با درودی به سرخی آتش: تشکل پیش رو به مناسبت ۱۹ بهمن، تهران ۱۳۹۹

شهید جنگل، پل سیه کل، به تیرگیها زدی تو صیقل، خاطرت در دل جاودان شده، نام تو جاری بر زبان شده، نثار تو درود ما، پیکار تو در هم ناشکستنی ست، چون مسلح است رسم نبرد تو، شکست دیروزت، تلاش امروز، نوید امروز، فردای پیروز، خون تو چو شد در وجود ما، قهر تو است رهنمود ما. ….

———————————————————

6706

با درودی به سرخی آتش: تشکل پیش رو به مناسبت ۱۹ بهمن، تهران ۱۳۹۹

نیروی ما نیروی پرولتاریاست، نیرویی که در بازویمان برای کار کردن و در دستانمان و انگشتانمان برای کشیدن ماشه تفنگ وجود دارد. این نیرو را هرگز نمیتوانید از ما بگیرید. نیرویی بالاتر از توانگریست و ثروت و پول نمیتواند آنرا از کسی بگیرد…شهید جنگل، پل سیه کل، به تیرگیها زدی تو صیقل، خاطرت در دل جاودان شده، نام تو جاری بر زبان شده، نثار تو درود ما، پیکار تو در هم ناشکستنی ست، چون مسلح است رسم نبرد تو، شکست دیروزت، تلاش امروز، نوید امروز، فردای پیروز، خون تو چو شد در وجود ما، قهر تو است رهنمود ما.

با درودی به سرخی آتش

تشکل پیش رو به مناسبت ۱۹ بهمن، تهران ۱۳۹۹

فروغ بشارت آفرین طلوع تازه، همواره در فراسوی افق پنهان است.
ضربه ای که ما را نکشد، ما را تنومندتر میکند.
تاریخ ما بی قراری بود. به یاد داریم. بارها به خونمان کشیدند و تنها دست‌ آورد کشتار، نان پارۀ بی‌ قاتق سفرۀ بی ‌برکت ما بود. تاریخ کشتارگاه اراده های فردی- جمعی و سنگدلترین خدایان که ارابه پیروزی خود را از روی اجساد مردگان و طاغیان پیش میراند. بتی منفور که نکتار خود را در جمجمۀ کشتگان میخورد. خدای تاریخ نوشداروی خود را از جمجمه پدر و مادرانمان خورده است. عموها، پدران، مادرانمان، خواهرهایتان و برادرمان را می گوییم، عموهایمان دانش بهزادی ها، پویانها، احمدزاده ها، سرمدی ها، دهقانی ها، روحی آهنگرانیها و—–

تاریخ هویتی ورای انسان ندارد، فعالیت خود انسانهاست و چیزی جز این نیست، تاریخ جهان محکمۀ جهان است. زهی قابله باشیم و به وضع حمل مادر آبستن تاریخ مددی برسانیم که از کشتن نوزاد و برانداختن نطفه آن عاجزیم. دریای خون بخشی از عمل تاریخی انسانهاست. رویای پدران و مادران ما و خواهران و برادران شما هنوز زنده است. علائق انسانی و روشن بینانه ای را نشان میدهد و مانند ققنوس از تل خاکستر تاریخ باز زاده شده اند. ما مصرانه معتقدیم، شکست هدف تاریخی در یک عصر، اثبات این مسئله نیست که آن هدف سرانجام در عصر دیگری حاصل نخواهد شد. حقیقتی که بر خاک افتاده با ایمانی بی پایان به انقلاب و سرزندگی سوسیالیستی ساختار یافته برخاسته است. اکنون، به برهوتی تفته رسیدیم که در آن توفنده گردبادهای مهیب، و گدازنده شعله های آفتاب، چنان سوزانند که خطر، خطر بیکباره درجا مردن و سوختن، هر لحظه در کمین ماست.

آنانی ترجیج میدهید در اشتباه تاریخی خویش باقی بمانند. این کار آنهاست. شما ترجیح میدهند که با پدران «نجیب» بازی کنند. هرگز از خود پرسیده اند که  توافقهای وحشتناکتر از اجتماعات امروزی زاییده شده است و  چه بسرشان خواهد آمد؟ آنانیکه میخواهند بزور آنچه تکرار شده را تکرار کنند. شما را می گوییم؛ موقعیتی را دوست دارید که در آن همکاران کوچکتر خود را غارت کنید و پیش خود تصور می کنید که آزدی میخواهید. شما شکمپرست و توصیه ناپذیر هستید. شما میل به تحصیل ثروت را که زائیده خودخواهی و ساده است بجای دلسوزی قابل تحسین بحال بشریت رنج کشیده، قالب زده اید. شما هرگز نمیتوانید یک رودخانه را بسوی سرچشمه اش بازگردانید. شما میخواهید آفتاب را از زوال ظهر، بسوی شفق عقب برانید. شما با هم توافق کرده اید که آزادی بمعنای فشردن دیگری و ربودن منافع اوست. شما نمی دانید هنگامیکه به تعقیب شبح محبوب خویش یعنی منفعت تن در میدهید و درباره رقابت موعظه می کنید. دیرزمانی است که واقعیتهای تواناتر و سرسخت تری درنتیجه توافق و سازش تان بوجود آمده اند. نیروی ما نیروی پرولتاریاست، نیرویی که در بازویمان برای کار کردن و در دستانمان و انگشتانمان برای کشیدن ماشه تفنگ وجود دارد. این نیرو را هرگز نمیتوانید از ما بگیرید. نیرویی بالاتر از توانگریست و ثروت و پول نمیتواند آنرا از کسی بگیرد. شما خواه ناخواه باید در آن وارد شوید یا زیر آن له شوید.

ما اتللو و آنتیگونه هستیم. هویت مان را در نبودن شب جستجو میکنیم. در کشور خودمان در التهاب و اضطرابیم. فکرمان کارمان اندیشه مان، عمل انقلابی مان در کشورمان، هویت اصلی ماست. هویت ما و هویت آنها آنتاگونیسمی بوجود میاورد و دیرزمانیست هویت اصلی مان را به صحنه نبرد کشانده است.

عمل انقلابی چریکهای فدایی خلق در دانشگاه، شهر، روستا، کارگاه، کارخانه،کوچه ها، زیرزمین، کتابخانه ها و کنار سفرۀ بی نان کارگران، زنده و جاوید به تزریق آگاهی مشغول است. اندیشۀ نیاکان انقلابی ما نظیر هر فراگرد مارپیچی حرکتی حلزونی دارد و پس از گذشت پنجاه سال از رزم سیاهکل بر مبنای پویایی دیالوژیک وقفه ناپذیر، جامد نمانده است. اندیشه و عملی مولد است و در حرکت مارپیچی از نو خود را بازسازی، تر و تازه کرده و میکند، با تمامی توان خویش از هزاران خوان دهشتناک و مانع جانفرسای ناگفته و ناشنیده بخاطر مطلوب ره می نوردد.

شهید جنگل، پل سیه کل، به تیرگیها زدی تو صیقل، خاطرت در دل جاودان شده، نام تو جاری بر زبان شده، نثار تو درود ما، پیکار تو در هم ناشکستنی ست، چون مسلح است رسم نبرد تو، شکست دیروزت، تلاش امروز، نوید امروز، فردای پیروز، خون تو چو شد در وجود ما، قهر تو است رهنمود ما.

زنده باد انقلاب و سوسیالیسم
مرگ بر استبداد و انحصار سرمایه داری جمهوری اسلامی و هژمونی امپریالیستی

تشکل پیش رو به مناسبت ۱۹ بهمن، تهران ۱۳۹۹
————–

منبع:
https://eshtrak.wordpress.com

—————————————————————–

متاسفانه بخش دیدگاه‌های این مطلب بسته است.