تشکل‌ های کارگری، بازنشستگان و معلمین: تداوم مرگ با ویروس کرونا و ضرورتِ اعتراض

۹ تشکل‌ کارگری، معلمین و بازنشستگان, از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران هفت تپه بیانیه مشترکی در باره بحران همه گیری و شیوع بیماری کرونا و ضرورت اعتراض عمومی به بی توجهی مسئولین جمهوری اسلامی منتشر کردند ….

————————————————

7307

تشکل‌ های کارگری، بازنشستگان و معلمین: تداوم مرگ با ویروس کرونا و ضرورتِ اعتراض

اخبار روز:
۹ تشکل‌ کارگری، معلمین و بازنشستگان, از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران هفت تپه بیانیه مشترکی در باره بحران همه گیری و شیوع بیماری کرونا و ضرورت اعتراض عمومی به بی توجهی مسئولین جمهوری اسلامی منتشر کردند که در زیر متن کامل آن می آید :

تداوم «مرگ با ویروس کرونا” در ایران و ضرورتِ اعتراض به بی‌توجهی حاکمیت در اجرای مسئولیت‌های خود!

درجهان رسما “از ماه‌ها قبل روند واکسیناسیون رایگان و سراسری کرونا شروع و صدها میلیون نفر واکسینه شده اند!
اما در ایران _ کارنامه یکسال و چندماهه‌ی دولت و نهادهای حکومتی در بحران کرونا و همه قرائن و شواهد و وعده‌های بی‌اعتبار تا کنونی‌شان، نشان از ادامه فاجعه، یعنی تدوام «سیاستِ مرگ» بر جان و زیست این مردم دارد!

رسما با تحریم واکسن‌های استاندارد مورد تائید سازمان جهانی بهداشت و حواله دادن مردم به «واکسن وطنی» برای شش ماه تا یکسال آینده، بدون”تعطیلی موثر شهرها همراه با تامین معیشت” و اخیرا رویکرد به بخش‌خصوصی برای خرید و فروش واکسن، عملا مردم را درمقابل هجوم این ویروس رها کرده و با توصیه‌های تکراری خطاب به مردم بی‌دفاع و بشدت آسیب‌پذیر سعی دارند آنها را مسئول شیوع کرونا معرفی کنند.

در شرایط امروز، با توجه به همه دست‌آوردهای بشر متمدن و امکانات و ظرفیت‌های کشور، غلبه بر همه‌گیری کرونا و دسترسی به زندگی سالم و شاد و مرفه امکانپذیر است. اما دولت تا کنون «راهکار ایمنی گله‌ای» و «حذف ضعیف‌ترها» به سیاستِ «کنترل و هدایت» کرونای مرگبار را دنبال کرده است و هنوز این شیوه‌ها را ادامه می‌دهد. سیاستی که به طور تصاعدی آمار مرگ و ابتلا به کرونا و تحمیل رنج‌های معیشتی و گسترش فقر را بالا برده و افسردگی و درماندگی بخش‌های وسیعی از جمعیت را به ارمغان آورده است.

این یک واقعه و بحران اجتناب‌ناپذیر نبود. اینکه چگونه آمد موضوع دیگری‌ست اما اینکه در مورد پیشگیری‌ها و جلوگیری از گسترش کرونا چه کوتاهی‌هایی شد، در نهایت قطعا به سیاست مربوط است. آنان نشان دادند در ایران «کرونا ویروس» هم ابزار سیاسی‌ست و از همان بدو ورود با سیاست گره خورده و آنرا بر بقاء و منافع خود گره زده‌اند!

ابتدا پایه‌ای‌ترین شرط بقای زندگی، نان و معیشت را به گرو گرفته و همه راه‌های دسترسی به معاش و حفظ جان و عرصه های زیستی میلیونها انسان را به تملک اختیار و منفعت خود درآورده‌اند. مردم را ناچار از کار بیشتر و پرخطر برای تامین معاش و بعلاوه‌ی آن برای تامین هزینه‌های کرونا رها کرده‌اند. هزینه‌های کمرشکنی که برای درمان این بیماری کشنده از سوی مردم پرداخت می‌شود گاه به هفتاد میلیون تومان سر می‌زند و کرونا تمام نیرو و توان کادر درمانی را در هر واحد درمانی و بیمارستانی به خود اختصاص داده است. بسیاری از مبتلایان ناچار در خانه تحت مداوا قرار می‌گیرند و از این بابت نیز تبعات و هزینه‌های بسیاری صرف می‌گردد. هزینه خانوارها تحت تاثیر کرونا به شدت افزایش یافته، قدرت خرید خانوارها را بیش از پیش کاهش داده و دچار تنگناهای سخت با تبعات غیر قابل پیش بینی کرده است.

این در حالی‌ست که همه ثروت و داشته‌های مردم را تصاحب و چون غنائم تقسیم کرده‌اند، منابع را مالک شده‌اند، مجالس و ارکان قدرت شان را با حاصل دسترنج این مردم ساخته‌اند و قوانین‌شان را نوشته‌اند و مدام طناب دار یادآوری می‌کنند و آنوقت با زبان دیپلماسی و زیر نورافکن‌ها برای بهداشت این مردم تابوت‌هایشان را چهار میخ می‌کنند و بوروکراسی بهداشت جهانی و مجامع پرطمطراق هم چرتکه می‌اندازند و سهم‌شان را از بازار و بربریت سرمایه می‌گیرند.

کرونا برنده‌ترین سلاح کشتاری بود که بر متن تعیین کننده‌ترین جدال این مردم نشست، آمد تا به کمک آن خیابان‌ها را جمع و «نویدها» را بر دار و سفره‌ها را کوچک و گرده «کار» را شلاق کش کنند! با توسل به این سیاست‌ها دارند بُحران‌هایشان را پاسخ می‌دهند.

اپیدمی کرونا، ابتدا مجالی برای ترمیم حکومت از ضربه آبان ۹۸ شد و در ادامه فرصتی برای ترمیم پیکره خود در مقابل موج‌های سهمگینتر آینده.
بی‌دفاعی اکثر مردم جهان در مقابل ویروس کرونا و تبعات ویرانگری که بر زندگی آنان دارد، بزرگترین نقض حقوق بشر در جهان امروز است. کارگر ایرانی و معلم عراقی و دانش‌آموزِ شین‌آبادی، دختران قالی‌باف افغان و زنان کولبر مریوانی، پرستار سوری و یمنی و سیستانی، سهم‌شان را قبلا از رنج مشترک کار پرداخته‌اند و این تقسیم نابرابر را قبول ندارند و دیگر نمی‌پذیرند. مجامع بین‌المللی و بهداشت جهانی مسئول هستند و نمی‌توانند با سکوت، خود را از مردمان به تنگنا افتاده کنار بکشند!

یکی از مهم‌ترین راه‌های مبارزه با ستم سرمایه‌داری و بازار آزادش در شرایط کنونی از بحران پاندمی کرونا عبور می‌کند. واکسن‌های ساخته شده، محصول کار انسان‌ها و ثروت ِمشترک و دانش و خلاقیت بشریت‌ست. در نتیجه فارغ از انحصار شرکت‌های سازنده‌، باید به رایگان در اختیار همگان قرارگیرد. در نتیجه‌، این شرایط کیفرخواستی علیه مسببان‌اش، بنگاه‌های پزشکی سودمحور و علیه همه آنهائی‌ست که می‌دانند چه بر سر این مردم می‌رود و سکوت کرده‌اند.

انتظار بهبود سلامت عمومی بویژه مبارزه‌ی واقعی با همه‌گیری کرونا از نظام سیاسی حاکم بیهوده است. واقعیت این است که آنان صلاحیت و اراده برای حل اساسی این بحران را ندارند. تنها مبارزه‌ی پیگیر و همگانی می‌تواند مقامات را مجبور به انجام وظایفی کند که اپیدمی ابتلاء و قربانی شدن را متوقف کند. بدون حضور تشکل ها، گروه‌ها و جنبش‌های اجتماعی، و بدون همراه ساختن افکار عمومی جهان و جامعه پزشکی و درمانی شرافتمندِ کوشا در نجات جان مردم، فجایع هولناکتری رقم خواهد خورد!

قدرتِ دخالتگری مردم، انسانیت و افکارعمومی می‌تواند از گسترش و تکرار این فجایع جلوگیری کند!
تنها با اعتراض و عمل عمومی و با مطالبه #واکسیناسیون_فوری_عمومی_رایگان_استاندارد می‌توان منابع را برای مبارزه با بحران کرونا بسیج کرد و سیاست مرگ آفرین را متوقف کرد.

۱۴۰۰/۱/۲۵

سندیکای کارگران کشت‌ و صنعت نیشکر هفت‌تپه
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران‌ وحومه
کانون صنفی معلمان اسلامشهر
گروه اتحاد بازنشستگان
شورای بازنشستگان ایران
اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به‌ ‌ایجاد تشکل‌های کارگری
کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری
کانون گفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی

————————————————

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.