دردهای کارگران و بازنشستگانِ فاقد مسکن/ دستمزد یکسال کارگر از قیمت دو متر مربع مسکن کمتر است!
دردهای کارگران و بازنشستگانِ فاقد مسکن/ دستمزد یکسال کارگر از قیمت دو متر مربع مسکن کمتر است!
هیچ پایگاه داده جامعی در ارتباط با نوع زندگی و سکونت طبقهی کارگر در دست نیست؛ نمیدانیم چند درصد کارگران شاغل و بازنشسته فاقد خانه شخصی هستند؛ اما براساس دادههای میدانی میتوان تخمین زد که حداقل ۵۰ درصد کارگران –چه شاغل و چه بازنشسته- فاقد خانه شخصی و مجبور به اجارهنشینی هستند؛ در واقع از هفده یا هجده میلیون خانوار کارگری کشور، حداقل نیمی فاقد مسکن هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزهای پایانی سال و در زمان کلیدخوردن مذاکرات جدی دستمزد هستیم؛ روزهایی که تعیینکنندهی معیشت و رفاهِ کارگران شاغل و بازنشسته (حدود هجده میلیون خانوار) برای یکسال تمام است؛ سوال اصلی این است: امسال چقدر دستمزد کارگران شاغل و مستمری کارگران بازنشسته، به خط فقر نزدیک خواهد شد؟
کارفرمایان سالهاست که با همدستی دولتیها در قبالِ اجرای قانون و به طور مشخص بند دوم ماده ۴۱ قانون کار که ناظر بر افزایش حداقل دستمزد به اندازهی سبد هزینههای زندگی است، ایستادگی میکنند؛ این ایستادگی و مقاومت، امسال که تورم تجمیعی سالیان اخیر (هر سال بالای ۳۰ درصد) تاثیر خود را روی رقم سبد معاش گذاشته و عددهای مربوط به هزینهها را از حد انتظار کارفرمایان فراتر برده، به شدت تشدید شده است تا آنجا که جنگ زرگری دولت و کارفرما، فضای جلسات دستمزد را تسخیر کرده است؛ کارفرمایان میگویند چرا دولت «سهمپذیریِ» قانونی و عادلانه ندارد!
معنای سهمپذیری دولت چیست؟
سهمپذیری دولت از سبد معاش، مربوط به اجرای بندهایی از قانون اساسی است که وظایف حاکمیتی دولت را در قبال شهروندان تبیین میکند:
اصل ۳۱ قانون اساسی در زمینه تامین مسکن برای همه شهروندان با اولویت کارگران و روستانشینان؛ اصل ۳۰ قانون اساسی در زمینه ارائه آموزش رایگان همگانی و غیرپولیسازی آموزش و اصل ۲۹ قانون اساسی که تامین درمان، بیمه، بازنشستگی و خدمات حمایتی را وظیفه دولت میداند که باید این وظیفه را در قبال تمام شهروندان، فارغ از توزیع جغرافیایی، نژادی یا جنسیتی به اجرا برساند.
دولت در طول چهل سال گذشته از اجرای وظایف حاکمیتی خود فرار کرده است و حالا که هزینههای زندگی سر به فلک کشیده است، کارفرمایان میگویند چرا دولت سهم خود را ادا نمیکند؛ فارغ از اینکه خود کارفرمایان هرگز سهم عادلانه کارگران را از ارزش افزودهی تولیدی نپرداختهاند و «مزد واقعی» هرگز به رسمیت شناخته نشده، دغدغهی اصلی کارگران هیچ ربطی به این بهانهها و فرافکنیها ندارد: چگونه با این دستمزدهای ناچیز، هزینههای زندگی از جمله هزینهی خورد و خوراک، هزینه مسکن، درمان و آموزش را تامین کنیم؟
در میان این هزینهها که کمینهی آنها بیش از سه برابر دستمزد ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی فعلی کارگران است (آخرین محاسبات مستقل کمیته دستمزد کانون عالی شوراها نشان میدهد کمینه سبد معیشت خانوار ۳.۳ نفره، نزدیک به نه میلیون تومان است) هزینهی مسکن، به راستی کمر کارگران و بازنشستگان را شکسته است؛ مزدبگیران کارگری که فاقد مسکن شخصی هستند، نه دیگر توان پسانداز و خرید مسکن را دارند و نه با این دستمزدهای ناچیز میتوانند از پس اجاره خانه برای تامین مسکنِ خانوار بربیایند!
آمارهای رسمی:
افزایش ۹۲ درصدی اجاره نشینی/ رشد ۳۰ درصدی نرخ اجاره خانه
آخرین آمارها و دادههای رسمی نشان از افزایش شدید نرخ مسکن و رشد اجارهنشینی به خصوص در کلانشهرها دارد؛ در عین حال، در سال ۹۹ نرخ متوسط اجاره مسکن نیز حداقل ۳۰ درصد رشد داشته است.
دهم بهمن ماه سال جاری، رئیس اتحادیه مشاوران املاک کشور گفت در بخش اجاره از ابتدای فروردین ۱۳۹۹ تا ۳۰ دی ماه ۹۶۴ هزار و ۵۷ اجاره نامه در کل کشور منعقد شده که رشد ۹۲ درصد را نسبت به همین زمان در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد. این بدان معناست که تقاضای بالقوهای در بازار مسکن وجود دارد که از توانایی خرید برخوردار نیست و وارد بازار اجاره شده است.
قلی خسروی درباره آخرین آمار معاملات شهر تهران نیز گفت: در ۱۰ ماهه ابتدای سال ۱۳۹۹ تعداد ۹۴ هزار و ۷۸۰ مبایعه نامه (قرارداد خرید و فروش ملک) در تهران به امضا رسیده که از افزایش ۲۰ درصد نسبت به سال گذشته حکایت دارد. در تهران همچنین از یکم فروردین تا ۳۰ دی ماه ۱۶۷ هزار و ۲۴۸ قرارداد اجاره به ثبت رسیده که افزایش ۲۱ درصد را نسبت به همین زمان در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد.
افزایش ۹۲ درصدی نرخ انعقاد اجارهنامه نشاندهندهی عدم تمکن مالی قاطبهی جمعیت کشور (خانواده ۴۲ میلیون نفری کارگری، بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند) برای خرید مسکن ملکی است؛ در واقع حداقل نیمی از جمعیت کشور دیگر قادر به خرید خانه شخصی نیستند و حتی اگر دستمزد یک سال خود را کامل پسانداز کنند، با آن دو متر مربع خانه نمیتوانند بخرند؛ برای اثبات این ادعا، کافیست دادههای رسمی بانک مرکزی را مرور کنیم.
طبق اعلام بانک مرکزی، مهرماه امسال متوسط قیمت یک متر مربع مسکن در شهر تهران به ۲۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده که نسبت به ماه مشابه سال قبل ۱۱۰.۱ درصد و نسبت به ماه قبل ۱۰ درصد افزایش را نشان میدهد. براساس همین آمار، بررسی شاخص کرایه مسکن در شهر تهران و در کل مناطق شهری در مهر ماه امسال نشان دهنده رشدی معادل ۲۶.۸ و ۲۹.۶ درصد نسبت به ماه مشابه سال گذشته است.
اگر گزارش بانک مرکزی در تیرماه ۹۹ را بخوانیم، بازهم به دادههای مشابهی برمیخوریم. تیرماه در تهران، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بوده که نسبت به ماه مشابه سال قبل ۵۶.۶ درصد افزایش نشان میدهد. علاوه بر این، در تیرماه سال ۱۳۹۹ شاخص کرایه مسکن در شهر تهران و در کل مناطق شهری، نسبت به ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل ۲۷.۶ و ۳۱ درصد رشد نشان میدهد.
دستمزد یکسال کارگر از قیمت دو متر مربع مسکن کمتر است!
با تطابق این دو دسته آمار، به یک نتیجه قطعی میرسیم: گرانی مسکن در طول تابستان و پاییز امسال تداوم داشته است؛ از تیرماه تا مهرماه، قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران از ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان به ۲۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است؛ یعنی هر متر مربع، ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان گران شده است! در همین زمان، نرخ اجاره خانه نسبت به سال قبل، حداقل ۳۰ درصد رشد داشته است.
اگر دستمزد کارگر یا بازنشسته را برای سادگی، ۳ میلیون تومان در هرماه در نظر بگیریم و نرخ هر متر مربع مسکونی در تهران را ۲۶ میلیون تومان، دستمزد یکسال کارگر یعنی ۳۶ میلیون تومان، از قیمت دو متر مربع واحد مسکونی کمتر است؛ یعنی کارگر با یکسال دستمزدش نمیتواند دو متر مربع واحد مسکونی بخرد؛ سوال اینجاست که در کجای جهان، چنین نسبت ناعادلانهای برقرار است؛ کجای دنیا، یکسال دستمزد کارگر، پول دو متر «جا» نمیشود؟!
اما مساله فقط خرید خانه نیست که دیگر مدتهاست از دایرهی استطاعت کارگران و بازنشستگان خارج شده است؛ کارگران و بازنشستگانِ حداقلبگیر دیگر قادر به پرداخت اجاره خانه هم نیستند؛ یعنی اگر همه دستمزد خود را صرف اجاره خانه کنند، بازهم در تهران و همه مراکز استانها (نمیگوییم فقط کلانشهرها) قادر به اجاره یک واحد مسکونی باکیفیت نیستند؛ با صرفِ همهی درآمد ماهانهی خود حتی نمیتوانند یک آپارتمان ۹۰ متری اجاره کنند!
اجاره خانه بیشتر از مستمری کارگران بازنشسته!
احمد پنجکی (رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی شمیرانات) در این رابطه به ایلنا میگوید: بازنشستگان بسیاری هستند که خانه ملکی ندارند؛ اینها اگر پسانداز پول نقد داشته باشند که عموماً ندارند، وضعشان بهتر است، میتوانند خانه رهن کنند؛ وگرنه با دستمزد ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی، نمیشود اجاره خانه پرداخت؛ اکنون در بیکیفیتترین نقطه تهران، اجاره خانه حداقل ماهی ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است!
به گفته پنجکی، بیشترین بخش از درآمد بازنشستگان کارگری را درمان میبلعد که متاسفانه کالایی و پولی شده و بعد از آن، مسکن و اجاره خانه است که اگر بازنشسته، خانه شخصی نداشته باشد، اجاره خانه از مستمری دریافتی ماهانه او بیشتر است.
او ادامه میدهد: مگر اینکه بازنشسته برود «حلبیآباد»؛ آنجا هم باید همه دستمزد یا بیشتر آن را پای اجاره خانه بدهد؛ ببینید وقتی تامین اجتماعی یک وام ۵ میلیون تومانی اعلام میکند، چطور بازنشستهها به کانون هجوم میآورند؛ اینها یا اکثراً بیمار هستند و وام را برای هزینههای درمان میخواهند یا خانه ندارند و اجاره خانهشان عقب افتاده و میخواهند این پول را یکی دو ماه بابت اجاره خانه بدهند! هجوم برای ۵ میلیون تومان وام که هزارتا شرط و شروط هم دارد (مثلاً اگر بازنشسته زمانی چک برگشتی داشته است، دیگر وام به او تعلق نمیگیرد) نشاندهندهی این است که معیشت بازنشستگان امروز فاجعه است؛ بازنشستگان واقعاً در تنگنا هستند.
اما مساله فقط محدود به تهران نیست؛ در سایر شهرهای کشور نیز اجاره خانه از حداقل دستمزد کارگران شاغل و بازنشسته بسیار فراتر است.
پرویز زعیمی (رئیس انجمن صنفی کارگران ایران پوپلین رشت) در ارتباط با هزینههای مسکن در شهر رشت به ایلنا میگوید: همین الان در پایینترین نقطه شهر رشت برای اجاره یک آپارتمان ۸۰ یا ۹۰ متری، باید ۷۰ میلیون تومان پول پیش و ماهی حداقل ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان اجاره پرداخت؛ حقوق کارگر، ۲ میلیون و ۷۰۰ یا نهایتاً ۳ میلیون تومان است، چطور اجاره خانه بدهد، چطور غذا بخورد و چطور هزینههای درمان و آموزش خانواده را تامین کند؛ آیا برای زندگی کردن باید «معجزه» کرد؟!
پایگاه داده و اطلاعات نداریم!
هیچ پایگاه داده جامعی در ارتباط با نوع زندگی و سکونت طبقهی کارگر در دست نیست؛ نمیدانیم چند درصد کارگران شاغل و بازنشسته فاقد خانه شخصی هستند؛ اما براساس دادههای میدانی میتوان تخمین زد که حداقل ۵۰ درصد کارگران –چه شاغل و چه بازنشسته- فاقد خانه شخصی و مجبور به اجارهنشینی هستند؛ در واقع از هفده یا هجده میلیون خانوار کارگری کشور، حداقل نیمی فاقد مسکن هستند.
در این شرایط، با صعود نرخ اجاره خانه در تمام شهرهای کشور، این جمعیت انبوه حتی قادر به اجاره کردن یک آپارتمان کوچک برای تامین سرپناه خانواده نیستند؛ در این اوضاع، کارفرمایان و دولت، میان خود جنگ زرگری به راه انداختهاند که چه کسی باید سهم بیشتری بپردازد! آنهم در شرایطی که به گفته احمد پنجکی “دیگر در حلبیآبادها هم نمیتوان با دستمزد کارگری یک آلونک اجاره کرد و آیا از حلبیآباد هم میتوان دورتر و پایینتر رفت”؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم
هیچ پایگاه داده جامعی در ارتباط با نوع زندگی و سکونت طبقهی کارگر در دست نیست؛ نمیدانیم چند درصد کارگران شاغل و بازنشسته فاقد خانه شخصی هستند؛ اما براساس دادههای میدانی میتوان تخمین زد که حداقل ۵۰ درصد کارگران –چه شاغل و چه بازنشسته- فاقد خانه شخصی و مجبور به اجارهنشینی هستند؛ در واقع از هفده یا هجده میلیون خانوار کارگری کشور، حداقل نیمی فاقد مسکن هستند. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
اجتماعی |
دیدگاهها خاموش
رهبر حزب چپ اسپانیا با ملحق شدن به رهبران احزاب فرانسوی و ایتالیایی، خواستار خروج این کشور از اتحادیه اروپا شد …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
جهان |
دیدگاهها خاموش
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سخنانی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان، ادبیات روزهای اخیر آمریکا و سه کشور اروپایی درباره ایران را «مستکبرانه، طلبکارانه و غیر منصفانه» توصیف کرد و در تهدیدی افزود: «جمهوری اسلامی بر اساس مصلحت و نیاز کشور تا آنجا که لازم باشد، حتی تا غنیسازی ۶۰ درصد پیش خواهد رفت.» …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
تکوین نظام سرمایهداری در ایران با پرشمار فراز و فرودی که طی سدهی چهاردهم خورشیدی از سر گذرانده عجالتاً در پایان قرن به قعر منجلاب عمیقی منتهی شده است. کلیدیترین شاخصهای اقتصاد کلان، یعنی نرخ تورم و میزان بیکاری و درجهی نابرابری و ارزش پول ملی و نرخ رشد اقتصادی، در انتهای قرن بههیچوجه از استقرار نوعی نظام اقتصادی حکایت نمیکنند که بر استمرار بلامانع وضع موجود در میانمدت و درازمدت دلالت داشته باشد. بنبستی دیگر در آستانهی چرخش قرن از قوه به فعل درآمده است. چنین بنبستی را در مقالهی حاضر از دریچهی مسیرهای انباشت سرمایه در اقتصاد ایران طی سدهی چهاردهم خورشیدی به تصویر خواهم کشید. از همین دریچهی تجریدیِ کوچک است که راه خواهم گشود به برخی ابعاد یک مبحث انضمامی گسترده: صورتبندی اصلیترین انواع مواجهههای شش جریان عمدهی سیاسی و اجتماعی در درون کشور با بنبست کنونی در آستانهی چرخش قرن. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
مقالات |
دیدگاهها خاموش
خانهدار شدن تا چه اندازه میتواند دور از دسترس باشد. اما آنچه که در این گزارش وجود دارد نه تنها خرید خانه که تشدید فاصله و شکاف طبقاتی در پایتخت را به تصویر میکشد …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
اجتماعی |
دیدگاهها خاموش
زندانی کردن دگراندیشان، کنشگران سیاسی و مدنی و آنانی که اقدام به اعتراض و بیان مطالباتشان میکنند اگرچه از اساس غیر قابل قبول است، اما حال که عدهای به هر دلیل در زندانند، زندانبانان مسئول حفظ جان آنها هستند …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
جنایت کاران بیشرم حاکم بر ایران، بهنام محجوبی، این جوان رعنا را مانند هزاران جوان عاشق دیگر، با شکنجه های بسیار به او و خانواده اش، چند باره کشتند. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
بهنام محجوبی اولین کسی نیست که به دلیل وضعیت اسفبار زندانها جان خود را از دست میدهد، اما جا دارد دستگاه قضایی ایران با توجه کافی به وضعیت زندانیان، نسبت به ایجاد شرایط استاندارد برای زندانیان مطابق با اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر اقدام لازم را به عمل آورد. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
۸۷ کارگر شهرداری سیسَخت ۱۰ ماه حقوق معوقه دارند. آنها یک ماه پیش حقوق اردیبهشت ماه را دریافت کردهاند. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
اجتماعی |
دیدگاهها خاموش
حاشیهنشینی؛ گزارشی از کودکان محروم از تحصیل در محله خاورشهر
خبرگزاری هرانا -کودکان در محله خاورشهر، از مناطق حاشیهای تهران، در سایه فقدان امکانات آموزشی و رفاهی در وضعیت نامناسبی بسر میبرند. بسیاری از آنها امکان استفاده از بستر فضای مجازی را ندارند و به دنبال شروع پاندمی کرونا و تعطیلی مدارس از تحصیل باز ماندهاند. اغلب این کودکان برای تامین مخارج زندگی در سنین پایین مجبور به انجام کارهای سخت مانند جمع آوری ضایعات و آجر هستند. همچنین ازدواج زود هنگام این کودکان به دلیل فقر و مشکلات اجتماعی از دیگر معضلات این منطقه است. بی توجهی مسئولین و عدم رسیدگی آنها به مصائب و مشکلات این محلهها در کنار فقر، مشکلات اقتصادی و فقدان امکانات بهداشتی، از عمده دغدغههای مردم محله خاور شهر هستند و در این میان کودکان قربانیان اصلی این بی تدبیریاند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، کودکان در محله خاور شهر تهران، در سایه فقدان امکانات آموزشی و محرومیت از تلفن هوشمند و تبلت، از تحصیل بازماندهاند.
بنابر گفته ساکنان این مناطق کودکان آنها بعد از شیوع کرونا، درس را رها کردند و به جمعآوری ضایعات پرداختند. فقر شدید اقتصادی، بدیهیترین حقشان یعنی آموزش را از آنها گرفته، طوری که حتی برخی از این کودکان نمیدانند باید به شکل مجازی درس بخوانند و تصور میکنند درس و مشق فعلا تعطیل است.
سودابه یکی از ساکنان این منطقه است، او دو دختر ۷ و ۸ ساله دارد که هر دو دانش آموز هستند.
او میگوید: “هیچ یک از بچههایی که در این محدوده زندگی میکنند، گوشی موبایل ندارند و معلم بعضی از بچهها هم به آنها گفتهاند که حضوری به مدرسه بیایند، اما همسر من اجازه نداد به خاطر کرونا دخترانم به مدرسه بروند، چون اگر کرونا بگیرند ما هزینه درمان آنها را نداریم”.
او ادامه میدهد: “ما گوشی اندروید نداریم که با معلم فرزندانمان ارتباط بگیریم، در اینجا هیچ امکانات و شرایط خوبی وجود ندارد که بخواهیم از طریق آن به بچهها کمک کنیم. من ۳۹ سال سن دارم، بیسوادم، نمیتوانم به کودکانم در درسهایشان کمک کنم. مجبورم برای اینکه به درس کودکانم کمک کنم، سراغ همسایهها بروم تا به آنها درس بدهند، اما بعضی وقتها آنها هم ما را به خانهشان راه نمیدهند”.
سوادبه میگوید: “اینجا هر کسی تلویزیون ندارد، آنهایی که دارند اصلا مدرسه تلویزیونی را نمیبینند، چون این شبکه روی تلویزیون ما قطع است.”
سمیه زن میانسال دیگری است که با فرزندان و نوههایش در یک اتاق زندگی میکنند، او درباره وضعیت آموزشی آنها میگوید: “ما فقط یک تبلت داشتیم که بچهها با شیطنت آن را شکستند”.
محدثه ششم ابتداییست. او از همه بچهها بزرگتر است، تبلتی که با شیطنت بچهها شکست، متعلق به او بود، محدثه از طریق همین تبلت هم خودش درس میخواند و هم به بچههای دیگر کمک میکرد.
سهیل دانشآموزی که به علت شیوع کرونا، بسته شدن مدرسه این منطقه و نداشتن گوشی تلفن همراه از آموزش جا مانده است، درباره وضعیت خود میگوید: “من کلاس دوم ابتدایی هستم، از زمان شروع کرونا، فقط دوشنبهها به مدرسه میروم و بقیه روز را ضایعات جمع میکنیم. الان که مدارس تعطیل است، وقتی دوباره باز شود، به مدرسه خواهیم رفت”.
الهام یکی دیگر از ساکنین این خانهها یک گوشی اندروید دارند که دو فرزندش از آن استفاده میکنند، او درباره وضعیت آموزشی کودکانی که در این منطقه هستند، میگوید: “ما هیچ اصراری به آموزش و پرورش نداریم که برای هر یک از دانشآموزان تبلت یا گوشی بیاورد، اما اگر برای هر خانواده یک تبلت هم بیاورند تا هر دو یا سه نفر با یک تبلت درس بخوانند، کافی است”.
بنابر گفته این افراد اینترنت در خاورشهر آنتندهی مناسبی ندارد و همین امر، دانشآموزان این منطقه را با مشکلات بیشتری مواجه کرده است. گرچه دانشآموزان اینجا اکثرا گوشی اندروید ندارند، اما همان یکی دو مورد هم به علت سرعت پایین شاد و آنتندهی ضعیف، نمیتوانند از آموزش مجازی زیاد استفاده کنند.
الهام ادامه میدهد: “اینجا اینترنت اصلا آنتن نمیدهد، ما هر بار بیش از ۲۰ هزار تومان پول بسته اینترنت میدهیم که با آن هم فقط میتوان دو هفته از شاد استفاده کرد”.
یکی دیگر از مشکلات این منطقه قطعی مکرر برق است، به گفته ساکنان، روزانه دو تا سه ساعت برق قطع میشود.
الهام میگوید: “برق ندارند باتری گوشیهایشان را شارژ کنند و این امر موجب بروز مشکل در حین آموزش آنلاین کودکان و عصبانیت معلمهایشان میشود.
او ادامه میدهد: “معلمهابه این مسئله فکر نمیکنند که شاید فرزندان ما اینترنت نداشته باشند، شاید پدرشان هیچ پولی نداشته باشد که برای آنها گوشی و بسته اینترنت بخرد. میگویند به ما ربطی ندارد، باید سرکلاس مجازی حاضر باشند. اگر این کار را نکنیم از نمره بچهها کسر میکنند یا میگویند بچه شما باید به مدرسه بیاید و ما مسئولیتی در قبال آنها نداریم.”
الهام میگوید: “اینجا، اهالی نان خوردن ندارند، چه برسد به گوشی موبایل، پدرهایشان هم کار ندارند به همین خاطر بچهها مجبورند ضایعات جمع کنند، اما حیف است که اینها کودکان کار و ضایعات جمع کن شوند”.
ساکنان این منطقه میگویند اینجا پدران بچههایشان را میفرستند که کار کنند، دخترها هم که به سن ۱۵ سال برسند، به ناچار باید ازدواج کنند.
امیرمحمد دانشآموز پنجم ابتدایی است که پدرش او را برای کار به نانوایی میفرستد. او میگوید: “قبلا با تلویزیون درس میخواندم، اما الان صفحه تلویزیونمان هیچ تصویری نشان نمیدهد، ما شبکه مدرسه تلویزیونی را نداریم که بخواهم برنامههای آن را ببینیم”.
محسن کلاس چهارم ابتدایی است، میگوید: “درسهایم را برای بعد گذاشتم، کار هم نمیکنم چون کار نیست. همان موقع که کار بود، از جمع آوری ضایعات مبلغی در میآوردم، ولی الان همان کار را هم نمیتوانم بکنم”.
به گفته زاغه نشینانِ خاورشهر، بعضی از کودکان این منطقه تا شب کار میکنند تا فقط برای ناهار و شام نان گرم بیاورند، حتی بعضی از پدر و مادرها، فرزندانشان را برای جمعکردن آجر می فرستند، تا پولی را که از این طریق بدست میآورند، صرف خرید نان کنند.
کودکان در محله خاورشهر، از مناطق حاشیهای تهران، در سایه فقدان امکانات آموزشی و رفاهی در وضعیت نامناسبی بسر میبرند. بسیاری از آنها امکان استفاده از بستر فضای مجازی را ندارند و به دنبال شروع پاندمی کرونا و تعطیلی مدارس از تحصیل باز ماندهاند. اغلب این کودکان برای تامین مخارج زندگی در سنین پایین مجبور به انجام کارهای سخت مانند جمع آوری ضایعات و آجر هستند. همچنین ازدواج زود هنگام این کودکان به دلیل فقر و مشکلات اجتماعی از دیگر معضلات این منطقه است. بی توجهی مسئولین و عدم رسیدگی آنها به مصائب و مشکلات این محلهها در کنار فقر، مشکلات اقتصادی و فقدان امکانات بهداشتی، از عمده دغدغههای مردم محله خاور شهر هستند و در این میان کودکان قربانیان اصلی این بی تدبیریاند. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
اجتماعی,
کودکان |
دیدگاهها خاموش
به گفته وکلای حقوق بشری، مرگ بهنام محجوبی «قتل» محسوب میشود و خانوادهاش میتوانند پیگیری قضایی انجام دهند. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
منصور پوریان، رئیس شورای تأمین دام کشور گفت میزان تولید سالانه گوشت قرمز در کشور به ۸۰۰ هزار تن رسیده، اما میزان مصرف آن کمتر از ۴۰۰ هزار تن است. بدین ترتیب در حال حاضر بیش از ۴۰۰ هزار تن گوشت قرمز مازاد بهصورت منجمد در سردخانههای کشور انباشت شده است. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
اجتماعی |
دیدگاهها خاموش
اعتصاب غذای خالد پیرزاده در زندان تهران بزرگ
خبرگزاری هرانا – خالد پیرزاده، زندانی سیاسی زندان تهران بزرگ از صبح امروز دوشنبه ۴ اسفند، در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و مخالفت مسئولان با درخواست آزادی مشروط او، دست به اعتصاب غذا زد. آقای پیرزاده مردادماه امسال از ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت. پا و مهرههای کمر او در دوران بازداشت آسیب جدی دیده و نیازمند جراحیهای بیشتر و فیزیوتراپی است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خالد پیرزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ از صبح امروز دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و مخالفت رئیس اندرزگاه با درخواست آزادی مشروط وی اعتصاب غذا کرد.
در حالیکه این زندانی پیشتر از سوی مسئولان زندان در لیست زندانیان واجد شرایط آزادی مشروط قرار گرفته بود، درخواست کتبی وی با مخالفت میرزاآقایی، رئیس اندرگاه ۹ زندان تهران بزرگ روبرو شده است.
آقای پیرزاده علاوه بر مشکلات قلبی در ناحیه کمر و زانو نیز با مشکل مواجه است نیاز به درمان مناسب و جلسات متعدد فیزیوتراپی دارد. در پی عدم رسیدگی پزشکی و بی توجهی مسئولان شرایط وی هر روز وخیم تر می شود.
روز جمعه ۱۲ دیماه در پی انتقال وی به بهداری زندان به دلیل مشکلات قلبی، از اعزام او به بیمارستان و رسیدگی پزشکی مناسب خودداری شد. آقای پیرزاده مردادماه امسال از ناحیه پا مورد عمل جراحی قرار گرفت. پا و مهرههای کمر او که در دوران بازداشت آسیب دیده بود نیازمند جراحیهای بیشتر است.
آقای پیرزاده در تاریخ ۵ خردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. او نهایتا مدتی بعد با پایان مراحل بازجویی به زندان اوین منتقل شد.
خالد پیرزاده در بهمن ماه ۹۸ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” به ۵ سال حبس و به اتهام “توهین به رهبری” به ۲ سال حبس و در مجموع به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم نهایتا خردادماه امسال توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر عینا تایید شد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” در خصوص آقای پیرزاده قابل اجرا است.
خالد پیرزاده در تاریخ ۲۱ مردادماه از زندان تهران بزرگ به بیمارستان آرمان منتقل شده و مدتی بعد از ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
آقای پیرزاده در تاریخ ۱ مرداد از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شد. گفته میشود وی در زمان انتقال توسط ماموران گارد ویژه زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
خالد پیرزاده، زندانی سیاسی زندان تهران بزرگ از صبح امروز دوشنبه ۴ اسفند، در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و مخالفت مسئولان با درخواست آزادی مشروط او، دست به اعتصاب غذا زد. آقای پیرزاده مردادماه امسال از ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت. پا و مهرههای کمر او در دوران بازداشت آسیب جدی دیده و نیازمند جراحیهای بیشتر و فیزیوتراپی است. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
روز شنبه ۵ مهرماه ۹۹؛ رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شدند. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
مصداق این اتهام چه کاری بود؟ «تبریک تولد به یک دانشجوی دیگر». …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
سیاسی |
دیدگاهها خاموش
عسلویه «قطب انرژی» است. بزرگترین پروژههای نفت و گاز ایران در این منطقه ویژه انرژی قرار دارند و هزاران کارگر با قراردادهای موقت در این پروژهها استثمار میشوند. ایلنا دوشنبه چهارم اسفند از نامه نماینده کارگران پیمانکاری پارس جنوبی، یکی از بزرگترین پروژههای نفت و گاز در عسلویه به کمیسیون انرژی مجلس خبر داد. …. (دنباله…)
ارسال شده با موضوع »
کارگران |
دیدگاهها خاموش