بهرام رحمانی: دلایل ترک کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید

در پایان بسیار علاقه‌مندم از آن بخش از اعضای کانون و انجمن تشکر کنم که با وجود سلیقه‌ها و افکار و دیدگاه‌های متفاوت، اما در عین حال سال‌های طولانی مسئولانه و داوطلبانه و آگاهانه و با صداقت در کنار هم در چارچوب اهداف و منشور و اساسنامه کانون و انجمن، حتی در شرایط سخت و دشوار مالی و اجتماعی تلاش و فعالیت کردیم تشکر کنم و بگویم: «به درود رفقا!» ….

—————————————————-

دلایل ترک کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید

کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید را ترک کرده‌ام. همه دوستانی که سال‌های طولانی و در دوره‌های مختلف مرا به عنوان یکی از مسئولین و اعضای فعال این نهادها می‌شناسند، مطلع باشند که دیگر مسئولیتی در آن‌ها ندارم.

در این‌جا قصد ندارم وارد جزئیات اختلافات شوم به خصوص برخی از شما دوستان فعال سیاسی و اجتماعی و فرهنگی از طریق شبکه‌های اجتماعی در جریان مباحثی قرار دارید که اخیرا در رابطه با کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید راه افتاده است. بحث‌هایی که نه شخصی و صرفا اخلاقی، بلکه به طور همه‌جانبه مربوط به وظایف و فعالیت و موضع‌گیری‌های هیات دبیران کانون و انجمن در چارچوب اهداف و منشور و اساسنامه آن‌ها و فعالیت پیگیر و بی‌وقفه علیه جهل و جنایت، ترور و اعدام، سانسور و اختناق جمهوری اسلامی ایران است!

شاید در صورت لزوم و در فرصت مناسب‌تری در رابطه با دلایل کناره‌گیری‌ام توضیحات بیش‌تری بدهم. اما همین حد بگویم که هیات دبیران این دو نهاد به جای دفاع از حرمت و کرامت انسانی اعضا و دفاع از منشور و اساسنامه این نهادها، متاسفانه مرعوب محفلیسم و فرقه‌گرایی شدند. آن‌ها نزدیک به سه سال رابطه خود با اعضا را قطع کردند، حتی در این سه سال در مقابل انبوهی از جنایات جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور مهر سکوت بر لب زدند و مهم‌تر از همه، به پیشنهادات و انتقادات اعضا وقعی ننهادند و …. به همین دلایل، اهداف و آرمان‌های کانون و انجمن را به شدت زیر سئوال بردند و بحران پشت بحران آفریدند. هیات دبیران به وظایف خود عمل نکردند و مرتکب خطای بزرگ تشکیلاتی‌، ‌سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شدند؟! هیات دبیران این دو نهاد، به فرقه‌گرایان فضا دادند تا چنین بحرانی ایجاد کنند؟ مهم‌تر از آن، در مقابل این همه وقایع دل‌خراش و تکان‌دهنده اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه ایران ساکت ماندند؟

شایان توجه است که روابط عمومی کانون نویسندگان ایران به تاریخ ۲۱ فرودین ۱۴۰۰ طی اطلاعیه نوشته است: «در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۰، در گفت‌وگوی یکی از رسانه‌ها با آقای هوشیار انصاری‌فر از ایشان به عنوان “عضو کانون نویسندگان ایران” نام برده شده است. بدین وسیله به اطلاع می‌رساند که هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ عضویت آقای انصاری‌فر را به سبب تخلف و تخطی از منشور و اساسنامه‌ی کانون به حالت تعلیق درآورده و این حکم به ایشان ابلاغ شده است. جهت اطلاع عموم مردم خاطر نشان می‌شود که طبق اساسنامه‌ی کانون نویسندگان ایران هر کدام از اعضا که عضویت‌اش به حال تعلیق در می‌آید تا زمان تعیین تکلیف او در مجمع عمومی، عضو کانون به شمار نمی‌آید و از همین رو حق ندارد در هیچ کجا خود را عضو کانون نویسندگان ایران معرفی کند یا بر این عنوان صحه بگذارد.»

در حالی که هیات دبیران کانون نویسندگان ایران و اعضای فعال آن به شکلی رادیکال، همواره مو دماغ هیولای سانسور و اختناق هستند، همیشه در معرض خطر دستگیری و ترور قرار دارند و هم‌اکنون نیز پنج تن از اعضای فعال این کانون در زندانند اما این‌چنین جسورانه از منشور و اساسنامه خود دفاع می‌کنند و در مقابل هر اقدام ضدانسانی و فرهنگی حاکمیت، سریعا عکس‌العمل نشان می‌دهند!

اما هیات دبیران انجمن قلم ایران در تبعید در حالی که یک عضو آن، رسما و علنا از تروریسم جمهوری اسلامی دفاع کرده و در بالاترین سطحی منشور و اساسنامه انجمن قلم ایران در تبعید و حتی پن جهانی را زیر پا گذاشته، نه تنها بر اساس اساسنامه هیچ برخوردی با وی نکردند، بلکه به منتقدین و معترضین به این عضو هیات دبیران انجمن قلم ایران در تبعید دهن کجی کردند و با عدم جواب‌گویی به انتقادات جمعی و یا فردی اعضا، عملا  فضایی به وجود آورند تا آن‌ها به صورت جمعی و یا فردی کانون و انجمن را ترک کنند.

اگر سری به سایت انجمن قلم ایران در تبعید بزنید خواهید دید که غیر از یکی دو نمونه اطلاعیه مشترک کانون و انجمن در تبعید هیچ تولید فرهنگی و اجتماعی نداشته و صرفا مصرف‌کننده است! …

من در این‌جا به نوبه خودم از امضا‌ء‌کنندگان بیانیه سرگشاده ۱۲ نفری اعضا و اخیرا نیز کناره‌گیری جمعی پنج نفر از هموندان کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، نهایت تشکر را دارم که داوطلبانه و آگاهانه و مسئولانه به دفاع از منشور و اساسنامه کانون و انجمن و هم‌چنین به دفاع از حرمت انسانی اعضا برخاستند اما باز هم متاسفانه با بی‌مهری و بی‌تفاوتی هیات دبیران کانون و انجمن و… رو‌به‌رو شدند.

بی‌تردید در شرایط کنونی و در موقعیتی که تروریسم و سرکوب و سانسور جمهوری اسلامی در داخل و خارج به شدت در جریان است مبارزه علیه سانسور و اختناق این حکومت و دفاع بی‌حدو‌حصر از آزادی بیان همگان و کانون نویسندگان ایران، یک تشکل فراگیر جدید نویسندگان و هنرمندان و مترجمان و روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان را طلب می‌کند. چنین حرکتی نه در رقابت با تشکل‌های دیگر، بلکه باید اثباتی و عقلانی و دموکراتیک باشد.

من ضمن حمایت از پنج عضوی* که آگاهانه و آزادانه و مسئولانه از کانون و انجمن به صورت جمعی کناره‌گیری کرده‌اند پیشنهاد می‌کنم که برای دوره‌ای به عنوان جمع مشورتی فعالیت کنند و منشور و اساسنامه تشکل فرهنگی جدیدی را علیه کلیت جمهوری اسلامی و سانسور و اختناق آن تدیون و به جامعه فرهنگی ایرانیان در تبعید پیشنهاد دهند تا در یک پروسه مثلا سه ماهه با شرکت نویسندگان و هنرمندان علاقه‌مندی که به این حرکت می‌پیوندند، مجمع عمومی موسس آن برگزار گردد تا نخست در فضایی آزاد و برابر و دموکراتیک و محترمانه منشور و اساسنامه خود را تصویب و سپس نمایندگان خود را انتخاب کنند، و رسما فعالیت‌های جدی و پیگیری را علیه سانسور و اختناق جمهوری اسلامی، دفاع از جنبش‌های آزادی‌خواه و برابری‌طلب و عدالت‌خواه، تلاش برای آزادی همه زندانیان سیاسی و اجتماعی به ویژه نویسندگان دربند و هم‌چنین در دفاع از کانون نویسندگان ایران و… آغاز کنند. خیلی خوشحال می‌شوم که این عزیزان مرا هم یار و یاور خود بدانند.

در ادبیات فارس ضرب‌‌المثلی معروفی داریم که می‌گوید ماه به این عظمت و بزرگی در پشت ابر باقی نمی‌ماند. این ضرب‌المثل در مورد کسانی به کار می‌رود که به جای یک‌رنگی، صفا و صمیمیت و مهربانی، دو رویی، ریا و مکر و حیله را انتخاب کرده‌اند و همیشه می‌خواهند با دروغ و تهدید و تحمیل به اهداف‌شان برسند. اینان برای رسیدن به اهداف‌شان گاهی کاه را کوه و گاهی کوه را کاه می‌کنند و در این راه از هیچ توطئه‌ای دریغ نمی‌کنند. اینان در ظاهر خود را دل‌سوز و دایه‌هایی بهتر از مادر نشان می‌دهند در حالی که قدرت‌طلب و ریاکارند. این مثل بیان می‌دارد که حقیقت همیشه پنهان نیست و واقعیت روزی عیان خواهد شد!

در پایان بسیار علاقه‌مندم از آن بخش از اعضای کانون و انجمن تشکر کنم که با وجود سلیقه‌ها و افکار و دیدگاه‌های متفاوت، اما در عین حال سال‌های طولانی مسئولانه و داوطلبانه و آگاهانه و با صداقت در کنار هم در چارچوب اهداف و منشور و اساسنامه کانون و انجمن، حتی در شرایط سخت و دشوار مالی و اجتماعی تلاش و فعالیت کردیم تشکر کنم و بگویم: «به درود رفقا!»

با احترام
بهرام رحمانی
bahram.rehamni@gmail.com
پانزدهم آوریل ۲۰۲۱
—————–

* بیانیه کناره‌گیری جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید

پیرو نامه سرگشاده‌ی مورخ ۲۵ فوریه ۲۰۲۱ به هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، مبنی بر اعتراض به موضع نادرست یکی از اعضای کانون و انجمن در حمایت از تروریست – شاعر حکومت آخوندی که به اتّهام سوء‌قصد و تلاش برای بمب‌گذاری در محل همایش مجاهدین خلق، در دادگاه بلژیک محاکمه و بر اساس ادلّه و امارات متعدّد و متقن به ۱۷ سال زندان محکوم گردید، و حمایت ضمنی چند نفری از اعضای کانون از وی، و همچنین قرار گرفتن یکی از اعضاء در جایگاه قیّم و پدر خوانده‌ی این نهاد به اصطلاح دمکراتیک و نشر اکاذیب و لجن پراکنی و تهدید، توهین و ترور شخصیت یکی از قدیمی‌ترین اعضاء کانون، و نیز برخورد به غایت منفعلانه و غیر مسئولانه‌ی هیات دبیران و مسئولین کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید با این ماجرا، بدین وسیله ما امضاء‌کنندگان ذیل اعلام می‌داریم که از تاریخ ارسال و انتشار این نامه، از کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، کناره‌گیری کرده و مسئولیّت کلیّه عوارض و پی‌آمدهای مترتّب بر کناره‌گیری ما، مستقیما و بی‌هیچ امّا و اگری به عهده‌ی هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، به دلیل سکوت و مماشات در برابر یک جریان انحرافی و هم‌چنین بی‌توجهی به تذکرات و پیشنهادات اعضاء خواهد بود.
مضافا به این که از احتمال عدم انتشار همین نامه و بیانیه هم به همان گونه که از انتشار نامه‌ی سرگشاده‌ی ما خودداری کردید، پیشاپیش آگاهیم.
با احترام به آندسته از هنرمندان، نویسندگان، سُرایندگان و… که حرمت قلم و شرافت قلم‌زنی را در بازار مکاره‌ی خر مهره و دُرّ (که در واقع، تقابل میان حقیقت با جوّ سازی و هوچی‌گری و انحصار‌طلبی است) به ثَمَن بَخس به حراج نگزارده و در بزنگاه حساس کنونی بر حفظ و تداوم اصول دمکراتیک و آزادی بدون قید و شرط بیان و اندیشه، در جمیع مناسبات و روابط درونی و بیرونی تأکید و باور دارند، درود می‌فرستیم.

اسامی امضاء‌کنندگان:
۱- اسد رخساریان
۲- انور عباسی
۳- جلال سبزواری
۴- رعنا سلیمانی
۵- نیکی میرزایی
سیزدهم آوریل ۲۰۲۱

آدرس تماس با ما:
newisandeganghalam@gmail.com

—————————————————-

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.