نامه سرگشاده به هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید

ما جمعی از اعضاء کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید خواهان رسیدگی به مسائلی هستیم که پیرامون یکی از اعضای این دو نهاد، یعنی خانم زیبا کرباسی، مطرح شده است. ….

—————————————————–

nameh-sargoshadeh

نامه سرگشاده به هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید

۲۵ فوریه ۲۰۲۱
با درودهای صمیمانه

ما جمعی از اعضاء کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید خواهان رسیدگی به مسائلی هستیم که پیرامون یکی از اعضای این دو نهاد، یعنی خانم زیبا کرباسی، مطرح شده است.

تا آن جا که ما پیگیری کردیم و یکی از امضاء‌کنندگان این نامه‌(خانم هایده ترابی) نیز خاطرنشان کرده است، نام زیبا کرباسی به عنوان یکی از دبیران انجمن قلم  ایران در تبعید در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰ زیر بیانیه کانون نویسندگان و انجمن قلم ایران در تبعید  در دفاع از سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران که زندانی شدند، یکباره ظاهر شد. پیش از این ما هیچ گزارش و خبر‌(درونی یا بیرونی) از “انتخاب”‌(؟) ایشان به عنوان یکی از اعضای هیأت دبیران دریافت نکرده بودیم.

دبیران  قدیمی کانون همواره تآکید کرده‌اند که این دو نهاد اگر چه از نظر حقوقی و اساسنامه‌ای مستقل از یکدیگرند، امّا دارای هدف‌های مشترکی هستند و همبسته با هم فعالیت‌های خود را پیش می‌برند و در امور مهم شور و مشورت می‌کنند. حال ما می‌پرسیم که خانم زیبا کرباسی بر پایۀ کدام موازین اساسنامۀ انجمن قلم ایران در تبعید به سمت دبیر این انجمن برگزیده شده است؟ و چرا این گزینش به آگاهی همۀ اعضای انجمن و کانون نرسیده است؟

نکتۀ درخور توجه این است که اعتراض کتبی بهرام رحمانی به شیوۀ گزینش خانم کرباسی بی‌تردید به اصل دموکراتیک انتخابات در اساسنامۀ انجمن قلم بر می‌گردد. اتهامی از این واهی‌تر و پوچ‌تر نمی‌شود که وی را در رقابت‌(با زیبا کرباسی یا کس دیگری) برای گرفتن سمت دبیری دانست. زیبا کرباسی در فضای همگانی این عضو را ‌(به دلیل نقد کردن) با تروریست‌های جمهوری اسلامی مقایسه کرده است. ما این طرز برخورد نامناسب و وقیحانه را به شدّت و با جدّیت محکوم می‌کنیم. طرح نقد و پرسش حقّ همگان است و هیچ‌کس نباید به این بهانه کنار بمب‌گذاران و تروریست‌های رژیم جنایت‌کار جمهوری اسلامی قرار داده شود.

امّا در مورد اظهارات و موضعگیری‌های زیبا کرباسی در پیوند با دستگیری و محکومیت همکار و دوست نزدیکش مهرداد عارفانی به علت شرکت در عملیات تروریستی جمهوری اسلامی:
همان‌گونه که در فیس‌بوک زیبا کرباسی مستند شده است، او در سال ۲۰۱۸ اظهار داشت که برای اثبات بیگناهی  متهم‌(محکوم فعلی) وکیل گرفته و با کارشناسانی در حال مشورت است. پرسش ما این است که نتیجۀ پیگیری او در طی این سه سال چه بوده است؟ وکیل یا وکلا و کارشناسانی که وی با آن‌ها در تماس بوده، چه گفته‌اند؟ چرا زیبا کرباسی پس از سه سال گزارشی از نتایج تلاش‌های خود و یارانش ارائه نمی‌کند؟ آخر مگر چنین پروندۀ سنگینی در مورد جاسوسان و تروریست‌های رژیم جمهوری اسلامی امر شخصی خانم کرباسی و دوستانش بوده است تا “احساسات شاعرانه” او برای آزادی یک تروریست دستخوش تلاطم و طغیان شود و سپس تحت تأثیر نصایح دوستانش فروکش کند؟ از آن‌جا که ابعاد این مسئله شوخی بردار نیست، از هیأت دبیران هر دو نهاد انتظار می‌رود که در برابر چنین حرکت‌های بحران‌زائی سکوت و انفعال اختیار نکنند.

عضو و دبیر کانون و انجمن نمی‌تواند در انظار عمومی مانند یک فردِ عامی ناآگاه رفتار کند و بعد هیچ مسئولیتی نپذیرد و چنین بنماید که “خطائی” از سر “شاعرانگی” از او سر زده است. ما در این‌جا قصد نداریم به کیفیّت شاعری کسی بپردازیم. امّا سخت بر این باوریم که عامی‌گری و بی‌مسئولیتی و مظلوم‌نمائی و فرا فکنی شایستۀ هیچ شاعری‌(در هر رده ای که هست) نیست، چه برسد که آن شاعر بخواهد نماینده و صدای ما اعضای این دو نهاد باشد. این‌گونه بازی‌ها و رفتارها چه نشانی از “شعر” یا “شاعرانگی” با خود دارد؟ دبیران این دو نهاد، هر که هستند، وظایف بس خطیری بر دوش دارند و باید بتوانند به بهترین شکل از پس این مهم در عرصۀ افکار عمومی برآیند. مگر جز این است که هر لغزشی از سوی اعضاء و بویژه از سوی دبیران، کل این دو نهاد و اعضای آن را درگیر خود می‌کند و می بایست در برابر آن پاسخ‌گو بود؟
خانم زیبا کرباسی قصد خود را برای برپائی “یک دادگاه” برای عضو دیگر، بهرام رحمانی، اعلام کرده است. ما می‌گوئیم: این دو نهاد در مقامی نیستند که بخواهند دادگاهی  برای عضوی بر پا کنند. امّا ما مجمع عمومی داریم و می‌توانیم بر پایه اساسنامه و اصول وارد گفتگو و بررسی شویم، تصمیم بگیریم و حرکت کنیم. هدف ما پاسداری از تاریخ و میراث ارزشمند و احترام برانگیز شش دهه مبارزه برای حرمت و آزادی قلم و سخن در رژیم‌های سرکوبگر پهلوی و جمهوری اسلامی است؛ میراثی که این دو نهاد بر آن تکیه دارند. ما براین باوریم که با تعارفات و سرپوش نهادن نمی‌توان به این  اهداف دست یافت. حقوقی داریم و مسئولیت و تعهد و وظایفی. نه کم‌تر و نه بیش‌تر.
امید آن می‌رود که هیأت دبیران کانون نویسندگان و انجمن قلم ایران در تبعید  با جدّیت به موارد مطروحه در این نامه بپردازند و بر پایۀ منشور و اساسنامه این دو نهاد  به  بحران کنونی  خاتمه دهند.


اسامی امضاء کنندگان:

* اسد رخساریان‌ (شاعر)
* انور عباسی‌ (شاعر)
* جلال سبزواری‌ (دکترای زبان و ادبیات فارسی)
* رعنا سلیمانی (رمان‌نویس)
* سعید یوسف (از اعضای سابق هیات دبیران کانون نویسندگان ایران، شاعر، مترجم، منتقد، پژوهشگر)
* مسعود امینی (شاعر)
* نیکی میرزایی‌ (شاعر)
* هایده ترابی‌ (نمایشنامه‌نویس، منتقد و پژوهشگر)
* یوسف عزیزی بنی‌طرف‌ (عضو سابق کانون نویسندگان ایران در داخل کشور و نویسنده و مترجم)

توضیح: ما متاسفانه امیل آدرس همه اعضای کانون و انجمن قلم ایران در تبعید را نداشتیم در نتیجه این لیست باز است تا اعضای این دو نهاد که علاقه‌مند باشند این نامه را امضاء کنند با امیل آدرس زیر تماس بگیرند:
niki.mirzaei@hotmail.com

—————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.