارگزاران دولت در نقاطی خارج از اين منطقه قرار دارد.
به اعتقاد اين استاد دانشگاه گاه نيروهای انتظامی و امنيتی کشورمان قوانينی را صادر می کنند که با محدود کردن جوانان تنها تاثيرات منفی بر روی رفتار آنها می گذارد.
گرانمايه عنوان کرد: آنها فکر می کنند که جوانان امروز جوانان ۴۰ يا ۵۰ سال پپش هستند که به وسايل ارتباطی همانند اينترنت و ماهوراه دسترسی نداشته باشند.
وی تصريح کرد: آنومی زمانی رخ می دهد که فرد در رسيدن به اهداف خود دچار مشکل شده و در مجموع دچار ياس و نااميدی شود.
به گفته اين جامعه شناس ، سياسی شدن جامعه و پر رنگ شدن مسايل سياسی به جای ساماندهی مسايل اجتماعی از علل اصلی احساس آنومی در جوانان است.
وی ادامه داد: آنومی زمانی رخ می دهد که جوان نسبت به آينده تفکر واضحی نداشته باشد که مشکلات معيشتی از علل عمده ديگر آن است.
گرانمايه پور افزود: اگر در جامعه الگو سازی نکنيم جوان به سمت الگوهای غير بومی روی می آورد، همانند موسيقی که به دليل ضعف در موسيقی کشورمان جوانان به سمت موسيقی پاپ کشورهای غربی گرايش پيدا کرده اند.
وی اظهار داشت: کارگزاران نمی توانند با افراد دستوری برخورد کنند بلکه تنها می توانند الگوهايی را به جوانان ارايه کنند که البته نوع و کيفيت الگوهای ارايه شده بسيار مهم است و نبايد به سراغ الگوهای نخ نما و قديمی رفت.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: جوانان نياز به شادابی و شورآفرينی دارند.
گرانمايه پور خاطر نشان کرد: زمانی که ۶۰ تا ۷۰ درصد اعضای يک جامعه را جوان تشکيل می دهد بايد به دنبال راههايی برای ايجاد شور و نشاط در جوانان بود.
وی از علل ديگر ايجاد احساس آنومی در جوانان ايرانی را مربوط به نبود متولی در برخورد با انحرافات اجتماعی دانست و افزود : نهادهای مختلفی با عنوان برخورد با انحرافات اجتماعی با جوانان برخورد می کنند.
اين استاد دانشگاه تاکيد کرد: تا زمانی که بدنبال ساماندهی و ايجاد انگيزه در جوانان نباشيم افزايش ميزان ياس و نااميدی در جامعه ادامه خواهد يافت.

بازگشت به صفحه نخست