مادران پارک لاله: به ساختار سرکوب، ستم، جنایت و تبعیض حاکم بر ایران پایان دهیم!

ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت،‌بازداشت، شکنجه، شلاق، اعترافات اجباری، تبعیض، بی‌عدالتی و اعدام را به دشت محکوم می‌کنیم و همراه و هم پای شما دادخواه ایستاده‌ایم تا به این بی‌عدالتی‌ها پایان دهیم. ….

————————————————————–

madaran-park-laleh

مادران پارک لاله: به ساختار سرکوب، ستم، جنایت و تبعیض حاکم بر ایران پایان دهیم!

به ساختار سرکوب، ستم، جنایت و تبعیض حاکم بر ایران پایان دهیم!
آزادی، شادی، رفاه و برخورداری از یک زندگی انسانی و عادلانه حق ماست!

مردم شریف و آزاده ایران!
آزادی و برقراری عدالت به دستان ما انجام می شود. ۴۲ سال است که تبعیض های ساختاری و به شدت ناعادلانه حکومت اسلامی ایران و فساد و توزیع نابرابر ثروت و امکانات در ایران بیداد می‌کند و زندگی اکثریت مردم به زیر خط فقر رفته است و فشارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، آموزشی و نبود حمایت های دولتی و اجتماعی کمر کارگران و زحمتکشان و حتی اقشار میانی جامعه را خرد کرده است. در این شرایط فاجعه بار، این حکومت ظالم و مرتجع با قساوت و بی‌شرمی تمام؛ سرکوب، بازداشت، شکنجه، حکم های سنگین و اعدام فعالان سیاسی- اجتماعی را نیز روز به روز بیشتر و بیشتر می‌کند تا شاید بتواند مردم جان به لب رسیده را از ادامه اعتراض ها و تجمع ها و اعتصاب ها بترساند، ولی جنبش های اعتراضی مردمی روز به روز قوی‌تر و متشکل تر شده است و امید که بتوانیم این اعتراض ها و اعتصاب ها را عمومی کنیم و به آزادی کشی، تبعیض و بی‌عدالتی در ایران پایان دهیم.

جویندگان و پویندگان آزادی و عدالت!
امروز جان تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و زندانیان عادی در معرض خطر جدی است، به ویژه با شیوع ویروس کرونا و نبود امکانات بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی در زندان ها این خطر دو چندان شده است و اگر جلوی این سرکوب ها، بازداشت ها و بی‌عدالتی‌ها را نگیریم، فردا ممکن است ما و عزیزان ما هم درگیر این زندان ها شویم. به ویژه جوان‌های ما که زندگی‌شان رو به پیش است و باید در اجتماع فعال باشند و به اشکال مختلف زیر انواع سرکوب ها، تبعیض ها، تحقیرها و نابرابری‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار دارند و هر روز امکان بازداشت آن‌ها وجود دارد. فاجعه بار تر اینکه نه تنها سرکوب، بلکه این تبعیض ها و محرومیت‌ها و نابرابری‌های اجتماعی که در تمام عرصه های زندگی از طرف حکومت به مردم تحمیل می‌شود نیز می‌تواند جان آن‌ها را به اشکال مختلف به مخاطره بیاندازد.

طبق اطلاعیه کانون نویسندگان ایران: «بر اساس اخبار رسیده از زندان اوین، یکشنبه ۱۵ فروردین بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران به دلیل بیماری کرونا در بهداری مرکزی زندان اوین بستری شد. بکتاش آبتین جمعه ۱۳ فروردین با علائم کرونا به بهداری زندان منتقل شده بود و تست پی‌سی‌آر او را پس از نیم ساعت منفی اعلام کرده بودند؛ اما پس از دو روز با شدت گرفتن علائم مجددا او را به بهداری اوین منتقل کردند و اسکن ریه نشان داد که بخشی از ریه درگیر بیماری است. آبتین اکنون در بهداری زندان اوین بستری است.… بکتاش آبتین و رضا خندان (مهابادی) پیشتر با توجه به شرایط بحرانی کرونا، با ارائه‌ی پرونده‌ی پزشکی‌شان درخواست مرخصی کرده بودند که با مخالفت مراجع قضایی روبه‌رو شدند.». جان بکتاش آبتین در معرض خطر جدی است و باید فوری آزاد شود و در محیطی امن، تحت رسیدگی و مراقبت های پزشک متخصص قرار گیرد. بکتاش آبتین به ۶ سال حبس محکوم شده و از مهر ۱۳۹۹، به همراه رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن، دو عضو دیگر کانون نویسندگان ایران، در زندان اوین در حبس هستند و محکومیت ناعادلانه خود را می گذرانند.

طبق اطلاعیه شورای بازنشستگان ایران: «در آستانه تجمع امروز یکشنبه ۱۵ فروردین که از طرف بازنشستگان تامین اجتماعی مقابل این سازمان اعلام شده است، شامگاه دیروز ۱۴ فروردین، نیروهای امنیتی آقای «اسماعیل گرامی» همکار بازنشسته را در منزلش بازداشت کرده و گوشی های خود و همسرش را ضبط و همراه خود برده اند. آقای اسماعیل گرامی کمتر از یکماه قبل نیز در روز تجمع بازنشستگان در ۱۷ اسفندماه گذشته بازداشت و فردای همان روز آزاد شده بود. در شرایط پر مشقت زندگی بازنشستگان باز هم می بینیم که به جای پاسخ و برآورده کردن مطالبات آنان، به شیوه همیشگی و بی ثمر بازداشت و سرکوب، متوسل شده اند.». این نیز تنها یک نمونه است و هر روز معترضان را به وحشیانه ترین شکل ممکن بازداشت می کنند.

خبر رسیده که تجمع امروز بازنشستگان و مستمری بگیران در ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ در شهرهای مختلف تهران، کرج، تبریز، اهواز، مشهد، اصفهان، اراک، رشت، نیشابور، اردیبل، ایلام و غیره انجام شده است. مطالبات آن‌ها اعتراض به نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی است که چرا نمی‌توانند از یک زندگی انسانی و عادلانه برخوردار شوند. آن‌ها شعار می دهند: “حقوق ما ریالیه؛ هزینه ها دلاریه”، “کارگر زندانی، معلم زندانی، آزاد باید گردد”، “زحمتکشان دیروز، معترضان امروز”، “گرامی، آزاد باید گردد”، “نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد”، “کشتی بازنشسته، چرا به گل نشسته؟”، “این همه بی عدالتی، هرگز ندیده ملتی”، “ما دیگه رأی نمی دیم، از بس دروغ شنیدیم”، “فقط کف خیابون، بدست میاد حقمون”، #تاحق_خود_نگیریم_ازپا_نمینشینیم.

ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت،‌بازداشت، شکنجه، شلاق، اعترافات اجباری، تبعیض، بی‌عدالتی و اعدام را به دشت محکوم می‌کنیم و همراه و هم پای شما دادخواه ایستاده‌ایم تا به این بی‌عدالتی‌ها پایان دهیم.

برای دستیابی به این مطالبات با ما همراه شوید: ۱) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه و مردمی هستیم. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت جنایت کار اسلامی ایران می دانیم.

توضیح: دادنامه شماره ۱ را در تاریخ ۲ فروردین ۱۴۰۰ با عنوان «جان زندانیان سیاسی در خطر است، از مطالبات شان حمایت کنیم» منتشر کردیم.

مادران پارک لاله ایران
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
www.mpliran.net

————————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.