بیانیه تعدادی از فعالین نزدیک به طیف ملی – مذهبی: سیاستهای نئولیبرال را متوقف کنید
تعدادی از فعالین نزدیک به طیف ملی – مذهبی با انتشار بیانیه ای از مطالبات کارگران و خاصه کارگران هفت تپه حمایت کردند.
کمترین وظیفه نیروهای ترقیخواه، آگاه و مستقل ملی-مردمی در شرایط حاضر، حمایت از مطالبات مدنی اقشار مختلف اجتماعی مانند کارگران، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان، پرستاران و زنان و قرارگرفتن در کنار آنها است. ….
——————————————–
سیاستهای نئولیبرال را متوقف کنید
متن این بیانیه به شرح زیر است:
چهار دهه پس از وقوع یکی از گستردهترین انقلابهای قرن بیستم با دعوی عدالتخواهی و برغم تکرار شعارهای تبلیغاتی رسمی، کارگران کشور همچنان بهشکل آشکاری در زمرهی بیدفاع ترین اقشار جامعه بهشمار میآیند. گرایشهای تنگنظر انحصارطلب و استبدادی در کشور، طی چهار دههی گذشته از شنیدهشدن صدای مستقل و تشکلیابی کارگران ممانعت کردهاند. این گرایشها به تضییق مداوم آزادیهای فردی، حق بیان و اعتراض، تجمع و تشکل پرداختهاند. در سه دهه گذشته، همین گرایشها در هماهنگی کامل با سایر گرایشهای سیاسی فعال در ساختار حاکمیت، نوعی سیاستگذاری اقتصادی موسوم به «نولیبرال» و سبکی از خصوصیسازی فراگیر نامشروط را در همه دولتها اعم از «اصولگرا» یا «اعتدالگرا» و «اصلاحطلب» پیشبردهاند. در اثر اجماع کامل و بیسابقه همه بخشهای حاکمیت، این سیاستها به مدت سه دهه به اصولی خدشهناپذیر در سیاستگذاری کلان کشور بدل شده است و اکنون نتایج فاجعهبار خود را نشان میدهند.
امروز بر همه جریانات ترقیخواه در سراسر جهان آشکار شده است که این سبک از سیاست خصوصیسازی یکی از مهمترین ارکان بسط نابرابری در جهان در چند دهه گذشته بوده است و آثار سوء آن نظیر تضعیف دموکراسی، بیقدرت ساختن جامعه، و در عوض قدرتیابی هر چه بیشتر اقلیتهای فاسد و افراطی و از همه مهمتر بسط نابرابری، در پهنهی گستردهی جغرافیاهای متنوعی از کشورهای اروپایی و آمریکایی گرفته تا کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا و خاورمیانه گریبانگیر طبقات پایین شده است. آثاری که ایران امروز ما نیز بهنحو اجتنابناپذیری با آنها روبروست. تجربهی سه دههی گذشته نشان میدهد که برخلاف آنچه طرفداران «بازار آزاد» و برخی نیروهای حاضر در ساختار قدرت رسمی ادعا میکنند، اصل این سیاست و سبک خصوصیسازی باید متوقف شود.
در این میان کارگران کشور، طی سالیان گذشته مبارزات گستردهای را جهت توقف اجرای این سیاستها و در رأس آنها این سیاست خصوصیسازی پیش بردهاند. متاسفانه کارگران در پیشبرد این مبارزات نه تنها هیچ یک از دو جریان سیاسی اصلی فعال در ساخت قدرت رسمی اعم از «اصولگرا و اصلاحطلب» را در کنار خود نیافتهاند، بلکه آنها را در عمل در برابر خود مشاهده کردهاند. این در حالی است که یکی از مهمترین ضرورتهای کشور برای خروج از بحرانهای تودرتوی فعلی، تغییر ریلگذاری اقتصادی کشور و توقف برنامههایی است که طی سه دههی گذشته برغم همه اختلافات موجود در امور سیاسی، با اجماع کامل بخشهای اصلی جناح های سیاسی مختلف در سپهر اقتصادی کشور پیش رفتهاند.
با وجود مواجهه با چنین اجماعی در ساختار قدرت رسمی کشور، کارگران کشور توانستهاند طی فرایندی از مبارزهی پیگیر، مدنی، حقوقی، خشونتپرهیز و در عین حال پرهزینه، ضمن رقمزدن فصلی درخشان در تاریخ مبارزات مدنی ملت ایران، بر موانع مختلف سر راه خود غلبه کنند و همچنان راسخ و استوار بر پیگیری منافع صنفی خود و خیر عمومی اصرار ورزند. بخش مهمی از بار این مطالبهگری در این چند سال بر دوش کارگران هفتتپه قرار داشته است. آنها توانسته اند با عزم و همتی کمنظیر حتی بر سناریوی غیرواقعی امنیتیسازی اعتراضات کارگران فائق آیند. در رأس مطالبات آنها خلعید از مالکیت خصوصی هفتتپه و پذیرش نقشآفرینی تشکلهای مستقل کارگران در فرآیند اداره شرکت قرار دارد. همچنین پایان برخوردهای امنیتی و قضایی با کارگران، بازگشت کارگران اخراجشده به کار و پرداخت کامل حقوق آنها، از دیگر مطالبات کارگران است.
کمترین وظیفه نیروهای ترقیخواه، آگاه و مستقل ملی-مردمی در شرایط حاضر، حمایت از مطالبات مدنی اقشار مختلف اجتماعی مانند کارگران، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان، پرستاران و زنان و قرارگرفتن در کنار آنها است. ما امضاکنندگان این بیانیه به این وسیله حمایت بیقیدوشرط خود را از مبارزات مدنی و مطالبات کارگران اعلام میکنیم و خواستار توقف اجرای سیاستهای موسوم به «نولیبرال» اعم از خصوصیسازی داراییهای ملت، خصوصیسازی و پولیسازی بهداشت و آموزش، موقتیسازی قراردادها و از بین بردن امنیت نیروی کار، مقرراتزدایی از عرصههای مختلف حیات اقتصادی و پایان دادن به ایجاد محدودیتها بر سر شکلگیری تشکلهای مستقل هستیم و تضمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی و حضور موثر و شنیدهشدن سخن نمایندگان مستقل کارگران در مذاکرات دستمزدی را خواستاریم.
امضا کنندگان:
ابوطالب آدینه وند، اشکان آذرکیش، هاشم آغاجری، رضا آقاخانی،زهرا آقاخانی، یوسف آباذری، هادی احتظاظی، محمد حسین احمدی، کمال اسعدی، مهناز افشار، محمد رضا اکبرزاده،صحرا اکرامی، مجید الهامی، سارا امانی، طهمورث امیران،پدرام امیریان، هستی امیری، مریم انصاری، فهیمه بهرامی، مسعود پدرام، محمد مهدی پرنیاچی، مهناز پزشک، مهسا تاجیک، سیاوش خانم، خلیل حسینی، تقی حق بین آذر، بهزاد حق پناه، حسین حمدیه، محمد حیدرزاده، فرید خاتمی، امیر خرم، رزا خورشیدی، ابراهیم خوش سیرت، آرمان ذاکری، صادق ربانی، غلیرضا رجایی، جواد پوررحیم، حمید رضا رسولیان، بهمن رضا خانی،امیر رضایی، محمد رضایی، حسین رفیعی، ملیحه ریاضی، رضا رئیس طوسی، رقیه زارع پورحیدری، مسلم زمانی، سعیده سعیدی، مهدی سلمانیه، لاله شاکری، احسان شریعتی،مهدی شریعتی،احسان شریف ثانوی، سعید شهرتاش، فیروزه صابر، ریحانه صارمی، طاهره طالقانی، آیدین طوافی، فرشته طوسی،علی طهماسبی، احد عبدالحسین، سید محمد حسین عربی، روئین عطوفت، امیر خسین علی بخشی، متین غفاریان، نسرین علامحسین زاه، منیژه فتحی، مسعود فصیحی، احسان فیض آبادی، علی قاسمی، نظام الدین قهاری، محمد رضا کارخانه چین، رحمان کارگشا، محمد جواد کاشی، محمد علی کامفیروزی، محمد کریمی، صدیقه کنعنانی، بهناز کیانی، فاطمه گوارایی، محمد لطیف پناه، مصطفی محب کیا، حمید محمد نژاد، نرگس محمدی، سعید مدنی، فرید مرجایی، سید مجید مسافر، رضا مظهری، پدرام معتمدی، احمد معصومی، صدیقه مقدم، عباس منوچهری، سید حسین موسوی، سید عبدالرسول موسوی، مجتبی مهدوی، سید صدرا میردامادی، ضیا نبوی، فرزاد نیک آیین، محمد هادی هادیزاده یزدی، بهاره هدایت، یاسمین یامینی و فرید یحیایی
———————————————————
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.