بازگشت به صفحه نخست

زنان افغانستان :امحاي‌ بنيادگرايان‌ خواست‌ نيروهاي‌ آزاديخواه‌ و مردم‌ ماست‌

پيام زن

ما پيوسته‌ گفته‌ و باز هم‌ تاكيد خواهيم‌ ورزيد كه‌ سازش‌ با جنايتكاران‌ بنيادگرا براي‌ سازشكار و ملت‌ تيره‌بخت‌ سرانجام‌ خوشي‌ نخواهد داشت‌. آقاي‌ كرزي‌ از بدو روي‌ صحنه‌ آمدن‌ خوش‌ داشته‌ به‌ سياق‌ «ديپلماسي‌»هاي‌ پوسيده‌ زير نام‌هاي‌ فريبنده‌ و پر طمطراق‌ حفظ‌ «وحدت‌ ملي‌»، «آشتي‌ ملي‌»، «امنيت‌ ملي‌»، «تماميت‌ ارضي‌» و از اين‌ قبيل‌ با آن‌ مزدوران‌ بيگانه‌ و جنايت‌پيشه‌ كنار آيد و تا آنجا پيش‌ رفت‌ كه‌ فردي‌ به‌ بدنامي‌ فهيم‌ را «مارشال‌» ناميد، و داكترعبداله‌ و يونس‌قانوني‌ هنوز بچه‌هاي‌ نازدانه‌ي‌ كابينه‌اش‌ به‌ حساب‌ مي‌روند و اسماعيل‌ و دوستم‌ وغيره‌ را ناز مي‌دهد.
او در لويه‌ جرگه‌ اضطراري‌ مهماندار تمامي‌ خونخواران‌ بنيادگرا شد و با آنكه‌ اين‌ كار حيرت‌ و انزجار شديد مردم‌ ما را در هر گوشه‌ و كنار برانگيخت‌ ولي‌ باز هم‌ به‌ جاي‌ احترام‌ قايل‌شدن‌ به‌ خواست‌ مردم‌ تسليم‌ زور و ترور رهبرانِ دامن‌ پرخونِ «ائتلاف‌ شمال‌» شده‌ و نعش‌هاي‌ بوگرفته‌اي‌ مثل‌ مولوي‌خداداد، رشيددوستم‌، آصف‌محسني‌، صبغت‌اله‌مجددي‌، محمداكبري‌، احمدولي‌مسعود و... را كه‌ امكان‌ «انتخاب‌»شدن‌ را نداشتند، به‌ عنوان‌ نمايندگان‌ انتصابي‌اش‌ در لويه‌ جرگه‌ قانون‌ اساسي‌ وارد كرد. و بدينترتيب‌ لويه‌ جرگه‌ به‌ علت‌ رخنه‌ي‌ جنگ‌سالاران‌ تروريست‌ و امتياز دادن‌هاي‌ بي‌حدومرز به‌ آنان‌ يا نوكران‌ آنان‌، از اعتبار و حرمت‌ ساقط‌ شد.
اخيراً آقاي‌ كرزي‌ نه‌ تنها دهل‌ سازش‌اش‌ را با طالبان‌ بلكه‌ با حزب‌ گلبدين‌ نيز به‌ صدا درآورد. او ظاهراً براي‌ كسب‌ آرأ و جلب‌ قوم‌ پشتون‌ يا هر منظور ديگرش‌، حاضر است‌ با اين‌ دو گروه‌ از پليدترين‌ جنايت‌پيشگان‌ ديني‌ بسازد.
براي‌ او كه‌ هيچ‌ آسيبي‌ از دست‌ اين‌ خاينان‌ نديده‌ است‌ آسان‌ و گواراست‌ كه‌ با آنان‌ زد و بند كند. اما بايد بداند كه‌ مردم‌ ما از هر دو همانقدر نفرت‌ دارند كه‌ از تروريست‌هاي‌ بي‌ناموس‌ «ائتلاف‌ شمال‌». ادعاي‌ گسستن‌ عده‌اي‌ از سرجنايتكاران‌ حزب‌ گلبدين‌ از آن‌ حزب‌ نيز عوامفريبي‌اي‌ بيش‌ نيست‌ مگر اينكه‌ انجنيرغفار، كرياب‌، هادي‌ارغنديوال‌ وغيره‌ جلادان‌، يك‌ يك‌ خيانت‌ها و جنايت‌هاي‌ حزب‌ منفور و رهبر خونخوارِ بدفعل‌ شان‌ را افشا ساخته‌ و از سال‌ها پيچ‌ و مهره‌ بودن‌ در آن‌ ماشين‌ آدمكشي‌ و ميهنفروشي‌، از مردم‌ عذر بخواهند.
حال‌ كه‌ انتخابات‌ در پيش‌ است‌ و آقاي‌ كرزي‌ از كانديدان‌ اصلي‌ رياست‌ جمهوري‌، در صورتي‌ كه‌ امكان‌ كانديد شدن‌ و انتخاب‌ براي‌ فردي‌ استقلال‌طلب‌، ضد بنيادگرا، طرفدار دموكراسي‌ و حقوق‌ زن‌ وجود نداشته‌ باشد، مردم‌ او را بر بنيادگرايان‌ ترجيح‌ خواهند داد اما وي‌ موقعيتش‌ را با خطر مواجه‌ خواهد ساخت‌ اگر به‌ مطالبات‌ اساسي‌ و مبرم‌ اكثريت‌ توجه‌ نكند. اين‌ها مطالباتي‌ اند كه‌ به‌ نظر ما مسئله‌ و هدف‌ فوري‌ هر كانديد وطنپرست‌، آزاديخواه‌ و دموكراسي‌طلب‌ و ضد بنيادگرا را مي‌سازند:
قطع‌ رابطه‌ كامل‌ با جنگسالاران‌ و با تكيه‌ روي‌ مردم‌ و نيروهاي‌ موثر حافظ‌ صلح‌، كوتاه‌ ساختن‌ دست‌ آنان‌ از سرنوشت‌ مردم‌ و منابع‌ اقتصادي‌ كشور و سرانجام‌ به‌ محاكمه‌ كشانيدن‌ شان‌ به‌ مثابه‌ خاينان‌ ملي‌ و جنايتكاران‌ جنگي‌، و مصادره‌ كليه‌ دارايي‌هاي‌ غير منقول‌ و منقول‌ آنان‌ به‌ نفع‌ مردم‌ كه‌ از طريق‌ غير مشروع‌ بدست‌ آورده‌اند.
محاكمه‌ علني‌ قاتلان‌ محصلان‌، صاحب‌منصبان‌ معترض‌، داكتر عبدالرحمن‌ و حاجي‌قدير.
افشاي‌ كليه‌ وزيران‌ و ساير كارمندان‌ عاليرتبه‌ كه‌ از صدها مليون‌ دالر كمكي‌ زده‌ و كار بازسازي‌ كشور را به‌ طرز شرم‌آوري‌ راكد نگه‌ داشته‌ اند. افشا و عزل‌ هر وزير و كارمند بلند رتبه‌اي‌ كه‌ متهم‌ به‌ اختلاس‌، رشوه‌گيري‌ و ديگر فساد يا بي‌كفايتي‌ باشد.
از بين‌ بردن‌ دستگاه‌ جهنمي‌ خاد كه‌ به‌ شركت‌ دوسيه‌سازي‌ها و توطئه‌چيني‌هاي‌ فهيم‌ و شركا براي‌ مخالفان‌ آزاديخواه‌ شان‌ بدل‌ شده‌ است‌. افشاي‌ اعمال‌ خاينانه‌ آنان‌ از اين‌ طريق‌.
پاك‌ كردن‌ ارگان‌هاي‌ دولت‌ از وجود خاينان‌ و تبهكاران‌ گلبديني‌ منجمله‌ هادي‌شنواري‌، وحيداله‌سباوون‌، وحيدمژده‌، حسين‌منگل‌ و ديگران‌.
كابينه‌ بايد از وزيران‌ پاك‌ نفس‌ و شرافتمند و كاردان‌ متشكل‌ باشد تا جريان‌ بازسازي‌ اين‌ كشور ويران‌ مجدانه‌ راه‌ افتاده‌ و در نتيجه‌ زندگي‌ مردم‌ فقير، بي‌نان‌، بي‌لباس‌، بي‌خانه‌ و دربدر و بيكار ما صورتي‌ انساني‌ به‌ خود گيرد.
از روسيه‌ بايد غرامت‌ جنگي‌ طلبيد و به‌ ايران‌، كشورهاي‌ عربي‌ و پاكستان‌ اخطار شود تا از مزدورپروري‌ و تشويق‌ و تجهيز سگان‌ شان‌ براي‌ گسترانيدن‌ ناآرامي‌ و تروريزم‌ مذهبي‌ در افغانستان‌ جلو گيرند.
به‌ مراكز و منابع‌ معين‌ ايراني‌ اجازه‌ داده‌ نشود تا در كابل‌ و ساير ولايات‌ اين‌ چنين‌ آزادانه‌ و به‌ دلخواه‌ خود به‌ تبليغ‌ ولايت‌ فقيه‌ و رژيم‌ جنايتكار جمهوري‌ اسلامي‌ پرداخته‌ و از نظر مالي‌ و سياسي‌ اين‌ و آن‌ باند بنيادگرا را كمك‌ كنند. طبعاً اين‌ اخطار شامل‌ مراكز ساير كشورها نيز مي‌شود كه‌ عمال‌ شان‌ همانند مزدوران‌ ايران‌ در سرزمين‌ ما به‌ فعاليت‌ مشغول‌ باشند.
پاك‌ كردن‌ اردوي‌ ملي‌ و پليس‌ از وجود عناصري‌ كه‌ از دوران‌ ميهنفروشان‌ پرچم‌ و خلق‌ و جنايت‌پيشگان‌ جهادي‌ نشان‌ خون‌ و خيانت‌ در آستين‌ داشته‌ باشند.
تا زماني‌ كه‌ هر گونه‌ تبعيض‌ و ستم‌ و امر و نهي‌ نوع‌ جهادي‌ و طالبي‌ بر زنان‌ از بين‌ نرفته‌ است‌ وجود وزارت‌ زنان‌ و كميسيون‌ حقوق‌ بشر و ارگان‌هاي‌ نظير آنها جز زن‌فريبي‌ و عوامفريبي‌ و جهان‌فريبي‌ معنايي‌ نخواهد داشت‌.
آزاد ساختن‌ راديو تلويزيون‌ و ساير رسانه‌هاي‌ برقي‌ و چاپي‌ از هر گونه‌ نفوذ و تاثير بنيادگرايان‌ و ساير منابع‌ و افراد ضد زن‌ و ضد دموكراسي‌.
بستن‌ و اخراج‌ آرگاه‌ و بارگاه‌ تمامي‌ «سازمان‌هاي‌ غير دولتي‌» (اينجوها)ي‌ متعلق‌ به‌ بنيادگرايان‌ يا گماشتگان‌ شان‌ و نيز آنهايي‌ كه‌ كارنامه‌ روشني‌ در بازسازي‌ و كمك‌ به‌ مردم‌ مستحق‌ ما نداشته‌، به‌ وظيفه‌ جاسوسي‌ و گردآوري‌ اطلاعات‌ سرگرم‌ بوده‌ يا فعاليت‌هاي‌ آنها عمدتاً در جهت‌ خدمت‌ به‌ بنيادگرايان‌ متمركز بوده‌ اند.
«مي‌توان‌ تعدادي‌ از مردم‌ را همه‌ وقت‌ و همه‌ي‌ مردم‌ را براي‌ مدتي‌ گول‌ زد اما همه‌ي‌ مردم‌ را براي‌ هميشه‌ نمي‌توان‌ فريفت‌.»
و اين‌ را تاريخ‌ بار بار ثابت‌ نموده‌ است‌ كه‌ آناني‌ كه‌ سعي‌ در تحميق‌ مـردم‌ دارنـد، آخـرالامـر در چتـل‌دانـي‌ تاريخ‌ پرتاب‌ خواهند شد.

برگرفته از سایت تریبون فمینیستی: http://www.iftribune.com/news.asp?id=17&pass=284

بازگشت به صفحه نخست